محمد آزادپور

محمد آزادپور

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

سنجش تاب آوری ساکنان سکونتگاه های غیررسمی پیراشهری و اثرات شاخص های توسعه پایدار برتاب آوری آنان (مطالعه موردی: چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی تاب آوری اجتماعی چابهار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
مهم ترین مس ائل مط رح در اسکونتگاه های غیر رسمی پایین بودن شاخص های اقتصادی-اجتماعی از قبیل درآمد، اشتغال، مسکن، تحصیلات، بهداشت و... است؛ این سکونتگاه ها در مواقع بحران توانایی بازگشت ب ه حال ت ع ادی را از دس ت می دهند. تحقیق حاضر باهدف تحلیل و سنجش میزان تاب آوری اجتماعی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی چابهار(محله کمب، مرادآباد و رمین) و همچنین تأثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی بر میزان تاب آوری اجتماعی صورت گرفته است. در انجام پژوهش، از روش توصیفی و تحلیلی و در جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظامند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً از طریق توزیع پرسشنامه مستخرج از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی و کمی حاصل شده، درجه اهمیت هر معیار مورد ارزیابی واقع شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 381 پرسشنامه محاسبه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از طریق آزمونهای آماری شامل آزمونهای همبستگی ،تحلیل واریانس ،آزمون ویلکاکسون، آزمون tتک نمونه ای وآزمون تعقیبیpost hoc صورت گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از نظر شاخص های اجتماعی محله کمب با میانگین 358/3 و محله مرادآباد با میانگین 015/3 بیشترین و کمترین شاخص اجتماعی را به خود اختصاص داده اند ،اما از نظر شاخص های زیست محیطی محله مرادآباد با میانگین 333/3 و محله رمین با 044/3 بیشترین و کمترین میانگین این شاخص را دارند. با نگاهی دیگر به نتایج متوجه میشویم که این محله کمب است که از نظر شاخص های اقتصادی و فرهنگی با میانگین بیشتری از دو محله دیگر پیشی میگیرد و نتایج روشن می کند که محله کمب تاب آوری بیشتری را نسبت به دو محله دیگر در شهرستان چابهار دارد.
۲.

نقش زیرساخت ها در تحقق مهاجرت های معکوس در بخش مرکزی شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیرساخت مهاجرت معکوس مدل معادلات ساختاری شهرستان بروجرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۲
مقدمه: توسعه زیرساخت ها، راهبرد پایداری است که با بهبود کیفیت زندگی، فراهم کردن وسایل رفاهی، نقش مهمی در افزایش استانداردهای زندگی روستایی ایفا می کند و به توسعه و تغییر اکولوژی شهری نیز کمک می کند. از این طریق می تواند گامی در تحقق مهاجرت معکوس باشد. با توجه به اهیمت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی نقش زیرساخت ها در تحقق مهاجرت های معکوس در بخش مرکزی شهرستان بروجرد پرداخته شد.داده و روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرس ش نامه محقق ساخت بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، افراد خبره و کارشناسان روستایی، دهیاران، تحصیلکرده ها، تسهیل گران، مهاجرین ساکن و مطلعان محلی بخش مرکزی شهرستان بروجرد می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و از نوع روش هدفمند 100 نمونه انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از تحلیل توصیفی، آزمون t تک نمونه ای و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که وضعیت زیرساخت های موجود در بخش مرکزی شهرستان بروجرد مطلوب بوده است. همچنین نتایج بدست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش با توجه به ضرایب مسیر مستقیم به ترتیب تحت تأثیر زیرساخت ارتباطی با ضریب 0/49، زیرساخت عمرانی با ضریب 0/34، زیرساخت رفاهی با ضریب 0/29، زیرساخت بهداشتی و آموزشی با ضریب 0/23 و زیرساخت خدماتی با ضریب 0/19 قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل فوق حکایت از تأیید کلیه روابط دارد.نتیجه گیری: برآوردهای استاندارد مدل زیرساخت ها و مهاجرت معکوس نشان داد که در زیرساخت های مورد مطالعه، زیرساخت ارتباطی با بار عاملی و ضریب تاثیر مستقیم 0/49 بیشترین تاثیر را بر مهاجرت معکوس در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بروجرد داشته است. زیرساخت خدماتی با بار عاملی و ضریب تاثیر مستقیم 0/19 کمترین تاثیر مستقیم را به خود اختصاص داده است.
۳.

خشک سالی و جوامع روستایی: استراتژی های مقابله با پیامدهای آن (مورد مطالعه: روستاهای مرزی شهرستان زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۲۹۶
وقوع خشکسالی اثرت زیادی بر معیشت خانوارهای روستایی، به ویژه در روستاهای مناطق مرزی که با کمبود گزینه های معیشتی روبرو هستند، وارد می سازد. برای مقابله با این اثرات استفاده از راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در مناطق روستایی ضروری است. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات خشکسالی بر جوامع روستایی و شناسایی راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در روستاهای مرزی شهرستان زاهدان است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام ترکیبی (کمی و کیفی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه، مشاهد و مصاحبه با کشاورزان و روستاییان بوده است.جامعه آماری مربوط به خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان زاهدان (10278 خانوار) است که با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای و تصادفی ساده 380 خانوار به عنوان نمونه اول انتخاب شد. برای تحلیل داده های کمی از آزمون اکتشافی جوهانسون استفاده شد. برای بررسی و تحلیل های کیفی از مصاحبه اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که خشکسالی در روستاهای شهرستان زاهدان بیشترین اثر را بر کاهش منابع آب، سطح زیر کشت، اشتغال، درآمد، فقر روستایی، تعداد دام یا تولیدات دامی، مهاجرت های روستایی، از بین رفتن پوشش گیاهی، فرسایش و شوری خاک و کاهش قیمت زمین و اراضی داشته است. نتایج در زمینه وضعیت استفاده از شیوه های مقابله ای در بین کشاورزان منطقه نشان داد که وضعیت استفاده از این اقدامات چندان مناسب نمی باشد و بیش از نیمی از کشاورزان از این روش ها استفاده نمی کنند. با این حال برخی از کشاورزان از روش هایی که نسبتا ساده و کم هزینه که نیاز به تخصص بالایی ندارد و با ویژگی های روستاهای مرزی سازگاری بیشتری دارد استفاده کرده اند. از نظر کشاورزان اقداماتی چون قاچاق سوخت و کالا، ترک روستا و مهاجرت به شهر، پرداختن به مشاغل غیرکشاورزی، کف زنی و یا لای روبی قنات و تغذیه دستی دام ها به عنوان مهم ترین روش های سازگاری با خشکسالی و کاهش اثرات آن بوده اند. شماره ی مقاله: ۲۱
۴.

ارزیابی شیوه های مدیریت آب کشاورزی در حوضه کوهستانی رودخانه کشکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه کشاورزی مدیریت آب کشاورزی حوضه رودخانه کشکان شهرستان پلدختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۶۵
انتقال آب مناطق کوهستانی استان لرستان به سایر استان ها، ورود کشاورزان غیربومی به منطقه، در کنار وقوع خشکسالی باعث کاهش سطح آب رودخانه های استان لرستان و همچنین رودخانه کشکان شده است. این موضوع کشاورزانی را که از منابع آب سطحی برای کشاورزی استفاده می کنند، با مشکلاتی روبرو ساخته است. برای سازگاری با این چالش، مدیریت آب از موضوعات مهم است که می تواند به بهره وری بهینه آب کشاورزی کمک کند. هدف این مطالعه ارزیابی مدیریت آب کشاورزی در حوضه رودخانه کشکان در شهرستان پلدختر است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه است. پژوهش حاضر دارای دو جامعه آماری است. جامعه آماری اول کشاورزان حوضه رودخانه کشکان است که از طریق فرمول کوکران 354 کشاورز برای تحلیل های کمی انتخاب شد. جامعه آماری دوم شامل کارشناسان کشاورزی و مدیریت آب است که با روش نمونه گیری هدفمند 30 کارشناس برای تحلیل های کیفی انتخاب شد. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) و تحلیل کیفی استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که استفاده از لوله برای انتقال آب، کاهش دفعات آبیاری، آبیاری در زمان تبخیرکم، سیمان زدن جوی های آب، لایروبی کانال های آب و استفاده از مخازن کوچک آب مهم ترین شیوه های مدیریت منابع آب کشاورزی در منطقه می باشند. نتایج کیفی نشان داد که اقدامات مهندسی، تکنولوژی، نهادی/مدیریتی، اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی مهم ترین اقداماتی است که می تواند جهت مدیریت بهینه آب کشاورزی در حوضه رودخانه کشکان از سوی کشاورزان مورداستفاده قرار گیرد.
۵.

Experience and the Space of Reasons Rorty and McDowell on Kant and Wittgenstein(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: experience conceptual content Myth of the Given space of reasons coherentism scientism Private Language Argument skeptical paradox

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۴ تعداد دانلود : ۳۵۳
John McDowell and Richard Rorty draw on Kant’s influential account of experience. For Rorty, Kant is the antagonist who succumbs to foundationalism or what Sellars calls the Myth of the Given and Wittgenstein is the hero who helps in overcoming the siren call of the Myth. McDowell, however, is ambivalent toward Kant. With Sellars, he applauds Kant as the hero who helped us vanquish the Myth of the Given. But he argues that Kant failed to recognize the full strength of his account of experience and capitulated to a subjective idealism. Wittgenstein, for McDowell, is the hero who helps us achieve an account of experience that gets to the things themselves. I adjudicate the philosophical and the exegetical tensions between Rorty and McDowell and support the latter’s approach to experience and to the reading of Kant and Wittgenstein.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان