فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در فراز و نشیب روابط ایران و ترکیه، مسئله کُردی آثار و پیامدهای داخلی و منطقه ای آشکاری داشته است. ملاحظات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران و ترکیه از دهه 1990 به بعد، آشکارا با نیازهای اقتصادی دو کشور پیوند یافته است. این نیازها همکاری دو کشور را معطوف به توجه به واقعیت های ژئوپلیتیک نموده است. هیچ یک از این دو کشور با نفوذ بر جنبش کُردی در کشور دیگر؛ مشروعیت و ساختار نظام حکومتی دیگری را تهدید نکرده است. از طرفی رقابت های دو کشور در کردستان عراق و سعی در تأثیرگذاری بر تحولات مناطق کردنشین سوریه پس از بحران سوریه، حملات داعش علیه کوبانی، روابط دو کشور را به سوی تنش پیش برد. مسئله کُردها و ملی گرایی کُردی، به ویژه در کردستان عراق و مناطق کردنشین سوریه، موجب واگرایی در روابط ایران و ترکیه شده است. این نوشتار با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، روابط ایران و ترکیه را در پیوند با مسئله کُردها از سال 1991 تا 2013 بررسی می کند. به نظر می رسد مسئله کردی بر سیاست های کلی ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی دو کشور تأثیر تعیین کننده ای نداشته است.
تحلیلی بر نقش تصویر برند بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاصله جغرافیایی و عدم تعامل بین مکان ها از یک سو و از بین رفتن هویت های محلی شهرها در فرایند جهانی شدن که به تضعیف تصویر و نقشه ذهنی شهرهای خاصی می انجامد در توسعه گردشگری و جذب گردشگران اثر منفی به جا می گذارد..مقاله حاضر به بررسی رابطه تصویر برند بعد از سفر و توسعه گردشگری شهری در کلان شهر تبریز می پردازد. بدین منظور 345 پرسشنامه در میان گردشگران داخلی تبریز که با استغاده از آزمون کوکران بدست آمده توزیع گردید که تعداد جامعه مورد بررسی در تحقیق 509341 نفر بوده است. برای تحلیل های آماری از بسته نرم افزاری SPSS استفاده شده است. و برای تحلیل رابطه بین متغیرها از آزمون کندال تاو بهره گرفته شده است. همچنین برای بررسی پایایی پرسشنامه از آزمون آلفا کورونباخ استفاده شده استنتایج آزمون کندال تاو نشان گر این است که بین متغیر تصویر برند بعد از سفر و توسعه گردشگری شهری در کلان شهر تبریز رابطه مثبت با ضریب همبستگی 319/. و سطح اعتماد 99% رابطه معناداری بین دو متغیر وجود دارد.
تحلیل توسعه ناحیه ای با تاکید بر تقویت سازمان فضایی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان شهرهای کوچک یک ناحیه ، با شهر اصلی آن انواع روابط فضایی وجود دارد. تشدید این روابط می تواند موجب افزایش تنوع شغلی، شکل گیری موسسات جدید، افزایش سطوح کارکردی و بالاخره پویایی سازمان فضایی ناحیه شود. از آنجا که پویایی سازمان فضایی از مقدمات توسعه محسوب می شود، این پژوهش در صدد مطالعه و ارزیابی میزان تاثیر روابط متعدد فضایی و سطوح کارکردی شهرهای یک ناحیه در پویایی سازمان فضایی و توسعه آن ناحیه می باشد. به همین منظور ناحیه مرند با جمعیت 232067، نفر که یکی از مهمترین نواحی منطقه آذربایجان شرقی می باشد و شهر مرند به عنوان شهراصلی ، بزرگترین شهرناحیه و مرکزشهرستان شناخته می شود، انتخاب شده است. در این پژوهش تلاش می شود به این سوال پاسخ داده شود: آیا میان ارتباط فضایی شهرهای کوچک ناحیه مرند با شهر اصلی آن و افزایش سطوح کارکردی ناحیه رابطه معناداری وجود دارد؟ و آیا با تقویت ارتباط فضایی شهرهای یک ناحیه می توان به توسعه ناحیه ای دست یافت؟ برای پاسخگویی به این سوالها ، ابتدا انواع ارتباط های فضایی موجود بین شهرهای کوچک ناحیه مرند با شهراصلی ناحیه ، براساس متغیرهای تعریف شده، اندازه گیری و سپس شهرها براساس میزان ارتباط فضایی با شهر اصلی رتبه بندی شدند. در مرحله بعدی همچنین سطوح کارکردی شهرهای کوچک با استفاده ازشاخص مرکزیت وزنی انداره گیری و رتبه بندی شدند و در مرحله نهایی با بررسی میزان همبستگی میان نتایج رتبه بندی ارتباط فضایی به عنوان متغیر مستقل و نتایج رتبه بندی سطوح کارکردی شهرها به عنوان متغیر وابسته ، معلوم گردید در ناحیه مرند میان پویایی سازمان فضایی این ناحیه ، با ارتباط فضایی شهرهای کوچک آن با شهر اصلی ارتبـاط کاملا معنا داری وجود دارد. نتیجه مهمی که از این پژوهش بدست آمده این است که با تقویت ارتباط فضایی سکونتگاه های ناحیه ای (در این پ ژ وهش شهرها) می توان به هدف توسعه مطلوب در سطح ناحیه نایل آمد.
نقش واسطه ای مصرف گرایی در ارتباط بین مادیگرایی و ردپای اکولوژیک (مورد مطالعه: شهروندان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات در سبک زندگی و الگوی مصرف تأثیرات بسیار زیادی بر محیط زیست داشته است، به طوری که این تغییرات، باعث افزایش ردپای اکولوژیک (تأثیر انسان بر محیط زیست) و کاهش ظرفیت زیست محیطی شده است. در کنار عوامل دیگر، دو عامل اجتماعی مؤثر بر میزان ردپای اکولوژیک و فاصله گرفتن انسان ها و جوامع از پایداری زیست محیطی، مادیگرایی و مصرف گرایی می توانند قلمداد شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی روابط بین مادیگرایی، مصرف گرایی و ردپای اکولوژیک انجام یافته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان ارومیه و نمونه آماری آن 516 نفر از شهروندان 65-15 سال می باشد که با به کارگیری روش پیمایش و استفاده از نمونه گیری خوشه ای، مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد متغیرهای مادیگرایی، مصرف گرایی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی، اثر مثبت و معنی داری بر میزان ردپای اکولوژیک مصرف در بین شهروندان شهر ارومیه جنسیت، اثر کاهشی و معنی داری بر آن داشته است. همچنین، نتایج تحلیل های چند متغیره نشان داد که متغیرهای مذکور همراه با متغیر جنسیت پاسخگویان در مجموع 25/0 از تغییرات متغیر وابسته را مورد تبیین قرار می دهند.
ارزیابی و تحلیل منحنی های شدت ، مدت و فراوانی بارندگی گرمسار به روش IDF
حوزههای تخصصی:
آشنایی با تکنولوژی سنجش از دور و جنبه های کاربردی تصاویر ماهواره ای (لندست) در مطالعات زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
اثرات دانش بومی بر توسعه دهستان میانکوه شرقی با تأکید بر اقتصاد دامداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی و دامداری بزرگترین منبع اشتغال در دهستان میانکوه شرقی است. امرار معاش اکثر خانوارهای منطقه نیز وابسته به کشاورزی و دامداری، و عمدتا به طور سنتی است. این منطقه دارای یک میراث بسیار غنی از کنترل سلامت سنتی و پرورش حیوانات است که از زمان بسیار قدیم کاربرد زیادی داشته و هنوز هم مورد استفاده قرارمی گیرد. دانش بومی و شیوه های سنتی مختلف در این زمینه در تولید لبنیات، پرورش گوسفند، بز و گاو کاربرد زیادی دارد. این دانش شامل مجموعه ای از تجربه ها و دانش یک گروه قومی مشخص است که پایه و اساس تصمیم گیری در رابطه با مشکلات و چالش های مردم محلی است. هدف این مطالعه، بررسی اثرات دانش بومی بر توسعه پایدار بومی- محلی با تأکید بر اقتصاد دامداری است. جامعه آماری شامل خانوارهای دامدار دهستان میانکوه شرقی (514 N=) است. 103 سرپرست خانوار با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، مدل رگرسیون و تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج یافته های تحقیق نشان داد، میزان بهره گیری، اعتماد و آشنایی به دانش بومی از سوی دامدارن در سطح مطلوبی قرار دارد. در رابطه با تأثیر دانش بومی بر توسعه پایدار بومی- محلی، با توجه به سطح معنی داری 000/0، می توان گفت که دانش بومی اثرات مثبت و معنی داری بر کلیه ابعاد مورد نظر داشته است. از بین ابعاد توسعه پایدار بومی- محلی، بعد ساختار اقتصادی با ضریب 450/0 بیشترین اثر کلی را داشته است. به طوری که در اثر کاربرد دانش بومی دامداران در زمینه اقتصاد دامداری از طریق تغذیه طبیعی دام، نگهداری از نوزادان دام، جلوگیری از بیماری دام ها و کاهش تلفات دام باعث استحکام و تقویت اقتصاد دامداری شده و زمینه ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و افزایش تولیدات دامی را فراهم کرده است. کمترین اثر کلی مربوط به بعد محیطی با ضریب 056/0 است. بنابراین می توان گفت که بیشترین میزان کاربرد و استفاد از دانش بومی از سوی دامداران نمونه در زمینه های اقتصادی بوده است.
تبیین نظریهای عوامل مؤثر بر شناخت و آگاهی روستاییان از توانشهای خود و محیط پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسیها نشان میدهد که در دهههای گذشته بخشی از تلاشها و رویکردهای توسعه روستایی بر اقدامات ترویجی ـ اطلاعرسانی روستایی متمرکز بوده است. با گذشت زمان و طی بررسیها، برخی از کاستیهای رهیافت کلاسیک ترویج و اطلاعرسانی روستایی مشخص شد. در تلاش برای بازسازی و ارائه الگوی بهینه برنامهریزی ترویج و اطلاعرسانی روستایی سؤال اساسی این است که بنیانهای نظری و دیدگاههای مرتبط در تبیین عوامل، عناصر و شرایط تأثیرگذار بر شناخت و آگاهی روستاییان، چه معرفهایی را معرفی و ارائه میکنند تا در هنگام تهیه و تدوین استراتژیهای ترویج و اطلاعرسانی روستایی مورد توجه قرار گیرند؟ مقاله حاضر با رویکردی تبیینی و از طریق کنکاش در متون علمی به مطالعه برخی از عوامل، عناصر و شرایط تأثیرگذار بر شناخت و آگاهی روستاییان از توانشهای خود و محیط پیرامون میپردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد، در تهیه و ارائه الگوی بهینه برنامهریزی ترویج و اطلاعرسانی روستایی، توجه به اصول چندگانه ذیل ضروری است:اصل جریان دو سویه اطلاعات، اصل انطباق با شرایط محیطی و جغرافیایی، اصل سازگاری با ویژگیهای فرهنگی جوامع روستایی، اصل بهرهگیری از توان نهادهای محلی در برنامههای اقدام برای ترویج و اطلاعرسانی روستایی، اصل پوشش همگانی (دانستن حق همه است) و اصل پایداری محیطی.
ارزیابی آسیب پذیری فیزیکی بافت های شهری در برابر زلزله در روش RADIUS (نمونه موردی: منطقه 3 شهرداری شیراز)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به علت موقعیت جغرافیایی خود (قرارگیری روی کمربند زلزله آلپ - هیمالیا) به طور مکرر با وقوع سوانح طبیعی، به ویژه زلزله مواجه بوده است. به دلیل شدت یافتن روند گسترش شهرها و تمرکز جمعیت و سرمایه در آنها، اهمیت خطر زلزله در کشور ما بیشتر شده است. شیراز - مهم ترین شهر جنوب کشور- به دلیل وجود چندین گسل فعال در اطراف و درون آن، ریسک بالایی در برابر خطر زلزله دارد. شناسایی میزان آسیب پذیری اجزا و عناصر شهری با استفاده از مدل ها و روش های موجود اولین گام در این زمینه است. با توجه به اهمیت موضوع ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله در مباحث مربوط به برنامه ریزی شهری، در این مقاله سعی شده است با به کارگیری روش RADIUS با استفاده از شاخص هایی چون جنس خاک منطقه، فاصله از گسل و... برآورد مناسبی از آسیب پذیری منطقه 3 شهرداری شیراز در برابر زلزله ارائه شود. بعد از تحلیل های انجام گرفته، مشخص گردید که ناحیه ذکرشده با در نظر گرفتن این عوامل آسیب پذیری زیادی در برابر زلزله دارد. به طوری که در صورت وقوع زلزله ای با بزرگی 4/7 ریشتر بیش از یک سوم بناهای منطقه تخریب خواهد شد و حدود 3700 نفر کشته و 30508 زخمی بر جا خواهد ماند. این مطالعه نشان می دهد بافت ارگانیک، شبکه ارتباطی نامنظم و نبود تجهیزات شهری مناسب، آسیب پذیری شهرها را در برابر زلزله افزایش می دهد. به این ترتیب، از نتایج این ارزیابی می توان در پیش بینی برنامه های مدیریتی و شهری برای کاهش آسیب ها و تلفات استفاده کرد.
تاثیر سدسازی بر تداوم و بزرگی خشکسالی (نمونه موردی: رود کرخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
99 - 118
حوزههای تخصصی:
امروزه خشکسالی و کم آبی به یکی از معضلات بزرگ کشور تبدیل شده است و به عنوان یک راهکار، برای مبارزه با آن سدهای مختلفی در مناطق مختلف ایران احداث شده اند. خشکسالی هیدرولوژیک از تغییرات اقلیمی و فعالیت های انسانی تاثیر می پذیرند که در زمینه تاثیر تغییر اقلیم بر خشکسالی مطالعات خوبی انجام گرفته اما در مورد فعالیت های انسانی مطالعات کم بوده است. در این پژوهش سعی شده تا تاثیر سد کرخه بر خشکسالی های هیدرلوژیکی بررسی شود. برای نیل به هدف تحقیق از داده های آماری 14 ایستگاه آبسنجی و 19 ایستگاه باران سنجی با طول دوره آماری 30 ساله بهره برده شد. خشکسالی هیدرولوژیکی با شاخص SDI و خشکسالی هواشناسی با شاخص SPI محاسبه شد. در ادامه از روابط وایازی و همچنین تحلیل نمودار باکس پلات در محیط نرم افزار SPSS و تحلیل آماره های توصیفی خشکسالی ها به تفکیک دو دوره آماری قبل و بعد از احداث سد، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در حالی که قبل از احداث سد بزرگی و تداوم خشکسالی های هیدرولوژیکی در مناطق بالادست حوضه آبریز بیشتر بوده است ولی با احداث سد، بزرگی و تداوم خشکسالی ها در پایین دست سد بیشتر شده که نشان دهنده ی تاثیر منفی سد بر رود کرخه می باشد. از این رو می توان گفت سد کرخه نه تنها نتواسته است خشکسالی های هیدرولوژیکی منطقه را کاهش دهد بلکه باعث افزایش آن ها نیز شده است.
