فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
325 - 343
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی گردشگران مجموعه ای از خاطرات، احساسات، باورها و ایده ها یی که فرد از یک مقصد گردشگری به دست می آورد. گردشگری خلاق شکل پایداری از گردشگری است که فرصت توسعه ظرفیت های خلاقانه را از طریق مشارکت فعال در دوره ها و تجارب یادگیری خاص یک مقصد گردشگری فراهم می سازد، در این میان برخورداری از مهم ترین مراک ز فرهنگ ی و م واردی از ای ن قبیل می تواند زمینه مناسبی را برای توسعه گردشگری شهری فراهم آورد. گردشگری خلاق در راستای گردشگری فرهنگی، باعث تحول این صنعت شده است و مؤلفه های آن از طریق دارایی ها و سرمایه های ناملموس و از نظر رویکرد مبتنی بر منابع راهبردی موجب دستیابی به مزیت رقابتی پایدار می شود که شهرت سازمانی و تصویر ذهنی از مهم ترین این دارایی ها هستند. این پژوهش به تأثیرات شاخص های گردشگری خلاق در تصویر ذهنی گردشگران تأکید دارد. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت ازجمله تحقیقات توسعه ای کاربردی است و به لحاظ روش ازجمله تحقیقات توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش گردشگران داخلی و خارجی منطقه 12 تهران است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده 384 نفر (گردشگران داخلی 334 نفر و خارجی 50 نفر) به منزله حجم نمونه انتخاب شدند. مؤلفه و شاخص های تحقیق شامل 9 مؤلفه و 50 گویه است. یافته های این پژوهش نشان می دهد مؤلفه های جذابیت گردشگری و محیط زیرساخت در رتبه اول و مؤلفه های برآورده شدن انتظارات و تمایل به بازدید مجدد در رتبه های آخر قرار دارند. نتایج مشخص کرد که برای بهبود تصویر ذهنی گردشگران در منطقه 12 شهر تهران باید به مؤلفه های کیفیت درک شده، برآورده شدن انتظارات، جذابیت مقصد، تصویر عاطفی، سرگرمی و فعالیت، جذابیت گردشگری با توجه به جنبه های تاریخی و فرهنگی این منطقه از طریق گردشگری خلاق بیشتر توجه شود.
The Role of the Opposition Bloc in the Democratization Process of the Last two Decades in Turkeys(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
316 - 344
حوزههای تخصصی:
Just as the political structure of any country can have a positive or negative impact on the democratization process; The opposition bloc, which includes political parties and currents, civic institutions, etc., has a dual positive and negative impact on this process. In Turkey, the influence of the opposition bloc in the democratization process has been relatively positive for a century. However, in the last two decades, with the rise of the Islamist Justice and Development Party to power, the Turkish opposition bloc has adopted varying approaches to the political structure, which has had a more negative impact on democratization process. The current research has examined the performance of the Republic People's Party as the largest opposition party, focusing on three main approaches of Turkish parties towards the political structure. To this end, a historical institutionalism approach has been adopted using library and digital resources. In terms of methodology, this study has employed the process tracing method. Turkish opposition bloc, especially the political parties, though considered to be a major indicator of democracy, seems to have adopted undemocratic political procedures such as "appeasement procedure", "supportive procedure" and "deviant procedure" in the last two decades.
تعیین مناسب ترین روش استخراج دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست (مطالعۀ موردی: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان در حال گرم شدن است و جمعیت جهان به سکونت در شهرها روی می آورند. این دو حقیقت در ظاهر با هم ارتباطی ندارند اما پدیده ای به نام «جزیره حرارتی شهری» این دو را به هم پیوند می دهد. UHI یکی از معمول ترین پدیده های اقلیم شهری است که در آن برخی مناطق شهری، به ویژه مراکز شهرها، چند درجه از مناطق اطراف خود گرم تر می شوند. مطالعه این پدیده و بررسی مکانیسم آن برای برنامه ریزی های شهری اهمیت بسیار زیادی دارد. در پژوهش حاضر، به منظور برآورد LST، از چهار الگوریتم تک کاناله لندست، تک پنجره، معادله پلانک و معادله انتقال تابش در محیط نرم افزار QGIS، در بازه زمانی 2000 و 2019 طی فصل های تابستان و زمستان در شهر بیرجند استفاده شده و نیز اثر تغییر کاربری در جزیره حرارتی بررسی شده است. ابتدا دمای سطح زمین در شهر بیرجند، با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست، 7 سنجنده +ETM و لندست 8، سنجنده TIRS/OLI طی سال های 2000 و 2019 ازطریق چهار روش استخراج شد. به منظور بررسی توانایی کلی الگوریتم ها در محاسبه دمای سطح زمین، شاخص های آماری میانگین خطای مربعات، ضریب ناش ساتکلیف، میانگین خطای مطلق و ضریب تعیین به کار رفت. نتایج نشان داد که الگوریتم تک کاناله لندست، در محاسبه دمای سطح زمین در شهر بیرجند، دقت بیشتری در قیاس با الگوریتم های دیگر دارد.
بررسی و مدل سازی تأثیر ترکیب و آرایش چشم انداز شهر یزد بر دمای سطح زمین با استفاده از یادگیری ماشین و داده های لندست-8 و سنتینل-2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر جزیره گرمایی شهری به دلیل تلاقی با چالش های محیط زیستی مهم قرن بیست و یکم یکی از مهم ترین بررسی ها در مورد پدیده های محیط زیستی است. در همین راستا، مطالعه دمای سطح زمین (LST)، چشم انداز واضحی از بررسی جزایر گرمایی در شهرها به دست می دهد که با توجه به اقلیم گرم و خشک شهر یزد، بررسی وضعیت و عوامل اثرگذار بر LST در این شهر را ضروری می نمایاند. این پژوهش با استفاده از تصویر فیوژن شده طیفی و مکانی لندست-8 برای ماه آگوست سال 2020 میلادی و با بهره گیری از الگوریتم های یادگیری ماشین سعی دارد تا تغییرات LST را با محاسبه پارامترهای مختلف مرتبط با چشم انداز سطح زمین شهری مدل کند. بر اساس نتایج این پژوهش، فیوژن طیفی-مکانی تصویر لندست-8 با سنتینل-2 به روش بارزسازی پن، موجب افزایش 10.7%ی دقت کلی و 16.5%ی ضریب کاپا در طبقه بندی این تصویر شد. این پژوهش همچنین نشان داد که اکثر پارامترهای مرتبط با همسایگی با پوشش اراضی در رده 1 تا 11 تأثیرگذاری بر LST شهر یزد قرار دارند. دراین بین، مجاورت با پوشش زمین های بایر در شعاع 100، 50 و 150 متر به ترتیب رتبه 1 تا 3 مهم ترین پارامترهای اثرگذار بر LST را از آن خود کردند. این پژوهش نشان داد که تغییر آرایش پوشش اراضی می تواند بر LST اثرگذار بوده و تغییر پوشش زمین های بایر به مناطق ساخته شده، تا °C 1.1، به پوشش گیاهی، تا °C 2.1 و تغییر 30% از زمین های بایر به پوشش گیاهی، تا °C 1.6 می تواند میانگین LST را در شهر یزد کاهش دهد. همچنین این پژوهش با بررسی دو رویکرد مختلف شبیه سازی ایجاد پوشش گیاهی در سطح شهر یزد نشان داد که رویکرد صرفه جویی در زمین می تواند میانگین LST را در شهر یزد تا 1.3 درجه و رویکرد تقسیم زمین تا °C 1.4 کاهش دهد.
بررسی تغییرات توپوگرافی ناشی از معدن کاری سطحی با استفاده از تداخل سنجی راداری روشSBAS (مطالعۀ موردی: معدن سنگ آهن سنگان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معدن کاری سابقه ای طولانی دارد و در طیف گسترده ای از محیط های ژئومورفیک رخ می دهد. میزان تغییراتی که این فعالیت های معدن کاری در مورفولوژی و محیط معدنی به وجود می آورند گاه به اندازه ای است که محیط اطراف را دچار تغییرات اساسی و خسارات فراوانی می کند و ازاین رو این تغییرات نیازمند پایش دقیق است. از اوایل دهه ۱۹۹۰U تداخل سنجی راداری به صورت ابزاری مفید در مطالعه تمامی پدیده هایی که سبب تغییر سطح زمین می شوند، مطرح شده و به کار رفته است؛ بدین معنا که اگر سطح زمین بین دو تصویر راداری تغییرشکل بیابد، می توان نقشه جابه جایی سطحی را با وضوح و دقت میلی متری ایجاد کرد. این مقاله یافته های حاصل از اجرای روش SBAS روی سری زمانی مجموعه داده های سنتینل – 1 برای شناسایی تغییرشکل های سطحی، در معدن سنگ آهن سنگان – خواف به منزله یک معدن سطحی روباز را گزارش می دهد. معدن سنگ آهن سنگان از بزرگ ترین و غنی ترین ذخایر سنگ آهن در خاورمیانه و ایران است. این معدن، براَثر برداشت و استخراج سنگ آهن، دچار تغییرات فراوان توپوگرافی و ژئومورفولوژی شده است که این تغییرات می تواند سبب تشدید فرایندها و مخاطرات ژئومورفولوژیکی شود. برای تخمین و به دست آوردن مقدار تغییرشکل سطح زمین، از 48 تصویر SAR از معدن سنگ آهن سنگان استفاده شده است. این تصاویر با استفاده از ماهواره سنتینل – 1 آژانس فضایی اروپا به دست آمد. سری زمانی (2014-2020) حاصل از تغییرشکل در محدوده معادن پلاسری تجزیه وتحلیل شد. نتایج به دست آمده میزان متوسط جابه جایی 20- تا 35- میلی متر در سال و حداکثر میزان تجمعی تغییرات 120- میلی متر را نشان می دهد. بررسی نیم رخ عرضی در نواحی ابتدایی مخروط افکنه در معادن پلاسری، طی بازه زمانی 2014-2020، شدت تغییرات توپوگرافی را به خوبی نشان می دهد. برای ارزیابی قابلیت اطمینان نتایج، به دلیل نبود داده (ایستگاه GPS) در محدوده معادن پلاسری، نتایج مشتق از SBAS با مقادیر اندازه گیری شده ازطریق توتال استیشن مربوط به واحد ژئومورفولوژی کوهستان منطقه معدنی در سال های ۲۰۲۰ -۲۰۱۴ به کار رفته است. نتایج نشان داد که میزان تغییرات حاصل از داده های راداری با استفاده از روش SBAS، در مقایسه با داده های نقشه برداری زمینی، الگوی تقریباً مشابهی را طی کرده است اما تفاوت هایی نیز دارد که ممکن است ناشی از ماهیت متفاوت برداشت (در نقشه برداری زمینی، تغییرات ارتفاعی برای یک نقطه اندازه گیری می شود اما، در تداخل سنجی، مقدار میانگین از نقاط مجاور یکدیگر به دست می آید) و از همه مهم تر، وجودنداشتن داده های متوالی ترازیابی در سطح پلاسری ها به منظور ارزیابی دقیق تر نتایج است.
پهنه بندی مراحل فنولوژی دو گونه مرتعی با استفاده از درجۀ روز رشد مودیس در استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دما مهم ترین پارامتر اقلیمی در مطالعه تغییرات مکانی و زمانی فنولوژی گیاهان است؛ ازاین رو مطالعه حاضر با هدف بررسی پتانسیل داده های دمایی سنجنده مودیس در تهیه نقشه های درجه روزرشد (GDD) و مراحل گوناگون فنولوژی، درمورد گونه های مرتعی Astragalus effusus و Bromus tomentllus، در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. نقشه های دمایی (حداکثر، حداقل و میانگین)، GDD و مراحل متفاوت فنولوژی گونه های یادشده از داده های مودیس متعلق به فصل رویش در سال های 1396 و 1397 استخراج و با استفاده از داده های ایستگاه های هواشناسی و همچنین داده های فنولوژی میدانی در سه سایت مرتعی در منطقه با ارتفاع های متفاوت، ازطریق آزمون پیرسون مقایسه و صحت سنجی شد. نتایج حاکی از آن بود که تولیدات دمایی و GDD حاصل از تصاویر مودیس، به ترتیب، با داده های دمایی ایستگاه های هواشناسی و نیز GDD محاسبه شده در سایت ها بیش از 91 و 99% همبستگی دارد (p<0.001). نقشه ها مقدار GDD را، در اوایل فصل رویش، کمتر از 16 و در اواخر این دوره، بیش از 5200 نشان دادند که به ترتیب، بیانگر یک مرحله و تمامی مراحل فنولوژی گونه های مطالعاتی در منطقه بود. یافته های تحقیق نشان داد که مراحل فنولوژی گونه های مورد بررسی را می توان با استفاده از داده های مودیس، ازلحاظ مکانی و زمانی، از هم تفکیک کرد. با توجه به اینکه حفظ بقای گونه ها و بهره برداری پایدار از مراتع مستلزم آگاهی از مراحل گوناگون فنولوژی است، نقشه فنولوژی گونه ها می تواند ابزار کارآمدی، در مدیریت مراتع در سازمان های مرتبط، محسوب شود.
پایدارسازی اجتماعی - کالبدی پیراشهر مشهد با رویکرد توانمندسازی اجتماعات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده شهرنشینی همراه با گسترش فضای پیراشهری در کلان شهرهای ایران از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیریت های رسمی شهر و مدیران ملی است. از سوی دیگر ساماندهی ساکنین بافت های ناکارآمد در فضاهای پیراشهری با محوریت مشارکت همه جانبه آنان مبتنی بر توانمندسازی اجتماعات محلی، یکی از روش های برون رفت از ناپایداری اجتماعی-کالبدی فضای پیراشهری در کلان شهرها بشمار می رود. هدف این پژوهش سنجش میزان تأثیرگذاری توانمندسازی اجتماعات محلی و ساکنین بافت های ناکارآمد کلان شهر مشهد در پایداری اجتماعی-کالبدی شهرک شهید باهنر از منظر مشارکت پذیری مردمی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی و ابزار گردآوری داده ها علاوه بر پرسشنامه، مشاهدات عینی و کشفیات حقیقی پژوهشگر می باشد. داده های پژوهش نیز با استفاده از آزمون t تک متغیره، ANOVA و همبستگی پیرسون آزمون شدند. جامعه آماری پژوهش شامل 33937 نفر ساکنین شهرک شهید باهنر است. به منظور گردآوری داده ها، از روش نمونه گیری تصادفی، از 379 نفر از ساکنین نظرسنجی به عمل آمده است. نتایج وجود رابطه معنادار بین متغیرها را ثابت نموده و تأثیر متغیر توانمندسازی و پایداری را تائید می نماید. همچنین با توجه به بتای استاندارد به دست آمده سهم و نقش اعتماد اجتماعی در تبیین متغیرهای پایداری بسیار بیشتر از سایر متغیرهای توانمندسازی می باشد. درنتیجه یکی از ابزارهای مدیریت شهری برای ایجاد پایداری اجتماعی و کالبدی فضاهای پیراشهری، توانمندسازی ساکنین این فضاها می باشد.
اثرات تنوع فعالیت های اقتصادی بر ارتقا ظرفیت روستاییان جهت مقابله با خشکسالی در شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب وهوایی به عنوان تهدیدی برای زندگی طبیعی و سیستم های معیشتی پدیدار شده است. تنوع معیشتی به عنوان یک استراتژی مؤثر برای کاهش تأثیر تغییرات آب وهوایی و بحران های طبیعی نقش حیاتی در ترویج رشد اقتصادی و کاهش فقر روستایی در کشورهای درحال توسعه ایفا می کند. این فرایند ترکیب فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به منظور ایجاد معیشت پایدار، بهبود استاندارد زندگی و کاهش آسیب پذیری خانوارهای روستایی می باشد. پژوهش حاضر باهدف تحلیل و ارزیابی نقش تنوع فعالیت های اقتصادی بر ظرفیت سازی روستاییان در جهت مقابله و کاهش اثرات خشکسالی با استفاده از آزمون معادلات ساختاری آموس پرداخته است. نتایج حاصل از آزمون بیانگر آن است که رابطه قوی و معناداری بین تنوع فعالیت های اقتصادی و ارتقا ظرفیت های روستاییان در منطقه موردمطالعه وجود دارد. بررسی وضعیت برازش مدل نهایی نقش تنوع فعالیت های اقتصادی بر ظرفیت های مناطق روستایی نشان می دهد مدل برازش شده از اعتبار و دقت لازم برخوردار بوده و توانسته است این رابطه را تبیین نماید. در میان متغیرهای وابسته پژوهش، نقش فعالیت های بخش کشاورزی بر شاخص محیطی و نهادی با سطح معنی داری 128/0 و 154/0 معنادار نبوده است. به عبارتی دیگر، از نظر خانوارهای روستایی موردمطالعه فعالیت در بخش کشاورزی در ظرفیت فردی و نهادی نقشی نداشته است. بر عکس شاخص مذکور نتایج نشان می دهد اثرگذاری دیگر متغیرها بر شاخص های موجود از جمله ظرفیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی معنادار بوده است.
پیش بینی تغییرات ساخت و ساز شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای مبتنی بر مدل سلول های خودکار مارکوف (مطالعه موردی شهر ساری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 85
حوزههای تخصصی:
به موازات افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین، میزان ساخت و ساز در فضای شهر توسعه یافته است. توسعه ساخت و ساز در فضای افقی و بدون توجه به محدودیت های موجود منجر به بروز مشکلات محیطی، اقتصادی و حقوقی برای شهروندان شده است. دستیابی به میزان، شدت و جهت توسعه ساخت وساز از گذشته تا کنون و پیش بینی وضعیت ساخت و ساز در آینده، نخستین گام در جهت مدیریت علمی و عملی توسعه فیزیکی ساخت و ساز شهری، و برنامه ریزی و ارائه راهکارهای مناسب به منظور ایجاد تناسب مابین تخصیص مکانی-فضایی ساخت و ساز و انواع ملاحظات حقوقی، اقتصادی و محیطی می باشد. داده ها و اطلاعات مستخرج از تصاویر ماهواره ای ضمن نمایش تغییرات تاریخی ساخت و ساز شهری، به عنوان داده های ورودی اصلی، لازم و ضروری برای مدل های پیش بینی وضعیت آن در آینده مورد استفاده قرار می گیرند. در این تحقیق تصاویر ماهواره ای سنجنده های TM، ETM+ و OLI ماهواره لندست در بازه های زمانی 2007-1997 میلادی و 2017-2007 میلادی مربوط به شهر ساری مورد استفاده قرار گرفت. بعد از انجام تصحیحات هندسی، نقشه های محدوده شهر تهیه شد. سپس با استفاده از پارامترهای مؤثر در تغییرات ساخت وساز شهری، با استفاده از مدل سلول های خودکار مارکوف، میزان دقت شبیه سازی های انجام شده موردبررسی قرار گرفت. نهایتاً برای صحت سنجی، نقشه های شبیه سازی شده و نقشه واقعیت زمین با یکدیگر تطابق داده شدند. شبیه سازی روند توسعه ساخت و ساز در سال 2027 با استفاده از مدل سی ای مارکوف نشان داد که در صورت ادامه تجویزهای مدیریتی موجود، این محدوده از مساحت 90/4617 هکتار در سال 2017 به 44/4357 هکتار در سال 2027 کاهش خواهد یافت. لیکن بررسی نقشه های تغییرات و نقشه های پایداری نشان داد که در بازه زمانی 2017 الی 2027 میلادی پهنه های جدیدی تحت ساخت و ساز قرار می گیرند که پیش از این عمدتاً کاربری کشاورزی و بایر داشته اند.
نقش پارک ها در ارتقای شاخص های اجتماعی - سلامتی شهروندان با تاکید بر عوامل دافعه محیط های سکونتی و جاذبه فضاهای سبز؛ مطالعه موردی پارک های منطقه ای تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری، از موضوعات اساسی در رقابت پذیری شهری و افزایش زیست پذیری و از ملزومات مهم در تحقق شهر سالم است. با ورود تکنولوژی های نوین ارتباطی و فضای مجازی، تعاملات اجتماعی شهروندان نیزکاهش یافته است.با گسترش شهرنشینی و افزایش تراکم شهری، انتشار آلودگی ها، در سطح شهرها زیاد می شود و این امر سلامت جسمی و روانی شهروندان را بیش از پیش به خطر انداخته است. هدف این مقاله، بررسی عوامل دافعه محیط های سکونتی و عوامل جاذبه پارک های منطقه ای و همچنین نقش پارک های منطقه ای در ارتقای شاخص های اجتماعی و سلامت روحی و روانی شهروندان می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی می باشد و ماهیت آن کاربردی می باشد. ابزار مطالعه شامل مطالعات اسنادی – کتابخانه ای و مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق، پارک های منطقه ای شهر تبریز می باشد. بر این اساس، 5 پارک منطقه ای بصورت هدفمند و با در نظر گرفتن توزیع جغرافیایی آنها در شهر تبریز انتخاب شدند و پرسشنامه ها از میان مراجعه کنندگان به پارک های مورد مطالعه تکمیل شدند.پارک های منطقه ای با توجه به داشتن وسایل ورزشی و مسیرهای سلامت و پیاده روی و برخورداری از هوای پاک، تاثیر مثبتی در افزایش شاخصه های سلامت شهروندان دارند. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین میزان جاذبه های پارک و میزان استفاده شهروندان از پارک ها، رابطه مثبت معنی داری وجود دارد، همچنین در جذب شهروندان به پارک های منطقه ای شهری، نقش عوامل جاذبه ای پارک ها، بیشتر از عامل دافعه محیط های سکونتی است. کیفیت مطلوب محیط های مسکونی، تاثیر زیادی در عوامل دافعه محیط های سکونتی شهروندان برای استفاده از پارک ها دارند.
تبیین نقش سرمایه اجتماعی در تحقق تاب آوری اجتماعی در دوران پاندمی کرونا، مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش کرده است تا نقش سرمایه اجتماعی را در تحقق و ارتقای تاب آوری اجتماعی در کلان شهر اهواز در دوران پاندمی کرونا مورد تحلیل قرار دهد. دو سؤال اصلی پژوهش این گونه طرح شد که نخست: کیفیت تحقق شاخص های تبیین کننده سرمایه اجتماعی و تاب آوری اجتماعی به عنوان پیشران های کلان پژوهش در کلان شهر اهواز در دوران پاندمی کرونا چگونه است؟ دوم : نقش سرمایه اجتماعی در تحقق تاب اوری اجتماعی در کلانشهر اهواز در دوران پاندمی کرونا چگونه تبیین می شود؟ در این راستا،پژوهش حاضر با هدف گذاری کاربردی و با روش شناسی «توصیفی-تحلیلی» به انجام رسیده است. برای گردآوری داده های پژوهش از روش میدانی با ابزار پرسشنامه استفاده شده است. برای این منظور به روش آنلاین، از نظرات 667 شهروند ساکن در کلان شهر اهواز در بازه زمانی تیرماه تا آذر ماه 1400 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که نخست: بر اساس مدل شباهت به گزینه ایده آل فازی (FTOPSIS)، کیفیت تحقق معیارهای زیرساخت های اجتماعی و اعتماد اجتماعی از منظر سرمایه اجتماعی و شاخص های و برنامه ریزی توسعه اجتماعی و تسهیلات اجتماعی از منظر تاب آوری اجتماعی در کلان شهر اهواز در دوران پاندمی کرونا در ضعیف ترین حالت نسبت به دیگر معیارهای تبیین کننده می باشد. دوم : بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزار LISREL سرمایه اجتماعی دارای نقشی مثبت و معنادار در تحقق و ارتقای تاب آوری اجتماعی در کلانشهر اهواز در دوران پاندمی کرونا می باشد.
جایگاه مشارکتی کاربر در فرآیند طراحی فضاهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
افراد و اقشار مختلف در جوامع انسانی نیازمند سرپناهی به نام «مسکن» هستند. فرآیند طراحی این نوع فضاها از راه های مختلفی انجام می شود که امکان بهره گیری از نظر های بهره بردار در طول انجام دادن این فرآیند، همواره مد نظر جامعه طراحان بوده است؛ زیرا کاربران در این امر عضوی اثرگذارند. در طی سال های اخیر، رویکرد مشارکتی به عنوان پاسخی مناسب در فرآیند طراحی فضاهای مسکونی، نقش مهمی داشته است. هدف از پژوهش حاضر تبیین و سنجش «کم و کیف مشارکت کاربر در فرآیند طراحی» است؛ از این رو در این مقاله کوشش شده است تا به پرسش هایی چون کاربر در چه موضوعاتی و تا چه میزان می تواند در این فرآیند ورود کند، پاسخ داده شود. در پژوهش حاضر از روش نظریه برپایه استفاده شده است. نتایج حاصل شده نشان دهنده حدود و نحوه مشارکت کاربر در مراحل مختلف فرآیند طراحی در فعالیتی سه مرحله ای و رفت و برگشتی است که در آن سهم کاربر بیشتر در «میزان تأثیرگذاری با اعلام نیازها» و سهم معمار نیز بیشتر در «میزان مشارکت با اعمال ملاحظه های تخصصی» مطرح است. نوآوری پژوهش حاضر حصول مدل و مؤلفه های برآمده با استفاده از نظریه برپایه و ارائه مدل سه مرحله ای از مشارکت کاربر در فرآیند طراحی است.
شبیه سازی عددی تغییرات آب و هوایی ایران با استفاده از الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه شبیه سازی عددی و پیش بینی تغییرات آب وهوای ایران با تأکید بر دو پارامتر اقلیمی دما و بارش است. روش مورد استفاده این تحقیق الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی برای شبیه سازی متغیرهای دما و بارش 24 ساعته برحسب گام زمانی ماهانه در طی یک دوره 31 ساله نسبت به دوره پایه است. از تحلیل مانوا برای مقایسه میانگین تغییرات دما و بارش طی دوره مشاهده شده 2020-1990 و دوره شبیه سازی شده 2050-2020 استفاده شده است. نتایج مقایسه نشان می دهد، تفاوت معنی داری بین تغییرات دما و بارش 24 ساعته در ایستگاه های هواشناسی منتخب در ایران وجود دارد. مربع جزئی اتا محاسبه شده، تغییرات بارش و دمای ثبت شده به ترتیب برابر1/42 و 9/17 درصد، تغییرات بارش و دمای شبیه سازی شده نیز به ترتیب برابر6/41 و 1/18 درصد می باشد. بیشترین و کمترین بارش مشاهده شده در ماه های مارس و ژوئیه رخ داده است. شبیه سازی ها بیشترین و کمترین میزان بارش را برای ماه های مارس و اوت پیش بینی کردهاند. همچنین بیشترین و کمترین میانگین دمای مشاهده شده به ترتیب در ماه های ژوئیه و ژانویه رخ داده و شبیه سازی ها نیز این مقادیر را برای همین ماه ها پیش بینی کرده اند. نتایج مقایسه ایستگاه های هواشناسی منتخب طی دوره های مذکور نشان داد، بیشترین و کمترین مقادیر بارش مشاهده شده به ترتیب در ایستگاه های رشت ۹۵/۱۰۹و یزد ۳۶/۴ میلی متر ثبت شده و شبیه سازی ها نیز برای همین ایستگاه ها ۴۶/ ۱۱۲ و ۶۳/۵ میلی متر پیش بینی کرده اند. بیشترین و کمترین میانگین دمای مشاهداتی به ترتیب در ایستگاه های بندرعباس۹۹/۲۶ و اردبیل۳۶/۹درجه سانتی گراد ثبت شده و شبیه سازی ها نیز برای همین ایستگاه ها۱۰/۲۷و۴۵/۹ درجه سانتی گراد پیش بینی کرده اند.
سنجش پایداری محلات شهری با تاکید بر جای پای بوم شناختی (نمونه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
237 - 250
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با بروز بحران های زیست محیطی در شهرها که ناشی از رشد شتابان شهرنشینی و عدم ارائه طرح و برنامه مناسب بود، پایداری بوم شناختی محله های شهری تنزل یافت. به همین دلیل، در دهه های اخیر، نظریات متعددی در این خصوص ارائه شده است که از مطرح ترین آنها می توان به جای پای بوم شناختی اشاره کرد.هدف: هدف از پژوهش حاضر سنجش پایداری محلات شهر بابلسر از نظر شاخص های جای پای بوم شناختی است و درصدد است تا میزان پایداری محلات 22 گانه شهر بابلسر را با توجه به شاخص های 6گانه ی مسکن، انرژی، آب، کالاهای مصرفی غیرخوراکی، پسماند و حمل و نقل، براساس جای پای بوم شناختی تعیین نماید.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. بدین منظور، از مدل آنتروپی شانول جهت وزن دهی شاخص ها و مدل تصمیم گیری چندشاخصه ویکور (VIKOR) جهت تحلیل و سطح بندی محلات مورد مطالعه با توجه به شاخص های جای پای بوم شناختی استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در این پژوهش شهر بابلسر می باشد.یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که 8/81 درصد محلات مورد مطالعه از نظر جای پای بوم شناختی ناپایدار و 2/18 درصد پایدار می باشند.نتیجه گیری: سنجش نهایی حاکی از آن است که تغییر در شیوه سبک زندگی و الگوی مصرف مهمترین اقدامات در جهت افزایش پایداری در محلات هدف می باشند.
بازآفرینی شهری از محتوا تا اقدام؛ تحلیل تصمیمات مدیریت شهری مشهد در بافت فرسوده در باز زمانی 1378-1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
20 - 41
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از تلاشهای مدیریت شهری در شهرهای با صبغه تاریخی، ارتقای وضعیت بافت فرسوده آنها است. باتوجه به اینکه درشهر مشهد 12.4%وسعت و 28% جمعیت درمحدوده بافت فرسوده اند ازاینرو مطالعه حاضر به دنبال آن است تا تصویری کامل از فعالیت5دوره شورای اسلامی شهرمشهد درخصوص بازآفرینی بافت فرسوده ارائه کند. شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از روشهای کمی-کیفی است. درگام اول بامطالعه منابع داخلی و لاتین، ابعاد اصلی بازآفرینی بافت فرسوده مشخص شد. در ادامه با مراجعه به آرشیو مصوبات شورا(شامل4530مصوبه وبررسی یکایک آنها)، اقدام به شناسایی مصوبات مرتبط با بافت فرسوده، شامل58مصوبه(1.28%کل مصوبات و میانگین11.6مصوبه برای هردوره) و ذخیره سازی آنها در پایگاه اکسل گردید. بااستفاده از روشهای آمار توصیفی، دسته بندی از داده ها صورت گرفت. در ادامه بابهره گیری از روش «تحلیل محتوا»(درقالب کدگذاری باز،محوری و انتخابی)، رویکردهای حاکم بر برنامه ریزی هر دوره و نهایتاً کل دوره ها درخصوص بازآفرینی بافت فرسوده شهرمشهد را روشن ساخت. نتایج در کدگذاری باز؛ شناسایی39موضوع کلیدی، درکدگذاری محوری؛9محورمهم و در کدگذاری انتخابی؛4مقوله مرکزی شامل:1)رویه های مرتبط بااجرا، مدیریت و نیروی انسانی2)زمینه های مالی و اقتصادی، 3)محوراصلی ارتقا و توانمندسازی و4)مدیریت زمین و کالبد بود. تفسیر اطلاعات، حاکی از تغییر در رویکردهای هر دوره شورا، در موضوعات گوناگون است. به عبارتی رویکرد منسجم و هماهنگ در تمامی ادوار در مواجهه با بافت فرسوده وجود ندارد. ازدیگرسو بااینکه سرفصلهای اقدامات مدیریت شهری(به استثنای محورمحیط زیست) در تطابق با بازافرینی پایدار است، اما ابعاد موردتاکید در هر بعد، تناسبی را با رویکردبازآفرینی پایدار نشان نمی دهد. در همین راستا پیشنهادهایی در قالب سه دوره کوتاه، میان و بلند مدت ارائه شده است.
Investigating the Effect of Traffic Culture Education on the Law-Abiding & Citizenship Behavior (Case Study: Middle School Students in District 12 of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this study is to investigate the effect of traffic culture education on the law-abiding and citizenship behavior of middle school students in District 12 of Tehran. The research method is quasi-experimental with pre-test and post-test design and is applied in terms of purpose. In terms of data type, this research is quantitative, and in terms of time, it is a cross-sectional research. The statistical population was 4756 high school students in District 12 of Tehran in the academic year 2020-2021, which was selected by random cluster sampling of 40 seventh-grade students in two groups of 20 (experimental group and control group). The research tools of the educational package included pedestrians, vehicle occupants, urban cycling, public transportation, rights and duties of citizenship in traffic, and a researcher-made questionnaire that its content validity was determined by the Lavshe index (0.62) and formal validity by the opinion of elites and reliability was calculated by Cronbach's alpha test (0.80). Descriptive statistics (central and dispersion indices), inferential statistics (Kolmogorov-Smirnov tests, independent t-test, and paired t-test), and SPSS16 software were used to analyze the data. The results showed that traffic education had a significant positive and direct effect on the law-abiding and citizenship behavior of students.
پیش نمایی تغییرات بارش های آتی حوضه های آبخیز تأمین کننده آب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
151 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت اثر تغییر اقلیم بر مقدار بارش حوضه های آبخیز تأمین کننده آب شهر تهران در افق 2025-2050 تحت سناریوهای پروژه CMIP6 است. بنابراین، نخست تغییرات روند بارش در دوره پایه با بکارگیری داده های بارش 33 ایستگاه همدیدی و بارانسجی حوضه مطالعاتی برای بازه زمانی 1989-2019 ارزیابی شد. سپس این تغییرات در افق آینده نزدیک بر مبنای برونداد 4 مدل CanESM5، CNRM-CM6-1، MIROC6 و MRI-ESM2-0 و تحت دو سناریوی SSP2-4.5 و SSP5-8.5 پیش نمایی گردید. با توجه به بزرگ مقیاس بودن مدل های گردش کلی جو از دو روش تصحیح اُریبی مقیاس گذاری خطی (LS) و نگاشت توزیع (DM) برای ریزگردانی GCMهای منتخب استفاده شد که در نهایت روش DM براساس مقادیر به دست آمده از معیارهای اعتبارسنجی مدل ها، به دلیل دقت بالاتر، برای تولید سناریوهای اقلیمی انتخاب گردید. نتایج آزمون های روند نشان داد که در دوره مشاهداتی، بخش قابل توجهی از حوضه مورد مطالعه در فصل پاییز روند افزایشی بارش (با سطوح اطمینان 95/0 و 99/0) و در زمستان روند کاهشی بارش را تجربه می کند، اما در بهار مناطق شرقی و شمال-شرقی روند کاهشی و مناطق شمال و شمال غرب روند افزایشی بارش را نشان می دهند. مطابق خروجی مدل های GCM، بارش در بهار تحت سناریوی SSP2-4.5، در تمام ایستگاه ها افزایش و مطابق SSP5-8.5 در 17 ایستگاه کاهش خواهد یافت. تغییرات بارش تابستانه، در چشم انداز حال و آینده قابل توجه نیست و در زمستان و پاییز تا حدودی منطبق بر تغییرات دوره مشاهداتی است. بدین ترتیب که در زمستان، بارش برمبنای هر دو سناریو کمتر از شرایط کنونی و در پاییز تحت سناریوی SSP5-8.5 بیشتر خواهد بود. اثر تغییر اقلیم بر حجم آب حوضه ها نیز نشان داد که بیشترین حجم آب در شرایط فعلی مربوط به زیرحوضه ی کرج است که طی دوره 2025-2050، در مدل CNRM-CM6-1 مطابق سناریویSSP2-4.5، 8/9 درصد افزایش و در مدل های MIROC6 و MRI-ESM2-0 و CanESM5 به ترتیب به میزان 3/5، 3/6 و 6/59 درصد کاهش می یابد.
واکاوی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه با مدل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه های کارآفرین به عنوان نسل سوم باهدف تربیت نیروهای انسانی کارآفرین و ارتباط با صنعت در نیمه دوم قرن بیستم پا به عرصه ظهور گذاشتند و بسترسازی جهت اشتغال دانشجویان از رسالت های مهم دانشگاه ها به شمار می آید. با توجه به انتقادهایی که از عدم کارایی لازم فارغ التحصیلان دانشگاهی ازجمله جغرافیا در شرایط واقعی اشتغال و هم راستا نبودن پژوهش های جغرافیایی با نیازهای جامعه و احساس شکافی که در این مورد اظهار می شود، هدف این پژوهش بررسی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه تعیین شد. لذا با استفاده از مدل های داده بنیاد و تریپل هلیکس این هدف دنبال شد. ضمن مصاحبه با 30 تن از اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان شاغل رشته جغرافیا و کدگذاری آن ها و در نظر گرفتن عناصر مدل پارادایمی (علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها، پیامدها)، مقوله ها و زیر مقوله ها به هر یک از این شرایط منتسب و تشریح شد. نتایج نشان داد که از بین 94 مفهوم شناسایی شده در مصاحبه ها، در مراحل مختلف کدگذاری، به 32 مقوله و درنهایت به 10 مقوله اصلی کاهش یافت. مقوله مرکزی یا هسته، به عنوان کالایی شدن دانش شناسایی گردید. کالایی شدن دانش و دانشگاه، در کنار فرایندهای افزایش دهنده تقاضای آموزش و مدرک گرایی در جامعه، کمیت گرایی را تقویت می کند. هم چنین عوامل مداخله گر و زمینه سازی همچون جایگاه نامناسب جغرافیا در ساختار استخدامی کشور، عدم اعتماد و اعتقاد به پژوهش در حوزه اجرایی، به روز نبودن سرفصل ها، ضعف آموزش و مهارت آموزی دانشجویان جغرافیا، باعث کاهش کیفی جریان آموزش و ضعف بازار کار رشته جغرافیا، باعث اقبال بیشتر بخش های دولتی و غیردولتی به رشته های هم جوار با جغرافیا شده است.
سنجش میزان خودهمبستگی فضایی دمای سطح زمین با کاربری اراضی، نمونه مطالعه: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جزایر حرارتی شهری و ضریب گسیل سطحْ شاخص های مهمی در مطالعه مدل های تعادل انرژی در سطح زمین و بررسی فعل وانفعالات سطح زمین در مقیاس منطقه ای و جهانی هستند. در این مقاله، اثر جزیره گرمایی شهری با استفاده از داده های ماهواره لندست سنجنده OLI سال 2019 شهر اصفهان تجزیه و تحلیل شد. تصاویر انتخاب شده، طول موج 11٫30-10٫30 میکرومتر و تفکیک مکانی 100 متر و باند حرارتی 10 دارند. دمای سطح زمین (LST) و NDVI در گوگل ارث انجین برای تابستان سال 2019 محاسبه شد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی خودهمبستگی فضایی جزایر حرارتی و ارتباط آن با کاربری اراضی شهر اصفهان است. برای استخراج کاربری اراضی، از روش طبقه بندی نظارت شده و الگوریتم حداکثر مشابهت استفاده شد. همچنین برای مشخص شدن الگوی پراکندگی، شاخص میانگین نزدیک ترین همسایگی به کار رفت. نتایج نشان داد که خوشه بندی در دمای سطح زمین با سطح اطمینان بیش از 99 درصد وجود داشته است. رابطه میان جزایر حرارتی با کاربری های ساخته شده و بایرْ مستقیم و افزایشی، و ارتباط آن با کاربری های پوشش گیاهی و آبْ معکوس است. مناطق 4، 5، 6 و 12 بیشترین میزان دما و مناطق 1، 2 و 3 کمترین میزان دما را داشته اند. همچنین نتایج حاصل از لکه های داغ و سرد نشان داد که لکه های سرد در مناطق مرکزی و لکه های داغ در مناطق جنوب شرقی قرار دارند.
جانمایی و طراحی معماری فرمِ انبارهای اقلام اساسی و ضروری با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
119 - 134
حوزههای تخصصی:
استقرار مراکز حساس و حیاتی در قلب شهرها و وقوع حوادث پیش بینی نشده و با احتمال از میان رفتن سازمان خدمات رسانی موجود و اثرات مخرب آن بر سازمان اجتماعی و دفاعی جامعه هدف و لزوم تأمین نیازهای ضروری شهروندان، برنامه ریزی و ایجاد انبارهای اقلام اساسی و ضروری، به عنوان جایگزینی برای سازمان خدمات رسان آسیب دیده، به صورت عاملی مهم در پایداری اجتماعی و دفاعی، محسوب می شود. این پژوهش سعی بر آن دارد تا با تکیه بر معیارهای پدافند غیرعامل به جانمایی انبارهای اقلام ضروری در مشهد پرداخته و الگوهای مختلف فضایی و معماری را بر حسب نقش و فرم، بررسی نماید. نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق در بحث مبانی نظری و تدوین مدل فکری، توصیفی- تحلیلی و روش های گردآوری اطلاعات، اسنادی، پرسشنامه و مصاحبه می باشد و در بخش مکان یابی، روش تجزیه وتحلیل اطلاعات با مدل IHWP در نرم افزار GIS و در بخش بررسی الگو و فرم های معماری، تحلیل محتوا می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد 61/20 درصد شهر مشهد دارای پتانسیل جانمایی بهینه و 94/0 درصد شهر نیز دارای پتانسیل مطلوب جهت جانمایی برخوردار بوده و همچنین بخش هایی از شمال شرق و جنوب شهر دارای اولویت اول جانمایی می باشند. در بخش معماری، انواع سازمان دهی فضایی فرم مستطیلی شامل متمرکز، چهار بازو، درون گرا و قطری بررسی شد که فرم متمرکز به جهت ظرفیت و گنجایش و دسترسی به خروجی ها و ساماندهی فضایی دارای ارجحیت نسبت به سایر فرم ها می باشد