فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵٬۲۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال های آغازین فروپاشی اتحاد شوروی و جایگزین شدن جمهوری های جدید، مهم ترین روند مهاجرت از سوی روس تباران ساکن در آسیای مرکزی بود، ولی این روند در سال های بعد به ویژه از دهه 2000 به بعد تغییر کرد. به طوری که اینک با پدیده مهاجرت گسترده مردم آسیای مرکزی به روسیه روبه رو هستیم. این مهاجرت ها که بیشتر با انگیزه های اقتصادی صورت می گیرند تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد کشورهای مهاجرفرست به جای می گذارند؛ تا جایی که در سه دهه گذشته دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان از نظر سهم حواله ها از تولید ناخالص ملی، همواره در شمار سه کشور نخست جهان بوده اند که بخش قابل توجهی از آن از روسیه تأمین می شود. در این نوشتار همراه با بررسی روندهای مهاجرت در منطقه و ویژگی مهاجران آسیای مرکزی در روسیه، به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که شکل گیری اتحادیه اقتصادی اوراسیایی چه تأثیری بر روند مهاجرت از آسیای مرکزی به روسیه داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که عضویت کشورهای قزاقستان و قرقیزستان و روسیه در اتحادیه اقتصادی اوراسیایی با اثرگذاری بر هزینه های سود و زیان مهاجران کاری روند مهاجرت نیروی کار از دو کشور مورد اشاره به روسیه را افزایش داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اتحادیه اقتصادی اوراسیایی با تسهیل روند مهاجرت نیروی کار، سبب افزایش مهاجرت های کاری از قزاقستان و قرقیزستان به روسیه شده است. این نوشتار با روش کیفی همبستگی و با ابزار کتابخانه ای صورت می گیرد.
ارزیابی مقاله «آینده امپراطوری امریکا» سوزان استرنج از دیدگاه حامیان مکتب افول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
153 - 182
حامیان افول قدرت آمریکا سه مدعای اصلی در رابطه با افول این کشور مطرح کرده اند: الف؛ قدرت امریکا دچار افول شده است. ب؛ قدرت های بزرگ به ناگزیر افول می کنند، پ؛ یکی از عواقب متحمل افول امریکا، بی ثباتی سیاسی و بی نظمی اقتصادی در نظام بین الملل خواهد بود. سوزان استرنج در مقاله خود در سال 1988 با طرح گزاره های حامیان افول امریکا، مخالفت و استدلال های خود را در رد این نظریات مطرح کرده است. هدف مقاله حاضر ارزیابی استدلال های استرنج در وضعیت کنونی نظام بین الملل است و قصد دارد با مبنا قرار دادن مقاله وی، مدعای حامیان مکتب افول گرایی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. از این رو این پرسش مطرح می شود: آیا در مقطع کنونی دفاع از ابرقدرتی و هژمونی امریکا مبنای معقولی دارد یا حامیان مکتب افول گرایی می توانند مدعای خود را به استدلال های بیشتری به اثبات برسانند؟ پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ردیابی فرایند، این فرضیه را مطرح ساخته است که اگرچه هژمونی امریکا بعد از فروپاشی بلوک شرق تثبیت شد، ولی به تدریج و با ظهور مدعیان، قدرت امریکا دچار افول شده است. یافته های پژوهش ضمن رد مدعای استرنج در ابعاد و حوزه های مختلف، نشان می دهد که اتحادیه اروپا در بعد فرهنگی، روسیه در بعد نظامی و چین در بعد اقتصادی مهمترین چالشگران هژمونی امریکا هستند و در آینده قدرت از غرب به شرق منتقل خواهد.
هوش مصنوعی و تحول در قلمرو سیاسی - اجتماعی (مطالعه زمینه ای: انتخابات 2024 آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
143 - 164
امروزه یکی از دغدغه های اساسی صاحب نظران و مردم با توجه به سرعت پیشرفت تکنولوژی و در دسترس بودن آن، پیامدهای نأشی از گسترش هوش مصنوعی در عرصه های سیاسی- اجتماعی می باشد. تجربه دهه ی اخیر که مصادف با ظهور شبکه های اجتماعی و سکوهای مجازی بود نشان می دهد که به اندازه ی پیشرفت های حوزه تکنولوژی و رسانه ، تحولات و دگرگونی های سیاسی- اجتماعی نیز شتاب گرفته و از آن ها متأثر می گردند. به طوری که در حد فاصل میان برگزاری یک انتخابات تا انتخاباتی دیگر، فضای سیاسی و اجتماعی به کلی دگرگون شده است که نیاز به بازشناسی عوامل و متغیرهای مؤثر بر آن احساس می شود. در پژوهش پیش رو، با رویکرد توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اسناد و نظرسنجی های معتبر به واکاوی تأثیرات هوش مصنوعی در عرصه ی سیاسی- اجتماعی پرداخته شده است. هم چنین کوشش شده است به نقاط عطف سیاسی- اجتماعی به وجود آمده توسط هوش مصنوعی در جامعه ی ایالات متحده پرداخته شود. ارزیابی و تعیین آن که این روند چه نقاط ضعف و قوتی را در بر می گیرد با در نظر گرفتن نگرش های خاص سیاسی و اجتماعی هر جامعه ای متفاوت است؛ اما آن چه مسلم است بکارگیری و سرعت انتشار این ابزارها، دنیای سیاست و زندگی اجتماعی را بیش از گذشته پیچیده، توأم با عدم قطعیت و با دورنمایی مبهم روبه رو ساخته است.
