فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
153 - 174
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی جهت ارتقای سطح تاب آوری و ظرفیت پاسخگویی شهر تبریز که در این مطالعه منطقه 2 شهر تبریز می باشد، در برابر زمین لرزه در وضع موجود به ویژه در حین وقوع زمین لرزه و تخلیه محله، مستلزم شناسایی محلات ضعیف و حساس در برابر زلزله و ارزیابی سطح تاب آوری آن است. در این مطالعه با توجه به احتمال وقوع بحران زمین لرزه، ظرفیت پاسخگوئی و تاب آوری منطقه دو تبریز در برابر زمین لرزه ارزیابی شد. ابتدا شاخص های موثر در تاب آوری با تکنیک دلفی تهیه و در قالب 12 شاخص دسته بندی شد. سپس با مدل تحلیل شبکه (ANP)، شاخص ها وزن دهی شده و با عملگر SUM رویهم گذاری شدند. با تکنیک SVM، محله های منطقه دو از لحاظ تاب آوری خوشه بندی شده و الگوی فضایی با مدل موران تحلیل شد؛ ارتباط شاخص ها و تاب آوری نیز با مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی تحلیل حساسیت شد. نتایج نشان داد شاخص های دسترسی به فضاهای باز، نفوذناپذیری و کیفیت بنا به-ترتیب با درجه عضویت فازی 174/0، 137/0 و 137/0 بیشترین اهمیت را دارند. 35 درصد از منطقه دو تاب آوری ضعیف در برابر زمین لرزه دارد، اما حدود 65 درصد تاب آوری متوسط تا تقریباً مناسب است. محله های ضعیف در شمال غربی (گلباد، حلمه، قورخانه، شهید منتظری و گل گشت) و محله های مناسب نیز دانشگاه تبریز، الهی پرست، زعفرانیه، ساری زیرا، عباس میرزا و گل شهر است. مدل موران نشان دهنده تایید الگوی خوشه بندی تاب آوری در برابر زمین لرزه است. ضرایب مدل GWR بیان گر صحت مدل برای پیش بینی تاب آوری است. نتایج ماتریس سوات نشان می دهد ساکنین محله های منطقه دو تبریز به لحاظ توانمند بودن برای مقابله با زمین لرزه در وضعیت متوسط به پایین قرار دارد.
بررسی ادراک گردشگران شهری از زیبایی شناسی عینی نمای برج های بلندمرتبه مسکونی (نمونه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
139 - 157
حوزههای تخصصی:
امروزه مفاهیم زیبایی شناسی متعددی در زمینه نمای برج ها ازطریق مد به گردشگران تحمیل شده است؛ مانند سبک های قدرت نمای رومی و نئوکلاسیک. این بناها به جاى انتقال معنا تنها به ابزار مصرف و تکرار مد در جامعه تبدیل شده اند. این بازتولید مد بدون توجه به اصول معمارى کلاسیک و نئوکلاسیک اروپا و فقط اخذ عناصر ظاهرى آن، ازقبیل ستون و مجسمه آن هم نه طبق معیارهاى این معمارى؛ بلکه گاهی با تغییر آن همراه بوده و تنها سیماى معمارى مد را به نمایش گذاشته است. به علاوه برای سلیقه گردشگران شهری مراتب سنجشی در این زمینه پیش بینی نشده است. هدف از نگارش این مقاله، مقایسه تطبیقی عواملی است که در ادراک زیبایی شناسی عینی گردشگران از نمای برج های بلند مرتبه مسکونی نقش دارند. نوع تحقیق در این پژوهش، کاربردی است. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی بوده و براساس رویکرد توصیفی تحلیلی و قیاسی انجام شده است. به منظور جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در سیر تحلیل داده ها، از نرم افزار اطلس تی استفاده شده است. نتایج این تحقق مشتمل بر دو بخش است. در بخش اول، مؤلفه هایی یافت شده اند که افراد بیشتری به آن ها اشاره کرده اند و همچنین اشتراک بیشتری را بین برج ها داشته اند که در این بین، به عنوان مؤلفه ای با بالاترین اشتراک و تأثیر، مؤلفه «تنوع بالای شکلی» مشاهده می شود. بخش دوم نتیجه گیری نیز ناظر بر هم بستگی مؤلفه های زیبایی شناسی عینی در نمای برج ها برداشت شده است.
ارزیابی شاخص های شهر کودک مدار: مطالعه موردی آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
143 - 165
حوزههای تخصصی:
نابرابری های خدماتی و اجتماعی ناشی از وضعیت نامناسب شهر نشینی، توجه بیش ازپیش به کودکان به عنوان جمعیت آسیب پذیر و حساس جامعه را در جهت تأمین نیازها و خواسته های آن ها براساس اصول و مؤلفه های شهر دوستدار کودک ضروری می سازد. هدف از این مقاله سنجش وضعیت مؤلفه ها و شاخص های شهر دوستدار کودک از دیدگاه کودکان و والدینشان و اولویت بندی مؤلفه ها براساس میزان اهمیت آن ها است. .مطالعه موردی این پژوهش، شهر آمل است. این پژوهش ازنظر اهداف کاربردی توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. داده های مربوط به هر یک از متغیرها از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. واحدهای تحلیل این پژوهش کودکان و جامعه آماری، کلیه کودکان شهر آمل است. با توجه به گستردگی جامعه آماری، از روش نمونه گیری کوکران، 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. داده های به دست آمده از طریق آزمون آماری تی تک نمونه ای و فریدمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون های آماری نشان می دهد همه مؤلفه های شهر دوستدار کودک در شهر آمل در وضعیت نامناسب نیست و با سطح مطلوب تفاوت معناداری دارد. همچنین بین مؤلفه ها براساس سطح اهمیت مطلوبیت، تفاوت معنادار است. در این رابطه مؤلفه دسترسی به خدمات دارای بالاترین اولویت و در رتبه اول و مؤلفه مشارکت و ارزش دهی به کودکان دارای پایین ترین اولویت بوده است. بنابراین در تأمین نیازها و خواسته های کودکان در ناحیه مورد مطالعه در چارچوب مؤلفه ها و شاخص های شهر دوستدار کودک توجه اندکی شده است. همچنین آن ها به عنوان ذی نفعان در تصمیمات توسعه ای شناخته نشدند. لذا در تحقق بخشی شاخص های دوستدار کودک، باید مؤلفه مشارکت کودکان و ارزش دهی به آن ها در کانون توجه قرار گیرد.
واکاوی الگوی پارادایمی توسعه صنعت گردشگری پزشکی ج.ا.ا با رویکرد نوین ارتباطات سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش، واکاوی الگوی پارادایمی توسعه صنعت گردشگری پزشکی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد نوین ارتباطات سلامت است.روش شناسی: این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و با اتکا به نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری مورد مطالعه، 18 نفر از خبرگان و صاحب نظران شامل مدیران مراکز گردشگری سلامت و ارتباطات سلامت در کلان شهر تهران می باشند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود که جهت پاسخ گویی به سؤالات تحقیق اقدام به مصاحبه با اعضای جامعه مذکور شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق رهیافت نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شد. در این پژوهش، به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش مصاحبه و فرآیند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافته ها: مطابق رویکرد داده بنیاد در مرحله کدگذاری باز، عبارات مستخرج از مصاحبه ها در 894 کد باز، 87 کد محوری و 20 کد انتخابی خلاصه گردید. اعتبارسنجی پژوهش با استفاده از چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تأئیدپذیری انجام شد.نتیجه گیری و پیشنهادات: سازه های شناسایی شده در قالب مدل پارادایمی شامل گردشگری سلامت مبتنی بر ارزش، امنیت، هزینه، امکانات به عنوان شرایط علّی؛ استفاده از شبکه های اجتماعی، سرمایه انسانی متخصص و ارتباطات به عنوان شرایط مداخله گر؛ عوامل روان شناختی، رفتاری و جمعیت شناختی به عنوان شرایط زمینه ای؛ تکنولوژی، حمل و نقل، بازاریابی محتوایی و زیرساخت بازاریابی به عنوان راهبردها و همچنین نتایج سازمانی، نتایج گردشگران، نتایج جامعه میزبان به عنوان پیامدها و مقوله محوری شامل گردشگری مبتنی بر تندرستی، گردشگری طبیعت درمانی و گردشگری پزشکی است.نوآوری و اصالت: برای بسط و گسترش نظریه توسعه صنعت گردشگری پزشکی ج.ا.ا با رویکرد نوین ارتباطات سلامت، پارادایم کلی ارائه گردید که نوآوری این پژوهش به حساب می آید.
شناسایی عوامل مؤثر بر تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
73 - 88
حوزههای تخصصی:
پدیده شهری شدن جهان اتفاق افتاده است. چنان چه به تقریب ۴۰۰ شهر در جهان وجود دارد که جمعیت هر یک از آنها بیش از یک میلیون نفر می باشد. در نتیجه افزایش شدید جمعیت، تعادل و توازن شهرها از بین رفت. بر این اساس مشکلات و چالشهای فراوانی از جمله اسکان غیررسمی و زاغه نشینی، بافت های ناکارآمد، نابسامان و فرسوده، فقر شهری، آلودگی های زیست محیطی، بصری، هوا، آسیب های اجتماعی و فرهنگی، گسست طبقات اجتماعی، ترافیک، کاهش روابط متقابل اجتماعی، از بین رفتن داراییهای طبیعی، اقتصاد غیررسمی و غیره فراروی کلانشهرها قرار گرفت. از این رو، برای مقابله با این چالشها و مسائل محیطی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نهادی باید به ارایه راهکارهایی خلاقانه، نوآورانه و مبتنی بر دیدگاه های آینده پژوهانه همت گمارد. لذا لزوم تدوین یک الگوی مطلوب کلانشهر آینده مبتنی بر نظریات شهر خلاق برای کلانشهرها ضروری است؛ چنان چه انگیزه اصلی پژوهش حاضر توجه به این نکته ظریف و اثرگذار می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش ANP فازی استفاده می شود. نتایج نشان دهنده آن است که شاخص کالبدی (A3) بیشترین نزدیکی را به جواب ایده آل مثبت و بیشترین فاصله را از جواب ایده آل منفی دارا می باشد و الویت نخست مدل عوامل تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری از لحاظ معیارهای موردنظر برای تاب آوری مدل عوامل تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری می باشد.
ارزیابی توان عملکردی عکس های ماهواره ای کرونا، هکساگون و تصاویر استر در تهیه ی نقشه مرز و خط ساحلی دریاچه زریبار و استخراج میزان تغییرات سطح دریاچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۴۲۶-۴۰۱
حوزههای تخصصی:
عکس های ماهواره ای کرونا و هکساگون باقدرت تفکیک مکانی 1.8 تا 9 متر منبع مناسبی برای پایش و ارزیابی تغییرات پدیده های سطح زمین می باشند. هدف این تحقیق پایش تغییرات دریاچه زریبار در بازه 2019-1969 با استفاده از داده های ماهواره ای کرونا، هکساگون و استر و توانایی عملکرد آنها در پایش و استخراج خط ساحلی، مرزدریاچه و پهنه ی آبی می باشد. در این تحقیق برای تصحیح هندسی داده های کرونا و هکساگون از تصاویر گوگل ارث، از الگوریتم های استخراج خطواره، ماسک باینری و قطعه بندی شیفت میانگین به ترتیب برای استخراج خط ساحلی و مرز دریاچه، آشکارسازی تغییرات دریاچه و استخراج و پایش پهنه ی آبی دریاچه زریبار استفاده شد. یافته های حاصله نشان داد که در مرحله ی اول: تصحیح هندسی عکس های کرونا و هکساگون با استفاده از تصاویر گوگل ارث با میزان RMSE 0.3 و 0.4 پیکسل به دست آمد. در مرحله ی دوم، الگوریتم استخراج خطواره برای استخراج مرز دریاچه و خط ساحلی با استفاده از عکس های کرونا و هکساگون از دقت بالایی برخوردار بوده و با نقشه ی توپوگرافی 50000/1 همبستگی بالایی دارد. در مرحله ی سوم، روش طبقه بندی نظارت نشده ماسک باینری به منظور آشکارسازی تغییرات دریاچه با استفاده از عکس های کرونا و هکساگون به صورت قابل قبولی پیکسل های تغییریافته و تغییرنیافته را شناسایی کرده، به طوری که 11 هکتار سطح دریاچه بیشترین تغییرات را داشته است. نهایتاً در مرحله ی چهارم مشخص شد که الگوریتم قطعه بندی شیفت میانگین و حد آستانه با اعمال بر روی داده های کرونا، هکساگون و استر جهت استخراج پهنه ی آبی موفقیت آمیز و در این میان عکس کرونا به علت قدرت تفکیک بالاتر بهتر عمل کرده است. نتایج فوق نشان داد که دریاچه ی زریبار از سال 1969 تا سال 2019 با کاهش 6.5% مواجه بوده و یافته های حاصله همبستگی بالایی با محصول پهنه ی آبی استر دارد. به طورکلی یافته های این پژوهش پتانسیل استفاده از روش های پردازش تصویر رقومی برای داده های کرونا و هکساگون به منظور پایش و آشکارسازی تغییرات دریاچه ها را نشان می دهد.
ارزیابی نقش دفاتر تسهیل گری در توسعه ی محله ای شهر کرمانشاه با رویکرد مشارکتی (مطالعه ی موردی: محله ی جعفرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیل نهادهای متناسب با وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یکی از ابزارهای قوی و مؤثر برای تسریع فرایند نوسازی در بافت های فرسوده است. یکی از مظاهر جلب مشارکت شهروندان در نوسازی محلات ایجاد دفاتر تسهیلگری است. با این فرایند مشارکت مردم در زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می توان به توسعه ی محله ای پایدار دست یافت. محله ی جعفرآباد از جمله محلات حاشیه نشین و فقیرنشین با پیشینه ی اسکان غیررسمی و فرسوده در شهر کرمانشاه به شمار می رود. هدف این پژوهش، ارزیابی نقش دفاتر تسهیلگری در توسعه ی محله ای با رویکرد مشارکتی در محله ی جعفرآباد است. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای بوده و با توجه به روش کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی ساکنین محله که براساس سرشماری 1395، برابر 32608 نفر بوده است، همچنین حجم نمونه براساس فرمول کوکران 319 نفر به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد از بین ابعاد توسعه ی شهری، مؤلفه ی پایداری زیست محیطی و پایداری کالبدی به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت و تأثیر را در توسعه ی پایدار شهری محله ی جعفرآباد دارند. همچنین تسهیلگری با تمام ابعاد توسعه ی محلی ارتباط مستقیم و معناداری داشته است و بیشترین همبستگی و ارتباط بین تسهیلگری و عامل اجتماعی- فرهنگی وجود داشته است. بنابراین می توان گفت که هر چه فرایند تسهیلگری در بافت بهتر باشد، توسعه ی محلی نیز از سطح بالاتر و بهتری برخوردار خواهد بود.
مدلسازی نرخ فرسایش خاک و تولید رسوب با مدل RUSLE/SDR در حوضه آبریز دیزگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
1 - 24
حوزههای تخصصی:
یکی از رایج ترین انواع تخریب خاک که اثرات بسیار مخرب بر محیط زیست و زندگی بشر دارد، پدیده فرسایش خاک آبی است. این پدیده کیفیت خاک را در محل کاهش می دهد و ممکن است باعث ایجاد مشکلات رسوب در پایین دست یا مخازن شود. شدت فرسایش خاک معمولا با استفاده از مدل های مختلف تخمین زده می شود. مدل معادله جهانی تلفات خاک (RUSLE ) به دلیل سادگی، نیاز کمتر به داده و سازگاری با شرایط مختلف محیطی رایج ترین مدل فرسایش خاک است. مطالعات در سراسر دنیا نشان می دهد که این مدل تجربی برای تخمین تلفات سالانه خاک در مقیاس حوضه بسیار کارآمد است. برای تخمین نرخ تولید رسوب بر اساس نرخ فرسایش خاک حاصل از مدل RUSLE، از نسبت تحویل رسوب (SDR ) استفاده می شود. حوضه آبریز دیزگران واقع در مرز استان های کردستان و کرمانشاه در غرب ایران، یکی از حوضه های کوهستانی کشور و دارای توپوگرافی ناهموار و شرایط پوشش گیاهی و آب و هوایی است که آن را مستعد فرسایش خاک شدید می کند. هدف این تحقیق برآورد میانگین سالانه فرسایش خاک و تولید رسوب در حوضه آبریز دیزگران و بررسی همبستگی عوامل مختلف RUSLE با نرخ فرسایش برای درک بهتر تاثیر هریک از عوامل موثر بر این پدیده است. در این تحقیق فاکتور فرسایندگی باران از روش رگرسیون خطی WTLS براساس مدل ارتفاعی رقومی ایجاد شد. با توجه به نتایج مدل RUSLE/SDR، نرخ متوسط فرسایش خاک در منطقه 45.09 تن در هکتار در سال و نرخ متوسط تولید رسوب 19.42 تن در هکتار در سال در حوضه محاسبه گردید. به ترتیب 3/1 % و 66/4 % از مساحت حوضه در کلاس های فرسایش خیلی کم و کم قرار گرفت. 18/16 % از منطقه در کلاس فرسایش متوسط و به ترتیب 18/36 % و 68/41 % از سطح منطقه در کلاس های فرسایش شدید و بسیار شدید قرار گرفت. همچنین نتایج حاکی از این است که دو عامل توپوگرافی (با ضریب همبستگی 79 درصد) و پوشش گیاهی (با ضریب همبستگی 47 درصد) به ترتیب بیشترین همبستگی را با نرخ فرسایش خاک داشته و بنابراین به ترتیب مهم ترین نقش را در تغییر نرخ فرسایش در منطقه دارند. نتایج این تحقیق نشان می دهد همانطور که از حضور اشکال مختلف فرسایش در بازدید میدانی از حوضه پیداست، این منطقه درگیر فرسایش شدید می باشد. از نتایج این تحقیق می توان برای انجام اقدامات مدیریتی در جهت کاهش نرخ فرسایش خاک در نقاط با نرخ بالای فرسایش و حفاظت و مدیریت حوضه آبریز دیزگران استفاده نمود.
ارزیابی آماره های اندازه گیری دقت مدل و استفاده صحیح از آنها (مطالعه موردی: درون یابی بارش در استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۳۶-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از تحقیقات علمی، استفاده از آماره های سنجش خطا در انتخاب یک مدل و یا روش در تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، بدون در نظرگرفتن ملاحظاتی انجام می شود. در این پژوهش، سنجش دقت روش های درون یابی بارش در استان فارس با هدف ارزیابی عملکرد آماره های پرکاربرد اندازه گیری خطا و ارائه توصیه هایی برای استفاده صحیح از آنها بوده است. درون یابی بارش به کمک 161 ایستگاه هواشناسی (22 ایستگاه همدیدی و 139 ایستگاه باران سنجی) برای سال 1398 به عنوان یک سال پربارش با روش های وزنی عکس فاصله، کریجینگ، کوکریجینگ و تابع پایه شعاعی انجام شد. نتایج ارزیابی آماره MBE نشان می دهد در مواردی به دلیل صفر شدن حاصل جمع مقادیر مثبت و منفی، محقق در انتخاب روش درون یابی دچار اشتباه شده و این آماره تنها بیش برآوردی و یا کم برآوردی را نشان داده و نمی توان از آن برای ارزیابی دقت و انتخاب روش های درون یابی استفاده نمود. در خصوص ضریب تبیین (r 2 )، نتایج نشان داد که به دلیل عدم سنخیت بزرگی دامنه تغییرات این ضریب (صفر تا 1) با مقادیر خطا (100 تا 400 میلی متر برای درون یابی بارش استان فارس)، استفاده از آن در ارزیابی دقت یک روش صحیح نمی باشد. درخصوص NRMSE نتایج نشان داد که در نمونه های با تعداد افراد کم (n=3, NRMSE=0.35) در مقایسه با نمونه های با تعداد زیاد (n=20, NRMSE=0.097)، مقدار آن بیش از اندازه افزایش یافته و استفاده از این آماره پیشنهاد نمی شود. در یک نتیجه گیری کلی، استفاده از آماره های MAE و RMSE برای ارزیابی خطای روش های درون یابی به دلیل واقعی تر نشان دادن مقدار خطا پیشنهاد می شوند. واژگان کلیدی: بارش، آماره های ارزیابی خطا، روش های درون یابی، استان فارس
ارزیابی داده های زمینی و تصاویر ماهواره ای در تحلیل گرد و غبارهای نیمه غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طوفان گرد و غبار فرایند پیچیده ای است که تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفر–زمین بوده و از نظر اقلیم شناسان و هواشناسانی که تغییرهای اقلیمی و اتمسفری را بررسی می کنند، پایش پوشش گرد و غبار یک پدیده دینامیکی مهم است. در این مطالعه با استفاده از داده های دید افقی و سنجش از دور ماهواره ای (MODIS) و شاخص NDDI به آشکارسازی گردوغبار در نیمه غربی ایران پرداخته شده است. طبق بررسی های انجام شده، نقشه میانیابی تعداد روز غبارآلود در نیمه غربی ایران نشان داد که محدوده مورد مطالعه غرب ایران از لحاظ فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و چگونگی روند آن دارای نظام همگنی نیست و تعداد روزهای گرد و غباری از شمال به سمت جنوب افزایش می یابد. هسته بیشینه وقوع پدیده گرد و غبار در بخش جنوبغربی منطقه و بر روی اهواز، امیدیه و بوشهر قرار دارد که با منشاٌ مناطق بیابانی در عراق-سوریه و عربستان است. نتایج پراکنش فضایی دید افقی ایستگاه های زمینی با آشکارسازی شاخص NDDI بر روی تصاویر مطابقت دارد و نشان داد که بیشترین سطح پوشش گردوغبار بر روی اتمسفر استان های فارس و بوشهر و کمترین مقدار آن در سطح استان های آذربایجان غربی و شرقی، قم و مرکزی مشاهده می شود.طوفان گرد و غبار فرایند پیچیده ای است که تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفر–زمین بوده و از نظر اقلیم شناسان و هواشناسانی که تغییرهای اقلیمی و اتمسفری را بررسی می کنند، پایش پوشش گرد و غبار یک پدیده دینامیکی مهم است. در این مطالعه با استفاده از داده های دید افقی و سنجش از دور ماهواره ای (MODIS) و شاخص NDDI به آشکارسازی گردوغبار در نیمه غربی ایران پرداخته شده است. طبق بررسی های انجام شده، نقشه میانیابی تعداد روز غبارآلود در نیمه غربی ایران نشان داد که محدوده مورد مطالعه غرب ایران از لحاظ فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و چگونگی روند آن دارای نظام همگنی نیست و تعداد روزهای گرد و غباری از شمال به سمت جنوب افزایش می یابد. هسته بیشینه وقوع پدیده گرد و غبار در بخش جنوبغربی منطقه و بر روی اهواز، امیدیه و بوشهر قرار دارد که با منشاٌ مناطق بیابانی در عراق-سوریه و عربستان است. نتایج پراکنش فضایی دید افقی ایستگاه های زمینی با آشکارسازی شاخص NDDI بر روی تصاویر مطابقت دارد و نشان داد که بیشترین سطح پوشش گردوغبار بر روی اتمسفر استان های فارس و بوشهر و کمترین مقدار آن در سطح استان های آذربایجان غربی و شرقی، قم و مرکزی مشاهده می شود.
نگرش جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری شهرستان مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در نواحی روستاییِ دارای ظرفیت ها و پتانسیل های مطلوب از نظر جاذبه های گردشگری به ویژه روستاهای هدف گردشگری، توسعه ی گردشگری می تواند گزینه ی مناسبی برای پویایی اجتماعی و توسعه ی روستایی باشد که به واسطه ی آن می توان از یک طرف به تثبیت و نگهداشت جمعیت در نواحی روستایی و از طرف دیگر، به حفظ هویت اجتماعی-فرهنگی در این نواحی کمک کرد. حمایت جامعه ی میزبان یکی از پیش شرط های اصلی برای توسعه ی گردشگری روستایی است.
روش شناسی: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کابردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق، جمعیت 18 ساله و بزرگتر ساکن در روستاهای هدف گردشگری شهرستان مرودشت شامل دشتک، کندازی و جیدرزار می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 350 نمونه برآورد گردید. شیوه نمونه گیری به صورت احتمالی طبقه بندی شده بوده و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری t تک نمونه ای، t برای نمونه های مستقل، تحلیل رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی پیرسون با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شده است.
یافته ها: نگرش روستانشینان نسبت به پیامدهای مطلوب اقتصادی، فرهنگی، محیطی و زیرساختی گردشگری و همچنین حمایت جامعه ی محلی از توسعه ی گردشگری از سطح متوسط بالاتر است. همچنین، در سطح اطمینان 95 درصد، اثر ترکیبی متغیرهای نگرش روستانشینان نسبت به پیامدهای اقتصادی، فرهنگی، محیطی و زیرساختی گردشگری بر حمایت از توسعه ی گردشگری معنادار است و 72 درصد از واریانس حمایت از توسعه ی گردشگری را تبیین می کند.
نتیجه گیری و پیشنهادات: اقداماتی نظیر سهیم کردن ساکنان جامعه ی میزبان در منافع اقتصادی حاصل از گردشگری، تأکید بر حفظ درون مایه های فرهنگی جامعه ی بومی، توسعه ی زیرساخت ها در نواحی روستایی و تأمین خدمات مورد نیاز جامعه ی میزبان و گردشگران، می تواند نقش مؤثری در تقویت حمایت جامعه ی محلی از توسعه ی گردشگری داشته باشد.
نوآوری و اصالت: پژوهش حاضر به لحاظ موضوعی، نخستین پژوهش در منطقه مورد مطالعه است. علی رغم وجود ظرفیت ها و پتانسیل های مطلوب از نظر جاذبه های گردشگری، تاکنون مطالعه ی خاصی در زمینه نگرش جامعه محلی این منطقه نسبت به توسعه گردشگری انجام نشده است و پژوهش حاضر می تواند زمینه ساز پژوهش های آتی باشد.
اندیشیدن با فضا، ملاحظاتی درباره تنظیمات فضایی و فضامندی سیاست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
84 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین مسئله های نظام شهرسازی در هر سطحی، مسئله ی فضاست. در این معنا فضا و فضامندی زمینه ی مشترک هر شکلی از برنامه ریزی است. از آنجایی که فضا محل توزیع و بازتوزیع منابع متعدد است، از این رو همواره محل منازعه و تضادهاست. نظام شهرسازی به مثابه دانش مدیریت فضا همواره به دنبال مرتفع کردن برخی منازعاتی است که در فضا ظهور و بروز پیدا می کنند. با در نظر گرفتن چنین تعریفی از فضا و نظام برنامه ریزی است که شهرسازی بیش از هر زمانی به مثابه یک عقلانیت تنظیم کننده محسوب می شود. عقلانیتی که از خلال اشکال مختلف برنامه ریزی و طراحی به دنبال حداکثر بهره گیری از مناسبات فضایی در راستای نظم و نظام بخشی است. حاصل چنین مواجهه ای بیش از هر زمانی تولید برخی مازادها و باقیمانده های فضایی است.روش: پژوهش حاضر از خلال تحلیل گفتمان به تبیین روابط فضایی و مناسبات اقتصادی و سیاسی پرداخته است. بدیهی است با توجه به اقتضائات گفتمان، برخی مفاهیم و استراتژی های گفتمانی که منجر به تنظیم گری در فضا می شوند مورد تحلیل قرار می گیرند.یافته ها: گفتمان غالب همواره به دنبال تثبیت وضعیتی است که از آن تحت عنوان وضع موجود یاد می شود. در برابر چنین مواجهه ای، خوانش انتقادی نشان می دهد اساساً مفهوم فضا یک برساخته اجتماعی و سیاسی است که بیش از هر زمانی به اشکال مختلف تنظیم گری پیوند خورده است. درک روابط تنظیم کننده در فضا از خلال روشن کردن شیوه های فضامند شدن سیاست ها در سطوح مختلف، می تواند به تولید فضایی یاری رساند که در آن مناسبات فضایی معطوف به حداکثر شمولیت اجتماعی و حداقل کنارگذاری اجتماعی و فضایی باشد.نتیجه گیری: جهت خلق مناسبات فضایی عادلانه در ساحت سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریت ضروری است از خوانش فروکاست گرایانه ی کالبدمحور از مفهوم فضا به خوانش برساخت گرایانه حرکت کرد. در چنین درکی از فضاست که در نهایت امکان مرتفع کردن برخی تضادها و منازعات فضایی فراهم می آید.نوآوری، کاربرد نتایج: صورت بندی از مناسبات فضایی از منظر گفتار اقتصاد سیاسی می تواند زمینه های گفتمان سازی در ساحت سیاست گذاری در راستای دست یابی به تولید فضایی عادلانه را فراهم آورد.
ارزیابی مدیریت بهره برداری از شبکه های آبیاری استان کرمانشاه با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
183 - 206
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مدیریت آب در توسعه روستایی، هدف از این مطالعه بررسی فرصت ها و چالش های مدیریت بهره برداری از شبکه های آبیاری استان کرمانشاه است. از بین نظام های بهره برداری موجود، شرکت های تعاونی تولید روستایی با ارزیابی عوامل مثبت و منفی و با استفاده از روش های ارزیابی مشارکتی روستایی (PRA) و مدل سوات (SWOT) در اولویت قرار گرفت. برای این کار طی سال های 1394 تا 1401 از ذی نفعان هر روستا در استان کرمانشاه خواسته شد که افرادی را به عنوان نماینده کل ذی نفعان به تسهیلگران اجتماعی پروژه معرفی نمایند. در بررسی های میدانی و مصاحبه های انجام شده با معتمدین انتخابی مهم ترین موارد مؤثر در شبکه های آبیاری تحت پوشش این پژوهش شناسایی شد. بر اساس مدل SWOT پنج راهبرد اساسی تعریف و با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی QSPM راهبردهای مختلف اولویت بندی شد. نتایج پژوهش نشان داد مهم ترین نقاط قوت ایجاد این شبکه ها بدون تحمیل هزینه بر کشاورزان، تبدیل اراضی دیم به آبی و افزایش ارزش افزوده زمین های کشاورزی است. علاوه بر این، مهم ترین نقاط ضعف عدم اعتماد کشاورزان به انجام پروژه های دولتی، عدم آموزش و برنامه های ترویجی به کشاورزان برای بهره برداری از سیستم های نوین آبیاری و عدم اقدام مناسب برای شبکه های آبیاری احداثی در استان کرمانشاه در راستای واگذاری مدیریت دولتی شبکه های توزیع آب به بخش خصوصی است. مهم ترین فرصت، ایجاد صنایع وابسته و توسعه اقتصاد کشاورزی است. علاوه بر این، مهم ترین تهدیدها شامل عدم رعایت الگوی کشت و تحویل حجمی آب از سوی شرکت های تابعه وزارت نیرو است. نتایج کلی نشان داد با ایجاد تشکل های بهره برداری در قالب شرکت های تعاونی تولید روستایی تفویض اختیار لازم می تواند ضمن تعدیل نقاط ضعف و تقویت سازوکار بهره برداری از شبکه های آبیاری منجر به توسعه تولید روستایی و بهبود اقتصاد منطقه ای شود.
بررسی عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان دهستان صیدون جنوبی نسبت به کشاورزی ارگانیک
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
485 - 497
حوزههای تخصصی:
کشاورزی ارگانیک یک نظام مدیریت تولید است که منجر به توسعه پایدار در کشاورزی و اطمینان از تولید مواد غذایی سالم و بی ضرر می گردد. به بیان دیگر کشاورزی ارگانیک، نگرش علمی و نوین به کشاورزی سنتی است که اجداد ما به آن عمل می نمودند. نگرش مثبت کشاورزان نسبت به کشاورزی ارگانیک، اهمیت زیادی در حفاظت از محیط زیست، بهبود کیفیت محصولات و دستیابی به بازارهای پرسود دارد. این نگرش می تواند الهام بخش برای استفاده بیشتر از روش های ارگانیک و تحولات سازنده در کشاورزی باشد که درنهایت به بهبود مستمر و توسعه پایدار کشاورزی منجر می شود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان نسبت به کشاورزی ارگانیک در دهستان صیدون جنوبی می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع و ماهیت، توصیفی – تحلیلی می باشد. نتایج تحقیق نشان داده است. نشان داد که گویه های حمایت سازمان ها (میانگین 4.2) و دولت (میانگین 4.3) در بُعد حمایتی-آموزشی و مدیریت مؤثر (میانگین 4.4) در بُعد مدیریتی، اهمیت بالایی دارند. همچنین چالش های اقتصادی نظیر گرانی محصولات (میانگین 3.5) و کمبود تقاضا (میانگین 4.1) بیشترین تأثیر را بر نگرش کشاورزان دارند. نتایج می توانند به تدوین سیاست های پشتیبانی از این نوع کشاورزی و تحقق اهداف محیطی و اقتصادی در منطقه کمک کنند.
آسیب شناسی فرایندهای ناپایداری نظام فضایی شهرهای متوسط، مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : امروزه شهرها با مش کلات عم ده شهرنش ینی و ناپایداری در ابعاد مختلف روبرو هستند. مطالعات نشان می دهد شهرهای متوسط از جمله نقاط شهری هستند که از یک سو تحت تاثیر مکانیسم های ملی با مشکلات عدیده ای از جمله ناپایداری منابع درآمدی، نابرابری در تخصیص خدمات و امکانات مواجه می باشند و از سوی دیگر در سطح منطقه ای و محلی هم فرایندهایی وجود دارد که ناپایداری در شهرهای متوسط را تشدید نموده است. شهر کاشان به عنوان یک شهر متوسط از جمله نقاط شهری است که طی چند دهه اخیر، تحت تأثیر یک سری فرایندها با مشکلات عمده شهرنشینی و ناپایداری در ابعاد مختلف مواجه است. هدف: این پژوهش بر آن است ضمن آسیب شناسی فرایندهای ناپایداری نظام فضایی شهر کاشان به ارائه راهکار بهینه جهت برون رفت از جنبه های مختلف ناپایداری و رسیدن به تعادل در نظام فضایی شهر بپردازد.روش پژوهش: نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و از نظر شیوه انجام توصیفی- تحلیلی در استفاده از مطالعات و یافته های قبلی محقق در ارتباط با موضوع پژوهش است.نتایج و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد، عم ده مشکلات شهرنش ینی و ناپایداری شهر کاشان در قالب فرایندهای از جمله الگوی رشد پراکنده شهری، توسعه فضایی – مکانی نامتعادل در سطح نواحی و مناطق شهر و ناکارآمدی طرح های توسعه شهری قابل شناسایی است نتیجه گیری : راهکار بهینه جهت برون رفت از این مشکلات در چهارچوب راهبردهای توسعه شهری می تواند گام مؤثری در تمرکز زدایی امکانات، توزیع عادلانه منابع و درآمدها و تحقق زمینه های پایداری نظام فضایی شهر در ابعاد مختلف به شمار آید
بررسی تحول در نقش مایه ها و سبک های هنری هنرهای تزئینی عصر ایلخانی با تاثیرپذیری از روابط فرهنگی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط چین و ایران به عنوان دو تمدن باستانی و تاثیرگذار در منطقه از قدمت و اهمیت بالایی برخوردار است.ایران و چین به دنبال حملات مغول و تشکیل امپراتوری مغول، جزئی از قلمرو آن ها درآمدند و با تاسیس سلسله های مغولی ایلخانی در ایران، و یوان در چین، روابط گسترده ی سیاسی، تجاری و فرهنگی میان آن ها آغاز شد که در این میان، روابط فرهنگی دولت، بسیار گسترده تر و چشمگیر تر می باشد. گسترش روابط فرهنگی ایران و چین در سایه ی حمایت و سیاست های باز حاکمان، امرا و تشویق وزرا از یک سو، رفت و آمد افراد، مهاجرت صنعت گران، هنرمندان و حضور مسلمانان در قلمرو مغولان از سوی دیگر، تاثیراتی را در عصر ایلخانی به دنبال داشت. این تاثیرات در هنرهای تزیینی و تحولات آن بسیار قابل اهمیت می باشد.این مقاله بر آن است با استفاده از روش تحقیق تاریخی که مبتنی بر دو خصیصه توصیفی و تحلیلی است و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و نیز با طرح این سوال؛ روابط فرهنگی ایران و چین در عصر ایلخانی چگونه شکل گرفت چه تحولی در نقش مایه ها و سبک های هنرهای تزیینی عصر ایلخانی ایجاد شد؟به بررسی تحول هنرهای تزئینی عصر ایلخانان با تاثیر پذیری از روابط فرهنگی ایران و چین در قالب نقش و سبک های هنری می پردازد. از نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان به، تحول و تکامل در هنر نقاشی، سفال گری و پارچه بافی به ویژه در زمینه های سبک، نقش، رنگ و در نهایت
آینده نگاری مؤلفه های اثرگذار بر توسعه استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
87 - 109
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اساسی توسعه، کاهش نابرابری است و پیش نیاز هرگونه اقدام جهت کاهش نابرابری، شناسایی مؤلفه های اثرگذار بر توسعه است. استان یزد استانی با نابرابری فضایی می باشد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر آینده نگاری مؤلفه های اثرگذار بر توسعه استان یزد بود. این پژوهش مطالعه ای پیمایشی توصیفی-تحلیلی بود. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن به ترتیب از طریق اعتبار محتوایی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری شامل 280 نفر از مدیران ارشد و اجرایی مرتبط با امور توسعه استان، نخبگان کسب و کار، کارآفرینان و کارفرمایان آگاه به مسائل توسعه استان و دانشجویان و دانش آموختگان رشته های توسعه بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 163 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل داد ه ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد بین وضعیت موجود و مطلوب مؤلفه های اثرگذار بر توسعه استان یزد تفاوت معناداری وجود دارد. بیشترین و کمترین این شکاف به ترتیب در مؤلفه های علمی و فناوری و مؤلفه اجتماعی بوده است. رتبه بندی مؤلفه های مختلف اثرگذار بر توسعه استان یزد گویای آن بود که مهم ترین مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و فناوری، اداری و مدیریتی اثرگذار بر توسعه استان یزد به ترتیب شامل بیکاری، میزان مهاجرپذیری، تأثیر اتباع خارجی بر فرهنگ کار در درازمدت، پرورش نیروی انسانی ماهر و دلسردی نیروی کار ماهر بوده است. افزون بر این، مدل مهم ترین مولفه های اثرگذار بر توسعه استان یزد ارائه شد. در نهایت، این نتایج می تواند راهگشای سیاست گذاران استان یزد برای برنامه ریزی دقیق تر در گام برداشتن به سمت توسعه استان باشد.
تبیین عوامل مؤثر در استفاده از انرژی های تجدیدپذیر به منظور ارتقای توسعه پایدار مناطق کلان شهری با استفاده از روش تحلیل محتوا و نرم افزار MAXQDA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
214 - 231
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز، با توجه به رشد شهرنشینی، کلان شهرها با چالش های گسترده و پیچیده ای روبه رو هستند. توسعه جوامع انسانی در قرن های اخیر، به ویژه در قرن 21، و روند فزاینده صنعتی شدن به عنوان یکی از شاخص های پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مناطق شهری، تأثیرات منفی زیادی بر محیط زیست و منابع طبیعی به جای گذاشته است. این مسائل شامل مصرف بی رویه زمین، افزایش ترافیک، انتشار گازهای گلخانه ای و مصرف بالای انرژی است که به پدیده هایی مانند گرم شدن زمین، کاهش تنوع زیستی و وابستگی بیشتر به سوخت های فسیلی منجر می شود [1]. رشد سریع شهرنشینی، افزایش ساخت وساز و نیاز فزاینده به انرژی برای سرمایش و گرمایش، مصرف انرژی را به شدت بالا برده و به تبع آن، انواع آلودگی ها را نیز افزایش داده است [2]. از این رو، رشد پایدار شهرها با چالش های متعددی از جمله افزایش مصرف فردی و بهره برداری ناکارآمد از منابع طبیعی روبه رو می شود که به ایجاد مناطق اجتماعی محروم و نابرخوردار می انجامد [3]. در همین راستا، برای مقابله با این مشکلات زیست محیطی، به ویژه در مناطق شهری، مفهوم توسعه پایدار مطرح شده است. ردپای اکولوژیکی منفی و سبک زندگی مصرف گرایانه از جمله عواملی است که ضرورت اقدام به سمت توسعه پایدار را تقویت می کند. توسعه پایدار به معنای تأمین نیازهای فعلی جامعه بدون آسیب رسانی به توانایی نسل های آینده در تأمین نیازهای خود تعریف می شود [4]. مدل توسعه پایدار با تمرکز بر مدیریت بهینه منابع و حفظ آن ها، رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی را همسو با نیازهای محیط زیست طبیعی تسهیل می کند [5]. از این رو، شاخص های زیست محیطی در شهرها، به عنوان واحدهای اکولوژیکی، پیوند تنگاتنگی بین انسان و محیط زیست را نشان می دهند از طریق کاهش مصرف منابع، انرژی و آلودگی بهبود می یابد [6]. طبق گزارش آژانس بین المللی انرژی، مناطق شهری دوسوم از مصرف جهانی انرژی را به خود اختصاص داده و مسئول 71 درصد از گازهای گلخانه ای ناشی از انرژی هستند [7]. از آنجا که اقتصاد، انرژی و محیط زیست به طور جدایی ناپذیری به هم وابسته اند [8]، استفاده از منابع انرژی تجدید پذیر و توسعه پایدار به عنوان دو مفهوم مرتبط و مکمل در نظر گرفته می شوند [9]. در این راستا، یکی از راهکارهای مهم برای دستیابی به توسعه پایدار، بهره برداری از منابع انرژی تجدید پذیر است [10 و 11]. به منظور حفظ پایداری و تأمین نیازهای فعلی بدون آسیب به منابع آینده، انرژی های تجدید پذیر به عنوان راه حلی پایدار و دوستدار محیط زیست برای تأمین امنیت انرژی پیشنهاد می شود [12]. با توجه به اینکه استفاده از انرژی های تجدید پذیر یکی از مسائل کلیدی جهانی در زمینه توسعه پایدار است، پژوهش های متعددی در این زمینه صورت گرفته است. با این حال، تبیین عوامل مؤثر در استفاده از انرژی های تجدید پذیر و توسعه پایدار در مناطق کلان شهری هنوز به طور کامل در پژوهش ها مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین هدف این پژوهش، تبیین عوامل مؤثر در استفاده از انرژی های تجدید پذیر و ارتقای توسعه پایدار در کلان شهرها است. سؤال اصلی پژوهش این است که چه عواملی در استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در توسعه پایدار مناطق کلانشهری موثر است؟مواد و روش هاروش تحقیق در این پژوهش مروری بوده و به منظور جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و برای تحلیل آن ها از تحلیل محتوا کیفی و نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. روش این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوای کیفی، با استفاده از یک رویکرد تفسیری اسناد کتابخانه ای را تحلیل می کند، سپس با توجه به متون اسناد کدهای متنی استخراج شده است. سپس، با استفاده از درصد اهمیت بر اساس تکرار کدها در متون داده های کیفی را به کمی تبدیل کرده تا بتوان تحلیل دقیق تری انجام داد. سپس، با توجه به کدهای استخراج شده بر اساس شاخص های اقتصادی، اجتماعی، نهادی و زیست محیطی هر یک از کدها را دسته بندی می کند، سپس درصد اهمیت شاخص ها نیز بیان می شود.یافته هاتحلیل رابطه بین استفاده از انرژی های تجدید پذیر و توسعه پایدار در مناطق شهری نشان می دهد این دو مفهوم به طور عمیق و متقابل با یکدیگر ارتباط دارند. استفاده از منابع انرژی تجدید پذیر، به ویژه در شرایط کنونی که بحران های زیست محیطی و تغییرات اقلیمی به یکی از چالش های بزرگ جوامع تبدیل شده اند، می تواند به عنوان یک راهکار کلیدی در دستیابی به توسعه پایدار عمل کند. از جنبه اقتصادی، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر می تواند به کاهش هزینه های انرژی، ایجاد فرصت های شغلی جدید و افزایش سرمایه گذاری در زیرساخت های پایدار منجر شود. همچنین، استفاده از این منابع می تواند به تقویت اقتصاد محلی و کاهش وابستگی به منابع سوخت فسیلی کمک کند. با توجه به یافته های پژوهش و مدل مفهومی پژوهش، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و توسعه پایدار ارتباط متقابل و دوسویه با یکدیگر دارند. بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، عوامل مؤثر استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در توسعه پایدار مناطق کلان شهری عبارت اند از: کاهش فقر، ارتقای کیفیت زندگی، ایجاد فرصت های شغلی و بهبود سلامت عمومی، حفاظت از محیط زیست، کاهش انتشار آلاینده های هوا، امنیت انرژی، پایداری انرژی، دسترسی برابر به انرژی، صرفه جویی در مصرف سوخت فسیلی، ارتقای بهداشت، حکمرانی مناسب، متناوب بودن انرژی های تجدیدپذیر، کاهش فقر و امنیت انرژی، محرک تأسیسات ملی و... همچنین، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر می تواند به کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی و کاهش گازهای گلخانه ای منجر شود که این امر به نوبه خود به محافظت از محیط زیست و حفظ منابع طبیعی کمک می کند. یکی از عوامل مؤثر متناوب بودن انرژی های تجدیدپذیر است که با حکمرانی و مدیریت بهینه انرژی، منطقه بندی مناسب، تسهیل توزیع خدمات و ... می تواند به بهبود عملکرد انرژی های تجدیدپذیر و در همین راستا پایداری انرژی های تجدیدپذیر کمک کند.نتیجه گیریتبیین و شناخت عوامل مؤثر استفاده از انرژی های تجدید پذیر و توسعه پایدار یکی از موضوعات اساسی به منظور برنامه ریزی شهری و نیز پیشرفت مناطق شهری با توجه به اهداف ملی بوده که برای تدوین راهبردها و سیاست های ارتقای کیفیت زندگی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، نهادی و زیست محیطی در تمامی حوزه های خرد و کلان بسیار ضروری است. تا کنون مطالعه ای در راستای تبیین و تشریح عوامل مؤثر استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و توسعه پایدار که چگونگی این ارتباط را نشان دهد انجام نشده است. به همین منظور، این پژوهش با استفاده از مرور و جمع بندی مطالعات پیشین و ارائه مدل مفهومی که چگونگی ارتباط بین این دو را نشان می دهد انجام شده است. نتایج پژوهش بیان می کند که استفاده از انرژی های تجدید پذیر ارتباط مستقیمی بر ارتقای توسعه پایدار شهری دارد. این ارتباط در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی به ترتیب با توجه به داده ها و نتایج پژوهش اهمیت دارند. در پژوهش های مختلفی عوامل مؤثر بر استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و تأثیر آن بر توسعه پایدار مناطق شهری بیان شده، اما در بیشتر این پژوهش ها همه ابعاد و چگونگی ارتباط آن ها بیان نشده است. بنابراین، این پژوهش عوامل مؤثر همه ابعاد را با توجه پژوهش ها بررسی کرده است تا ارتباط این ابعاد و چگونگی ارتباط درونی ابعاد مختلف بیان شود. با توجه به اینکه رابطه عمیقی در ارتباط بین استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و ارتقای توسعه پایدار وجود دارد، می توان یکی از راهکارهای مؤثر در ارتقای توسعه پایدار مناطق شهری و کلان شهری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، نهادی و زیست محیطی دانست. در همین راستا، در این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوای کیفی پژوهش های انجام شده به تبیین عوامل مؤثر استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و توسعه پایدار پرداخته شده است. یافته های این پژوهش بیان می کند که یافته های پژوهش بیان می کند که عوامل مؤثر در این زمینه شامل کاهش فقر، ارتقای کیفیت زندگی، ایجاد فرصت های شغلی، بهبود سلامت عمومی، حفاظت از محیط زیست، کاهش انتشار آلاینده های هوا، امنیت انرژی، پایداری انرژی، دسترسی برابر به انرژی، صرفه جویی در مصرف سوخت فسیلی، حکمرانی مناسب و متناوب بودن انرژی های تجدیدپذیر است. این عوامل نه تنها به کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی و گازهای گلخانه ای کمک می کنند، بلکه بهبود کیفیت زندگی و رشد اقتصادی را نیز به همراه دارند. تبیین و به کارگیری این عوامل در سیاست گذاری های انرژی می تواند به بهبود کیفیت مناطق کلان شهری، جذب سرمایه گذاری های داخلی و خارجی، و در نهایت، ارتقای شاخص های توسعه پایدار منجر شود.
سنجش مؤلفه های بر سازنده ی حس مکان در بافت های تاریخی؛ مروری بر محله بازار کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
21 - 38
حوزههای تخصصی:
حس مکان مفهومی مهم و تأثیرگذار در احساس شهروندان یک شهر یا باشندگان یک محله است. علاوه برآن، توجه به شاخص ها و گویه های مرتبط با این حس می تواند در پویایی فعالیت ها در بستر محلی، ماندگاری ساکنان در محله، افزایش حس تعلق مکانی افراد و تعهدشان نسبت به آن بسیار مؤثر باشد. این پژوهش با ماهیت توسعه ای-کاربردی، روش کمی و روش تحلیل توصیفی انجام شده است. فرضیه این پژوهش آن است که برساخت حس مکان در محله بازار به علت عقبه تاریخی اش، متأثر از عامل معناست. عطف به هدف پژوهش، سنجش عوامل بر سازنده ی حس مکان در محله ی بازار، حجم نمونه با توجه به جمعیت سال ۱۳۹۵ محله بازار واقع در بافت تاریخی و مرکز کرمانشاه که ۲۷۶۰ نفر بود و با به کارگیری فرمول کوکران و لحاظ نمودن خطای ۰۵/۰، ۳۶۲ نفر برآورد شد. به منظور سنجش متغیرهای وابسته پژوهش حاضر، از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. در مدل ترسیم شده متغیرهای وابسته کالبد، معنا و فعالیت به عنوان عناصر سازنده حس مکان در بافت تاریخی محله بازار موردسنجش قرارگرفته اند. فزون بر آن، با استفاده از نرم افزار ایموس گرافیک (AG) مدل پژوهش مورد تحلیل واقع شد تا میزان اثرگذاری هریک از متغیرها بر ایجاد حس مکان در محله ی بازار کرمانشاه مشخص شود. نتایج حاکی از آن است که سه مؤلفه معنا، فعالیت و کالبد در برساخت حس مکان محله ی بازار دخالت دارند. بدین معنا که تمامی شاخص ها در سطح معناداری بالایی قرار داشتند. عطف به مدل معادلات ساختاری تدوین شده و برازش آن، می توان چنین استدلال کرد که مؤلفه معنا با بار عاملی ۰/۹۹۷ بالاترین تأثیرگذاری را بر ایجاد حس مکان دارد. فزون بر آن، مؤلفه فعالیت با بار عاملی ۰/۹۶۷ و مؤلفه کالبد با بار عاملی ۰/۹۱۵ کمترین میزان تأثیرگذاری را بر ایجاد حس مکان در محله ی بازار کرمانشاه دارند.
اثر ویژگی های ملموس و ناملموس هتل بر وفاداری به برند با نقش میانجی ادراک از رفاه و نگرش به برند (هتل های چهار و پنج ستاره مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
87 - 105
حوزههای تخصصی:
وفاداری مفهومی مهم در بازاریابی گردشگری است و باعث می شود مشتریان کمتر نام سایر هتل ها را جست وجو کنند و به همان هتلی که قبلاً به آنجا رفته بودند وفادار بمانند ؛ بنابراین شناخت عواملی که موجب احساس رفاه و وفاداری مشتری هتل ها می شود ضروری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های ملموس و ناملموس هتل و نیز ادراک از رفاه بر وفاداری به برند هتل است. در این راستا، نقش میانجیگری نگرش شناختی و عاطفی به برند نیز بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق میهمانان هتل های چهار و پنج ستاره شهر مشهد در سال 1401 هستند. برای این منظور، از ۳۸۴ نفر از میهمانان هتل های مذکور ازطریق پرسش نامه نظرسنجی شد. روش نمونه گیری از افراد نمونه، نمونه گیری دردسترس بوده است. پایایی به روش آلفای کرونباخ و روایی سازه ای و صوری تأیید شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار آموس تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل آزمون شده از برازندگی خوبی به داده ها برخوردار است و همه فرضیه های تحقیق تأیید شد. ویژگی های ملموس و ناملموس هتل بر ادراک مشتری از رفاه هتل اثرگذار بودند؛ ادراک از رفاه بر نگرش شناختی و عاطفی به برند هتل اثرگذار بود و مؤلفه های نگرش به برند بر وفاداری به برند هتل اثر گذاشتند. به علاوه، نقش میانجی مؤلفه های نگرش به برند در رابطه بین ادراک از رفاه هتل و وفاداری به برند هتل نیز تأیید شد.