فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۳٬۴۶۱ تا ۲۳٬۴۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: کمبود فرصت های شغلی در نواحی روستایی باعث کمی درآمد و توسعه نیافتگی مناطق روستایی شده و مهاجرت روستائیان به شهرها را به دنبال دارد. در کنار بخش کشاورزی، بخش غیرکشاورزی و به ویژه صنایع روستایی از قابلیت بالایی برای اشتغال زایی برخوردار می باشند ولی وجود برخی عوامل باعث شده امکان استفاده از تمام ظرفیت های صنایع روستایی برای اشتغال زایی میسر نگردد. در این پژوهش ضمن بررسی میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی، به بررسی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت آن ها در اشتغال زایی پرداخته شده است.
روش: این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری این طرح شامل واحدهای صنعتی روستایی استان اصفهان بوده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک با 90 نفر از مدیران این واحدها مصاحبه به عمل آمد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد مجموعه ای از عوامل اقتصادی، فنی، سیاسی و حقوقی، اجتماعی، محیطی و زیربنایی و فردی بر میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی مؤثر می باشند.
محدودیت ها/ راهبردها: پراکندگی صنایع مورد بررسی و دسترسی به آن ها مهم ترین مشکل پیش آمده برای این تحقیق بود.
راهکارهای عملی: با توجه به سرمایه گذاری های عظیم انسانی و مالی برای صنایع روستایی، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت آن ها در اشتغال زایی برای ایجاد زمینه برای فرصت های شغلی جدید و کمک به بهبود درآمد معیشت روستائیان و متعادل نمودن درآمد شهری و روستایی و درنتیجه کاهش مهاجرت روستائیان می تواند تأثیرگذار باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در بررسی میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی و عوامل مؤثر بر آن برای اولین بار در کشور می باشد.
ارزیابی و تحلیل کیفیت مسکن در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان کنویست شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسکن به عنوان فضایی که انسان بیشترین وقت خود را در آن می گذراند همواره در نظر برنامه ریزان جایگاه خاصی داشته و از دیدگاه های مختلفی به آن پرداخته شده است. در دوره رشدگرایی به جهت غلبه تفکر کمی گرایی با محوریت پوزیتیویسم منطقی، کمی گرایی در مسکن مورد تأکید قرار می گرفت اما با تغییر در رویکرد نظری به سوی توسعه پایدار، توجه به جنبه های کیفی مسکن افزایش یافت. مساکن روستایی به جهت تبعیت از الگوهای مرسوم ساخت وساز با توجه به شرایط محیطی، پیوند با معیشت روستایی و ... دارای ویژگی های منحصربه فردی می باشد؛ اما به لحاظ کیفیت نیازمند تقویت برای ارتقای سطح زندگی روستاییان می باشد. در این راستا هدف مطالعه حاضر، تحلیل کیفیت مسکن روستایی و تفاوت های آن در دهستان کنویست شهرستان مشهد می باشد.
روش: برای این منظور با روش شناسی کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی، 25 روستا از منطقه به عنوان روستاهای نمونه و تعداد 362 خانوار از طریق نمونه گیری از مجموع 4499 خانوار روستایی، برای مطالعه انتخاب گردید تا پرسشنامه های تدوین شده از طریق شاخص های تحقیق تکمیل گردد. برای دستیابی به هدف پژوهش، از روش های آماری و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که باوجوداینکه به طورکلی سطح کیفی مسکن در بین روستاهای منطقه پایین هست اما روستاهای 25 گانه مورد مطالعه به لحاظ سطح کیفیت مسکن نیز با هم تفاوت دارند و روستاهای خیرآباد، کنارگوشه و فرخ آباد دارای کوتاه ترین فاصله از ایده آل مثبت و دورترین فاصله از ایده آل منفی است.
محدودیت ها/ راهبردها: ضعف در داده های آماری رسمی در ارتباط با مسکن روستایی به ویژه کیفیت مساکن ازجمله محدودیت های پژوهش می باشد.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های به دست آمده می توان توجه به جنبه های کیفی مسکن روستایی در زمینه های امنیت مسکن، استحکام مسکن، بهداشت و سلامت، تسهیلات زیرساختی و ساختمانی، آسایش و رفاه، میزان همجواری، فرم مورد تأکید می باشد.
اصالت و ارزش: این مطالعه از جهت تأکید بر رویکرد شاخص های کیفی گرا در مطالعات و برنامه ریزی مسکن روستایی دارای اهمیت می باشد. زیرا مساکن روستایی به لحاظ کیفی تفاوت های بسیاری با مسکن در نواحی شهری داشته و از سطح آسیب پذیری بالایی برخوردار هستند.
بررسی تأثیر سنگفرش بیابانی بر روی سرعت آستانه فرسایش بادی و فرسایش پذیری بادی خاک (مطالعه موردی: حوضه ابراهیم آباد مهریز (یزد))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین آمار یکی از ابزارهای قوی برای مطالعه مکانی و زمانی متغیرها است. با استفاده از این روش می توان الگوی حاکم بر متغیرها را کشف کرد. در علوم خاکشناسی، متغیرهای مکانی محدود به تغییرات در سطح و عمق می باشد. فرسایش بادی فرایندی بسیار پیچیده و مهم در اراضی فاقد پوشش و خشک است. در تحقیق حاضر، توزیع سنگفرش بیابانی با استفاده از فناوری زمین آمار در دشت ابراهیم آباد، یکی از زیر حوضه های دشت یزد-اردکان درون یابی شده است. با استفاده از روش های تجربی و معادلات انتقالی سرعت آستانه فرسایش بادی و فرسایش پذیری بادی خاک برآورد و پهنه بندی شد. کریجینگ معمولی به منظور پهنه بندی و تهیه متغیرهای مکانی استفاده شد. پوشش سنگفرش بیابانی در محدوده ۹۰-۳۰ درصد در منطقه موردمطالعه تغییر می کند. مقدار پوشش سنگفرش در حدود ۱۰۰ درصد در مناطق نزدیک دامنه کوه ها تا کمتر از ۳۰ درصد به سمت مرکز دشت تغییر می کند. نتایج نشان داد کریجینگ معمولی ابزاری قوی و دقیق برای درون یابی درصد پوشش سنگفرش بیابانی، سرعت آستانه فرسایش بادی و فرسایش پذیری بادی خاک است. با افزایش درصد پوشش سنگفرش، سرعت آستانه فرسایش بادی افزایش و فرسایش پذیری بادی خاک کاهش می یابد.
منطقه گرایی و چالش های آن در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای گسترش همکاری در جهان، همگرایی با استفاده از الگوی منطقه گرایی است. امروزه امنیت ملی هر کشوری از طریق همکاری منطقه ای و درادامه با تعامل و وابستگی متقابل جهانی ممکن می شود تا با گام های انفرادی و بدون همکاری و پشتیبانی منطقه ای و جهانی. بر این اساس، در چند دهة اخیر و به ویژه از دهة 1980 به بعد، بسیاری از کشورهای دنیا با اتخاذ رویکرد منطقه گرایی و شکل دادن به تجارب موفقی در این راستا، زمینة انگیزش سایر کشورهای دنیا به گسترش منطقه گرایی را نیز فراهم کرده اند. جمهوری اسلامی ایران هم به عنوان کشوری تأثیرگذار و با موقعیت ژئواستراتژیک، با درک این ضرورت، با پایان یافتن جنگ تحمیلی و شروع به کار دولت سازندگی تاکنون، گرایش منطقه گرایی و همگرایی منطقه ای را متناسب با اهداف و آرمان های خود با فرازونشیب هایی در دستور کار داشته است، اما شرایط ویژة این کشور و تهدیدات امنیتی که همواره متوجه جمهوری اسلامی ایران بوده، سبب شده است که رویکرد منطقه گرایی ایران همواره با صبغه و برتری گرایش های امنیتی و سیاسی دنبال شود، حال آنکه تجارب موفق منطقه گرایی در دنیا با برتری دستورکارهای اقتصادی، نرم افزارانه و غیرامنیتی بوده است که در این پژوهش علاوه بر بررسی جنبه های مختلف منطقه گرایی، به دلایل اتخاذ رویکرد متفاوت جمهوری اسلامی ایران و ضرورت بازبینی در این رویکرد توجه شده است.
برنامه ریزی راهبردی توسعه اقتصاد روستایی در شهرستان لنجان (با تأکید بر کارآفرینی در صنایع تبدیلی و تکمیلی)
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصاد جوامع روستایی یکی از عوامل اصلی و کلیدی توسعه اقتصاد ملّی و کارآفرینی به عنوان رویکردی نوین در این زمینه مطرح است؛ کارآفرینی بر مبنای توسعه فعالیتهای متنوع از مهمترین مواردی است که نیازمند اتخاذ راهبردهای منطقی و متناسب با توانمندی های محلی می باشد. صنایع تبدیلی و تکمیلی نیز به عنوان یکی از مهمترین صنایع مکمل بخش کشاورزی از دیرباز به صورت سنتی مورد توجه بوده و می تواند نقش قابل توجهی در این ارتباط داشته باشند. شهرستان لنجان به جهت دارا بودن توان های محیطی بالا در بخش کشاورزی یکی از مهم ترین قطب های کشاورزی در استان اصفهان است، اما برغم داشتن این پتانسیل، برنامه ریزی در جهت استفاده بهینه از منابع کمتر صورت پذیرفته است. در این پژوهش که به لحاظ هدف کاربردی و از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است سعی گردید به برنامه ریزی راهبردی توسعه اقتصاد روستایی بر محور کارآفرینی در صنایع تبدیلی و تکمیلی پرداخته شود؛ لذا با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از تعداد192 نفرکشاورز، روستایی و کارشناس مرتبط به عنوان نمونه پرسشنامه تکمیل و برای تجزیه و تحلیل دیدگاه پاسخگویان از آزمونهای خی دو و فریدمن استفاده گردید. در ادامه جهت ارائه راهبرد مناسب به تبیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها با بهره گیری از تکنیکSWOT پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصل از یافته های پژوهش، کارآفرینی در صنایع تبدیلی و تکمیلی می تواند نقش قابل توجهی بر اقتصاد روستایی داشته باشد و این تأثیرگذاری به ترتیب در افزایش تولیدات کشاورزی، افزایش درآمد، کاهش مهاجرت، کاهش فاصله طبقاتی، کاهش بیکاری فصلی، افزایش فعالیت اقتصادی زنان و ... است. همچنین براساس میانگین کل امتیازات بدست آمده در مدل سوات، راهبرد مناسب و مطلوب راهبرد تهاجمی است.
بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک توسعه فیزیکی و مکان یابی جهت های توسعه آینده شهر سنقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول قرن بیستم همراه با رشد سریع شهرنشینی و توسعه وسیع حمل و نقل ماشینی و هجوم انبوه مردم به شهرها، باعث شده که از یک طرف بسیاری از منابع و جاذبه های طبیعی در معرض نابودی و انواع آلودگی های زیست محیطی قرار گرفته و از طرف دیگر توسعه بدون توجه به عوامل طبیعی محدود کننده، منتهی به بروز بسیاری از مسائل و مشکلات خواهد شد. این مطالعه با هدف شناخت محدودیت های ژئومورفولوژیک توسعه فیزیکی شهر سنقر و مکان یابی مناسب آن در توسعه ی آینده انجام شده است. در این پژوهش با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از ۸ شاخص و بر اساس مدل منطق فازی در نرم افزار (GIS) اقدام به پهنه بندی جهت های توسعه ی فیزیکی شهر سنقر شده است. پس از آماده سازی و استاندارد سازی لایه ها عمل ضرب و جمع فازی بر آنها اعمال شده است. نتایج حاصل از نقشه ی نهایی در ضرب فازی نشان داد که ۴ درصد منطقه (در حدود ۵/۱۴ کیلومتر مربع) در پهنه ی کاملا مناسب، ۵ درصد منطقه ( در حدود ۲۱ کیلومتر مربع) در پهنه ی مناسب و ۹۱ درصد ( در حدود ۳۹۰ کیلومتر مربع) در محدوده ی کاملا نامناسب قرار دارد. عمده مناطق مناسب و کاملا مناسب منطقه به طرف غرب شهر سنقر و گسترش به سمت روستاهای داشلی بلاغ و شورآباد و در مسیر جاده ی سنقر به سطر و محدوده ی دیگر به طرف شمال غرب دشت سنقر به سمت قلعه حاج امین قرار دارد.
توان سنجی نیروگاه بادی در استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش فازی - ای.اچ.پی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باد به عنوان یکی از مظاهر انرژی های نو، برای جایگزین شدن سوخت های فسیلی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. استان سیستان و بلوچستان با توجه به وضعیت توپوگرافی و موقعیت نسبی خود یکی از مناسب ترین مکان ها برای احداث نیروگاه بادی می باشد. لذا در این پژوهش جهت پتانسیل سنجی احداث نیروگاه بادی در استان سیستان و بلوچستان، معیارها و زیر معیارهای مختلفی مدنظر قرار گرفته است. برای فازی سازی معیارها براساس نظرات کارشناسی و بررسی تحقیقات صورت گرفته، نقاط کنترل و نوع تابع فازی برای هر یک از لایه ها براساس درجه بندی عضویت آنها در محدوده ی صفر الی یک در نرم افزار IDRISI مشخص گردید. سپس با توجه به اهمیت تلفیق اطلاعات، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی به لایه ها انتخاب و به کمک نرم افزار Expert choice پیاده سازی گردید. سپس از نرم افزار ArcGIS، به منظور تحلیل فضایی و همپوشانی لایه ها استفاده شد و بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات، استان سیستان و بلوچستان، از نظر قابلیت احداث نیروگاه بادی به چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف تقسیم گردیدند. در نهایت نتایج حاصله نشانگر آن است که مناطق عالی جهت احداث نیروگاه بادی در منطقه مورد بررسی، در محدوده شمال و شمال شرقی منطقه مورد مطالعه در ایستگاه زابل با مساحتی بالغ بر 64/1519851 هکتار یا 08543/0 درصد قرار دارد. علاوه بر این، مناطق خوب با مساحتی بالغ بر 12/2983473 هکتار یا 1677/0درصد از سطح منطقه مورد مطالعه، شامل ایستگاه های چابهار، غرب و شمال غرب زاهدان و قسمتهای جنوبی شهرستان زابل می باشد. همچنین در آینده می توان با احداث نیروگاه بادی در این مکان ها از انرژی تجدید پذیر باد که عاری از هرگونه آلودگی زیست محیطی می باشد، نهایت استفاده را برد.
بررسی تحولات کواترنری دره های کوهستانی با استفاده از خطوط منحنی میزان مطالعه موردی (ارتفاعات سبلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت خطوط هم ارتفاع در نقشه های توپوگرافی بیان کننده بسیاری از مسائل ژئومورفولوژیکی از جمله فرایندهای مؤثر بر لندفرم های موجود در طبیعت هستند. تغییر انحنای نیمرخ عرضی دره های نواحی کوهستانی، از قله به پای کوه، هم منعکس کننده ویژگی های ژئومورفولوژیک حوضه ها و هم بیان کننده رخدادهای تکتونیکی و وقوع تغییرات اقلیمی در منطقه هستند. این تغییرات در امتداد دره ها با توجه به وضعیت پهنای کف دره به ارتفاع دو طرف آن و یا ضریب خمیدگی منحنی میزان قابل رد یابی است. از طریق بررسی این انحناها در ارتفاعات مختلف، می توان تحول دره ها را تعیین و در مورد نحوه ی فعالیت فرآیندهای مختلف کاوشی و انباشتی در سر تا سر دره، اظهار نظر نمود. در این مقاله، سعی شد از طریق روش های کلاسیک و تحلیل های ریاضی، کلیه زیر حوضه ها و دره های اصلی اطراف سبلان مورد بررسی قرار گیرد و با استفاده از ضریب خمیدگی خطوط منحنی میزان اصلی، با فواصل ارتفاعی 200 متری، و در صورت نیاز با فاصله های کمتر (50 متر)، به شناسایی قسمتی از کوهستان پرداخته شود، که نشان دهنده محل تمرکز فرایندهای ژئومورفولوژیکی در طی زمان بوده است. به همین منظور، برای 21 زیر حوضه اصلی سبلان، جداول و روابطی تهیه شده است، که نشان دهنده ی نحوه ی آرایش نیمرخ عرضی دره در ارتفاعات مختلف در ارتباط با فرایندها می باشد. بررسی های به عمل آمده در سبلان بیان گر این است که ارتفاع 2800 متری محل تغییر فرایندهای ژئومورفولوژیکی در گذر زمان بوده است.
بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری به برند و ارتباط آن با توصیه شفاهی به دیگران (مطالعه موردی گردشگران ورودی شهر اصفهان)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
153 - 165
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در علم بازاریابی، مبحث رفتار مصرف کننده است. فرهنگ مصرف کننده در سال های اخیر به تدریج به سمت یکی از عناصر قدرتمند و عاملی مؤثر در شکل دهی به افراد و جوامع گسترش پیدا کرده است. از منظر استراتژی بازاریابی، درک الگوهای خرید برندهای مختلف از سوی مصرف کنندگان بسیار مهم است و یکی از اهداف بازاریابان در مطالعه رفتار و یادگیری مصرف کنندگان، تشویق آن ها به وفاداربودن به برند است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل ایجادکننده وفاداریِ رفتاری و وفاداریِ نگرشی در یک مقصد و همچنین سهم این وفاداری ها در توصیه شفاهی به دیگران است. تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را گردشگران ورودی به شهر اصفهان در اردیبهشت و خرداد 1392 تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول آماری تعداد 152 نفر به دست آمد. برای این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ای به گردشگران ورودی شهر اصفهان داده شد و روایی و پایایی آن مورد آزمون قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ 816/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که تصویر مقصد، کیفیت ادراک شده و رضایت از جمله عوامل تأثیرگذار بر وفاداری رفتاری و نگرشی گردشگران است و همچنین، وفاداری گردشگران سبب توصیه شفاهی مقصد به دیگران می شود.
گونه شناسی خدمات هتل ها برای آژانس های مسافرتی، مطالعه موردی: هتل های پنج ستاره شهر مشهد
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
191 - 204
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه ها و هتل ها از جمله عناصر مهم هر مقصد گردشگری اند. مدیران هتل ها باید مضامین استراتژی های بازاریابی خود را بازبینی کنند. این کار مستلزم بررسی ویژگی هایی است که مشتریان آن ها، اعم از واسطه های تجاری (به ویژه، آژانس های مسافرتی و تور اپراتورها) و مصرف کنندگان نهایی (گردشگران و مسافران)، برای تفاوت قائل شدن بین برند یک هتل با برندهای دیگر به کار می برند و بر پایه آن ها، محصول خدماتی خود را تعریف می کنند. هدف اصلی از پژوهش حاضر این است که گونه شناسی مناسبی از خدمات ارائه شده از سوی هتل های پنج ستاره مشهد به آژانس های مسافرتی شهر تهران تعریف شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. کلیه مدیران آژانس های مسافرتی تهران، که به طور مستقیم خدمات «سفر به شهر مشهد با اقامت در هتل های پنج ستاره» را ارائه می دهند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. منظور از مدیر، مدیر عامل، مدیر فنی بند ب، مدیر تور و مدیر داخلی است. با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه محدود، حجم نمونه 218 نفر برآورد شد. برای دستیابی به اهداف پژوهش، پرسش نامه پژوهش با در بر داشتن 31 سؤال اصلی طراحی و بین اعضای جامعه آماری توزیع شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از نرم افزار لیزرل و آزمون تحلیل عاملی تأییدی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هتل ها سه نوع خدمت را در قالب «هسته اصلی محصول»، «خدمات تسهیل کننده» و «خدمات فزاینده» به آژانس های مسافرتی ارائه می دهند. تحلیل داده های جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزار SPSS حاکی از آن است که میزان مشارکت زنان در پژوهش بیش از مردان بوده است. درصد بیشتری از پاسخ دهندگان، مدیران تور بوده اند و بیش از نیمی از آن ها، سابقه کاری کمتر از پنج سال داشته اند. از طرف دیگر، «وب سایت هتل»، «بازدید از هتل»، و «نظرهای مشتریان آژانس مسافرتی» رایج ترین منابع کسب اطلاعات درباره هتل های مطالعه شده بوده اند.
گردشگری راهبردی در جهت توسعه اقتصادی روستاها مطالعه موردی: روستاهای شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه روستایی یکی از اهداف مهم کشورها به شمار می آید و علیرغم اهمیت این موضوع هنوز با مسائل و چالش های متعددی مواجه است زیرا که راهبردهای گذشته نتوانسته مسائلی همچون فقر، اشتغال، بهداشت، امنیت غذایی و پایداری محیط زیست را تامین کند. این مسئله باعث شده است که در سال های اخیر بار دیگر توسعه روستایی مورد توجه قرار گیرد و نظریه پردازان و برنامه ریزان و مجریان حکومتی درصدد بر آیند تا با ارائه راهکارها و استراتژی هایی جدید، از معضلات و مسائلی که گریبانگیر نواحی روستایی می باشند، بکاهند. یکی از راهبردهایی که در کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته و حتی در برخی از کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی را به همراه داشته، توسعه گردشگری در نواحی روستایی می باشد. این برنامه ریزان به گردشگری به چشم "صنعتی که ثبات اقتصادی و جمعیتی" را برای جوامع روستایی به دنبال دارد، می نگرند. امروزه با توجه به تغییراتی که در جوامع روستایی مانند روستاهای شهرستان دماوند از جنبه اقتصادی به وجود آمده، دیگر حیات روستا نمی تواند تنها بر محور کشاورزی ادامه یابد بلکه باید فعالیت های دیگر اقتصادی را برای روستاها فراهم نمود، در این راستا گردشگری می تواند به طور جدی راه حل مناسبی برای رهایی از اقتصاد تک بعدی تلقی شود. در پژوهش حاضر با در نظر داشتن رویکرد توسعه اقتصاد روستایی، اثرات اقتصادی گردشگری و فعالیت های وابسته به آن بر اقتصاد روستاهای نمونه شهرستان دماوند مورد مطالعه قرار گرفته و در این راستا رابطه میان متغیر مستقل گردشگری و متغیر وابسته توسعه اقتصاد روستایی از طریق 2 شاخص تنوع شغلی و ایجاد فرصت های جدید اشتغال و افزایش درآمد آزمون شد. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد که جمع آوری اطلاعات با استفاده از دو شیوه کتابخانه ای و میدانی و به وسیله ابزار پرسشنامه در طیف لیکرت انجام پذیرفت از بین 39 روستای منطقه 8 روستا به عنوان نمونه از طریق روش دلفی طبق نظر کارشناسان تعیین شد. برای تعیین حجم نمونه جهت پرسشگری در از فرمول کوکران بهره گرفته شد که از تعداد 2848 خانوار منطقه تعداد 381 سرپرست خانوار انتخاب گردید. جهت تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و استنباطی که در قسمت آمار استنباطی برای سنجش روابط بین متغیرها از آزمون پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد گردشگری موجب تنوع شغلی و ایجاد فرصت های جدید اشتغال و افزایش درآمد در روستاهای نمونه گردیده است. جهت تقویت نقش گردشگری در توسعه اقتصاد روستاهای مورد مطالعه پیشنهاداتی در راستای تنوع شغلی و ایجاد فرصت های جدید اشتغال و افزایش درآمد برای جوامع محلی ارائه گردید.
سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی در جهت دستیابی به توسعه پایدار (موردمطالعه محلات شهر یزد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۵
99 - 112
حوزههای تخصصی:
مطالعات مربوط به کیفیت زندگی از آن جهت حائز اهمیت است که می تواند منجر به شناسایی نواحی مسأله دار، اولویت بندی ارائه خدمات به شهروندان و تدوین استراتژی های مدیریت و برنامه ریزی شود. بر این اساس، در این پژوهش به ارزیابی کیفیت زندگی در محلات شهر یزد در جهت دست یابی به توسعه پایدار پرداخته شده است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. محلات نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از جامعه آماری پژوهش(کلیه محلات شهر یزد) تعیین گردید. در این پژوهش پس از برآورد حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران برابر با 322 نفر، اطلاعات مورد نیاز از سرپرستان خانوار ساکن محلات نمونه، با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید، سپس با ورود داده های جمع آوری شده حاصل از پرسشنامه ها به محیط نرم افزاری Spss، ماتریس اولیه تصمیم گیری تشکیل شد. در مرحله بعد با استفاده از روشVicor که از جمله روش های تصمیم گیری چند معیاره میباشد، محلات مورد مطالعه از نظر شاخص های کیفیت زندگی، مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت کیفیت زندگی در محلات مختلف شهر یزد متفاوت میباشد، به طوری که محلات کوی دانشگاه، سیلو و افشار بهترین محلات و محلات مریم آباد و چرخاب به ترتیب بدترین محلات از شاخص های کیفیت زندگی میباشند. پیشنهادات ارائه شده در این پژوهش میتواند ارتقای کیفیت زندگی در محلات مورد مطالعه و سایر محلات را در پی داشته باشد.
تحلیل عوامل مؤثر در زمینه های توسعه کارآفرینی نواحی روستایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۴
83 - 98
حوزههای تخصصی:
علاقه به کارآفرینی و سیاست های کارآفرینانه به طور قابل توجهی در سال های اخیر در میان دانشگاهیان و بسیاری از دانشمندان توسعه اقتصادی افزایش یافته است. زیرا که این سیاست با ایجاد اشتغال، موجب بهبود شرایط کلی اقتصاد محلی و منطقه ای و ارتقاء توسعه روستایی می شود. از طریق کارآفرینی روستایی می توان با شناسایی مزیت ها، ظرفیت ها و محدودیت های جوامع روستایی بر اساس برنامه ریزی راهبردی مناسب، به توسعه اقتصادی روستایی دست زد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی در روستاهای دهستان آباده طشک شهرستان نی ریز (استان فارس) می باشد. در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با بکار گیری پرسشنامه استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفاء کرونباخ (72%) تأمین شد. جامعه آماری، 1494 خانوار روستایی است که بر پایه فرمول کوکران، شمار نمونه ها 305 نمونه از خانوارها به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون t تک نمونه ای، همبستگی، تحلیل مسیر و تکنیک پرومته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عوامل سه گانه اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی در روستاهای مورد مطالعه به دلیل منفی بودن نتایج آزمون Tتک نمونه ای، در حد مطلوب نیست و به دلیل وجود همبستگی بین ظرفیت ها، می توان با افزایش وضعیت یک عامل به توسعه سایر عامل ها کمک نمود. از آنجایی که شاخص زیرساختی در روستاها بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی داشته، لزوم توجه به این بعد به خصوص در روستای خواجه جمالی به دلیل اینکه از ظرفیت بالاتری برخوردار است، حائز اهمیت می باشد.
مطالعه تطبیقی مفهوم «قلمرو» و «قلمروسازی» در قوانین اساسی مشروطه و جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«قانون اساسی» یکی از موضوعات مهم مورد مطالعه جغرافیای سیاسی است زیرا حکومت ها برای اعمال حاکمیت بر قلمرو، منابع و مردم کشور خود، نیازمند تدوین قانون اساسی و اجرای آن هستند. وقوع انقلاب، از پدیده هایی است که معمولاً تدوین یک قانون اساسی جدید را در پی دارد. کشور ایران نیز در طول یکصد سال گذشته، دو انقلاب بزرگ را تجربه کرده که به دنبال هر دو انقلاب، دو قانون اساسی جدید یعنی «قانون اساسی مشروطه» و «قانون اساسی جمهوری اسلامی» شکل گرفته است. محور نوشتار حاضر، بر مقایسه دو مفهوم «قلمرو» و «قلمروسازی» و ابعاد آنها در این قوانین اساسی استوار است و در انجام آن از «روش توصیفی تحلیلی» بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق، نشانگر تفاوت این مفاهیم در دو قانون اساسی است بدین گونه که در قانون اساسی مشروطه، مفهوم «قلمرو» بخشی از فضای جهانی می باشد که به یک حکومت معین تعلق دارد، حقوق حاکمیت و مالکیت در آن اعمال می شود و دارای محدوده و مرزهای مشخص می باشد. اما در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نه تنها قلمرو چنین مضمونی را دارا می باشد، بلکه در بسیاری از اصول آن مفهومی «فرا قلمرو» ارائه شده است که مترادف با «امت» بوده و چندان قائل به مرزهای کشور نیست. از نظر «قلمروسازی» و ابعاد آن (سازماندهی سیاسی فضا، قلمروداری و قلمروخواهی) نیز این دو قانون متفاوت از هم هستند. به عنوان نمونه در «قانون اساسی مشروطه» صرفاً به بحث «سازماندهی سیاسی فضا» و «قلمروداری» پرداخته شده است، درحالی که در «قانون اساسی جمهوری اسلامی» علاوه بر اینها، «قلمروخواهی» نیز در نظر گرفته شده است. همچنین، در «قانون اساسی مشروطه»، بیشترین اصول در ارتباط با «سازماندهی سیاسی فضا» است. در حالی که در «قانون اساسی جمهوری اسلامی» بیشترین «اصول» مرتبط با «قلمروداری» است. این تحقیق نشان می دهد که علت وجود تفاوت ها در مفهوم قلمرو و قلمروسازی، تفاوت در شرایط فضایی و دیدگاه های خاص نخبگان و قانون گذاران این دو قانون بوده است.
واکاوی همدیدی - ترمودینامیکی الگوهای بارش فراگیر تابستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل شرایط همدیدی و ترمودینامیکی الگوهای گردش جوی در شناسایی عوامل موثر بر ایجاد بارش های سنگین بسیار حائز اهمیت می باشد. به منظور تبیین ساز و کار بارش های فراگیر تابستانه در نیمه شمالی کشور، تعیین الگوهای همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر وقوع بارش ها، از داده های بارش روزانه ایستگاه های همدید کشور و داده های رقومی مرکز ملی پیش بینی محیطی آمریکا برای دوره 20 ساله (2005-1986) استفاده شد. با استفاده از داده های رقومی ارتفاع ژئوپتانسیل، مؤلفه های مداری و نصف النهاری باد، سرعت قائم جو، رطوبت نسبی، فشار سطح دریا و دمای ترازهای مختلف؛ نقشه های ترکیبی ارتفاع ژئوپتانسیل، تاوائی نسبی و خطوط جریان ترسیم شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. با ترسیم نمودار اسکیوتی در محیط نرم افزار RAOB ، مشخصه های ترمودینامیکی بررسی شدند. در نهایت سه الگوی غالب سامانه های بارشی مشخص شد. الگوی اول؛ شکل گیری مراکز کم ارتفاع در دریای مدیترانه و انتقال به سمت شرق. نفوذ زبانه های پرفشار سیبری از سمت شمال شرق و نوار شمالی کشور که باعث انتقال رطوبت و ریزش هوای سرد عرض های بالاتر به نیمه شمالی کشور می شود. الگوی دوم؛ جابجایی و گسترش کم ارتفاع های عرض های بالا و نواحی قطبی به سمت شرق و کشیده شدن زبانه های آن به سمت جنوب و ایجاد سرد چال . الگوی سوم؛ شکل گیری سامانه ی اُمگایی (بلاکینگ) بین60-35 درجه عرض شمالی که سبب عقب نشینی پرفشار عربستان شده و از طرف دیگر کم ارتفاع غربی سامانه بندالی بارش های تابستانه مناطق شمالی کشور را به وجود می آورد. در عین حال، قرارگیری پرفشارهای نسبتاً قوی بر نواحی شمالی دریای خزر باعث انتقال رطوبت و فرارفت دمای سرد عرض های بالاتر به داخل کشور می شود. تحلیل نمودارهای ترمودینامیکی نشان داد انرژی پتانسیل قابل دسترس همرفتی نقش بسزائی در تسهیل و تقویت شرایط ناپایداری در سطوح پایین جو دارد و عامل تقویت و تشدید بارش می باشد.
ارزیابی پایداری و تعیین اندازه بهینه جمعیت شهر مشهد بر اساس وضعیت منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در مرحله اول به ارزیابی پایداری شهر مشهد در ارتباط با منابع آبی بر اساس مدل های توسعه شهری پایدار پیشنهادشده توسط هاتون اختصاص دارد و سپس جمعیت بهینه مشهد را بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب برای تأمین آب مورد نیاز در سال 1395، با احتساب سد دوستی و ارداک و بدون احتساب این دو سد تعیین می کند. بر اساس ماهیت هدف گذاری، از روش تحقیق ترکیبی از نوع تودرتو استفاده شد؛ چرا که اطلاعات کیفی پشتوانه ای برای تحلیل های کمی محسوب می شود. در این راستا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای فرم های پایدار شهری بررسی شدند و در ادامه، مدل های هاتون در ارتباط با شبکه آب و فاضلاب شهری شناسایی گردیدند. وضعیت منابع آبی استان، دشت مشهد و شهر مشهد از طریق اسناد مرتبط تعیین گردید و سپس با استفاده از تحلیل های کمی، جمعیت بهینه شهر بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب محاسبه شد. نتایج نشان می دهد دشت مشهد از منابع آب زیرزمینی استان 2 درصد آن را داراست. در حالی که 97/65 درصد جمعیت شهری استان در این دشت و به ویژه در شهر مشهد ساکن اند و 42 درصد آب مورد نیاز از منابع سطحی تأمین می گردد که 7/92 درصد آن متعلق به سد دوستی است. این سد در فاصله 220 کیلومتری شهر مشهد واقع است و از کل فاضلاب خانگی تولیدشده، 30 درصد آن بازیافت می شود. بنابراین، بر اساس مدل های شهری پایدار هاتون، مشهد در ارتباط با منابع آبی شهر پایداری نیست و بر اساس عدم وابستگی به خارج از حوزه نفوذ (بدون احتساب سد دوستی و ارداک) 1192660 نفر و حتی با وابستگی به خارج از حوزه نفوذ 550459 نفر مازاد جمعیت دارد.
تحلیل ساختار فضایی جمعیت سکونتگاههای شهری و روستایی (مطالعه موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از چشم اندازهای جدید در برنامه ریزی توجه به مسئله فضا و سازمان فضایی است که نیازمندی ها، ویژگی های فضا و اجزای سازمان فضایی را بررسی می کند. یکی از اجزای کلیدی سازمان فضایی، جمعیت است. جمعیت یکی از عناصر بنیادی در برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود، بنابراین شناخت ساختار، ابعاد و گستردگی فضایی آن از ابزارهای مهم تصمیم گیری و برنامه ریزی به شمار می رود. درک توزیع و پویایی جمعیت در فضا، در برنامه ریزی برای منطقه جغرافیایی کاربرد بسیاری می تواند داشته باشد. لذا با توجه به اهمیتی که سازمان فضایی جمعیت در برنامه ریزی ها دارد، این پژوهش به تبیین ساختار فضایی توزیع جمعیت در قالب سکونتگاه های شهری و روستایی در سطح استان زنجان اختصاص دارد. هدف اصلی پی بردن به وضعیت تعادل و توازن در توزیع فضایی جمعیت استان زنجان است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و نحوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای - اسنادی است. مدل های تجزیه و تحلیل سازمان فضایی از جمله مدل رتبه - اندازه، حد اختلاف طبقه ای، طبقه بندی سکونتگاه های شهری بر اساس طبقه بندی طرح پایه آمایش سرزمین کشور، مدل مجاورت نزدیک ترین همسایگی برای بررسی توزیع فضایی جمعیت در سطح استان زنجان استفاده شده است. نتیجه حاصل از تجزیه و تحلیل وضع موجود توزیع فضایی جمعیت در قالب سکونتگاه های شهری و روستایی نشان می دهد که درست اجرا نشدن برنامه های بلندمدت استان اسناد فرادست موجب ایجاد چند قطب رشد و به حاشیه رفتن برخی مناطق گردیده است و موجب به وجود آمدن بی تعادلی هایی با شکاف عمیق در میان سکونتگاه های استان و نیز موجب ایجاد تمرکز جمعیت و فعالیت نامتوازن در سطح استان شده است.
تحلیل تفاوت میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای شهر شیراز در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد آمادگی در جامعه برای مقابله با بحران روشی است کارآمد و کم هزینه که می تواند به کاهش خسارات ناشی از آن کمک کند. شهر شیراز در محدوده گسل های زاگرس قرار دارد و دارای استعداد لرزه خیزی بالا و پیوسته است. بنابراین، بررسی وضعیت آمادگی و ارتقای آن در بین خانوارها و محلات مختلف اهمیت زیادی دارد.. مسئله اصلی این پژوهش تحلیل وضعیت میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای شهر شیراز است. در این راستا، مطابق مبانی نظری و پیشینه تحقیق دو فرضیه ارائه شد. در این پژوهش از روش تحقیق کمی از نوع رابطه ای و رویکرد پیمایشی استفاده شد. مفهوم میزان آمادگی ذهنی- نگرشی نیز از طریق 3 شاخص و 18 معرف، از طریق روش های SAW و AHP تعریف عملیاتی شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه خانوار جمع آوری شد. حجم نمونه از طریق روش کوکران و معادل 322 خانوار تعیین شد و با روش های نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک انتخاب شد. نتایج نشان داد میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای محلات مختلف در سطح پایینی قرار دارد و تفاوت معناداری بین آنها وجود ندارد. نتایج همچنین نشان داد که میزان آمادگی ذهنی- نگرشی با متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل، درآمد و پایگاه اقتصادی- اجتماعی رابطه معناداری دارد. نتیجه اینکه هر چند میزان آمادگی ذهنی- نگرشی دارای ساختی اجتماعی است، هنوز فرهنگ زندگی با ریسک حتی در اقشار متوسط و بالا نیز شکل نگرفته است، که بیانگر وضعیتی ناگوار است.
اولویت بندی سیل خیزی واحدهای آب شناسی حوضه آبریز دالکی با استفاده از شبیه سازی HEC-HMS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه هایی که می توان خسارت ناشی از سیلاب را کاهش داد، تعیین مناطق مولد سیلاب و اعمال روش های مناسب کنترل آن می باشد. در این پژوهش، با تلفیق GIS و شبیه آب شناسی HEC-HMS، میزان مشارکت زیر حوضه های بالادست ایستگاه آب سنجی چم چیت واقع در حوضه آبریز دالکی در سیل خروجی کل حوضه بر اساس دوره برگشت های 2، 50 و 100 ساله تعیین می شود. بدین منظور با استفاده از روش تکرار حذف انفرادی زیر حوضه ها و در محیط شبیهHEC-HMS ، زیر حوضه های آبریز بالادست ایستگاه آب سنجی چم چیت ازنظر سیل خیزی اولویت بندی می شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میزان مشارکت زیر حوضه ها دربده خروجی کل حوضه تنها تحت تأثیر مساحت و بده اوج زیر حوضه نمی باشد و عواملی مانند موقعیت مکانی زیر حوضه ها، فاصله تا خروجی، ضریب CN و نقش روندیابی در رودخانه اصلی تأثیر بسزایی در سیل خیز بودن زیر حوضه ها دارند. علاوه بر این تغییری در اولویت بندی سیل خیزی زیر حوضه ها در دوره برگشت های مختلف دیده نشد.
پهنه بندی آسیب پذیری شهر کرمان بر اساس اصول پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی آسیب پذیری شهرها در جنگ ها و بحران ها و تدوین راهکارهای مناسب برای کاهش خسارت ها ضروری است. از این رو، این پژوهش در پی آن است که آسیب پذیری شهر کرمان را از دیدگاه پدافند غیرعامل و با تأکید بر تأسیسات حیاتی و تهدیدپذیر شهری، همچنین، سه شاخص تراکم جمعیتی، کیفیت ابنیه و نسبت فضاهای پر به خالی ارزیابی و پهنه بندی کند. برای رسیدن به این هدف روش دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به کار گرفته شده است و با بهره گیری از نرم افزار ArcGis و تحلیل های آن، نقشه های آسیب پذیری تهیه شده است. در نهایت، با ترکیب دو نقشة پهنه بندی آسیب پذیری به دست آمده از کاربری های مهم و حیاتی شهر و شاخص های جمعیتی و کالبدی، نقشة نهایی پهنه بندی آسیب پذیری شهر کرمان حاصل می شود. با توجه به این نقشه، سطحی وسیع از مناطق مرکزی شهر در معرض آسیب پذیری بالا و متوسط است. آسیب پذیرترین منطقة شهر منطقه 3 است که عمده ترین کاربری های حیاتی هم در آنجا قرار گرفته است و منطقة 4 امن ترین منطقة شهر به دلیل داشتن تراکم جمعیتی کمتر و کیفیت بالاتر ابنیه است.