ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
۶۱.

بررسی تولید گرد و غبار ناشی از سیل: تحلیل «GEE» با داده های «OLI» و «Sentinel-1» مطالعه موردی: سیل انار- رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توده گرد و غبار شاخص AOD سیلاب تصویر سنتینل 1 دشت انار- رفسنجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۶۴
امروزه وقوع روزافزون طوفان های گرد و غبار، یکی از مهمترین مخاطرات زیست محیطی است که گریبان گیر بسیاری از مناطق به ویژه مناطق بیابانی و خشک شده است. از آن جایی که یکی از عوامل مهم در به وجودآمدن این پدیده، جنس خاک و وجود رسوبات ریز دانه به عنوان منبع گرد و غبار می باشد و با عنایت به این که پدیده سیلاب، نقش مهمی در جابجایی خاک ها و رسوب گذاری آن ها در مناطق سیل زده ایفا می کند؛ این پژوهش با بررسی و تحلیل این موضوع به واکاوی نقش سیلاب های فصلی در ایجاد منابع جدید احتمالی گرد و غبار پرداخته است. در این راستا از تصاویر سنجنده «OLI» و «سنتینل1» استفاده شد. تحلیل ها در محیط سیستم «GEE» و نرم افزارهای «ENVI» و «SNAP» انجام گرفت. با اعمال روش آستانه گذاری طیفی بر روی تصاویر سنتینل 1 مربوط به سیل 5 مرداد 1401 شهرستان های رفسنجان- انار، مناطق سیل زده مشخص شد. با پردازش تصاویر «OLI» رسوبات رسی ته نشین شده در نتیجه سیلاب بارزسازی شد. ترسیم نمودار میانگین ماهانه «AOD» در طول 10 سال نشان از روند افزایشی توده های گرد و غبار دارد. همچنین بررسی این نمودار و مقایسه نقشه توده های گرد و غبار با نقشه مناطق رسوب گذاری شده در نتیجه وقوع سیلاب 5 فروردین در منطقه مورد مطالعه، تأییدی بر نقش سیلاب مذکور در ایجاد منابع جدید و محلی در منطقه مورد مطالعه است. 
۶۲.

کاربست تئوری نردبان مشارکت آرنشتاین، در آسیب شناسی سبد آراء انتخابات شورای شهر، نمونه پژوهشی: شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئوری نردبان مشارکت آرنشتاین رویکرد قومی شورای اسلامی شهر مدیریت شهری زاهدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۵۶
این پژوهش با هدف آسیب شناسی سازوکارهای مدیریت شهری، بر پایه تئوری نردبان مشارکت آرنشتاین  و تبیین پراکش محله ای سبد رای گروه های برنده و بازنده انتخابات شورای شهر انجام شده. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و گردآوری داده ها به روش پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته؛ با حجم نمونه 385 واحد و روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای بوده است. لذا از انواع مدل های استنباط آماری Phi-Coefficient، Cramer's V، Lambda، cross tab، اسپیرمن، کای دو و ... بهره گیری شد یافته ها نشان داد؛ سبد آراء لیست برنده و بازنده انتخابات با چهار شاخص نسبتا کلیدی  یعنی سواد، محله سکونت، بعد خانوار و قومیت رای دهندگان، ارتباطی معنی دار و تبیین کننده دارد. به این اعتبار که سبد رای پیروز انتخابات نتوانسته دربرگیرنده اقشار متوسط و بالای شهر باشد و در همراه ساختن قشرهای  کارآفرین، خلاق و فرهیخه جامعه ناکام بوده است. وانگهی وام دار شدن منتخبین به رای دهندگان سبد رای شان و متعاقبا اولویت یافتن تمایلات این رای دهندگان، در برنامه ریزی ها و مدیریت شهر از یکسو و همچنین تمایل طبیعی منتخبین هر دوره به انتخاب مجدد در دوره بعدی (یعنی بازتولید جایگاه خویش در مدیریت شهری)، سبب تداوم و تشدید سیکل معیوب فوق می گردد و رخنمون یافتن آسیب هایی را در پی دارد. آشکار است، پیامد این سیکل، سرخوردگی طبقه کارآفرین، کنار ه گیری طبقه خلاق، نگرانی فرهیختگان، به حاشیه رانده شدن اقشار متوسط و بالاتر و از پس آن، کاهش احساس تعلق به مکان و سرانجام سستی و ضعف شالوده های اقتصادی واجتماعی شهر بوده است. لذا بازنده نهایی، کلیت شهر و همه شهروندان (صرف نظر از هرگونه قشربندی) بوده و خواهند بود. این پژوهش اساسا، نمی باید و نمی تواند به نقد منتخبین و ارزیابی صلاحیت فردی، تخصصی و عملکردی منتخبین شورای شهر بپردازد. بلکه به آسیب شناسی سازوکار های انتخابات، گونه شناسی سبد رای برنده و بازنده انتخابات و پیامدهای خواسته وناخواسته حاصل از این فرایندها، پرداخته است.
۶۳.