روشهای مدیریت تالابها و پرندگان آبزی
حوزههای تخصصی:
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری فرهنگی و اثرات آن در پایداری اقتصادیِ نواحی روستایی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری فرهنگی و اثرات آن در پایداری اقتصادیروستایی می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی و جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق روستاهای گردشگری استان زنجان می باشد. جامعه آماری تحقیق 220 نفر از مسئولانو کارشناساناداره کل میراثفرهنگی، صنایع دستیوگردشگریاستانزنجان، دانشجویان و خبرگانمحلی درروستاهایدارای پتانسیلمی باشد، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 131 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی و ضریب آلفای کرونباخ 73/0 محاسبه گردید که بیانگر مطلوب بودن ابزار تحقیق است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار و واریانس) و استنباطی (تحلیل عاملی، همبستگی و تحلیل مسیر) استفادهشده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که، بیشترین اثرات کلی گردشگری فرهنگی در پایداری اقتصاد روستایی مربوط به شاخص اشتغال با میزان (776/0) و کمترین اثر کلی مربوط به شاخص سرمایه با میزان (089/0) می باشد. تأثیرات کلی به دست آمده حاکی از آن است که با گسترش گردشگری روستایی و گردشگری فرهنگی بر میزان اشتغال روستاییان افزوده شده است و افزایش اشتغال، افزایش درآمد و تولید و در نتیجه سرمایه گذاری را به همراه داشته است. همچنین، پیشنهاداتی مانند آموزش به گردشگران و جامعه محلی در رابطه با اهمیت میراث تاریخی و فرهنگی، تشکیل کار گروه های علمی و تخصصی مرکب از متخصصان بومی منطقه جهت تدوین برنامة راهبردی گردشگری فرهنگی، تربیت نیرویی متخصص بومی در زمینه گردشگری فرهنگی و بستر سازی جهت توسعه پژوهش در زمینه گردشگری فرهنگی و غیره آمده است.
ژئومورفولوژی اقلیمی دامنه شمالی کیامکی داغ در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامنه شمالی توده نفوذی کیامکی با توجه به ارتفاع زیاد (3414 متر) و جهت گیری دامنه شمالی آن و نیز نبود عوامل تأثیرگذار دیگر مثل عامل فعالیت های تکتونیکی و ناچیز بودن دخالت های انسانی، نمونه موردی خوبی برای طرح چنین موضوعی میباشد. در این پژوهش، برخی اشکال ژئومورفیکی که ایجاد آن مستلزم گذشت زمانهای طولانی بوده و نقش اقلیم در ایجاد آنها شناخته شده است، از راه کارهای میدانی، تفسیر نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و عکس های هوایی بررسی شده اند. دره های پرشده، سیستم های پرتگاه- تالوس، تالوس بهمنی، روانه های بلوکی و یخچال های سنگی موروثی از جمله اشکال دامنه ای، فازهای انباشتی و کاوشی، روانه های خرده سنگی، تغییرات در اندازه مواد و تشکیل توفا از جمله پدیده های مرتبط با تغییرات اقلیمی در مخروط افکنه پرسیان هستند. بر اساس نتایج این پژوهش، سیمای ژئومورفیکی منطقه لااقل در کواترنری، از عوامل اقلیمی و تغییرات آن تأثیر پذیرفته است. تحلیل ساختار رخساره ای نهشته های مخروط افکنه و ترتیب لایه ها بر اساس سن نسبی نشان داد که نوع نهشته ها در دوره های گرم از نوع توفا و در دوره های سرد از نوع کنگلومرا بوده است. در بررسی اشکال ژئومورفیکی منطقه آثاری از دوره گرم اوایل هولوسن، دوره