ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۸۰ مورد.
۱۸۵.

الزامات، ضرورت ها و مکانیزم های تجاریسازی دانش در دانشکده های مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه داده بنیاد تجاریسازی دانش شرکت های انشعابی(دانشگاهی) دفاتر انتقال فناوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶۷ تعداد دانلود : ۱۶۷۶
اعتلای صنعتی و اقتصادی هر جامعه ای مرهون پژوهش های علمی و سازمان یافته آن جامعه است. نقش مهمی که فرآیند تجاریسازی در این میان ایفا میکند، موضوع اصلی مقاله حاضر است که با بررسی مفاهیم، فرآیندها و مدل های تجاریسازی دانش در دنیا و با توجه به کارهای مؤثری که در دانشگاه های معتبر دنیا رخ داده است، به مکانیزمی قابل استفاده در دانشکده های مدیریت دانشگاه های مختلف کشور دست یابد. روش پژوهش مورد استفاده، گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) است. روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق با استادان دانشکده های مدیریت بوده و نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام شده است. نتایج مصاحبه ها در قالب سه مقوله، ضرورت ها، موانع و الزامات تجاریسازی دانش دسته بندی و در پایان نیز، مکانیزم تجاریسازی دانش ارایه شده است.
۱۸۶.

استقرار نظام مدیریت دانش مبتنی بر سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سازمانی سرمایه اجتماعی ساختار سازمانی مدیریت دانش تغییر زیر ساخت سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی مدیریت منابع انسانی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT مدیریت دانش
تعداد بازدید : ۳۰۷۷ تعداد دانلود : ۱۶۴۰
سازمان های عصر حاضر در یک محیط کاملا رقابتی و بسیار پویا فعالیت می کنند که مهم ترین سرمایه آنها، کارکنان شان می باشد. استمرار و تداوم مزیت رقابتی سازمان ها، در چنین شرایطی در داشتن کارکنان دانش گرا، خلاق و نوآور است که می توانند با اصلاح یا تغییر آگاهانه در کارکردها و فرآیندها مزیت پایدار برای سازمان خود خلق نمایند. سیف الهی و داوری (1388) اشاره دارند که دانش، امروز در قلب اقتصاد جهان قرار دارد و مدیریت دانش در کسب موفقیت سازمان ها یک امر حیاتی تلقی می شود. بنابراین استقرار آن بیش از گذشته ضرورت یافته است. عوامل متعدد و بیشماری در موفقیت استقرار مدیریت دانش نقش دارند. یکی از این عوامل سرمایه اجتماعی است. تحقیق حاضر در جامعه مورد مطالعه، یعنی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8، از سرمایه اجتماعی که باعث به اشتراک گذاشتن بهتر دانش، ایفا دانش سازمانی، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد و همکاری، روح تعاون، کمک به آموزش، افزایش فعالیت های مرتبط با ثبات سازمانی و درک مشترک می شود، در جهت افزایش آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش استفاده می گردد. نتایج حاصل از ادبیات موضوع و یافته های حاصل از تحقیق میدانی، نشان می دهد که بین سرمایه اجتماعی و عامل فرهنگ سازمانی، عامل ساختار سازمانی، عامل زیر ساخت و عامل محتوایی تغییر که از متغیرهای آمادگی مدیریت دانش هستند، رابطه معنی داری وجود دارد. در بررسی میزان همبستگی از یک طرف نتایج مطالعه نشان می دهد که بین وضعیت موجود پنج عامل آمادگی استقرار مدیریت دانش تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان گفت، عوامل مرتبط با آمادگی استقرار مدیریت دانش رتبه های یکسانی ندارند، بطوریکه بیشترین آن مربوط به محتوای تغییر و کمترین آن مربوط به ساختار سازمانی است.
۱۹۰.

بررسی و الویت بندی عوامل فرهنگی مؤثر در به اشتراک گذاری دانش در مراکز تحقیق و توسعه پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سازمانی ساختار سازمانی ارتباطات اعتماد به اشتراکگذاری دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۳ تعداد دانلود : ۹۶۶
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش عوامل اساسی موجود در فرهنگ سازمان است که نقش مهمی را در موفقیت فرآیند به اشتراک گذاری دانش ایفا میکنند. سؤال اصلی در این پژوهش این است: چه عواملی در به اشتراک گذاری دانش در مراکز تحقیق و توسعه در صنعت پتروشیمی تاثیرگذارند؟ برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از روش میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش، 190 پرسشنامه به طور تصادفی بین پژوهشگران واحد تحقیق و توسعه پتروشیمی توزیع شد که از این تعداد132 نفر برگرداندند. جهت بررسی میزان و نوع ارتباط بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته از آزمون همبستگی اسپیرمن و برای تعیین درجه اهمیت عوامل تاثیرگذار بر یادگیری در همکاری مشترک از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. بر پایه این تحلیل ها، هرپنج فرضیه مورد قبول واقع شده اند. اعتماد متقابل میان افراد، ارتباطات کارکنان، سیستم-های اطلاعاتی، سیستم پاداش و ساختار سازمانی، مهم ترین فاکتورهای شناخته شده در این زمینه هستند. این عوامل نقش مهمی را در از میان برداشتن موانع موجود بر سر راه به اشتراکگذاری دانش ایفا می-کنند.
۱۹۱.

ارایه الگویی مفهومی برای آموزش عالی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی دانشگاه توسعه پایدار الگوی مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی مدیریت آموزشی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT مدیریت دانش
تعداد بازدید : ۳۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۲۷
در چشم اندازهای پایداری، مهم ترین سرمایه کشورها، سرمایه های انسانی هستند؛ بنابراین، داناسازی و بالطبع تواناسازی انسان ها از اعم رسالت هاست. در این بین، آموزش عالی از این جهت که رسالت تولید علم، ترویج دانش و آموزش و پرورش منابع انسانی مورد نیاز بخش های مختلف جامعه را بر عهده دارد، از جایگاه ویژه ای در دستیابی به توسعه پایدار برخوردار است. در این مطالعه توصیفی – تحلیلی که با هدف ترسیم الگویی مفهومی برای دانشگاه پایدار انجام شد، ادبیات پایداری در آموزش عالی و فعالیت های موجود جهانی درباره تلفیق پایداری در دانشگاه ها بررسی و تحلیل شد و بر این اساس، الگوی اولیه، طراحی و در اختیار تنی چند از صاحب نظران آموزش عالی قرار گرفت. نظرات صاحب نظران در مورد الگو، لحاظ و در نهایت الگوی مفهومی دانشگاه پایدار با تاکید بر سه اصل اساسی تفکر سامانه ای (سیستمی) برنامه ریزی مشارکتی و توسعه پایدار ترسیم شد. از مهم ترین بخش های الگو تشکیل کمیته پایداری در دانشگاه ها برای برنامه ریزی و اجرای برنامه های تلفیق پایداری در ابعاد آموزش، پژوهش و برون رسی دانشگاهی است. امید می رود این الگو به توسعه آموزش عالی در جهت پایداری اقتدار علمی کشور کمک کند.
۱۹۲.

کاربست تحلیل شبکه اجتماعی برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصول اخلاقی سیستم مدیریت دانش الگوی عمومی مدیریت دانش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT مدیریت دانش
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT مدیریت فناوری اطلاعات
تعداد بازدید : ۴۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۹۵۷
مدیریت دانش به عنوان یکی از فرایندهای اصلی سازمان های دانش بنیان، شناخته می شود. امروزه بدون استفاده از قابلیت های سیستم مدیریت دانش، مدیریت مؤثر دانش به سختی ممکن می شود؛ ناگزیر، برای استفاده مؤثر از این سیستم ها، شناخت نیازهای سازمان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. از طرف دیگر، از آنجا که به طور معمول بودجه سازمان ها محدود است و خرید و پیاده سازی این سیستم ها نیازمند سرمایه گذاری زیادی است، اولویت بندی نیازهای سازمان نیز اهمیت مییابد. این مقاله چگونگی استفاده از رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در شرکت های دانش بنیان را نشان می دهد. به این منظور روشی به کار رفته که پیش از این برای انتخاب سیستم های ویکی و مدیریت مستندات استفاده شده است. برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش 4 گام اصلی تعریف معیارها برای ارزیابی همکاری، انتخاب روش و سنجه های مناسب برای ارزیابی معیارهای همکاری، جمع آوری داده ها برای ارزیابی معیارهای همکاری و استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در سازمان تعریف شده است. برای جمع آوری داده ها، با طراحی پرسشنامه میزان تعاملات کاری افراد باهمدیگر در پژوهشکده ای اندازه گیری شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده کاربرد تحلیل شبکه اجتماعی در شناخت نیازهای سازمانی است. از بین قابلیت هایی که باید یک سیستم مدیریت دانش داشته باشد، اهمیت قابلیت اجتماعیسازی، خارجیسازی، جستجو و بازیابی، حافظه تعاملی و فرادانش را با استفاده از این روش میتوان تعیین کرد. استفاده از این روش در مطالعه موردی نشان داد که سیستم هایی با امکان تولید سایت های اطلاعاتی برای تبیین اطلاعات بین افراد از اهمیت بسیار بالاتری نسبت به سایر سیستم ها برخوردار است. در پایان پیشنهاد شده برای دستیابی به شناخت کامل تر از نیازهای سازمانی و اولویت بندی سایر قابلیت های سیستم مدیریت دانش، در کنار تحلیل شبکه اجتماعی از سایر روش ها مانند ممیزی دانش استفاده شود.
۱۹۴.

بررسی و مقایسه ی ابعاد مدیریت دانش بین سازمان های دولتی و خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخش دولتی بخش خصوصی مدیریت دانش ابعاد مدیریت دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸۴ تعداد دانلود : ۲۳۶۲
با نگاهی به ادبیات مدیریت دانش می توان دریافت که نگاه های متفاوتی به مدیریت دانش و کارکردهای آن در بخش های دولتی و خصوصی وجود دارد که این امر ناشی از تفاوت ساختاری این دو بخش اقتصادی است. برای این که بتوانیم از قابلیت های مدیریت دانش در بخش دولتی به خوبی استفاده نماییم، لازم است که از تجربه های برتر موجود بهترین بهره برداری را نماییم. یکی از راه های نیل به این هدف، شناخت تفاوت های مدیریت دانش در بخش های دولتی و خصوصی و الگوبرداری از نقاط قوت بخش خصوصی در بخش دولتی است. در این پژوهش از روش مطالعه ی پیمایشی و ابزار پرسش نامه برای شناسایی این تفاوت ها در بانک ها استفاده شده است. مطالعه ها نشان داد که از پنج بعد شناسایی شده، تنها در دو بعد فناوری اطلاعات و فرآیند های مدیریت دانش تفاوت معناداری بین بانک های دولتی و خصوصی وجود دارد.
۱۹۵.

بررسی کارکردهای مدیریت دانش در دانشگاهها مطالعه موردی دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت فرهنگ سازمانی تولید دانش یادگیری سازمانی مدیریت دانش رهبری هوشمندانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶۲
روند اوج گیری نقش دانش، نوآوری و فنآوری های نوین در ایجاد مزیت های راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب و مرکز سیاست های راهبردی سازمان ها جای بگیرد. مدیریت دانش می تواند با یکپارچه سازی سرمایه های دانش سازمان ها در بخش های مختلف و تاثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتری مداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیم هوشمندانه، بازطراحی فرآیندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقا سطح فعالیت ها و رسیدن به اهداف موردنظر سازمان ها را به همراه داشته باشد. با توجه به شکل گیری رویکردهای نوین در مدیریت سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور، توجه ویژه به مدیریت دانش در جهت نیل به اهداف این دانشگاه، ضروری به نظر می رسد. در این راستا ضمن مرور مبانی نظری پژوهش و طراحی مدل مفهومی، مولفه های پژوهش شناسایی و از طریق پیمایش، به وسیله مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور مورد آزمون قرار گرفتند.
۱۹۶.

مدیریت دانش، نوآوری دانش و عملکرد نوآوری در شرکت­های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوآوری مدیریت دانش شرکت های کوچک و متوسط تاپسیس (TOPSIS)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT مدلهای انتقال تکنولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT مدیریت دانش
تعداد بازدید : ۴۰۴۳ تعداد دانلود : ۲۲۲۳
هدف از این مطالعه، ارزیابی و اولویت­بندی مؤلفه­های مدیریت دانش، مرتبط با نوآوری دانش و عملکرد نوآوری است. لذا برای این منظور از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است، سپس با استفاده از تکنیک تاپسیس مهمترین مؤلفه­های تأثیرگذار مدیریت دانش رتبه­بندی شدند. جامعه آماری این تحقیق، مجموعه شرکت­های شهرک صنعتی استان فارس بوده و مجموعه شرکت­های صنایع غذایی و آشامیدنی­ها به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد. ابزار جمع­آوری اطلاعات شامل: مطالعه ادبیات تحقیق، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه است. تأیید آزمون فرضیه­ها، ارتباط مثبت و معنا دار نوآوری دانش و مدیریت دانش؛ و مدیریت دانش و عملکرد نوآوری را به اثبات می رساند. در انتها نیز، مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار مدیریت دانش و عملکرد نوآوری با استفاده از تکنیک تاپسیس رتبه بندی شد.
۱۹۷.

بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش (مطالعه موردی شرکت توزیع نیروی برق معاونت اجرایی شمال شرق تهران )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: یادگیری فرهنگ سازمانی ارتباطات حمایت مدیریت عالی تیم کاری مذاکره و گفتگو

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی رفتار سازمانی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT مدیریت دانش
تعداد بازدید : ۳۶۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۵۲
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین دو متغیر فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در شرکت توزیع نیروی برق معاونت اجرایی شمال شرق تهران است. پنج مولفه تیم سازی، یادگیری، مذاکره و گفتگو، حمایت مدیریت عالی و ارتباطات به عنوان مولفه های فرهنگ سازمانی، و تبدیل ایده، ذخیره دانش، انتقال دانش و تولید دانش به عنوان مولفه های استقرار مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت فوق الذکر در سال 88-1387 می باشند که تعداد آنها 81 نفر است. ابزار اندازه گیری پرسشنامه فرهنگ سازمانی می باشد. ابزار پژوهش در این بررسی پرسش نامه ای محقق محور بود که پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ 83%=a محاسبه و روایی آن به شیوه روایی محتوا بر اساس نظر اساتید صاحب نظر مورد تایید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری در سطح آمار توصیفی شامل جدول توزیع فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار، نمودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون نشانه (علامت) و جهت آزمون نهایی از آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان داد که وضعیت تیم سازی، مذاکره وگفتگو، ارتباطات، حمایت مدیریت عالی و یادگیری در شرکت فوق الذکر به گونه ای است که زمینه لازم برای استقرار مدیریت دانش در سازمان را مهیا نمی کند.
۱۹۸.

سنجش آمادگی دانشگاه علوم پزشکی ایران برای تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری سازمانی مدیریت دانش سازمان یادگیرنده رویکرد سیستمی تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۹۶
یادگیری سازمانی و به تبع آن ایجاد سازمان یادگیرنده، پدیده ای نو و جدید باعث تحولات عمده در هر سازمان می شود که در سه دهه اخیر مطرح شده است. از عوامل عمده موفقیت در سازمان های امروزی استقرار ویژگی های یادگیری در سازمان های یادگیرنده است. هدف این پژوهش، سنجش وضعیت آمادگی دانشگاه علوم پزشکی ایران برای تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده بر اساس عوامل پنج گانه مدل سیستمی مارکوارت است. پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و ابزار گردآوری داده های آن، پرسشنامه مارکوارت است. با توجه به وسیع بودن جامعه آماری (1428 نفر)، 137 نفر از کارکنان بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. پرسشنامه میان مدیران، اعضای هیات علمی و کارشناسان دانشگاه توزیع شد. برای تحلیل داده های جمعیت شناختی پژوهش از آمار توصیفی و برای آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی استفاده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان آمادگی بر پایه سه مولفه پویایی یادگیری (با میانگین 2.64)، فناوری (با میانگین 2.80) و توانمندسازی افراد (با میانگین 2.72) است و دو مولفه مدیریت دانش با میانگین (3.01) و تحول سازمانی (با میانگین 2.72) است؛ بنابراین، فرضیه های پنج گانه تحقیق در سطح معناداری پنج درصد پذیرفته نشد؛ از این رو، دانشگاه علوم پزشکی ایران که مسوولیت آموزشی و یاددهندگی دارد، در حال حاضر، از لحاظ سازمانی، ویژگی های سازمان یادگیرنده را ندارد و میزان آمادگی آن برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده ضعیف است.
۲۰۰.

مدلیابی نقش اخلاق در موفقیت سیستم های مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶۳ تعداد دانلود : ۲۴۴۱
امروزه، موفقیت در بازار کار، با دانشی که سازمان می تواند تولید کند، سرعت این دانش و میزان انباشت دانش تولید شده، ارتباط مستقیم دارد. همچنین، سازمان هایی که فرهنگ یادگیری قوی را توسعه داده اند در خلق، اکتساب و انتقال دانش، همچنین در تعدیل رفتار برای انعکاس دانش جدید کارآ هستند. از طرفی اخلاق، بحثی مهم و جدی است که تا این مسئله حل نشود شکوفائی علمی، پیشرفت صنعتی و رفاه اجتماعی رخ نخواهد داد و جامعه از آرامش خاطر و شادی برخوردار نخواهد شد. اگر دامنه این مباحث، به حوزه های دیگری نیز کشیده شود، میتوان از ارتباط مباحث فلسفه اخلاق و آن پدیده ها نیز سخن گفت. مدیریت دانش از جمله این پدیده ها است. پس موضوع سخن ارتباط اخلاق و مدیریت دانش از منظر فلسفی است. مقاله حاضر همبستگی اصول اخلاقی و وظایف فرایند مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده است زیرا منابع موضوع، از داشتن نگاه سیستماتیک و در نظر گرفتن اخلاق در همه ابعاد اصلی مدیریت دانش رنج می برد. برای سنجش این موضوع، مدل مفهومی براساس ادبیات موضوع طراحی شده و ابزار پرسش نامه محقق ساز استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیر های مدل از رگرسیون استفاده شده است که در این راستا از مدل معادلات ساختاری و به طور مشخص، از مدل های ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده گردیده است. لازم به ذکر است برای تأیید یا رد فرضیه ها از ضرایب استاندارد استفاده و همچنین برای کلیه مسیرها ضریب اطمینان ٩٥ درصد و سطح خطا ٥ درصد می باشد. نتیجه تحقیق نشان داد که رابطه بین پارامترها (مولفه ها و شاخص های) اخلاقی و ابعاد کارکردی (وظایف) فرایند مدیریت دانش معنی دار است. بین مولفه هایی مانند اعتماد فردی و گروهی، صداقت، رعایت مالکیت، کمک و همدلی، تعهد، مسئولیت پذیری، محرمانگی، وجدان و دقت در صحت از یک طرف و ابعاد کارکردی الگوی عمومی مدیریت دانش که شامل خلق، سازمان دهی، انتشار و بکارگیری دانش است، همبستگی وجود دارد. دلیل انتخاب الگوی عمومی مدیریت دانش از بین الگوهای متعدد مدیریت دانش سادگی و کامل بودن زوایای آن می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان