فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲٬۰۲۱ تا ۲۲٬۰۴۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
گلستان از استان هایی است که با 49 درصد جمعیت روستانشین، جزو استان های محروم معرفی شده و همین مسئله، شناخت سطح توسعه یافتگی دهستان ها برای انجام اقدامات برنامه ریزی را ضروری ساخته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی، شناخت و معرفی سطح توسعه یافتگی دهستان های این استان بود. بدین منظور، از روش تاپسیس ( TOPSIS ) برای پردازش، تحلیل و سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان ها بر مبنای 41 شاخص و همچنین،برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج نقشه ها، از مدل فرایند شبکه ای تحلیل ( ANP ) برای وزن دهی و از نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شد. یافته ها نشان داد که حدود پنجاه درصد از دهستان های استان گلستان، به ترتیب، از نظر شاخص های بخش آموزش، ارتباطات، خدمات، بهداشت و درمان، و اشتغال محروم اند؛ همچنین، تفاوت زیادی بین سطح توسعه یافتگی دهستان ها از نظر شاخص های بررسی شده وجود دارد و در نتیجه ، دهستان های استان گلستان، در مجموع شاخص ها، توسعه نیافته محسوب می شوند. در پایان، بر پایه یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای محرومیت زدایی از دهستان ها ارائه شد.
مطالعه تطبیقی شیوه تولید و بهره برداری کشاورزان ساکن و غیر ساکن از منابع روستا (مطالعه موردی: دهستان حومه، شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روستاها در سایه پیشرفت ارتباطات و گسترش تبادلات گوناگون، فضایی بسیار پویاتر از گذشته دارند. در چنین بستری، خانوارهای چندفضایی نظیر کشاورزان غایب شکل گرفته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های این گروه از بعد نحوه سازماندهی تولید و بهره برداری از منابع تولیدی روستاست. در این راستا، 6 روستای نمونه از دهستان حومه شهرستان هرسین انتخاب شدند. از 196 خانوار ساکن این روستاها طبق فرمول کوکران، نمونه ای برابر 140 خانوار محاسبه شد و 90 نفر کشاورز شهرنشین نیز تمام شماری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن را متخصصان موضوعی تأیید کردند و پایاییآن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (0.838= α). یافته ها نشان داد، فعالیت های باغداری و دامداری در کشاورزان غایب به شدت کمتر از همگنان ساکن روستاست. اراضی آبی و باغی آنها نیز کمتر است و به طور عمده در روستا خانه ندارند و در مقابل، وسایل نقلیه شخصی بیشتری دارند. مالکیت ماشین آلات کشاورزی در بین آنها ناچیز است و اغلب اجاره می کنند. از نظر رعایت تناوب زراعی و کشت دوم از کشاورزان مقیم عملکرد ضعیف تری دارند. اتکای بیشتری به نیروی کار دستمزدی دارند و میزان بیمه پذیری در آنها بسیار کم است. علاوه بر اینکه درآمد خود را کمتر از کشاورزان ساکن ارزیابی می کنند، عمده مازاد اقتصادی خود را در شهر سرمایه گذاری می کنند. در قیاس با کشاورزان ساکن، عملکرد خود در کلیه مراحل تولید را ضعیف تر ارزیابی کرده اند و آزمون همبستگی نشان داد، این ضعف عملکرد تا حد زیادی با عامل فاصله از روستا، سال های سکونت در شهر، مدت سکونت فصلی در روستا و میزان اراضی زراعی در ارتباط است؛ بنابراین پیش از هرگونه سیاستگذاری و اقدام در ارتباط با توسعه روستاها و کشاورزی کشور، گونه شناسی کشاورزان و راهبردهای معیشت ایشان و نیز آسیب شناسی روندهای جاری تولید و بهره برداری از منابع روستا در ارائه الگوی مدیریت بهینه این منابع راهگشاست.
ارزیابی و سنجش تطبیقی میزان فشردگی بافت های تاریخی و نوساز شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید مشکلات زیست محیطی، ظهور و بروز بحران های اقتصادی و ناملایمات و نابرابری های اجتماعی به صورت ریشه های تاریخی مؤثر در شکل گیری نظریه توسعه پایدار، کارشناسان مسایل شهری را بر آن داشت تا راهکارهای عملی و اقدامات اجرایی خاصی برای دستیابی به شهرهای پایدار پیشنهاد کنند. به همین منظور ارزیابی و سنجش میزان فشردگی بافت های شهری، جزء نخستین گام ها در بررسی وضعیت پایداری در شهرها است. از این نظر در این پژوهش ابتدا با استفاده از اسناد موجود، چهارچوب نظری توسعه پایدار و شهر فشرده، بیان شد. در ادامه شاخص های شناسایی شده برای سنجش میزان فشردگی شهری، تعیین و با استفاده از روش دلفی و تکنیک AHP تدقیق و وزن هر شاخص مشخص شد. در نهایت به منظور در نظر گرفتن همه جانبه و یکپارچه تمام شاخص ها و ارزیابی فشردگی در دو برزن مطالعه شده در شهر یزد از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل همپوشانی استفاده شد. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی - تحلیلی در برزن گازرگاه از بافت تاریخی و برزن فرودگاه از بافت جدید شهر یزد انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده 46.77 درصد از برزن گازرگاه واقع در بافت تاریخی از درجه فشردگی متوسط و بالاتر بهره می برد؛ ولی این رقم در برزن فرودگاه 38.17 درصد است. همچنین توزیع فشردگی در سطح بافت تاریخی متعادل تر و نزدیک به توزیع نرمال است.
موانع توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی مورد: مددجویان تحت پوشش کمیته امداد در سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی یکی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب می آید؛ به گونه ای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکان ناپذیر توصیف می شود. در این تحقیق تلاش شده است تا موانع و محدودیت های توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خان وارهای روس تایی تحت پوشش کمیته ام داد سیستان، مورد کنکاش قرار گیرد. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی و بررسی های میدانی با استفاده از تکمیل پرسشنامه های روستا و خانوار و تکمیل فرم های مشاهدات میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق را خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد در منطقه سیستان تشکیل می دهد. برای تعیین حجم نمونه خانوار، ابتدا روستاهای با بیش از 50 خانوار تحت پوشش کمیته امداد شناسایی گردید و با توجه به تعداد این روستاها و به کارگیری فرمول های شارپ و اصلاحی، 40 روستا به عنوان روستاهای نمونه تعیین گردید. سپس با توجه به تعداد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد در روستاهای نمونه و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 341 خانوار به عنوان حجم نمونه خانوار محاسبه شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات، از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل های آماری و فضایی با استفاده از نرم افزارهای Expert Choice، SPSS وArcGIS صورت گرفته است. نتایج حاکی از وجود اختلاف معنی دار در شدت موانع و محدودیت های اقتصادی و اجتماعی روستاهای واقع در شهرستان های مرزی سیستان با سایر روستاهای واقع در این منطقه است. همچنین بر اساس تحلیل های فضایی، نواحی شمال شرقی و غرب این منطقه، دارای بیشترین و نواحی جنوب شرقی آن دارای کمترین شدت موانع و محدودیت ها برای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی هستند. از طرف دیگر، نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (One-Way Anova) مؤید آن است که تأثیر محدودیت های منابع آب، بر فعالیت های معیشتی با ضریب 502/0 و درآمد و اشتغال با ضریب 378/0، به ترتیب مهم ترین موانع و محدودیت های اقتصادی و مشکلات سازمانی با ضریب 490/0 و ویژگی های شخصیتی یا فردی سرپرست خانواده با ضریب 436/0 به عنوان مهم ترین موانع و محدودیت های توانمندسازی اجتماعی خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد ساکن در این منطقه به حساب می آید.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی مکانیزاسیون کشاورزی در سکونتگاه های روستایی مورد: دهستان استرآباد جنوبی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مکانیزاسیون به عنوان کلیدی ترین عنصر در دستیابی به اهداف توسعه کشاورزی و روستایی از اهمیت خاصی برخوردار است. مزارعی که مجهز به قدرت ماشین و نیروی موتور هستند، علاوه بر افزایش کیفیت و کمیت در کار و بهره برداری محصولات، در زمان و هزینه های مراحل مختلف کشت نیز صرفه جویی می گردد. براین اساس مکانیزاسیون یکی از ارکان اصلی و کلیدی توسعه کشاورزی محسوب می شود و رونق مکانیزاسیون کشاورزی خود مهم ترین نوع سرمایه گذاری در راستای توسعه روستایی است. در تحقیق حاضر سعی شده است تا به تبیین و بررسی تأثیر مکانیزاسیون کشاورزی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی و بهبود مؤلفه های اجتماعی خانوارهای روستایی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان پرداخته شود. تعداد 190 کشاورز به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است که از این تعداد 110 بهره بردار به صورت مکانیزه و 80 بهره بردار دیگر نیز بیشتر به صورت سنتی در امور کشاورزی فعالیت داشته اند. پژوهش حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی و میدانی بوده است. نتایج نشان داد که استفاده از مکانیزاسیون کشاورزی در میان بهره برداران موجب افزایش تولید و درآمد شده است و میزان ضایعات را به طور چشمگیری کاهش داده است. به طور کلی، مکانیزاسیون باعث بهبود شاخص های اقتصادی در بین بهره برداران کشاورزی شده است. علاوه بر آن، مکانیزاسیون کاهش مهاجرت و افزایش انگیزه ماندگاری بهره برداران نواحی روستایی را به دنبال داشته است. با عنایت به اینکه تاکنون اقدامات دولت در راستای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی چندان کافی نبوده است، بسترسازی و اهتمام جدی و مناسب از سوی دولت، تشویق و ترغیب سازمان های ذی ربط و مشارکت همه جانبه مردم در زمینه مکانیزاسیون امری ضروری و لازم است.
سنجش شاخص های رویکرد انسان گرا در برنامه ریزی محلّات نوبنیاد تبریز (مطالعه موردی: محلّه یاغچیان)
حوزههای تخصصی:
واحدهای خردتر شهرها (محلّه ها)، همچون ارگانیسمی زنده و پویا هستند که در بستر تغییر و تحوّلات بسیاری قرار می گیرند که این تغییرات باعث ایجاد ناپایداری در سطح محلّه ها می گردد؛ بدین منظور، شهرسازی نوین (رویکرد انسان گرا)، به عنوان رویکردی جدید در شهرسازی با در نظر گرفتن مسائل مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ...، طیفی وسیع از برنامه ریزی و طراحی شهری را شامل می شود. با توجّه به اهمیّت رویکرد انسان گرا هدف این تحقیق سنجش شاخص های رویکرد انسان گرا در برنامه ریزی محلّات نوبنیاد شهری (محلّه یاغچیان) جهت اخذ رهنمودهای لازم برای ارتقای کیفی و کالبدی محلّه در آینده می باشد. روش مطالعه در این تحقیق، توصیفی تحلیلی و ماهیت آن نظری کاربردی می باشد. جامعه آماری آن، محلّه یاغچیان می باشد و روش جمع آوری اطّلاعات نیز کتابخانه ای و میدانی است. در روش میدانی، اطّلاعات مورد نیاز با ابزار پرسشنامه و مشاهده میدانی جمع آوری شده اند و تجزیه و تحلیل داده ها به دو صورت کمی و کیفی و با استفاده از نرم افزارهای GIS ، SPSS صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از منظر شاخص های اجتماعی (مانند تعلق و حس انسجام اجتماعی) و فضاهای همگانی (احساس امنیّت و استفاده از عناصر بیولوژیکی)، با ارزش آزمون تی 14/56 و 12/43 و ارزش رتبه ای فریدمن 11/37 و 9/14 مطلوب؛ از نظر شاخص های منظر شهری و دسترسی با ارزش آزمون تی 11/07 و 8/94 و ارزش رتبه ای فریدمن 7/78 و 6/82 نسبتاً مطلوب؛ و از نظر شاخص های کالبدی و کاربری زمین (مانند اختلاط کاربری در سطح و ارتفاع) با ارزش آزمون تی 6/63 و ارزش رتبه ای فریدمن 4/73 در وضعیّت متوسّط بر اساس رویکرد شهرسازی انسان گرا قرار دارد.
تحلیل کیفیت مسکن در محلات 20 گانه شهر بیجار با روش آنتروپی و SAW(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از مقوله های مهمی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن در تلاش بوده است؛ بنابراین، مسکن یک نیاز است، اما فراتر از نیاز آنچه که ایده آل آدمی است، دسترسی به مسکنی مناسب است؛ از این رو، در مقاله حاضر به بررسی کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری به صورت موردی در محلات سکونتگاهی شهر بیجار می پردازیم. روشبررسیاینپژوهش،مبتنیبررویکردتوصیفی-تحلیلیاست. جهتجمع آوریاطلاعاتموردنیاز،ازروش میدانی- کتابخانه ایو همچنین از مجموعه داده های موجود در مرکز آمار ایران، برای تحلیل کیفیت مسکن در محلات شهر بیجار استفاده شده است. در نهایت با توجه به اهداف موردنظر در این تحقیق، تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک SAWو آنتروپی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل14 شاخص مورد استفاده در تحقیق، نشان می دهد که در سطح محلات شهر بیجار، محلات حلوایی و قلعه برجگه با بیشترین امتیاز و محلات محمود آباد، تخت علیا و تخت سفلی با کمترین امتیاز؛ به ترتیب، دارای بالاترین و پایین ترین میزان از منظر شاخص های کیفیت مسکن هستند.
آسیب پذیری ناشی از سیلاب شهری (مطالعه موردی: تهران، درکه تا کن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسطیح زمین، تجاوز به حریم رودخانه ها و مسیل ها، سبب رخداد تغییرات الگوی زهکشی طبیعی و جاری شدن سیل در نواحی شهری، آب گرفتگی معابر و افزایش هزینه های نگه داری شهر می شود. شهر تهران مستقر در دامنه جنوبی کوه های البرز مرکزی، در پایین دست حوضه های آبریز متعددی قرار دارد. گسترش شهر تهران تا ارتفاع 2200 متری، باعث تفاوت ساختاری در بافت فیزیکی این شهر و درنتیجه مستعد مخاطرات طبیعی ازجمله سیلاب شده است. مناطق 2 و 5 شهرداری تهران در شمال غرب تهران به دلیل مجاورت با حوضه های درکه، فرحزاد، و کن، بالا بودن سهم نسبی ساخت وسازها، بالا بودن نسبی تراکم مسکن و جمعیت، تغییر کاربری و وارد شدن به حریم رودخانه و بهره برداری نادرست از مسیل ها در معرض ناپایداری ناشی از سیلاب قرار دارد. این پژوهش با استفاده از نقشه های توپوگرافی 1:25000، داده های اقلیمی و هیدرومتری (2012 تا 1995) و داده های کاربری دریافت شده از سازمان شهرداری تهران انجام شده است. معیارهای انتخابی با روش مقایسه دوتایی وزن دهی شدند و بر اساس توابع فازی تلفیق گردیدند. برای تشخیص نقش عوامل مؤثر از روش های تهیه نیمرخ آبی و هیدروگراف استفاده شد و ضرایب اهمیت با استفاده از تحلیل شبکه عصبی چند لایه MLP استفاده گردید. نقشه آسیب پذیری حاصل از وزن های مقایسه ای و توابع تلفیقی فازی نشان داد که بیشترین آسیب پذیری در خارج شهر پیرامون مسیل ها می باشد. به دلیل اهمیت حجم رواناب در حوضه های بالادست مناطق شهری، سهم حجم رواناب با احتساب مساحت نواحی تعیین گردید. نتایج، سهم رواناب حوضه کن در نواحی شهری را زیاد نشان داد. لذا برای ارزیابی ورودی مسیل کن به تهران، ایستگاه باران سنجی سولقان انتخاب شد و پروفیل طولی و هیدروگراف آن ترسیم گردید. نتایج مطالعات آسیب پذیری در نواحی شمال غرب تهران که حوضه های درکه تا کن در بالادست آن قرار دارند و مناطق شهری 2 و 5 را شامل می شود نشان داد که ترکیبی از عوامل بالادست و شهری سبب تشدید آسیب پذیری این مناطق می شود. اگرچه در مناطق خارج از شهر حواشی رودخانه ها و مسیل ها بالاترین آسیب پذیری را نشان می دهند، لیکن عوامل دیگری ازجمله بافت فرسوده، سطوح شیب عمودی و ضریب انحناء در تعیین میزان آسیب پذیری نواحی شهری دخالت می کند. شواهد این ادعا در برداشت های میدانی آشکار است. جهش های دبی پیک در هیدروگراف ماه اکتبر سال 2012 بر لزوم توجه به رواناب خروجی حوضه کن دارد که تهران به طور سالانه حوادثی در رابطه با حوضه کن را تجربه می کند.
تحلیل الگوی گسترش کالبدی و فضایی با استفاده از مدل هلدرن مورد شناسی: شهر گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها طی حیات خود بر اثر عوامل مختلف تغییر شکل و گسترش می یابند؛ اما شهر خوب شهریست که کالبد شهر، نیازهای ساکنان را با توجه به تغییرات زمان تأمین کند. گسترش بی رویه اراضی شهری از مهمترین مسائل و مع ضلات ب رای م دیران و برنام ه ری زان شهرها در سطوح گوناگون است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناخت عوامل مؤثر در پیدایش و شکل گیری ساختار فضایی و کالبدی شهر گناباد است . روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و از مدل کمّی (هلدرن) ابزارGIS ، استفاده از شاخص های کالبدی، اقتصادی و جمعیتی در تبیین هدف فوق استفاده شده است. نتایج اولیه تحقیق نشان می دهد که الگوی رشد شهر از شرق به غرب شکل گرفته است. تحولات جمعیت شهر گناباد در دوره های مختلف هر چند تحت تأثیر عوامل مختلف دچار افزایش و یا کاهش بوده، با وجود این نرخ رشد جمعیت این شهر در حال حاضر از میانگین نرخ رشد جمعیت شهری استان و کشور بیشتر بوده و نمایانگر وجود زمینه های رشد جمعیت در این شهر است. همچنین بر اساس محاسبات مدل هلدرن، حدود 49 درصد رشد شهر گناباد بر اثر رشد بی قواره و اسپرال شهر و حدود 51 درصد مابقی توسعه شهر ناشی از رشد جمعیت شهر بوده است.
تحلیل راهبردی تحولات فضایی-کارکردی در پهنه حریم جنوبی کلانشهر تهران (مطالعه موردی: شهرستان های ری و اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین شهرها با نواحی پیرامونی و از آن جمله نواحی روستایی واقع در حوزه نفوذ آن ها، به مرور منجر به تغییرات مختلف در عرصه های گوناگون آن ها می گردد. تغییرات ساختار جمعیتی (مهاجرت روستا-شهری، تخلیه جمعیتی روستاها و ....) و تغییرات ساختار کارکردی و اقتصادی (متزلزل شدن اساس و بنیاد تولید کشاورزی و گسترش فعالیت های حاشیه ای و غیرتولیدی و....) ازجمله ی آن هاست. در این میان، ازجمله تغییرات مهمی که عمدتاً متأثر از شهرها بوده و در دهه های اخیر بخصوص در نواحی روستایی کلان شهر تهران قابل مشاهده است، ادغام روستاهای حریم شهر در بافت فیزیکی شهرها، افزایش واحدهای صنعتی، تولیدی، خدماتی و مسکونی، زمین خواری و تغییر الگوی مصرف زمین و مهم تر از همه سوء مدیریت که باعث گستردگی بیش از حد فیزیکی شهرها و تغییر کاربری اراضی حریم آن ها شده است. هدف از این مقاله تحلیل راهبردی تحولات فضایی کارکردی شهرستان های ری و اسلامشهر در پهنه حریم جنوبی کلانشهر تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش مطالعه مبتنی بر مطالعه میدانی و پرسشنامه می باشد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل ترکیبی (SWOT-AHP) بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد عدم انتقال پادگان های نظامی در جایگاه نخست، عدم هماهنگی بین دهیاری ها و روستاهای داخل محدوده در جایگاه دوم و مستقل بودن و افزایش بارگذاری ساختمانی و جمعیتی در مهروموم های آتی به عنوان مهم ترین نقاط ضعف تلقی گردیده، و همچنین مؤلفه هایی مانند توجه روزافزون به حریم شهرها و روستاها بخصوص در سال های اخیر و دسترسی مناسب به خدمات و بالا بودن سرمایه اجتماعی درون گروهی به عنوان مهم ترین نقاط قوت قابل ذکر می باشند. در همین راستا مهم ترین مؤلفه ها استفاده از پتانسیل های فضای باز در اطراف شهرهای اسلام شهر و غیره در جهت گسترش خدمات اجتماعی مانند بیمارستان و ...، رعایت اصول ساخت وساز در روستاهای مجاور حریم کلان شهر تهران به دلیل وجود ساختارهای مناسب نظارت و کنترل و لزوم اخذ مجوزهای قانونی جهت هرگونه ساخت وسازهای جدید در محدوده حریم، به عنوان نقاط فرصت شناخته شده و در نهایت مؤلفه هایی مانند عدم نظارت مستقیم شهرداری ها بر پادگان های نظامی، تغییر کاربری ها با انگیزه منافع اقتصادی و همچنین عدم مطالعات جامع در زمینه خطرات احتمالی (مخاطرات طبیعی) در محدوده حریم، به عنوان مهم ترین نقاط تهدید در منطقه شناخته شده اند.
مدل سازی تاثیرات پسروی دریاچه ارومیه بر روستاهای ساحل شرقی دریاچه ارومیه با پردازش شیءگرای تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نوسانات سطح آب دریاچه ها به لحاظ اهمیت، ماهیت و موقعیت این مجموعه های آبی در سال های اخیر اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه داخلی ایران می باشد. متاسفانه در سال های اخیر به دلایل مختلف، از حجم آب و وسعت این دریاچه کاسته شده است. هدف از این پژوهش، مدل سازی تاثیرات پسروی دریاچه ارومیه بر روستاهای ساحل شرقی با پردازش شیء گرای تصاویر ماهواره ای می باشد. در این پژوهش از تصاویر ماهواره ای لندست بین سال های 1984 تا 2015 میلادی به صورت دوره ای، مدل رقومی ارتفاع و لایه وکتور موقعیت روستاها استفاده شده است. جهت پردازش تصاویر ماهواره ای از روش های شی ء گرا استفاده شده و کاربری های مورد نظر استخراج گردیدند، در ادامه نیز با استفاده از مدل زنجیره مارکوف به پیش بینی وضعیت آتی در منطقه پرداخته شده است. نتایج نشان دهنده افزایش سطح باغات، نمک های مرطوب، پهنه های گلی-نمکی(خاک های نمکی)، اراضی کشاورزی، نمک جدید و کاهش مساحت دریاچه ارومیه طی بازه مورد مطالعه می باشد، نتایج مدل پیش بینی زنجیره مارکوف نشان می دهد در سال 2020 میلادی کاربری باغات، پهنه های گلی-نمکی(خاک های نمکی) و اراضی کشاورزی افزایش خواهند یافت و کاربری نمک مرطوب، نمک جدید و دریاچه ارومیه کاهش خواهند یافت، همچنین روستاهای شهرستان شبستر بیشترین افزایش در باغات، اراضی کشاورزی، نمک جدید و پهنه های گلی-نمکی(خاک های نمکی) را به ترتیب با 4/13، 7/2، 69/0 و 6/10 درصد افزایش خواهند داشت و روستاهای شهرستان اسکو بیشترین افزایش در نمک های مرطوب را با 7/0 درصد افزایش خواهند داشت.
اثرات گردشگری بر توسعه شهر با رویکرد ارتقای کیفیت زندگی (مطالعه موردی: شهر گچساران)
حوزههای تخصصی:
سطح کیفیت زندگی جامعه محلی با مراحل مختلف مدل چرخه حیات گردشگری در ارتباط است. در نظریه های متعدد اعتقاد بر این است چرخه حیات گردشگری، که عموماً بر ظرفیت تحمل اجتماعی استوار است، در طول مراحل اولیه توسعه تغییرات مثبتی در سطح کیفیت زندگی ساکنان مقصد ایجاد می شود؛ ولی در ادامه، زمانی که ظرفیت تحمل یا سطح تغییرات قابل قبول جامعه به آستانه خود برسد، تغییرات منفی ناشی از توسعه گردشگری در جامعه نمایان خواهد شد و به تدریج، کیفیت زندگی ساکنان مقصد تنزل خواهد کرد؛ به همین منظور، در این پژوهش سعی شده است پیامدها و اثرات مثبت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاصل از توسعه گردشگری بر توسعه شهر با رویکرد ارتقاء کیفیت زندگی در شهر گچساران (دوگنبدان) از دیدگاه کارشناسان امر بررسی شوند و از این طریق، راهکارهایی در جهت توسعه شهر گچساران پیشنهاد شده است. برای رسیدن به هدف تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار SPSS استفاده شده است. این تحقیق بر اساس موضوع از نوع پژوهش های موردی و برحسب محتوا از نوع تحقیقات کاربردی است؛ که به تعیین و تفسیر متغیرهای مستقل و وابسته خواهد پرداخت. رویکرد تحقیق نیز از نوع اثبات-گرایی بوده و به وسیله آزمون همبستگی پیرسون به اثبات رابطه بین متغیرها می پردازد. در نهایت با تحلیل های صورت گرفته در این پژوهش بین رونق گردشگری و بهبود کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین، بین گسترش گردشگری و توسعه شهر رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
فعالیت زمین ساخت جوان در پهنه گسلی قم- زفره، ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسل قم- زفره از گسل های بنیادین با روند شمال غرب- جنوب شرق است که دشت کاشان را از ارتفاعات جنوبی آن جدا می کند و درنهایت به منطقه زفره می رسد. ازآنجاکه پهنه گسلی قم- زفره یکی از پهنه های مهم و فعال ایران مرکزی در نظر گرفته شده است، بررسی میزان فعالیت تکتونیکی اخیر آن ضروری به نظر می رسد. بدین منظور در این پژوهش به تحلیل و بررسی6 شاخص مورفوتکتونیکی مهم نظیر گرادیان طولی رودخانه(SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی(Af)، شکل حوضه زهکشی(Bs)، نسبت عرض کف به ارتفاع دره(Vf)، پیشانی کوهستان(J) و انتگرال هیپسومتریک(Hi) پرداخته شده است. برای ایجاد حوضه ها بر روی گستره مطالعاتی و به منظور انجام تصحیحات بر روی داده های مدل رقومی ارتفاعی از نرم افزار Arc Hydro (در محیط نرم افزاری Arc GIS 10.1) استفاده شده است، پس ازآن 6 شاخص مورفوتکتونیکی بر روی هر یک از حوضه ها مورداندازه گیری و رده بندی قرارگرفته است. در نهایت به منظور تعیین تکتونیک فعال نسبی در منطقه موردمطالعه، شاخص تکتونیک فعال(Iat) محاسبه شده است. بر اساس این شاخص پهنه گسلی قم- زفره به 4 رده فعالیت تکتونیکی بسیار بالا، بالا، متوسط و پایین رده بندی گردید. طبق شاخص Iat، 14.39 درصد از گستره موردمطالعه معادل 904.13 کیلومترمربع که 11 حوضه را در برمی گیرد فعالیت تکتونیکی بسیار بالا نشان می دهند، 52.11 درصد از منطقه موردمطالعه(3274.94 کیلومترمربع، 54 حوضه) فعالیت تکتونیکی بالا، 27.29 درصد(1715.36 کیلومترمربع، 32 حوضه) فعالیت تکتونیکی متوسط و 6.21 درصد(390.46 کیلومتر، 6 حوضه) هم فعالیت تکتونیکی پایین را نشان می دهند. در ادامه، به منظور بررسی صحت و تائید شاخص های مورفومتری مطالعات صحرایی گسترده در منطقه موردمطالعه صورت گرفت. شواهد به دست آمده شامل گسلش و شکستگی در واحدهای تراورتن جوان در پهنه گسلی قم زفره بوده که نشانگر فعالیت جوان این پهنه می باشند. در منطقه موردمطالعه بیشترین مقدار فعالیت تکتونیکی در بخش های جنوب شرقی، شمال غربی و مرزهای شرقی گستره مطالعاتی واقع در پهنه گسلی قم- زفره است.
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت (CSF) بکارگیری سیستم های پشتیبان تصمیم گیری (DSS) در حوزه مدیریت شهری (مطالعه موردی شهرداری ساوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۱۸-۷
حوزههای تخصصی:
سیستم های پشتیبان تصمیم گیری به تصمیم گیرندگان کمک می کند که از طریق کنش متقابل مستقیم با اطلاعات و مدل های تحلیلی به حل مسائل نیمه ساختاری بپردازد. مفهوم مستتر در سیستم پشتیبان تصمیم گیری این است که نتایج باید بدون نیاز به مشورت با متخصصین سریعاً به دست آیند و مستقیماً توسط سیاست گذاران و نه پژوهشگران متخصص مورد استفاده قرار گیرند. در تحقیق حاضر ساختار مدیریت شهری و سیستم های پشتیبان مورد استفاده شهرداری ساوه مورد بررسی قرار گرفت، مطالعه حاضر از نظر نوع و ماهیت در قلمرو تحقیقات کاربردی توسعه ای و از نظر روش جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد، آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، پیمایش میدانی انجام پذیرفته است، مدیران و کارشناسان شهرداری ساوه جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند، آراء و نظرات آنان از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری chi- squre، Fridman و تحلیل عامل اکتشافی و ماتریس چرخش استفاده گردید، نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل کلیدی مهمی که می تواند موفقیت سیستم های پشتیبان تصمیم گیری را افزایش دهد شامل تربیت مدیران شهری مشارکت پذیر، توسعه فرهنگ تسهیم دانش و کاربست مناسب سیستم های پشتیبان تصمیم گیری است.
بازسازی بیش از یک قرن بارندگی سالیانه از روی حلقه های درختی بلوط ایرانی (Quercus persica) در جنگل های زاگرس (مطالعه موردی منطقه دنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از اقلیم گذشته جهت پیش بینی و برنامه ریزی آینده نیاز به داده های اقلیمی صحیح و طولانی مدت دارد. در این مطالعه، اقدام به بازسازی مجموع بارندگی منطقه دنا، به کمک پهنای حلقه های سالیانه گونه بلوط ایرانی، توسط رگرسیون چندگانه، نموده ایم. با این هدف دو ارتفاع رویشی در جنگل های منطقه دنا انتخاب و 36 نمونه رویشی از 18 پایه در دو جهت جغرافیایی جنوب غربی و شمال شرقی، در قطر برابر سینه استخراج و توسط نرم افزار اتوکد با دقت 3 میکرون قرائت شدند. بعد از مرحله تطابق زمانی، برای حذف اثرات غیراقلیمی، تمامی پارامترهای اقلیمی و سری زمانی حلقه های رویشی استاندارد شدند. گاهشناسی باقی ماندهمحاسبه شده با متغیرهای اقلیمی طی دوره 2011-1881 واسنجی و همبستگی معنادار مثبت متغیرها با پهنای دوایر رویشی تأیید شد. بر اساس روابط و همبستگی بین گاهشناسی به دست آمده و داده های اقلیمی دوره آماری مشترک، کار بازسازی بارندگی سالیانه انجام و مشخص شد، مقدار بارندگی 3 دهه اخیر، نسبت به میانگین بارندگی یک قرن قبل از خود، یک افزایش حدود 4 درصدی را داشته است.
برنامه ریزی استراتژیک و ارائه راهبردهای بهبود جایگاه سیستم حمل و نقل شهری در شهرکرد با استفاده از تلفیق رویکردهای SWOT و QSPM
حوزههای تخصصی:
اهمیت حمل و نقل درون شهری با اختصاص حدود 25 درص د از فضای شهرها به خ ود و همچن ین ب ا ف راهم س ازی زمینه تحول و پویایی شهرها و شهروندان آنه ا بس یار واضح و غیر قاب ل انک ار اس ت. امروزه حم ل و نق ل شهری ب ه دلی ل مس ائل و مشکلات و چالشها از قبیل آلوده س ازی ه وای ش هرها و آلودگی صوتی مورد توجه برنامه ریزان شهری و محققان است. در شهر شهرکرد در زمینه حمل و نقل پایدار برنامه ریزی صورت نگرفته و زیرساخت های ضعیف حمل و نقل موجود، کفاف جمعیت رو به رشد شهر را ندارد و شهر با مشکلات جدی از جمله آلودگی های زیست محیطی، ترافیک، تصادفات روبرو است. از این رو ضروری است که مدیران و برنامه ریزان شهری با نگاه راهبردی به تحلیل و برنامه ریزی در توسعه سیستم حمل و نقل شهری بپردازند. لذا در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا بوسیله مدل SWOT نقاظ ضعف و قوت، فرصت ها و تهدیدات سیستم حمل و نقل شهرکرد شناسایی شده و سپس با استفاده از ارزیابی عوامل و ماتریس عوامل داخلی و خارجی جایگاه و موقعیت سیستم حمل و نقل شهر مشخص گردیده و بر این اساس راهبرهای ترکیبی برای بهبود وضعیت موجود پیشنهاد شده است. در نهایت با استفاده از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی (QSPM) به اولویت بندی راهبردهای پیشنهادی پرداخته شده است.
توزیع فضایی شاخص های پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی غرب ایران (مطالعه موردی: منطقه اورامانات؛ استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی یک از مهم ترین ارکان توسعه پایدار است، که دستیابی به سطح قابل قبولی از آن، از مهم ترین اهداف کلیه برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی محسوب می شود. هدف از پژوهش کمی و کاربردی حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، بررسی وضعیت پایداری اجتماعی و شاخص های آن و همچنین نمایش فضایی پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی منطقه اورامانات، واقع در استان کرمانشاه، می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار روستایی ساکن در 21 دهستان و 431 روستای منطقه اورامانات تشکیل می دهد. با توجه به محدودیت های مالی، زمانی و ...، محققان قادر به بررسی نظرات کلیه سرپرستان خانوار نبوده و با استفاده از فرمول های آماری، 395 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید. ابزار اصلی پژوهش جهت گردآوری داده های مورد نیاز، که از طریق پرسشگری و مطالعه میدانی تهیه شد، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن با رعایت اصول علمی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت اکثر شاخص های پایداری اجتماعی در محدوده مورد مطالعه در وضعیت قابل قبولی قرار دارد و وضعیت کلی پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی منطقه اورامانات با میانگین 176/3، بالاتر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده وجود تفاوت بین دهستان های منطقه اورامانات به لحاظ پایداری اجتماعی بود. نمایش فضایی وضعیت پایداری اجتماعی در منطقه نشان داد وضعیت پایداری اجتماعی در نیمه شرقی منطقه در مقایسه با نیمه غربی آن، در وضعیت مناسب تری قرار دارد و عامل همجواری با مرز در تضعیف پایداری اجتماعی روستاییان همجوار با مرز در منطقه اورامانات تأثیرگذار بوده است.