الگوی رفتاری ایالات متحده و روسیه در منطقه قفقاز (2024 -2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
165 - 188
منطقه قفقاز نسبت به چند سال گذشته کمتر مورد توجه دانشمندان و تصمیم گیرندگان حوزه اوراسیا قرار گرفته است، زیرا مطالعات امنیتی این منطقه در حال حاضر تحت تأثیر درگیری مسلحانه در اوکراین و آشفتگی های منطقه غرب آسیا می باشد. با این حال، منطقه قفقاز مخصوصاً قفقاز جنوبی به دلایل داخلی و خارجی، از شکنندگی ژئوپلیتیکی حادی رنج می برد و از آنجایی که تشدید رقابت میان روسیه و ایالات متحده پس از جنگ سرد به بالاترین حد خود رسیده است، فرآیند درگیری و همکاری آن ها در این بخش حساس اوراسیا مستحق توجه است. بنابراین نگارنده ضمن بررسی روابط دوجانبه مسکو و واشنگتن در قفقاز، سعی دارد وضعیت فعلی این منطقه و منطق همکاری و رقابت این دو کشور در چند سال گذشته را تببین و تشریح کنند. از این رو هدف اصلی این پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که ایالات متحده و روسیه چه سیاست هایی را در قبال بحران های این منطقه اتخاذ کرده اند و دلایل و منطق این دو کشور از این سیاست ها چه بوده است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال اصلی مطرح می شود این است که پندارهای مختلف از شیوه کسب منافع راهبردی، امنیتی و نظامی باعث سیاستگذاری رقابتی روسیه و آمریکا در بحران های منطقه قفقاز شده است؛ همچنین این پژوهش بر منطق همکاری جویانه ایالات متحده و روسیه در رابطه با فرآیندهای حل و فصل مناقشات قومی و سیاسی در آبخازیا، اوستیای جنوبی و قره باغ کوهستانی که در راستای حفظ ساختار ادراکی نظام بین الملل است، متمرکز می باشد. برای بررسی این فرضیه ها ضمن تکیه بر نظریه خطای اسنادی و رویکرد توصیفی- تحلیلی، روش مطالعه اسنادی مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های کتابخانه ای، سایت ها، مقاله ها و منابع اینترنتی می باشد.
کاهلی استراتژیک آمریکا: زمینه سازی برای پخته گی رفتاری متحدین در غرب آسیا
حوزههای تخصصی:
از آغازین دومین دهه قرن بیست و یکم، غرب آسیا بر روی ریل متفاوتی قرار گرفته است. هر چند که جوهره رفتاری بازیگران ملی و فرا ملی دچار دگرگونی نشده است اما آنچه برجستگی یافته این مهم می باشد که عملکرد بازیگران فراملی، فهم به شدت متفاوتی از ظرفیت ها و فرصت ها در میان کشورهای منطقه بالاخص متحدین آمریکا بوجود آورده است. این به معنای قرار گرفتن در سطح ادراکی بالاتر و به تبع آن استقلال رفتاری بیشتر در تعریف منافع و اولویت بندی ها در قلمرو سیاست خارجی می باشد. کاهلی استراتژیک آمریکا در منطقه که از دوران اوباما کلید زده شد و تلاش چین برای بسط حوزه نفوذ خود به این جغرافیا شرایط امنیتی متفاوتی را به وجود آورده تا کشورهای منطقه بسترسیاسی نوینی را در خصوص شکل دادن به تصمیمات برای خود میسر بیابند. سوالی که مطرح می شود این گونه ترسیم می گردد که آمریکا به عنوان نافذترین و مداخله گر ترین بازیگر در غرب آسیا چه سیاستی را برای حفظ موقعیت خود بسنده یافته و بازیگران منطقه ای برای تحکیم و بسط جایگاه خود چه رفتارهایی را پی گرفته اند؟ انتخاب گزینه مسئولیت پذیری محدود (کاهلی استراتژیک)به عنوان سیاست کلی آمریکا در منطقه که فرصت نقش آفرینی فزون تر برای دیگر بازیگران مطرح فراملی فراهم آورده به ضرورت الزام و قدرت مانور فراوانی برای بازیگران ملی در غرب آسیا برای تدوین رفتارها و شکل دادن به مناسبات بین بازیگری در تامین بهینه منافع ملی به وجود آورده است.
تشدید تنش در قره باغ و چالش منافع منطقه ای ایران در سال های 2020 و 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ قره باغ در سال 2020 و تحول های بعد از آن به ویژه خروج ارامنه از قره باغ، مسیر بدون بازگشتی را برای منطقه قفقاز جنوبی ترسیم کرد. به طوری که این تحول ها تأثیر چشمگیری بر بازیگران جنوب قفقاز بر جای گذاشت. پرسش اصلی نوشتار این است که جنگ دوم و سوم قره باغ چگونه بر منافع منطقه ای جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که براساس جنگ قره باغ در سال های 2020 و 2023 پویایی رقابت، تهدید و افزایش تنش بر ایران افزایش یافته است؛ در حالی که پیدایی فرصت های احتمالی برای ایران چندان آشکار نیست. در این نوشتار از روش پژوهش قیاسی استفاده می کنیم که با کاربرد مدل تحلیلی و رویکرد ژئوپلیتیک در چارچوب مطالعات منطقه ای و در زیر واقع گرایی است. تحلیل داده ها به صورت توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است . یافته های این نوشتار نشان می دهد موازنه قدرت جدید و روابط ژئوپلیتیکی شکل گرفته در منطقه قفقاز جنوبی با به چالش کشیده شدن قدرت روسیه توسط محور جمهوری آذربایجان، ترکیه و اسرائیل، به حاشیه رفتن محور غرب، پر رنگ شدن نقش ترکیه و کم رنگ شدن نقش ایران تغییر کرده است. همچنین ایران در دوره هایی از زمان پس از این جنگ ها از نظر ژئوپلیتیک و مؤلفه های اقتصادی و فرهنگی آن، ژئواکونومیک و ژئوکالچر، با تشدید رقابت و تهدید با ترکیه و اسرائیل و همچنین افزایش تنش با جمهوری آذربایجان روبه رو شد که در قالب راه گذر احتمالی زنگزور، طرح یک کمربند و یک راه، راه گذر شمال جنوب، پررنگ شدن تهدیدها بر مبنای پان ترک گرایی/پان آذری گرایی و حضور اسرائیل در مناطق آزاد شده قره باغ، نزدیک مرزهای ایران جریان دارد.
جنگ اوکراین و پیامدهای آن بر اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ روسیه و اوکراین یکی از جدی ترین بحران هایی است که اتحادیه اروپا پس از جنگ جهانی دوم با آن روبه رو بوده است. این جنگ تمام حوزه ها و بخش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی این اتحادیه را زیر تأثیر قرار داده است. این جنگ با فشار ناهمتراز بحران بر کشورهای عضو این اتحادیه، بستر سیاسی شدن هویت های ملی را افزایش داده و ترکیبی از این دو عامل همراه با صلاحیت پایین نهادهای فراملی نیز بر دلایل افزوده است تا شاهد اختلاف کشورهای اروپایی برای رسیدن به یک سیاست مشترک باشیم. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که پیامدهای جنگ اوکراین بر اتحادیه اروپا چه بوده است؟ یافته های این نوشتار این است که جنگ اوکراین پیامدهای زیادی بر اتحادیه اروپا داشته است که به واگرایی این نهاد و به دنبال آن، کاهش قدرت آن در نظام بین الملل انجامیده است. این مسئله ناشی از پررنگ شدن شکاف های درون این اتحادیه، خلأ رهبری قدرتمند و موضع گیری های متفاوت اعضا در پی بروز این جنگ بوده است. در این نوشتار ضمن توجه به دلایل و عوامل شروع جنگ اوکراین می خواهیم با استفاده از سناریوسازی پیامدهای جنگ اوکراین در ایجاد اختلاف میان اعضای اتحادیه اروپا و تضعیف جایگاه این نهاد در فضای بین المللی را بیشتر بررسی کنیم.
نظریه زمینه ای مانع های گذار به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت مانع های گذار فرهنگ سیاسی افغانستان به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی انجام شده است. سال هاست افغانستان درگیر دوقطبیِ دولت های انحصارگر قومی و رانتی و البته امارت طالبان با کانون پشتون گرایی است و نه تنها پیشرفتی در مسیر مردم سالارسازی نداشته است بلکه آشکارا این عقب ماندگی با توجه به وضعیت مشارکت سیاسی، حضور نخبگان سیاسی و نقش زنان در جامعه دیده می شود. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که مهمترین مانع های گذار فرهنگ سیاسی افغانستان به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی چیست؟ فرضیه نویسندگان این است که مهمترین مانع ها را باید در ضعف های ساختاری و فساد اداری گسترده در نظام سیاسی افغانستان جستجو کرد. در این پژوهش که با روش تحلیل زمینه مند اشتراس و کوربین انجام شده است، پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 35 نفر از مردم افغانستان با تنوع قومی، مذهبی و جنسیتی که با نمونه گیری تعمدی یا قضاوتی شناسایی شدند، به 120 مفهوم و 35 مقوله اصلی و فرعی رسید که سرانجام به شکل گیری هسته محوری «مانع های گذار به فرهنگ سیاسی مردم سالار و مشارکتی در افغانستان» منجر شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به دلیل ضعف نهادهای سیاسی مانند احزاب و مجلس و ناکارامدی دولت قومی که درگیر فساد است و اقدام به حاشیه راندن زنان و حذف نخبگان سیاسی کرده است، مردم در شرایط نداشتن مشارکت سیاسی، از دولت ها نیز به دلیل فساد ساختاری و اداری ناامید شده اند. پیامد این چرخه که سال هاست در افغانستان وجود دارد، سبب شده است مردم سالاری به دلیل مدیریت نادرست در این کشور و حاکمیت مطلق منافع قومی و همچنین رشدنکردن نگرش سیاسی مردم، همچنان دور به نظر برسد.
جهت گیری ها و فعالیت های روسیه، ایران و عربستان در جنگ یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور های قدرتمند، همواره خود را سزاوار مداخله در بحران ها می دانند تا از تهدید منافع خود جلوگیری کنند و منافع بیشتری را به دست آورند. منطقه غرب آسیا در معادله های قدرت هایی چون روسیه، عربستان و ایران جایگاه مهمی دارد و ارتباط میان غرب آسیا و این بازیگران، پیشینه دیرینه ای از کنش ها و واکنش های متقابل را شامل می شود. امروزه یمن از کانون های بحرانی فعال در غرب آسیا به شمار می رود و کنشگران متعددی در سطح های داخلی، منطقه ای و فرا منطقه ای برای به دست آوردن نتایج مطلوب، اقدام به نقش آفرینی در تحول های آن کرده اند. در این نوشتار می خواهیم با استفاده از رویکردی توصیفی- تحلیلی، بر پایه روش کیفی مقایسه ای و به کار گیری منابع کتابخانه ای، تشابه ها و تفاوت های سیاست خارجی تهدید محور روسیه، ایران و عربستان در برابر بحران یمن را بررسی کنیم. فرضیه مورد بحث این است که هر سه کشور، با نگرشی تهدید محور، در پی افزایش نفوذ منطقه ای، کاهش تهدید و موازنه سازی هستند. اما این هدف های مشترک، به استفاده از سیاست هایی متفاوت انجامیده است؛ در حالی که ایران، به اتحاد با انصار الله و حمایت از حوثی ها و در برابر، عربستان به مقابله با این جنبش برای بی اثر کردن نفوذ ایران و حفظ هژمونی خویش با جلوگیری از تسری موج انقلاب ها به مرز های خود اقدام کردند، روسیه میانجیگری و تلاش در بی طرفی و حفظ روابط مثبت با دو طرف درگیر، با هدف کنترل تنگه باب المندب و دریای سرخ را برگزید تا با حضور در جنوب یمن و درگیر نشدن در رقابت ایران و عربستان، منافع اقتصادی و اهداف اوراسیاگرایی خویش را تأمین کند.
هزینه فرصت اقتصاد سیاسی ایران در سوریه بین سال های 2011 تا 2022
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
78 - 102
حوزههای تخصصی:
سوریه از شرکای راهبردی ایران در حوزه های سیاسی و امنیتی محسوب می شود و از اولین کشورهایی بود که پس از انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و ازاین رو از همان اوایل، روابط رسمی دو کشور آغ از شد. سوریه به عنوان یکی از کشورهای تأثیرگذار در محور مقاومت، از اواخر ژانویه ۲۰۱۱ درگیر بحران داخلی تحمیلی از سوی غربی ها و متحدان منطقه ای آن ها شد و خسارت های سنگینی به این کشور وارد آمد. با نقش آفرینی ایران و دیگر متحدان سوریه، امنیت نسبی در این کشور برقرارشده و با شروع دوره بازسازی نیاز است تا این کشور با احیای توان گذشته و تقویت بخش های مهم اقتصادی و تجاری، خسارت های ناشی از بحران را جبران کند. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک متحد راهبردی سوریه اکنون می تواند با نقش آفرینی در دوره بازسازی این کشور ضمن افزایش همبستگی دو ملت و تقویت اقتصادی محور مقاومت، حضور خود را در منطقه غرب آسیا از لایه نظامی-امنیتی به لایه اقتصادی گسترش دهد. این مقاله به دنبال آن است که نشان دهد که ایران در موضوع اقتصاد سیاسی نسبت به رقیبان منطقه ای خود در چه سطحی قرار دارد و این که چگونه بر پایه توانش خود متعهد به حمایت از دولت سوریه شده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به این مبحث می پردازد که جنگ داخلی سوریه و نیازمندی این کشور به تجارت و فراهم شدن فضای تجاری و بازرگانی و کسب وکار، صاحبان سرمایه و تجار و بازرگانان ایرانی می توانند در این کشور سرمایه گذاری کنند و به تجارت با سوریه پرداخته و سود اقتصادی مناسبی را برای ایران و سرمایه گذاران ایرانی فراهم آورند
نقش سرمایه اجتماعی در افزایش غرور ملی شهروندان قزاقستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از منابع هویت بخشی شهروندان، غرور ملی است که در کشورهای درحال توسعه اهمیت زیادی دارد. قزاقستان یکی از کشورهای درحال توسعه در آسیای مرکزی است که مهم ترین و بزرگ ترین آنها در منطقه به شمار می آید. این کشور در حالی در پایان سال 1991 به استقلال رسید که اقلیت های قومی و مذهبی مختلفی داشت، ولی با وجود آن، سال ها از ثبات سیاسی و اجتماعی خوبی برخوردار بوده است، هرچند که رویدادهای ژانویه ۲۰۲۲ از بی ثباتی اجتماعی و سیاسی شدید در این کشور خبر داد. در این زمینه، نتایج پیمایش ارزش های بین المللی نیز نشان می دهد که شهروندان این کشور غرور ملی به نسبت بالایی دارند (میانگین 40/3). این پرسش مطرح است که سرمایه اجتماعی به عنوان مفهومی نوین در علم سیاست، چه تأثیری بر افزایش غرور ملی شهروندان کشور قزاقستان داشته است. این نوشتار به شیوه کمی و با استفاده از تحلیل ثانویه داده های آماری پیمایش ارزش های جهانی انجام شده است. با تقسیم سرمایه اجتماعی به پنج مؤلفه، نتایج نشان داد که سه مؤلفه سرمایه اجتماعی یعنی اعتقاد به اهمیت دموکراسی در جامعه، اعتماد سیاسی و عضویت در انجمن های اجتماعی در تقویت غرور ملی شهروندان قزاقستانی تأثیر مثبتی داشته و سبب تقویت غرور ملی در میان شهروندان این کشور شده است. یافته های نویسندگان نشان می دهد تأثیر اعتماد اجتماعی تعمیم یافته و ارزش های دینی بر غرور ملی شهروندان قزاقستانی معنا دار نبود.
شناسایی عوامل موثر بر رشد فعالیت های گروهک پژاک در غرب کشور و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
38 - 52
حوزههای تخصصی:
یکی ازدغدغه های امنیتی جمهوری اسلامی ایران در طی سالهای گذشته چالشهای امنیتی فعالیتهای گروههای تروریستی بخصوص فعالیت های پژاک در غرب کشور بوده است. در واقع، گسترش فعالیت های تروریستی پژاک متاثر از عوامل مختلف داخلی و منطقه ای در طی چندین دهه گذشته در ابعاد مختلف امنیت ملی را به چالش کشیده است. به نظر می رسد که در کنار عنصر جغرافیا و شرایط محیطی، عوامل دیگری از جمله عوامل اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و سیاسی در این فرایند یعنی گسترش و پراکندگی فعالیتهای پژاک نقش داشته اند. گسترش فعالیت های پژاک در غرب کشور را می توان از دو بعد مورد بررسی قرار داد. در بعد نخست، می توان به بررسی عوامل مختف از جمله عوامل اقتصادی، فرهنگی – اجتماعی و سیاسی در رشد فعالیت های پژاک در غرب کشور پرداخت. در بعد دوم نیز، تاثیر اقدامات و گسترش فعالیت های پژاک در غرب کشور بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز از اهمیت اساسی برخوردار است. در این راستا، با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش بدنبال پاسخ گویی به این سوال محوری است ، عوامل تاثیر گذار در گسترش و پراکندگی گروه تروریستی پژاک در جغرافیای پیرامون ایران در غرب کشور کدامند و چه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و استفاده از ابزار مصاحبه است. یافته های پژوهش نشان می دهد در حوزه اقتصادی بیکاری و معضلات اقتصادی خانواده ها با میانگین 24/4 نسبت به سایر مولفه های بیش ترین تاثیر؛ در حوزه فرهنگی و اجتماعی تبلیغات وسیع شبکه های ماهواره ای و اینترنتی با میانگین34/4 بیشترین تاثیر؛ و در حوزه سیاسی، عملیات روانی پژاک بر روی جوانان کرد با میانگین 49/4 بیشترین تاثیر را در گسترش و پراکندگی فعالیت های تروریستی پژاک در غرب کشور داشته اند.
جایگاه ترکیه در سیاست امنیت ملی روسیه: تهدید ژئوپلیتیک و شریک راهبردی
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر بنا به اقتضای تحولات منطقه ای در حوزه اوراسیایی و خاورمیانه و به ویژه پس از بهار عربی از 2010 تعاملات روسیه و ترکیه افزایش یافته و روابط دو کشور از همکاری گسترده تا مرز قطع روابط پیش رفته است. مساله اصلی در این رابطه آن است که سطح منطقه ای تعاملات دو کشور بیش از هر دوره دیگری اهمیت یافته و ترکیه را به یکی از مهم ترین مسائل سیاست خارجی و امنیتی روسیه تبدیل کرده است. این مقاله بر آن است که به این سوال پاسخ می دهد که ترکیه در سیاست امنیت ملی روسیه چه جایگاهی دارد؟ فرضیه ای که ارائه شده آن است که ترکیه به دلیل داشتن موقعیت ژئوپلتیکی ویژه در صادرات منابع انرژی روسیه، عضویت در ناتو و نفوذ در منطقه قفقاز و نیز محدود سازی نفوذ منطقه ای روسیه در خاورمیانه، تهدیدی بالقوه برای امنیت ملی فدراسیون روسیه محسوب می شود که در عین تهدید زایی، امکان ها و فرصت های مهمی را نیز برای روسیه به عنوان یک شریک راهبردی دارد و همین موضوع ضامن تداوم روابط دو کشور بوده است. برای بررسی این فرضیه از روش تحلیل کیفی متغیرها و سنجش رابطه منطقی آنها از طریق داده های برگرفته از کتب، مقالات و گزارش های مراکز معتبر پژوهشی به ویژه در روسیه بهره گرفته شده است. مبنای نظری این مباحث واقع نگری تهاجمی ست و دستاورد مقاله آن است که درک درست از جایگاه ترکیه در سیاست امنیتی و روسیه امکان ها و محدودیت های روابط منطقه ای ایران و روسیه را به روشنی نشان داده است.
بحران پژوهی منطقه ای طرح صلح ابراهیم و تاثیر ان بر منافع بین المللی چین در خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان مطالعات سیاسی و روابط بین الملل معتقدند کشورهای نزدیک به هم، غالباً مناطق ارتباط سیاسی متداخلی داشته و در نتیجه سیاست خارجی آن ها نیز به شدت از همسایگانشان تاثیر می پذیرد. چین ارتباط و عادی سازی روابط بین کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس و رژیم صهیونستی را تناقض در حوزه سیاست خارجی و منافع بین المللی خود تلقی می نماید. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تاثیر پذیری طرح صلح ابراهیم بر ارتباط منافع بین المللی چین بر منطقه ی خلیج فارس و غرب اسیا به عنوان استراتژیک ترین منطقه در جهان اسلام تدوین و ترسیم شده است. سوال این است که ، عادی سازی روابط امارات و اسرائیل چه تاثیری بر منافع بین المللی چین در خلیج فارس داشته است؟ بنظر می رسد که عادی سازی روابط امارات و اسرائیل به دلیل نزدیکی این رژیم به ایالات متحده، منافع چین را در خلیج فارس با چالش های اساسی مواجه نماید. یافته های پژوهش نشان می دهند که ، برای پیاده سازی الگوی امنیت مشارکتی در خلیج فارس راهکارهای مقدماتی میتوانند شامل موارد زیر باشند: گفتگوهای ادواری منظم امنیتی در سطوح عالی و متوسط، اعتمادسازی از طریق توافقاتی در زمینه اطلاع دادن رزمایش نظامی، مبادله ناظران، تبادل اطلاعات و در نهایت رسیدن به توافقاتی در زمینه جلوگیری از بروز حوادث در دریا و در طول مرزهای مشترک، ناوبری در راههای آبی و هوایی، تأمین امنیت کشتیرانی در دهانه تنگه هرمز و همکاری فعالانه در حفظ محیط زیست منطقه.
جنبش کردی و تعارضات هویتی-قومی عراق (تمرکز بر دوران بعد از فروپاشی سلطنت در عراق)
حوزههای تخصصی:
جنبش های اجتماعی همواره به عنوان یک رفتار جمعی، امروزه محصول بافتار و محیط درونی کشورها می باشند؛ هرچند مسایل دیگری نظیر معضلات امنیتی در محیط بیرونی آن کشور نیز می تواند در صورتبندی آن ها موثر واقع شود. در همین راستا، یکی از کشورهایی که دارای تنوعات مذهبی -قومی و زبانی متعددی می باشد ، عراق است که همواره زمینه ی بروز انواع جنبش ها و فعالیت های استقلال طلبانه در آن فراهم بوده است. این کشور، به لحاظ ژئوپلیتیکی در موقعیت حساسی قرار گرفته است و همواره در طول تاریخ حیاتش، شاهد حضور بیگانگان در خاک خود بوده است. بی ثباتی و عدم استقلال در عراق و همچنین وجود دولت های دیکتاتور در اعصار مختلف، زمینه را برای تشدید منازعات قومی-هویتی و گرایشات گریز از مرکز ، فراهم نموده است. از این منظر، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که علت اصلی نُضج جنبش کردی عراق در فضای حاکمیتی پسا صدام حسین چیست؟ جهت پاسخ ، این فرضیه مطرح می باشد: شکننده گی دولت ملی سبب تشدید شکاف در میان تنوعات قومی -هویتی شده و این امر منجر به افزایش احساسات ملی گرایانه و بروز نوعی جدایی طلبی در قالب جنبش کردی گردیده است. برهمین اساس، در پرتو شاخص های دولت شکننده اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، شاهد تکوین شطرنجی از معضلات در قاموس جنبش کردی در صحفه دولت-ملت عراق، می باشیم. از اینرو، نویسندگان تلاش نموده اند تا با کاربست مبانی متدلوژیک نظریه دولت شکننده به تبیین مسئله مورد نظر بپردازند و چشم انداز تازه ای را در مورد تکوین ظهور جنبش کردی در عراق، ترسیم نمایند؛ لازم به ذکر است که روش تحقیق در این پژوهش، کیفی و از نوع علّی می باشد.
تأثیر جنگ اوکراین بر نقش اتحادیه اروپا در رویارویی غرب با روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش های امنیتی در اروپای شرقی موجب شده است که اوکراین همواره به دنبال ایجاد یا پیوستن به ساختارهایی باشد که امنیت خود را تأمین کند. بازیگری و شیوه عملکرد اتحادیه اروپا به دلیل اینکه می تواند نقش بسزایی در روند رخدادهای امنیتی اوکراین داشته باشد، همواره مورد توجه کی یف و کرملین بوده است. بر این اساس پرسش اصلی نوشتار این گونه مطرح می شود که واکنش اتحادیه اروپا در مورد بحران امنیتی اوکراین در سال های 2014 تا 2023 در برابر روسیه چگونه بوده است؟ در پاسخ با استفاده از مفاهیم بازیگری، این فرضیه شکل می گیرد که واکنش اتحادیه اروپا به تهدیدهای امنیتی در سال های 2014 تا 2023 به علت نبود سیاست امنیتی و دفاعی منسجم در برابر سیاست سازش ناپذیر روسیه نسبت به تحولات اوکراین، نتیجه ای جز پیوسته سازی کریمه به روسیه در سال 2014، تشدید درگیری ها در دونباس و دریای آزوف و سرانجام جنگ میدانی و پیوسته سازی مناطق شرقی اوکراین به روسیه تا سال 2023 نداشته است. بنا بر یافته های نوشتار، در حالی که رفتار اتحادیه اروپا در مورد بحران اوکراین از نقش بازیگر منفعل به بازیگر تأثیرگذار تبدیل شده است، اما عملکرد دفاعی و امنیتی غیرمنسجم آنان تاکنون نتیجه ای جز کاربست تحریم ها، ایجاد مأموریت امنیتی و دفاعی مشترک در نوامبر 2014، برنامه مشارکت شرقی، اعلام پشتیبانی از عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا و همچنین پشتیبانی جامع از اوکراین برای رویارویی با بازیگر قدرتمندی چون روسیه نداشته است. در این نوشتار براساس روش کیفی در چارچوب نظریه بازیگری و نبود بازیگری، موضوع را مطالعه و بررسی می کنیم.
آیین وطن آبی ترکیه و پیامدهای آن برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین وطن آبی را نخستین بار در سال ۲۰۰۶ جم گوردنیز، نظامی بازنشسته نیروی دریایی ترکیه مطرح کرد، اما توجه چندانی را به خود جلب نکرد. اما در سال های اخیر با توجه به نیازهای جدید و تغییرهای ایجادشده در سیاست خارجی ترکیه، وطن آبی توانسته جنبه عملی تری به خود بگیرد. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که: وطن آبی با توجه به پیشینه و هدف هایش چه پیامدهایی برای ایران می تواند داشته باشد؟ پس از بررسی پیشینه پژوهش و با استفاده از روش روندپژوهی و همچنین خوانشی نوین از ژئوپلیتیک، می کوشیم به این پرسش پاسخ دهیم. گسترش حضور در شرق مدیترانه به همراه استفاده از همه امکانات موجود در این منطقه، بهره برداری از منابع انرژی حوزه لوانت و تبدیل شدن ترکیه به هاب انرژی و مسیر حمل ونقل از هدف های اصلی وطن آبی است. با توجه به این هدف ها پیامدهای این آیین برای ایران را می توان در دو حوزه در نظر گرفت. در حوزه سیاسی و نظامی افزایش حضور ترکیه در شرق مدیترانه به ویژه در لبنان می تواند تنش ها میان دو کشور را افزایش دهد که با توجه به تعدد و پیوستگی نقاط تقابل ترکیه و ایران در منطقه، درگیری ها به راحتی می تواند به نقاط دیگر سرریز کند یا از آن ها تأثیر پذیرد. در حوزه انرژی نیز تبدیل ترکیه به هاب انرژی، هم می تواند فرصتی برای صادرات گاز ایران به اروپا باشد و هم می تواند سبب حذف این کشور از راه گذرهای بین المللی آینده شود.
تبیین سیاست خارجی ترکیه در قبال منازعه حماس – رژیم صهیونیستی (در سال 2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبه نظامیان حماس در 7 اکتبر 2023 در پاسخ به بیش از هفت دهه اشغال گری و تحمل آسیب ها و دردهای فراوان به رژیم صهیونیستی حمله کردند. این رژیم در پاسخ، با زیرپاگذاشتن تمام قواعد حقوق بشردوستانه و حمله به غیرنظامیان، مدارس و بیمارستان ها، چندین هزار زن و کودک را کشت و باعث آواره شدن غیرنظامیان شد. کشورهای مختلف از جمله ترکیه به منازعه حماس_ رژیم صهیونیستی واکنش نشان دادند. نگارنده در این مقاله درصدد بررسی سیاست خارجی این کشور در قبال این منازعه می باشد. بنابراین سؤال مقاله عبارتست از: ترکیه چه سیاستی در قبال منازعه حماس و رژیم صهیونیستی 2023 اتخاذ نمود؟(مسئله) پژوهش حاضر با کاربست رویکرد عملگرایی و با روش کیفی از نوع توصیفی و تحلیلی انجام شده است. (روش) فرضیه مقاله عبارتست از: سیاست خارجی ترکیه در قبال منازعه حماس و رژیم صهیونیستی در سال 2023 بر رویکرد عملگرایی و کنش سیاسی منفعت جویانه ابتناء یافته است. بدین صورت از یک طرف خواهان تداوم روابط با رژیم صهیونیستی در عرصه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی است و از سوی دیگر با اتخاذ سیاست اعلانی و لفاظی های حمایت گرایانه از فلسطین درصدد کسب محبوبیت و رهبری جهان اسلام می باشد. لفاظی های اردوغان جهت دستیابی به آرزوهای هژمونیک در جهان اسلام، افزایش قدرت چانه زنی با غرب به خصوص آمریکا و استتار سیاست های عملی ترکیه از جمله مسائل اقتصادی، امنیتی و سیاسی با رژیم صهیونیستی می باشد. (یافته ها)
دلایل شکل گیری دوگفتمان استقلال خواهی انقلابی و پیوند گرایی بین المللی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی دلایل شکل گیری دو گفتمان اساسی که سیاست گذاری استراتژیک و سیاست خارجی کشور جمهوری اسلامی ایران را تعیین می کند، می پردازد. این دو گفتمان توسط دو تن از سیاست مداران برجسته و تاثیرگذار در تاریخ انقلاب اسلامی یعنی مقام معظم رهبری و مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی شکل گرفته است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که در ایران پس از انقلاب اسلامی دلایل شکل گیری دوگفتمان استقلال خواهی انقلابی و پیوند گرایی بین المللی چه بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش این فرضیه قابل طرح است که با بررسی تاریخ معاصر سیاست خارجی ایران می توانیم به فرآیند شکل گیری این دو گفتمان پی ببریم. روشی که برای این پژوهش در نظر گرفته شده است روش توصیفی اسنادی است و برای گردآوری اطلاعات از کتاب ها و مقالات استفاده شده است. هدف این پژوهش کشف دلایل گفتمان های شکل دهنده سیاست گذاری استراتژیک جمهوری اسلامی ایران است که در نهایت سیاست خارجی کشور با توجه به آن شکل می گیرد. این پژوهش در نهایت به این نتیجه گیری می رسد که دو گفتمان پیوندگرایی بین المللی و استقلال خواهی انقلابی هر یک دارای پیشینه تاریخی جداگانه ای هستند و مسیر مستقلی را برای تبدیل شدن به یک گفتمان طی کرده اند.
رقابت راهبردی روسیه و آمریکا: ابعاد و پیامدهای بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت روسیه و آمریکا در دو دهه گذشته و از زمان روی کارآمدن ولادیمیر پوتین، روند فزاینده ای یافته و از سال 2014 و در پرتو بحران اوکراین به بزرگ ترین مسئله راهبردی جهانی تبدیل شده است. جنگ سال 2022، این رقابت ها را تا حد زیادی بازگشت ناپذیر و چشم انداز صلح و ثبات بین المللی را برای آینده ای طولانی مبهم کرده است. مسئله اصلی این نوشتار، مشکلات برخاسته از روابط موجود آمریکا و روسیه و دشواری های آن برای صلح و امنیت بین المللی است. این پرسش مطرح است که رقابت روسیه با آمریکا در مسائل راهبردی، چه پیامدهای بین المللی مهمی دارد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که رقابت های روسیه با آمریکا در مسائل راهبردی به هجومی ترشدن سیاست خارجی روسیه تا مرز یک جنگ بزرگ اروپایی و پیگیری یک سیاست شرق گرایانه تر منجر شده است و چنانچه این روند تداوم یابد و ساختارهای باقی مانده از دوران پس از جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد مانند نظام ملل متحد و نظام کنترل تسلیحات راهبردی یا ثبات راهبردی جهانی نیز از میان برود، جهان با بحرانی بسیار بزرگ و هرج ومرج گسترده روبه رو می شود. رویکرد نظری مورد توجه در اینجا، واقع گرایی راهبردی بر اساس مؤلفه های مطرح شده توماس شیلینگ است و از روش تحلیل کیفی با رویکرد تحلیل محتوای داده ها و تحلیل های موجود بهره می بریم. یافته اصلی این پژوهش این است که رقابت اصلی در روابط مسکو و واشینگتن بر سر مفهوم ثبات راهبردی جهانی مبتنی بر همپایگی راهبردی دوران جنگ سرد در دهه های 1960 تا 1980 است که آمریکایی ها از دهه 1990 آن را منکر شده و به تدریج از زیر بار تعهدهای آن خارج شده اند. روسیه نیز برای حفظ این وضعیت در معرض خطر، به نظامی گری و جنگ روی آورده است.