سرد «یانگر درایاس» و دوره گرم تر حد فاصل دوره های سرد هم زمان با عصر آهن و عصر کوچک یخبندان، نیز دیده میشود. آن چه مهم است این است که ما باید منتظر واکنش های سریع ژئومورفولوژیکی به تغییرات ناشی از عوامل بیرونی در این گونه نواحی و به خصوص منطقه مطالعه شده باشیم. با توجه به روند افزایشی دمای منطقه، در حال حاضر کنترل و پایش سیستم های هیدرولوژیکی منطقه در کنار توجه به روند افزایشی یا کاهشی دما و بارش، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
نگرشی جغرافیایی بر مفاهیم توسعه و نقش آن در ساختار مرکز - پیرامونی اقتصاد جهانی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و مقایسة داده های بازکاوی شدة بارش جهت استفاده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو، داده های آفرودیت، GPCC و داده های بارش دانشگاه دی لور (UDel) براساس داده های بارش ایستگاهی ارزیابی شده است. در این راستا، از تکنیک های RMSE، ضریب همبستگی و دیاگرام تیلور استفاده شده است. نتایج ارزیابی داده ها نشان داد که دیاگرام تیلور به دلیل ارائة تصویری جامع تر از رابطة هندسی بین RMSD، ضریب همبستگی و انحراف معیار سری های زمانی، نسبت به سایر روش های تک متغیره نظیر RMSE و ضریب تعیین، مناسب تر است. ترسیم میانگین بلندمدت بارش سالانة ایران بر اساس داده های مزبور، دقت بیشتر داده های آفرودیت و GPCC را نسبت به داده های UDel نشان می دهد. داده های آفرودیت برای مناطق شمال، شمال غرب، دامنه های جنوبی البرز و نواحی داخلی کشور مناسب تر است و داده های GPCC در مناطق غرب، جنوب، جنوب شرق و شمال شرق کشور به نتایج بهتری منتهی می شود. همچنین، مشخص شد که داده های UDel به دلیل درنظرگرفتن ارتباط فضایی داده ها با متغیر وابسته، مقادیر بارشِ سری های زمانی ناقص را بهتر از دو دادة دیگر برآورد می کند.
تجزیه ژنتیکی عملکرد و اجزای آن در خربزه به روش دی¬آلل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل اقلیمی گردوغبار معلّق در ایستگاه هواشناسی سرپُل ذهاب (2009 - 1986)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های جهانی، مخصوصا در منطقه خاورمیانه، طوفان های گرد و غبار است. با توجه به افزایش روز افزون طوفان های گرد و غبار و خطرات ناشی از آن، لزوم بررسی و تجزیه و تحلیل داده های بادسنجی به منظور شناخت این پدیده مخرب زیست محیطی مشخص است. موقعیت ویژه ایستگاه سرپل ذهاب به دلیل بروز پی در پی طوفان های گرد و غبار، موجب انتخاب این ایستگاه برای مطالعه گردید. از ترسیم گلغبارهای سالانه و ماهانه و نیز تجزیه و تحلیل داده های هواشناسی مربوط به سال های 1986 تا 2009 مشخص شد وقوع طوفان ها سیر صعودی داشته است. در سال هایی که با افزایش وقوع طوفان مواجه بوده ایم جهت بادها میل به غربی شدن پیدا می کند و لزوما بادهای گرد و غبارزا بادهایی نبوده اند که سرعت بیشتری داشته باشند،که این نتیجه در مورد بررسی های ماهانه و سالانه صادق است. بررسی میزان همبستگی عناصر اقلیمی نشان می دهد که کاهش میدان دید با سرعت پایین باد همراه است و طوفان های گرد و غبار لزوما با سرعت بیشتر باد همراه نبوده اند. با توجه به ابعاد وسیع این پدیده و فرا ایستگاهی بودن آن لزوم یک طرح جامع برای شناسایی این پدیده در بلند مدت در کل منطقه تحت تاثیر احساس می شود.
آمایش سرزمین شش زیرحوزه جنگلی استان فارس رهنمودی برای برنامه ریزی استراتژیک زاگرس
منبع:
محیط شناسی ۱۳۷۶ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
برآورد ارزشگذاری اقتصادی، تفرجگاهی آبشار و محوطه تفریحی، تاریخی گنجنامه استان همدان و تعیین عوامل موثر بر تمایل به پرداخت (CVM)
حوزههای تخصصی:
آبشار و محوطه تفریحی تاریخی گنجنامه به عنوان یکی از جاذبه های اکوتوریستی و ژئوتوریستی استان همدان، از مناطق مهم گردشگری ایران می باشد. لذا مطالعه ارزش اکو توریستی آن می تواند در پیش بینی نیازها و رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه موثر باشد. هدف این پژوهش برآورد ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی تاریخی با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط است. برای بررسی عوامل موثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد گردید. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش نامه و مصاحبه حضوری با 180 بازدیدکننده از منطقه مذکور جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که 75 درصد بازدید کنندگان، حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده از آبشار مذکور می باشند. همچنین متغیرهای تحصیلات، جذابیت آبشار و محوطه تفریحی تاریخی گنجنامه، درآمد و قیمت پیشنهادی اثر معنی داری روی احتمال تمایل به پرداخت افراد دارند ولی متغیرهای سن، جنسیت و اندازه خانوار از لحاظ آماری معنی دار نبوده ولی علائم مورد انتظار را دارا بوده اند. میانگین تمایل به پرداخت افراد 5100 ریال و ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی تاریخی گنجنامه سالانه حدود 1883000000 ریال برآورد گردید.
پایش مکانی خشکسالی کشاورزی از طریق سری های زمانی شاخص های NDVI و LST داده های MODIS (مطالعه موردی: استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی پدیده ای است طبیعی که تقریباً در تمامی اقالیم جهان رخ می دهد. اثرات این پدیده خزنده و آرام در مناطق خشک و نیمه خشک به دلیل بارندگی سالانه کمتر شان، بیشتر است. در تحقیق حاضر برای پایش مکانی خشکسالی، از سری های زمانی NDVIو LSTسنجنده MODISماهواره Terraدر ماه های فصول رشد (فروردین تا شهریور) سال های 1379 الی 1393 در استان مرکزی استفاده شد. برای این منظور، شاخص VCIو TCIبترتیب بر اساس سری های زمانی 15 ساله NDVIو LSTبه صورت ماهانه ایجاد گردید و در ادامه شاخص VHIبر اساس ترکیب دو شاخص مذکور استخراج شد. درنتیجه نقشه های درجات شدت خشکسالی بر اساس شاخص VHIدر پنج طبقه:1- خیلی شدید 2- شدید 3- متوسط 4- ملایم 5- بدون خشکسالی، استخراج گردیده و تغییرات این طبقات در سری های زمانی VHIمورد بررسی قرار گرفت. بررسی سری های زمانی حاصل از VCIو TCIنشان داد که ارتباط معنی داری میان تغییرات NDVIو LSTوجود دارد. مطابق نتایج نقشه های طبقه بندی شدت خشکسالی، شاخص VHI، سال 1379 و 1380 دارای بیشترین شدت و سال های 1383 و 1386 دارای کمترین شدت خشکسالی بوده اند. همچنین ماه اردیبهشت دارای بیشترین شدت خشکسالی و شهریور دارای کمترین شدت خشکسالی بوده است. بیشترین درصد مساحت طبقات خشکسالی بترتیب مربوط به طبقه بدون خشکسالی (56%)، ملایم (19%)، متوسط (%15)، شدید (8%) و خیلی شدید (2%) بوده است. مقایسه نتایج حاصل از این تحقیق و گزارش سازمان هواشناسی، دقت بسیار خوب روش استفاده از شاخص سنجش از دوری VHI درپایش خشکسالی کشاورزی را نشان می دهد. نتیجه آنکه شاخص های سنجش از دوری پایش خشکسالی (مانند VHI) می توانند با برطرف کردن نقاط ضعف روش های نقطه ای، در پایش خشکسالی کشاورزی به تصمیم سازان و برنامه ریزان کمک شایانی نمایند.