فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۰۲ مورد.
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۸۳-۲۶۲
حوزههای تخصصی:
فضاهای همگانی و تعاملات اجتماعی دارای رابطه دو سویه می باشند. درحالی که رشد متراکم شهرها، کمبود زمین و عدم توجه به این فضاها در برنامه های توسعه شهری منجر به کمبود سرانه فضای سبز و باز و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. منطقه 10 شهر تهران به عنوان پرتراکم ترین منطقه در این کلان شهر، دارای کمبود کمی و کیفی در فضاهای همگانی و باز می باشد؛ و مسائل دیگر همانند فرسودگی کالبدی، آشفتگی در منظر شهری، بالا بودن میزان اجاره نشینی، امنیت اجتماعی پایین و شناور بودن جمعیت ساکن، موجب کاهش کیفیت فضاهای همگانی موجود و سطح تعاملات اجتماعی شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی امکان تحول فضاهای همگانی به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در منطقه 10 می باشد و استراتژی آن توصیفی- پیمایشی است. داده ها با روش مطالعات اسنادی و میدانی جمع آوری و جهت تجزیه وتحلیل از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که تنوع پذیری فعالیت ها ، اختلاط کاربری ، همه شمولی اجتماعی، دسترسی به حمل و نقل عمومی، امنیت اجتماعی، خاطره انگیزی، ایمنی، بهره گیری از تمام حواس، خوانایی، دید و منظر مناسب، انعطاف پذیری، مبلمان شهری، نوع بدنه و کف، آسایش اقلیمی و بهداشت محیط مؤلفه های اثرگذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی می باشند و شرایط و فعالیت های مناسب برای حضور کودکان و سالمندان منجر به افزایش نظارت و امنیت اجتماعی می شود. سناریوی برتر شامل راهبردهای تهاجمی (SO1: ارتقاء امنیت اجتماعی در فضاهای همگانی موجود، SO2: ارتقاء سرانه فضای سبز و باز، SO4: توسعه پاتوق های محلی و ریزفضاها جهت تجمع اهالی، SO5: تخصیص فضاهای چندمنظوره فرهنگی، هنری، ورزشی و...) و محافظه کارانه (ST1: استفاده مجدد از فضاهای غیرفعال در تملک شهرداری، ST2: افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان) می باشند و در نهایت جهت تحقق پذیری آن ها 18 سیاست و 31 برنامه اقدام تدوین شده است.
تحلیل اثر تغییر اقلیم بر پیشرفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
پیشرفت ایران تحت تأثیر عوامل مختلفی است که برخی از آن ها بسترساز ارتقا و برخی نیز به عنوان عوامل بازدارنده محسوب می شوند. ازجمله عواملی که می تواند تأثیر منفی بر پیشرفت جوامع بگذارد وقوع انواع مخاطرات طبیعی و انسانی است که تغییر اقلیم جزو آن ها تلقی می شود. تغییر اقلیم به عنوان تغییر یا افزایش معنی دار عناصر جوی مانند بارش، دما، باد و... است که به دلیل افزایش قطعی دما از آن به عنوان گرمایش جهانی یاد می شود که طی دهه های اخیر از شدت بیشتری برخوردار شده است. تغییر اقلیم می تواند پیامدهای منفی مختلفی برای حوزه های سلامت، کشاورزی، صنعت، گردشگری، زیرساخت ها و... داشته باشند که همگی می توانند پیشرفت جامعه را تحت تأثیر قرار دهند. در این مقاله به بررسی ارتباط پیشرفت با پیامدهای تغییر اقلیم در کشور پرداخته شده و با تبیین چالش های موجود، راهکارهای ممکن برای کاهش و یا مهار آن ها ارائه شده است. روش این پژوهش کیفی بوده که جمع آوری اطلاعات اسنادی به روش کتابخانه ای صورت گرفته است. بعد از جمع آوری اسناد مربوطه با روش توصیفی کلیدواژگان توسعه و تغییر اقلیم در آن ها بررسی و گزاره های مربوطه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. عمده ترین تأثیر پیامدهای منفی تغییر اقلیم روی جنبه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، محیط کالبدی و زیرساخت ها و همچنین روی محیط زیست است که فراخور تأثیر می تواند شکل های مختلفی از عوامل بازدارنده را به خود بگیرند. راهکارهای مطرح در این زمینه به طور کلی در دو گروه راهکارهای کاهش و سازگاری طبقه بندی و ارائه می شود. در عین حال تأکید می شود تأثیر تغییر اقلیم بر پیشرفت کشور مؤثر بوده و نیازمند چاره اندیشی خاص خود است.
پیش بینی وقوع توفان گرد و غبار با استفاده از روش شبکه های عصبی مصنوعی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردوغبار پدیده ای است که آثار زیست محیطی زیادی را در بخش های مختلف زندگی انسان ها از جمله: کشاورزی، اقتصاد، بهداشت و غیره دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و پیش بینی پدیده گردوغبار در شهر کرمانشاه می باشد. داده های هواشناسی با وضوح 3 ساعته در دوره آماری (2020-2000) ایستگاه کرمانشاه از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. ابتدا داده های گردوغبار نرمال سازی شد و سپس با استفاده از مدل های شبکه عصبی ANN برای پیش بینی غلظت گردوغبار و شبکه عصبی تطبیقی ANFIS برای خطایابی و پیش بینی سری زمانی وقوع گردوغبار در نرم افزار MATLAB خطایابی و پیش بینی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که حداکثر میزان غلظت گردوغبار پیش بینی شده مربوط به حداقل نقطه شبنم با بیشترین میزان همبستگی پیرسون با گردوغبار، به میزان 23/3451 میکروگرم بر مترمکعب برآورد شده است. همچنین نتایج پیش بینی سری زمانی با استفاده از مدل ANFIS نشان داد تابع عضویت زنگوله ای خطی با درجه 3، در مراحل آموزش و آزمون، مطلوب ترین تابع ورودی را در بین دیگر توابع عضویت به خود اختصاص داده است. بر اساس مدل های پیش بینی، بیشترین احتمال رخداد حداکثر گردوغبار در 20 سال آینده کرمانشاه با مقدار 94% به دست آمد.
ارزیابی منابع آب و خاک در منطقه حفاظت شده گاندو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ارزیابی کارکردها و خدمات اکوسیستمی مناطق حفاظت شده، می توان به برنامه ریزان و تصمیم گیران آمایش سرزمین و توسعه پایدار در سطح منطقه و کشور کمک شایانی نمود. مطالعه حاضر بطور خاص به ارزیابی منابع آب و خاک در منطقه حفاظت شده گاندو و ارزش گذاری اقتصادی این خدمات می پردازد. به منظور مدل سازی خدمات اکوسیستمی تعادل آبی، حفاظت خاک و کیفیت آب، از مدل هیدرولوژیکی و مبتنی بر داده های دور سنجی سیستم پشتیبانی سیاست جهانی آباستفاده شد. شبیه سازی با استفاده از یک سری تصاویر موزاییک شده مربعی یک درجه ای (یک هکتار) در مقیاس ماهانه انجام پذیرفت. به منظور ارزش گذاری اقتصادی نیز مدل Invest و روش هزینه جانشین بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که مجموع آب تولیدی در این منطقه 401،205،344 مترمکعب در سال می باشد. همچنین کمینه، بیشینه و میانگین بودجه آبی هر سه منفی و به ترتیب معادل 76/1492-، 04/38- و 24/639- میلی متر در سال است که نشان دهنده کمبود بارش و شدت تبخیر و تعرق در این منطقه است. میانگین پتانسیل آلودگی آب های سطحی 5/4 درصد و این منطقه سالانه از فرسایش 2 تن در هکتار خاک جلوگیری می نماید. ارزش اقتصادی واقعی تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب در سال 1398 با اصلاح تورمی 18/20 درصد، 54/67 و 65/2729 میلیارد ریال برآورد شده است. از سه سناریو با نرخ های تنزیل (مرکب) 8، 12 و 15 درصد در دوره های 5، 10، 15 و 30 ساله به منظور تعیین ارزش اقتصادی کارکرد های این منابع در آینده استفاده شد. نتایج نشان داد که بطور مثال؛ با نرخ تنزیل 15 درصد و در دوره 30 سال، ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب به 82/4471 و 13/180730 میلیارد ریال می رسد. در مجموع ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک، 35/0 و 17/14 درصد ارزش کلی منطقه می باشد.
تجزیه و تحلیل پتانسیل های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی شهرستان نیر در استان اردبیل (مطالعه موردی: محورهای بولاغلار و صائین)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در این پژوهش به ارزیابی توان ها و پتانسیل های ژئوتوریستی شهرستان نیر واقع در استان اردبیل پرداخته شد. این شهرستان به دلیل قرارگیری در دامنه های سبلان و بزقوش از توان های ژئوتوریستی بالایی برخوردار است. توسعه صنعت ژئوتوریسم در سطح این شهرستان می تواند محرک توسعه پایدار اقتصادی منطقه باشد. هدف از این پژوهش تجزیه و تحلیل پتانسیل های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی شهرستان نیر در استان اردبیل است.روش شناسی: در سطح شهرستان نیر دو محور ژئوتوریستی بولاغلار، صائین است. در پژوهش حاضر توان های ژئوتوریستی محورهای مذکور با استفاده از دو مدل کوبالیکوا، فیولت مورد ارزیابی قرار گرفت. مدل های مذکور دارای شاخص های متعددی بوده که علاوه بر جنبه های زمین شناسی- ژئومورفولوژی، فاکتورهای دیگری مانند آثار فرهنگی- تاریخی، دسترسی ها، مدیریت و آسیب پذیری را نیز مورد توجه قرار می دهند. یافته ها و نتایج: ارزیابی محورهای ژئوتوریستی با استفاده از مدل های مذکور نشان داد که منطقه بولاغلار به دلایل متعدد از توان های ژئوتوریستی بالاتری برخوردار می باشد. در این زمینه می توان به تنوع ژئومورفولوژیکی (ژئودایورسیتی)، وجود چشمه های آبگرم متعدد، طبیعت زیبا و سرسبز، مجاورت با رودخانه نیرچای و بالیخلوچای، نزدیکی به شهر نیر، دسترسی راحت تر، وجود آثار فرهنگی- تاریخی، نمایش سنت های محلی به واسطه برگزاری جشنواره های متعدد، دسترسی مطلوب به دامنه های سبلان و موارد مشابه اشاره نمود. به همین دلیل در رابطه با اکثر شاخص های مدل های مورد استفاده، منطقه بولاغلار امتیازهای بالاتری را کسب نمود. با توجه به نتایج مدل ها می توان گفت که دو چالش اساسی شامل فقدان اقدامات حفاظتی و محدود بودن زیرساخت ها و امکانات خدماتی- رفاهی جزو مهم ترین موانع توسعه صنعت زمین گردشگری در سطح شهرستان نیر می باشند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که توسعه گردشگری و زمین گردشگری شهرستان نیر عموما تک بعدی بوده و جنبه های متعدد ژئوتوریسم مانند ارزش های علمی، تنوع ژئومورفولوژیکی، حفاظت ژئومورفولوژیکی و توسعه پایدار مورد غفلت واقع شده است. این در حالی است که نگاه چندبعدی به صنعت ژئوتوریسم با رویکرد حفاظتی در کنار توسعه زیرساخت ها و امکانات زیربنایی می تواند باعث توسعه چشمگیر صنعت گردشگری و دگرگون شدن اقتصاد منطقه شود.
پیشران های اثرگذار بر خودسازمان دهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی شهرستان آشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودسازمان دهی روستاییان به عنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا می کند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشرانهای اثرگذار بر خودسازمان دهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی اکتشافی و از طریق پرسش نامه نیمه ساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. داده های کیفی گرد آوری شده با استفاده از روش دلفی و نرم افزار میک مک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیه وتحلیل شد. یافته ها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه به صورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند به مثابه پیشران های بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازمان دهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشران های نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروه ها، انجمن ها و برپایی تشکل های محلی به مثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راه اندازی و ترویج کسب وکارهای نوین محلی به عنوان عامل روان شناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به عنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارت های اجتماعی و اقتصادی آن ها، بهره گیری از فناوری های نوین IT و ICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازمان دهی به مثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهره گیری در فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به مثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامه ریزی محلی و تمرکززدایی به عنوان عامل برنامه ریزی و مدیریت و سرانجام پیشرانهای حمایت از ایجاد و توسعه کسب وکارهای محلی و تنوع بخشی به فعالیت های کشاورزی و غیر کشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایه گذاری در فرایند کسب وکارهای نوآورانه در روستا به مثابه عامل حمایت اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.
ارزیابی عوامل موثر بر رضایتمندی گردشگران غیربومی در تفرجگاه عون بن علی شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ایجاد جامعه ای سالم برای تداوم توسعه نیاز به ایجاد، توسعه و نگهداری تفرجگاه ها و مناطق توریستی جهت جوابگوئی به تقاضای روزافزون انسان ها دارد. تفرجگاه عون بن علی تبریز یکی از مناطق گردشگری مهم شهر تبریز می باشد. هدف این تحقیق شناخت و ارزیابی عوامل موثر بر رضایت گردشگران غیر بومی از این تفرجگاه می باشد.روش بررسی: جمعیت آماری پژوهش را گردشگران غیربومی که از تفرجگاه عون بن علی بازدید نموده اند، تشکیل و حجم نمونه غیرتصادفی با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر محاسبه شد و در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از SPSS 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس تحلیل عاملی متغیرهای مستقل به 4 فاکتور (نظارت اجتماعی، امنیت تفرجگاه، خوانایی مسیر، کیفیت دسترسی ها) و متغیر وابسته به 3 فاکتور (امکانات پیک نیک، کیفیت مبلمان و امکانات ورزشی تفرجگاه) دسته بندی شدند. هم چنین نتیجه تحلیل رگرسیونی نشان داد که فاکتورهای امنیت تفرجگاه و کیفیت دسترسی ها بطور معنی داری قادر به پیش بینی 40 درصد از میزان رضایتمندی گردشگران از تفرجگاه بودند که در این میان کیفیت دسترسی ها بیشترین تأثیر (0.50) را در میزان رضایتمندی داشت. نتایج حاصل از آنالیز وضعیت سنی گردشگران در تفرجگاه عون بن علی نشان داد که اکثر گردشگران پاسخ دهنده جوان هستند. بنابراین، باید برنامه ریزی ها بیشتر در راستای برآوردن نیازهای گردشگری این گروه سنی و سلایق این افراد به همراه توان و پتانسیل محیطی منطقه گردشگری باشد چرا که در هر دوره سنی، خصوصیات فردی و اجتماعی شخص، نیازهای فراغتی خاصی را بیان می دارد بطوری که بین نیازهای فراغتی جوانان و کهنسالان تفاوت های آشکاری وجود دارد. شناخت عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگران غیربومی به طراحان و مدیران تفرجگاه اطلاعات مفیدی جهت برنامه ریزی مکان های تفرجی جدید ارائه می دهد.
