فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر سه هدف دنبال می شود: بررسی چگونگی توزیع فضایی سلامت اجتماعی بانوان مشهد ؛ ارزیابی خودهمبستگی فضایی آن با فضاهای سبز شهری ؛ و تعیین عوامل اثرگذار بر حضور بانوان در فضاهای سبز شهری در ابعاد فردی و محیطی. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی - تبیینی است. در مرحل ه کمی، برای سنجش سلامت اجتماعی از پرسش نامه کییز استفاده شد و 670 پرسش نامه در سطح نواحی شهر مشهد تکمیل شد. در مرحله کیفی ، برای تعیین عوامل محیطی اثرگذار، 17 مصاحب ه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. نتایج نشان داد براساس ضریب موران (ضریب 18/0)، توزیع فضایی سلامت اجتماعی خوشه ای است. خودهمبستگی فضایی سلامت اجتماعی و فضای سبز شهری با آزمون موران دومتغیره ارزیابی شد و چهار نوع خوشه در سطح مشهد تشکیل شد. در خوشه High-Low ارتباط فضایی معکوس بود. بنابراین، برای شناسایی عوامل اثرگذار بر حضور بانوان در فضاهای سبز شهری، پارک میرزاکوچک خان از این خوشه انتخاب و شعاع عملکرد آن (999 متر) مشخص شد و ساکنان این محدوده مدنظر قرار گرفتند. برای تعیین عوامل فردی از آزمون رگرسیون ترتیبی استفاده شد. نتایج نشان داد در میان متغیرهای فردی تحصیلات پایین تر و درآمد بالاتر در سطح خطای کوچک تر از 05 / 0 معنی دارند و جهت رابطه آن ها مثبت است . در حوزه عوامل محیطی نیز عوامل اثرگذار در سه بعد کالبدی - فضایی، زیباشناختی ، و ادراکی- احساسی بررسی شد. بر اساس نتایج، پیشنهادهای لازم برای ارتقای حضور بانوان در فضاهای سبز شهری و در نتیجه بهبود سلامت اجتماعی آن ها ارائه شد.
تحلیل پراکنش کاربری اراضی با تاکید بر عدالت اجتماعی در مناطق 1 و 4 شهر رشت با مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح کاربری اراضی شهری یکی از موارد مهم برای دستیابی به اهداف کلان اجتماعی، اقتصادی و کالبدی است که نه تنها آثار بسیاری بر سرمایه گذاریها و تصمیم گیریهای عمومی می گذارد، بلکه نقش مهمی در میزان رشد شهری و کیفیت محیط کالبدی شهر دارد. هدف نهایی تحلیل مکانی و فضایی کاربری اراضی، ایجاد نوعی تعادل اکولوژیک و عدالت اجتماعی در روند توسعه و عمران شهری است و می باید به اهداف کیفی انسانی مثل ادراک زیبایی، احساس هویت فضایی و احساس تعلق به محیط پاسخ گوید. هدف پژوهش، تحلیل کمی و کیفی کاربری اراضی شهری با تاکید بر عدالت اجتماعی در مناطق یک و چهار شهر رشت می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی- توصیفی است. جهت ارزیابی کمی کاربری ها به مقایسه سرانه کاربری ها در وضع موجود و مقایسه این سرانه ها با سرانه استاندارد پرداخته شده، ارزیابی کیفی کاربری ها از لحاظ تحلیل شاخص عدالت اجتماعی انجام گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی، مقایسه میانگین شاخص ها و زیرشاخص ها و روش AHP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد اکثر کاربری ها در سطح مناطق یک و چهار رشت، پراکنش فضایی مناسبی ندارند و تحلیل کاربری ها نشان از آشفتگی کمی و کیفی کاربری های مناطق یک و چهار رشت دارد. در پایان، راهکارهای مناسب جهت رسیدن به هدف اصلی برنامه ریزی شهری که تأمین رفاه مردم از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالم تر، مؤثرتر ودلپذیرتر است، بیان می شود.
سنجش تاثیر مولفه های بازآفرینی فرهنگ مبنا بر توسعه پایدار گردشگری در بافت فرسوده تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود بافتهای فرسوده سبب شده است که بازآفرینی شهری جزء مهمترین دغدغه های برنامه ریزان کشورمان باشد. این مسئله وقتی در بافت تاریخی رخ میدهد ابعاد جدی تری به خود می گیرد چرا که با روند رو به افزایش فرسودگی هویت تاریخی و فرهنگی یک شهر به خطر می افتد. بافت تاریخی شهرها مهمترین بستر کالبدی-فضایی ارزشهای فرهنگی محسوب میشود.رویکرد منتخب پژوهش بازآفرینی فرهنگ محور می باشد. هدف از انجام پژوهش سنجش تاثیر بازآفرینی فرهنگ مبنا (متغیر مستقل) بر توسعه پایدار گردشگری (متغیر وابسته) و ارزیابی وضعیت شاخص های هر یک از دو مفهوم در محدوده مورد مطالعه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (0.935) به دست آمده است. برای تحلیل داده ها رگرسیون چند متغیره آماری تی تک نمونه با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین بازآفرینی فرهنگ مبنا و توسعه پایدار گردشگری همبستگی قوی و رابطه مستقیم وجود دارد و این دو شاخص بر یکدیگر تأثیر گذارند. همچنین نتایج نشان داد که متغیر مستقل بیشترین همبستگی را به ترتیب با شاخص امکانات خدماتی و رفاهی، زیست محیطی، اجتماعی، مدیریت شهری، فرهنگی، تکنولوژی و کالبدی دارد. نتایج آن بیانگر این بود که شاخص اقتصادی در مفهوم توسعه پایدار گردشگری در وضعیت نامطلوب در ارزیابی وضعیت شاخص های مفهوم بازآفرینی شاخص عملکرد در وضع نامطلوب نسبت به سایر شاخص ها قرار دارد.
طراحی الگوی مثبت گرایی در رفتار سازمانی کارکنان سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی مثبت گرایی در رفتار سازمانی کارکنان سازمان های ورزشی بود. روش این پژوهش ترکیبی و طرح آن از نوع همسوسازی و اکتشافی بود. در بخش کیفی این تحقیق از روش نظریه داده بنیاد رهیافت اشتراوس و کوربین و در بخش کمی از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی صاحب نظران و مطلعین سازمان های ورزشی بودند. در این بخش نمونه گیری با روش حداکثر تنوع انجام شد و مجموع افراد مشارکت کننده 15 نفر بودند. جامعه آماری این تحقیق در بخش کمی تمامی کارکنان ادارات ورزش و جوانان مناطق جنوب و جنوب شرق کشور به تعداد 638 نفر بودند. تعداد حجم نمونه در این تحقیق مبتنی بر تعداد پارامترهای شناسایی شده در بخش کیفی تحقیق برآورد شد (برای هر پارامتر شناسایی شده 5 نمونه در نظر گرفته شد). در نتیجه حجم نمونه برابر با 459 نفر بود که با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. همچنین در بخش کیفی جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شد. جهت بررسی کیفیت و اعتباربخشی به نتایج کیفی در تحقیق حاضر از معیارهای ارزشیابی لینکلن و گابا (1985) شامل معیارهای اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد و جهت روایی و پایایی ابزار بخش کمی از روش های روایی محتوا، روایی همگرا، روایی واگرا و آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. یافته ها نشان داد پدیده محوری در این تحقیق ترکیبی از مقوله های فرعی خودکارمدی، تاب آوری، خوش بینی واقع بینانه و امیدواری است.
پیامد بحران تاب آوری اکولوژیک و پدیده فرسایش دلبستگی مکانی نمونه پژوهی: جمعیت جوان 15 تا 19 ساله شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
زابل به مثابه گره فضائی ناحیه سیستان، با دو پدیده خشکسالی و گردوغبار مواجه است. که سبب بحران تاب آوری اکولوژیک گردیده و رضایت از زندگی را به شدت کاهش داده است. چرا که رابطه انسان و محیط از تعادل، تحمل پذیری و سازگاری، خارج و پدیده «فرسایش دلبستگی مکانی» رخنمون یافته است. این پژوهش، کاربردی، توصیفی-تحلیلی، پیمایشی با نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای است. جامعه هدف، جوانان 15 تا 19ساله زابل (با حجم نمونه432 واحد) می باشد. از مدلهای کولموگروف- اسمیرنوف، تست نشانه، کروسکال والیس، اسپیرمن، فی، جدول متقاطع، Vکرامرز و U من ویتنی بهره گیری شده است. زابل برپایه تحلیل آمار 40 ساله(2005-1966)، با «حداکثر میانگین سرعت باد، معادل 56/5 متردرثانیه » و داشتن 68درصد روزهای با گردوغبار بالای حداستاندارد در سال 1390، همچنین داشتن رتبه اول در شدت طوفان (معادل 107 روز در وضعیت خیلی خطرناک) و تبدیل عرصه 450 هزار هکتاری بستر هامون به کانون تولید گرد و غبار و افزایش مراجعات، بستری و مرگ و میر ناشی از بیماری تنفسی با بحران تاب آوری اکولوژیک مواجه است. طبق یافته ها، 64درصد جوانان مورد مطالعه، وضعیت گردوغبار 22 سال گذشته را «بد تا وحشتناک» می دانند. همچنین 62درصد زنان و 43درصد مردان آسایش و کیفیت زندگی شان را «بد تا وحشتناک» می دانند. وانگهی 68 درصد پاسخگویان گفته اند رضایت فرزندان خانواده از اقامت در زابل، «کم تا هیچ» می باشد. 44درصد پاسخگویان هیچ امیدی به آینده هیرمند و هامون ندارند. معنی داری این یافته ها با خطای ۰/۰۰۰ تایید شدند. بحران تاب آوری اکولوژیک، سبب رخنمون یافتن«پدیده فرسایش دلبستگی مکانی» و پیامدهای خسارت بار اجتماعی - روانشناختی گردیده است. کاهش احساس مثبت به مکان، عدم ارتب اط نزدی ک و عدم تمایل به سرمایه گذاری، بی تردید سبب کاهش انگیزه، کاهش مسئولیت پذیری برای ارتقای وضعیت شهر و ناحیه، کاهش آمادگی برای مشارکت، نبود نظارت و به ویژه کاهش فداکاری برای توسعه محله، شهر و ناحیه می شود.
تحلیل چیدمان شرایط جغرافیایی با هدف کاهش آلودگی هوا، نمونه پژوهش: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
133 - 146
حوزههای تخصصی:
شهر تهران یکی از آلوده ترین شهرهای دنیا محسوب می شود. براساس آمارهای سازمان محیط زیست طی سه ماه از 15 سال مطالعه شده، درمجموع 48 روز آلودگی هوا از آستانه مجاز (150 AQI) می گذرد. این روزها مقارن با زمانی است که وارونگی هوای تهران به بیشترین ماندگاری خود می رسد. آنچه باعث می شود آلودگی هوا در تهران از آستانه مجاز بگذرد، زمان ماندگاری وارونگی هوا در تهران است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، شناخت چیدمان نگاره های اقلیمی در حالت وارونگی و امکان سنجی تحریک سلول های بسته فشاری یا دمایی به منظور کاهش آلودگی هوای شهر تهران است. برای رسیدن به این هدف، ترازهای دارای سلول های بسته دمایی و فشاری بررسی شدند و ترازی انتخاب شد که این سلول ها در آن بیشترین تفاوت تعدادی را دارند؛ درنهایت با مطالعه شرایط جغرافیایی، توپوگرافی و سلول های انتخاب شده، شرایط مناسب برای پیدایش آشفتگی هوایی به منظور کاهش آلودگی هوا بررسی شد. بدین منظور از نرم افزارهای Arc GIS، Surfer و Voxler استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش برمبنای داده های فشار و دمای تهران در طول 15 سال آماری (2003- 2017) نشان می دهد بالاترین حد ارتفاعی اینورژن تهران در روزهای آلوده از 1800 متر نمی گذرد. فقط در شش روز از روزهایی که آلودگی از آستانه مجاز تهران می گذرد، سلول های بسته دمایی و فشاری با بیشترین جاذبه نیوتونی تشکیل می شود. براساس نتایج به دست آمده و بررسی شرایط توپوگرافی و همچنین تطبیق سلول ها با این شرایط به نظر می رسد در محدوده مطالعه شده از جنبه نظری امکان ایجاد مصنوعی آشفتگی هوا در تهران برای کنترل میزان آلودگی وجود دارد.
بررسی سیاست های ایجاد پیاده راه در افزایش کیفیت سکونت شهروندان (نمونه موردی: پیاده راه بوعلی شهر همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ورود اتومبیل به داخل شهرها آسایش بیشتر برای بشریت ایجاد شد و این امر باعث ایجاد تغییرات بسیاری در زندگی روزمره انسان ها گشت. ساختار کلی شهر ها تغییر کرد و خیابان کشی ها فضا های پیاده را کم رنگ تر کرد و این امر به خودی خود باعث تغییرات زیادی در محل سکونت ، کیفیت فضای سکونت در ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی و غیره به وجود آورده است. اما با گذشت با درگیر شدن تمام جنبه های زندگی به ابزارات صنعتی نیاز به انسان محور شدن شهرها احساس گشت و یکی از ابعاد این رویکرد ایجاد خیابان های مخصوص پیاده در مرکز شهر است این ویژگی، جنبه های همچون اتصال، خوانایی، ایمنی و امنیت و دسترسی به خدمات موردنیاز افراد پیاده را در برمی گیرد اما قبل از تبدیل شدن این معابر به پیاده راه برای ساکنان باید فکر چاره اندیشیده شود تا طرح مورد نظر دارای کیفیت خوب و قابل قبولی برای شهروندان گردد.پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و ترکیبی با بررسی نمونه موردی است. برای گردآوری داده های پژوهش و سنجش نظر کاربران از روش میدانی، مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه و پیمایش میدانی استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار , spss استفاده شده است. طبق نتایج بدست آمده مشخص گردید که پیاده راه بوعلی با بسیاری از معیار ها و شاخص های پیاده راه سازی مطابقت دارد اما یک سری مسائل و مشکلات وجود که با دارا بودن پتاسیل این پیاده راه در جهت ارتقا کیفیت سکونت قابل حل و پیگیری آن ها می تواند نقش اساسی ایفا کند. اهدافی که پژوهش مورد نظر دنبال می کند، بهبود دسترسی ها، توسعه پارکینگ عمومی ،نور پردازی ، احیای بافت فرسوده، مبلمان شهری ، نمای یک دست تعامل فرهنگی، امنیت، رفاه اجتماعی، افزایش گردشگری رونق فروش صنایع دستی، افزایش اعتبار محل، بهبود معیشت افراد منطقه ،کاهش آلودی صوتی، کاهش آلایندگی، افزایش فضای سبز می باشد.
بررسی تاثیر نشانههای شهری بر مسیریابی کودکان، نمونه مورد مطالعه: محله سجاد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
87 - 98
حوزههای تخصصی:
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیط های فضایی است. این موضوع در خصوص کودکان که معمولاً استقلال و تجربه کافی در جابه جایی در محیط های شهری را ندارند، بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر نشانه های شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی که در بازه سنی 12-8 سال هستند، انجام گردیده است. در تحلیل داده ها به منظور ارزیابی تأثیر نقش نشانه ها در مسیریابی کودکان پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات حاصل با روش تحلیل عاملی تأییدی و با استفاده از نرم افزار Amos مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین برای تحلیل داده های کیفی به بررسی نقاشی های کودکان پرداخته شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت در گروه های سنی کودکان باعث تفاوت در میزان تأثیرگذاری نشانه ها در مسیریابی کودکان می گردد. همچنین عناصر کالبدی و نشانه ها در فضاهای شهری در مسیریابی کودکان در محدوده مطالعاتی پژوهش بسیار تأثیرگذارند. ازجمله ویژگی های اشاره شده کودکان هشت ساله در فرآیند مسیریابی می توان به فضای سبز و فرم ابنیه اشاره نمود. کودکان 9-10 ساله به فرم کالبدی و تمایز ساختمان ها در فرآیند مسیریابی توجه دارند. کودکان 10-12 ساله به ساختمان هایی اشاره دارند که در آنها تنوع رنگی بیشتر و ساختمان هایی که فرم معماری متمایزتری نسبت به سایر ساختمان ها دارند. کودکان 10-12 ساله از معابر و ساختمان های شاخص در مسیریابی استفاده می نمایند. بررسی های صورت گرفته تأثیر کالبد متمایز در رفتار مسیریابی کودکان را نشان می دهد.
ارزیابی بازنمایی فضاهای شهری در آثار منتخب سینمای ایران با تمرکز بر فضاهای عمومی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
17 - 30
حوزههای تخصصی:
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کم توجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسان مدار و مکان مند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهره گیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسان مدار، این پژوهش اهداف 1_ بررسی ابعاد مختلف آثار منتخب سینمای داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357، 2_استخراج معیارهای خلق فضای شهری در آثار سینمای داستانی و 3_ پیشنهاد بازنمایی تصویر فضای انسان مدارتر شهری در سینمای ایران را دنبال می کند. چارچوب نظری پژوهش براساس روش اسنادی گردآوری شده و معیارهای نهایی مورد استفاده در تحلیل فیلم به ترتیب پنج مورد شامل دیدگاه فیلم ساز، کیفیت های پرداخت شده فضای شهری در فیلم، تنوع در استفاده از فضاهای شهر، نحوه پرداخت مکان، انواع فضاهای شهری و نوع پرسوناژ است. در انتخاب فیلم ها از روش دلفی، مصاحبه با اصحاب سینما و اساتید دانشگاه کمک گرفته شد و بر این اساس 53 فیلم داخلی منتخب در سینمای داستانی پس از انقلاب اسلامی، گزینش شد. در تحلیل فیلم ها از دو روش تحلیل محتوا براساس موضوع و فاعل بازنمایی و روش تحلیل محتوای ساخت گرایانه براساس نشانه شناسی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سینمای ایران به فضای شهری اجازه حضور نداده است. بنابراین لازم است، حرکت از سینما به شهر آغاز شود تا هم سینما با مردم ارتباط بیشتری برقرار کند و هم به شهر و فضاهای شهری در درک بهتر توسط شهروندان کمک شود. بر این اساس پیشنهاداتی برای خلق سکانس های انسانی تر و بازنمایی بهتر از شهر در سینمای ایران ارائه می گردد.
جداشدگی اجتماعی- فضایی در ایران: مرور نظام مند و فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
79 - 94
حوزههای تخصصی:
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروه ها به خدمات، فعالیت ها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل می گردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهش ها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سال های 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی و چگونگی) در قالب پنج محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی _ فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی _ اقتصادی، کالبدی _ فضایی و سیاسی _ مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی) و همچنین شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن است. در این صورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیق تر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
تبیین اثرات بنیان های گردشگری طبیعی در توسعه مقاصد پیراشهری(مورد: منطقه ونایی شهرستان بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری مبتنی بر طبیعت، یک الگوی فضایی از گردشگری در عصر پسامدرن و شکل دهنده متنی فضایی است که خوانش آن در پیرامون سفر به نقاط طبیعی (ساحل، جنگل، کوه، چشمه و..) با انگیزه های متفاوت از سوی گردشگران صورت می گیرد. در این میان اثرات بنیان های گردشگری طبیعی حاکم بر محیط می تواند منجر به توسعه فضاهای پیراشهری اطراف شهرهای بزرگ گردد که اغلب با تبدیل شدن روستا به شهر نمود عینی پیدا می کند. بدین سان، مقاله حاضر باهدف تبیین اثرات بنیان های گردشگری طبیعی در توسعه مقاصد گردشگری پیراشهری منطقه ونایی که در 12 کیلومتری شهرستان بروجرد در منطقه ای کوهستانی قرارگرفته است طراحی شد. این منطقه پیراشهری از سال 1398 به دلیل توسعه در ابعاد مختلف از روستا به شهر تبدیل شده است. روش تحقیق از نوع کاربردی، و به شیوه توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش را دو گروه تشکیل می دادند دسته اول: ساکنین منطقه به تعداد 4649 نفر و دسته دوم گردشگران ورودی به ونایی بودند که درنهایت پس از انجام نمونه گیری، حجم نمونه به تعداد 380 نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری داده-ها، پرسشنامه ای متشکل از 53 گویه و در چهار بعد بنیان های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی بودند که روایی و پایایی آن در همه ابعاد بالاتر از 7/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها نشان داد که منطقه ونایی از نظر بنیان های گردشگری طبیعی در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد. 10 متغیر مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، فرصت های سرمایه گذاری، کشف فرصت های اقتصادی جدید، موقعیت جغرافیایی، موقعیت فضایی، خدمات تبلیغاتی و بازاریابی، متغیر کالبدی، فرصت های ارتباطی، و فرصت های خدماتی با 99 درصد اطمینان رابطه مثبت و معناداری با توسعه مقاصد گردشگری پیراشهری بروجرد دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 7/96 درصد تغییرات توسعه مقاصد گردشگری در منطقه ونایی توسط 5 متغیر (فرصت های سرمایه گذاری، موقعیت فضایی، مشارکت اجتماعی، خدمات تبلیغاتی و بازاریابی و متغیر کالبدی) پیش بینی و تبیین می شود. در این میان الگوی علّی به دست آمده از تبیین اثرات نشان داد به ترتیب بنیان های مدیریتی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی دارای بیشترین اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه مقاصد گردشگری پیراشهری (منطقه ونایی) بروجرد هستند.
نیازسنجی آموزشی بهبود دانش ژئواستراتژی در نداجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف نیازسنجی آموزشی در جهت بهبود دانش ژئواستراتژی در نداجا انجام گرفت. پژوهش حاضر از جمله تحقیقات آمیخته بود که به صورت کیفی و کمّی انجام گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش بعد از انجام مصاحبه و رسیدن به اشباع نظری تدوین شد که شامل 39 گویه و در قالب هفت نیاز کلی شامل: نیاز به شناخت در خصوص کشور، جمعیت، جامعه، سیاست، اقتصاد، سرزمین و استراتژی به صورت پنج گزینه ای لیکرت (خیلی زیاد، 5 امتیاز تا خیلی کم، 1 امتیاز) تدوین شد. جامعه آماری تحقیق حاضر در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند که با توجه به آگاهی لازم در خصوص تحقیق حاضر، مشخص گردیدند. به منظور شناسایی این نمونه ها، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. این نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت تعداد 14 نفر به عنوان نمونه در بخش کیفی مشخص گردیدند. همچنین جامعه آماری در بخش کمّی تحقیق شامل تمامی افراد حاضر در نیروی دریایی ارتش ج.ا.ایران بودند که به موضوع تحقیق اشراف کامل داشتند. بر اساس انتخاب گلوله برفی، تعداد 54 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص شدند. در نهایت پس از پخش و جمع آوری پرسشنامه های تحقیق، تعداد 41 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که نیازهای آموزشی بهبود دانش ژئواستراتژی در نداجا شامل نیاز در خصوص شناخت کشور، سرزمین، جمعیت، جامعه، اقتصاد، سیاست و استراتژی می باشد. نتایج تحقیق حاضر همچنن نشان داد که تمامی نیازهای شناسایی شده در مدل تحقیق از تأثیرگذاری معناداری برخوردار است . بنابراین توجه به مسائل مربوط به کشور، سرزمین، جمعیت، جامعه، اقتصاد، سیاست و استراتژی در برنامه های آموزشی مربوط به ژئواستراتژی در نداجا ضروری می باشد.
برنامه ریزی کاربری اراضی ساحلی غرب مازندران با تأکید بر رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساحل از ویژگی های منحصر به فرد زیادی برخوردار است. مهم ترین و بارزترین این ویژگی ها، تعاملات پویای زمین و دریا است. این امر باعث تجمع بیش از حد در قسمت هایی از نواحی ساحلی و تخریب این مناطق ارزشمند، بی نظمی در ساخت و سازها و همچنین نبود مدیریت و ضوابط و مقررات روشن در نحوه استفاده از زمین، موجب استفاده نادرست و بیش از ظرفیت ساحل به ویژه در سواحل غرب مازندران شده است. از این رو انتخاب رویکردی نظام مند برای برنامه ریزی ساحل نیاز است که بتوان با تعیین نوع استفاده مناسب ساحلی گام مهمی در پایدار سازی منابع ساحلی برداشته شود. در این پژوهش از فرایند شبکه تحلیلی ( ANP ) و منطق فازی، برای تعیین نقشه مناسب محیطی استفاده شد که با تعیین مؤلفه های اصلی نوع استفاده از زمین، به منطقه بندی و تعیین کاربری دهستان های ساحلی پرداخته و در آخر با طرح ضوابط و مقرارت راهبردی و مجموعه رهنمون و توصیه هایی برای نواحی ساحلی تنکابن سعی در ایجاد کاربری پایدار ساحلی شد. این تحقیق نشان می دهد که بین الگوی کنونی کاربری اراضی و تخریب منابع به دلیل نبود ضوابط و مقررات روشن، رابطه مستقیم و متقابل وجود دارد که با برنامه ریزی کاربری اراضی ساحلی با رویکرد توسعه پایدار، ماهیت و کیفیت توسعه نوار ساحلی غرب مازندران به ویژه شهرستان تنکابن در مسیری پایدار، مردم محور و مبتنی بر آسایش، رفاه و پایداری محیطی قرار خواهد گرفت.
مرور نظام مند مقالات منتشر شده با موضوع «طراحی محیطی برای کاهش جُرم» در فضاهای شهری ایران (1398- 1378)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
144 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مرور نظام مند مقالات فارسی منتشر شده در نشریات علمی - پژوهشی فارسی با موضوع طراحی محیطی برای پیشگیری از جُرم (سپتد ) است. در این پژوهش که از نوع مقطعی و اسنادی است، مقالات منتشر شده طی 20 سال اخیر (98- 1378) با استفاده از چک لیست استاندارد جی. بی. آی غربال شده است. در نهایت با استفاده از 8 معیار جی. بی. آی. ، تعداد 38 مقاله انتخاب و در تحلیل نهایی وارد شده اند. یافته ها نشان می دهند بیش از 80 درصد مقالات «سپتد» از سال 1390 به این سو، منتشر شده اند. واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی با انتشار 8 مقاله (21.05 درصد) و نشریه های مدیریت شهری و پژوهشنامه نظم و امنیت انتظامی هر کدام با انتشار 3 مقاله (7.87 درصد)، بیشترین سهم را در انتشار مقالات با موضوع «سپتد» داشته اند. از بین مقالات منتشر شده، 45.73 با استفاده از روش اسنادی تهیه شده اند. در 44.73 درصد از مقالات، شهر به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شده است. رشته های جغرافیا و برنامه ریزی شهری با انتشار 13 مقاله (34.21 درصد)، معماری با 11 مقاله (28.95 درصد) و شهرسازی با 7 مقاله (18.42 درصد)، بیشترین سهم را در تولید مقالات داشته اند. یافته ها نشان می دهند که دسته اول از مطالعات (اسنادی)، به معرفی و تشریح «سپتد» پرداخته اند. دسته دوم مقالات (پیمایشی) تلاش کرده اند از «سپتد» برای اندازه گیری میزان امنیت فضاهای شهری استفاده کنند و دسته سوم تلاش کرده اند آن را به عنوان یک راهنمای استاندارد شهرسازی تجویز کنند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد، اغلب مقالات به تکرار، به معرفی «سپتد» ، اصول و نظریه های پیرامونِ آن پرداخته اند و نظریه پردازی مستقل و بومی انجام نشده است. مطالعات آتی می توانند به بسط نظریه های بومی شهرسازی برای برای کاربست این موضوع در حوزه شهرسازی ایران، متمرکز شوند.
سنجش و ارزیابی تاب آوری محیط شهری در برابر خطر زمین لرزه با استفاده از تلفیق مدل های ANP و OWA (مطالعه موردی: شهر گرمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
210 - 226
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر به دنبال رشد شهرنشینی و افزایش سوانح طبیعی، بررسی و سنجش تاب آوری سیستم های انسانی و طبیعی در دستیابی به توسعه پایدار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش و ارزیابی تاب آوری محیط شهری گرمی در برابر خطر زمین لرزه می باشد. در این پژوهش، با در نظر گرفتن ساختار های طبیعی، کالبدی و دسترسی دخیل در برابر زلزله در قالب 15 شاخص، به ارزیابی تاب آوری شهر گرمی در مقابل زلزله پرداخته شده است. سپس لایه های اطلاعاتی توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید و در مرحله بعد وزن دهی عوامل مورد بررسی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه (ANP) و در محیط نرم افزار Super Decisionانجام شد و مدل سازی نهایی، با استفاده از روش میانگین-گیری وزن دار ترتیبی (OWA) انجام گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که 70/11 از منطقه مورد مطالعه دارای تاب-آوری کاملا مناسب و 17/24 درصد از منطقه از تاب آوری کاملا نا مناسبی برخوردار است. تاب آوری نا مناسب، تاب آوری متوسط و تاب آوری مناسب به ترتیب با 25 درصد، 84/25 درصد و 29/13 درصد سایر پهنه ها را شامل می شود. به طور کلی می توان گفت که بخش های جنوبی، جنوب غربی و بخش هایی از شمال شرقی شهر گرمی از نظر تاب آوری در برابر زلزله در وضعیت نسبتا نا مناسبی قرار داشته و در مقابل واحد های ساختمانی واقع در بخش های شمال و شمال غرب این شهر در شرایط مساعد تری قرار دارد. با توجه به نقشه نهایی، شهر گرمی از نظر تاب آوری در برابر زلزله در موقعیت مطلوبی قرار ندارد و به نوعی از وضعیت متوسط رو به پایین برخوردار است. شهر گرمی از نظر تاب آوری در برابر زلزله در موقعیت مطلوبی قرار ندارد و به نوعی از وضعیت متوسط رو به پایین برخوردار است.
اولویت سنجی مکانی توسعه ی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی با استفاده از روش AHP ،مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
953 - 967
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با رویکرد «قیاسی، توصیفی- تحلیلی» تلاش شده است تا ضمن ارزیابی وضعیت موجود، بررسی توزیع و پراکندگی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی میاندوآب، نواحی محروم از این خدمات در سطح شهر با توجه به ضوابط و استانداردهای مکان یابی و با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، اولویت های مکانی توسعه این نوع فضاها در سطح نواحی پنج گانه شهر میاندوآب تعیین گردد. معیارهای مکان یابی مراکز بهداشتی- درمانی در این پژوهش سازگاری اراضی، نزدیکی به مرکز مناطق، نزدیکی به مراکز آتش نشانی، دسترسی به شبکه های ارتباطی درجه یک، فاصله از مراکز و کارگاه های صنعتی، مجاورت با فضای سبز، شیب منطقه، تراکم جمعیت تعیین شدند. گزینه ها نیز نواحی پنج گانه شهر میاندوآب می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که مکان فعلی اکثر مراکز بهداشتی- درمانی در شهر میاندوآب با معیارهای علمی و ضرورت های این نوع کاربری مطابقت ندارد. ضمن اینکه توزیع فضایی این مراکز به گونه ای است که قسمت های شمالی و جنوبی شهر خارج از محدوده خدمات رسانی این مراکز قرارگرفته اند. نتیجه مطالعه نشان داد که ناحیه یک شهر میاندوآب با امتیاز 385/0، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده و در اولویت اول توسعه مکانی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی شهر قرار دارد. نواحی سه، دو و چهار به ترتیب با امتیازهای 278/0، 175/0 و 100/0 در رتبه های بعدی قرار دارند. ناحیه پنج کمترین امتیاز (061/0) را به خود اختصاص داده و درنتیجه کمترین اولویت مکانی را جهت توسعه مراکز خدمات بهداشتی- درمانی شهر دارا می باشد.
نقش بررسی های استریوگرافی در جهت یابی خطر مهاجرت بارخان های سوران در منطقه بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
77 - 100
حوزههای تخصصی:
تپه های ماسه ای منطقه مورد مطالعه در پایین دست حوضه آبخیز روتک و 40 کیلومتری غرب شهرستان سراوان (بلوچستان) و در حاشیه شمالی اراضی زراعی منطقه واقع بوده و جهت مهاجرت و میزان حمل ماسه از نظر زمانی و مکانی از اهداف اصلی این تحقیق است. از داده های سمت و سرعت باد ایستگاه های سراوان، خاش و ایرانشهر (1391-1385) برای بررسی دینامیک تپه ها استفاده گردید. تپه های با مورفولوژی بارخان انتخاب و ژئومتری آنها به روش استریوگرافی و میزان تحرک آنها به روش فرایبرگر و دین (1979) بررسی گردید. نتایج نشان داد که سمت پیشروی بارخانها در این دوره از نظر زمانی متنوع بوده ولی از نظر مکانی برآیند جهت پیشروی آنها از طرف غرب و شمال غرب بطرف شرق و جنوب شرق بوده است. در حالیکه بادهای غالب از نظر فراوانی وقوع عمدتا با جهت شمال شرقی وزیده اند (گلباد)، اما گلماسه ها و جهت پیشروی تپه ها در اغلب موارد با جهت باد غالب همخوانی نداشتند. برآیند حرکت تپه ماسه ها در این دوره براساس درصد فراوانی وقوع ازطرف شمال غرب 9/28 %، از طرف جنوب غرب و شمال غرب و بدون پیشروی 8/17%، از طرف جنوب شرق 7/10%، و از طرف غرب و جنوب 5/3% بوده است. نتایج روش استریوگرافی دینامیک لحظه ای بارخان ها را نیز در این دوره عمدتا منطبق با گلماسه های حاصل از روش فرایبرگر و دین نشان دادند، بطوریکه میزان حمل ماسه ها بین 17 تا 20 m3/yr.m و شدت بادها کم انرژی بود. همچنین حمل ماسه های منطقه زمانی صورت می گیرد، که سرعت آستانه فرسایش بیشتر یا حداقل مساوی 78/6 m/s باشد. این نتیجه گیری از آن جهت حائز اهمیت است که می تواند در طراحی شبکه بادشکن ها مورد استفاده قرار گیرد. بدین معنی که برای تثبیت تپه ها شبکه های بادشکن باید عمود بر جهات وزش بادهای غرب تا شمال غرب تعبیه شوند، و سرعت باد در بین ردیف های بادشکن هم نباید از 78/6 m/s تجاوز نماید.
