فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساخت باشگاه مشتریان کارآمد برای توسعه کمی و کیفی مشتری افزایی در نظام بانکی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر استراتژی اجرای پژوهش اکتشافی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 11 نفر از افراد متخصص و صاحب نظر مدیران و معاونین بانک و کارشناس در حیطه الگوی مدیریتی و باشگاه مشتریان و به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و جامعه آماری در بخش کمی شامل 385 نفر از کلیه افراد عضو باشگاه مشتریان بانک صادرات که با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده در بخش کیف مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از رویکرد تم تحلیل و از نرم افزار MAXQDA10 و در بخش کمی از نرم افزارSPSS و AMOS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که (93) کدباز، 52 زیر مضمون و 6 مضمون اصلی از مصاحبه ها احصاء و در قالب ابعاد مدل ساخت باشگاه مشتریان کارآمد شناسایی گردید و نتایج بخش کمی نشان داد که مؤلفه های شناسایی شده اثری تبیینی و معنادار برساخت باشگاه مشتریان کارآمد در نظام بانکی در جهت توسعه کمی و کیفی مشتری افزایی دارد.
پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی در دانشگاه ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
93 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با وجود زیرساخت های علمی- پژوهشی مختلف مانند پژوهشکده ها و مراکز پژوهشی، پارک علم و فناوری و مراکز رشد مختلف در استان ایلام، تعداد هسته ها و شرکت های دانش بنیان دانشجویی کم شمار است. نظر به اهمیت توسعه و ترویج فعالیت های کارآفرینانه و نقش سازنده و اثرگذار دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در شکل گیری زیست بوم کارآفرینی، این پژوهش با هدف تدوین الگوی پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی در دانشگاه ایلام انجام گرفته است.روش شناسی: در این پژوهش با انجام سه گام تکنیک دلفی، پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی دانشگاه ایلام مورد واکاوی قرار گرفت. پس از بررسی پیشینه پژوهش و تجربه های داخلی و خارجی شکل گیری زیست بوم های کارآفرینی دانشگاهی، با تدوین یک پرسشنامه نیمه ساختارمند، پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی از دیدگاه مشارکت کنندگان پژوهش مورد کنکاش قرار گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش، تعداد 14 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه ایلام بودند که در زمینه زیست بوم کارآفرینی و نوآوری صاحب نظر بودند و به صورت هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. در مرحله اول، بر اساس مصاحبه ای نیمه ساختارمند پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی، با بهره گیری از دیدگاه مشارکت کنندگان و بررسی پیشینه پژوهش تدوین شد. در مرحله دوم و سوم نیز افراد مورد مطالعه دیدگاه خود را در مورد این پیش برنده ها با استفاده از طیف لیکرت اعلام نمودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Excel استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که مواردی همانند بهبود ساختار زیست بوم کارآفرینی در دانشگاه با هدف توسعه فعالیت های فناورانه و کارآفرینانه اعضای هیأت علمی و دانشجویان، راه اندازی دفتر مشاوره کسب وکار و کارآفرینی در دانشکده ها، تعریف و تخصیص گرنت نوآفرینی برای طرح های اعضای هیأت علمی، پایان نامه ها و رساله های دانشجویی و در قالب هسته های کسب وکار دانشجویی، تقویت همکاری های گروهی و تیمی در تدریس، پروژه ها و طرح های پژوهشی، همکاری پروژه ای با سازمان ها و دستگاه های اجرایی، الزام اساتید به تخصصی نمودن فعالیت های پژوهشی و مشاوره ای خود و راه اندازی سامانه اطلاعاتی بازار و بازار کار کشور عراق و مشاغل و بازار کار کشور و استان از موارد پیش برنده زیست بوم کارآفرینی نوآورانه دانشگاه ایلام بودند.نتیجه گیری/ دستاوردها: نظر به اهمیت ساختار در پیشبرد زیست بوم کارآفرینی و تجربه های زیسته دانشگاه های موفق دنیا در این زمینه، پیشنهاد می شود دانشگاه ایلام با در نظر گرفتن قوانین و مقررات موجود، اقدام به راه اندازی معاونت کارآفرینی و فناوری در دانشگاه نماید. تغییر عنوان و کارکرد شورای مرکز رشد واحدهای علم و فناوری به شورای زیست بوم نوآوری و کارآفرینی از دیگر پیشنهادهای این پژوهش است. در گام دیگر لازم است تا در شرح وظایف این شورا بازنگری و وظایف آن متناسب با کارکردهای زیست بوم نوآوری و کارآفرینی دانشگاه تدوین شود.