پیش بینی مناطق مستعد سیل با استفاده از مدل های یادگیری ماشین خطی تعمیم یافته و بیشینه آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی عوامل موثر، تهیه نقشه های پیش بینی خطرات سیل با استفاده از مدل های یادگیری ماشین و در انتها ارزیابی کارایی این مدل ها در حوزه آبخیز زیوه ارومیه می باشد. برای این منظور از عوامل محیطی و انسانی شامل شاخص های مورفومتری؛ شاخص توان آبراهه (SPI)، شاخص طول شیب (LS)، شاخص خیسی توپوگرافی (TWI)، شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI)، شاخص ناهمواری زمین (TRI)، شاخص تعادل جرم (MBI)، شاخص انحنای پروفیل (Profile Curvature) و شاخص انحنای سطح (Plan Curvature)، بارندگی، ارتفاع حوضه، درجه شیب ، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، فاصله از آبراهه، فاصله از روستا و فاصله از گسل استفاده شد. برای این منظور با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر گوگل ارث و منابع دریافتی از ادارات تعداد 96 نقطه سیل در حوضه شناسایی شدند. لایه های مربوط به شاخص های مورفومتری از مدل رقومی ارتفاعی (5/12×5/12) متر و در محیط SAGA_GIS ؛ و نقشه های عوامل محیطی و انسانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی ArcGIS تهیه و رقومی شدند. نتایج ارزیابی دو مدل با استفاده از منحنی ROC برای مدل های یادگیری ماشین (ML) نشان داد که مدل بیشینه آنتروپی با )916/0(AUC= و مدل خطی تعمیم یافته با )902/0(AUC= دارای عملکرد عالی در پهنه بندی حساسیت محدوده مطالعاتی به سیلاب بوده اند. همچنین نتایج حاصل از شاخص کاپا برای مدل برتر نشان داد که عوامل محیطی شامل زمین-شناسی، فاصله از آبراهه، ارتفاع و شیب بیشترین تاثیر و کمترین تاثیر مربوط به عامل های شاخص انحنای پروفیل، کاربری اراضی و شاخص تعادل جرم بوده است. شناسایی مناطق پر خطر و تعیین عوامل موثر بر رخداد سیلاب ها در این حوضه در امر کاهش خسارات احتمالی می تواند بسیار کارآمد باشد.
تعیین مناطق مساعد کشت ذرت بر اساس تأمین نیازهای حرارتی در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گیاه در زمان کاشت و در طول دوره رشد و نمو خود نیاز به دریافت مقدار معینی حرارت دارد. هدف از انجام این پژوهش یافتن نیازهای حرارتی ذرت دانه ای در مراحل فنولوژی رشد در شرایط آب وهوایی مغان و تعیین مناطق مساعد کشت ازنظر تأمین نیاز حرارتی در شمال غرب ایران است. به این منظور از آمار فنولوژیکی ذرت رقم سینگل کراس 704 که به صورت پیاپی از سال 1390 تا 1393 در مزرعه تحقیقات هواشناسی کشاورزی مغان ثبت شده و داده های دمایی 51 ایستگاه همدید در شمال غرب کشور (1395- 1375) که از سازمان کل هواشناسی کشور اخذ گردید، استفاده شده است. برای انجام این پژوهش نیازهای حرارتی در هریک از 5 فاز اصلی فنولوژیک در ایستگاه مغان تعیین گردید، سپس با استفاده از معادله رگرسیونی بین میانگین 15 روزه دما و ارتفاع، نقشه تاریخ تأمین درجه حرارت برای کشت بذر در تمامی ایستگاه ها از نیمه اول اردیبهشت با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد. همچنین طول دوره های فنولوژیک و درجه روزرشد محاسبه و با استفاده از روش کریجینگ نقشه های مربوطه ترسیم شدند. سپس با لایه های ارتفاع، شیب منطقه و کاربری اراضی تلفیق گردید و درنهایت نقشه پهنه بندی اراضی مساعد کشت ذرت دانه ای در شمال غرب کشور ترسیم گردید. بر اساس نتایج به دست آمده 27.6 درصد از منطقه موردمطالعه قابلیت کشت این گیاه را دارد.
تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر نوآوری منطقه ای در کلان شهرهای ایران با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر یکی از چالش های اساسی در مطالعات مربوط به توسعه منطقه ای تلاش برای درک تفاوت های اقتصادی و فرهنگی بین سطوح ملی و منطقه ای است تا از این رهگذر بتوان موانع پیش روی توسعه منطقه ای را از میان برداشت. یکی از سیستم هایی که نقش مهمی در توسعه مناطق دارد، سیستم نوآوری منطقه ای می باشد. بدین منظور هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر نوآوری منطقه ای در کلان شهر تبریز می باشد. در این راستا پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز نیز از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 32 نفر از افراد واجد شرایط در بخش صنعت، دانشگاه و دولت می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 71 عامل تأثیرگذار، 13 عامل از جمله فرهنگ مناسب بهره وری، قوانین و مقررات، وجود فرهنگ کار تیمی بین فعالان و واحدهای صنعتی مستقر، زیرساخت های فناوری اطاعات و ارتباطات، بودجه کافی برای زیرساخت پژوهشی دانشگاه، تحصیلات عالیه، برنامه های ثبت اختراع، سیاست آموزش عالی، سیستم ارزشیابی عملکرد و پاداش، حمایت های مالی، نظام مالیاتی ویژه و منعطف برای تحقیق و توسعه، وجود مراکز تحقیقاتی مشترک بین دانشگاه و صنعت و سطح تعامل و همکاری بین دانشگاه و صنعت نقش کلیدی در نوآوری منطقه ای کلانشهر تبریز دارند.
آسیب شناسی حقوقی تملک املاک در بافت فرسوده واجد ارزش تاریخی توسط شهرداری (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های فعالیتی که در شهرداری های کشور به خصوص کلانشهرها به آن توجه می شود تملک املاکی هستند که به منظور تحقق طرح تفصیلی، طرح جامع شهری و طرح بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده به شهرداری ها واگذار می شود. بنابراین سالانه شهرداری ها در راستای عمران و آبادانی شهر اقدام به احداث یا اصلاح راه ها و ساخت اماکن تفریحی و فرهنگی می نماید. هدف از پژوهش حاضر آسیب شناسی حقوقی تملک املاک در بافت فرسوده واجد ارزش تاریخی توسط شهرداری شهر ساری است. مطالعه حاضر از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی، به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه ای و مبتنی بر روش پیمایشی و میدانی می باشد. شیوه گردآوری داده های مورد نیاز تحقیق، مبتنی بر روش کتابخانه ای، اسنادی و شیوه پیمایشِ میدانی (با ابزار پرسشنامه) با حجم نمونه 384 نفر از شهروندان شهر ساری بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر از تحلیل های آماری کای – دو در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داده است مهم ترین آسیب های دورن سازمانی شهرداری در تملک املاک واقع در بافت های فرسوده شهر ساری به ترتیب شامل ضعف اطلاع رسانی قوانین و سازوکارهای قانونی، فقدان رویه اجرایی هماهنگ، عدم به روزرسانی مستمر تعرفه قیمت املاک، عدم اجرای به موقع و برنامه ای طرح ها و عدم انجام مطالعات حقوقی- قانونی در تهیه طرح ها می باشد. از این رو شهرداری ساری باید بیش از برونگرایی بین بخشی (بین سازمانی) و فرابخشی (فراسازمانی)، به ارتقای قوت ها و کاهش ضعف ها و ایجاد انسجام ساختاری و عملکردی و یکپارچگی درون سازمانی خود در تملک املاک واقع در طرح های ساماندهی بافت های فرسوده شهر ساری بپردازد
الگوسازی تقاضای مصرف گاز طبیعی بر اساس شرایط آب و هوایی در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف انرژی نقش تعیین کننده ای در توسعه کمّی و کیفی زندگی بشر دارد. یکی از منابع تأمین انرژی، در راستای توسعه و رفاه اقتصادی و نیز کسب آسایش آب و هوایی گاز طبیعی است. این منبع تأمین انرژی، به ویژه در نواحی سرد کشور و نیز به منظور تأمین آسایش دمایی، نیازمند مدیریت صحیح است. مدیریت صحیح این منبع انرژی فسیلی از طریق آگاهی و پیش بینی از میزان تقاضای آن میسر است. بدین منظور تقاضای مصرف گاز طبیعی در شهر زنجان به عنوان یکی از شهرهای سرد ایران زمین موردبررسی و الگوسازی قرار گرفت. برای انجام پژوهش حاضر از دو گروه داده (عناصر آب و هوایی و میزان مصرف گاز طبیعی) برای یک دوره آماری 9 ساله (1400-1392) در مقیاس روزانه استفاده شده است. به منظور الگوسازی تقاضای مصرف گاز طبیعی در شهر زنجان از نرم افزار CurveExpert و نیز روش وایازی (رگرسیون) استفاده شد. بر اساس برازنده ترین الگو، عنصر دما به عنوان تنها متغیر مستقل در الگوی انتخابی جای گرفت. الگوی نهایی، وایازی چندجمله ای با ضریب همبستگی 94/0 (ضریب تبیین 03/89 درصد) اختیار شد. درصد افزایش مصرف گاز طبیعی به ازای یک درجه کاهش دما، از دمای 22 تا دمای 16 درجه بیشترین درصد افزایش و از دمای صفر تا 5- درجه کمترین درصد افزایش به ازای یک درجه کاهش دما رخ داده است. نقطه عطف و شروع مشکلات مربوط کمبود گاز طبیعی در شهرستان زنجان دمای کمتر از منفی 7 درجه تشخیص داده شد.
مدل توسعه و تکامل ساختار فضایی ایننوپلیس دایدوک: از شهرک علم تا اکوسیستم نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۴۷-۲۲۸
حوزههای تخصصی:
ایننوپولیس دایدوک به عنوان نماد درخشان علم و فناوری، نماد و قلب فعالیت های تحقیقاتی کره جنوبی، اکنون به یک مرکز جهانی نوآوری تبدیل شده و به واسطه مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاه ها، دارای امکانات بسیار مناسبی برای تجاری سازی فناوری در بخش های صنعتی تخصصی مانند فناوری اطلاعات و ارتباطات، است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل توسعه و تکامل ساختار فضایی ایننوپلیس دایدوک جهت بهره گیری از دستاوردها و تجربیات آن برای توسعه دانش بنیان در کشور است. روش پژوهش، توصیفی –تحلیلی و از نوع توسعه ای است. از روش تحلیل محتوا برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که ایننوپولیس دایدوک برای تحقق اهداف عملیاتی خود، به پنج منطقه (با مساحت 27/70 کیلومتر) متشکل از منطقه 1 به عنوان مجتمع تحقیقاتی دایدوک؛ منطقه 2، سایت یکپارچه شرکت های سرمایه گذاری با فناوری پیشرفته؛ منطقه 3 مکان تمرکز مجتمع های صنعتی؛ منطقه 4 به عنوان کمربند تجارت علمی بین المللی و سایت توسعه آینده و در نهایت منطقه 5 منطقه توسعه صنعت دفاع ملی متشکل تقسیم می شود. حدود 11 درصد از تمام محققان سطح دکترا در کره، در ایننوپولیس دایدوک مشغول هستند. در حال حاضر، 22000 محقق و کارمند در حال انجام تحقیقات در زمینه های پیشرفته هستند و 10 درصد از نیروی انسانی پژوهشی کره در ایننوپولیس دایدوک است. 30 موسسه با بودجه دولتی، شش دانشگاه، بیش از 400 مرکز تحقیق و توسعه شرکتی و بیش از 1200 شرکت فناوری پیشرفته در این سایت قرار دارند. کسب وکارهای ریسک پذیر بیش از 94 درصد از کل شرکت ها را تشکیل می دهند. مراحل گسترش فضایی ایننوپولیس دایدوک متشکل از تأسیس شهرک علمی دایدوک (1993-1973)، ایجاد نوآوری (1993-1997) تشکیل خوشه نوآوری (1998-2003) و مرحله رشد خوشه نوآوری (2004 تاکنون) است. در مجموع، مدل توسعه و تکامل ایننوپولیس دایدوک مشتمل بر مرحله اولیه (مدل پارک علمی)؛ مرحله توسعه (مدل تکنوپولیس) و مرحله بلوغ (مدل خوشه ای نوآوری) است
کمی سازی ظرفیت تعدیل گرما تحت تأثیر چشم انداز های سبز- آبی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی ظرفیت تعدیل گرما (HMI) در محدوده کلان شهر تهران و با استفاده از رویکرد نوین مدل خنک کنندگی شهری (UCM) در یک بستر فضایی انجام شده است. UCM نقشه هایی از شاخص تعدیل گرما تولید می کند که ظرفیت سرمایش فضاهای سبز شهری را در تمام طبقه های کاربری اراضی در یک مکان و با در نظر گرفتن پارامترهای متعدد مانند تبخیر و تعرق، سایه ایجادشده توسط درختان، سپیدایی، دمای هوای حومه شهر، شدت اثر جزیره گرمای شهری، فاصله اختلاط هوا و حداکثر فاصله خنک کنندگی تخمین می زند. ارزیابی نقش متغیرهای محیطی مؤثر بر UCM در منظر موردمطالعه بیانگر این بود که در مناطق 1 ، 22 و بخش های شمالی منطقه 4 شهرداری تهران با کاربری درختان تنک، درختچه و بوته زار، چیدمان های باز و کم ارتفاع و سطوح آبی، شدت اثر جزیره گرمایی به کمترین مقدار خود رسیده و اختلاف دمای بین شهر و حومه در بازه 0 تا 3/1 درجه سلسیوس متغیر است؛ اما بیشینه شدت جزیره گرمای شهری در بخش های مرکزی منطقه مطالعاتی (مناطق 21، 13 و 14) با بافت فشرده و متراکم و گسترش سطوح نفوذناپذیر مشاهده می گردد که حداقل مقادیر شاخص تبخیر و تعرق (12/0-45/0) و سپیدایی (09/0- 16/0) نیز در این نواحی متمرکز گردیده است. مبتنی بر این پارامترها توزیع مکانی شاخص HMI در چشم انداز موردبررسی نشان داد که ظرفیت خنک کنندگی در منطقه موردمطالعه از 08/0 در نواحی مرکزی شهر تا 9/0 در مناطق تحت تأثیر فضاهای سبز مختلف و همچنین بدنه های آبی متفاوت است. در واقع بیشینه شاخص ظرفیت خنک کنندگی در کاربری با پوشش درختان انبوه و پراکنده در منطقه متمرکز گردیده که این نواحی توانسته اند با ظرفیت 63 درصدی خنک کنندگی، به طور متوسط 48/2 درجه سلسیوس از اثر جزیره گرمایی را خنثی نمایند. روش به کاررفته در این پژوهش می تواند به عنوان مرجعی برای طراحان شهری در ادغام رویکردهای خنک سازی شهری و راهبردهای کاهش جزیره گرمایی، در برنامه ریزی و طراحی مناطق شهری به کار گرفته شود.
تدوین سناریوهای مؤثر بر گذار از بحران آب در استان آذربایجان غربی با رویکرد آمایش سرزمین
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آینده پژوهی نحوه مواجه و آمادگی در برابر حالت های مختلف وقوع یک رخداد در آینده است. نگاه به آینده و ترسیم چشم انداز بحران و چالش های کم آبی و بی آبی در استان آذربایجان غربی ازجمله چالش های پیش روی مدیران، برنامه ریزان و مسئولان اجرایی و مدیریتی استان است. با توجه به پیچیدگی و ابهام حالت های مختلف آینده، مطالعات آینده پژوهی در برنامه ریزی استراتژیک برای جلوگیری از بحران آب و ایجاد مشکلات و منازعات ضروری به نظر می رسد؛ چراکه طیف گسترده ای از آینده های محتمل را پیش روی خود دارد.روش بررسی: هدف اصلی پژوهش آینده پژوهی و سناریونویسی عوامل و چالش های اصلی و کلیدی مؤثر بر بحران آب در استان آذربایجان غربی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی – تحلیلی است که مبتنی بر اسناد کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) تدوین شده است؛ که با توجه به مطالعات پایه ای و موجود در زمینه بحران آب در دو بخش تولید- تأمین آب و عرضه و تقاضای آب طبقه بندی، تدوین و تهیه شده است. در این پژوهش از نرم افزارها -GIS-MIC MAC-SENARIO WIZARD-EXCEL استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تائید شد استفاده شده است. همچنین جامعه آماری پژوهش کارشناسان، متخصصان و خبرگان حوزه آب استان آذربایجان غربی و نمونه آماری آن 15 تن از خبرگان و کارشناسان حوزه مذکور می باشد. داده ها با استفاده نرم افزار MIC MAC تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها و نتیجه گیری: که مشخص شد نه شاخص (وضعیت دما در سطح استان، وضعیت مدیریت رواناب ها و آب های سطحی استان- وضعیت حفظ تالاب ها، آبگیرها و دریاچه ها در استان، وضعیت برداشت و بهره برداری از آب چاه های دارای پروانه و مجوز در استان، میزان آب های ورودی به استان از کشورهای هم جوار، وضعیت احقاق حقابه آب های مرزی استان از طریق دیپلماسی آب، میزان وابستگی استان های هم جوار به محصولات تولیدی استان به ویژه کشاورزی، وضعیت برنامه های آموزش و ترویج در بین بهره برداران کشاورز استان، میزان تغییر کاربری اراضی به کشاورزی آبی در استان) اثرگذار می باشد. هم چنین در تحلیل وضعیت های احتمالی پیش روی استان دو سناریو به عنوان سناریوهای قوی با سازگاری بالا به دست آمد.
پیشنهاد مدلی برای شکل گیری شهرهای دوستدار کودک؛ مورد مطالعه: کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
39 - 66
حوزههای تخصصی:
پیشینه تجربی موجود نشانگر آن است که علی رغم تلاش های مهم و اساسی که برای شکل گیری شهرهای دوستدار کودک به عمل آمده است، شهرهای اندکی در ایران و حتی جهان می توانند ادعا کنند که به چنین هدفی دست یافته اند. یکی از دلایل اصلی این ناکامی، عدم توجه به تمام ابعاد مهم و اساسی مورد نیاز در شکل گیری شهرهای دوستدار کودک می باشد. به این منظور، مطالعه حاضر برای پیشنهاد مدلی برای دستیابی به شهرهای دوستدار کودک در شهر مشهد به انجام رسید. روش انجام پژوهش، توصیفی-تحلیلی و برمبنای هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه ای که روایی و پایایی آن به تأیید رسیده بود و از نمونه ای به تعداد 90 نفر از کارشناسان متخصص در حوزه های برنامه ریزی شهری، علوم اجتماعی و روان شناسی گردآوری شد. داده های گردآمده با استفاده از آماره های استنباطی به خصوص تحلیل عاملی-اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که برای شکل گیری شهر دوستدار کودک به ترتیب سه بعد سیاسی، محیط فیزیکی و حقوق کودک امتیاز 88/0، 87/0 و 80/0 را به خود اختصاص می دهند؛ بنابراین در صورتی که این اولویت بندی مد نظر نباشد، دسترسی به شهرهای دوستدار کودک غیر ممکن خواهد بود. آن چه تاکنون در عمل انجام شده، توجه و تأکید صرف بر بعد فیزیکی بوده است.
رابطه بین فرونشست زمین و مصرف آب در دشت یزد-اردکان با استفاده از تصاویر سنتینل1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۱۶۱-۱۴۴
حوزههای تخصصی:
در مناطق خشک و نیمه خشک آب زیرزمینی دارای اهمیت بیشتری نسبت به آب سطحی برای انسان ها و اکوسیستم ها می باشد. فرونشست زمین ناشی از پمپاژ و استفاده بی رویه از آب های زیرزمینی در یک منطقه است. زمانی که مقادیر برداشت با بارندگی جبران نشود، خساراتی مانند شکست جاده ها، تخریب مناطق مسکونی، خطوط راه آهن و لوله گذاری های آب و گاز به همراه دارد. دشت یزد-اردکان یکی از دشت های مهم استان یزد می باشد که 75 درصد تراکم جمعیتی استان و بیشترین مراکز صنعتی را به خود اختصاص داده است، به علاوه دشت مذکور به دلیل افت شدید سطح آب زیرزمینی توسط وزارت نیرو ممنوعه اعلام شده است. در این مطالعه با استفاده از 4 تصویر SLC باند C ماهواره سنتینل-1 و روش تداخل سنجی تفاضلی راداری مقدار فرونشست در سال های 2017 تا 2021 به دست آمد و با هم مقایسه شد. مقدار بیشینه فرونشست در سال2017، 13 سانتی متر و در سال های 2020 و 2021، 9 سانتی متر به دست آمد که این مقدار مربوط به منطقه شمسی در محدوده بین میبد و اردکان است. همچنین برای اطمینان از نتایج حاصل از تصاویر ماهواره ای به مقایسه آن ها با نتایج روش ترازیابی دقیق که توسط سازمان نقشه برداری کشور صورت گرفته بود، پرداخته شد. بر طبق نتایج، تصاویر سنتینل از قابلیت خوبی برای تخمین میزان فرونشست برخوردار هستند. با توجه به بررسی آمار مصرف و برداشت آب زیرزمینی در سال های اخیر، دلایل احتمالی کاهش فرونشست در منطقه موردمطالعه را می توان اقدامات مدیریتی انجام شده مانند انتقال آب به این حوضه، تغییر در شیوه های کشاورزی و کاهش برداشت آب زیرزمینی نسبت به سال های قبل در این منطقه بیان کرد
واکاوی ریشه های ژئوپلیتیکی ناتعادلی سرزمینی در حکمرانی آمایشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
109 - 137
حوزههای تخصصی:
موقعیت ژئوپلیتیک هر کشوری نقش مهمی در قبض و بسط سیمای آمایشی آن دارد و می تواند به عنوان یکی از عوامل جهت دهنده سازماندهی فضای توسعه، موجد تعادل یا ناتعادلی سرزمینی در قلمرو ملی شود. ارتباط بلافصل ژئوپلیتیک با تأمین امنیت کشور منشأ شکل دهنده نوع رویکرد آمایش سرزمینی آن است. در کشور ایران هم امنیت متأثر از موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و تحولات بیرونی بوده و بقای ملی و امنیت محوری به عنوان دغدغه دائمی کارگزاران یکی از عوامل نقش آفرین در ناتعادلی فضای توسعه ملی بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی به دنبال پیدا کردن عوامل ژئوپلیتیکی است که در تهدیدنگری به فضای توسعه نقش آفرین است و سپس فرایند کاربست آن ها را بر آمایش سرزمین کشور ایران تبیین می کند. نتایج پژوهش گویای آن است عوامل برآمده از موقعیت ژئوپلیتیک کشور به ویژه در دو سده اخیر با برجسته سازی امنیت به صورت نرم افزاری در بستری نهادی و ساختاری یکی از عوامل مهم ناتعادلی فضایی و منطقه ای در قلمرو ملی بوده اند. به نحوی که به قبض سیمای آمایشی کشور منجر شده و فضای توسعه ملی را به صورت تحمیلی «درون نگر» و «مرکزگرا» کرده است.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در مجاورت سدهای قلمروهای کوهستانی با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: سد چراغ ویس؛ شهرستان سقز)
حوزههای تخصصی:
به حرکت لایه های رسوبی که به دلایل متفاوت از جمله زمین لرزه، فعالیت های آتشفشانی، فعالیت های انسانی، بارش شدید و یا سستی خاک اتفاق می افتد زمین لغزش می گویند. زمین لغزش ها گاها خسارات جبران ناپذیر مالی و جانی را به دنبال دارند. هدف این پژوهش پیش بینی مکانی خطر وقوع زمین لغزش در اطراف سد تازه تاسیس چراغ ویس با استفاده از مدل های هم پوشانی فازی و تجمع وزنی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی است. برای این منظور 11 عامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله تا جاده، فاصله تا رودخانه، تراکم جاده، تراکم رودخانه، انحنا، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص توان جریان رودخانه و پوشش گیاهی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان میدهد که هر دو مدل در تشخیص مناطق حساسیت کم تا حساسیت بسیار بالا، تا حدودی شبیه به هم عمل کردند. در هر دو مدل بیش از نیمی از مساحت منطقه مستعد زمین لغزش است. یافته های این مطالعه می تواند توسط تصمیم گیرندگان و مدیران برای کاهش خطرات زمین لغزش استفاده شود.
شناسایی راهبردهای شکوفایی گردشگری در شهرهای واقع در محیط های کوهستانی (مطالعه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در شهرهای کوهستانی نه تنها مکانی برای سرگرمی فراهم می نماید، بلکه به عنوان یک ابزار کلیدی برای توسعه جریان اصلی اقتصاد شهری عمل می کند. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردهای شکوفایی گردشگری در شهر همدان که یک شهر واقع در ناحیه کوهستانی است انجام شده است. در این پژوهش از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شده است. در واقع از روش های کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه با کارشناسان و تکمیل پرسشنامه) به منظور جمع آوری داده ها استفاده شده است. همچنین در راستای نیل به هدف پژوهش از مدل SWOT و ماتریس QSPM استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان دهنده این است که راهبرد برتر جهت شکوفایی گردشگری شهر همدان، راهبرد WT است. در واقع در رابطه با شکوفایی گردشگری شهری، شهر همدان بایستی راهبرد تدافعی (WT) داشته باشد.اولویت اول استراتژی های عملیاتی در زمینه شکوفایی گردشگری شهری همدان بایستی استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی به منظور ارتقای وضعیت زیرساخت ها و خدمات مورد نیاز بخش گردشگری باشد.