بررسی و تحلیل عوامل و محرک های موثر بر همگرائی و انسجام ملی (مورد پژوهی: قوم بلوچ در جنوب شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت انسجام ملی همگرایی قوم بلوچ جنوب شرق ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۳۵۷
عوامل و محرک های مؤثر بر همگرایی و واگرایی که در تعیین چگونگی و کیفیت انسجام ملی نقش عمدهای دارند، مفاهیمی منفک از هم نیستند، بلکه متغیرهایی هستند که دارای پیوندی معکوس و متأثر از هم می باشند که شناسایی و تحلیل آن ها نقش و تأثیر مهمی بر همگرائی و انسجام ملی و در نتیجه تأمین امنیت کشور دارد. با توجه به اهمیت این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل عوامل و محرک-های مؤثر بر همگرائی و انسجام ملی در جنوب شرق کشور انجام گرفته است. در همین راستا، مقاله حاضر که به لحاظ هدف بنیادی و اطلاعات آن به روش کتابخانه ای و اسنادی فراهم آمده است در پی پاسخ به این سؤال بوده است که مهم ترین عوامل و محرک های مؤثر بر همگرائی و انسجام ملی قوم بلوچ در جنوب شرق کشور کدم اند؟ یافته های پژوهش نشان داد که عوامل مختلفی بر همگرایی و واگرایی قوم بلوچ در استان سیستان و بلوچستان اثرگذار هستند، این عوامل را می توان به دو دسته عوامل و محرک های داخلی و خارجی دسته بندی نمود. نتایج تحقیق نشان داد که اعتماد متقابل-رضایت مندی مردم، تمرکززدایی و تجمع زدایی صنایع و مراکز تصمیم گیری، تقویت هویت قومی در راستای هویت ملّی، ظرفیت های اسناد بالادستی و نقش آن ها در انسجام ملّی، پیوستگی تاریخی بلوچ و استان سیستان و بلوچستان با ایران، آداب ورسوم اجتماعی مشترک، نقش مؤثر و مثبت نخبگان قومی و ملی این قوم و استان را می توان به عنوان مهم ترین عوامل داخلی و گسترش فرامرزی قوم بلوچ در جنوب شرق کشور و کانونیت فرهنگی قوم بلوچ در جنوب شرق ایران، سیاست تنش زدایی منطقه ای، ارتباطات اقتصادی تاریخیِ تجاری با کشورهای هم جوار و رواج بازارچه های مرزی امروزی با کشورهای افغانستان و پاکستان مهم ترین عوامل و محرک های خارجی مؤثر بر همگرائی و انسجام ملی قوم بلوچ در استان سیستان و بلوچستان و در جنوب شرق کشور می باشند
۶۴.

سنجش و تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیست پذیری زیست پذیری اقتصادی ماباک توسعه پایدار کلان شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۸
زیست پذیری یک ضرورت اقتصادی برای شهرها محسوب می شود و در ادبیات توسعه پایدار مبتنی بر تئوری مطلوبیت و اثربخشی اقتصادی است که در استفاده از منابع کمیاب کاربرد دارد. هدف مطالعه حاضر سنجش و تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی کلان شهر تهران انجام گرفته است. پژوهش از لحاظ هدف گذاری کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی است. داده های موردنیاز با مراجعه به اسناد و مدارک موجود و سالنامه آماری منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران و سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران به دست آمده است. نوآوری پژوهش در پرداختن به بعد اقتصادی زیست پذیری است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل ماباک و از آزمون های کجی و کشیدگی، یو مان ویتنی، میانگین رتبه ای در نرم افزار SPSS وARC GIS استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، از نظر زیست پذیری اقتصادی، مناطق 6، 2 و 1 به ترتیب با کسب بیش ترین امتیاز در جایگاه اول تا سوم و مناطق 22، 16 و 9 با کسب کم ترین امتیاز در جایگاه بیستم تا بیست و دوم قرار گرفتند. همچنین فضای غالب زیست پذیری اقتصادی بر مناطق 22 گانه کلان شهر تهران پهنه نامطلوب است. نتایج نشان داد که کلان شهر تهران فاقد وحدت زیست پذیری اقتصادی است و این ناهمگونی های فضایی بین مناطق شمالی با سایر مناطق تهران خیلی زیاد است. به طوری که این تفاوت میانگین رتبه ای برای مناطق نیمه جنوبی 17/16، نیمه مرکزی 8، نیمه شرقی 60/16 و غربی 29/15 است. بیش ترین تفاوت زیست پذیری اقتصادی مناطق نیمه شمالی با مناطق نیمه جنوبی و کم ترین آن با مناطق نیمه مرکزی است.
۶۵.

پتانسیل سنجی مناطق مرزی برای اهداف نظامی بر مبنای عوامل ژئومورفولوژیک و شاخص های امنیتی، مطالعه موردی: نوار مرزی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت نوار مرزی توان ژئوموفولوژیکی استان کردستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۷۱
امنیت مرزها به عنوان یک پشتوانه قوی برای امنیت مناطق داخلی محسوب می شود. یکی از عوامل مؤثر در ایجاد امنیت نوار مرزی، توجه به توان ژئومورفولوژی این مناطق است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به پتانسیل سنجی نوار مرزی استان کردستان برای اهداف نظامی بر اساس روش های توصیفی-تحلیلی پرداخته شده است. در تحقیق حاضر، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM و همچنین لایه های رقومی اطلاعاتی به عنوان مهم ترین داده های پژوهش به کار رفته اند. مهم ترین ابزارهای مورد استفاده در تحقیق ArcGIS و Super Decisions ، و مدل های مورد استفاده، مدل های منطق فازی و ANP بوده اند. این تحقیق در دو مرحله کلی انجام شده که در مرحله اول، به شناسایی مناطق مستعد برای توسعه تأسیسات و تجهیزات نظامی، و در مرحله دوم به شناسایی مناطق مستعدِ ایجاد مراکز دیده بانی پرداخته شده است. نتایج شناسایی مناطق مستعد برای توسعه تأسیسات و تجهیزات نظامی نشان داده است که 23.2 درصد از مساحت محدوده دارای پتانسیل زیادی در اهداف مذکور است. همچنین نتایج حاصله از شناسایی مناطق مستعد ایجاد پایگاه های نظامی و مراکز دیده بانی نشان داده است که 23.1 درصد از مساحت محدوده، دارای پتانسیل زیاد و خیلی زیادی برای ایجاد پایگاه نظامی و مراکز دیده بانی هستند. مجموع نتایج حاصل از پژوهش نشان داده که نوار مرزی استان کردستان به دلیل تنوع ژئومورفولوژیکی ، پتانسیل های متفاوتی برای اهداف نظامی دارد و لازم است تا برنامه ریزی های نظامی متناسب با توان ژئومورفولوژیکی آن صورت گیرد.
۶۶.

تحلیل نقش عوامل پیشرو و موانعِ شکل گیری سازمان منطقه ای خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطقه گرایی همگرایی واگرایی سازمان منطقه ای خلیج فارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۷۲
منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس با وجود زمینه های مشترک متعدد، تاکنون در فرایند منطقه گرایی موفق عمل نکرده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، به دنبال بررسی و ارزیابی مهمترین عوامل پیشرو و موانع شکل گیری سازمان منطقه ای خلیج فارس است. در بخش مطالعه کتابخانه ای، مهمترین عوامل و زمینه های همگرایی و واگرایی گردآوری و سپس با استفاده از روش «کدگذاری و مقوله بندی» غربال شد و در نهایت در قالب عوامل پیشران و بازدارنده و در پنج بُعد اقتصادی، سیاسی، دفاعی- امنیتی، سرزمینی و فرهنگی- اجتماعی طبقه بندی شد. در مرحله بعد پرسشنامه ای تنظیم و با ترجمه به زبان عربی و انگلیسی در اختیار صاحب نظران همه کشورهای منطقه قرار گرفت. جهت ارزیابی وزن و اهمیت عوامل پیشران و بازدارنده در تشکیل سازمان منطقه ای خلیج فارس، از روش معادلات ساختاری PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، در عوامل پیشران، بُعد دفاعی- امنیتی و فرهنگی- اجتماعی بیشترین تأثیر و بُعد سیاسی کمترین تأثیر و در بین عوامل بازدارنده، بُعد سرزمینی و بُعد فرهنگی- اجتماعی بیشترین چالش و بُعد اقتصادی کمترین چالش را داشته اند. همچنین در مجموع ابعاد پنجگانه و در متغیرهای پیشرو، متغیرهای «همکاری های دفاعی- امنیتی بین کشورهای منطقه»، «اسلام به عنوان دین مشترک»، «پیوستگی سرزمینی کشورهای منطقه»، «تأسیس نهادهای اقتصادی منطقه ای» و «وجود اهداف و منافع مشترک سیاسی» بیشترین تأثیر را داشته اند. در بین موانع شکل گیری سازمان منطقه ای خلیج فارس نیز، مهمترین موانع شامل «اختلاف مرزی و سرزمینی»، «فعالیت نهادها و سازمان های دینی»، «وجود دکترین های دفاعی-امنیتی متعارض»، «نوع نگرش و مناسبات با رژیم صهیونیستی» و در نهایت«فقدان هم تکمیلی اقتصادی» می باشد.
۶۷.

The Reality and Challenges of Saudi Arabia’s Quest for Regional Hegemony in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: hegemony Regional hegemony Iran Free Trade Terrorism Hydrocarbon Russia-Ukraine war Arab-China Summit Mohammad bin Salman (MBS)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۱
This study aims to investigate Saudi Arabia’s quest for regional hegemony, including its objectives, initiatives, and difficulties. In other words, the degree to which Saudi Arabia has been successful in establishing itself as the region’s dominant power. It is crucial to thoroughly explain Saudi Arabia’s psychological and practical justifications for pursuing regional hegemony in this context. To examine the political discourses, reality, narratives, ambitions, and perspectives of Saudi Arabia and compare these with other regional powers in this area, as well as to highlight a number of context-specific constraints on Saudi Arabia’s aspirations for regional hegemony, is the goal of the research. In addition, it intends to investigate how external powers such as the United States, China, Russia, the European Union, and Turkey influence Middle Eastern regional dynamics based on their own vested interests. This analysis demonstrates that Saudi Arabia’s drive for regional hegemony is mostly restrained by external causes. First, despite its preeminent economic power, the country lacks strong military capabilities to provide a security shield for its friends in this region. Second, the sectarian politics and undiversified economy of the region make it unlikely that secondary nations will receive full public goods. Third, low economic integration, the perception of a common regional threat, the absence of a broad free trade arrangement, the superiority of hard power over soft power, and a lack of mutual trust among regional countries are significantly diminishing the acceptance of Saudi Arabia’s hegemonic role in the region. However, Saudi Arabia is deliberately involving regional partners and coalitions in regional growth. The country takes on the main task for reshaping the Middle East’s economy and elevating this region to success. If Saudi Arabia is successful in fostering regional integration, offering a security shield, encouraging trust building, and collaborating with other states in this region to address shared regional threats, it will have a greater chance than the majority of other states in the region to become the regional hegemon. 
۶۸.

بررسی تعیین کننده های مؤثر بر رضایتمندی سکونتی در توحید شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایتمندی سکونتی تعیین کننده-های ذهنی تعیین کننده های عینی توحیدشهر سبزوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۹
خانه و محیط کالبدی و اجتماعی پیرامون آن، بخش عمده ای از زندگی افراد را احاطه کرده است. میزان رضایت افراد از این فضاها، نقشی تأثیرگذار بر رضایتمندی افراد از زندگی شان دارد و بر این اساس، شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر رضایتمندی افراد از محیط مسکونی شان مهم می باشد. در این راستا، هدف این پژوهش بررسی رضایتمندی سکونتی و عوامل تأثیرگذار بر آن در محدوده توحید شهر سبزوار است. شناخت عوامل تأثیرگذار بر رضایتمندی سکونتی، میزان اهمیت هر یک از آن ها و بررسی تأثیر متغیرهای زمینه ای بر رضایتمندی سکونتی، از مهمترین پرسش های پیش روی این پژوهش هستند.  این مطالعه، پژوهشی مقطعی و موردی از نوع کاربردی است که با روش توصیفی– تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی خانوارهای ساکن در محدوده توحیدشهر و نمونه آماری آن برابر با 316 نفر می باشد. نتایج نشان داد که مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رضایتمندی سکونتی عبارتند از: سرمایه اجتماعی، کیفیت مسکن، امکانات و خدمات، احساس امنیت، خوانایی محیط، حس تعلق به محیط، راحتی داخلی، نما و منظر، بی نظمی محیط، کیفیت محیط، حریم و اشراف و شرایط اقتصادی. این عامل ها 43/60 درصد از تغییرات رضایتمندی سکونتی را تبیین نموده اند. با تفیکیک عوامل به دو گروه تعیین کننده های عینی و ذهنی محیط، نتایج نشان داد که تعیین کننده های ذهنی 02/35 درصد و تعیین کننده های عینی 41/25 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند. بررسی ها نشان داد که میان تعیین کننده های ذهنی و تعیین کننده های عینی رضایتمندی سکونتی، همبستگی مستقیم و معنی داری وجود دارد. بر مبنای نتایج، متغیرهای زمینه ای؛ نوع مالکیت و سن، تعداد اتاق در واحد مسکونی، زیربنای مفید واحد مسکونی، مساحت عرصه و اعیان واحد مسکونی و سابقه سکونت در محله، بر رضایتمندی سکونتی افراد تأثیرگذار بوده اند. در تحلیل نهایی از میان این متغیرها، سه متغیر؛ مساحت عرصه و اعیان، سابقه سکونت و سن در تحلیل نهایی در مدل باقی ماندند و توانستند بر روی هم 6/15 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که رابطه بین تعیین کننده های عینی و ذهنی در رضایت از مسکن موضوعی پیچیده است. هر دو نقش حیاتی دارند اما اهمیت آن ها بسته به زمینه و شرایط خاص زندگی متفاوت است.
۶۹.

بررسی تغییرات فضایی-زمانی دید افقی در نیمه غربی ایران: تحلیل جامع و راهکارهای مدیریتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آزمون من-کندال دید افقی تغییر اقلیم گرد و غبار نیمه غربی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۵
این پژوهش به بررسی تغییرات فضایی-زمانی فراوانی روزهای با دید افقی مساوی یا کمتر از 1000 متر در نیمه غربی ایران طی دوره 74 ساله (2024-1951) پرداخته است. از داده های 16 ایستگاه سینوپتیک و روش های آماری من-کندال و شیب سن برای تحلیل روندها استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین فراوانی سالانه دید محدود در ایستگاه های پست جنوبی مانند آبادان (2053 روز) و کمترین مقدار در خرم آباد (194 روز) مشاهده می شود. محدوده مورد مطالعه ازنظر توزیع فضایی دید محدود به سه ناحیه متمایز تقسیم می شود: 1) مناطق جنوبی نزدیک به خلیج فارس (آبادان و اهواز) با بیشترین فراوانی سالانه (2053-1304 روز) که تحت تأثیر رطوبت بالا و گرد و غبار هستند، 2) مناطق مرتفع غربی (همدان، اراک) با فراوانی متوسط (1453-1312 روز) که وارونگی دمایی عامل اصلی است و 3) مناطق شمال غربی (ارومیه، خوی) با کمترین فراوانی (1050-598 روز) که به دلیل دوری از منابع رطوبت و گرد و غبار شرایط بهتری دارند. در مقیاس ماهانه، بیشترین فراوانی در ژانویه، فوریه و دسامبر و کمترین در جولای، اوت و سپتامبر مشاهده می شود لذا ازنظر توزیع فصلی، بیشترین فراوانی در زمستان (ناشی از وارونگی دمایی) و کمترین در تابستان ثبت شده است. تحلیل روندها نشان دهنده افزایش معنادار روزهای با دید محدود در ایستگاه های میانی محدوده مانند اراک، اهواز و کرمانشاه و کاهش معنادار در ایستگاه های جنوبی مانند آبادان و نیز نوژه است. این تغییرات به عوامل مختلفی ازجمله تغییرات الگوهای جوی، توسعه صنعتی، تغییر کاربری اراضی و نوسانات منابع رطوبتی نسبت داده می شود. یافته های این مطالعه می تواند در برنامه ریزی های حمل ونقلی، مدیریت کیفیت هوا و مطالعات تغییر اقلیم مورداستفاده قرار گیرد.
۷۰.

بررسی نقش ناهمواری ها در برنامه ریزی شهرهای ساحلی با استفاده ازمقایسه دو روش تحلیل سلسله مراتبی AHP وAHP FUZZY (محدوده مورد مطالعه شهر نور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناهمواری برنامه ریزی شهر نور روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و AHP FUZZY

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۳۱
هر اندازه که شهرها توسعه و گسترش یابند برخورد آنها با واحدهای گوناگون توپوگرافی و ژنومورفولوژی و موضوعات مربوط به آنهاکه ترکیبی از واحدهای مختلف در سطح زمین هستند زیادتر می شود. همچنین از آنجای که واحدهای ژئومورفولوژی همیشه با پویایی و دینامیسم محیط طبیعی در ارتباط است، هر گونه اقدام در راستای توسعه و عمران شهرها به نحوی با پویایی و دینامیسم مذکور و در نتیجه با پدیده های مورفولوژیک تلاقی می کند. در این برخورد اگر برخی اصول و نکات ضروری رعایت نشود، تعادل مورفودینامیک محیط، به هم می خورد و خطرات بزرگی غالب تجهیزات و امکانات شهری را مورد تهدید قرار می دهد که گاهی شدت زیاد مورفوژنز نتایج جبران ناپذیری به بار می آورد. برهمین مبنا تحقیق حاضر پژوهش بررسی نقش ناهمواری ها (واحدهای ژئوموفولوژیکی) در برنامه ریزی شهرهای ساحلی با استفاده ازمقایسه دو روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و AHP FUZZY در شهر نور انجام گرفته است. تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها، توصیفی-تحلیلی و به صورت پیمایشی می باشد که در آن از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در مراحل اولیه فرآیند برنامه ریزی ، هنگام شناسایی گزینه های توسعه به عنوان یک نقطه کانونی ، روش های ساده می توانند کافی باشند. در این شرایط ، انتخاب روشهای پیشرفته و پیشرفته فناوری لزوماً نتایج متفاوتی ایجاد نمی کند. با این حال ، هنگامی که برنامه ریزی نیاز به شناسایی میزان فضایی منطقه توسعه مطلوب دارد ، در نظر گرفتن منطقه تقاطع پیشنهاد شده توسط هر دو روش ایده آل خواهد بود
۷۱.

برنامه ریزی رقابت پذیری شهری از طریق گردشگری به منظور برندسازی شهری (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی راهبردی رقابت پذیری شهری گردشگری برندسازی شهری کرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۸۸
امروزه باتوجه به شرایط جهانی شدن، برندسازی شهرها باتوجه به توان های گردشگری از اهمیت بسزایی برخوردار است و اکثر مناطق با برنامه ریزی در این زمینه سعی در توسعه اقتصادی و محرومیت زدایی بیشتر با استفاده از گردشگری دارند. در این پژوهش باتوجه به پتانسیل های بالای شهر کرمانشاه در زمینه گردشگری درصدد برنامه ریزی راهبردی برندسازی شهری با استفاده از گردشگری بودیم. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و هدف آن کاربردی بود. داده ها و اطلاعات موردنیاز از منابع کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه) از متخصصین جمع آوری شد. تکنیک متاسوات استفاده شد که براساس رهیافت داخل به خارج و دیدگاه مبتنی بر منابع است رقابت پذیری شهرها و مناطق را فراهم می کند. شهر کرمانشاه دارای قابلیت های بالایی برای جذب گردشگری به منظور رقابت پذیری شهری، منطقه ای و جهانی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد در بین قابلیت و توانایی های شهر کرمانشاه وجود بناهای تاریخی و فرهنگی مانند طاق بستان، تکیه ها، خانه های تاریخی، موزه ها، نقش مرکزیت صنایع دستی، تشابهات فرهنگی با افراد ساکن عراق و ترکیه، فرهنگ، اعتقادات و آداب ورسوم به عنوان پتانسیل های گردشگری کرمانشاه دارای چهار ویژگی (VIRO) هستند درواقع این ویژگی بیشترین میزان تناسب راهبردی با متغیرهای کلان مؤثر بر جذب گردشگر و رقابت پذیری شهری از طریق گردشگری در شهر کرمانشاه دارا بود. در بین متغیرهای کلان تأثیرگذار پاندمی کرونا، وجود تحریم ها علیه ایران، تغییرات آب وهوایی و بلایای طبیعی و کمبود اعتبارات دارای بیشترین میزان تأثیر بر رقابت پذیری شهری کرمانشاه هستند باتوجه به منابع و متغیرهای کلان تأثیرگذار نقشه تناسب راهبردی ترسیم شد و راهکارهای مناسب ارائه گردید.
۷۲.

نقش فناوری های هوشمند در تقویت پدافند غیرعامل اکولوژیک کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدافند غیرعامل اکولوژیک فناوری های هوشمند شهر هوشمند تاب آوری شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۵۷
این پژوهش با عنوان «نقش فناوری های هوشمند در تقویت پدافند غیرعامل اکولوژیک کلانشهر تهران» به بررسی چگونگی استفاده از فناوری های هوشمند برای کاهش آسیب پذیری اکولوژیک و افزایش تاب آوری تهران در برابر تهدیدات طبیعی و انسانی پرداخته است. تهران به عنوان پایتخت ایران، با چالش هایی نظیر رشد سریع شهرنشینی، آلودگی هوا، کمبود منابع آب، و مخاطرات طبیعی مانند زلزله و سیل مواجه است که اکوسیستم آن را شکننده کرده اند. پدافند غیرعامل اکولوژیک، رویکردی پیشگیرانه برای حفاظت از زیرساخت ها و منابع طبیعی بدون استفاده از ابزارهای نظامی، در این راستا اهمیت دارد. فناوری های هوشمند، شامل اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، و کلان داده ها، با پایش لحظه ای، پیش بینی تهدیدات، و مدیریت بهینه منابع، می توانند این پدافند را تقویت کنند. این مطالعه با روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی، داده ها را از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته از 100 نفر (اساتید و کارشناسان حوزه اکولوژی و پدافند غیرعامل در تهران) باتوجه به استانداردهای متداول روش تحلیل مسیر تعیین شد تا حجم نمونه کافی برای دستیابی به نتایج معنادار فراهم شود. یافته ها نشان داد که متغیر «کیفیت زندگی و سلامت اکولوژیک» با ضریب بتای 0.434 بیشترین تأثیر مستقیم را بر پدافند غیرعامل اکولوژیک دارد، درحالی که «پایداری و تعادل اکوسیستم شهری» با بتای 0.345 نقش کلیدی ایفا می کند. همچنین، فناوری های هوشمند با تأثیر بر زیرساخت های اکولوژیک و تاب آوری شهری، از طریق بهبود کیفیت زندگی، به کاهش آسیب پذیری کمک می کنند. نتایج حاکی از آن است که فقدان یکپارچگی میان فناوری ها و برنامه های پدافندی، چالش اصلی مدیریت اکولوژیک تهران است.
۷۳.

چالش ها و موانع توسعه گردشگری ورزش های زمستانی در پیست های اسکی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری ورزش های زمستانی پیست های اسکی تهران چالش های توسعه موانع گردشگری دیمتل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۵
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه چالش ها و موانع توسعه گردشگری ورزش های زمستانی در پیست های اسکی تهران شکل گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه گردشگران و ورزش کاران پیست های اسکی شهر تهران هستند که به پرسش نامه محقق ساخته با 40 گویه پاسخ داده اند. با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به فرمول کوکران برای جامعه نامحدود تعداد 384 نفر نمونه لحاظ شد. سؤالات پژوهش با تکنیک دیمتل، که روابط کمّی بین عوامل چندگانه یک مسئله و تأثیر هریک از آن ها در دیگری را بررسی می کند، محاسبه شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مهم ترین موانع و چالش های توسعه گردشگری ورزشی در پیست های اسکی به ترتیب اولویت، موانع مربوط به منابع، زیرساخت ها، امکانات و خدمات، موانع و چالش های بازاریابی و تبلیغاتی و موانع فرهنگی – اجتماعی است. یافته ها و نتایج این تحقیق به مدیران ورزشی کشور، مدیران پیست ها و همچنین مدیران گردشگری کمک می کند با رفع موانع و چالش ها به منظور ایجاد نگرشی جدید و مثبت برای توسعه گردشگری ورزشی در پیست های اسکی اقدام کنند و زمینه توسعه گردشگری ورزش های زمستانی را فراهم سازند.
۷۴.

ارزیابی مولفه های هیدروژئومورفومتری حوضه ی آبریز بسطام با تأکید بر سیل خیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدیریت حوضه آبخیز پارامترهای قابل اندازه گیری هیدروژئومورفومتری حوضه بسطام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۷۵
مسائل حوضه های آبریز و منابع آب آنها، برنامه ریزی جامع و مدیریت یکپارچه را در این سیستم باز طبیعی می طلبد که ضروری است در اولویت طرح های ملی و منطقه ای جهت نیل به اهداف توسعه پایدار، مدیریت ریسک و بحران سیل و رفع مسائل کم آبی قرار گیرد. هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل سیستماتیک مولفه های هیدروژئومورفومتری حوضه آبخیز بسطام، برای شناخت مسائل محیطی، سیل خیزی و فرسایش است. در این رأستا پارامترهای توزیع ارتفاعی، ارتفاع متوسط، منحنی های آلتی متری و هیپسومتری، شیب، جهت شیب، رتبه بندی آبراهه، نسبت انشعاب، تراکم زهکشی، حریم آبراهه، طول آبراهه اصلی، زمان تمرکز، محیط، مساحت، شکل حوضه، ضریب گراویلیوس و مستطیل معادل مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد حوضه مطالعاتی با ارتفاع متوسط 341/2085 متر و شیب متوسط 788/21 درصد، یک حوضه بالغ و نسبتاً هموار بوده و دامنه های بالادست آن در ارتفاعات بیش از 2100 متر به علت جوانی ناهمواری ها در معرض فرشایش کاوشی قرار دارد. حداکثر گستردگی وسعت حوضه با 53/24 درصد متعلق به دامنه های روبه جنوب شرق است. شکل حوضه شبیه مستطیل با طول 842/91 و عرض 175/19 کیلومتر است که قابلیت سیل خیزی متوسط تا اندک دارد. مولفه های نسبت انشعاب 528/3، تراکم زهکشی 2985/0 و ضریب فشردگی 09352/0 نشان از سیل خیزی اندک تا متوسط این حوضه دارد. زمان تمرکز آن نیز در آبراهه اصلی با طول 675/62 کیلومتر برابر با 066/6 ساعت است که حداکثر سیلاب را با بارش های 6 ساعته دارد. در صورتی که حوضه مزبور دارای بیلان آبی مثبت باشد مکان مناسبی برای احداث تاسیسات هیدرولوژیکی و ذخیره آب در بالادست محسوب می شود.
۷۵.

نقش کاربری اراضی مختلط در سلامت شهری، مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربری اراضی مختلط فعالیت فیزیکی پیاده روی دوچرخه سواری سلامت شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۷۷
سلامت، به عنوان یک نیاز اساسی و مهم، فرآیندی چند محوری است که عوامل بسیاری در ایجاد و تداوم آن نقش دارند و حاصل مشارکت حوزه های مختلف است. یکی از حوزه های بسیار مهم و نقش آفرین در حوزه سلامت، جغرافیا و برنامه ریزی شهری است که می تواند با برنامه ریزی و طراحی مطلوب فضاهای شهری، مانند کاربری مختلط، سهم زیادی در سلامت شهروندان ایفا کند. این پژوهش نقش کاربری مختلط را بر سلامت شهروندان بررسی می کند. روش این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات پیمایشی و از 382 پرسشنامه از طریق نمونه گیری چندمرحله ای استفاده شده است. در این راستا، ابتدا وضعیت موجود هر یک از متغیرهای «کاربری مختلط»، «فعالیت فیزیکی» و «سلامت جسمی» با آزمون های توصیفی بررسی شدند و سپس با آزمون های اسپیرمن و آنوا، همبستگی این متغیرها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمجموع وضعیت متغیرهای موردبررسی در شهر بجنورد (کاربری مختلط، میزان پیاده روی، میزان دوچرخه سواری و سلامت جسمی شهروندان) نامناسب است. اما این وضعیت برای همه نقاط شهر بجنورد یکسان نیست و در حاشیه ها و محله های محروم شهر بجنورد وضعیت بسیار نامطلوب است. طبق نتایج، رابطه معنادار و مثبت میان متغیر «کاربری مختلط» و متغیر «فعالیت فیزیکی» و همچنین میان متغیرهای «فعالیت فیزیکی» و «سلامت شهروندان» وجود دارد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که جغرافیا و برنامه ریزی شهری می تواند از طریق ایجاد کاربری های متنوع و مختلط و ترویج فعالیت فیزیکی در فضاهای شهری، تأثیر بسزایی در سلامت شهروندان داشته باشد و بار زیادی را از دوش شبکه درمان بردارد.
۷۶.

ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری محلات حاشیه نشین در کلانشهرهای ایران (مطالعه موردی: کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی و تحلیل حاشیه نشینی کلانشهر اهواز محلات حاشیه نشین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۷۰
این پژوهش به بررسی و تحلیل عوامل مؤثر در پیدایش و گسترش حاشیه نشینی در کلان شهر اهواز می پردازد. با این هدف که ضمن تبیین شاخص های اسکان غیر رسمی به تحلیل اثرات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی بر حاشیه نشینی بپردازد. نوع پژوهش کاربردی و روش بررسی آن ترکیبی از روش های تحقیق اسنادی، توصیفی و تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق بر حسب نوع فرضیات و اهداف تحقیق، از طریق نتایج تفصیلیسرشماریعمومی نفوس و مسکن، طرح های مختلف مرتبط ازجمله طرح های جامع و تفصیلی شهر اهواز،  نقشه 1:2000 وضع موجود شهر اهواز و همچنین از طریق اسناد، مجلات و کتب مرتبط با موضوع، ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بدست آمده است. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و خبرگان حوزه حاشیه نشینی می شود که روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی بوده و از این طریق از 30 نفر از خبرگان مصاحبه گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی متغیرها از رویکرد معادلات ساختاری واریانس محور و کوواریانس محور در نرم افزار Smart PLS 3.2.6 استفاده شده است.نتایج این پژوهش نشان می دهد عوامل اقتصادی با 78 درصد از واریانس متغیر شکل گیری محلات حاشیه نشین کلان شهر اهواز بیشترین تأثیر را بر شکل گیری این گونه سکونتگاه ها در شهر اهواز داشته است. عوامل اجتماعی با 73 درصد و عوامل سیاسی با 69 درصد در مرتبه های بعدی اثرگذاری بر شکل گیری و گسترش محلات حاشیه نشین کلان شهر اهواز قرار دارند. در میان عوامل اقتصادی؛ وضعیت بازار زمین و مسکن (ارزان بودن قیمت زمین در مناطق حاشیه نشین)، در میان عوامل اجتماعی؛ جنگ تحمیلی و در میان عوامل سیاسی؛ اجرای سیاست های تمرکزگرایی بیشترین تأثیر را بر شکل گیری و گسترش محلات حاشیه نشین کلان شهر اهواز داشته اند و سایر متغیرها در مرتبه های بعدی قرار دارند.
۷۷.

چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان (مطالعه موردی: حکومت طالبان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: چالش ها فرصت ها حکومت طالبان سیاست خارجی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۱ تعداد دانلود : ۷۱۷
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و روابط با افغانستان به عنوان همسایه ایران، چه از لحاظ ژئوپلیتیکی و چه از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، دارای اهمیت است و بر این اساس افغانستان کشوری است که باید در سیاست خارجی ایران مورد توجه قرار گیرد. لذا هدف از این مطالعه بررسی چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان به ویژه با توجه به تحولات اخیر در این کشور است. این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. روش تحقیق و مواد و داده ها کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ازجمله چالش های سیاست خارجی ایران در قبال کشور افغانستان می توان به ناامنی و بی ثباتی ناشی از تسلط طالبان، افزایش موج مهاجرت افغان ها، وجود گروه های تروریستی مانند داعش، لزوم مدیریت روابط با سایر بازیگران منطقه ای و مسائل قومی و مذهبی اشاره کرد. در عین حال، فرصت هایی نظیر امکان همکاری های اقتصادی و تجاری، نقش آفرینی مثبت در کاهش تنش ها و فرآیندهای صلح، مدیریت مرزها، گسترش نفوذ سیاسی و تقویت همکاری های منطقه ای در این مسیر وجود دارد؛ بنابراین برای بهره برداری از این فرصت ها و پاسخگویی به چالش ها، ایران نیازمند راهبردی جامع و متوازن در سیاست خارجی خود است. در این بین بایستی بر چالش های مهمی از جمله آینده ی مبهم چگونگی برخورد طالبان با شیعیان افغانستان و تنش بر سر هریرود و همچنین فرصت هایی مانند همکاری جمهوری اسلامی با چین و روسیه در افغانستان و روابط اقتصادی با این کشور تأکید شود. درمجموع می توان گفت پیشینه روابط جمهوری اسلامی با افغانستان می تواند در سیاست خارجی دو کشور با توجه به حاکمیت طالبان در این کشور در روابط دو کشور و سیاست خارجی آن ها تأثیرگذار باشد.
۷۸.

ارزیابی توان اکولوژیک و تعیین اولویت های کاربری اراضی در دشت ارومیه با استفاده از مدل مخدوم و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: توان اکولوژیک مدل مخدوم آمایش سرزمین دشت ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۷
ارزیابی توان اکولوژیک در استفاده بهینه و مدیریت منابع از اهمیت بالایی برخوردار است. ازآنجایی که هر توسعه ای باید با درنظرگرفتن توان های منطقه موردنظر صورت گیرد، ارزیابی توان اکولوژیکی آغازگر تلاش برای برنامه ریزی با هدف دستیابی به توسعه پایدار است. هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی توان اکولوژیک در محدوده دشت ارومیه (۲۶۰۰ کیلومترمربع) با استفاده از مدل مخدوم و با به کارگیری GIS است. پس از تجزیه و تحلیل منابع و تلفیق لایه های اطلاعاتی در GIS، نقشه های کاربری تهیه شد، در نهایت با تلفیق نقشه های به دست آمده، تعیین اولویت کاربری در دشت ارومیه انجام گرفت و نقشه مربوط به آن تهیه گردید. نتایج نشان داد که از کل محدوده دشت ارومیه، 1/34 درصد (942/893 کیلومترمربع) برای کاربری توریسم گسترده طبقه 2، 7/22 درصد برای کاربری جنگلداری طبقه 6، 3/21 درصد برای کاربری توریسم متمرکز طبقه 2، 6/20 درصد (748/540 کیلومترمربع) برای کاربری کشاورزی و مرتع داری طبقه 3، 27/15 درصد برای کاربری شهر، روستا و صنعت طبقه 2 و تنها 103/0 درصد (160/4 کیلومترمربع) برای کاربری حفاظت مناسب تشخیص داده شد. نتایج حاصل از تعیین اولویت کاربری در دشت ارومیه بیانگر این است که به ترتیب کاربری های کشاورزی و مرتع داری طبقه ۷ (3/۶۷ درصد)، کشاورزی و مرتع داری طبقه ۳ (9/۱۳ درصد)، شهر و روستا و صنعت (3/۱۰ درصد)، کشاورزی و مرتع داری طبقه ۲ (۵/۳ درصد)، کشاورزی و مرتع داری طبقه ۶ (3/۳ درصد)، جنگلداری طبقه ۴ (۱/۱ درصد)، کشاورزی و مرتع داری طبقه ۱ (۲/۰ درصد)، کشاورزی و مرتع داری طبقه ۴ (2/۰ درصد)، توریسم (۱/۰ درصد)، جنگلداری طبقه ۲ (۱/۰ درصد) در اولویت توسعه قرار دارند. این یافته ها نشان می دهد که رویکرد مبتنی بر ارزیابی توان اکولوژیک می تواند به عنوان ابزاری کارآمد در برنامه ریزی کاربری اراضی و تحقق توسعه پایدار در منطقه عمل کند.
۷۹.

ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی شهرستان نیر با استفاده از مدل های کوبالیکوا، فیولت و زروس

کلیدواژه‌ها: ارزیابی ژئوتوریسم مدل کوبالیکوا زروس فیولت شهرستان نیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۶۸
زمینه و هدف: ژئوتوریسم، گردشگری مبتنی بر عوارض زمین شناسی است. با گذشت زمان، به عنوان نوعی متفاوت از گردشگری توصیف شده است که جهت گیری زمین شناسی یا جغرافیایی دارد. در حالی که دیدگاه اولیه بر این فرض استوار بود که ژئوتوریسم نوعی از گردشگری است که شبیه به اکوتوریسم می باشد، هدف از این پژوهش ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی شهرستان نیر با استفاده از مدل های کوبالیکوا، فیولت و زروس است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای میباشد. در این پژوهش از سه مدل ژئوتوریستی کوبالیکوا، فیولت و زروس استفاده شده است. این پژوهش در تابستان سال 1403 انجام شد. جامعه آماری گردشگران و کارشناسان صنعت گردشگری بود. مدل های مذکور دارای شاخص های متعددی بوده که علاوه بر جنبه های زمین شناسی- ژئومورفولوژی، فاکتورهای دیگری مانند آثار فرهنگی- تاریخی، دسترسی ها، مدیریت و آسیب پذیری را نیز مورد توجه قرار می دهند. یافته ها و نتایج: نتایج حاصله از ارزیابی مدل ژئوتوریستی کوبالیکوا نشان داد که منطقه ژئوتوریستی بولاغلار با کسب حداکثر امتیاز با مقدار عددی 10 از مطلوب ترین نقاط در شهرستان نیر است که قابلیت زیادی جهت جذب توریسم دارد. در رتبه های بعدی محور صائین و سقزچی قرار دارند. نتایج مدل فیولت نیز نشان داد که از نظر نرخ مدیریتی و نرخ گردشگری منطقه بولاغلار با کسب امتیاز 2.5 بیشترین توانمندی ژئوتوریستی را دارد.نتایج مدل زروس نیز نشان داد که منطقه ژئوتوریستی بولاغلار با امتیاز 79 رتبه اول قرار دارد و در رتبه های بعدی به ترتیب محور صائین و سقزچی با امتیازات 72 و 52 قرار دارند. ارزیابی محورهای ژئوتوریستی با استفاده از مدل های مذکور نشان داد که منطقه بولاغلار به دلایل متعدد از توان های ژئوتوریستی بالاتری برخوردار می باشد. در این زمینه می توان به تنوع ژئومورفولوژیکی (ژئودایورسیتی)، وجود چشمه های آبگرم متعدد، طبیعت زیبا و سرسبز، مجاورت با رودخانه نیرچای و بالیخلوچای، نزدیکی به شهر نیر، دسترسی راحت تر، وجود آثار فرهنگی- تاریخی، نمایش سنت های محلی به واسطه برگزاری جشنواره های متعدد، دسترسی مطلوب به دامنه های سبلان و موارد مشابه اشاره نمود. بنابراین نتیجه گیری می گردد که منطقه ژئوتوریستی بولاغلار توانمندی مناسبی جهت جذب گردشگر در سطح شهرستان نیر دارا است. این در حالی است که نگاه چندبعدی به صنعت ژئوتوریسم با رویکرد حفاظتی در کنار توسعه زیرساخت ها و امکانات زیربنایی می تواند باعث توسعه چشمگیر صنعت گردشگری و دگرگون شدن اقتصاد منطقه شود. در نهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی از هوش مصنوعی جهت ارزیابی مناطق مورد مطالعه استفاده گردد.
۸۰.

مطالعه ی تطبیقی محلات شهری با رویکرد نوشهرسازی، موردمطالعه: محله پاچنار، گلشهر و مدیران شهر سمنان

کلیدواژه‌ها: نوشهرسازی پیاده مداری واحد همسایگی اختلاط کاربری سمنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۹۳
زمینه و هدف: نوشهرسازی به عنوان یک جنبش معماری و شهرسازی در اواخر قرن بیستم و در واکنش به رشد بی رویه شهرها و حومه نشینی شکل گرفت. این رویکرد با الهام از شهرهای سنتی و تاریخی، به دنبال ایجاد شهرهایی پیاده محور و با حس تعلق اجتماعی قوی می باشد. این رویکرد بر ایجاد شهرهایی با مقیاس انسانی تأکید دارد؛ این امر بدان معناست که ساختمان ها و فضاهای عمومی باید به گونه ای طراحی شوند که با نیازها و ابعاد انسانی سازگار باشند. از سوی دیگر، این رویکرد در پی ایجاد تنوعی از کاربری ها و اختلاط مناسب میان آن ها است. در این میان توجه به حمل ونقل پایدار، حفظ و تقویت فضاهای سبز و عمومی، معماری و طراحی شهری باکیفیت، واحد همسایگی و پیاده مداری از دیگر اصول رویکرد نوشهرسازی می باشند. نظر به آنکه این رویکرد در بسیاری از کشورهای درحال توسعه نظیر ایران، به عنوان یک رویکرد مؤثر در توسعه شهری مدنظر قرارگرفته است، هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و مقایسه میان محله های شهری به منظور بررسی میزان انطباق آن ها با اصول نوشهرسازی، می باشد. مطالعه موردی پژوهش شهر سمنان انتخاب شده است که از سه ناحیه تشکیل گردیده و از هریک از نواحی، یک محله موردبررسی قرار خواهد گرفت. روش شناسی: رویکرد بکار رفته در پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و داده های بکار رفته در آن از طریق بررسی اسناد بالادست، مطالعات میدانی، پرسشنامه و طرح جامع سمنان به دست آمده اند. نظر به بررسی 10 شاخص رویکرد نوشهر سازی در سه محله گوناگون، از تکنیک های متفاوتی نظیر ضریب همگونی سیمپسون، واک اسکور، آزمون های آماری و روش های تصمیم گیری چند معیاره به منظور سنجش هر یک از شاخص ها استفاده شده است. نتایج و یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، محله گلشهر که در دوره پهلوی دوم بیشترین توسعه کالبدی خود را تجربه کرده است، انطباق مناسب تری با اصول نوشهر سازی دارد و پس ازآن محله مدیران و پاچنار، به ترتیب در رتبه های بعدی قرار می گیرند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان