فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان توسعه ی گردشگری با رویکرد عدالت محور و اعتدال می باشد. روش پژوهش حاضر تحلیل گفتمان و از نظر هدف کاربردی بود. نمونه ی آماری در این پژوهش جمعا 60 متن شامل تمامی متون بیان شده توسط مدیران دولتی در بخش گردشگری در دو دوره ی تاریخی حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران با گفتمان عدالت محور و گفتمان اعتدال در دوره های 8 ساله بود. جهت گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته ها نشان داد که مشخصات مدیریت دولتی سنتی شامل: اعمال اقتدار دولت بر تمام بخش ها، ساختارهای سلسه مراتبی خشک، یکپارچگی مقررات و رویه های کاری، جدایی اداره از سیاست و کنترل های شدید بودند. همچنین، مشخصات مدیریت دولتی نوین شامل: مقررات زدایی، خصوصی سازی، تعدیل نیروی انسانی و رقابت بازار بودند. مدیریت گفتمان عدالت محور به مدیریت دولتی نوین نزدیک و ویژگی هایی از حکمرانی خوب را هم در بر دارد. همچنین، مدیریت گفتمان اعتدال به مدیریت دولتی نوین نزدیک تر است و ویژگی هایی از مدیریت دولتی سنتی را هم در بردارد.
ویژگی ها و عادات کارآفرینان موفق
منبع:
شاخص کارآفرینی سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱
91-98
حوزههای تخصصی:
ویژگی ها و عادات کارآفرینان موفق چیست؟ آیا شما در مقام یک کارآفرین از کیفیات یک کارآفرین موفق بهرهمند هستید؟ در این نوشتار به ویژگی های کارآفرینان موفق پرداخته می شود . با اینکه هیچ نظریهی جامع و کاملی راجع به کارآفرینی وجود ندارد، برخی دستورالعملها میتوانند به آنهایی که از ایدههای خوب بهرهمند هستند کمک کنند تا به کارآفرینانی موفق تبدیل شوند. بینشها و مفاهیم زیر میتوانند شما را در آغاز خطرپذیری کارآفرینی بعدی یاری دهند تا با کوشش و تلاش کافی به موفقیت برسید .
شناسایی مولفه های قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان: مرور از طریق کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه روند پژوهش ها پیرامون مفهوم قابلیت های پویا و شناسایی مولفه-های آن در شرکت های دانش بنیان، با استفاده از روش تحلیل کتاب سنجی است. این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با رویکرد کتاب سنجی انجام شده است. تحلیل کتاب سنجی، از طریق استناد، جفت بندی کتابشناختی، هم رخدادی واژگان و خوشه بندی، مروری منتقدانه جهت شناسایی مضامین اصلی و مفاهیم پایه ای موضوع فراهم می نماید. ابزار گردآوری داده ها، پایگاه های داده حاصل از جستجو و فهرست بندی مقالات Web Of Science بوده و روش تجزیه تحلیل، ابزارها و نقشه های کتاب سنجی با استفاده از نرم افزار R است. تعداد مقالات مورد بررسی، 2242 مقاله منتشر شده در پایگاه در بازه زمانی 1991 تا 2023 است. در گام اول، آمار توصیفی از پژوهش های استخراج شده بیان شد، نرخ رشد تقریباً 15 درصدی در این بازه زمانی، بیانگر اهمیت موضوع قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان از نگاه پژوهشگران می باشد. در مرحله بعد به شناسایی تاثیرگذارترین افراد، آثار و نشریات پرداخته شد. به منظور بررسی روندهای معاصر و جریان های پژوهشی در حوزه قابلیت های پویا، بر اساس روش خوشه بندی از طریق جفت بندی کتاب شناختی شش خوشه حاصل شد. نتایج این خوشه بندی بیانگر محوریت دانش در تمامی این جریان های فکری بود. پس از استخراج و خوشه بندی مقالات، نامگذاری هر خوشه بر اساس پارامترهای مهم کلیدواژگان پرتکرار هریک انجام شد که هفت مولفه «شناسایی، تفسیر و بهره برداری از فرصت ها»، «خلاقیت، نوآوری و چابکی»، «رهبری»، «یادگیری»، «سرمایه های سازمانی»، «انطباق پذیری» و «فرهنگ سازمانی» شناسایی شدند. احصا دو مولفه «رهبری» و «فرهنگ سازمانی» به عنوان جنبه های قابلیت های پویا، از جنبه های نوآوری این پژوهش است.
رفتار خریداران و تصمیم گیری خرید با فناوری واقعیت افزوده در کسب وکارهای مجازی B2C: مرور بیبلیومتریک و تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری واقعیت افزوده به عنوان یکی از روندهای اصلی بازار دیجیتال در سال های اخیر ظاهرشده است. این فناوری نوین به دلیل جذابیت و پتانسیلی که دارند به طور پی درپی در کسب وکارهای نوآورانه به کاربرده شده است. هدف پژوهش حاضر یک مطالعه مروری سیستماتیک و جامع در قالب رویکرد کتاب سنجی بر روی داده های استنادی ادبیات تصمیم گیری خرید مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده بوده است. یک پارادایم عملگرایانه به محقق اجازه داد تا در قالب یک استراتژی سیستماتیک داده های استنادی را از پایگاه اسکوپوس جمع آوری و در قالب پروتکل استاندارد پریزما پیش پردازش کنند. درنهایت 239 مطالعه در سبد تحلیل کتاب سنجی توسط نرم افزار R Studio و Vosviewer قرار گرفت. نتایج نهایی در بخش عملکردی تأثیرگذارترین اسناد، نویسندگان، ژورنال ها، سازمان ها و کشورها را مشخص کرد و سپس در قالب الگوهای تعاملی بین عناصر و تحلیل محتوای داده ها نکات برجسته ای را به رفتار خریداران و تصمیم گیری خرید با فناوری واقعیت افزوده در کسب وکارهای مجازی اضافه نمود. همچنین قابل ذکر است که این مفهوم عمدتاً حول پنج حوزه اصلی هست: تجربیات مجازی و روان شناختی خریداران در خرید آنلاین با واقعیت افزوده؛ تأثیرات هوش مصنوعی بر فناوری های نوین در رفتار خریداران؛ تجربیات مجازی و روان شناختی خریداران در خرید آنلاین با واقعیت افزوده؛ تعاملات فناوری، ارزش ادراک شده و شناخت بر تجربه خریداران در خرده فروشی با استفاده از واقعیت افزوده موبایلی؛ نقش فناوری واقعیت افزوده در تصمیم گیری خرید و خریدهای هوشمند در فضازی مجازی. مکتب تأثیرگذار فناوری واقعیت افزوده در تصمیم گیری خریداران با نظریه محرک – ارگانیسم – پاسخ مرتبط هست که پایه فکری این حوزه را شکل داده_اند .
الگوی ساماندهی کودکان کار خیابانی در استان کرمانشاه: ارائه توصیه های مبتنی بر توسعه مهارت های کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
57 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پدیده کودکان خیابانی معضلی است که کلان شهرها و شهرهای نسبتاً بزرگ جوامع معاصر اعم از پیشرفته و درحال توسعه، با آن دست به گریبان هستند و به عنوان یکی از مسائل و آسیب های اجتماعی، نه تنها بخش درخور توجهی از کودکان و نوجوانان را که سرمایه های جامعه هستند، در معرض انواع آسیب ها قرار داده، بلکه خانواده و جامعه را نیز با زیان های فراوانی روبرو ساخته است. به طورکلی، پدیده کودکان کار خیابانی یکی از آسیب های اجتماعی است که رفاه اجتماعی را با تهدید روبرو ساخته است؛ به گونه ای که سیاست گذاران به دنبال راهکارهای برای ساماندهی آن هستند. در این بین، یکی از راهکارهای مناسب برای ساماندهی آنان توسعه مهارت های کارآفرینانه است، لذا پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی الگوی ساماندهی کودکان کار خیابانی در استان کرمانشاه توأم با ارائه توصیه های مبتنی بر توسعه مهارت های کارآفرینانه انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر با روش نظریه بنیانی انجام پذیرفت. در این پژوهش، با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری، 20 نفر از مطلعان کلیدی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. معیار تعیین حجم نمونه، رسیدن به اشباع نظری بود. در این مطالعه، از ابزارهای مصاحبه عمیق انفرادی، بحث گروهی و یادداشت برداری میدانی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای صورت پذیرفت. قابلیت اعتبار پژوهش با استفاده از تکنیک های مثلث سازی و کنترل توسط اعضا تأیید شد.یافته ها: طبق نتایج در مرحله کدگذاری باز 65 مفهوم شناسایی گردید که در کدگذاری محوری 16 زیر مقوله ظهور یافت که متعاقباً در پنج طبقه محوری مربوط به قالب نظریه بنیانی قرار گرفتند و در کدگذاری انتخابی الگوی نهایی تدوین و ارائه گردید. علل اصلی پدیده کودکان کار خیابانی در استان کرمانشاه، عوامل اقتصادی و خانوادگی، فرهنگ ناصحیح خانواده های کودکان، فرهنگ ناصحیح حاکم بر جامعه، شکل گیری خرده فرهنگ در جامعه مربوطه، عدم همکاری سازمان های مربوطه در زمینه کار کودک با متولی اصلی آن، عدم متناسب بودن حمایت های موجود نسبت به نیاز اقتصادی خانوار، چشم و هم چشمی بین کودکان، رضایت کودکان از وضعیت موجود بود.نتیجه گیری/ دستاوردها: درکل پدیده کودکان کار خیابانی را حداقل در کوتاه مدت نمی توان کاملاً از بین برد، بلکه می توان آن را با برنامه ریزی و سیاست گذاری مناسب با تأکید بر توسعه مهارت های کارآفرینی، کنترل، تعدیل و یا کاهش داد. دراین راستا، پیشنهادهای کاربردی از قبیل توسعه مهارت های کارآفرینانه کودکان کار، تلاش در جهت توسعه اشتغال زایی و فقرزدایی، توسعه آموزش به خصوص برای والدین با هدف بهبود نگرش و فرهنگ ساری مناسب، بازنگری و تدوین قوانین حمایتی با تأکید بر ساماندهی کودکان کار و توسعه مهارت آموزی آنان و درنهایت، نظارت بر اجرای دقیق آنان ارائه می شود.
