فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۵۴۱ تا ۲۴٬۵۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و سطح بندی مکانگزینی فضاهای ورزشی شهرکرد بر اساس معیارهای مکان یابی است. روش پژوهش «توصیفی- تحلیلی» بوده که با استفاده از مطالعات میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمام فضاهای ورزشی شهرکرد است. در این پژوهش، داده های حاصل از پیمایش میدانی با مدل AHP وزن دهی شده و با استفاده از مدل تاپسیس درجه مطلوبیت و رتبه هریک از فضاهای ورزشی در چهار معیار همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش مشخص شده است. در مرحله آخر جهت رتبه بندی نهایی فضاهای ورزشی شهرکرد، از مدل تصمیم گیری ویکور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به وزن های سلسله مراتبی (AHP) و رتبه بندی انجام شده در مدل تاپسیس، بین مکانگزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد و معیارهای مکانیابی (همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش) تفاوت وجود دارد. یافته های حاصل از روش ویکور نشان می دهد که سالن یادگار امام و مجموعه ورزشی انقلاب در وضعیت مطلوب، مجموعه ورزشی تختی نیمه مطلوب و فضاهای ورزشی حجاب، باستانی و رسالت در وضعیت نامطلوب قرار دارند.
مشارکت شوراهای اسلامی روستایی در حفاظت از منابع طبیعی: مطالعه ای در مناطق جغرافیایی تحت حفاظت استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفاظت از منابع طبیعی نه تنها به فنّاوری، بلکه به نهادها و سازمان هایی وابسته است که در سطح محلی در مدیریت آن دخالت دارند. سازمان های محلی مانند شوراهای اسلامی، هم یک گزیدار در ایجاد یک چارچوب سازمانی پایدار و مناسب برای مدیریت منابع طبیعی محسوب می شوند و هم یک عامل مؤثر در جلب همکاری و مشارکت آحاد جامعه هستند. به همین دلیل بسیاری از کشورها به دنبال تشویق و بکارگیری ظرفیت مشارکتی اجتماعات محلی در قالب ساماندهی به تشکل ها و شوراهای مختلف می باشند. وجود شوراهای اسلامی روستایی در ایران، که هم گسترش وسیعی دارند و هم از پشتوانه قانونی و حقوقی برخوردارند، باعث شده است که یک ظرفیت قابل توجه برای حفاظت مشارکت محور از منابع طبیعی فراهم باشد. مقاله حاضر با درک اهمیت این موضوع به تشریح قابلیت های مشارکتی شوراهای اسلامی روستایی در ایجاد یک نهاد یا سازمان اجتماعی پایدار به منظور حفاظت از محیط زیست طبیعی می پردازد و در آن به نتایج یک تحقیق پیمایشی اشاره شده است که با هدف بررسی ایستار و ساختار مشارکتی شوراهای اسلامی روستایی به منظور حفاظت از منابع طبیعی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش که درباره شوراهای اسلامی 52 روستای واقع در مناطق جغرافیایی تحت حفاظت محیط زیست فارس انجام شده است نشان می دهد که بُعد مشارکتی ساختار سازمانی شوراهای اسلامی نسبتاً مناسب است و از این نظر، شوراهای اسلامی آمادگی ایفای نقش نهاد حفاظتی در زمینه محیط زیست را دارند. این در حالی است که ایستار اعضای شوراهای اسلامی مورد مطالعه هم نسبت به مشارکت عمومی و هم نسبت به حفاظت از منابع طبیعی در حدّ مطلوبی است و آنان خواستار همکاری در حفاظت از منابع طبیعی در سطوح بالای مشارکت هستند، به طوری که میانگین وزنی مشارکت آنان در سطح مشارکت تابعی قابل ارزیابی است. این در حالی است که بیشتر اعضای شوراهای اسلامی معتقد به فعّالیت این شوراها در نظارت بر حفاظت از منابع طبیعی هستند و زمینه های تصمیم گیری و اجرا، به ترتیب در مراتب بعدی قرار دارند. تفویض مناسب اختیار به منظور افزایش قدرت تصمیم گیری شوراهای اسلامی، مشارکت تعاملی ادارات و سازمان ها با شوراهای اسلامی در حفاظت محلی از منابع طبیعی، توجه به ارتقاء نگرش اعضای شوراهای اسلامی نسبت به مشارکت عمومی و قائل شدن نقش نظارتی در حفاظت از منابع طبیعی برای شوراهای اسلامی از پیشنهادات تحقیق حاضر می باشند.
ارزیابی راهبردی وضعیت تکوین مدیریت یکپارچه کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در غیاب مدیریت واحد شهری، تداخل در امور و فعالیت های موازی از توان مدیریتی شهر کاسته و خود مانعی برای سستی یا توقف جریان مدیریت مطلوب می شود. روش تحقیق این پژوهش تلفیقی از روش کمّی و کیفی است و پژوهش براساس مصاحبه های عمیق، مطالعات اسنادی و کمّی سازی عوامل راهبردی انجام شده است. به منظور تعیین موقعیت راهبردی مقصد و اولویت بندی عوامل درونی و بیرونی و تعیین نوع استراتژی های چهارگانه در راستای اهداف از ابزار IEA استفاده شد و در نهایت با استفاده از روش QSPM اولویت های راهبردی تعیین شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نمره نهایی عوامل داخلی شهر تبریز برابر با ۲۱/۲ است که از نظر عوامل داخلی در ارتباط با مدیریت واحد شهری دچار ضعف است. همچنین نمره نهایی عوامل خارجی نیز در همین راستا برابر با ۱۰/۲ است که نشان از نبود واکنش مناسب مدیریت شهری در ارتباط با فرصت ها و تهدیدها دارد. با توجه به ماتریس عوامل داخلی و خارجی نیز، شهر تبریز از نظر مدیریت واحد شهری موقعیت تدافعی دارد. راهبردهای پیشنهادی، ایجاد سازوکار تحقق مدیریت واحد شهری در قالب اقدام ها، قوانین و تصمیم ها در سطح ارگان ها و سازمان های مرتبط، بهره گیری از تجربیات و راهبردهای کشورهای پیش رو براساس پتانسیل های بومی محلی و در نهایت تقویت جایگاه شوراهای اسلامی و افزایش اختیارات قانونی آن ها به منظور مشارکت هرچه بیشتر شهروندان است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان بیجار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها و ناپایداری های دامنه ای مخاطرات مهمی برای فعالیت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی و خسارات به اموال و تأسیسات می شوند. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش جهت تهیه نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامه ای، نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت، در مرحله بعد با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی عوامل مورد بررسی در مرحله پیشین به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آن ها است محاسبه شده است. با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هریک از عوامل گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی نشانگر این است که عامل شیب با وزن نسبی 307/ 0 و عامل کاربری اراضی با وزن نسبی 218/0 به ت رتیب بیش ترین تأث یر و عامل بارن دگی با وزن نسبی 019/0 ک مترین تأث یر را بر وقوع زمین لغزش ها در شهرستان بیجار داشته است بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیار کم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است.
ارزیابی کارکرد مدیریت محله ای در محله آرارات تهران بر پایه نمایه های حکم روایی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، بزرگ شهرهای ایران همگام با کلان شهرهای گیتی با تنگناهایی پرشمار روبه رو شده اند که از آن میان، می توان به چالش های مدیریت شهری، به ویژه چالش مدیریت متمرکز، نمارش و اشاره کرد. پیرو همین، مدیریت شهری تهران پس از بنیان گذاری شورایاری محله، به راه اندازی الگوی نوین مدیریت محله ای روی آورد. این الگو هم پوش و منطبق با نمایه های حکم روایی خوب شهری است که بیشتر در کلان شهرها و برای مدیریت بهتر، نامتمرکز و مردم سالارانه شهرها کاربردی شده است. در این زمینه، مقاله پیش رو وضعیت نمایه های حکم روایی خوب شهری را در محله آرارات از منطقه سه شهرداری تهران بررسی و سنجش می کند، تا به کارکرد هر یک از این نمایه ها در محله مورد پژوهش پی ببرد. این پژوهش از گونه توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار سنجش پرسش نامه است که پس از استخراج گویه های نمایه ها و بهره گیری از طیف سنجشی لیکرت، از کارشناسان درگیر مدیریت شهری که ساکن همیشگی محله بودند، پرسشگری شد. در این پژوهش، اندازه نمونه 20 تن (نفر)، روش نمونه گیری گزینشی و گونه پژوهش، کاربردی است. یافته ها با بهره گیری از آزمون پارامتری تی (T Test) برای آزمودن گمانه (فرضیه) یکم و آزمون ناپارامتری فریدمن (Friedman Test) برای آزمودن گمانه دوم در فضای نرم افزاری SPSSتحلیل شده اند. بر پایه نتایج مقاله، میان میانگین داده ها برای هشت نمایه تحت بررسی، تفاوت معناداری وجود دارد. این محله، در زمینه کارکرد میانگین مجموعه نمایه های حکم روایی خوب شهری، وضعیتی نسبتاً مطلوب دارد؛ ولی از دید کارکرد یک به یک نمایه ها، وضعیتی نامطلوب یا ضعیف دارد، چون بر پایه تحلیل وضعیت مطلوبیت میانگین برای مجموعه نمایه های هشت گانه، میانگین به دست آمده در دسته مطلوبیت نسبتاً مطلوب با سطح معناداری کمتر از خطای آماری 001/0 است. در زمینه آزمون گمانه یکم، چون از میان نمایه های حکم روایی خوب شهری، مشارکت و پاسخ گویی، در میان نمایه هایی با بیشترین میانگین رده ای جای دارند، بنابراین این گمانه هم در کنار گمانه یکم، هر دو با اطمینان آماری 99% پذیرش می شوند.
بررسی راهکارهای موثردر ایجاد محله پایدار با رویکرد مشارکتی (مطالعه موردی:محله راهنمایی یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قالب فرآیندی مشارکتی، دموکراتیک و مردم محور توسعة محلّه ای از چندین دهة گذشته با تأکیدی خاص در کشورهای توسعه یافته، به عنوان محور برنامه های توسعة پایدار شهری قرار گرفت.ساختار مدیریت شهری در ایران با دارا بودن ویژگیهای غیر مشارکتی، متمرکز، از بالا به پایین، سیاست زده، فقدان همگرایی افقی، عدم ارتباط دوسویه مابین سطوح مختلف شهری، دیدگاه های نوین مدیریت شهری بر پایة سلول های بنیادین شهر (محلّه) را دچار نُقصان آشکاری ساخته است. این پژوهش که درمحدوده ی قانونی شهریاسوج به شیوه توصیفی-تحلیلی با رویکرد غالب اسنادی-پیمایشی درسطح محله راهنمایی در ناحیه یک شهری در یاسوج درسال 1393 انجام شده است به دنبال آسیب شناسی تنگناها و پتاسیل های برنامه ریزی محله محور پایدار در سطح محله مورد مطالعه بوده است. در مطالعة حاضر نشان داده شده است که تحقّق رویکرد نوین محلّه محوری در شهریاسوج به دلیل ویژگیهای سیستم کلان ومحلی مدیریتی کشور و به دنبال آن ناپایداری آشکار ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اکولوژیک محله ی راهنمایی دریاسوج، نیازمند سازماندهی مجدد و برنامه ریزی در چهار محور مدیریت یکپارچه، منابع مالی پایدار، نیروی انسانی کارآمد و متخصص شهری و نیز قوانین و مقرّرات پشتیبانی کننده- به عنوان عوامل مشترک تحقّق محلّه محوری است. این مهم جز با عبور از رویکرد سنّتی کنونی و دقّت نظر در عناصر برنامه های موفّق جهانی و سپس تحلیل، به روز رسانی و بومی سازی آنها مطابق با فرهنگ و شرایط اقتصادی- اجتماعی حاکم بر ایران و شهر یاسوج میسر نخواهد شد.
تحلیل فضایی مزیت نسبی گروه های عمده شغلی جمعیت روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای تحقق اهداف برنامه های توسعه کشور، هماهنگ نمودن اهداف ملی با واقعیت های منطقه ای امری اجتناب ناپذیر است. بر همین اساس، تخصیص منابع باید براساس توانمندی ها و مزیت های نسبی مناطق صورت پذیرد. از طرفی، تدوین برنامه توسعه مناطق براساس ظرفیت های بالقوه و بالفعل در بخش های مختلف اقتصادی امری بی بدیل است، از آنجا که فعالیت های اقتصادی، به طور خاص و منابع و امکانات به طور عام، از لحاظ توزیع فضایی از درجه تمرکز نامطلوبی برخوردار است، هر منطقه متناسب با ویژگی های خاص خود، نیازمند برنامه های ویژه ای است که لازمه هرگونه اقدامی در این زمینه، شناسایی وضعیت گذشته و موجود مناطق مختلف براساس روش های علمی مناسب است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کاربردی بوده که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است. داده های مورد نیاز از سرشماری های 1385 و 1390 استخراج شده است. میزان عدالت توزیعی با استفاده از پرکاربردترین شاخص های آماری در این زمینه یعنی منحنی لورنز و ضریب جینی از طریق نرم افزار Excel محاسبه شد. سطح بندی استان ها براساس مدل تحلیل عاملی، تاپسیس و تحلیل خوشه ای انجام شد و در نهایت نقشه های جغرافیایی میزان مزیت نسبی انواع گروه های عمده شغلی در محیط نرم افزار Arc GIS، در سطح کشور نیز ترسیم شد که قطعاً برای سیاست گذاری مناسب در زمینه توسعه منطقه ای ضروری است. نتایج تحقیق، نشان دهنده شکاف زیاد بین نواحی روستایی استان های کشور و توسعه ی نامتعادل استان ها با توجه به شاخص های مورد استفاده است. براین اساس استان های تهران، کرمانشاه، بوشهر و مازندران بالاترین امتیاز نسبی را کسب کردند و از امکانات بیشتری برای اشتغال زایی در نواحی روستایی برخوردارند. در مقابل استان های کرمان، سیستان و بلوچستان، کردستان و خوزستان از امتیازات نسبی پایین تری برای اشتغال زایی برخوردارند.
عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری فرهنگی با رویکرد جذب گردشگران خارجی در ایران مرکزی مورد شناسی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری فرهنگی، بخش مهمی از گردشگری یک کشور یا مناطق فرهنگی است که تاریخ مردم، آداب و سنن، هنر، ارزش ها و سبک زندگی آنها در این مناطق جغرافیایی از مهمترین مؤلفه مؤلفه های آن محسوب می می شوند. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری فرهنگی از دیدگاه گردشگران خارجی در شهر یزد است. نوع پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری 169 گردشگر خارجی در سال 1393 بر اساس نمونه گیری کوکران و همچنین روش منظم یا سیستماتیک است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد 9/66 درصد از گردشگران خارجی معتقدند، ضعف مدیریت و عدم اجرای پروژه ها در زمینه گردشگری فرهنگی تا حد زیادی می تواند، توسعه گردشگری فرهنگی را با مشکل جدی مواجه سازد. در این رابطه، 2/75 از گردشگران تأثیر تبلیغات مفید و مؤثر را که دربرگیرنده ارزش های تاریخی، سنتی و معماری کویری است، در جذب گردشگران فرهنگی بسیار مهم و اساسی می دانند. نتایج ضرایب استاندارد شده مدلساختاریتحقیقوسطحمعناداری (0021/0 =) به دستآمدهنشان می دهد که نقش تمام هفت مؤلفه، در توسعه گردشگری فرهنگی بسیار ضروری است؛ چرا که معنی داری تمام مؤلفه ها بیش از 96/1 است. نتایج مدل ساختاری مؤلفه های مدیریت در حوزه گردشگری فرهنگی شهر یزد، نشان می دهد تأثیرات مستقیم چگونگی اداره همزمان جاذبه های تاریخی، میزان سرمایه گذاریشان درصنعتگردشگری، به ترتیب برابر با 74/6 و 09/6 است. همچنین در بین مؤلفه های مورد بررسی، مؤلفه های آموزش در حوزه گردشگری فرهنگی، دارای نقاط ضعف اساسی بوده است. در نهایت راهکارهایی جهت توسعه مطلوب و پایدار گردشگری فرهنگی در سطح شهر یزد ارائه شده است.
جدایی گزینی اجتماعی شهر کامیاران؛ تحلیلی بر شاخص های ناهمسانی و انزواگرایی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش الگوها و روندهای جدایی گزینی شهری، اغلب با استناد به شاخص هایی صورت می پذیرد که الگویابی فضایی توزیع افراد ساکن در یک شهر را به خوبی نشان نمی دهد. در این مقاله رویکرد جدید سنجش میزان جدایی گزینی فضایی بین چندین گروه ارائه شده است. این رویکرد این امکان را برای محققان فراهم می سازد تا جدایی گزینی در هر مقیاسی را محاسبه نمایند. این پژوهش از نظر اهداف، کاربردی و از نظر شیوه انجام، توصیفی تحلیلی است. اطلاعات و داده های این پژوهش از طریق پیمایش میدانی نمونه های انتخاب شده به روش فضاییِ تصادفیِ طبقه ای جمع آوری شده است. در این مقاله جدایی گزینی اجتماعی شهرکامیاران در قالب سه متغیر درآمد، زبان و مذهب با استفاده از شاخص های معرفی شده محاسبه شده است. نتایج شاخص ها با استفاده از آزمون P-Value نشان دهنده سطح اطمینان بالای سنجش جدایی گزینی در این مطالعه است. بر اساس نتایج نمونه موردی، با افزایش در مقیاس مطالعه، میزان شاخص های جدایی گزینی کاهش می یابد. شدت جدایی گزینی در سه محدوده شاخص (شمال شرقی، شمال غربی و جنوب شهر) در هر سه متغیر مورد مطالعه بیشتر از سایر نقاط شهر است. همچنین، میزان ناهمسانی متغیر مذهب در مقیاس محلی بیشتر از سایر متغیرها است و سه گروه درآمدی متوسط، گروه زبانی سوران و گروه مذهبی اهل سنت بیشترین میزان انزواگرایی فضایی را دارا هستند.
بررسی روابط میان کیفیت، اعتماد، رضایت و وفاداری الکترونیکی در صنعت هتلداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با وجود فواید حاصل از توسعه ی اینترنت در صنعت گردشگری به طور کلی و صنعت هتلداری به طور خاص، نکته ی چالش برانگیز برای بخش عرضه ی آن است که میزان وفاداری مشتریان در محیط اینترنتی در مقایسه با محیط سنتی و خرید حضوری کاهش یافته است. این مسأله لزوم شناخت کامل تر از مفهوم وفاداری الکترونیکی و عوامل تاثیرگذار بر آن به منظور اتخاذ راهبردهای مؤثر بازاریابی را مورد تاکید قرار می دهد. در حوالی این موضوع، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی ابعاد کیفیت وب سایت های ارایه کننده ی خدمات اقامت در هتل، به عنوان یکی از عوامل مرتبط با فرایند وفادارسازی مشتریان است. به منظور بررسی نقش احتمالی متغیر تجربه ی قبلی رزرو اینترنتی اتاق هتل در تعدیل شدت روابط الگوی تحقیق، جامعه ی آماری در دو گروه مشتریان بالقوه و مشتریان فعلی دسته بندی و داده های گروه اول با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و داده های گروه دوم بدون انجام نمونه گیری و دعوت از همه اعضاء جامعه ی آماری گردآوری شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و روش های تحلیل داده ها، آنووا، تحلیل عاملی اکتشافی و الگو یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی است. نتایج حاصل نشان داد که مهمترین ابعاد کیفیت الکترونیکی عبارت است از: پاسخ گویی و تحویل بی نقص، امنیت، طراحی وب سایت، و کاربردی بودن. همچنین نتایج حاصل از الگوی مفهومی نشان داد که در هر دو گروه مشتریان بالقوه و فعلی، کیفیت الکترونیکی بر متغیرهای اعتماد، وفاداری و رضایت الکترونیکی و از طرفی، اعتماد بر وفاداری الکترونیکی تأثیر مثبت دارد. نقاط تمایز آن است که برای مشتریان فعلی بر خلاف مشتریان بالقوه، رضایت بر اعتماد الکترونیکی و برای مشتریان بالقوه بر خلاف مشتریان فعلی، رضایت بر وفاداری الکترونیکی تأثیر مثبت دارد. تحلیل متغیر تجربه ی قبلی رزرو اینترنتی نیز بیانگر آن است که این متغیر سبب تعدیل شدت روابط بین متغیرهای اعتماد و وفاداری و از سوی دیگر، کیفیت و اعتماد الکترونیکی نمی شود.
بکارگیری مدل پتانسیل جمعیتی و ماتریس ارتباطات درتعیین مراکز خدمات (مطالعه موردی شهرستان بابلسر)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰
127 - 143
حوزههای تخصصی:
مراکز خدمات روستایی، نقش مهمی را در ارائه امکانات و خدمات مورد نیاز روستاهای تحت نفوذ خود دارا می باشند. مهم ترین عامل در ارتباط با تعیین مکان مناسب برای خدمات رسانی روستایی در سطح دهستان و یا مجموعه روستایی، تعیین و تنظیم ساخت سلسله مراتبی در سطح مجموعه روستاها می باشد تا جامعه روستایی بتواند از امکانات خدماتی موجود ، هر چه بهتر سود برد. هدف از نگارش این مقاله، تحلیل وضع موجود و تعیین مراکز بهینه خدمات رسانی روستایی در شهرستان بابلسر (استان مازندران)است. برای نیل به این هدف از تکنیک تحلیلی پتانسیل جمعیتی و ماتریس ارتباطات استفاده شده است. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر، روستاهای با جمعیت بالای 500 نفر شهرستان بابلسر براساس نتایج سرشماری سال1385 می باشد. بدین منظور تعداد 20 روستا انتخاب گردیده اند که با استفاده از این مدل چند روستای تاثیر گذار و مهم جهت ارائه خدمات روستایی به نقاط اطراف مشخص شدند. نتایج نشان می دهد سکونتگاه هایی که از جمعیت بیشتر و راه های ارتباطی منظم و گسترده تری برخوردار هستند، می توانند به عنوان مراکز توزیع خدمات به مناطق اطراف معرفی شوند. در نواحی دوردست شهرستان بابلسر روابط خدماتی روستاها قوی، منظم ، سلسله مراتبی و چند سطحی است.
International experiences of urban renovation with an emphasis on public participation (Case study: Shahid Khoob Bakht neighborhood, Tehran, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۲۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
Cities have been consisted of many eroded textures. The renovation designs have been provided due to many problems the residents face with. These designs are not always successful. Lack of specific pattern or enough experience regarding the intervention in the eroded textures and no suitable and enough attention to the public cooperation are some of the reasons of these designs failure. Therefore, this paper attempts to investigate the intervention in the eroded textures with an overall insight to the experiences of some countries. Paying attention to the social, cultural and economic status of the residents, providing the required infrastructures, paying attention to the ownerships, and promoting the public cooperation level are the important indices in most of the renovation designs. The purpose of the present research is to study the role of renovation and reconstruction in the world`s eroded textures descriptively. The experience of other countries have different ways of modernizing the social, economic, cultural and especially provided in partnership with samples being analyzed and then a series solution is given in the form of recommendations.
ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی در برابر زلزله (مطالعه موردی: حاشیه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مهم این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان آسیب پذبری سکونت گاه های حاشیه ای شهر مشهد در برابر زلزله است. این پژوهش بر اساس مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و عوامل بیرونی مناطق آسیب پذیر را شناسایی و برای کاهش میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله راهکارهایی ارایه شده است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیلی– توصیفی با نگرش سیستمی است. مدل مورد استفاده، مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و بیرونی و شاخص های آن بوده که با استفاده از نرم افزار ARC GIS و مدل AHPمیزان آسیب پذیری مناطق حاشیه شهر مشهد ارزیابی شده است. در این پژوهش، تعداد 1181 خانوار در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد بر اساس روش مورگان انتخاب و مصاحبه شدند.
یافته ها: تجزیه وتحلیل عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار برآسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای در برابر زلزله در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد نشان داد که 70 درصد از مساکن در مناطق مذکور دارای آسیب پذیری خیلی بالا و بالا هستند.
محدودیت ها/ راهبرد ها: از محدودیت های عمده تحقیق در سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی به دلیل غیر قانونی بودن آن، نبود اطلاعات دقیق و معتبر و عدم همکاری ساکنان با پرسش گران است.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکارها در کاهش میزان آسیب پذیری مساکن حاشیه شهر مشهد در گام اول، شناسایی مناطق آسیب پذیر و تعریف معیارهای آسیب پذیری و نیز، انجام مطالعات تفصیلی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فیزیکی در محدوده تحقیق است؛ علاوه بر این، نظارت مستمر برای جلوگیری از ساخت و سازهای غیر قانونی و ارایه تسهیلات قانونی از جمله اعطای وام مسکن، وام های نوسازی و بهسازی جهت مساکنی که قبلاً به صورت خود جوش و بی برنامه احداث شده اند، در مدیریت بحران مؤثر است.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در این است که تا کنون با مدل های مورد بررسی، مناطق حاشیه شهر مشهد از دیدگاه آسیب-پذیری محیطی (زلزله) شناسایی نشده است.
تبیین نقش شهرهای کوچک در توسعه منطقه ای استان آذربایجان غربی؛ (مطالعه موردی: شهرهای 50 – 25 هزار نفر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۳
21 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، بررسی نقش شهرهای کوچک استان آذربایجان غربی در توسعه منطقه ای است. روش تحقیق «توصیفی تحلیلی» است. استان آذربایجان غربی در سال 1390 دارای پنج شهر کوچک (50 – 25 هزار نفر جمعیت) به نامهای تکاب، ماکو، سردشت، شاهین دژ و اشنویه است که حدود 10.35 درصد از جمعیت شهری استان را شامل می شوند. در این میان شهر سردشت بیشترین ضریب کشش پذیری و جذب جمعیت را دارا بوده است. تایج شاخصهای نخست شهری به کار رفته نشان می دهد که پدیده نخست شهری استان در سالهای اولیه مورد مطالعه (1335)، چندان چشمگیر نبوده اما بعد از سال 1375 شدت این نخست شهری تا سال 1390 افزایش یافته است. بر اساس نتایج مدل رتبه اندازه تعدیل یافته، شهر ارومیه حدود 219383 نفر اضافه جمعیت و شهر دوم (خوی) حدود 23100 نفر کمبود جمعیت دارد (و الی آخر) تا در یک سلسله مراتب منظم شهری قرار گیرد. به لحاظ اقتصادی، نقش غالب شهرهای کوچک در سال 1390 خدمات بوده است. کشاورزی و صنعت در سال 1390 نسبت به سال 1385 روند نزولی دارد. به طور کلی، شهرهای کوچک در نظام شهری استان تأثیرات مثبتی داشته و آنچه که کارکرد این شهرها را تا حدود زیادی کم رنگ نموده افزایش بیش از حد جمعیت و تمرکز شدید امکانات در شهر ارومیه است. علاوه بر تمرکز زدایی از شهر ارومیه، تزریق امکانات و سرمایه به سوی شهرهای کوچک راهکار مناسبی است که با تقویت این شهرها می توان خلأ سلسله مراتب سکونتگاهی را در نظام شهری استان پر نمود.
تحلیل فضایی مناطق شهری قم به منظور احداث پروژه مسکن اجتماعی با تاکید بر روش تحلیل سلسله مراتبی
حوزههای تخصصی:
مسکن اجتماعی به نوعی خاصی از تامین مسکن اطلاق می شود که اساساً توسط دولت ملّی یا محلی و با هدف خانه دار کردن گروه های کم درآمد صورت می گیرد. شهر قم یکی از شهرهای بزرگ ایران است که با توجه به جمعیت بالای آن نیاز به توجه در بخش مسکن دارد. یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد و ساخت پروژه های مسکونی، مکان یابی بهینه آن می باشد. یکی از روش های تصمیم گیری، از طریق وزن دهی به معیارها روش سلسله مراتبی است. با استفاده از این روش، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شده و گزینه های مناسب برای اتخاب مکان بهینه مشخص می شوند. این پژوهش به صورت کاربردی و به روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. معیارها و ریزمعیارهای مؤثر در مکان یابی فضاهای مسکونی معرفی و درخت سلسله مراتبی معیارها ترسیم شده است. این معیارها در قالب پرسشنامه ای تنطیم و در بین کارشناسان شهری و مسکن شهرداری قم توزیع شد و برای محاسبه میانگین وزن های داده شده هر معیار و زیرمعیار، از مقایسه زوجی استفاده شده است. پس از انجام محاسبات مربوطه در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نتایج و خروجی مدل به گونه ای بود که منطقه ۸ مناسب ترین منطقه برای احداث پروژه مسکن اجتماعی تشخیص داده شد. مناطق ۲ و ۳ نیز پس از منطقه ۸ در اولویت های بعدی قرار می گیرند. در همین راستا، مناطق ۵ و ۶ و ۷ نامناسب ترین مناطق در مکان یابی و احداث این پروژه می باشند.
ارزیابی پراکنش مکانهای سوم در ارتباط با سطوح طبقات اجتماعی مختلف شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
81 - 92
حوزههای تخصصی:
در تعریفی که پروفسور الدنبرگ از مکان سوم ارائه می دهد، یک مکان سوم عرصه ای معرفی شده است که مردم را بدون در نظر گرفتن درجات و طبقات اجتماعی و تفاوت های قومی، نژادی و ... گرد هم می آورد. این در حالی است که به نظر می رسد حضور چنین مکان هایی در جامعه ما، خود ارتباط ویژه ای با طبقات اجتماعی داشته باشد. به این معنا که سطوح طبقات اجتماعی مختلف، مستعد شکل گیری تعداد و البته گونه متفاوتی از مکان های سوم هستند. بنابراین پژوهش حاضر برآن است که به مطالعه ارتباط طبقات اجتماعی شهر زنجان با نحوه پراکنش مکان های سوم پرداخته و دلایل آن را مورد بررسی و کاوش قرار دهد. در این راستا، در پژوهش حاضر شهر زنجان که بین دو کلانشهر اصلی ایران قرار گرفته ولی برخلاف آنها از یکپارچگی نسبی اجتماعی برخوردار بوده و همچنین در جریان تحولات اجتماعی سیاسی دهه های گذشته، کمترین تغییرات کالبدی و عملکردی را تجربه کرده، به عنوان نمونه مطالعاتی در نظر گرفته شده و داده های مورد نیاز با استفاده از روش های مصاحبه با متخصصان، پرسشنامه، مصاحبه گروهی متمرکز و مشاهده گردآوری شده و در محیط GIS تحلیل شده اند. به صورت کلی باید گفت، روش تحقیق در پژوهش حاضر روش ارزیابی است. نتایج پژوهش نشان می دهند، ویژگی های خاص هر یک از طبقات اجتماعی، نوع خاصی از روابط و مناسبات اجتماعی را میان اعضای طبقه یاد شده با یکدیگر و با سایر شهروندان تعریف کرده و بدین ترتیب بر نوع و تعداد مکان های سوم شکل گرفته، تأثیر مستقیمی می گذارد. با توجه به این موضوع، به نظر می رسد بتوان با گسترش چنین مکان هایی در محدوده های کمتر توسعه یافته و محدوده هایی که در سطوح طبقاتی پایین تر قرار دارند، به تقویت روابط اجتماعی ساکنان هریک از این محدوده ها با یکدیگر و نیز با سایر شهروندان کمک کرد و با فراهم نمودن زمینه ورود افراد از طبقات اجتماعی بالاتر به محدوده های کمتر توسعه یافته از طریق ارتقای مکان های سوم و به تبع آن اختلاط هر چه بیشتر شهروندان از طبقات اجتماعی مختلف، نابرابری اجتماعی را کاهش داده و بدین ترتیب موجبات ارتقای زندگی اجتماعی عمومی شهر را فراهم آورد.
پارادایم تبیینی «شهر آموزش محور» تا «شهر پژوهش محور»؛ از شهر آموزش دهنده تا شهرهای علم و فناوری (تکنوپل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۱۳۱-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد چشمگیر رویکردهای دانش بنیان به معماری و شهرسازی از یک طرف و نگاه جامع به بسترسازی برای شکل گیری شهرهای آموزش دهنده و تکنوپل ها از سویی دیگر، به ضرورتی اشاره دارد که در راستای آن باید زیرساختها و ابعاد شکل دهنده به شهرهای دانش بنیان مورد توجه فراگیر قرار گیرد. این مقاله در مرحله نظری از روش توصیفی و تحلیلی و در مرحله تحلیلی رویکردی تبیینی داشته است. نتایج این تحقیق به مفاهیم، اصول و شرایط و بسترهای شکل گیری شهرهای آموزش دهنده و شهرهای علم و فناوری (تکنوپلها) اشاره داشته و در پایان راهکارها و پیشنهادات در راستای ارتقاء آنها مورد اشاره قرار می گیرد.
Study People and Nature Connection in Built Environment to verify Aqa-Bozorg Mosque as Biophilic Design(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۲۵۳-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
In this era that new technology has affected human life, many research scientists believe that Biophilic design can improve human well-being. Biophilic architecture can provide healthy spaces connected with nature and reduce stress and enhance longevity. Different researchers have identified and categorized different patterns in the Biophilic design. These patterns have a wide range of applications for both interior and exterior environments with physiological, cognitive and psychological benefits. This paper focuses on the 14 Biophilic patterns connected with nature that have been shown to impact human health. The objective of this qualitative study is to determine if one of the traditional mosque-schools in Iran has incorporated the 14 patterns of Biophilic Design defined by Ryan (2014). We aim to meet this objective by researching people&lsquos reactions to the fourteen Biophilic patterns (Ryan, 2014) using questionnaires and assessing people&rsquos connection to nature when present at the mosque. Aqa-Bozorg mosque-school in Kashan city which is one of the oldest cities in Iran was selected as the case study. Through questionnaires we asked whether visitors felt connected to or removed from nature while physically present in this mosque-school. Data results indicated that most of the visitors felt connected to nature while they were present in the building. We concluded that Aqa-Bozorg Mosque-school which was built long before the conceptualization of &ldquoBiophilic design&rdquo does incorporate these patterns.
بررسی و تحلیل تراکم ساختمانی(FAR)، در محله های شهری با استفاده از LUI: نمونه موردی محله گلباد شهر تبریز
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۱
53 - 74
حوزههای تخصصی:
FAR عبارت است از نسبت کل سطح زیر بنای ساختمان به سطح قطعه زمینی که ساختمان در آن واقع شده است. امروزه بدلیل کمبود منابع و برای کاهش هزینه های توسعه شهری و ارائه خدمات مطلوب تر و در عین حال اقتصادی تر توجه به متراکم شدن جمعیت افزایش یافته است و افزایش تراکم ساختمانی یکی از ابزارهای آن می باشد. اما به لحاظ عملی بدلیل نداشتن طرح و برنامه مدون و جامع و ضعف سیستم و ضعف متولیان برنامه ریزی آنچه اتفاق افتاده است سیاست افزایش FAR نه بر مبنای ظرفیتهای پذیرش اجزا سیستم شهری که بر مبنای تقاضا و بدون رعایت آستانه های مربوطه بوده است. روش مورد استفاده تحقیق بر اساس ماهیت آن توصیفی- تحلیلی است و هدف آن بررسی و تحلیل تراکم ساختمانی (FAR) در محله های شهری بر اساس روش LUI می باشد. در این روش برای برآورد FAR شاخص هایی نظیر، حداکثر سطح زیربنا برحسب فوت مربع (FA)، ضرایب حداقل میزان فضای باز (OS)، و ... بهره گرفته می شود. چنانچه شدت استفاده از زمین بیشتر یا کمتر از محدوده ذکر شده باشد، احتمالاً به توسعه بیش از حد (over develop)، یا توسعه کمتر از اندازه کافی (under develop) در اراضی مورد نظر خواهد انجامید. محدوده مورد مطالعه تحقیق، محله گلباد شهر تبریز می باشد. نتیجه بررسی این سیستم در محله گلباد شهر تبریز نشان دهنده کمبودهای اساسی در فضاهایی از قبیل فضای باز (OS)، فضای باز مفید (LS) و فضای تفریحی (RS) و همچنین تعداد پارکینگ کل برای هر واحد مسکونی (TC) می باشد. همچنین امر امکان افزایش تعداد واحد مسکونی در هر جریب با توجه به مساحت محله و اندازه واحدهای مسکونی به دلیل پائین بودن آن نسبت به استاندارد به شرط تامین فضاهای مورد نیاز این سیستم وجود دارد.
گردشگری روستایی راهبردی برای توسعه پایدار روستایی در بخش خورگام شهرستان رودبار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
1 - 12
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت بزرگ و یکی از ارکان توسعه پایدار شناخته شده است. این صنعت دارای اشکال متنوعی است که گردشگری روستایی یکی از آنهاست. این نوع از گردشگری باعث پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی در روستاها شده و باعث جلب مشارکت جوامع محلی در زمینه های فوق می گردد. بخش خورگام با مساحت 296 کیلومتر مربع در شهرستان رودبار استان گیلان واقع شده است. این بخش دارای دو دهستان، 35 روستای دارای سکنه و 8 روستای خالی از سکنه و 8336 نفر جمعیت در مناطق روستایی و یک نقطه شهری بنام بره سر است. روش تحقیق در این مقاله، از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و داده های تحقیق از طریق مطالعات میدانی و بررسی منابع موجود استخراج و با استفاده از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که توجه به گردشگری روستایی و طبیعی در کنار هم می تواند توسعه مراکز اقتصادی کوچک و احیای منابع کم بازده و تبدیل آن به منابع درآمدی شده و باعث پایداری اقتصادی روستاهای محدوده مورد مطالعه گردد. گردشگری روستایی در بعد اجتماعی نیز با ایجاد اشتغال و جلوگیری از مهاجرت و همچنین شناساندن مراسم و آداب و رسوم محلی به سایر جوامع باعث توسعه پایدار می گردد و در نهایت ساکنین روستاها با حفظ و احیای منابع طبیعی و زیست محیطی در جاذبه های طبیعی گردشگری اطراف روستای خود، باعث پایداری محیطی به منظور جلب طبیعت گردان می شوند. بر اساس مطالعات صورت گرفته مشخص گردید که 2/88 درصد جاذبه های گردشگری بخش خورگام در روستاهای آن واقع است. بررسی ها نشان داد سرمایه گذاری در صنعت گردشگری، از عوامل موثر در موفقیت توسعه اقتصادی در این محدوده می باشد. لذا در تحقیق حاضر ضمن بررسی موارد فوق به معرفی جاذبه های روستایی بخش خورگام نیز مبادرت گردیده است.بر اساس نتایج این مطالعه مشخص گردید که توسعه گردشگری روستایی در بخش خورگام با توجه به شرایط آب و هوایی، توپوگرافی، فرهنگی و تاریخی نه تنها اقتصادی بوده و موجب بهبود وضعیت اقتصادی منطقه می شود بلکه هم افزایی معنی داری در افزایش بازده بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات دارد.