فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۵۲۱ تا ۷٬۵۴۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
شرایط اقلیمی و جغرافیایی کشور پهناور ایران، نحوه توزیع زمانی و مکانی بارش، میزان تبخیر، پراکندگی جمعیت و مراکز صنعتی موجب طرح بحث انتقال آب میان حوضه ای شده است. بدون توجه به شرایط و ملاحظات اساسی حوضه ها، اجرای طرح های انتقال آب موجب تعارض میان آن ها می گردد. پژوهش حاضر با درک صحیح از سوء تدبیرها در مدیریت منابع آب به تشریح مسائل مختلف مدیریتی و اکولوژیکی انتقال بین حوضه ای آب می پردازد و اینکه چه مسائلی بین حوضه ای انتقال آب وجود دارد و در پی پاسخ به راه حل های صحیح مسائل تخصیص آب های بین حوضه ای به گونه ای که موجب عدم تعارض می گردد، می باشد. نتایج نشان می دهد که بارگذاری بیش ازحد بر منابع آب سبب تهدید منابع آب زیرزمینی و افت کیفیت این منابع می گردد. این توسعه بر مشکلات زیست محیطی افزوده شده است. تغییرات اقلیمی، برداشت های غیرمجاز و بی رویه بالادست حوضه ها، تغییر زمان و شکل بارش بر مشکلات ظرفیت منابع آب بین حوضه ها افزوده است. با اصلاح مدیریت یکپارچه حوضه های آبریز بخصوص در توزیع متعادل عرضه و تقاضا می توان از ادامه وضعیت موجود خشک شدن تالاب ها، مناقشات اجتماعی و سایر پدیده های حاصل از پروژه های انتقال آب جلوگیری نمود. بخشی از این مسائل با مدیریت صحیح آب، مدیریت توأمان و واقع بینانه عرضه و تقاضا، ساماندهی برداشت ها و نیز عدم بارگذاری جدید بر منابع آب حوضه ها مرتفع نمود. شفافیت داده های آب در کشور، بازنگری بر منابع و مصارف حوضه ها بر اساس شرایط سال آبی و تأکید بر مدیریت بهره وری از راهکارهای این مسائل هست.
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی مقاصد بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری، مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
55 - 71
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری در مقاصد به همراه اثرات مثبت اقتصادی، پیامدهای زیست محیطی منفی را نیز به ارمغان آورده است. متناسب با این چالش بسیاری از مدیران مقاصد گردشگری بر مدیریت رفتارهای گردشگران تمرکز نموده اند. بر این اساس با توجه به نیاز به مقابله با چالش های مورداشاره، یا حداقل کاهش اثرات نامطلوب و تداوم جذب گردشگران، اقدامات حوزه مسئولیت اجتماعی به عنوان یکی از مؤثرترین راه حل ها برای سازمان های مدیریت حوزه گردشگری شناخته می شود. در این تحقیق تلاش شد تأثیر مسئولیت اجتماعی مقاصد بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری شهر تهران موردبررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق گردشگران ورودی به شهر تهران بود. در جهت تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده پذیر حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی مقاصد تأثیر مثبت و معنی داری بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری (رضایت، اعتماد، وفاداری) داشته است. همچنین یافته ها حاکی از تأثیر مثبت و معنی داری رضایت و اعتماد بر وفاداری گردشگران بود. از بین متغیرهای موردتحقیق مسئولیت اجتماعی با مقدار ضریب مسیر 584/0 بیشترین تأثیر بر متغیر اعتماد داشت به گونه ای که متغیر مسئولیت اجتماعی قادر بود 34 درصد از واریانس متغیر اعتماد را تبیین نماید.
بازخوانی سیر تحول فضایی و کالبدی کاربری های بهداشتی با تاکید بر حمام ها در شهرهای اسلامی ایران از صفویه تا قاجار (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
320 - 342
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی دارای اصول و مفاهیم ارزشمندی است که در بناهای دوره اسلامی و ایرانی بکار رفته است. یکی از این بناها حمام ها (فضاهای بهداشتی) می باشد. حمام های عمومی در طول دوران اسلامی از جمله عناصر مهم در شکل دهی و گسترش محلات و نمادی از آبادانی شهرها و روستاها و توان اقتصادی و پایگاه اجتماعی بانیان و نیز موقعیت آنها از وسعت و نفاست متفاوتی برخوردار بوده اند. شهر مذهبی و تاریخی اردبیل با قدمتی طولانی دارای گرمابه های تاریخی ارزشمند بوده که اصول معماری اسلامی در طراحی آن نمود پیدا کرده است. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تحول فضایی و کالبدی حمام در معماری اسلامی ایران از صفویه تا قاجار در شهر اردبیل می باشد. روش تحقیق در این مقاله روشی تاریخی - تحلیلی است و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای (متون تاریخی، اسناد، گزارش ها، آثار مکتوب و...) و میدانی می باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که تحولات و تغییرات کالبد و فضای حمام های تاریخی تحت تاثیر عوامل مختلفی بوده اند؛ از جمله عوامل اقتصادی، عوامل حکومتی، عوامل زیبایی شناسی، شرایط جغرافیایی و محیطی و... . بعنوان مثال در حمام های عصر صفویه ساخت دهلیز و اهمیت به آن رایج نبوده، اما با گذشت زمان و در دوران قاجار ساخت دهلیز رایج بوده است که همین عامل باعث تغییرات در معماری حمام ها شده است. همچنین مساحت حمام ها در دوران صفویه نسبت به دوران قاجار بیشتر بوده به طوری که حمام ابراهیم آباد با مساحت (105126 مترمربع) بزرگترین حمام عصر صفویه و دوران های بعد از خود می باشد. معماری و تزئینات در حمام ها در دوران صفویه از رونق چشمگیری برخوردار بوده است؛ این مهم در حمام های آقانقی و ابراهیم آباد مشهود است. در شهر اردبیل (بخصوص در دوران قاجار) حمام های عمومی این فضای مهم کارکردی در جامعه، نه فقط محلی برای استحمام، بلکه مکانی برای استمرار روابط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوده است.
نقش مبلمان شهری در انتخاب مقصد گردشگری (مطالعه موردی: شهرستان طالقان)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مبلمان شهری از جاذبه ها و تسهیلات رفاهی هستند که اساسا برای خدمت به شهروندان توسعه یافته اند و استفاده ی گردشگران از این تسهیلات می تواند به تداوم آنها کمک نموده و موجبات توسعه گردشگری را در آن شهرها فراهم نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مبلمان شهری در انتخاب مقصد گردشگری با نمونه موردی شهرستان طالقان می باشد. روش بررسی: پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری گردشگران ورودی به منطقه بوده و برحسب فرمول کوکران به طور تصادفی 384 نفر انتخاب شده اند. روایی و پایایی پرسشنامه تایید شده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشان می دهد مبلمان شهری و ارائه خدمات شهری مناسب و با کیفیت نقش بسیار مهمی در انتخاب مقصد گردشگری، و ایجاد رضایت در گردشگران ورودی به شهرهای مقصد گردشگری دارد. در ارتباط با شهرستان طالقان، این شهرستان می تواند با بازنگری در ساماندهی مبلمان شهری و هدفمند نمودن جانمایی مبلمان شهری در راستای افزایش جذب گردشگر بر جذابیت های خود افزوده و در جهت ایجاد محیطی جذاب ، جایگاه گردشگری خود را در سطح منطقه ارتقا بخشد.
تعیین راهبردهای بهبود تاب آوری محیطی در آبخیز قره شیران اردبیل با تکنیک تحلیل SOAR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای جدید در حوزه مدیریت بحران از مفاهیم آسیب پذیری به تاب آوری تغییر پیدا کرده اند و بر تقویت توانایی سیستم در مقابله با خطرات ناشی از وقوع سوانح طبیعی تاکید می کنند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف شناخت قابلیت های آبخیز قره شیران و برنامه ریزی مدیریت بحران با تاکید بر تاب آوری محیطی انجام گرفت. برای تدوین استراتژی، تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج قابل اندازه گیری از تکنیک تحلیلی SOAR و نظرات کارشناسی 52 کارشناس خبره استفاده شد. نتایج تکنیک SOAR و راهبردهای پیشگیری و آمادگی مدیریت بحران با میزان تاب آوری محیطی حوزه مورد مقایسه قرار گرفت. بر اساس نتایج کاهش خسارات مستقیم و غیرمستقیم سیل با 9/51 درصد و داشتن حوزه ای با مقدار فرسایش خاک و هدررفت آب بسیار کم با 3/42 درصد به ترتیب مهم ترین نتایج مدل SOAR شناخته شدند. از میان ۱۵ مولفه تاب آوری محیطی، عملکرد 5 مؤلفه به صورت معنی دار (05/0) مورد پذیرش قرار گرفت. نتایج ارزیابی مطلوبیت تاب آوری محیطی حوزه با آزمون T تک نمونه ای نشان داد که بعد محیطی تاب آوری (67/2) با سطح معنی داری (003/0 sig=) دارای اختلاف معنی دار است و بیان گر آسیب پذیری بالا و تاب آوری پایین است. توجه به معیارهای مکان یابی اصولی سازه های آبخیزداری، ایجاد فرصت بیش تر و استفاده از پتانسیل های بخش خصوصی، سازمان های مردم نهاد محلی در مدیریت بحران مفید خواهد بود. تحلیل مولفه های تاب آوری آبخیز در دستیابی به مدیریت جامع حوزه های آبخیز، شناخت صحیح کارکرد آبخیز، امکان خودساماندهی و بازیابی تعادل و پذیرش سازگاری با مخاطرات طبیعی، مشارکت آبخیزنشینان در تصمیم گیری، آمادگی و مقابله با بحران هایی همچون سیل می تواند در افزایش تاب آوری موثر باشد.
طراحی و تببین مدل مدیریت منابع انسانی سبز و تأثیر آن بر عملکرد محیطی (مورد مطالعه: شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دست یابی به سیر تکاملی در راستای توسعه پایدار، بسیاری از سازمان ها درصدد به کارگیری سیستم مدیریت محیطی هستند. لذا استقرار نظام های مدیریتی همچون نظام مدیریت محیط زیستی و منابع انسانی سبز می تواند جهت نیل به این مهم مؤثر باشد. هدف این مطالعه طراحی مدل مدیریت منابع انسانی سبز و تعیین شاخص ها و مؤلفه های مدیریت منابع انسانی سبز می باشد. برای رسیدن به این هدف در ابتدا در بخش کیفی، با استفاده از روش دلفی پرسش نامه اولیه ای تهیه و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان شامل اساتید رشته مدیریت و محیط زیست و متخصصان منابع انسانی در شهرداری مشهد به شیوه گلوله برفی صورت پذیرفت که بعد از انجام سه مرحله مؤلفه های مدیریت منابع انسانی سبز شناسایی گردید. در بخش کمی محقق با استفاده از داده های شناسایی شده از مراحل دلفی که توسط خبرگان احصاء شده بود پرسش نامه ای محقق ساخته را که پایایی و روایی آن به روش روایی سازه انجام شده را بین کارکنان شهرداری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر جهت نظرسنجی توزیع نمود که با آزمون فرضیه ها از طریق معادلات ساختاری و نرم افزار استاتا نسخه 12 نتایج زیر حاصل گردید: از بین هشت قابلیت مدیریت سبز منابع انسانی سازمان، دو شاخص توسعه آموزش و توانمندسازی کارکنان و شاخص توسعه مشارکت کارکنان از معنی داری آماری لازم برخوردار نبوده اند؛ اما شش شاخص دیگر توانسته اند در حد بالا و قابل قبولی بر عملکرد محیطی شهرداری مشهد اثرگذاری داشته باشند که طبق ضرایب استاندارد برآورد شده، به ترتیب شاخص توسعه ساماندهی سبز و بعد از آن توسعه فرهنگ سبز سازمانی می توانند بیشترین اثرگذاری را از ناحیه مدیریت سبز منابع انسانی بر عملکرد محیطی شهرداری مشهد داشته باشند و سپس شاخص های توسعه نظارت و ارزیابی سبز، توسعه روابط مدیریتی، توسعه پاداش و جبران خدمات سبز و توسعه انتخاب و گزینش سبز بیشترین اثرگذاری را بر عملکرد محیطی داشتند.
Developing a Model for Implementing Consumer Green Purchase Behavior Using Grounded Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The state of the world's environment reveals the fact that in recent decades, due to human activities and increasing consumerism, Earth has suffered irreparable damage and the world is witnessing unprecedented growth in environmental degradation, just as consumers activities can lead to deteriorating environmental conditions. The environmentally conscious behaviors such as green purchase behavior, can be agents of change, motivation and attention to the environment. The purpose of this research is to develop a model for implementing green purchase behavior that recognizes the dimensions of this behavior to determine the effective factors, operational strategies, and consequences of its implementation.The overall approach is qualitative and Grounded Theory has been done. Using purpose foul and snowball sampling methods, semi-structured interviews were conducted with 13 experts from the field of business researchers and environmental activists.The results of data coding led to the identification of 448 initial codes which finally cited the approach Systematic in the given data theory, paradigm model show that causal categories (environmental belief, health concern, green attitude, mental norm), causal categories (green purchase behavior), background categories (economic indicators, government support for capital Eco-friendly investments, the country's environmental policies, the impact of green consumption culture), interventionist category (distribution of green products, financial and economic constraints of households and promotion, encouragement to green purchase), strategies (Indian market strategies, prices, innovation), and the consequence (at the macro-level including increasing the level of health in society, development, and growth of organizational performance and promoting green lifestyle and at the micro-level including preference to buy environmentally friendly products and increase the repetition of purchases behavior) Impact on the implementation of green purchases behavior.
ارزیابی امنیت اکولوژیکی شهرستان نظرآباد براساس روند تغییرات کاربری اراضی با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
107 - 123
حوزههای تخصصی:
توسعه با مفهوم عام آن، پیشرفت صنعتی، تکنولوژیکی و فضایی، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، به تأثیرات نامطلوب در محیط زیست هم در مقیاس ناحیه ای و هم در سطوح گوناگون منطقه ای، ملی و گاه جهانی منجر شده و به همان میزان، امنیت اکولوژی مناطق را تحت تأثیر قرار داده است. طی دهه های اخیر، توجه بیشتری به امنیت زیست محیطی در جهان شده و روش های گوناگونی برای ارزیابی آن توسعه یافته است اما تا به امروز، بیشتر تحقیقات درمورد امنیت اکولوژیکی براساس مدل فشار وضعیت پاسخ انجام شده است و کمتر مطالعاتی، برمبنای رویکرد مدل اکولوژی سیمای سرزمین، به این مقوله پرداخته اند. همچنین تحقیقات اندکی با تمرکز بر تغییرات پویای امنیت اکولوژیکی، به ویژه شبیه سازی و پیش بینی روند توسعه آینده امنیت محیط زیست انجام شده است. هدف از این تحقیق پایش و پیش بینی وضعیت امنیت محیط زیست در دوره زمانی سال های 1991 تا 2035، با تلفیق الگوریتم ماشین بردار پشتیبانی، مدل اکولوژی سیمای سرزمین، مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و سلول های خودکار (CA-Markov) برای حوزه شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز است. بدین منظور با طبقه بندی تصاویر ماهواره ای لندست در دو بازه زمانی پانزده ساله طی سال های 1991 تا 2021، روند تغییرات کاربری اراضی منطقه در پنج کلاس کاربری، اراضی ساخته شده، اراضی کشت شده، زمین های مرطوب، پوشش گیاهی و اراضی بایر بررسی شد و برای تهیه نقشه های کاربری سال 2035، از مدل CA-Markov استفاده شد. به منظور کمّی کردن الگوهای سیمای سرزمین در سطح کلاس، متریک های MPS، CA، NP، PLAND، AWMSI، PD و در سطح سیمای سرزمین، متریک های LPI،CONTAG و SHDI محاسبه شدند. پس از آن، شاخص امنیت اکولوژیک برای متریک های سیمای سرزمین منطقه مورد مطالعه، مدل سازی شد. نتایج حاکی از کاهش یکپارچگی و افزایش تعداد لکه ها در کلاس اراضی کشت شده و توسعه و گسترش اراضی انسان ساخت در این اراضی بود و از دیگرسو، شاهد بروز پدیده یکپارچگی در اراضی بایر منطقه بودیم؛ ازاین رو امنیت اکولوژیکی منطقه در دوره مورد بررسی، متأثر از وقایع یادشده، طی سال های 1991 تا 2006 با شدت بیشتر و در سال های 2006 تا پیش بینی 2035، با شیب ملایم تری رو به کاهش ارزیابی شد. در پایان، رعایت بیش از پیش ملاحظات محیط زیستی و اصول حفاظت و حمایت در برنامه های توسعه ای منطقه پیشنهاد شد. برای این منظور با استفاده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای لندست در دو بازه زمانی پانزده ساله بین سال های 1991 و 2006 و 2021، روند تغییرات کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه در پنج کلاس کاربری؛ اراضی ساخته شده ، اراضی کشت شده ، زمین های مرطوب ، پوشش گیاهی و اراضی بایر مورد بررسی قرار گرفت و جهت کمی کردن الگوهای سیمای سرزمین در سطح کلاس متریک های MPS،CA،NP،PLAND،AWMSIT،PD و در سطح سیمای سرزمین متریک های LPI،CONTAG و SHDI محاسبه شدند. برای تهیه نقشه های کاربری سال 2035 از مدل CA-Markov استفاده گردید و سپس شاخص امنیت اکولوژیک برای متریک های سیمای سرزمین منطقه مورد مطالعه مدل سازی شد. نتایج حاکی از کاهش یکپارچگی و افزایش تعداد لکه ها در کلاس اراضی کشت شده و توسعه و گسترش اراضی انسان ساخت در این اراضی بوده و از طرف دیگر شاهد بروز پدیده یکپارچگی در اراضی بایر منطقه بوده ایم. از این رو امنیت اکولوژیکی منطقه، طی دوره مورد بررسی، متاثر از وقایع فوق، طی سال های 1991 تا 2006 با شدت بیشتر و در سال های 2006 تا پیش بینی 2035 با شیب ملایم تری رو به کاهش ارزیابی شد. از این رو رعایت بیش از پیش ملاحظات محیط زیستی و اصول حفاظت و حمایت در برنامه های توسعه ای منطقه، ضروری به نظر می رسد.
سنجش پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه ها بر اساس پارامترهای مورفومتری و آزمون همبستگی (مورد: حوضه آبریز زاب تا میرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۹
127 - 139
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی زیر حوضه ها از نظر پتانسیل سیل خیزی تأثیر مهمی در مدیریت حوضه آبریز دارد. هدف از اولویت بندی سیل خیزی در زیر حوضه ها ارائه الگویی برای کنترل و کاهش خطرات سیل و ارزیابی نقش هر یک از زیر حوضه ها در دبی اوج هیدروگراف سیلاب خروجی از حوضه می باشد. در این پژوهش پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه های رودخانه زاب بر اساس پارامترهای 12 گانه مورفومتری ، اولویت بندی زیر حوضه های آبریز زاب بر اساس روش ترکیبی آنالیز مورفومتریک و همبستگی آماری انجام شد. در ابتدا مقادیر 12 پارامتر مورفومتری و شاخص (Cv) محاسبه شده است. سپس ارتباط بین پارامترهای مورفومتریک و تعیین وزن تأثیر هر یک از آنها با استفاده از تای کندال و آنالیز مجموع وزنی (WSA) تحلیل شد. در نهایت شاخص اولویت بندی زیر حوضه های آبریز (SWPI) بر اساس روش ترکیب خطی وزنی (WLS) برای هر یک از زیر حوضه ها محاسبه شد. به منظور اعتبار سنجی نتایج از داده های موقعیت سیل های مخرب گذشته در حوضه آبریز زاب استفاده گردید. نتایج نشان داد که در روش پتانسیل سیل خیزی که بر اساس 12 پارامتر مورفومتری محاسبه شده زیر حوضه های شین آباد و صوفیان دارای پتانسیل زیاد سیل خیزی، زیر حوضه زاب کوچک دارای پتانسیل متوسط و زیر حوضه های کوپر و لاوین چای دارای پتانسیل کمی برای سیل خیزی می باشند. در واقع 83/33% مساحت حوضه زاب دارای پتانسیل خطر زیاد، 28/14% دارای پتانسیل خطر متوسط و 88/51% دارای پتانسیل خطر کم می باشد. نتایج حاصل از پارامترهای مورفومتری و همبستگی آماری نشان داد به ترتیب زیر حوضه های شین آباد و صوفیان با مقادیر 67/24 و 46/23 اولویتدارترین زیر حوضه ها شناسایی شدند. مقایسه نتایج دو روش با شرایط مورفومتری و ژئومورفولوژی زیر حوضه ها نشان می دهد نتایجی که با تکیه بر 12 پارامتر مورفومتری حاصل شده است تطبیق بیشتری با شرایط ژئومورفیک حوضه دارد
تبیین ابعاد و مؤلفه های مؤثر در تصویر مقصد گردشگری با تأکید بر زیرساخت های گردشگری (مطالعه موردی: جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
167 - 182
حوزههای تخصصی:
اهمیت تصویر مقصد گردشگری برای محققان و متولیان در صنعت گردشگری روشن است. این اهمیت عمدتاً به دلیل تأثیر در درک ذهنی گردشگران و رفتار منتج از آن (انتخاب مقصد) مورد توجه قرار گرفته است. همچنین زیرساخت های گردشگری مستقیماً در شکل گیری تصویر مقصد و این تصویر در انتخاب مقصد تأثیر می گذارد. برای اطمینان از رضایت گردشگران و چگونگی تمایلات رفتاری بعدی آن ها، نیاز است تصویر مقصد پس از بازدید به منزله تسریع کننده ای برای بازاریابی مقصد ارائه شود.مقاله حاضر، با هدف بررسی تأثیر زیرساخت های گردشگری در تصویر مقصد با هدف بازاریابی مؤثر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های زیرساخت ها و روساخت های گردشگری، همچنین تمایلات رفتاری آینده گردشگران با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی نگاشته شده است.ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، از 10 نفر از مدیران دولتی و بخش های خصوصی حوزه گردشگری گردآوری شده است. تحلیل داده ها با نرم افزار مکس کیودا انجام شده و با بررسی و دسته بندی کدهای توصیفی حاصل از متون مصاحبه، 42 مقوله فرعی شناسایی شد. از بین این 42 مقوله فرعی، 13 مفهوم اصلی است که عبارت اند از: تصویر مقصد گردشگری پیش از بازدید، تصویر مقصد گردشگری پس از بازدید، روساخت ها و زیرساخت های گردشگری (ارتباطات، دسترسی، جاذبه های مقصد، عناصر اجتماعی، اقامت، خدمات، امکانات)، رضایت گردشگران، بازاریابی مقصد، انگیزه گردشگران و تمایلات رفتاری آینده گردشگران، با توجه به شباهت و قرابت معنایی آن ها حاصل شد، مفاهیمی که ممکن است در سیاست گذاری و درک بهتر و عمیق تر این مفهوم به سیاست گذاران و متولیان امر یاری رساند و استفاده شود.
تحلیل ناپایداری محیط با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی: توده نفوذی آله در قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
57 - 72
حوزههای تخصصی:
اشکال ژئومورفولوژیکی هرکدام در مراحل مختلفی از روند تغییرات محیطی و تکامل خود، شرایط پایداری و ناپایداری هایی را تحت تأثیر فرآیندهای بیرونی و درونی متحمل می شوند. یکی از این فرم ها، توده های آذرین هستند که در اثر حرکات زمین ساختی و جنبش گسل ها، شکل متمایزی به خود گرفته و تغییر می یابند. این تغییر را با استفاده از شواهد و شاخص های ژئومورفولوژیکی می توان نشان داد. توده آذرین آله در ورای کمربند دگرگونی سنندج -سیرجان در قسمت غربی استان قم واقع شده است. با بررسی الگوهای مختلف از قبیل الگوی زهکشی، تن رنگ، شیب، حلقه های مدور و شاخص های ژئومورفولوژی، رشد توده در این منطقه آشکار شد. شاخص الگوی کاملاً حکایت از ناپایداری این توده را دارد. اکثر سطوح دامنه های توده آله متشکل از اشکال مثلثی شکل است که تشکیل این سطوح حاصل عملکرد فرآیندهای درونی فعال در مقابل فرآیندهای بیرونی می باشد. تن رنگ سطوح مخروط افکنه ها روشن است که نشان از فعال بودن زمین ساخت است. حلقه های دایره ای شکل گرفته در توده حکایت از گسترش دامنه های شرقی دارد. شیب مخروط افکنه های این توده بین ۵- ۱۰.۵ است که با عملکرد تکتونیک توجیه می شود و فرآیند مورفولوژی سطوح مخروط افکنه ها به صورت مجرا و پشته های کوچک است و 2 مورد از حالت فرسایش در قسمت جنوب شرقی توده نفوذی مشاهده شد که به سمت رأس مخروط افکنه در حال پیشروی است. اسارت و انحراف آبراهه ها در منطقه، از شواهدی دیگری است که متأثر از تکتونیک فعال است. به دلیل ناپایداری دامنه ها و مخروط افکنه ها هیچ گونه فعالیت انسانی (به جزء مواردی خاص) در منطقه شکل نگرفته است. به طورکلی این شاخص ها و شواهد، از ناپایداری و فعال بودن جنبش های زمین ساختی در توده دیوریتی و هم شکل نبودن قسمت های مختلف توده آذرین خبر می دهند. بنابراین فعال بودن تکتونیک و ناپایداری این محیط کاملاً مورد تأیید است.
مطالعه اثرات ژئومورفولوژیکی و نئوزمین ساخت با تأکید بر توان لرزه خیزی گسل ها و مخاطرات ناشی از آن ها (مطالعه موردی: نمین، آستارا، تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
1034 - 1054
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی فعالیت های نئوزمین ساختی بویژه توان لرزه زایی گسل ها و مخاطرات ناشی از آن است. منطقه مورد مطالعه منطقه آستارا در شمال غربی گیلان می باشد. نتایج نشان می دهد، شاخص های ژئمورفولوژیکی، تصاویر ماهواره ای لندست 8 مربوط به سال2020، عکس های هوایی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی منطقه؛ گسل های آستارا، هیر، نئور و سنگور به ترتیب توان لرزه زایی برابر با 031/6، 877/5 ، 103/9؛ 834/5، 701/5، 094/7؛ 031/6، 877/5، 103/9 و 497/5، 400/5 و 660/3 ریشتر را دارند. بر اساس نتایج حاصل از نقشه پهنه بندی خطر زمین لرزه، شهرهای نمین، عنبران، لوندویل و اسالم در پهنه خطر بسیار زیاد زمین لرزه قرار دارد. هم چنین، شهر آستارا در پهنه خطر زمین لرزه زیاد قرار گرفته است. علاوه براین، شهرحویق در پهنه خطر متوسط و شهرهای هشتپر و ابی بیگلو در پهنه خطر بسیار کم قرار گرفته است. شهر آستارا در پهنه خطر زیاد حرکات دامنه ای و شهرهای هشتبر، حویق و آبی بیگلو در پهنه خطر متوسط حرکات دامنه ای قرار گرفته است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرسایش، شهرهای اسالم، لوندویل، عنبران و نمین در پهنه های خطر بسیار زیاد قرار گرفته اند. هم چنین، شهر آستارا در پهنه خطر زیاد قرار گرفته است. هم چنین، شهر آبی بیگلو در پهنه خطر متوسط و شهرهای حویق و هشتبر در پهنه های خطر کم قرار گرفته اند. با توجه به نقشه پهنه بندی خطر سیلاب، در محدوده مورد مطالعه شهرهای نمین و عنبران در پهنه خطر بسایر زیاد، شهرهای آستارا، لوندویل و اسالم در پهنه خطر زیاد و شهرهای هشتپر، آبی-بیگلو و حویق در پهنه خطر متوسط قرار گرفنه اند.
هویت مکانی و سایکوسوماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
1 - 15
حوزههای تخصصی:
مفهوم هویت مکانی تأثیرهای مهمی بر رفتار و دانش عاطفی و تجربی انسان داشته و بسیاری از پژوهشگران علوم بر این باورند که این مفهوم در الگو های شناخت شناسی جوامع نیز تأثیرهای غیرقابل اغماضی دارد. بسیاری از احساس های بشری که در قالب مفاهیمی چون دلتنگی، نوستالژی و هوم سیک شدن بر انسان عارض می شود، با این مفهوم رابطه خاصی دارد. اینکه هویت مکانی چگونه می تواند در این عرصه ها رفتار و احساس های بشری را کنترل کند، ازجمله پرسش های مهمی است که برای بسیاری از پژوهشگران علوم انسانی علوم شناختی و مغز و اعصاب مطرح است. این مقاله که برگرفته از یک طرح پژوهشی دوره دکتری در دانشگاه اصفهان است، سعی دارد با روش پدیدارشناختی و اتکا به تحلیل متن چهار نظریه جغرافیایی در این زمینه و ارزیابی واکنش احساس تعدادی از دانشجویان خوابگاهی دانشگاه اصفهان مبادرت کند؛ بنابراین را دریک بازدید در فضای پل خواجو ی اصفهان و فضای دادگستری قرار داده و نسبت و رابطه هویت مکانی و احساس های آن افراد در قالب دلتنگی، نوستالژی و هوم سیک شدن سنجش و نحوه عملکرد سیستم های عصبی آن ها در هریک از حالات ذکرشده با پاسخ آن ها به پرسشنامه ارزیابی شد. آنچه در این پژوهش براساس داده های اسنادی به عنوان تجارب نظری دانشمندان حوزه علوم شناختی و هویت مکانی و همچنین تجارب و آزمون های عملی به دست آمده، حکایت از چند اصل مهم دارد که می توان آن ها را در گزاره های زیر بیان داشت. * هویت مکانی یک ویژگی شناخت شناسی در قلمرو خُرد عاطفی انسان است. * تغییرات احساسی مطلوب در مخاطب سبب تحریک بازخوانی پرونده های حافظه ذهنی بافاصله زمانی نه چندان دور و تغییر های احساسی نامطلوب سبب بازخوانی حافظه رخدادهایی با زمان دورتری می شوند. * هویت مکانی گاه سبب شکل گیری نظم خاصی در چشم اندازهای گوناگون محیطی به عنوان یک واحد متکثر به نام دستگاه جغرافیایی می شود
تحلیل رخداد هم زمان فازهای نوسان اطلس شمالی و نوسان شمالگان با فازهای انسو و تأثیر آن بر دمای زمستانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
347 - 364
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی نقش برهمکنش دورپیوندهای نوسان اطلس شمالی و نوسان شمالگان با نوسان جنوبی بر دمای فصل زمستان در ایران است. بدین منظور از داده های دمایی 100 ایستگاه هواشناسی در دوره آماری 2019-1988 استفاده شد. با اعمال چند روش آماری و توصیفی و همچنین استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی نقش شاخص های مذکور بر دمای فصل زمستان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که ارتباط معکوس و معنی داری بین دورپیوندهای NAO و به ویژه AOبا دمای بخش های شمالی و نیمه غربی بخصوص در ماه های فوریه و ژانویه وجود دارد. به طور کلی فازهای مثبت حدی AO و تا حدودی NAO باعث کاهش دمای بخش های شمالی و غربی شده و به هنگام رخداد فازهای مثبت حدی، آنومالی دمایی غالب مناطق کشور به سمت نرمال و زیر نرمال تغییر پیدا می کند. نتایج نشان داد که برهمکنش هم زمان رخداد پدیده لانینا (النینو) با فازهای مثبت (منفی) NAO و AO باعث وقوع دمای زیر نرمال (بالای نرمال) در اغلب نواحی مرکزی و جنوبی می شود در صورتیکه برهمکنش فازهای خنثی شاخص های مذکور با فازهای مختلف انسو غالباً موجب تعدیل دما شده و احتمال وقوع ناهنجاری دمایی با شدت و وسعت بیشتر، بسیار کاهش می یابد.
نقش آموزش کارآفرینی، خودکارآمدی و هنجارهای ذهنی بر قصد کارآفرینی در صنعت گردشگری (مورد مطالعه: بررسی دیدگاه دانشجویان دانشکده گردشگری دانشگاه علم و فرهنگ)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشگاه ها در بسیاری از کشورهای درحال توسعه تلاش می کنند تا دانشجویان را به فعالیت های کارآفرینی سوق دهند تا سطح بیکاری در بین فارغ التحصیلان کاهش یابد. بااین حال، در بین دانشجویان عدم تمایل به کارآفرینی بسیار رایج است. بنابراین، این مطالعه قصد کارآفرینی در بین دانشجویان گردشگری دانشگاه علم و فرهنگ را بررسی می کند. در این پژوهش، از طرح تحقیق مقطعی با رویکرد کمّی استفاده شده است. در این مطالعه، برای انتخاب 204 شرکت کننده که اطلاعاتی درباره خود کارآمدی، آموزش کارآفرینی و هنجارهای ذهنی کارآفرینی و ارتباط آن ها با قصد کارآفرینی در بین دانشجویان گردشگری ارائه کرده اند، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی با نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. به طورکلی، این مطالعه نشان داد آموزش کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و خودکارآمدی ارتباطی قوی با قصد کارآفرینی در بین دانشجویان گردشگری دارند. این مطالعه نتیجه می گیرد که آموزش کارآفرینی و هنجارهای ذهنی به همراه خودکارآمدی دانشجویان از عوامل ضروری برای تحقق قصد کارآفرینی توسط دانشجویان گردشگری است. درباره محدودیت ها و پژوهش های آینده نیز در این مطالعه بحث شده است
تبیین الگوی بهینه اقامتگاه های بوم گردی در فرآیند نیل به توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: بخش موران شهرستان گرمی استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب و کارهای گردشگری در مناطق روستایی، یکی ازراهبردهای مهم توسعه روستایی به شمار می رود. اقامتگاه های بوم گردی به عنوان یکی از مهمترین کسب و کارهای گردشگری روستایی، تاثیرات بالایی در توسعه روستاها دارد. تبیین تاثیرات اقامتگاه های بوم گردی بر توسعه روستایی، از مباحث چالشی بین پژوهشگران و مدیران محسوب می شود. روستاهای بخش موران در شهرستان گرمی استان اردبیل، از فضاهای مهم بوم گردی و گردشگری نوار مرزی استان به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تاثیرات ایجاد اقامتگاه های بوم گردی بر ابعاد توسعه روستایی موران و شناسایی الگوهای فکری حاکم به منظور ارائه راهبردهای توسعه اقامتگاه های بوم گردی و سرانجام، ارائه الگوی بهینه توسعه اقامتگاه های بوم گردی بر مبنای توسعه پایدار روستایی است. برای این منظور، از طریق روش های میدانی و کتابخانه ای داده های لازم گردآوری شد. نمونه آماری در بخش تحلیل تاثیرات اقامتگاه ها، شامل 70 کارشناس شامل مدیران، پژوهشگران و صاحبان کسب و کار و در بخش ارائه راهبردها شامل ترکیبی از 70 کارشناس شامل مشارکت کنندگان روستایی و کارشناسان بیرون از روستا است که از طریق فرمول کوکران مشخص شدند. برای تحلیل تاثیرات اقامتگاه ها از آزمون های آماری و در بخش تدوین راهبردها از مدل meta-SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از تاثیرات مثبت اقامتگاه های بوم گردی در توسعه روستایی است. در نهایت الگوی بهینه توسعه اقامتگاه های بوم گردی در بخش روستایی موران ارائه شد که از مهمترین مولفه های این الگو می توان مسیریابی بوم گردی، تشکیل خوشه های بوم گردی، تبادلات کسب و کارها، راهبرد اقیانوس آبی، تطبیق محصول- بازار، معماری مشارکتی و ترکیبی، پیوند با تسهیلگر، دستکاری در عوامل محرک و تغییر قواعد است.
بررسی نقش تعامل الگوهای توأم بریده کم فشار و رودباد جبهه قطبی در رخداد بارش سنگین فروردین ماه 1398 در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
225 - 249
حوزههای تخصصی:
بارش های سنگین به عنوان عامل مخاطره آمیز در بروز سیل، به طور مداوم خسارت های جبران ناپذیری در بیشتر مناطق، ازجمله استان لرستان وارد می کند. در این پژوهش به بررسی نقش تعامل الگوهای توأم بریده کم فشار و رودباد جبهه قطبی در رخداد بارش سنگین فروردین ماه 1398 در استان لرستان پرداخته شد. برای نیل به این هدف، از چهار پایگاه داده شامل: فراسنج های پایش جوی روزانه (نقشه های فشار، دما، باد، تاوایی، رطوبت نسبی و ...) پایگاه NCEP/NCAR با قدرت تفکیک مکانی 5/2 درجه جهت شناسایی الگوهای همدیدی مؤثر بر وضعیت هواشناختی منطقه موردمطالعه، نقشه های همپوشانی مدل عددی جهانیGFS با قدرت تفکیک مکانی 13 کیلومتر برای بررسی تطبیقی جریان باد با فراسنج های موردمطالعه، داده های بارش ماهوارهTRMM با قدرت تفکیک مکانی 25/0 درجه، جهت پایش توزیع فضایی بارش و داده های مشاهداتی ایستگاه هواشناسی خرم آباد بر اساس کدهای هواشناسی همدیدی (ww)، در راستای تحلیل وضعیت هوا در هنگام رخداد بارش سنگین، استفاده شد. نتایج حاصله حاکی از ناپایداری و صعود هوای مرطوب، توسط دو واداشت جوی بریده کم فشار و رودباد جبهه قطبی و همگرا شدن جریانات مرطوب از سه کانون رطوبتی شمال اقیانوس هند، دریای سرخ و شرق مدیترانه می باشد. این ویژگی ها، شرایط همدیدی دینامیکی لازم را برای وقوع بارش سنگین مهیا نمود. البته عوامل محیطی متعدد دیگری، از قبیل اشباع بودن لایه سطحی خاک به دلیل میزان بالای بارش در روزهای قبل از وقوع سیل و ... در تشدید سیل مذکور نقش داشته اند.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ماسال/گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران که به طور جدی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می شود؛ به دنبال ارائه ی الگوی مطلوب مسکن برای ساکنان روستایی می باشد. با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسکن روستایی، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی مسکن روستایی در شهرستان ماسال و شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها می باشد. در این راستا، روش تحقیق آمیخته با رویکرد کمی-کیفی بوده که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل مسئولان و کارشناسان حوزه ی مسکن روستایی در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان ماسال/گیلان بوده است، که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده و با استفاده از فرمول اصلاح شده ی کوکران به تعداد 340 نفر تقلیل یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که 5 متغیر اصلی و 24 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ها و سیاست گذاری ها در برنامه ریزی مسکن روستایی را 903/0 درصد و تنها با از دست دادن 097/0 درصد تبیین می کنند. همچنین بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی در برنامه ریزی مسکن روستایی مربوط به مؤلفه های اقتصادی و کمی و کمترین تأثیرگذاری مربوط به مؤلفه ی کیفی به ترتیب با امتیاز 856/0، 811/0 و 326/0 می باشد. از طرفی شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 522/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری تحقیق حکایت دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر ادراک کشاورزان از ریسک تغییر اقلیم و تأثیر این عوامل بر رفتارهای سازگاری آن ها (مورد مطالعه: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
333 - 347
حوزههای تخصصی:
در شرایط کنونی که تغییرات اقلیمی رو به افزایش است، اگر کشاورزان بخواهند اقدامات سازگاری مناسب را در کشاورزی خود به کار بگیرند درک آن ها از ریسک تغییر اقلیم بسیار مهم است، چرا که ادراک کشاورزان از ریسک تغییرات اقلیمی می تواند بر تصمیم گیری ها و در نتیجه عملکرد آنان تأثیر گذار باشد. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر ادراک کشاورزان از ریسک تغییر اقلیم و تأثیر این عوامل بر رفتار سازگاری آن ها در پاسخ به تغییرات اقلیمی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری بهره برداران کشاورزی شهرستان کرمانشاه بودند که از میان آن ها 250 کشاورز با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع توصیفی همبستگی است و داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری شدند که روایی آن با نظرات کارشناسان با تجربه تأیید شد و پایایی پرسش نامه به وسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید. همچنین به منظور بررسی ادراک کشاورزان از ریسک تغییر اقلیم و رفتار سازگاری آنان، داده های جمع آوری شده به وسیله آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل مسیر و رگرسیون خطی چند متغیره) و با استفاده از نرم افزار آماری SPSSwin21 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 61 درصد از کل تغییرات متغیر رفتار سازگاری کشاورزان شهرستان کرمانشاه توسط هفت متغیر تبیین شد که طبق یافته ها متغیرهای دانش، احساسات عمیق شخصی، درک ریسک تغییر اقلیم، تجربه حوادث آب و هوایی و آسیب های اجتماعی به ترتیب با تأثیر کل 599/0، 309/0، 262/0، 253/0 و 247/0 دارای بیشترین تأثیر بر روی متغیر وابسته تحقیق بودند و دو متغیر ارزش های زیست محیطی و هنجارهای اجتماعی به ترتیب با تأثیر کل 112/0 و 172/0- کمترین تأثیر را بر رفتار سازگاری کشاورزان شهرستان کرمانشاه در هنگام مواجهه با اثرات تغییرات اقلیمی داشتند. در نهایت یافته های این مطالعه نشان داد که راه هایی که کشاورزان تغییرات آب و هوایی را درک می کنند بسیار شخصی و تحت تأثیر عوامل مختلفی است. همچنین نتایج تحقیق لزوم اطلاع رسانی و آگاه سازی مردم نسبت به علل، اثرات و روش های سازگاری با تغییرات اقلیمی را بوضوح نشان می دهد.
مقایسه تحلیلی وضعیت مورفوتکتونیکی حوضه های سوبسیدانسی با استفاده از نظریه هندسه فرکتالی (مطالعه موردی: پلایای دامغان و جازموریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
133 - 147
حوزههای تخصصی:
امروزه تئوری مجموعه های فرکتال و اندازه گیری های بعد فرکتالی به طور گسترده ای برای توصیف بسیاری از فرآیندهای تکتونیکی به کار می رود. این پژوهش با هدف تحلیل وضعیت مورفوتکتونیکی پلایاهای دامغان و جازموریان به عنوان دو حوضه سوبسیدانی به بررسی نتایج بعد فرکتالی گسل و شبکه زهکشی که بیان کننده سکون یا فعالیت تکتونیکی است می پردازد. براین اساس محدوده هایی را در همه جهات پلایاها تعیین و به روش شمارش جعبه ای که از پرکاربردترین روش آنالیز در تحلیل بعد فرکتالی است اعداد هر دو پارامتر را بدست آورده و مناطق را مقایسه و تحلیل می نماید. داده-های مورد استفاده در این پژوهش سیستم گسلی حوضه های مورد مطالعه در مقیاس نقشه های 250000/1 زمین شناسی و برای الگوی شبکه زهکشی در مقیاس250000/1 از نرم افزار Arc Hydro است. نتایج بیان می کنند که در منطقه جازموریان قسمت جنوبی چاله بالاترین بعد فرکتالی گسل و پایین ترین بعد فرکتالی شبکه زهکشی را دارا می باشد که نشان از فعالیت بیشتر تکتونیک این محدوده است. پس از آن محدوده های غربی و شرقی با ارقام گسلی نزدیک به هم قرار دارند و از آنجا که ابعاد فرکتالی گسل این دو محدوده نزدیک است محدوده ای که بعد فرکتالی آبراهه آن کمتر باشد محدوده فعال تر در نظر گرفته می شود (محدوده غربی)، سپس محدوده شرقی قرار دارد که دارای بیشترین رقم گسلی است و در نهایت محدوده شمالی جازموریان نسبت به سایر قسمت ها سکون تکتونیکی بیشتری را تجربه می کند. در منطقه دامغان نیز قسمت غربی با بالاترین بعد فرکتالی گسل (1.4034) و پایین ترین بعد فرکتالی شبکه زهکشی (1.3739) مؤید منطقه فعال تر تکتونیکی است. پس از آن محدوده های شرقی با توجه به ارقام بعد فرکتالی گسل و شبکه زهکشی محدوده فعال است. سپس محدوده شمالی حوضه فعالیت تکتونیکی را نشان می دهد که در این محدوده نیز تعداد زیاد زلزله موید این مطلب است و در نهایت محدوده جنوبی نسبت به سایر قسمت ها سکون تکتونیکی بیشتری را تجربه می کند.