تحلیل تأثیر ادراک از خطر بر میزان تاب آوری جوامع محلی در برابر سیلاب (منطقۀ موردمطالعه: روستاهای شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره ادراک مخاطرات و آگاهی از اثرهای آنها براساس ماهیت عقلایی زیستی بشر و تمایل وی برای بقا، موجب تلاش برای کاهش احتمال وقوع مخاطرات و ارت ق ای آم ادگ ی در برابر اثرهای احتمالی می شود. در این راستا، در پژوهش حاضر، تأثیر ادراک از خطر سیلاب بر میزان تاب آوری جوامع محلی در خانواده های روستایی شهرستان بینالود بررسی و تحلیل می شود. این پژوهش ازنظر روش، توصیفی تحلیلی و از حیث هدف، کاربردی است. واحد تحلیل در این پژوهش، 190 خانوارهای روستایی منطقه با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 07/0 تعیین شده است. نتایج تحلیل آزمون های آماری نشان دهنده این است که شاخص های بعد ادراک احساسی و شناختی به ترتیب با میانگین 5/3 و 1/3 بیشترین تأثیر و سپس عملکردی با میانگین 5/2 کمترین مقدار را در سطح نمونه ها دارد؛ همچنین نتایج ارزیابی میزان اثرگذاری ابعاد ادراک خطر بر میزان تاب آوری با استفاده از آزمون رگرسیون نشان دهنده این است که از بین ابعاد ادراک خطر، بعد شناختی بیشترین اثر را در تاب آوری روستاهای مطالعه شده داشته است. از سویی، براساس نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس، اختلاف معناداری بین تاب آوری گروه های با سطح ادراک خطر متفاوت در جوامع محلی وجود دارد و گروه های با سطح ادراک متوسط بیشترین میزان تاب آوری را بین سایر گروه ها دارد؛ همچنین زنان روستایی درک بیشتری از سیلاب و احتمال وقوع آن داشته و درنتیجه تاب آوری آنها بیشتر است. از طرفی، مقایسه ادراک و تاب آوری بین افراد بیمه شده و نشده نشان دهنده آن بود که افراد بیمه شده ادراک و تاب آوری بیشتری نسبت به افراد بیمه نشده دارند.
ارزیابی تناسب اراضی برای روش های آبیاری سطحی و قطره ای در دشت سیستان، نمونۀ پژوهش: شهرستان های استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای استفاده درست از منابع آب و جلوگیری از تخریب خاک، باید مناسب ترین سامانه های آبیاری را به کار برد. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی تناسب اراضی برمبنای ویژگی های خاک برای سامانه های آبیاری سطحی و قطره ای در 46000 هکتار از اراضی دشت سیستان است. به منظور دستیابی به این هدف، 600 خاک رخ با فواصل تقریبی 700 تا 800 متر حفر و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی تمامی افق ها تعیین شد. ارزیابی تناسب برای روش های مختلف آبیاری برمبنای ویژگی های خاک و توپوگرافی با استفاده از روش پارامتریک انجام شد. پس از تعیین کلاس و زیرکلاس تناسب سرزمین برای خاک رخ های مطالعه شده، با استفاده از روش وزن دهی معکوس فاصله، نقشه های پیوسته زیرکلاس های تناسب برای هر دو روش آبیاری در شهرستان های مختلف تهیه شد. نتایج نشان داد که در تمامی مناطق، شرایط برای آبیاری قطره ای به مراتب بهتر از آبیاری سطحی است. هرچند در بسیاری از مناطق، برای آبیاری قطره ای نیز، محدودیت هایی وجود دارد و استفاده مناسب و کارآمد از این نوع سامانه به رفع محدودیت ها در این مناطق بستگی دارد. در تمامی شهرستان ها، مهم ترین محدودیت برای روش های آبیاری بررسی شده، محدودیت شوری قلیائیت و ویژگی های فیزیکی خاک (بافت شنی، رسی و رسی سیلتی) است. در تمامی مناطق، بافت های رسی سیلتی و لومی سیلتی مهم ترین کلاس های بافتی محدودکننده بودند. با توجه به اینکه تغییر ویژگی های فیزیکی به راحتی امکان پذیر نیست، عملیات اصلاح خاک ها ازنظر مقادیر شوری قلیائیت به رفع محدودیت ها یا کاهش آنها کمک زیادی می کند.
China's Reaction to External Threats from the Perspective of Foreign Policy and International Politics Theories(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
202 - 225
حوزههای تخصصی:
China’s increasing power as one of the most important revisionist powers has received different reactions from its neighbors and the dominant powers of the international system. In fact, China as a rising and revisionist power challenges the regional and hegemonic order. In such a situation, the deterrent actions exerted by the United States, as a hegemon of international system, seems to be natural. The present research is an attempt to study China’s reactions to foreign threats from the perspective of theories of International Politics and Foreign Policy Analysis. The paper enjoys a descriptive-analytical design with the application of the theory on the case. The data collection was made through the study of existing literature and virtual data. The findings of this study show that China's reaction to existing or potential threats can carry very different interpretations and analytical results from the perspective of different theoretical perspectives.