شناسایی فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه: تلاشی در جهت دستیابی به معیشت پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رویکرد معیشت پایدار در طول سال های گذشته بهترین روش برای پرداختن به مسائل فقر و توانمندسازی فقرا بوده و سعی دارد مشکل فقر و آسیب پذیری نواحی روستایی را به شکلی همه جانبه نگر و بر محوریت توسعه منابع انسان حل کند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرصت هایی برای راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه در راستای دستیابی به معیشت پایدار روستاییان شهرستان مهاباد طراحی و انجام گرفت.
روش شناسی: برای رسیدن به هدف مورد نظر، از رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) و روش های دلفی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید. جامعه موردمطالعه در این پژوهش، متخصصان، صاحب نظران، خبرگان و افراد باتجربه در حوزه کارآفرینی روستایی و کشاورزی در شهرستان مهاباد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 نفر از آنان به عنوان اعضای پانل دلفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش، پس از سه دور بررسی، نسبت به فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه، اجماع حاصل شد. ابزار اصلی پژوهش در دور اول دلفی، پرسشنامه ای با پرسش های باز پاسخ، در دورهای دوم و سوم، پرسشنامه با پرسش های بسته و باز پاسخ و در مرحله تحلیل سلسله مراتبی، ابزار پژوهش پرسشنامه مقایسات زوجی بود. داده ها با استفاده از کدگذاری، تحلیل محتوا و آماره های توصیفی در محیط نرم افزارهای SPSS، Excel و Expert Choice تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: براساس نتایج، توسعه باغات مکانیزه (سیب، انگور، گردو، هلو وغیره)، توسعه واحدهای دامی (سبک و سنگین) کوچک و تولید و فروش لبنیات محلی، احداث واحدهای سردخانه چندمنظوره جهت نگهداری محصولات کشاورزی و دامی و توسعه صنایع فرآوری و بسته بندی محصولات کشاورزی، باغی و دامی، به عنوان مناسب ترین فرصت ها برای راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه در نواحی روستایی شهرستان مهاباد، شناسایی گردیدند. فرصت هایی که اهمیت کمتری داشتند، عبارت بودند از: احداث کشتارگاه مکانیزه دام سنگین و سبک، توسعه تولید قارچ و حل مشکل بازاریابی، توسعه کاشت گیاهان دارویی و ایجاد کارگاه بسته بندی و عصاره گیری و توسعه صنایع تبدیلی جهت کاهش خام فروشی محصولات کشاورزی و باغی. همچنین، براساس ظرفیت ایجاد اشتغال، فرصت های مرتبط با بخش کشاورزی، براساس سهولت بهره برداری از فرصت، فرصت های مرتبط با بخش صنایع دستی و مشاغل خانگی و براساس تناسب فرصت با قابلیت های منطقه، فرصت های مرتبط با بخش کشاورزی، بالاترین اولویت را در بین فرصت های کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان مهاباد، داشتند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: به طورکلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فرصت های کسب وکار بسیاری در منطقه موردمطالعه وجود دارد که به صورت کشف نشده و یا بلااستفاده، باقی مانده اند و یافتن این فرصت ها، باعث اشتغال زایی، رشد اقتصادی ملی و منطقه ای و بهبود معیشت پایدار روستاییان می گردد که بیانگر الزام به نیازسنجی و برنامه ریزی توسعه ای محلی و منطقه ای در این زمینه است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر محتوای کاربر ساخته در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر محتوای کاربر ساخته (UGC) در صنعت بانکداری می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر استراتژی اجرای پژوهش توصیفی- اکتشافی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان نظام بانکداری و دانشگاهی فعال در حوزه بازاریابی محتوایی و به روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی و جامعه آماری در بخش کمی شامل 384 نفر از کلیه مشتریان بانک سپه شهر تهران که با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده شامل محتوای کاربرساخته در شبکه های اجتماعی و پرسشنامه خبره مبنا برای مدلسازی و پرسشنامه با طیف لیکرت پنج تایی برای اعتبارسنجی بودند. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و از نرم افزار MICMAC و در بخش کمی از نرم افزارSPSS و PLS استفاده شد. ترکیب نتایج تحلیل مضمون و مدلسازی ساختاری- تفسیری، منتج به ارائه الگوی رفتار مصرف کننده برمبنای محتوای کاربر ساخته گردید. مضامین اصلی الگو شامل محتوای کاربر ساخته، احساسات و نگرش مشتریان، انتظارات مشتریان، کنش های مشتریان نسبت به محتواهای کاربرساخته و توسعه برند بر مبنای محتوای کاربرساخته است. نتایج تحلیل مضمون و مدلسازی ساختاری-تفسیری، به تأیید اعتبار الگو و تأیید تمامی فرضیه ها (به غیر از اثر تعدیل گری انتظارات مشتریان مبتنی بر محتوای کاربرساخته) منجر شده است.
مدل بازاریابی دیجیتال برای توسعه بازارهای صادراتی محصولات صنعت ساختمان در کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به سرعت بالای رشد و توسعه کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیاز آن ها به توسعه عمرانی و از آنجاییکه ایران دارای منابع و پتانسیل سرشار جهت تولید محصولات ساختمانی باکیفیت است و به دلیل همسایگی و مقرون به صرفه بودن از جهت حمل و نقل، این کشورها را به مقاصد بسیار سودآوری جهت صادرات تبدیل می کند. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل بازاریابی دیجیتال برای توسعه بازارهای صادراتی محصولات صنعت ساختمان در کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام شده است. این پژوهش با بهره گرفتن از رویکرد استراوس و کوربین تئوری داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل و کدگذاری قرار گرفته است. داده های برگرفته از مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده با 24 نفر از خبرگان شرکت های ساختمانی جزیره کیش و فعالان صادرات که از بازاریابی دیجیتال استفاده می کنند، تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه داشت. براساس مدل بدست آمده از پژوهش، در بین مفاهیم استخراج شده، فشار عرضه و تقاضا از طرف کشورهای همسایه، مسائل لجستیکی به جهت موقعیت جغرافیایی، زیرساخت فناوری سازمانی از نظر استفاده از فناوری بلاکچین، تخصیص بودجه، طراحی وبسایت عرب زبان، بازاریابی محتوای متناسب با نیاز و فرهنگ کشورهای عرب زبان همسایه و مشاوره های تخصصی از جمله مؤلفه هایی بودند که در بخش صادرات در صنعت ساختمان اهمیت ویژه ای داشتند. یافته های این پژوهش می تواند به فعالان در صنعت ساختمان و صادرات محصولات ساختمانی کمک کند تا نسبت به پیاده سازی بازاریابی دیجیتال کارآمد اقدام نموده تا به مزایای عمده آن از جمله سودآوری و ارزآوری دست پیدا کنند.
اوراق بهادار سازی بیمه اعتبار، به مثابه شیوه ای برای مدیریت ریسک شرکتهای بیمه و تسهیل کننده عرضه این بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیمه اعتبار تجاری به عنوان بیمه ای که فروشندگان اعتباری کالا و خدمات و ایضاً اعتبار دهندگان اعم از بانکها و موسسات اعتباری را در برابر عدم بازپرداخت اعتبارات پرداختی بیمه می نماید؛ نقش مهمی در تجارت امروزه دارد ، لکن در ایران استقبال چندانی از ناحیه بیمه گران از آن نشده است. عدم تمایل بیمه گران به ارائه این بیمه ها، علی الخصوص در مورد پوشش بیمه اعتباری صادرات و ایضاً پوشش بیمه اعتبار بانکها و موسسات مالی بیشتر مشهود است. یکی از مهمترین دلایل این وضعیت، ریسک بسیار بالای پوشش بیمه اعتبار می باشد که می تواند شرکت بیمه گر را به کام ورشکستگی بکشاند. بیمه اتکایی، اگر چه راهکاری برای شرکت های بیمه جهت انتقال و مدیریت ریسک می باشد؛ اما با محدودیت هایی مواجه است. با تبدیل چنین ریسکی به اوراق بهادار و انتقال آن به بازار سرمایه، مدیریت ریسک پیش روی بیمه گران میسر و مآلاً امکان عرضه بیمه اعتبار فراهم می شود. راهکاری که در تبصره ماده 5 قانون بودجه 1399 نیز پیش بینی شده است . در این نوشتار با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به ویژگی خاص بیمه های اعتبار و تأثیری که تبدیل آن به اوراق بهادار می تواند در افزایش اقبال به آن داشته باشد می پردازیم
طراحی سناریوهای زنجیره تأمین و بررسی نحوه تأثیر آن بر متغیرهای مربوطه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی سناریوهای زنجیره تأمین و بررسی نحوه تأثیر آن بر متغیرهای مربوطه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب می باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، یک تحقیق تحلیلی-پیمایشی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دلفی فازی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مجموعه کارشناسان شاغل در بخش تدارکات و امور کالای شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشند که از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شد و مطلع ترین افراد به تعداد 14 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. بمنظور دستیابی به داده های اولیه از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. پرسشنامه پژوهش شامل 50 مؤلفه در 5 پارادایم تاب آوری، ناب، چابکی، مدیریت دانش و مدیریت جهادی می باشد. برای روایی پرسشنامه از روش دلفی و ضریب هماهنگی کندال و برای محاسبه پایایی پرسش نامه تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از سناریو ریزاد می باشد. سه سناریوی زنجیره تأمین با عناوین: افزایش ظرفیت ارسال، افزایش حجم سفارشات و کاهش زمان ارسال سفارشات به منظور بررسی نحوه تأثیر آن ها بر متغیرهای مربوطه طراحی گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که افزایش بیش از حد ظرفیت ارسال، افزایش حجم سفارشات و کاهش زمان ارسال سفارشات، نتایج مثبت و منفی خاص خود را در بر خواهند داشت که ایجاد حالت مطلوب و بهینه بر اساس خروجی های مختلف مدل در زمینه اتخاذ سیاست سازمان بسیار مثمر ثمر خواهد بود.
طراحی یک چارچوب ساختاری تفسیری برای کاربری موفق فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین سازمان های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
22 - 1
حوزههای تخصصی:
شواهد مختلف حاکی از آن است که استفاده از فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین، به طور قابل توجهی می تواند عملکرد شرکت های کوچک و متوسط را بهبود بخشد و زمینه ارتقاء پایدار آن ها را فراهم کند. مطالعات نشان می دهند که بلاکچین می تواند با افزایش شفافیت و فراهم سازی به موقع اطلاعات، بهبود فرآیندهای تصمیم گیری و مدیریت زنجیره تأمین پایدار را فراهم آورد. لذا پژوهش حاضر، با رویکرد آمیخته، ابتدا عوامل موفقیت پیاده سازی بلاکچین در مدیریت زنجیره تأمین پایدار را با روش تحلیل محتوای متون موجود شناسایی نموده و سپس با استفاده از روش توصیفی همبستگی به طراحی چارچوب ساختاری تفسیری پرداخته است. مشارکت کنندگان در بخش میدانی این پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان (اساتید و مدیران دارای سابقه صنعتی) بودند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که پشتیبانی مدیریت ارشد و برنامه ریزی و اجرای مؤثر در سطح اول عوامل کلیدی موفقیت فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین سازمان های کوچک و متوسط قرار می گیرند. حمایت های دولت و مدیریت مناسب محدودیت های مالی در سطوح بعدی قرار دارند که منجر به ارتقاء زیرساخت ها و تقویت فرهنگ سازمانی خواهند شد. بر اساس نتایج، به منظور تقویت عوامل شناسایی شده در توفیق فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین به کارگیری ابزار نوین بازی وارسازی پیشنهاد می گردد چراکه این ابزار نوین می تواند زمینه بهبود تجربه کاربری، افزایش مشارکت و ایجاد انگیزه در فعالیت ها را فراهم کند.
تأثیر گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش درون شرکتی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
53 - 72
حوزههای تخصصی:
ارزش آفرینی شرکت برای سهامداران، مشتریان و حتی جامعه از طریق کارایی مطلوب زنجیره ارزش ایجاد می شود و گرایش کارآفرینانه در شرکت از جمله نوآوری بر بهبود عملکرد زنجیره ارزش و در نتیجه ایجاد مزیت رقابتی برتر و موفقیت شرکت در محیط کاملاً پویای تجاری تأثیر به سزایی دارد. منظور از زنجیره ارزش شرکت، فعالیت ها و مراحل شش گانه یعنی تحقیق و توسعه، طراحی، تولید، بازاریابی، توزیع و خدمات به مشتریان است. بر این اساس، در پژوهش حاضر تأثیر گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش شرکت و ارزش بازار آن بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش همه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را شامل می شود که با استفاده از حذف سیستماتیک تعداد 127 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و در دوره زمانی ده ساله (1400-1391) مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری گرایش کارآفرینانه از ابعاد سه گانه (نوآوری، ریسک پذیری و پیشگامی) استفاده شد و کارایی زنجیره ارزش نیز با استفاده از داده های حسابداری و به کمک تابع مرزی تصادفی در نرم افزار استتا نسخه 14 اندازه گیری شد. برای اندازه گیری ارزش بازار شرکت از شاخص کیوتوبین استفاده شد. نتایج رگرسیون خطی چندمتغیره در سطح اطمینان ۹۵ درصد نشان داد، گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش و شاخص کیوتوبین شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی، کارایی زنجیره ارزش شرکت نیز موجب بهبود شاخص کیوتوبین می شود. علاوه بر این، نتایج تحلیل میانجی نشان داد، کارایی زنجیره ارزش نقش میانجی در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و شاخص کیوتوبین شرکت دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای کارآفرینان به منظور ارائه ایده ها و نظریه ها برای به کارگیری فعالیت های نوآورانه در شرکت، برای مدیران به منظور برنامه ریزی و تصمیم گیری در اداره بهتر شرکت، برای مشاوران، تحلیل گران و سرمایه گذاران برای ارزیابی صحیح ارزش شرکت و پیش بینی عملکرد آن، برای سیاست گذاران در جهت ترغیب فعالیت های نوآورانه و اشتغال زا و برای پژوهشگران در پژوهش های آینده مفید باشد.
تحلیل راهبردی توسعه کسب وکارهای کشاورزی سالم در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی سبز به عنوان رهیافتی جدید مورد توجه سیاست گذاران دولتی و آموزشی در کشورهای مختلف قرار گرفته است؛ به گونه ای که اهمیت توسعه محصولات سالم و سبز به خصوص در بخش کشاورزی برای حفظ سلامت جامعه و محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل راهبردی توسعه کسب وکارهای کشاورزی سالم در استان ایلام بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی در دسته پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) قرار می گیرد. روش مورد استفاده در این پژوهش تکنیک تحلیل سوات (SWOT) بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمام زنان کشاورز در استان ایلام بودند که موفق به دریافت نشان حد مجاز آلاینده ها برای محصولات کشاورزی خود از اداره کل استاندارد استان ایلام شدند. نمونه های مورد نظر در این پژوهش به صورت هدفمند و به روش نمونه گیری گلوله برفی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به صورت انفرادی و بحث گروهی بود. در بخش کمی با کمک پرسشنامه و نرم افزار SPSS و همچنین تشکیل ماتریس SWOT چهار راهبرد (تهاجمی- تدافعی- محافظه کارانه و رقابتی) ارائه گردید. نتایج پژوهش بیانگر این بود که راهبردهای تهاجمی (SO) شامل برنامه ریزی در جهت صادرات محصولات سالم به کشورهای همسایه از جمله عراق، راهبردهای محافظه کارانه (WO)، شامل تعیین الگوهای موفق و پیش رو در زمینه تولید محصول سالم و تجلیل و تقدیر سالانه از آن ها، راهبردهای رقابتی(ST)، شامل استفاده از بذرهای اصلاح شده در تولید محصول سالم و راهبردهای تدافعی (WT)، شامل ایجاد بازار فروش و یا میدان تره بار ویژه محصولات سالم تعیین گردید. نتایج حاصل از اولویت بندی راهکارهای مناسب برای توسعه محصول سالم در استان ایلام نشان داد که به ترتیب برنامه ریزی در جهت صادرات محصولات سالم به کشورهای همسایه از جمله عراق و ایجاد رغبت و میل کامل به سمت تولید محصول سالم با حمایت، آموزش و اطلاع رسانی لازم از طرف دولت از مهمترین راهکارها جهت توسعه محصول سالم در استان ایلام می باشند. یافته های این پژوهش راهنمایی مناسب برای کمک به سیاست گذاران دولتی و آموزشی- ترویجی جهت توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی ارائه می دهد.
رابطه یادگیری اکتشافی با دوسوتوانی سازمانی با تعدیل گری گرایش به کارآفرینی در پلتفرم های صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
77 - 92
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان های دوسوتوان به خوبی پارادوکس ها را مدیریت می کنند و هم زمان از کشف و بهره برداری، تغییر و ثبات، کارایی و انعطاف پذیری و دوقطبی های مانند آن ها بهره می گیرند. این پژوهش با تمرکز بر پلتفرم های آنلاین صنعت گردشگری به دنبال تبیین رابطه بین متغیرهای یادگیری اکتشافی و دوسوتوانی سازمانی است که به تازگی اهمیت بالایی یافته اند. همچنین، اثر متغیر میانجی نوآوری باز و تعدیل گر گرایش به کارآفرینی را در این رابطه بررسی می کند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین یادگیری اکتشافی با دوسوتوانی سازمانی با درنظر گرفتن نقش تعدیل گر گرایش به کارآفرینی در پلتفرم های صنعت گردشگری بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر پارادایم، اثبات گرایانه و از منظر هدف، کاربردی است. پژوهش، رویکرد کمّی دارد و از نظر روش گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی و از منظر زمانی یک پژوهش مقطعی است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه به وسیله خبرگان و روایی سازه آن به وسیله روایی همگرا و واگرا مورد تأیید قرار گرفتند. در این راستا، ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب بخش های مختلف پرسشنامه، اعداد بالای ۷/۰ را نشان دادند. جامعه این پژوهش شامل کلیه کسب وکارهای پلتفرمی فعال در حوزه رزرو آنلاین مستقر در شهر تهران بودند. با توجه به فرمول کوکران، تعداد 44 کسب وکار به صورت تصادفی ساده (از طریق قرعه کشی) به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه پژوهش برای پاسخگویی در اختیار ۱ تا ۵ نفر از افراد کلیدی این کسب وکارها با جایگاه سازمانی مرتبط با موضوع پژوهش، مانند واحدهای تحلیل کسب وکار، برنامه ریزی، مدیران محصول و بازاریابی، قرار گرفت. در نهایت، 104 پرسشنامه جمع آوری شد که در نهایت با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، این داده های گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین یادگیری اکتشافی و دوسوتوانی سازمانی رابطه وجود دارد. علاوه بر این، نوآوری باز از یادگیری اکتشافی تأثیر پذیرفته و بر دوسوتوانی سازمانی اثر می گذارد؛ نقش میانجی آن نیز تأیید شد. اما، نقش تعدیل گر گرایش به کارآفرینی در رابطه بین نوآوری باز و دوسوتوانی سازمانی تأیید نشد.نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های پژوهش، نقش یادگیری سازمانی و گرایش به کارآفرینی را در دوسوتوانی سازمانی در پلتفرم های صنعت گردشگری را برای سیاست گذاران آشکار نمود. در واقع، این پژوهش نشان می دهد که جهت خلق دوسوتوانی، لازم است پلتفرم های صنعت گردشگری سازمانی بر توسعه یادگیری اکتشافی، تمرکز و سرمایه گذاری کنند. البته، این یادگیری اکتشافی بایستی با عبور از مسیر نوآوری باز به دوسوتوانی سازمان تبدیل شود. از این رو، این پلتفرم ها بایستی شاخص هایی نیز برای سنجش و پایش حرکت یادگیری اکتشافی در مسیر مناسب تعریف کنند.
ارائه مدل قصد خرید و تجربه مشتریان بر رفتار مشتریان در شبکه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق ارائه مدل قصد خرید و تجربه مشتریان بر رفتار مشتریان در شبکه های مجازی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مشتریان فروشگاه های افق کوروش می باشد که در سال 1401 از این فروشگاه ها در طول یک ماه (خرداد ماه) خرید کرده اند، می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری به صورت تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه الگوی قصد خرید مبتنی بر تجربه ی مشتریان در شبکه های مجازی طراحی شده, می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS و SMART PLS انجام شد. تأثیر ذهن آگاهی و تجربه مشتری (احترام به مشتری، اهمیت زمانی، تحقیق عملیات بانکی، فرهنگ ارزشمندی مشتری، تکنولوژی مدرن، ارائه تسهیلات، کسب لذت، سیستم نوبت دهی، رنگ بندی محیط و موقعیت عالی) بر رضایت، وفاداری و اعتماد مشتریان به اثبات رسید. نتایج نشان داد که ابعاد قصد خرید و تجربه مشتریان با تأثیر بر رفتار مشتریان، بر درک بهتر ذهن آگاهی و عوامل تجربی در بین سیستم های بانکی می تواند باعث افزایش رضایت، وفاداری و همچنین اعتماد در بین مشتریان فروشگاه افق کوروش شود همچنین مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار است.
امکان سنجی ایجاد خوشه کسب وکارهای فراوری زیتون در استان کرمانشاه
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
43 - 56
حوزههای تخصصی:
تنوع اقلیمی و غنی بودن خاک و آب، قابلیت زمین برای کشت محصولات باغی و اقتصادی بودن تولیدات باغی، استان کرمانشاه را به یکی از مناطق مستعد تولید محصولات باغی تبدیل کرده است که کشت و فراوری زیتون در مناطق گرمسیری استان نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این راستا، شناسایی و توسعه خوشه های کشاورزی (باغی) یکی از راهکارهایی است که در کشورهای پیشرفته، برای توسعه کشاورزی اتخاذ می کنند. هدف از این تحقیق، امکان سنجی ایجاد خوشه کسب وکارهای فراوری زیتون در استان کرمانشاه بود. طرح تحقیق حاضر، از نوع آمیخته (متوالی - تبیینی) بود که با بهره گیری از روش های تحقیق بررسی اسنادی و مطالعه چند موردی انجام شد. جامعه موردمطالعه شامل کارشناسان باغبانی و صنایع تبدیلی سازمان جهاد کشاورزی، کارشناسان شرکت شهرک های صنعتی، باغداران و مالکان فراوری زیتون بودند که با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. انتخاب نمونه ها تا زمان رسیدن به اشباع داده ادامه یافت. این پژوهش، با مبنا قراردادن مشخصه های امکان سنجی خوشه، یعنی تمرکز جغرافیایی، همکاری و رقابت بین کسب وکارها، مزیت و چالش های مشترک، به امکان سنجی خوشه فراوری زیتون در استان کرمانشاه پرداخت. نتایج پژوهش نشان داد که تمرکز جغرافیایی فراوری زیتون در شهرستان دالاهو بود. همچنین، نتایج گویای آن بود که کسب وکارهای تولید و فراوری زیتون با همدیگر همکاری و رقابت داشتند و دارای مزیت و چالش های مشترکی بودند. نتایج این پژوهش می تواند مورداستفاده اداره شرکت شهرک های صنعتی و سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه قرار گیرد.
تبیین و اعتبارسنجی مدل هماهنگى بخش بازاریابى و فروش در صنعت بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق تبیین و اعتبارسنجی مدل هماهنگى بخش بازاریابى و فروش در صنعت بیمه در ایران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران باتجربه در بخش بازاریابی و فروش بیمه و کارشناسان ارشد شرکت های بیمه و اساتید دانشگاهی می باشد که نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 181 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری در این پژوهش به صورت خوشه ای تصادفی می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از روش کیفی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که مدل هماهنگی بخش بازاریابی و فروش در صنعت بیمه از عوامل مختلف بطور مستقیم و غیر مستقیم تأثیر می پذیرد و درک مدیران از پیچیدگی ارتباط این دو واحد از اهمیت بسزایی در رشد شرکت های بیمه و ایجاد مزیت رقابتی برای آنها برخوردار است. مدیران به منظور اطمینان از تحقق اهداف بایستی شرایط علی از قبیل پیاده سازی داشبورد مدیریت ریسک، یکپارچگی و هماهنگی ساخت یافته در کسب و کار، ایجاد سینرژی (هم افزایی) در تصمیم گیری های سازمانی، شناخت پیش نیازها برای هماهنگی بین دو بخش بازاریابی و فروش در قالب شرایط زمینه ای و یا چالش های هماهنگی از قبیل"تعصبات بخشی، سرمایه انسانی غیرمتخصص، تعارض منافع، نگاه سلیقه ای مدیران، نگرش مدیرعامل، ملاحظات اخلاقی، پشتیبانی نامطلوب از مشتریان هنگام دریافت خسارت و ایفای تعهدات سازمان و همچنین به شرایط مداخله گر از قبیل"اسناد بالادستی، شرایط بازار (ذینفعان بازار)، شرایط قانونی و شرایط رقابتی توجه نمایند.
طراحی مدل هم سویی پروژه های پتروپالایشگاهی با استراتژی های صنعتی کشور در وزارت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل هم سویی پروژه های پتروپالایشگاهی با استراتژی های صنعتی کشور در وزارت نفت می باشد. روش پژوهش از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، کیفی و از نوع داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از خبرگان و مدیران ارشد وزارت نفت و پتروپالایشگاه های شهر تهران می باشند که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. برای گردآوری و تحلیل داده ها از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد، استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها و طراحی مدل، از طریق کدگذاری انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که هم سویی پروژه های پتروپالایشگاهی با استراتژی های صنعتی کشور در وزارت نفت توانمندسازهای هم راستایی شامل بلوغ ارتباطات و عوامل مدیریتی و اعمال اختیار، برنامه ریزی استراتژیک تکنولوژی و معماری سازمانی همسو با تکنولوژی، عوامل مشارکت، منابع انسانی (نوآوری، کارآفرینی، تخصص، دانش) و عوامل شایستگی های متمایز که منجر به تحقق نتایج بهینه سازی و کاهش هزینه های سرمایه ای و جاری و هم افزایی در هر دو سمت پترو پالایش و صنعت می شوند. مدیران و کارشناسان با استفاده از مدل هم سویی پروژه های پتروپالایشگاهی با استراتژی های صنعتی می توانند به بهینه سازی این صنعت و کاهش هزینه ها یاری رسانند. براساس نتایج به برنامه ریزان حوزه صنعت نفت پیشنهاد می شود در راستای توسعه پتروپالایشگاه ها تلاش نمایند هم سویی پروژه های پتروپالایشگاهی با استراتژی های صنعتی کشور را افزایش دهند.
ارائه مدل فرآیندی فرصت های کارآفرینانه در دیدگاه منبع محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات حوزه کارآفرینی نشان می دهد کسب و کارهای کارآفرینانه در راستای بهره برداری حداکثری از فرصت های کارآفرینانه نیازمند دسترسی به انواع منابع هستند، لذا ضرورت دستیابی به منابع متنوع موجب می گردد دغدغه اصلی این بنگاه ها معطوف به حصول منابع مختلف باشد. تحقیقات نشان داده است بهره گیری از آموزه های کاربردی «دیدگاه منبع محور» می تواند بنگاه های کارآفرین را در دستیابی به منابع مورد نیاز یاری رساند. هرچند به نظر می رسد «دیدگاه منبع محور» به مرز بلوغ خود رسیده و می توان آن را به عنوان یک نظریه تلقی نمود (نظریه منبع محور)، اما کنکاش های بیشتر نشان می دهد حوزه فرصت های کارآفرینانه تا حد زیادی در این دیدگاه مورد توجه واقع نشده است و پژوهش های اندکی در زمینه بهره برداری فرصت های کارآفرینانه در «دیدگاه منبع محور» انجام شده است. این پژوهش با استفاده از مرور سیستماتیک به روش فراترکیب و بهره گیری از روش تحقیق کیفی به شیوه «نظریه برخاسته از داده ها» به تحلیل نظام مند یافته های پژوهش های پیشین پرداخته است. برای انجام این پژوهش از میان 452 مقاله بررسی شده در پایگاه های معتبر خارجی در بازه سال های 1984 لغایت 2022، پس از سه مرحله غربالگری 46 مقاله برای انجام پژوهش مناسب تشخیص داده شدند. نوآوری این پژوهش ارائه یک مدل فرآیندی حاصل از تعامل مقوله های مختلف است که توانایی تبیین فرآیند بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه در «دیدگاه منبع محور» را امکان پذیر نموده است.
ارائه ی الگوی مشارکت مشتری با برندها در شبکه های اجتماعی با تأکید بر تفاوت های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه ی الگوی مشارکت مشتری با برندها در شبکه های اجتماعی با تأکید بر تفاوتهای فرهنگی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات نیز این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 نفر از خبرگان جامعه علمی و متخصصان دانشگاهی و خبرگان 500 شرکت برتر ایران بر اساس رتبه بندی سازمان مدیریت صنعتی که به صورت هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی شامل مدیران 500 شرکت برتر ایران بر اساس رتبه بندی سازمان مدیریت صنعتی می باشد و نمونه آماری از بین شرکتهایی انتخاب خواهد شد که دارای اکانت فعال در شبکه های اجتماعی هستند به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و براساس فرمول کوکران 217 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی بر اساس روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شده است. نتایج بخش کیفی نشان می دهد این تحقیق شامل 14 بعد و 30 مؤلفه می باشد و نتایج بخش کمی نشان می دهد که ابعاد و مؤلفه های مشارکت مشتری با برندها بر شبکه های اجتماعی با تأکید بر تفاوتهای فرهنگی تأثیر دارد. همچنین نتایج نشان از برازش قوی و بسیار مناسب مدل دارد.