فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۴۱ تا ۶٬۵۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۴۱ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
107 - 124
حوزههای تخصصی:
مطالعه برنامه ریزی ها نشان می دهد بسیاری از برنامه های توسعه به خاطر داشتن تفکر تک بعدی و در نظر نگرفتن روابط شهر و روستا و عدم مدیریت یکپارچه با شکست مواجه شده اند. در نظر نگرفتن روابط شهر و روستا و عدم تعامل میان مدیران شهری و روستایی مانعی برای شکل گیری مدیریت یکپارچه بوده و پی آمد آن قطبی شدن توسعه، عدم تعادل منطقه ای، روستا گریزی، رشد سریع و بدون برنامه شهرها گردیده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگو حکمروایی یکپارچه روستایی – شهری برای شهرهای حوزه شمالی استان ایلام انجام شده است. برای این منظور 9 شاخص انسجام و ترکیب نگری، انسجام فضایی، تعامل و پیوند میان مدیریت شهری و مدیریت روستایی، مشارکت جویی، اجماع گرایی، مسئولیت پذیری، پاسخگویی، عدالت و برابری و شفافیت با نماگرهای متناسب مورد ارزیابی قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری مدیران شهری و شوراهای شهر و روستا می باشند که در این میان 322 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بررسی ضرایب مسیر نشان می دهد که تعامل و پیوند میان مدیریت روستایی و شهری (هم افزایی) با ضریب 854/0 بیشترین امتیاز را کسب نموده و شاخص انسجام فضایی با ضریب 839/0 در رتبه دوم قرار دارد. شاخص انسجام ترکیب نگری با ضریب 791/0 درجه سوم میزان اثرگذاری بر شکل گیری حکمروایی یکپارچه روستایی-شهری را به خود اختصاص داده است و شاخص مشارکت جویی با 770/0، شاخص اجماع گرایی با 728/0، شاخص پاسخگویی با 696/0، شاخص مسئولیت پذیری با 678/0، شاخص شفافیت با 637/0 و شاخص عدالت و برابری با 604/0 به ترتیب در جایگاه چهارم تا نهم میزان تاثیرگذاری بر شگل گیری حکمروایی یکپارچه روستایی-شهری قرار گرفته اند.
ارزیابی طرح توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی از بعد کیفیت محیطی از منظر ساکنان ( نمونه ی موردی: محلات حاشیه نشین شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
255 - 279
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت شهری،گسترش فقر و مهاجرت، شکل گیری پدیده حاشیه نشینی در شهرها را گسترش داده است. در مواجهه با این پدیده، فعالیت ها و اقدامات مختلفی در کشورهای گوناگون از نادیده گرفتن، تخلیه، تخریب و تا نهایتاً ارتقاء و توانمندسازی این محلات صورت گرفته است. این پژوهش بر آن است تا از منظر کیفیت محیطی و براساس نقطه نظرات ساکنین، نسبت به ارزیابی طرح پیشنهادی و اجراء شده توانمندسازی محله حاشیه نشین خضر شهر همدان، اقدام نماید . براساس مطالعات نظری و میدانی مهمترین شاخص ها و معیارهای مورد سنجش در ارتباط با کیفیت محیطی شامل: ابعاد کارکردی، انسانی، کیفیت مراقبت، سلامت محیطی و مکانی می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها به روش پیمایشی بوده و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. از طریق فرمول کوکران، تعداد 360 نفر با توجه به جامعه آماری درنظر گرفته شده است. برای بررسی سطح معناداری معیار های پنج گانه و زیر معیارهای آن ها و همچنین تحلیل یافته ها با روش تحلیل آماری از دستگاه SPSS و آزمون های فریدمن، همبستگی اسپیرمن، واریانس یکطرفه، آزمون تی و همچنین من ویتنی استفاده شده است. ارزیابی ساکنان نسبت به طرح توانمدسازی محله نشان از رابطه مستقیم بین ابعاد کارکردی، انسانی و کیفیت مراقبت با کیفیت محیطی سکونتگاه های غیر رسمی حکایت دارد. درحالی که وجود خدمات تجاری متنوع در سطح محله و همچنین ارتباطات اجتماعی بالای افراد در محله از جمله رویکردهای مثبت طرح توانمندسازی محله خضر اشاره شده است، لکن، ایجاد فضاهای عمومی مناسب، ارتقاء خدمات تفریحی و فرهنگی و همچنین ایجاد زیرساخت های فضای سبز، از جمله مواردی می باشد که معمولا در طرح های توانمندسازی سکونت گاه های غیر رسمی کمتر بدان توجه شده است.
امنیتی شدن آب های داخلی و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
135 - 158
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم نوین امنیت ملی در مقایسه با مفهوم کلاسیک آن، مؤلفه های متعدد داخلی و خارجی سخت و نرم را در برمی گیرد. هریک از مولفه های جغرافیای ملی، از عوامل اصلی سازنده و پایدار امنیت ملی هر کشور محسوب می شوند؛ که می توانند ثبات و آرامش و برعکس بی ثباتی و چالش امنیتی برای یک کشور فراهم سازند. هدف این مقاله نه تنها چگونگی امنیتی شدن آب های داخلی ایران است؛ بلکه تاثیرات آن بر امنیت ملی ایران نیزمورد توجه قرار گرفته است. یافته های پژوهش براساس روش توصیفی–تحلیلی نشان می دهد درهم تنیدگی پدیده های خارجی مانند افزایش دمای زمین طی دو دهه اخیر و تغییر الگوی بارش، و پدیده های داخلی از قبیل ضعف مدیریت منابع آب، کاهش میزان بارندگی، افت سطح آب های زیرزمینی و حفر بی رویه چاه های غیرمجاز طی چهار دهه اخیر، نه تنها به بحرانی شدن وضعیت منابع آب کشور انجامیده است بلکه اعتراضات اجتماعی در استان های محدوده زاگرس، حوضه آبریز مرکزی و جنوب غربی با محوریت آب را دربرداشته است؛ بطوریکه چالش آبی به تدریج به شکل چالش امنیتی درآمده و و امنیت ملی ایران را متأثر ساخته است.
ارزیابی نتایج تغییرات کاربری اراضی بر دبی رودخانه دره رود در بازه زمانی 30 ساله با استفاده از مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
69 - 51
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش نقشه کاربری اراضی حوضه آبریز دره رود با روش شیء گرا و با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 8 در بازه زمانی 30 ساله، سال های 1990 و 2019 بهره گرفته شده است تا تاثیرات آن بر تغییرات دبی رودخانه دره رود مورد بررسی قرار بگیرد. تصاویر در چهارده کلاس طبقه بندی شد و تغییرات مساحتی کلاس ها مشخص شد که کلاس های کشت آبی، زراعت دیم، مناطق سنگی، مناطق مسکونی، باغات و دریاچه دارای افزایش مساحت و زمین های بایر، مراتع، اراضی جنگلی و بستر رودخانه دارای کاهش مساحت بودند. جهت مشاهده در تغییرات روند جریانی رودخانه، از روش SCS استفاده شد. این روش در مدل SWAT اجرا گردید. 2019 در مدل SWAT بر اساس لایه رقومی ارتفاع مرزبندی حوضه تعیین شد. پارامترهای لازم به مدل مذکور، شامل لایه های خاک و تغییرات کاربری اراضی و داده های اقلیمی به مدل فراخوانی شد. جهت نیل به نتیجه صحیح و قابل قبول، دو سناریوی مجزا برای سال 1990 و 2019 اجرا و استخراج شد. نتایج نشان داد که با تغییر کاربری اراضی مقدار CN در سناریو دوم نسبت به سناریوی اول، 5 درصد افزایش داشته و از70/02 به 73/5 افزایش یافته که به دلیل تغییر در روند کاربری اراضی به نفع غیر قابل نفوذتر شدن حوضه در برابر بارش نسبت به سال 1990 می باشد. همچنین بدلیل افزایش تغییر در نوع پوشش گیاهی میزان نفوذ عمقی نیز از سناریو اول به سناریو دوم از 09/257 به 9/97 کاهش داشته است.
راهکارهای بازدارنده برای جلوگیری از سیل به کمک سنجش ازدور و مدل سازی عامل مبنا (مطالعه موردی: شهرستان شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
197 - 216
حوزههای تخصصی:
در میان همه مخاطرات طبیعی در کشور، با توجه به آمارهای ثبت شده و مشاهدات، سیل از مخرب ترین آن ها بوده و بیشترین فراوانی وقوع را نیز دارا می باشد. سیلاب از جمله بلایای طبیعی شناخته شده می باشد که خسارت مالی و جانی فراوانی به همراه دارد. این پدیده با کمک شناسایی مناطق سیل خیز و مدیریت مناسب قابل کنترل می باشد. امروزه به دلیل تجاوز انسان ها به حریم رودخانه ها و نیز تغییر کاربری های زمین و یا تخریب پوشش های گیاهی، خسارات ناشی از وقوع سیل افزایش یافته است. این عوامل سبب می شوند تا علاوه بر افزایش خسارات جانی و مالی، خساراتی نظیر فرسایش خاک در بالادست و رسوب گذاری در پایین دست نیز به وجود آیند. در این پژوهش با استفاده از مدل سازی عامل مبنا در محیط شبیه سازی NetLogo مناطق مستعد سیل در شهرستان شوش شناسایی شد. مهم ترین ورودی به مدل توپوگرافی (مدل رقومی ارتفاعی) بوده و سپس با انجام رسترسازی بر روی منطقه و در نظر گرفتن بارندگی در هر سلول به عنوان یک عامل، شبیه سازی پویا و زمانمند انجام پذیرفت. نهایتاً با استفاده از تحلیل های مکانی در نرم افزار ArcGIS و مقایسه نتایج شبیه سازی با موقعیت شهرستان و نقشه های کاربری اراضی منطقه، علت های احتمالی وقوع سیل در این منطقه مورد بررسی قرار گرفت. مدل های عامل مبنا با استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی (GIS) می توانند به عنوان راهکاری نوین برای حل مسائل مکانی مانند بحران های طبیعی، اثرات مخرب زیست محیطی و غیره باشند. در نهایت راهکارهای بازدارنده برای جلوگیری از وقوع سیلاب در این منطقه مطرح می شود.
تدوین استراتژی های طراحی اقلیمی برای ساختمان های آموزشی در شرایط اقلیمی شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف ؛ طراحی اقلیمی ساختمان روشی است که به کاهش تقاضای انرژی ساختمان برای گرمایش و سرمایش کمک می کند و همچنین هدف آن استفاده از منابع انرژی طبیعی به منظور ایجاد آسایش بیشتر و کاهش استفاده از سوخت های فسیلی در ساختمان ها است. اهداف این استراتژی شامل کاهش اتلاف انرژی حرارتی ساختمان ها، کاهش اثرات باد بر اتلاف انرژی حرارتی ساختمان، تأمین تهویه فضاهای داخلی، بهره مندی از شرایط اقلیمی مناسب بیرون، بهره مندی از انرژی خورشیدی برای تقاضای گرمایش ساختمان و حفاظت ساختمان در برابر نور خورشید می باشد. مواد و روش ها ؛ در این تحقیق به تدوین استراتژی طراحی ساختمان های آموزشی در شرایط اقلیمی شهر دزفول پرداخته شده است. برای این کاراز داده های ساعتی ایستگاه سینوپتیک دزفول در بازه زمانی (2019-1986) در محیط نرم افزار مشاور اقلیم به روش استاندارد(اشری 55) استفاده شده است. پس از دریافت و استاندارسازی داده های ساعتی عناصر مختلف جوی، و بارگذاری این داده ها در نرم افزار مشاور اقلیم نتایج تجزیه وتحلیل شده و مناسب ترین الگوی معماری برای مراکز آموزشی شهر دزفول ارائه شده است. یافته ها و بحث : بر اساس استراتژی های خروجی از نرم افزار مشاور اقلیم و بازدیدهای میدانی از مدارس شهر دزفول هم در معماری مدارس قدیم و مدارس جدید التاسیس ، 9 استراتژی برای طراحی پایدار مدارس در این شهر تدوین و ارائه شد.بر پایه اصول و عوامل اصلی موثر بر آسایش و رعایت اصولی همچون : سایه اندازی پنجره ها، جرم حرارتی بالا، سرمایش تبخیری، تهویه اجباری فن و گرمایش به اضافه رطوبت ، ارائه می شود.برای استفاده حداکثر از توانمندی های اقلیمی شهر دزفول در دوره فعالیت مدارس و پرهیز از شرایط نامطلوب اقلیمی مناسب ترین جهت گیری برای ساز های نورگیر و بازشو ها جهت جنوب مناسب ترین جهت گیری و جهت های نزدیک به آن در رتبه دوم برای مدارس شهر دزفول توصیه می گردد. برای مدارسی که قبلاً احداث شده و چاره ای بجز استفاده از این مدارس وجود ندارد. با کاشت درخت در امتداد دیوار ها و باز شو های نامطلوب ، اثرات نامطلوب حاصل از تابش خورشید را به حداقل رساند. نتایج حاصل از بازدید میدانی از مدارس شهر نشان می دهد که در طراحی و ساخت مدارس تازه تأسیس، جهت گیری جنوب بیشتر از مدارس قدیم رعایت شده است. نتیجه گیری : تضاد بین معماری و اقلیم منجر به افزایش مصرف انرژی برای سرمایش و گرمایش ساختمان می شود؛ و این موضوع علاوه بر آسیب های سلامتی روحی و روانی برای ساکنین، پیامد های منفی اقتصادی و زیست محیطی دارد؛ بنابراین شناخت شرایط اقلیمی هر سکونتگاه و تعیین استاندارد برای فضا ها با توجه به اقلیم هر منطقه ضروری است. در نتیجه طراحی ساختمان های آموزشی با کارایی بالا نیازمند استفاده از مدل ها و نرم افزارهای دقیق و علمی دارد. نتایج این تحقیق نشان داد نرم افزار Climate Consultant 5.5مشاور اقلیم برای کشف ایده های طراحی اقلیمی در ساختمان های آموزشی از کارآیی بالایی برای طراحی فضاهای آموزشی دارد.لذا استفاده از این نرم افزار برای طراحی فضاهای آموزشی سایر شهرهای استان نیز استفاده شود. با توجه به این که کودکان و نوجوانان که در قیاس با بزرگسالان آسیب پذیری بیشتری در مقابل شرایط نامطلوب اقلیمی در فضاهای سکونتگاهی و آموزشی دارند، و همین طور در این فضاها آسایش اقلیمی و آرامش روحی برای افزایش کیفیت آموزش بسیار مهم می باشد،طراحی ساختمانی همساز با شرایط اقلیمی بسیار با اهمیت می باشد.برای دستیابی به این الگوی مطلوب کار گذاری دیوارها و بازشوها در امتداد جنوب جغرافیایی و یا جهات نزدیک به آن با تمایل به سمت جنوب شرق مناسب ترین جهت برای طراحی فضاهای آموزشی می باشد.به همین منظور 17 استراتژی برای طراحی و ساخت مدارس این شهر تدوین و ارائه شد. این استراتژی ها می تواند مستندی برای طراحان و مهندسان برای دستیابی به طراحی ساخت مدارس و فضاهای آموزشی شهر دزفول با توجه به شرایط اقلیمی این شهر باشد.
سنجش پایداری اجتماعی در محله های سنتی، مقایسه تطبیقی محلات سنگی، عاشوری و شکری شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معضلات اجتماعی یکی از مسائل مهم بافت های سنتی شهرهای ایران است که می توان از آن به عنوان ناپایداری اجتماعی یاد کرد. کم توجهی به این مسائل سبب شده است علی رغم اجرای برنامه ها و پروژه های مختلف، محلات سنتی همچنان از ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی با معضلاتی بسیار درگیر باشند. به همین منظور پژوهش حاضر، پیمایشی مقطعی برای تحلیل پایداری اجتماعی در سه محله سنتی سنگی، عاشوری و شکری در شهر بوشهر را دنبال نموده است. جامعه آماری شامل ساکنین این محلات است که از میان آنها، 201 نفر (76 نفر به ازای هر محله) به عنوان نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده اند. پس از پیمایش میدانی و تکمیل پرسشنامه ها، داده ها در نرم افزار SPSS وارد شده و با مدل های تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره خطی مورد تحلیل قرار گرفته اند. مطابق یافته ها، 22 شاخص پایداری اجتماعی را می توان در 6 عامل «تعامل و سرمایه اجتماعی»، «کیفیت زندگی و اعتماد نهادی»، «برابری و عدالت اجتماعی»، «رضایتمندی و امنیت اجتماعی»، «سلامت اجتماعی» و «تاب آوری کالبدی» دسته بندی نمود که در مجموع، بیش از 67 درصد از واریانس پایداری اجتماعی محلات را تبیین می کنند. مدل رگرسیونی نیز نشان می دهد عوامل «تعامل و سرمایه اجتماعی»، «تاب آوری کالبدی» و «کیفیت زندگی و اعتماد نهادی» به ترتیب بیشترین تاثیر را بر رضایتمندی اهالی نسبت به محله دارند. از مقایسه وضعیت سه محله نیز چنین برمی آید که محله عاشوری بهترین وضعیت (305/1)، محله سنگی وضعیت متعادل (055/0-) و محله شکری نازل ترین وضعیت (25/1-) را به لحاظ پایداری اجتماعی داشته اند.
تحلیل ژئوپلیتیک انتقادی از منظر رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
1 - 43
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک انتقادی از رویکردهای تاثیرگذار در ژئوپلیتیک، در دهه ی ۱۹۸۰ مطرح شد. به نظر می رسد که ژئوپلیتیک انتقادی به لحاظ فلسفی، فروکاست گرایانه و از همین رو برای تبیین ژئوپلیتیکی نابسنده است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و نظری است که از روش تحلیل فلسفی(استدلال عقلانی)، و منابع کتابخانه ای استفاده می کند. هدف، تبیین و نقد بنیان های هستی شناسانه ، شناخت شناسانه و روش شناسانه ی ژئوپلیتیک انتقادی است. ابتدا تبیینی نسبتاً جامع از ژئوپلیتیک انتقادی از دید ژئوراید اتوتایل و سیمون دالبی ارائه می شود. سپس مولفه های فلسفه ی علمِ رئالیسم انتقادی روی باسکار به عنوان مبنای نظری مکمل معرفی می شوند. در نهایت بر مبنای رئالیسم انتقادی (استعلایی) به تبیین و نقد ژئوپلیتیک انتقادی پرداخته می شود. نشان داده می شود که ژئوپلیتیک انتقادی دارای یک هستی شناسیِ ایده آلیستی و ذهنیت محور، شناخت شناسی پساساختارگرایانه و روش شناسی هرمنوتیکی است. این رویکرد دارای نوعی نگاه نقادانه ی صرف(برآمده از واسازی دریدا و قدرت دانش فوکو) است بی آنکه شناخت دقیقی از موضوع مورد مطالعه اش ارائه کند
نقش گروه های همیار در توانمندسازی اقتصادی مددجویان بهزیستی
حوزههای تخصصی:
در جامعه امروزی ایران شاهد ناهنجاری ها و رفتار هایی هستیم که تأثیر به سزایی در سبک زندگی ما گذاشته و با توجه به اینکه ما در ایران دارای فرهنگ ایرانی اسلامی هستیم و در تعالیم دینی سفارش بسیاری درمورد فعالیت های گروهی و زندگی اجتماعی شده است، می توانیم با تلفیق آموزه های دینی و کارکرد فعالیت های جمعی، نسبت به آسیب زدایی از زندگی اجتماعی و از است با توجه به تعالیم مذهبی خود با توجه به اینکه در روایات آمده دست خدا در کار گروهی است، به نکاتی توجه کنیم که در تعالیم آمده برای نمونه بسیار سفارش شده کارها به صورت گروهی انجام دهیم که بسیار کم در ایران شاهد آن هستیم مخصوصا در سیستم آموزش و پرورش که بستری می باشد برای رشد و آموزش دانش آموزان و تربیت آنها برای زندگی اجتماعی آنها در آینده از این جهت لازم می باشد که مبحث گروه های همیار را به دقت بررسی کنیم. با توجه به کاربرد آن در سیستم آموزشی، این نوع آموزش را به کار ببریم چرا که در صورت آموزش ندادن این مسأله ممکن است شاهد این باشیم که افراد توانایی کار کردن به صورت گروهی نداشته باشند. در اکثر کشورها، سرپرستی و اداره امور اقتصادی خانواده بر عهده مرد می باشد و چنانچه به هر دلیلی مرد نتواند از نظر اقتصادی در خانواده حضور فعال داشته باشد، این وظیفه را زن تقبل نموده و علاوه بر نقش مادری، اداره زندگی را نیز برعهده می گیرد. این در حالیست که سرپرستی زن در خانواده، وظایف متعددی را به دوش او می گذارد که در برخی موارد تحمل آن بسیار سخت و طاقت فرسا می شود.
بررسی تغییرات اقلیمی شهر کرمانشاه با استفاده از روش های ضریب خشکی دومارتن، منحنی آمبروترمیک و اقلیم نمای آمبرژه در بازه ی 1370 تا 1399
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
173 - 185
حوزههای تخصصی:
اقلیم، شرایط پیچیده و خلاصه ای از وضع جوی منطقه ای است که به طور مشخصی در ارتباط با عرض جغرافیایی و سایر عوامل جغرافیایی است تغییر اقلیم یکی از معضلات کنونی جامعه بشری است و تهدید و بلایی برای سیاره زمین به شمار می آید. از این رو در پژوهش بررسی روند تغییرات بارندگی و دمای کرمانشاه در بازه ی زمانی 30 ساله (1370 تا 1399) از سازمان هواشناسی کشور با استفاده از روش های طبقه بندی اقلیمی دومارتن، آمبروترمیک و آمبرژه انجام گرفته است. داده های هواشناسی به بازه های 10 ساله و یک بازه ی 30 ساله تفکیک شدند. نتایج نشان داد که متوسط بارندگی کرمانشاه در بلند مدت و در طول سه دهه تغیرات فروانی داشته و بیشتر متوسط بارندگی ها کمتر از میزان استاندارد بوده اما در بعضی سال ها بارندگی بیشتر از میزان استاندارد است همچنین متوسط دما در طول این سه دهه روند افزابشی را نشان می دهد که نشان از افزایش دما کرمانشاه همزمان با تغییرات اقلیمی و افزایش دمای در زمین است. بررسی تغییرات اقلیمی با روش دومارتن در طول سه دهه تغییرات چندانی نشان نمی دهد و کرمانشاه در اقلیم نیمه خشک قرار دارد در مورد آمبرژه نیز اقلیم نیمه خشک سرد بدست آمد که در بازه زمانی مورد نظر بدون تغییر بود اما در مورد نمودار آمبروترمیک در دهه 70 شمسی (1370-1379) خرداد تا مهر دما بر بارش افزونی دارد اما در دو دهه 80 شمسی (1380-1389) و 90 شمسی (1390-1399) شمسی ماه خشک سال از اردیبهشت شروع و به مهر ختم می شود. که ناشی از تأثیر افزایش دما بر اقلیم کرمانشاه است.
ارزیابی قابلیت های گردشگری و نقش آن در توسعه شهری با تأکید بر برنامه ریزی راهبردی (نمونه موردی: شهر کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گردشگری موتور محرک توسعه اقتصادی و یکی از عوامل کاهش فقر در مناطق شهری وروستایی محسوب می شود و اثرات منفی و مثبتی در مقاصد گردشگران داشته است. در این راستا برنامه ریزی راهبردی می تواند به عنوان پاسخی به مشکلات پیش آمده به علت عدم برنامه ریزی صحیح در گردشگری نیز مطرح گردد. در هسته گردشگری مانند همه فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد و از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل استراتژیک qspm می باشد. در مقاله حاضر، سعی شده تا ضمن شناخت و معرفی برخی از جاذبه های گردشگری شهر کرمان و نقش آن در توسعه شهر، به ارائه راهبرد و راهکارهای فراروی صنعت توریسم شهر کرمان نیز پرداخته شده است. این تحقیق از لحاظ روش از نوع تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد و بررسی سنجه ها و شاخص های مورد نظر در قالب گردشگری شهر کرمان، با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای، پرسش نامه (از دیدگاه 50 نفر از مسئولان و گردشگران) انجام شده است. سپس داده ها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی qspm مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحلیل نهایی ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی بیانگر است که با توجه به میانگین امتیازات نهایی به دست آمده برای عوامل داخلی با امتیاز برابر با 2.713 و برای عوامل خارجی با امتیاز برابر با 2.98 است، راهبرد استراتژیک مورد مطالعه، راهبرد رسوخ در بازار و راهبرد توسعه محصول می باشد. در نهایت اینکه بر اساس ارزیابی میانگین نمرات استراتژی های رقابتی در ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، راهبرد توجه بر توسعه گردشگری فرهنگی، طبیعی و بومگردی به دلیل وجود مزیت های نسبی برای توسعه این نوع گردشگری به عنوان مهم ترین استراتژی برای پایداری توسعه گردشگری شهر کرمان به منظور توسعه پایدار گردشگری شهری در شهر پیشنهاد می گردد.
تحلیل اثربخشی سازه های تطبیق با تغییر اقلیم بر مدیریت پایدار آب در بخش فضای سبز تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
140 - 156
حوزههای تخصصی:
فضای سبز به عنوان یکی از ارکان مهم در برنامه ریزی و مدیریت شهری، اثرات قابل توجهی در کنترل و بهبود تغییر اقلیم شهرها دارا می باشد و به عنوان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان آب در شهرها محسوب می شود. لذا بکارگیری سازه های تطبیق با تغییر اقلیم در فضای سبز، در پایداری محیط شهری به ویژه مدیریت پایدار آب مؤثر خواهد بود. این پژوهش از نظر جهت گیری کاربردی، از لحاظ هدف، آزمون فرضیه و از نظر راهبرد، پیمایشی است. در پژوهش حاضر، جامعه آماری این تحقیق، کلیه کارشناسان فضای سبز شهر تهران بودند که تعداد کل آنان 1080 نفر بود و از این تعداد، 268 نفر به عنوان نمونه از طریق فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای پاسخ به سؤالات تحقیق و بررسی اهداف تحقیق، پرسشنامه ای به عنوان ابزار اصلی تحقیق طراحی شد. برای تایید روایی ابزار اندازه گیری از سه نوع روایی ارزیابی تحت عنوان روایی محتوی، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد که نتایج تحقیق نشان داد پرسشنامه از روایی مناسبی برخوردار است. همچنین، جهت تعیین پایایی پرسشنامه از دو معیار (ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی مرکب) بر طبق نظر فورنل و لارکر (1981) استفاده شد که در این پژوهش تمامی متغیرها از پایایی مناسبی برخوردار بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) به کمک نرم افزار Smart PLS3 صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده ی آن است که سازه های باغبانی تطبیق با تغییر اقلیم با ضریب مسیر 447/0 تأثیر مثبت و معناداری بر بهینه سازی مصرف آب دارند، همچنین سازه های آموزشی تطبیق با تغییر اقلیم با ضریب مسیر 287/0 و سازه های اقتصادی تطبیق با تغییر اقلیم با ضریب مسیر 157/0بر بهینه سازی مصرف آب تأثیر مثبت و معناداری دارند، در حالی که سازه های سیاستگذاری تطبیق با تغییر اقلیم تاثیر معناداری بر بهینه سازی مصرف آب ندارد.
تهیه نقشه اراضی کشاورزی با استفاده از تلفیق روش های قطعه بندی و طبقه بندی در گوگل ارث انجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیه نقشه اراضی کشاورزی یکی از لایه های اطلاعاتی مورد نیاز در مدیریت این زمین ها محسوب می شود. چنین نقشه هایی امکان پایش مستمر زمین های کشاورزی را در طول دوره کشت، فراهم می کنند. در این مطالعه، راهکاری به منظور تولید نقشه اراضی کشاورزی شهرستان شهرکرد، در دو کلاس زراعی و غیرزراعی، با استفاده از سری زمانی شاخص های مستخرج از تصاویر سنتینل 2 داده شده است. ازآن جا که استفاده از منابع داده حجیم یکی از موانع بهبود روش های مبتنی بر سری زمانی تصاویر ماهواره ای به شمار می رود، در این پژوهش از بستر پردازشی گوگل ارث انجین استفاده شده است. روش مطرح شده برمبنای تلفیق نتایج طبقه بندی نظارت شده پیکسل مبنا با نتایج قطعه بندی عمل می کند؛ به نحوی که ابتدا داده های آموزشی طبقه بندی نظارت شده، طی یک فرایند پالایشی سخت گیرانه، بدون نیاز به عملیات میدانی فراهم می شوند. سپس با محاسبه تفکیک پذیری دو کلاس هدف در سری زمانی هر شاخص، شاخص های بهینه انتخاب می شود. در نهایت، با تلفیق نتایج روش های قطعه بندی و طبقه بندی براساس آرای به دست آمده از نتایج طبقه بندی، به هر قطعه تصویری کلاس زراعی یا غیرزراعی نسبت داده می شود. این اقدام، علاوه بر دخالت دادن اطلاعات مکانی اعم از لبه ها و مجاورت های مکانی، توانسته است نویز و نتایج متخلخل طبقه بندی پیکسل مبنا را بهبود بخشد و دقت کلی نقشه نهایی را از 7/90 به 05/96 افزایش دهد. همچنین دقت کاربر دو کلاس زراعی و غیرزراعی به ترتیب 27/3 و 97/7% بهبود را نشان می دهند.
بررسی رابطه دمای سطح زمین با پوشش گیاهی و رطوبت سطحی در کاربری های اراضی منطقه زهک دشت سیستان با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین یکی از پارامترهای مؤثر و مهم در فرایندهای فیزیک سطح زمین در تمامی مقیاس ها، از محلی تا جهانی، محسوب می شود. در این مطالعه، رابطه بین دمای سطح زمین با پوشش گیاهی و رطوبت سطحی خاک، در کاربری های اراضی منطقه زهک دشت سیستان، بررسی شد. بدین منظور تصاویر ماهواره ای لندست TM (1987)، TM (2001) و OLI(2018) به کار رفت. پس از مراحل پیش پردازش و پردازش تصاویر، نقشه های کاربری اراضی براساس روش طبقه بندی نظارت شده و از طریق الگوریتم حداکثر احتمال در دوره سی ساله استخراج شد. همچنین دمای سطح زمین با روش پنجره مجزا به دست آمد و ارتباط بین آن با پوشش گیاهی و رطوبت خاک، با روش آماری، ارزیابی شد. طبق نتایج، دقت طبقه بندی به روش حداکثر احتمال با بررسی از طریق داده های حقایق زمینی، تصاویر TM و OLI، برحسب ضریب آماری کاپا، به ترتیب 89/0، 95/0 و 84/0 و براساس صحت کلی 8/91، 45/96 و 89/87% به دست آمد. طی سال های 1987، 2001 و 2018 میانگین شاخص های دمای سطح زمین 13/38، 73/45 و 14/41 درجه سانتی گراد، شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی 11/0-، 13/0- و 16/0- و شاخص تفاضلی نرمال شده رطوبت 64/0، 63/0 و 58/0 برآورد شد. ارتباط دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی فاقد همبستگی بود. همبستگی بین دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده رطوبت نیز معکوس و منفی شد. بر اثر عوامل پدیدآورنده خشکسالی هیدرولوژیکی و شرایط اقلیمی ناشی از کاهش بارندگی، افزایش دمای هوا و وزش طوفان های گردوغبار، زادآوری و رشد گیاهان کاهش یافته است؛ بنابراین، به دنبال فقدان پوشش گیاهی مناسب، پوشش گیاهی در کاهش دمای سطح زمین منطقه مورد مطالعه تأثیری ندارد.
بررسی مقایسه ای بهترین روش برآورد بارش حداکثر سالانه در ایستگاه های منتخب رودخانه هراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
163 - 183
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهداف پژوهش حاضر پس از بررسی آمار و اطلاعات بارش های حوزه آبخیز هراز و با توجه به کمبود آمار طولانی مدت در منطقه موردمطالعه، درنهایت 3 ایستگاه پنجاب- هراز، کرسنگ- هراز و محمودآباد- هراز در بخش های مختلف این رودخانه از کوهستانی تا جلگه ای در دوره مشترک آماری 44 ساله از سال آبی 48-1347 تا 91-1390 انتخاب شدند. پس از تجزیه وتحلیل تغییرات بارش های سالیانه ایستگاه های انتخ اب شده نتایج آزمون حداقل مربعات به روش گشتاورهای معمولی و بیشینه درستنمائی برای مقایسه با روش گشتاورهای خطی استخراج شدند. مجموع مربعات باقیمانده در روش گشتاورهای خطی نیز با برنامه کامپیوتری نوشته شده برای توزیع های موردپژوهش، محاسبه گردیدند. با توجه به نتایج این پژوهش و با استفاده از روش نمره دهی و رتبه بندی مشخص می شود در ایستگاه پنجاب- هراز روش بیشینه درستنمائی دارای کمترین مجموع مربعات خطا، یعنی مجموع نمره 6 دارای بهترین برازش با داده های بارش سالیانه بوده است و روش گشتاورهای معمولی و خطی با دارا بودن نمره کل 15 به صورت مساوی در رتبه های بعدی قرار دارند. در ایستگاه کرسنگ- هراز روش بیشینه درستنمائی دارای مجموع نمره 10 و بهترین برازش با داده های بارش سالانه بوده است و پس ازآن به ترتیب روش گشتاور معمولی با مجموع نمره 14 و روش گشتاور خطی با مجموع نمره 15 قرار دارند. در ایستگاه محمودآباد هم روش بیشینه درستنمائی با به دست آوردن مجموع نمره 3 بهترین روش منتخب در این ایستگاه بوده است و پس ازآن روش گشتاور معمولی و روش گشتاور خطی به ترتیب با مجموع نمرات 6 و 15 قرار دارند .
سنجش توسعه پایدار اجتماعی در کلانشهرهای ایران با استفاده از تکنیک های آیداس و میرکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۹
39 - 59
حوزههای تخصصی:
دولت ها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در جهت مقابله با شهرنشینی شتابان سیاست هایی را اتخاذ کرده اند، یکی از این استراتژی ها بحث پایداری اجتماعی است. طرح ها و برنامه های مختلف توسعه بایستی به پایداری محیط زیست، پایداری اقتصادی و نهایتاً پایداری اجتماعی منتهی شود. تمرکز پروژه ها بر اهداف اقتصادی و اهداف زیست محیطی ممکن است به پایداری در این دو بخش منتهی شود؛ ولی توسعه زمانی پایدار است که همه جانبه و یکپارچه باشد. لازم است پروژه های مختلف توسعه به پایداری اجتماعی منجر شود. از مهمترین مؤلفه های پایداری اجتماعی افزایش کیفیت زندگی و نیل به عدالت اجتماعی است. در پژوهش حاضر سعی شده که با استفاده از تکنیک آیداس به سنجش و ارزیابی شاخص های توسعه پایدار اجتماعی در کلانشهرهای ایران پرداخته شود. کلانشهرهای مورد مطالعه در این پژوهش تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز و قم بوده است. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق آمارنامه کلانشهرهای مورد مطالعه جمع آوری شده است. نتایج بکارگیری مدل آیداس نشان می دهد که میزان امتیاز نهایی برای کلانشهر تهران(0.998)، مشهد (0.189)، اصفهان (0.201)، شیراز (0.100)، تبریز (0.143) و قم (0.008) به دست آمده است. نتایج محاسبه مجموع مقادیر نهایی شکاف کل تکنیک میرکا نشان می دهد که کلانشهر تهران با کسب امتیاز (0.0049) بیشترین امتیازات شاخص های توسعه پایدار اجتماعی را داشته است. کلانشهر اصفهان با کسب امتیاز(0.1410) بعد از تهران بیشترین امتیاز را از آن خود کرده است. میزان امتیاز کلانشهرهای مشهد(0.1462)، تبریز(0.1520)، شیراز(0.1540) و قم(0.1612) بوده است. مقایسه تطبیقی تکنیک های آیداس و میرکا نتایج مشابهی را نشان می دهد و در این دو تکنیک کلانشهر تهران دارای بیشترین امتیاز و کلانشهر قم دارای کمترین امتیاز بوده است. نتایج هر دو تکنیک با توجه به فاصله امتیازی که کلانشهرهای مورد مطالعه باهم دارند از عدم تعادل و نابرابری حکایت دارد.
مکان یابی مناطق بهینه توسعه فیزیکی شهر با استفاده از مدل Fuzzy ANP (مطالعه موردی شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۹
141 - 153
حوزههای تخصصی:
جاذبه های شهری از یک سو و نبود امکانات اولیه زندگی در روستاها از سوی دیگر موجب مهاجرت های روستاهای اطراف به شهر های نزدیک می شود. شهرستان مراغه نیز به سبب داشتن روستاهایی با معیشت کشاورزی از این امر مستثنی نیست. در پژوهش حاضر تلاش شد بهترین گزینه برای توسعه فیزیکی پیشنهاد گردد. در این راستا 3 عامل اصلی انسانی، طبیعی و توپوگرافی در نظر گرفته شد. عوامل توپوگرافی شامل شیب، ارتفاع و جهت شیب، عامل طبیعی شامل فاصله از رودخانه، فاصله از گسل و زمین شناسی و عامل انسانی شامل فاصله از جاده، فاصله از نقاط روستایی و کاربری است. ابتدا وزن مربوط به معیارها و زیر معیارها با استفاده از نرم افزار سوپر دسیژن محاسبه گردیده و سپس با استفاده از نرم افزار Arc GIS نقشه ها ی مربوطه تهیه و تحلیل های لازم انجام شده است. در این پژوهش از روش Fuzzy ANP استفاده شده است. این روش نتایج را به صورت اعدادی بین صفر و یک نمایش می دهد که در آن یک به معنای نتیجه مطلوب و صفر به معنای نتیجه نامطلوب می باشد و اعداد میانی به میزان نزدیک بودن به یک و صفر میزان مطلوبیت را نشان می دهند. نتایج با توجه به سه عامل انسانی و محیطی و توپوگرافی به دست آمدند و وزن دهی معیارها نشان دهنده اهمیت بیشتر عوامل محیطی نسبت به دو عامل دیگر است. با بررسی سه نقشه مجزا برای این سه عامل قسمت مشترک دو عامل محیطی و توپوگرافی قسمت جنوب غرب شهر می باشد، ولی به دلیل محدودیت های کاربری اراضی ای که در مراغه موجود است، نقشه معیار انسانی نقاط بسیار اندکی از جنوب و شمالغرب را مناسب توسعه فیزیکی نشان داد. نتایج نهایی قسمت های غربی و شما ل غرب را با توجه به سه عامل ذکر شده و وزن این عوامل مناسب توسعه نشان داد.
ارزیابی و پهنه بندی توانمندی مناطق مستعد توسعه تفرج آبی با تلفیق AHP ،TOPSIS و GISدر منابع آبی شهرستان دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۰
133 - 155
حوزههای تخصصی:
شهرستان دورود در شرق استان لرستان می باشد که به عنوان سرزمینی سرشار از منابع طبیعی، تاریخی و فرهنگی از یک سو و دارا بودن آب و هوای چهار فصل، رودخانه های پرآب و چشمه های جاری، کوهستان های برف گیر و نظایر آن جزء یکی از مهمترین مناطق جاذب گردشگر در استان لرستان شناخته شده است. این موقعیت ممتاز در گردشگری می تواند بسترهای لازم را برای سرمایه گذاری و جذب گردشگر، ایجاد اشتغال و درآمد و ارتقا رفاه اجتماعی فراهم نماید. در این پژوهش با استفاده از ارزیابی چند معیاره، پهنه های مناسب برای تفرج آبی در منابع آبی ساکن و خروشان در شهرستان دورود شناسایی شدند. معیارهای محیط زیستی تأثیرگذار در پهنه بندی گردشگری آبی در 5 گروه معیار شامل معیار های فیزیکی، اکولوژیکی، زیرساختی- کالبدی، ایمنی و اقتصادی- اجتماعی و 27 زیرمعیار برای تفرج آبی در منابع آبی ساکن و 26 زیرمعیار برای تفرج آبی در منابع آبی خروشان تدوین شدند و براساس مدل ارزیابی چند معیاره، پهنه های مناسب گردشگری تعیین گردید. در نهایت با استفاده از مدل TOPSIS پهنه های مناسب برای گردشگری اولویت بندی گردیدند. نتایج حاصل از مدل تاپسیس نشان داد که پهنه های سد مروک، سراب و آب بندان ماهی همیانه، آب بندان حشمت آباد 2 به ترتیب دارای بالاترین اولویت پهنه ها برای تفرج آبی در منابع آبی ساکن شناخته شدند. همچنین بالاترین اولویت برای تفرج آبی در منابع آبی خروشان مربوط به پهنه های رودخانه سزار، گهر رود 1 و گهر رود 2 می باشد. نتایج حاصل از روش مقایسات زوجی نشان می دهد که 69/8 درصد از مساحت کل منطقه برای تفرج آبی متمرکز در منابع آبی ساکن، 16/7 درصد برای تفرج آبی گسترده در منابع آبی خروشان، توان بالا داردوشهرستان دورود با توجه به منابع آبی فراوان، قابلیت و ظرفیت بالایی در زمینه تفرج های آبی دارد.
The policies of Russian Regionalism and the Eurasian Economic Union(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
177 - 201
حوزههای تخصصی:
Regionalism and regional integration are among the central doctrines of states to strengthen and develop themselves in the new age. After the collapse of the Soviet Union and the power vacuum, Russia sought to rebuild the regional order and reshape the regional geopolitical system in Eurasia. From the beginning of the Vladimir Putin era (1999), Eurasianisism became the focus of Russian foreign policy. The most crucial strategy of Russian Eurasianism became Eurasian Regionalism. After several stages of the regionalism process (Eurasian Economic Community, Single Economic Market, Customs Union), Russia finally succeeded in establishing the Eurasian Economic Union (EAEU) consisting of Russia, Kazakhstan, Belarus, Armenia, and Kyrgyzstan in early 2015. The EAEU is the most developed institution of regional economic integration among post-Soviet states. The objective of this study is to evaluate Russia’s regionalism policies and explain Russia’s intentions to establish the EAEU in the new era. The research results show that the first priority of Moscow from the establishing of the Eurasian Economic Union is security, political and geopolitical issues. Otherwise, economically, this Union does not have a significant achievement for Russia. The member states of This Union are not an appropriate economic complement to each other.
اولویت بندی استراتژی های ارتقادهندۀ معیشت محلی با رویکرد بهره برداری پایدار از منابع طبیعی مبتنی بر مدل SWOT-ANP در روستای باقر آباد کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی درجهت بهبود وضعیت معیشتی و درآمد و اقتصاد خانوارهای روستایی به عنوان یک اصل مهم و اثرگذار در تحقق اهداف توسعه پایدار است. در این تحقیق راهبردهای ارتقای معیشت خانوارهای روستایی با تکیه بر بهره برداری پایدار از منابع طبیعی به روش پیمایشی، مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنان محلی باقر آباد و کارشناسان خبره در امور روستایی بوده که 255 نفر از روستائیان و 42 نفر از کارشناسان به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و به منظور تحلیل داده ها و راهبردهای مناسب، از مدل SWOT استفاده شد به منظور اولویت بندی مهم ترین عوامل اثرگذار در بهبود معیشت منطقه از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در این مطالعه بهره گرفته شد. وجود تهدیدهای محیطی و مرتبط با معیشت روستایی، مانند خشکسالی و سیل از نظر روستائیان و کارشناسان به ترتیب با اوزان نسبی 11/91 و 80 مهم ترین تهدید و برخورداری از نیروی انسانی مستعد تحصیل کرده، مهم ترین فرصت ارتقای معیشت روستا با اوزان نسبی 78/81 و 11/87 به ترتیب از دیدگاه کارشناسان و ساکنان روستا است. استراتژی ارتقای معیشت، استراتژی تدافعی است که براساس آموزش و ترویج شیوه های بهره برداری بهینه اراضی طبیعی و منابع آبی منطقه، تکنولوژی های نوین کشاورزی، دامداری و باغداری، اصلاح و بهسازی امکانات زیربنایی روستا و تکیه بر پتانسیل های اکوتوریسمی و صنایع دستی برنامه ریزی شده است. نتایج بررسی شبکه ای عوامل نشان داد که عوامل انسانی-آموزشی، اقلیمی-جغرافیایی، اقتصادی-مالی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را در ارتقای معیشت روستایی منطقه مورد مطالعه خواهند داشت. این مطالعه استفاده از روش ترکیبی SWOT- ANP را به عنوان روشی برای شناخت محورهای مهم اجتماعی-اقتصادی-اکولوژیک، همگام با تعیین استراتژی اصلی ارتقادهنده مناطق روستایی در قالب سرمایه های اصلی با بیشترین پایداری و سازگاری، توصیه می کند.