فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۸۱ تا ۶٬۷۰۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose- To develop agritourism, based on the supply and demand framework, it is essential to understand the preferences of tourists as well as the tendency and capabilities of the local community to participate in the development of agritourism. The study aims to examine tourists’ preferences, gardeners’ preferences and capabilities for agritourism activities, and to compare tourists’ preferences and gardeners’ preferences and capabilities regarding agritourism activities.Design/methodology/approach- The research method is a descriptive-analytical type carried out by a survey method. The study population consisted of 109 apple gardeners the 15 sample villages of Semirom County who were selected using a targeted sampling method, and 252 tourists who visited the sample villages. The data were collected using two researcher-designed questionnaires. To analyze the data, SPSS software along with inferential statistical methods, including One-sample t-test and Friedman were used.Findings- The findings indicated that tourists' demand for agritourism activities is high and they are interested in all types of agritourism activities. Gardeners are willing to provide agritourism activities, but they have low capability to offer them to tourists. Also, the findings indicated no match between the demand and supply for agritourism activities; Tourists’ main preferences were for Agri-recreation, Agri-experience and Agri-accommodation, and food services, while the tendency and capability of gardeners were more about agri-entertainment and Agri-education.Practical implications- The findings will be useful for tourism planners to develop optimal strategies for developing agritourism with a better understanding of the behaviors and preferences of tourists as well as the willingness and ability of gardeners.Original/value- Using the integrated supply and demand framework to analyze the gap between tourists' preferences and gardeners' capabilities for agritourism activities is the innovations of the research.
ارزیابی خطر فرسایش بدلندی با استفاده از مدل تحلیل سسله مراتبی فازی مطالعه موردی: حوضه آبریز کلرز گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
98 - 115
حوزههای تخصصی:
از ﻣﯿﺎن اﺷﮑﺎل مختلف ﻓﺮﺳﺎیش آﺑﯽ، فرسایش بدلندی یکی از مهم ترین ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻬﺪیدﮐﻨﻨﺪه ﺗﻌﺎدل ﻣﻨﺎﺑﻊ زیستﻣﺤﯿﻄﯽ و ﭘﺎیداری آن به شمار می آید. هدف از این تحقیق پهنه بندی میزان حساسیت زیرحوضه های کلرز گرمسار به فرسایش بدلندی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی است. برای این منظور عوامل محیطی مؤثر در آن شامل سازندهای زمین شناسی، طبقات ارتفاعی، شیب، جهت دامنه و پوشش گیاهی با استفاده از نظر کارشناسی به صورت زوجی مقایسه شدند. هم چنین مقایسه زوجی بین زیرحوضه ها نسبت به هم در هر یک از معیارهای 5 گانه فوق الذکر صورت پذیرفت و در ادامه با محاسبه ضرب مجموع وزن کارشناسی معیارها و زیرحوضه ها نسبت به هم، اولویت هر یک از زیرحوضه ها نسبت به هم مشخص شدند. به موازات مراحل فوق، نقشه پراکنش بدلندهای منطقه با استفاده از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8 و تصاویر Google Earth ترسیم و با کمک بازدیدها و عملیات میدانی کنترل و اصلاح شد تا در نهایت همپوشانی نقشه های اولویت بندی زیرحوضه ها با نقشه وضع موجود فرسایش بدلندی صورت پذیرفت و با استناد به آن میزان دقت مدل ارائه شده، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج روی هم اندازی لایه پراکنش بدلندی با لایه شدت فرسایش نشان می دهد که زیر حوضه های 2، 3، 4 و 12 همخوانی 100 درصدی بین رتبه محاسبه شده در پژوهش با رتبه به دست آمده حاصل از نسبت فراوانی دارد. همچنین زیر حوضه های 1، 5، 9، 10 و 11 با دامنه اختلاف حداکثر 2 رتبه دلالت بردقت بالای محاسبات دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که زیرحوضه های 12 و 9 دارای بیشترین شدت فرسایش بدلندی هستند و زیرحوضه های 11، 4، 6 و 7 با فرسایش زیاد و زیرحوضه 10 با فرسایش متوسط مشخص شده است و بقیه زیرحوضه ها با فرسایش کم ارزیابی شده است.
پاسخ به ”نقد علمی و نقد پویش ساختاری–کارکردی“(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1 - 26
حوزههای تخصصی:
رویکردهای متفاوت برنامه ریزی فضایی روشی برای معنا بخشی جهان پیرامونی ما است. رویکرد پویش ساختاری–کارکردی یکی از رویکردهایی است که در سال های اخیر در جامعه جغرافیدانانِ ایران درباره معنا بخشی به برنامه ریزی فضایی بر اساس محتوای اجتماعی و فضایی کشور ایران مطرح شده است. برخی از جنبه های روش شناسی رویکرد مذکور در سال 1395 و در مقاله ای با نام ”برنامه ریزی فضایی با رویکرد پویش ساختاری–کارکردی“ (برنامه ریزی) که در فصلنامه آمایش و برنامه ریزی فضا منتشر شد، مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت. استدلال کلی مقاله مذکور این بود که دو مفهوم فضا و انسان به مثابه مهم ترین ارکان برنامه ریزی فضایی در رویکرد پویش ساختاری-کارکردی بر اساس پیش فرض های متناقض مفهوم سازی شده است. مؤلف رویکرد مذکور در مقاله ای که در سال 1397 با عنوان ”نقد علمی و نقد پویش ساختاری–کارکردی“ (نقد علمی) در فصلنامه جغرافیا منتشر شد، محتوا و شیوه تحلیل ها را در ”برنامه ریزی“ به سبب عدم دقت در فرایند ترجمه و در ارجاع به منابع علمی، استناد به منابع علمی ثانوی و عدم فهم محتوا و متن رویکرد پویش ساختاری–کارکردی نقد کرد. هدف مقاله حاضر این بود که پاسخ هایی را در ارتباط با انتقادهای مطرح شده در نقد علمی نسبت به مباحث مطرح شده در ”برنامه ریزی“ ارائه کند.
رفتارهای حامی محیط زیست در بین شهروندان و ارتباط آن با ارزش های اخلاقی، مطالعه موردی: شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
91 - 106
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندان در قبال محیط زیست و ارزش های اخلاقی آنان در تعامل با طبیعت ازجمله مسائلی است که در کیفیت زندگی شهری و زیست پذیری پایدار شهرها اهمیت دارد. در تحقیق حاضر با نمونه گیری طبقه بندی شده تصادفی، ساکنان شهر گرگان ازنظر رفتارهای حامی محیط زیست و ارزش های اخلاقی موردبررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی با آزمون کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار آماری SPSS18 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که شاخص رفتارهای حامی محیط زیست در حد متوسط بود و از این نظر تفاوتی بین زنان و مردان وجود نداشت. با افزایش سن، رفتارهای حامی محیط زیست بیشتر می شد، اما سطح تحصیلات ارتباطی با آن نداشت. تحقیق حاضر نشان داد همبستگی معنی دار بین رفتارهای حامی محیط زیست با گرایش به ارزش های انسان محور و خدامحور وجود نداشت، اما با تقویت زیست بوم محوری، رفتارهای حامی محیط زیست کاهش می یافت. این نتایج تأییدی بر شکاف بین ارزش های اخلاقی و رفتار هست که در آن، رفتارها ارتباطی با باورهای محیط زیستی ندارند. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود تسهیلات لازم به منظور کاهش هزینه رفتارهای حامی محیط زیست در اختیار شهروندان قرار داده شود.
ارزیابی طرح تجدیدحیات شهری محدوده مرکزی شهر مشهد با تأکید بر کاهش اثرات زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر مشهد ازجمله شهرهای کشور است که بر روی پهنه های لرزه خیز کشور شکل گرفته است که دارای بافت های ناکارآمد نیز می باشد. برای حل مشکل ناکارآمدی این بافت برنامه ای به نام برنامه تجدیدحیات شهری محدوده مرکزی شهر مشهد تدوین گردیده است. در این مقاله قصد بر آن است تا برنامه تجدیدحیات شهری محدوده مرکزی شهر مشهد، از منظر آسیب پذیری در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار گیرد و پیشنهاد هایی جهت رفع مشکلات آن بیان شود. برای نیل به این هدف با توجه به شرایط موجود و منابع در دسترس، مدل RADIUS برای این ارزیابی انتخاب شد. این مدل به منظور محاسبه توزیع شدت لرزه، آسیب به ساختمان ها، تعداد تلفات، و صدمه به خطوط لوله و تأسیسات استفاده می شود و برای هدف ارزیابی آسیب پذیری در محدوده یک شهر مناسب است. براساس نتایج بدست آمده از اجرای مدل RADIUS، میزان تلفات انسانی معادل 2944 نفر جراحت خفیف، 1052 نفر جراحت شدید و 295 کشته خواهد بود. این تلفات ناشی از آسیب به 140 ساختمان است. عمده خسارات بیشتر در حاشیه خیابان های اصلی منتهی به حرم خواهد بود. درهمین راستا تمهیداتی جهت کاهش این میزان تلفات و خسارات نیز پیشنهاد شد که مهم ترین آن ها ارائه تسهیلات مالی به ساکنین جهت مقاوم سازی منازل و باقی ماندن در محدوده، کاهش تراکم های ساختمانی و جمعیتی، بهره گیری از نظرات ساکنین، شاغلین و زائرین جهت افزایش خوانایی محدوده و شناخت گروه های مختلف زائر و نیازهای مشترک و متفاوت آن ها جهت امدادرسانی مناسب پس از زلزله می باشند. همچنین نتایج نشان می دهد در صورت عدم اجرای برنامه در صورت بروز زلزله میزان تلفات به طرز قابل توجهی افزایش خواهد داشت که این موضوع لزوم اجرای برنامه تجدید حیات شهری محدوده به گونه ای که میزان خسارات ناشی از زلزله را به حداقل ممکن برساند را نشان می دهد.
ارزیابی تاب آوری اجتماعی شهری در مواجهه با پیامدهای ناشی از مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از تناقض های موضوع تاب آوری در حوزه مدیریت بحران از تفاوتها در شناخت مفهومی، روش شناسی، طراحی شاخصها جهت سنجش و ارائه الگویی برای ارزیابی آن ناشی می شود که برآیند آن سردرگمی در مطالعات تاب آوری است. هدف این مقاله؛ به طور خاص پس از بررسی مدل های تاب آوری اجتماعی در برخورد با پیامدهای سوانح، مطالعه و ارزیابی تاب آوری اجتماعی در مواجهه با مخاطرات محیطی در شهر همدان با استفاده از روش منتخب "مجم وع میانگی ن انح راف از ح د بهینه شاخص ها" است، به عبارتی در این تحقیق شاخص های تاب آوری اجتماعی روش انتخابی در مناطق چهارگانه شهر همدان بررسی و پس از مشخص شدن عدد نهایی آنها؛ نسبت عددی آن شاخص به حد بهینه (IIF) برآورد می شود؛ با جمع فواصل به دست آمده برای هر شاخص از مقدار بهینه (IIFs) می ت وان میزان فاصله تاب آوری اجتماعی از حد بهینه هر یک از مناطق شهر همدان را در قالب فاکتور ثانویه DSF محاسبه نمود، در ادامه تاب آوری اجتماعی شهر همدان از طریق میانگین عددی DSFs مناطق چهارگانه آن در قالب فاکتور نهایی تاب آوری اجتماعی URF محاسبه می شود، با برآورد URF و از طرفی مشخص بودن سطوح سنجش ارزیابی؛ سطح تاب آوری اجتماعی شهر مورد مطالعه از بین سطوح "تاب آور، نسبتاً تاب آور، مستعد بحران، بحران آفرین و بحرانی" مشخص می گردد.در نهایت میزان کمی تاب آوری اجتماعی شهر همدان (URF) پس از بررسی شاخص های مرتبط و تعیین درصد آنها و همچنین اندازی گیری درصد تاب آوری در هر شاخص (IIF) و میزان تاب آوری اجتماعی هر منطقه (DSF) معادل 01825/1 برآورد گردید که با توجه ب ه سطوح سنجش مبنا، نتایج به دست آمده بیانگر تاب آور بودن شهر همدان در حوزه اجتماعی است.
تحلیل شاخصهای موثر بر تحقق شهر خلاق، مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
171 - 198
حوزههای تخصصی:
با ادامه تسلط جمعیت شهری در سطح جهانی، افزایش روندهای تغییر اوضاع و پیش بینی های سازمان ملل، برنامه ریزان شهر، مبتکران و محققان شهری به طور فزاینده ای در حال کار بر روی ابتکارات جدید و نوآوری های مثبت در جهت ایجاد شهرهایی خلاق با عملکرد خوب، مرفه و پایدار و قابل زندگی هستند. با توجه به اهمیت این موضوع در پژوهش حاضر به بررسی و رتبه بندی جایگاه مهمترین محورهای مرتبط با توسعه شهر خلاق در شهر شیراز نسبت به شاخص های شهر خلاق پرداخته شده است. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی – توسعه ای و از نظر روش توصیفی – تحیلی و پیمایشی است. اطلاعات مورد نظر از طریق مطالعات کتابخانه ای و همچنین مطالعات میدانی به دست آمد و برای تجزیه و تحلیل از روش AHP و مدل Waspas استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان حرفه برنامه ریزی شهری، مسئولان و متولیان سازمان ها و ادارات مربوطه در شهر شیراز می باشد که به صورت سرشماری انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در معیار اجتماعی – فرهنگی، محدوده حافظیه تا سعدیه، در معیار اقتصادی، مجموعه شاهچراغ در معیار کالبدی- اکولوژی و سازمانی-مدیریتی محدوده باغ عفیف آباد تا باغ ارم در جایگاه اول قرار گرفتند و در نهایت پیشنهاداتی به تفکیک اولویت زمانی و مکانی ارائه شده است که به عنوان نمونه تعدادی از آنها ارائه شده است: مشخص کردن طرح های کاربردی و قابل توجیه اقتصادی برای شهر خلاق در شیراز، آموزش نیروهای متخصص اقتصادی در زمینه شهر خلاق ؛تعریف چشم اندازها و سیاستهای اشتغال محور با رویکرد خلاق در شهر شیراز.
مدل سازی سنجش وضعیت امنیتی - دفاعی در آمایش سرزمین (مطالعه موردی: استان هرمزگان و شهرستان های چابهار و کنارک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
71 - 88
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین و درعین حال حیاتی ترین نیاز هر جامعه برای بقاء خود، امنیت پایدار و دفاع مقتدرانه و بازدارنده است. برای این منظور در این پژوهش به بررسی آمایش امنیتی-دفاعی در سواحل جنوبی استان های هرمزگان و سیستان وبلوچستان پرداخته شده است. هدف از این پژوهش شناسایی شاخص های سنجش آمایش امنیتی-دفاعی و همچنین اولویت بندی وضعیت موجود بر مبنای شاخص های موردنظر در محدوده موردمطالعه است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. داده های موردنیاز از اسناد آمایش سرزمین، مرکز آمار ایران، تصاویر ماهواره ای و مطالعات میدانی جمع آوری شده است. برای سنجش آمایش امنیتی-دفاعی محدوده موردمطالعه از 53 شاخص در ابعاد مختلف طبیعی، زیست محیطی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، نظام سکونتگاهی و زیرساختی استفاده شده است. برای تحلیل داده های پژوهش از مدل واداس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که آمایش امنیتی – دفاعی لازمه نگاه یکپارچه و نظام مند به تهدیدهای طبیعی و انسانی موجود در داخل و خارج مرزهاست. کمی سازی و مدل سازی عناصر مؤثر بر آمایش دفاعی- امنیتی در محدوده موردمطالعه، نشان داد که ریشه های امنیت پایدار و دفاع مقتدرانه در عناصر و مشخصه های جغرافیایی و ویژگی های انسانی نهفته است؛ همچنان که مطالعه ویژگی های جغرافیایی و اجتماعی-اقتصادی سواحل جنوبی هرمزگان و سیستان و بلوچستان نشان داد عدم وجود امنیت پایدار و نحوه دفاع از سرزمین با نبود تعادل در توسعه و عقب ماندگی برخی از معیارها و شاخص های موردنظر همراه بوده است.
عوامل مؤثر بر انگیزه مهاجرت جوانان روستایی بخش کشاورزی به شهر مورد: دانشجویان رشته های کشاورزی دانشگاه زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت جوانان روستایی تحصیل کرده به شهر در کنار افزایش میانگین سنی نیروی انسانی شاغل در بخش کشاورزی مشکلاتی هستند که آینده نیروی انسانی شاغل به کشاورزی در روستاها را با چالش مواجه می کنند. مطالعه حاضر به دنبال بررسی عوامل اثرگذار بر انگیزه مهاجرتی جوانان روستایی دارای تحصیلات دانشگاهی کشاورزی بود. تحقیق کاربردی حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی- همبستگی انجام گردید و جمع آوری اطلاعات در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اعضای هیئت علمی مرتبط تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق از پیش آزمون و محاسبه ضریب کرونباخ آلفا (72/0 تا 86/0) استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را جامعه دانشجویان روستایی شاغل به تحصیل در رشته های کشاورزی دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 96-97 تشکیل دادند (210= N) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 132 نفر ب از آنها با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که هفت متغیر تعداد اعضای خانواده ساکن در شهر، میزان تمایل به زندگی در روستا، میزان رضایت از زندگی، میزان مشارکت در کشاورزی، میزان زمین آبی تحت مالکیت خانواده، امکانات رفاهی و اقتصادی شهر و دشواری ایجاد اشتغال در روستا از مهم ترین دلایل در تمایل به مهاجرت دانشجویان شاغل به تحصیل در رشته های کشاورزی بودند که 3/59 تا 1/72 درصد از تغییرات متغیر تمایل به مهاجرت را تبیین کردند. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی راهکارهای تقویت اقتصاد روستایی از طریق افزایش تمایل جوانان روستایی برای زندگی و اشتغال در روستا پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در دو عامل تسهیل بازار فروش محصولات و اشتغال در روستا و توسعه سرمایه گذاری دولتی و خصوصی در روستا و کشاورزی خلاصه شدند.
کاربرد مدل هکمن در تعیین عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی های مقابله با ناامنی غذایی مورد: بخش حلب، شهرستان ایجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناامنی غذایی و فقر غذایی می تواند علاوه بر اثرات منفی بر سلامت جسمی، تبعات اجتماعی و اقتصادی و روحی و روانی به همراه داشته باشد، ازاین رو شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری ناامنی غذایی ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت ناامنی غذایی و شناخت مهم ترین عوامل مؤثر در به کارگیری استراتژی های غذایی و غیرغذایی مقابله با ناامنی غذایی هست. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای ساکن در بخش حلب، شهرستان ایجرود استان زنجان می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی و مدل هکمن و برای محاسبه میزان ناامنی غذایی از روش (مقیاس ناامنی غذایی) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، 49.41 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، 31.76 درصد خانوارها دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 10.59 درصد خانوارها ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 8.24 درصد خانوارها دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید هستند. همچنین نتایج مدل هکمن نشان می دهد، مهم ترین عامل تأثیرگذار در استراتژی غیر غذایی، درصد درآمد به دست آمده از بخش غیرکشاورزی است که دراین بین عوامل درصد درآمد به دست آمده از بخش خدمات با ضریب 246/0، شغل فرعی با مقدار ضریب 328/0 و میزان درآمد با ضریب 289/0 دارای بیشترین تأثیر هست. باتوجه به یافته ها، پیشنهاد تحقیق حاضر جهت کاهش ناامنی غذایی تنوع فعالیت های اقتصادی هست.
ارزیابی پتانسیل انتشار گرد و غبار کلاس های ژئومورفولوژی استان ایلام با تأکید بر تغییر کاربری اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
101 - 121
حوزههای تخصصی:
برداشت، حمل و رسوب گذاری گردوغبار، فرایندهای سطحی ژئومورفیک مهمی هستند که آثار و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی برجای می گذارند. محیط های طبیعی مختلف تا وقتی که پایداری خود را از دست ندهند، در مقابل فرسایش بادی مقاوم هستند؛ اما وقتی فعالیت های انسان پایداری این سطوح ژئومورفیک را تغییر می دهد، مناطق مستعد فرسایش بادی بیشتر شده و پتانسیل انتشار گردوغبار افزایش یابد. در این پژوهش سعی شد پتانسیل انتشار گردوغبار کلاس های ژئومورفولوژی استان ایلام با تأکید بر تغییر کاربری اراضی ارزیابی شود. بدین منظور در ابتدا نقشه ژئومورفولوژی بر اساس طرح طبقه بندی ژئومورفیک خاستگاه های گردوغبار ترجیحی (PDS) و با ترکیبی از داده های سنجش ازدور و تعدادی نقشه موضوعی (سنگ شناسی و خاک) تهیه گردید. سپس با استفاده از تصاویر لندست 7 (سنجنده ETM + ) و لندست 8 (سنجنده OLI) کاربری اراضی به ترتیب برای سال های 2000 و 2015 استخراج و با مقایسه آن ها، نقشه تغییر کاربری اراضی تهیه شد. سرانجام نقشه تغییر کاربری اراضی بر روی نقشه ژئومورفولوژی انطباق داده شد تا وضعیت تغییر کاربری در هر کلاس ژئومورفولوژی مشخص گردد. نتایج نشان داد در استان ایلام 6 کلاس ژئومورفولوژی بر اساس طرح طبقه بندی ژئومورفیک خاستگاه های گردوغبار ترجیحی (PDS) وجود دارد. در اکثر این کلاس ها مهم ترین تغییر کاربری که صورت گرفته است، تغییر کاربری از مرتع به کشاورزی بوده است. هرچند ازنظر ژئومورفولوژی سطوح آبرفتی پرشیب، درشت دانه و برش یافته (a2)؛ سطوح آبرفتی کم شیب، ریزدانه و برش یافته (c3) و سطوح با انتشار کم (7) پتانسیل کمی در انتشار گردوغبار دارند، اما تغییر کاربری اراضی نه تنها در این سه کلاس، بلکه در سایر کلاس های ژئومورفولوژی باعث شده است پتانسیل انتشار گردوغبار کلاس های ژئومورفولوژی افزایش یابد.
ارزیابی شیوه های مدیریت آب کشاورزی در حوضه کوهستانی رودخانه کشکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
163 - 187
حوزههای تخصصی:
انتقال آب مناطق کوهستانی استان لرستان به سایر استان ها، ورود کشاورزان غیربومی به منطقه، در کنار وقوع خشکسالی باعث کاهش سطح آب رودخانه های استان لرستان و همچنین رودخانه کشکان شده است. این موضوع کشاورزانی را که از منابع آب سطحی برای کشاورزی استفاده می کنند، با مشکلاتی روبرو ساخته است. برای سازگاری با این چالش، مدیریت آب از موضوعات مهم است که می تواند به بهره وری بهینه آب کشاورزی کمک کند. هدف این مطالعه ارزیابی مدیریت آب کشاورزی در حوضه رودخانه کشکان در شهرستان پلدختر است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه است. پژوهش حاضر دارای دو جامعه آماری است. جامعه آماری اول کشاورزان حوضه رودخانه کشکان است که از طریق فرمول کوکران 354 کشاورز برای تحلیل های کمی انتخاب شد. جامعه آماری دوم شامل کارشناسان کشاورزی و مدیریت آب است که با روش نمونه گیری هدفمند 30 کارشناس برای تحلیل های کیفی انتخاب شد. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) و تحلیل کیفی استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که استفاده از لوله برای انتقال آب، کاهش دفعات آبیاری، آبیاری در زمان تبخیرکم، سیمان زدن جوی های آب، لایروبی کانال های آب و استفاده از مخازن کوچک آب مهم ترین شیوه های مدیریت منابع آب کشاورزی در منطقه می باشند. نتایج کیفی نشان داد که اقدامات مهندسی، تکنولوژی، نهادی/مدیریتی، اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی مهم ترین اقداماتی است که می تواند جهت مدیریت بهینه آب کشاورزی در حوضه رودخانه کشکان از سوی کشاورزان مورداستفاده قرار گیرد.
مقایسه ی تاثیر درختان سوزنی برگ و پهن برگ در تغییرات دمای سطح زمین (مطالعه ی موردی پارک شهید چمران کرج و پارک چیتگر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
95 - 112
حوزههای تخصصی:
گرچه لایه هوای مجاور سطح زمین -لایه مرزی- کسر کوچکی از کل جو زمین است، با این حال فرآیندهایی که در مقیاس کوچک در آن روی می دهد برای حیات و فعالیت انسان بسیار مهم است. در بین موجودات زنده، گیاهان و علی الخصوص درختان تأثیرات انکارناپذیری بر دمای سطحی داشته و به ویژه در محیط های شهری دارای اثرات متعادل کننده متعددی می باشند. در بزرگترین چالش بشر در قرن حاضر یعنی گرمایش جهانی؛ اطلاع از واقعیت های محلی و ارائه راه حل های منطقه ای برای کاهش دمای سطحی می تواند به حل معضل گرمایش جهانی کمک مؤثری نماید. این تحقیق با استفاده ازتصویر ماهواره ای لندست 8 و با نرم افزار آرک جی آی اس جهت مقایسه دمای سطحی زمین در دو منطقه با پوشش گیاهی درختان سوزنی برگ (پارک چیتگر) و درختان پهن برگ (پارک شهید چمران) انجام پذیرفت. مقادیر تابندگی، بازتابندگی، دمای روشنایی، شاخص نرمال پوشش گیاهی، نسبت سبزینه، گسیلمندی و سپس دمای سطح زمین محاسبه و تولید گردید. در مجموع 1700 نقطه از پارک چیتگر و 800 نقطه از پارک چمران برداشت شد. در نرم افزار SPSS از آماره آزمون لون (F) جهت اثبات همگنی وریانس های نمونه ها و از آزم ون های پارامت ریک (T با دو نمونه مستقل) جهت اثبات وجود تفاوت معنادار بین دمای سطحی زمین درمناطق مذکور استفاده شد. طبق آزمون ل ون مقدار =0.409 Sig (P_value) شد،که مؤید همگنی و برابری واریانس نمونه های مورد مطالعه است. همچنین در آزمون T مقدار =0.000 Sig شد که از 0.05 کمتر می باشد، این یعنی تفاوت معنادار است که موید وجود تفاوت معنادار بین داده های دمای سطحی دو پارک است. همچنین مقایسه نمودار های مقادیر LST در دو گروه نشان داد که پارک چیتگر نسبت به پارک چمران بین 6 تا 8 درجه سانتیگراد دارای میزان دمای سطحی بالاتری دارد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های بخش عرضه گردشگری خلاق (مورد مطالعه: شهر مشهد به عنوان شهر جهانی گوهرسنگ ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
153 - 119
حوزههای تخصصی:
شهر مشهد که یکی از مقاصد مهم زیارتی و گردشگری ایران به شمار می رود، به دلیل وضعیت مناسب جغرافیایی و معدنی و همچنین سایر ظرفیت های مربوطه به عنوان شهرجهانی گوهرسنگ ها اعلام شده است. گوهرسنگ ها گذشته از درآمدزایی و اشتغال زایی شگرفی که با خود به همراه دارند، مزایای فراوانی در زمینه های مذهبی، زیبایی، درمانی و... دارند که پتانسیل بهره گیری از آن ها را در صنعت گردشگری دوچندان می کند. گردشگری خلاق نسل جدیدی از گردشگری است که از دو سمت عرضه و تقاضا مدنظر قرار گرفته است. یکی از مزایای این نوع گردشگری، ایجاد اعتماد در گردشگران برای خرید صنایع دستی اصیل است که این اعتماد به ویژه در زمینه صنایع دستی همراه با گوهرسنگ در شهر مشهد ضرورت دارد. هدف عمده از نگارش مقاله پیش رو، شناسایی ابعاد و مؤلفه های گردشگری خلاق در حوزه گوهرسنگ ها در شهر مشهد با تمرکز بر بخش عرضه بود. به همین منظور، پس از مرور ادبیات و تحلیل محتوایی آن، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 24 نفر از خبرگان حوزه گردشگری و گوهرسنگ ها، تحلیل مضمون داده ها به کمک نرم افزارMAXQDA20 انجام شد و چهار بعد (زیرساختی، مدیریتی، بازاریابی و محصولات و خدمات گردشگری خلاق)، 13 مضمون اصلی و 57 مضمون فرعی استخراج شد. در بخش کمّی، 13 مضمون اصلی این پژوهش، برای اولویت بندی در اختیار خبرگان حوزه گردشگری و حوزه گوهرسنگ ها قرار داده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از روش تصمیم گیری سوارای فازی به ترتیب اهمیت وزن دهی شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد، مهم ترین مؤلفه های گردشگری خلاق در شهر مشهد در بخش عرضه، مباحث مدیریتی و قانونی و اقتصادی است و پس از آن به ترتیب، اهمیت فرهنگ سازی و آموزش، استراتژی بازاریابی، فعالیت های تبلیغی و ترویجی، ارتباطات و تعاملات، نوآوری و ایده پردازی، برندسازی، خدمات شهری، هویت و اصالت و فناوری به روز است.
بررسی تغییرات تبخیر و تعرق گندم آبی پاییزه در ایران تحت شرایط تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
248 - 215
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت های دسترسی به منابع آب در ایران و به منظور برنامه ریزی و مدیریت بهره وری آب در بخش کشاورزی، آگاهی از میزان تبخیر و تعرق گیاهان تحت تأثیر تغییر اقلیم بسیار اهمیت دارد. هدف این مطالعه، بررسی تغییرات تبخیر و تعرق گندم آبی پاییزه در ایران تحت شرایط تغییر اقلیم به منظور انجام برنامه ریزی های سازگار با شرایط اقلیمی آینده بود. به این منظور، با استفاده از داده های مدل گردش عمومی جو CCSM4 و با توجه به طول دوره رشد و ضریب رشد گیاهی محصول گندم آبی، مقادیر تبخیر و تعرق محصول در دوره پایه 2005-2020 و دو دوره آینده (2060-2021 و 2061-2100) در دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 برآورد، نقشه-های مربوطه تهیه و الگوهای فضایی پدیده بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد، تبخیر و تعرق گندم آبی پاییزه در ایران در دوره آینده در مقایسه با دوره پایه حدود 6 درصد افزایش خواهد یافت که این افزایش در آینده دور (2061-2100) بیشتر از آینده نزدیک (2021-2060) و در ماه های مختلف دوره کشت در سناریوی RCP8.5 بیشتر از سناریوی RCP4.5 خواهد بود. بیشترین مقدار ماهانه تبخیر و تعرق در سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5 مربوط به ماه مه به ترتیب به میزان 153 و 162 میلی متر است. ماه-های اُکتبر و نوامبر که ماه های آغازین دوره کشت هستند نیز کمترین میزان افزایش تبخیر و تعرق را در آینده به میزان تقریبی 14 میلی متر خواهند داشت. مقدار تبخیر و تعرق گندم آبی در دوره رشد در سطح کشور از 330 تا 971 میلی متر در دوره پایه تا 340 تا 1025 میلی متر در آینده دور در سناریوی RCP8.5 متفاوت است. افزایش تبخیر و تعرق در آینده بسیاری از برنامه ریزی ها را در زمینه تأمین آب محصول گندم در کشور به چالش خواهد کشید؛ ازاین رو لزوم توجه به نیاز آبی در سال های آینده به خصوص در ماه های آوریل و مه که اوج فعالیت و رشد گیاه و زمان حداکثر نیاز آبی است، ضروری است.
تأثیر پروژه ترسیب کربن بر تقویت شبکه همکاری رهبران محلی در روستاهای آزادشهر استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
133 - 150
حوزههای تخصصی:
رهبران محلی در نظریه های توسعه نقش مهمی در پیشرفت روستایی دارند. بااین حال، برخورداری از رهبری مؤثر یکی از چالش هایی است که جوامع روستایی با آن روبه رو هستند. برخی معتقدند ایجاد یک شبکه ارتباطی منسجم از رهبران محلی می تواند به حل این چالش کمک نماید. در این راستا، تحقیق حاضر به بررسی تأثیر یکی از برنامه های توسعه روستایی با عنوان پروژه ترسیب کربن در تقویت شبکه همکاری رهبران محلی در استان گلستان پرداخته است. بدین منظور شبکه ارتباطی رهبران محلی در روستاهای تحت پوشش این پروژه با استفاده از روش تحلیل شبکه های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که در آن، پیوند همکاری بین رهبران محلی در قبل و بعد از اجرای پروژه مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که اجرای پروژه ترسیب کربن موجب شده است پارامترهای شبکه ارتباط همکاری رهبران محلی مانند تراکم، پیوندهای درون گروهی، پیوندهای برون گروهی، دوسویگی پیوندها، انتقال یافتگی پیوندها و شاخص E-I افزایش و میانگین فاصله ژئودزیک و تمرکز شبکه کاهش یابد. این یافته ها نشان می دهد با اجرای پروژه ترسیب کربن، شبکه ارتباط همکاری در بین رهبران محلی تقویت شده و این شبکه از سرمایه اجتماعی و پایداری بیشتری برخوردار شده است.
ارزیابی ابعاد و شاخص های تاب آوری شهری در بافت فرسوده شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹
39 - 58
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری به جایگاهی از شهر اشاره دارد که به دلیل مدیریت و برنامه ریزی درست قدرت تحمل خود را در برابر بحران های طبیعی و انسانی افزایش داده و با کم ترین میزان خسارت مالی و جانی می تواند بحرانی را پشت سر گذاشته و در کوتاه ترین زمان به حالت طبیعی خود بازگردد. اما متأسفانه در اکثر شهرهای ایران قسمتی از شهر که هسته اولیه شهر را تشکیل می دهد و هویت، اصالت و تاریخ شهر را یدک می کشد به دست فراموشی سپرده شده اند و به دلیل ضعف کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی منتظر کوچک ترین تلنگر طبیعی می باشند که شیرازه آن ها را از هم جدا کند و تلفات جانی و مالی عظیمی را برای ساکنانشان بر جای گذارد. در همین راستا پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل ابعاد و شاخص های تاب آوری شهری در بافت فرسوده شهر بروجرد می باشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و با استفاده از روش های پرسشنامه صورت گرفته جامعه آماری آن تمامی ساکنان بافت فرسوده شهر بروجرد می باشد که در سرشماری سال 1395 جمعیتی بالغ بر 37104 نفر بوده است. برای تخمین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است، که مطابق این فرمول 384 نمونه برآورد شد. این پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در سطح محدوده پخش گردید. بعد از استخراج اطلاعات موردنظر با استفاده از نرم افزارSPSS و نرم افزار معادلات ساختاریsmart pls تجزیه وتحلیل گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بافت فرسوده شهر بروجرد در تمامی ابعاد تاب آوری در وضعیت نامطلوبی است. مطابق آزمون فریدمن، بعد اجتماعی با 88/3، بعد اقتصادی با 57/2، بعد کالبدی با 33/2 و بعد نهادی با 57/1 به ترتیب در وضعیت بهتر تا بدتر می باشد. همچنین نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که برای تاب آورسازی بافت فرسوده بروجرد به ترتیب بعد اجتماعی با 355/0 و بعد کالبدی با 300/0 و بعد اقتصادی با 291/0 و بعد نهادی با 277/0 اثرگذارند.
نیم رخ انگیزه های کششی گردشگری محلی (شهری-روستایی) در دوران همه گیری بیماری کرونا(SARS-CoV-2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 12
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا (SARS-CoV-2) در سال های 1398 تاکنون (1400)، موجب پدیدار شدن شرایطی بحرانی در عرصه جهانی شده و معادلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی بین المللی را دست خوش تحول کرده است. صنعت گردشگری، به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های تأثیرپذیر از این بحران، براثر محدودیت ها و قرنطینه های اعمال شده در ابعاد بین المللی، ملی و محلی شرایط جدیدی را تجربه می کند که منجر به فرصت ها، چالش ها و تهدیدهای تازه ای شده است. در حال حاضر بر اثر استمرار شرایط محدودیت های ناشی از همه گیری کرونا در ایران، سفرهای بین استانی محدود و ممنوع اعلام شده و در این شرایط، گردشگری محلی به عنوان گزینه ای ارزان، در دسترس و مطلوب در کانون توجه بسیاری از مردم قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی انگیزه های گردشگری محلی (شهری-روستایی) در دوران همه گیری کرونا با رویکردی کیفی، به کمک روش نظریه زمینه ای است. جامعه موردمطالعه، گردشگران مشهدی بودند که در سال های 1398 و 1399 دست کم پنج سفر گردشگری محلی (شهری-روستایی) داشتند. حجم نمونه تحقیق با استفاده از دو معیار «تنوع» و «رسیدن به نقطه اشباع نظری» با 44 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام گرفت. مصاحبه ها کاملاً پیاده سازی و سپس کدهای باز، محوری و گزینشی احصاء شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که شرایط زمینه ای کشش گردشگران به مقاصد گردشگری محلی در دوران پاندمی کرونا، "دیدار اقوام و رسیدگی به امور فردی" و "اسکان در اقامتگاه های بوم گردی" بوده است. هم چنین شرایط مداخله گر عبارت بودند از تجربه های طبیعت گردی" و "تجربه های روستاگردی"، شرایط علی، "استرس کرونا و مسائل بهداشتی" و "بازدید از جاذبه های فرهنگی-تاریخی"، راهبردها "ساماندهی کالبدی فضاهای گردشگری محلی"، احیای بوم شناختی محیط زیست" و "بازسازی بافت روستایی" و پیامدها، " تنوع بخشی به اقتصاد روستایی"، "حفاظت از محیط زیست روستا"، " هویت بخشی به کالبد روستا" و "آرامش و تسکین روحی، روانی و التیام جسمانی گردشگران" بوده است. بر این اساس مدل پارادایمی پژوهش حاضر ارائه و پیشنهادهایی طرح شد.
تبیین جایگاه عوامل انسانی و سازمان های مداخله گر در فرآیند شکل گیری نماهای شهری تهران
حوزههای تخصصی:
آشفتگی نماهای شهری در وضعیت فعلی تهران روزانه در معرض دید میلیون ها شهروند قرار می گیرند. در راستای حل این معضل در سال های اخیر مقاله ها و کتب متعددی به رشته تحریر درآمده است و چندین همایش ملی نیز برگزارشده است. با جستجو و بررسی اولیه این مطالعات روشن می گردد که اغلب قریب به اتفاق این مطالعات بر کیفیت مطلوب نماهای شهری تمرکز دارند و از فرآیند تولید نما و ابعاد رویه ای آن غفلت کرده اند. در این راستا هدف اصلی این مقاله شناخت و تبیین جایگاه عوامل انسانی و سازمان های دخیل در فرآیند شکل گیری نماهای شهری و تحلیل چالش های رویه ای در آن است. بدین منظور در این مقاله ابتدا با مرور پایگاه های داده، مانند سیویلیکا، مگیران، نورمگز، جهاد دانشگاهی و موتور جست وجوگر گوگل، مقالات مرتبط با نماهای شهری در ایران استخراج شد. در مرحله ی بعد با استخراج مقالات مرتبط و دسته بندی، ارزیابی و تحلیل محتوایی آنان، پرسشنامه ای با سؤالات باز و بسته، در راستای تکمیل و تثبیت اطلاعات، به صورت تصادفی در سطح شهر تهران تکمیل شده است. اطلاعات به دست آمده از روش هایی چون روش تحلیل عامل اکتشافی ، PCA آزمون فریدمن و روش تحلیل تماتیک جهت تحلیل سؤالات استفاده شده است. درنهایت با توجه به تحلیل های انجام شده، عوامل انسانی و سازمان های دخیل در فرآیند شکل گیری نماهای شهری و حوزه های اصلی آنان در سه بعد، مدیریتی- اجرایی (مدیریت شهری، مجریان و پیمانکاران)، فرهنگی- آموزشی (عموم مردم و طراحان) و اقتصادی (سرمایه گذاران) دسته بندی و اولویت بندی شده و چالش های مرتبط با هر یک از عوامل انسانی و سازمان های مداخله گر به تفکیک شناسایی شده است.
تحلیل فضایی ضعف های مدیریت بحران در مناطق زلزله زده ؛ مطالعه موردی: شهرستان ثلاث باباجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: با عنایب به بررسی پیشینه پژوهش می توان گفت پژوهش های قبلی در مورد ارزیابی مدیریت بحران، ارائه الگوی مدیریت بحران، ارائه راهکار برای اندازه گیری میزان آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله و از این قبیل هستند. لذا تفاوت پژوهش حاضر با پژوهش های پیشین در این است که آسیب های مدیریت بحران را به صورت فضایی نشان می دهد. علاوه بر این با توجه به شرح وظایف کارگروه های چهارده گانه مدیریت بحران با تاکید بر رویکرد مدیریت یکپارچه (که در هیچ کدام از آنها صورت نپذیرفته است) تحقیق حاضر به دنبال پر کردن این خلاء پژوهشی است. مواد و روش: روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی-عملی است. شیوه گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی بوده است، به این نحو که برای استخراج شاخص های مدیریت بحران زلزله و تدوین مبانی نظری از روش اسنادی و ابزار فیش برداری؛ و برای سنجش شاخص های پژوهش در محدوده موردمطالعه از شیوه پیمایشی و ابزار پرسش نامه محقق ساخت بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده کارشناسان و متخصصان حوزه شهر و مدیریت بحران شهری است که نسبت به موضوع موردبحث آگاهی و تخصص کافی رادارند. با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، نمونه گیری به صورت غیرتصادفی-هدفمند بوده که حجم آن نیز تا رسیدن به اشباع علمی یعنی 50 نفر در نظر گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آماری t-test تک نمونه ای مستقل جهت بررسی میانگین ابعاد مدیریت بحران زلزله؛ و همچنین از آزمون کروسکال والیس برای رتبه بندی مؤلفه های پژوهش استفاده شد. در بخش پایانی برای نشان دادن پراکندگی فضایی وضعیت آسیب های مدیریت بحران در شهرستان ثلاث باباجانی از آمار فضایی در محیط نرم افزار GIS و روش درون یابی IDW استفاده شده است. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت شاخص های مدیریت بحران حاکی از این است که درمجموع، وضعیت مدیریت بحران در برابر زلزله شرایط مطلوبی نیست. بالاترین و پایین ترین میانگین ها در هر پنج دهستان ثلاث باباجانی به یکدیگر نزدیک بوده و از الگوی واحدی پیروی می نمایند. به لحاظ مکانی نیز باید گفت که به طور کلی با دور شدن از مرکز شهرستان به سمت حاشیه به خصوص به سمت مرزهای جنوب غربی و شمالی شهرستان، شاخص های مدیریت بحران وضعیت بدتری را نشان می دهد. به عبارت دیگر هرچه از مرکز سیاسی شهرستان یعنی شهر تازه آباد واقع در دهستان دشت حر دور شویم وضعیت شاخص های مدیریت بحران بسیار نامطلوب است. این موضوع نشان می دهد که به تبع ساختار سیاسی متمرکز کشور و منطقه، فعالیت ها و خدمات در بخش مدیریت بحران نیز به صورت متمرکز ارائه می شود. علاوه بر این ساختار محیط طبیعی نیز مزید بر علت شد تا بخش شرقی شهرستان یعنی دهستان های زمکان شمالی و جنوبی وضعیت نامطلوبی را نشان دهند چرا که در این محدوده ها شیب زمین و ارتفاع از سطح زمین زیاد است از این رو خدمات رسانی در مراحل مختلف موجب اختلال و کاستی می شود. نتیجه گیری: ایده عمومی پژوهش حاضر این بوده است که زمینه ها و فرایندهای سیاسی حاکم بر سیستم مدیریت ایران در مقیاس منطقه ای نیز به همان شکل عمل می کند. به عبارت دیگر، الزامات ساختاری در مقیاس منطقه ای همچنان بر تمرکز در نقاط معدود دامن می زند. مطالعات مشابهی که توسط دیگر محققان درباره مدیریت بحران در مناطق مختلف ایران انجام شده با نتایج این پژوهش همسویی نشان می دهد چراکه اغلب آن ها بر نقش تمرکزگرایی و عدم مدیریت یکپارچه در مناطق و استان تأکید کرده اند. به این ترتیب بر پایه نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت: مادام که یک نظم سکونتگاهی نتواند مسئله مدیریت بحران در حوزه های مختلف پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی و بازتوانی را حل نماید، همچنان تحت الزامات مدیریت بخشی باید شکاف بین نقاط سکونتگاهی و عدم مدیریت یکپارچه را تجربه و تحمل کند. بدیهی است تا هنگامی که زمینه ها، فرآیندها و سازوکارهای فرادست ملی و منطقه ای تمرکزگرا اصلاح نشوند، مدیریت در مقیاس ملی، منطقه ای و محلی به تعادل و توازن پایدار نخواهد رسید.