واکاوی فرایند تشخیص فرصت های کارآفرینانه: تلاشی برای اشتغال زایی در نواحی روستایی شهرستان روانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
29 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی فرآیند تشخیص فرصت های کارآفرینانه به منظور توسعه کارآفرینی و اشتغال زایی روستایی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل صاحب نظران و کارشناسان حوزه کارآفرینی و اشتغال روستایی در شهرستان روانسر بودند. معیار انتخاب مشارکت کنندگان، رزومه علمی مرتبط با موضوع و سابقه فعالیت اجرایی در حوزه کارآفرینی و خوداشتغالی روستایی بود. برای این منظور از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی برای انتخاب نمونه ها تا رسیدن به اشباع داده بهره گرفته شد. در این پژوهش با انجام 12 مصاحبه با مشارکت کنندگان اشباع داده حاصل گردید. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی و در بخش کمی از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. در این پژوهش ابتدا فرصت های کارآفرینانه در راستای توسعه کارآفرینی و اشتغال زایی در نواحی روستایی شناسایی شدند و سپس بر اساس معیارهای مستخرج از ادبیات (نظیر ظرفیت ایجاد اشتغال، سهولت تأمین مالی، سهولت بهره برداری از فرصت، تناسب فرصت با قابلیت های منطقه و ظرفیت خلق ارزش اقتصادی) اولویت بندی شدند. فرصت های شناسایی شده عبارت از فرصت های بخش زراعت، باغبانی و دامپروری، گردشگری و صنایع دستی، کسب وکارهای خانگی، صنایع تبدیلی و تکمیلی بودند. یافته ها نشان داد فرصت های مرتبط با بخش زراعت و باغبانی بالاترین اولویت و فرصت های مرتبط با حوزه های کسب وکارهای خانگی، صنایع تبدیلی و تکمیلی، دامپروری، گردشگری و صنایع دستی به ترتیب در اولویت های بعدی قرار داشتند. در پایان، پیشنهادهایی بر مبنای نتایج پژوهش ارائه گردید که تقویت حمایت های مالی و غیرمالی دولت از کارآفرینان روستایی از جمله مهمترین آن ها است.
طراحی مدل زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
زیست بوم کارآفرینی در یک جامعه معمولاً خود سازمان یافته، تطبیقی بوده و از لحاظ جغرافیایی محدود و تشکیل شده از عوامل پیچیده ای است که در سطوح چندگانه و تجمعی فعالیت می کنند؛ به گونه ای که برهم کنش های غیرخطی آن ها به الگوی فعالیت هایی منتهی می شود که از طریق آن ها سرمایه گذاری های جدید شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر، تبیین ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی شهرستان اسدآباد (استان همدان) با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری- تفسیری (ISM) است. از بین کارشناسان و صاحب نظران کارآفرینی روستایی، 15 نفر به صورت هدفمند و مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب شد. پس از تحلیل محتوا با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری- تفسیری، ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی تعیین و سطح بندی شدند. براساس نتایج به دست آمده، ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی مستلزم وجود و اجرای عوامل کلان حاکمیتی- سیاستی، فردی- رفتاری، حمایتی- پشتیبانی، فرهنگی- اجتماعی، تأمین مالی، سرمایه انسانی، بازار و ظرفیت منطقه ای است. یافته ها گویای آن بود که عوامل کلان حاکمیتی- سیاستی مهم ترین و مؤثرترین عامل در بوم سامانه کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی است. در سطح دوم توجه به عواملی همچون تأمین مالی و ظرفیت منطقه ای در ایجاد زیست بوم کارآفرینانه (به عنوان یک نمونه ای از جامعه) در مناطق کمتر برخوردار از ضرورت بالایی برخوردار است.
طراحی مدل رفتاری مدیران در عصردیجیتال با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل رفتاری مدیران در عصردیجیتال با رویکرد نظریه داده بنیاد می باشد. روش پژوهش از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران شرکت های پتروشیمی وابسته به شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران می باشند. با روش نمونه گیری هدفمند 8 نفر تیم مشارکت کننده انتخاب شدند. برای گردآوری و تحلیل داده ها از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد، استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها و طراحی الگو، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. یافته ها حاکی از آنست که، شرایط علّی شامل (عوامل انسانی، عوامل محیطی و عوامل سازمانی)، پدیده اصلی رفتار مدیران شامل (ارتباطات و تعاملات، اعتمادبخشی، تصمیم گیری در عدم قطعیت، ویژگی های شخصیتی و مَنِشِ دیجیتال), شرایط زمینه ای شامل (شناخت و فهم دیجیتال، آموزش و فرهنگ دیجیتال، مدیریت تجربه و استعداد و مهارت دیجیتال، تفکرِآینده نگری و استراتژیک دیجیتال، مدیریت تغییر و قابلیت رهبری دیجیتال), شرایط مداخله گر شامل (ذهنیت و نگرش دیجیتال، هوش مدیر، ارزش های مدیر، و نوآوری و ماهیت کسب و کار و صنعت), راهبردها و مکانیزم ها شامل (راهبرد نوآوری و یادگیری، راهبرد حفظ، ترکیب و تمرکز دیجیتال، راهبرد مشارکت دیجیتال و راهبرد هدایت و حکمرانی دیجیتال) و پیامدها شامل (پیامدهای ابعاد فردی و ابعاد سازمانی) می باشد.
نقش وضعیت های مختلف هیجانی مشتریان بر ترجیح انتخاب (نوع) غذا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش نقش وضعیت های مختلف هیجانی مشتریان بر ترجیح انتخاب (نوع) غذامی باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر اجرا آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 26 نفر از مصرف کنندگان مواد غذایی رستوران ها و فودکورت های مراکز خرید شهر تهران (ارگ، کوروش، پالادیوم، سانا، ایران مال و...) و نمونه گیری به صورت هدفمند و در بخش کمی شامل 448 نفر همانند بخش کیفی از مصرف کنندگان مواد غذایی که به صورت غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه برگرفته از بخش کیفی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تئوری داده بنیاد و از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از تحلیل های چند متغیری و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که در هیجان تجربه شده دو مؤلفه؛ هیجان مثبت و هیجان منفی و برای عوامل زمینه ای سه مؤلفه فرهنگ، دانش بهداشتی و تجربه قبلی و پنج مؤلفه برای شرایط انتخاب غذا در شرایط هیجانی مثبت و پنج مؤلفه نیز برای شرایط هیجانی منفی شناسایی شده است. نتایج نشان داده است افراد در هیجانات تجربه شده مختلف (مثبت و منفی) به سمت غذاهای مختلف می روند و ویژگی های مختلف غذا (بافت، رنگ، دما، رایحه، مزه) در انتخابشان هم در هیجان مثبت و هم در هیجان منفی نقش مهمی داشته است. از طرف دیگر عوامل زمینه ای نیز بر شرایط انتخاب غذا تأثیر دارند و افراد غذا را بر اساس بافت، رنگ، دما، رایحه و مزه در شرایط هیجانی منفی یا مثبت انتخاب کرده اند.
شناسایی و تبیین عوامل مؤثر در ایجاد شرکت های تعاونی کشاورزی دانش بنیان استان مازندران
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
29 - 42
حوزههای تخصصی:
اکثر کشورها، موفقیت های دهه های اخیر خود را مدیون شرکت های دانش بنیان هستند. استان مازندران نیز با وجود نیروی کار فراوان و شرایط مناسب کشاورزی، نیازمند تشکیل تعاونی های کشاورزی دانش بنیان پایدار است؛ بنابراین، تحقیق حاضر باهدف شناسایی و تبیین عوامل مؤثر در ایجاد شرکت های تعاونی کشاورزی دانش بنیان در سطح استان مازندران به انجام رسید. رویکرد کلی تحقیق، کیفی- کمی است و به منظور دستیابی به هدف تحقیق از روش دلفی استفاده شد. تیمی 54 نفری متشکل از نخبگان مطلع با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی (هدفمند) تشکیل شد. داده ها در سه مرحله و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شدند. در مرحله سوم نیز چهار گویه از پرسش نامه حذف شد. اعتبار و اعتماد یافته ها از طریق بازبینی یافته ها توسط مشارکت کنندگان، بازبینی توسط همکاران و تکنیک سه سویه سازی تأیید شد. همچنین، 70 درصد از متخصصان دلفی در مورد گویه های مطرح شده توافق داشتند. متخصصان دلفی شرایط برون سازمانی شرکت های تعاونی را برای انجام فعالیت های دانش بنیان مناسب برشمردند. این در حالی است که به کارگیری افراد ایده پرداز در شرکت های تعاونی، ایجاد روحیه کارآفرینی و غیره از جمله عواملی هستند که درون سازمانی تلقی می شوند و برای شروع فعالیت های دانش بنیان موردنیاز هستند؛ لذا توجه بیش تر به منابع انسانی در شرکت تعاونی، بازاریابی برای محصولات شرکت، تسهیل شرایط قانونی و تقویت تعاملات شرکت تعاونی دانش بنیان با محیط پیرامون و سایر کنشگران باید مدنظر قرار گیرد.
طراحی الگوی قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی در صنعت سیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک توسعه صادرات درکشورهای درحال توسعه زمینه افزایش ارزش افزوده محصولات، سرمایه گذاری در تحقیق وتوسعه، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و ایجاد فرصت های شغلی را بهمراه خواهد داشت. این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد به طراحی الگو قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی درصنعت سیمان پرداخت. جامعه آماری 13 نفر از خبرگان صنعت سیمان بودند که بصورت هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند . یافته ها نشان داد که شرایط علّی صنعت شامل: تعصب و تعهد مدیران به صادرات ، مهندسی فروش، دانش تخصصی کارکنان، خلاقیت ونوآوری، تحقیق وتوسعه ، قیمت گذاری، کانالهای توزیع، ترویج وتبلیغات، کیفیت محصول، رقابت پذیری، معرفی توانمندی شرکت و بسته بندی می باشد. پدیده محوری این الگو قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی است. شرایط زمینه ای شامل : قوانین ومقررات گمرکی، پشتیبانی سیاسی ، اقتصادی دولت از صادرات، فناوری اطلاعات وشبکه های کامپیوتری، لجستیک وحمل ونقل، پشتیبانی انجمن صنفی صنعت سیمان و پشتیبانی اتاق بازرگانی از صادرات می باشد. همچنین شرایط مداخله گر شامل : تعهدات ارزی، بازاریابی سنتی، جنگ اقتصادی، شرایط فورس ماژور، آداب ورسوم وفرهنگ کشورها و دمپینگ قیمت بوده وراهبردها شامل: تحقیقات بازار، مدیریت ارتباط با مشتری، برنامه ریزی استراتژیک، استراتژی قیمت گذاری، استراتژی بازاریابی مویرگی، SWOT بازاریابی صادراتی، بودجه بازاریابی صادراتی، مدیریت ریسک، توسعه منابع انسانی وآموزش تخصصی کارکنان می باشد. پیامدهای حاصل از طرح شامل : برند شدن، بهسازی ونوسازی خطوط تولید و عزت ملی وبین المللی است.
تأثیر بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد گلخانه های استان مازندران
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
57 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی رابطه ابعاد بازاریابی کارآفرینانه با عملکرد واحدهای گلخانه ای استان مازندران بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است؛ که ماهیت توصیفی- همبستگی داشته و با بهره گیری از روش پیمایش انجام شده است. در این تحقیق، تأثیر متغیرهایی نظیر پیشگامی، تمرکز بر فرصت ها، ریسک پذیری، نوآوری، مشتری گرایی، اهرم کردن منابع و ارزش آفرینی در واحدهای گلخانه ای به عنوان متغیرهای مستقل بر وضعیت عمکلرد این واحدها به عنوان متغیر وابسته بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر 3000 نفر از مدیران واحدهای گلخانه ای پرورش دهنده گل و گیاه زینتی در استان مازندران بود؛ که تعداد 255 نفر از آن ها به عنوان نمونه تحقیق تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای بررسی انتخاب شدند. داده های مورد نیاز، با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری و روایی محتوایی پرسشنامه توسط جمعی از متخصصان حوزه کارآفرینی و اقتصاد کشاورزی بررسی و تأیید شد. پایایی ابزار پژوهش نیز، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد؛ که مقدار آن برای بخش های مختلف متغیرهای مورد بررسی بین 0.70 تا 0.95 به دست آمد؛ که پایایی قابل قبولی را برای ابزار تحقیق نشان داد. تحزیه و تحلیل داده ها، به کمک نرم افزار SPSS نسخه 20 و SmartPLS نسخه 3 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیرهای پیشگامی، تمرکز بر فرصت ها، ریسک پذیری، نوآوری، اهرم کردن منابع و ارزش آفرینی با متغیر عملکرد واحدهای گلخانه ای رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. این در حالی است که بین متغیر مشتری گرایی با متغیر عملکرد رابطه ای به دست نیامد. در یک نتیجه گیری کلی و بر مبنای نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری، می توان دریافت که توجه به ابعاد بازاریابی کارآفرینانه تبیین کننده سطح عملکرد واحدهای گلخانه ای می باشد.
بین المللی سازی کسب وکارها با تأکید بر کارآفرینی بین المللی، تبیین نقش میانجی قابلیت های سازمانی و تعدیلگری ذهنیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین المللی سازی یکی از روش هایی است که از طریق آن، کسب وکارها می توانند فرصت دسترسی به بازار بزرگتر، صرفه جویی نسبت به مقیاس، دسترسی به مزیت های فناورانه، ارتقا سطح فنی، کاهش ریسک و تأمین منابع به دست آورند. از طرفی یکی از رویکردها به بین المللی سازی کسب وکار، رویکرد کارآفرینی بین المللی است که در این رویکرد به قابلیت های سازمانی و ذهنیت جهانی تأکید شده است. هدف پژوهش حاضر بین المللی سازی کسب وکار است که در آن تأثیر متغیر کارآفرینی بین المللی، نقش میانجی قابلیت های سازمانی در رابطه کارآفرینی بین المللی و عملکرد بین المللی و نقش تعدیلگری ذهنیت جهانی در رابطه کارآفرینی بین المللی و قابلیت شبکه سازی مورد بررسی قرار گرفته و نوآوری پژوهش بررسی متغیرهای مطرح شده به صورت مدلی یکپارچه و بومی شده برای کسب وکارهای ایرانی است. جامعه آماری پژوهش، کسب وکارهایی با رویکرد بین المللی است که به عنوان صادرکننده برتر توسط اتاق بازرگانی اعلام شده اند. نمونه آماری نیز 82 شرکت است که با استفاده از فرمول کوکران و از طریق روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که پایایی آن به میزان 79/0 تأیید شده است. همچنین تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از روش های کمی، مدل یابی معادلات رگرسیون، نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 2 و رویکرد پی ال اس صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داده است که کارآفرینی بین المللی از طریق قابلیت شبکه سازی، قابلیت بازاریابی و قابلیت فناورانه به ترتیب به میزان 18/0، 37/0 و 14/0 بر عملکرد بین المللی کسب وکار مؤثر است و همچنین ذهنیت جهانی رابطه کارآفرینی بین المللی و قابلیت شبکه سازی را با ضریب 42/0 به صورت مثبت تعدیل می کند.
کاربرد بلاک چین با رویکرد مقایسه ای و تأثیر آن بر ریسک، انعطاف پذیری و ارزیابی کنترل داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کاربرد بلاک چین با رویکرد مقایسه ای اثر آن بر ریسک، انعطاف پذیری و ارزیابی کنترل داخلی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، از نوع پژوهشات کاربردی و از نظر نوع روش، و از لحاظ روش جمع آوری داده ها به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان ارشد، کارکنان انجمن حسابرسی ایران و موسسات حسابرسی است که 306 نفر بر مبنای فرمول کوکران به دست آمد؛ روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوا مورد تأیید قرار گرفت. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ بیش از 7/0 بدست آمد که نشان دهنده پایایی پرسشنامه است و از نرم افزار SPSS و Smart-PLS جهت روابط بین متغیرهای پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد فقدان چارچوب محافظتی مشخص در بلاک چین بر مدیریت کنترل حسابرسی داخلی تأثیر منفی و معناداری دارد؛ مدیریت کنترل حسابرسی داخلی بر بهبود مدیریت ریسک و عملکرد مالی شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ مدیریت کنترل حسابرسی داخلی بر افزایش انعطاف پذیری مالی حسابرسی داخلی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ و مدیریت کنترل حسابرسی داخلی بر بهبود ارزیابی کنترل داخلی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تأثیر رقابت پذیری برند بر عملکرد بانکی با نقش میانجی فرصت های کارآفرینانه (موردمطالعه: بانک شهر استان تهران)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
موضوع رقابت پذیری برند از آن دسته مباحثی است که طی سال های اخیر به شدت موردتوجه پژوهشگران علوم اقتصادی قرار گرفته است. امروزه، برندها به عنوان باارزش ترین دارایی بسیاری از شرکت ها شناخته شده اند؛ بنابراین، موفقیت صنعت بانکداری بی شک ناشی از عملکرد آن ها است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر رقابت برند بر عملکرد بانکی با نقش میانجی فرصت های کارآفرینانه است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها در زمره پژوهش های توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان بانک شهر استان تهران بودند (1496 نفر) که تعداد 306 نفر از آن ها به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بود که روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و Lisrel نسخه 8.8 استفاده شد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که متغیر رقابت پذیری برند تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بانکی و تأثیر منفی و معناداری بر فرصت های کارآفرینانه دارد. همچنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که متغیر فرصت های کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بانکی دارد. در نهایت، مشخص شد که متغیر رقابت پذیری برند از طریق فرصت های کارآفرینانه بر عملکرد بانکی تأثیر مثبت و معناداری دارد. بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که برندسازی و فرصت های کارآفرینانه نقش بسیار مهمی در تقویت عملکرد بانکی ایفا می کنند.
بهبود ذهنیت های کارآفرینانه از طریق مربیگری شناختی-رفتاری: راهکاری مداخله ای- اصلاحی از منظر خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
92 - 69
حوزههای تخصصی:
آماده سازی زمینه های فکری کارآفرینی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصاد، بیش از پیش در ارکان مختلف جامعه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهم ترین اقدامات برای افزایش کارآفرینی، رفع باورهای محدودکننده در حوزه های مختلف اعم از ایده پردازی، خودکارآمدی، عاملیت، استفاده از منابع و غیره است. این پژوهش پتانسیل مربیگری شناختی-رفتاری را به عنوان ابزاری مؤثر برای این جنبه حیاتی از توسعه ذهنیت کارآفرینی، مورد بررسی قرار داده است. هدف پژوهش حاضر بهبود ذهنیت های کارآفرینانه از طریق مربیگری شناختی-رفتاری به عنوان راهکاری مداخله ای- اصلاحی از منظر خبرگان بود. با استفاده از روش پژوهش دلفی، ۱۲ خبره از حوزه های مختلف روان شناسی و مربیگری مشارکت کردند. از طریق چندین دور نظرخواهی، بازخورد و اصلاح، در نهایت یک مدل اجماع خبرگان پدیدار شد. این مدل، مبتنی بر اصول مربیگری شناختی-رفتاری و غنی شده با بینش های متخصصین، چارچوبی را برای تغییر باور در زمینه کارآفرینی ارائه می دهد. این مدل شامل 8 مرحله است که از کشف و بررسی رویدادهای فعال کننده ی باور شروع می شود، سپس به بررسی اثرات زیربنایی باور و ارزش های پشتیبان آن می پردازد و با ضربه زدن به باور محدودکننده و مشخص کردن پیامدهای آن، سعی در ایجاد چالش در باور محدودکننده دارد. همدلی و ایجاد عاملیت برای رفع یا تغییر باور محدودکننده نیز در این مراحل وجود دارد تا اینکه به اقدام های آینده مراجع رسیدگی می شود. تمام این 8 مرحله بر بنیان 4 ویژگی اصلی چارچوب جلسات مربیگری قرار گرفته است که شامل هوشمندسازی هدف، اعتماد متقابل، طالب تغییر بودن و ارتباط مؤثر است. یافته های این مطالعه نه تنها یک شکاف مهم در ادبیات را پر می کند، بلکه مربیان کسب وکار را با ابزاری قوی و مورد تأیید متخصصین برای حرکت در زمینه چالش برانگیز کارآفرینی برای تغییر باورهای محدودکننده مجهز می کند.
ارائه الگوی اکوتوریسم و توسعه گردشگری پایدار با تأکید بر ارزآوری و توسعه اقتصادی جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی اکوتوریسم و توسعه گردشگری پایدار با تأکید بر ارزآوری و توسعه اقتصادی جزیره قشم می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 19 نفر از خبرگان شامل مدیران، کارشناسان و متخصصین حوزه گردشگری، هتلداران، آژانس های مسافرتی، تورگردی و بوم گردی ها به روش نمونه گیری گلوله برفی و در بخش کمی شامل 244 نفر از کارکنان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منطقه آزاد قشم می باشند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته از اعضای جامعه آماری و گرد آوری داده ها در بخش کمی طی پرسشنامه صورت گرفت. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از فرآیند کدگذاری در نرم افزار MAXQDA 2018 و در بخش کمی از نرم افزار SPSS 16 و AMOS استفاده شد و همچنین به روش تحلیل عاملی، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که 207 کد مصاحبه، 68 خرده مقوله و 14 مقوله استخراج شد. عوامل علی شامل عوامل فرهنگی و اجتماعی، پتانسیل جزیره قشم برای گردشگری و عوامل اقتصادی و سیاسی، ویژگی های زمینه ای شامل موقعیت جغرافیایی، ظرفیت و امکانات بالقوه قشم و ژئوسایت ها، شرایط مداخله گر شامل عدم وجود استراتژی و برنامه ریزی درست و مشکلات زیرساختی و همچنین راهبردها و تعاملات شامل هدف گذاری و تعیین استراتژی جهت رسیدن به هدف، آموزش و فرهنگ سازی و فراهم نمودن زیرساخت های مناسب برای گردشگری است. نتایج تحلیل کمی، مبین معناداری مدل های اندازه گیری و معادلات ساختاری در سطح اطمینان 95 درصد می باشد.
شبکه سازی و کسب دانش بین المللی در شرکت های کوچک و متوسط: نقش ذهنیت جهانی و میانجی گری گرایش کارآفرینی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً شرکت های کوچک و متوسط فعالیت های خود را در سطح بین المللی گسترش داده اند. با این حال فرآیند بین المللی سازی ساده نیست و با توجه به رقابت روزافزون بازارهای بین المللی، و از سویی کمبود منابع، دانش و تجربه این شرکت ها در بازارهای بین المللی، موفقیت در این بازارها، یک چالش بزرگ برای این شرکت ها محسوب می شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ذهنیت جهانی بر شبکه سازی و کسب دانش بین المللی با نقش میانجی گرایش کارآفرینی بین المللی در شرکت های کوچک و متوسط صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها یک تحقیق توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه شرکت های صنایع غذایی صادراتی در شهرک های صنعتی در تهران بوده است. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران، 190 شرکت تعیین شد و نمونه ها با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بود که روایی آن توسط روایی صوری، روایی همگرا و واگرا تایید شد. نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن است که ذهنیت جهانی دارای تاثیر مستقیم و معنی داری بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی و گرایش کارآفرینی بین المللی است. همچنین تاثیر گرایش کارآفرینی بین المللی بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی تایید شد. در نهایت مشخص شد ذهنیت جهانی تاثیر غیرمستقیم و معنی داری بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی از طریق گرایش کارآفرینی بین المللی دارد. این پژوهش، راهکارهایی را در راستای توسعه فعالیت های بین المللی شرکت های کوچک ومتوسط، به عنوان بازوان اصلی کشور در نظام نوآوری ملی و صنعتی در اختیار سیاست گذاران قرار می دهد.
تأثیر عوامل محیطی بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر عوامل محیطی بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر همه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول در شاخه های نظری، فنی و حرفه ای و کاردانش بودند (N=1645) که تعداد 231 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه گزینش شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط متخصصان، روایی همگرا و تشخیصی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار های SPSS23 و AMOS23 انجام شد. یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که حمایت رابطه ای درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مورد مطالعه داشت؛ ولی اثر متغیرهای حمایت آموزشی و ساختاری درک شده بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مورد مطالعه تأیید نشد. بنابراین، می توان گفت که اگر چه مدارس فنی وحرفه ای و کارودانش با ماهیت مهارت آموزی دانش آموزان دایر گردیده، ولی تنها به آموزش های نظری روی آورده و آموزش های کاربردی آن ها نیز با نگاه کارآفرینی نبوده و بسترساز بروز رفتار کارآفرینانه در آنان نمی باشد. نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهای مناسبی برای مدیران و مسئولان سازمان آموزش و پرورش و مدارس متوسطه به همراه داشته باشد.
نقش منابع انسانی در استقرار فناوری های صنعت 4.0 و هوشمندسازی صنایع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
187 - 225
حوزههای تخصصی:
امروزه هوشمندسازی و استفاده از فناوری های صنعت 4.0 به دلیل مزایای مختلفی همچون ردیابی مواد اولیه و محصولات تولید شده، کاهش هزینه ها و ... مورد توجه بسیاری از صنایع قرار گرفته است. یکی از مهم ترین عوامل در تسهیل استقرار صنعت 4.0، منابع انسانی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش منابع انسانی بر استقرار صنعت 4.0 در صنعت فولاد یزد است. با استفاده از ادبیات پژوهش، 13 عامل مرتبط با منابع انسانی اثرگذار بر استقرار صنعت 4.0 شناسایی شده است. در ادامه با استفاده از رویکرد دلفی فازی و انتخاب 17 نفر از اساتید دانشگاهی و مدیران صنعت فولاد یزد با روش نمونه گیری گلوله برفی و نظرخواهی از آنان، سه عامل توانایی یادگیری مستمر، تحلیل داده و هوش تجاری و امنیت و حفظ حریم خصوصی مورد تأیید قرار نگرفتند. همچنین بر اساس خواست نویسندگان پژوهش از خبرگان مرتبط با اضافه کردن عوامل مرتبط بر اثرگذار بر استقرار صنعت 4.0، سه عامل آزادی عمل در انجام کار، زمان کافی برای انجام کار و نوآوری و خلاقیت معرفی شد. در نهایت با استفاده از رویکرد دیماتل فازی روابط علی- معلولی میان عوامل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که همکاری و تعامل به عنوان مهم ترین عامل استقرار صنعت 4.0 در صنعت فولاد یزد است. سودمندی درک شده و جذب نیروی ماهر به عنوان اثرگذارترین عامل و نوآوری و خلاقیت و یادگیری و توانمندسازی به عنوان اثرپذیرترین عوامل بر استقرار صنعت 4.0 شناخته شده اند.
طراحی الگوی انواع خدمات هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای امروز پر از پیچیدگی هایی است که سازمان ها را درزمینهٔ رشد و تعالی با مشکلات عدیده ای روبرو ساخته است. اگرچه شرکت های هلدینگ در بخش تجارت داری قدمت طولانی می باشند و در اقتصاد یک کشور نقش مهمی بر عهده دارند اما دانش و کمی در مورد چگونگی خدمات هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی وجود دارد؛ بنابراین ضروری است که این شرکت ها که سهم بسزایی در اقتصاد ملّی دارند برای موفقیت، یک الگوی جامع از خدمات و یک استراتژی مناسب داشته باشند؛ لذا در راستای این هدف، پس از مطالعه مبانی نظری، صد هلدینگ موفق نوآوری و تجاری سازی در سطح بین المللی شناسایی شدند و از جنبه های مختلف با استفاده از روش فراترکیب موردمطالعه قرار گرفتند. با عنایت به مطالعات تطبیقی انجام گرفته، مبانی نظری و در نظر گرفتن شرایط بومی کشور ایران، الگویی از انواع خدمات در هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی در کشور ایران طراحی گردید. درنهایت ابعاد و الگوی استخراج شده به نظرخواهی خبرگان گذاشته شد و ضمن تحلیل نظرات، الگوی نهایی ارائه گردید. نتایج نشان داد که خدمات در هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی، شامل شانزده بعد اصلی است که درنهایت به چهار بعد نهایی شامل: مدیریت مالی، آموزش، تحقیق و توسعه و مرکز رشد تقسیم بندی شدند و مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. یافته های حاصل از اعتبار یابی الگو نشان داد که این طراحی مورد موافقت صاحب نظران قرارگرفته است. اکثر صاحب نظران معتقدند که الگو انواع خدمات سازمانی طراحی شده برای هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی مناسب و کاربردی است و می تواند باعث بهبود عملکردهای این هلدینگ ها گردد.
بررسی تأثیر هوش بازاریابی بر کارآفرینی فناورانه با نقش میانجی هوش کسب و کار در گروه قطعات خودرو عظام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
23 - 38
حوزههای تخصصی:
با توجه به فضای رقابت جهانی و تغییر و تحولاتی که با شتاب در جهان امروز رخ می دهد، شرکت ها برای حفظ بقای خود دست به اقداماتی می زنند که شرایط را برای ایجاد کارآفرینی فناورانه مهیا می سازند. در این میان شرکت هایی موفق خواهند بود که بتوانند هوش کسب وکار کارکنان خود را به ویژه در واحد بازاریابی و فروش که جزء واحدهای کلیدی هر شرکت است، افزایش دهند و بتوانند بین واحدهای اصلی نوعی هماهنگی و یکپارچگی ایجاد کنند؛ بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هوش بازاریابی بر کارآفرینی فناورانه با نقش میانجی هوش کسب و کار است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوردی و تحلیل داده ها در دسته پژوهش های توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمام کارکنان گروه قطعات خودرو عظام به تعداد 630 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 242 نفر به دست آمد که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از معیارهای روایی تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرم افزار LISRELانجام گرفت. نتایج نشان داد که هوش بازاریابی بر کارآفرینی فناورانه در گروه قطعات خودرو عظام تأثیر مثبت و معنا داری دارد. هوش بازاریابی بر هوش کسب و کار در گروه قطعات خودرو عظام تأثیر مثبت و معنا داری دارد. همچنین، رابطه مثبت و معنادار بین هوش کسب و کار و کارآفرینی فناورانه تأیید شد. در نهایت، هوش کسب وکار توسط دو متغیر هوش بازاریابی و کارآفرینی فناورانه تشدید می شود که در صورت افزایش هوش کسب و کار این اثر قوی تر و در صورت کاهش هوش کسب و کار طبیعتاً این رابطه ضعیف تر خواهد شد.
بررسی تأثیر خلاقیت، استقلال طلبی و بار کاری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان: نقش میانجی نگرش نسبت به کارآفرینی
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
برای تبیین رفتار کارآفرینی، قصد کارآفرینانه و عوامل زمینه ای و فردی اثرگذار بر آن به عنوان یک چارچوب نظری قوی موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است. در پژوهش حاضر اثر متغیرهای خلاقیت، استقلال طلبی و بار کاری با نقش میانجی نگرش نسبت به کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان در قالب چارچوبی منسجم بررسی شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کمّی و از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان علوم انسانی دانشگاه شاهد بودند که تعداد 340 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای استاندارد بود. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS نسخه سه استفاده گردید. نتایج نشان داد نگرش و خلاقیت اثر معنادار و مثبتی بر قصد کارآفرینانه داشتند؛ ولی اثر معنادار استقلال طلبی بر قصد کارآفرینانه تأیید نشد. بار کاری اثر معنادار و منفی بر قصد و نگرش کارآفرینانه داشت. نقش میانجی نگرش در رابطه بین خلاقیت، استقلال طلبی و بار کاری با قصد کارآفرینانه نیز تأیید گردید. یافته های این پژوهش شواهدی برای اهمیت خلاقیت و استقلال طلبی در شکل گیری قصد کارآفرینانه دانشجویان ارائه کرد و استدلال شد که نگرش می تواند به عنوان سازوکاری برای تبدیل خلاقیت و استقلال طلبی به قصد کارآفرینانه عمل نماید؛ لذا به سیاست گذاران در نظام های آموزشی پیشنهاد می گردد که با ایجاد محیط حمایتی و آموزش های مناسب برای غلبه بر چالش های کارآفرینی به دنبال ایجاد نگرش مساعد نسبت به کارآفرینی در دانشجویان خلاق باشند.