بررسی ابر پروژه های حمل ونقل شهری در شهر تهران؛ تطابق یا تضاد با توسعه پایدار
حوزههای تخصصی:
ابر پروژه های حمل ونقل شهری، نظیر توسعه بزرگراه ها، تقاطع های غیرهمسطح، احداث مترو، قطار شهری، پروژه هایی پرهزینه و پرمخاطره هستند که عمدتاً به دلیل جذابیت آن ها برای مدیران و سیاستمداران شهری و به رغم پیش بینی برخی تبعات و هزینه ها، ساخته می شوند. شهر تهران، طی دو دهه اخیر، تعداد زیادی ابر پروژه حمل ونقل شهری را تجربه کرده است که به نظر می رسد نتوانسته اند پاسخگوی چالش های ترافیکی شهر تهران باشند. در این مقاله، پس از مرور چالش های ابر پروژه های حمل ونقل شهری و سیاست های مختلف مدیریت حمل ونقل شهری، از طریق مطالعه کیفی، چگونگی، خاستگاه ها و نتایج ازجمله تبعات پروژه های سرمایه گذاری کلان در حوزه حمل ونقل شهری در شهر تهران را بررسی می کند و از این طریق به ارزیابی هم راستایی آن ها با اهداف توسعه پایدار را می پردازد. نتیجه نشان می دهد که ابر پروژه ها در شهر تهران، در تضاد با اهداف توسعه پایدار و فرم شهری منتهی به الگوهای سفر پایدار است.
ارزیابی آسیب پذیری مسیرهای راهپیمایی و کاربری های آن به جهت افزایش امنیت شهری با رویکرد پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل به عنوان عاملی مهم در افزایش امنیت شهری رویکرد نوینی است که ماهیت وجودی آن بر افزایش سطح امنیتی با استفاده از روش های غیرنظامی استوار می باشد و در این راستا مدیریت و برنامه ریزی صحیح به عنوان مهمترین عامل در جهت افزایش امنیت و کاهش آسیب پذیری ها مطرح است. هدف از این مقاله ارزیابی آسیب پذیری مسیرهای راهپیمایی و کاربری های آن به جهت افزایش سطح امنیت شهری با رویکرد پدافند غیرعامل است. محدوده مورد مطالعه، مسیرهای ده گانه راهپیمایی در شهر قم است که این مسیرها در تمامی شهر پخش و در نهایت به نقطه مشترکی که میدان مطهری(هسته مرکزی شهر) می باشد ختم می گردد. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش مطالعه تحلیلی- پیمایشی است . به طوری که کاربری های اطراف مسیرها پس از برداشت های میدانی دسته بندی شده و به دنبال آن آسیب پذیری مسیرها و کاربری ها در زمان بحران با استفاده از فرمول سطح بندی محاسبه گردیده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در تعیین میزان آسیب پذیری مسیرهای راهپیمایی براساس شاخص طول مسیر شماره یک (خیابان صدوقی، میدان زنبیل آباد) با طول5.9 و براساس شاخص امتیاز کل مسیر شماره نه ( خیابان امامزاده ابراهیم، میدان سعیدی) با امتیاز 18.2 آسیب پذیرترین مسیرهای راهپیمایی در سطح شهر قم شناخته شدند. هم چنین در زمان بحران بانک ها و موسسات مالی و اعتباری و مراکز تجاری دارای آسیب پذیری بسیار زیاد بوده و پس از آن ادارات و ارگان های دولتی و خصوصی دارای آسیب پذیری متوسط می باشند.
تحلیل عاملی راهکارهای بهبود توانمندی شغلی زنان سرپرست خانوار روستایی: مطالعه موردی شهرستان شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق توصیفی-همبستگی حاضر با هدف بررسی راهکارهای ارتقای توانمندی شغلی زنان سرپرست خانوار روستایی انجام شد. جامعه آماری تحقیق را 3287نفر از زنان سرپرست خانوار روستایی شهرستان شیروان تشکیل می دادند که 120 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از رابطه کوکران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. روایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرات پانل اعضای هیئت علمی ارتقا یافت و در نهایت، تأیید شد. به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق، از پیش آزمون پرسشنامه و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که مقدار آن بین 75/0 تا 81/0 به دست آمد.داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی پردازش شدند.نتایج نشان داد که مهم ترین دلیل سرپرست شدن زنان مورد مطالعه فوت همسر بود. 20/44درصد از پاسخ گویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی، 80/5 درصد تحت پوشش بهزیستی و پنجاه درصد تحت پوشش هیچ کدام از نهادهای حمایتی نبودند. با استفاده از تحلیل عاملی، راهکارهای بهبود توانمندی شغلی در چهار عامل آموزشی- حمایتی، فردی- روان شناختی،تأمین مسکن، و ضمانت و آموزش شغلی از طریق نهادهای حمایتی و بیمه اجتماعی و درمانی خلاصه شدند که در مجموع، 42/60 درصد از کل واریانس راهکارهای بهبود توانمندی شغلی زنان سرپرست خانوار روستایی را تبیین کردند.