سرجان ملکم (1769ـ1833 م.) دیپلمات مشهور انگلیسی و سفیراین کشور در ایران سال های آغازین حکومت فتحعلی شاه قاجار بود. او در کنار فعالیت های سیاسی و نظامی به تحقیق و سپس تألیف کتاب مهم تاریخ ایران (The history of Persia) پرداخت. این کتاب، نخستین اثر مهم غربیان در زمینه تاریخ کامل ایران بود و لذا هم در مغرب زمین مورد توجه بسیار قرار گرفت و هم ترجمه فارسی آن در هند و ایران و پهنه پارسی زبانان. البته از همان آغاز و حتی پیش از انتشار متن فارسی آن، حساسیت هایی برانگیخت تا آنجا که برخی را گمان بر این است که این ترجمه مطابقت زیادی با اصل ندارد، بلکه آن چنان ناهمگون است که منجر به بازگرداندن مجدد متن فارسی شده به انگلیسی گردیده است. این نوشتار در پی آن است که ضمن توجه به ملکم و انگیزه او از نوشتن این کتاب، میزان مطابقت ترجمه فارسی را با متن انگلیسی بررسی و ارزیابی کند.
پدیده تکرار در عرصه زبان در سطح جمله، گروه و نیز واژه، بروز و نمود پیدا می کند. این مقاله، از دیدگاه ادبی، گفتمانی، مطالعات ترجمه و زبانشناسیِ نقشی ـ سازگانی هالیدی (Halliday) تکرار را به اختصار بررسی کرده، سپس به تکرار در متون مقدس و به ویژه در گفتمان قرآن پرداخته و اهداف بلاغی، معنایی و زیبایی شناختی این گونه عناصر را در متن مورد بحث قرار داده است. نمونه ای از تکرارهای واژگانی قرآن در سوره ""علق"" مورد بررسی قرار گرفته و ترجمه هایی که از این نمونه در دو متن فارسی و دو متن انگلیسی به دست داده شده، مورد ارزیابی قرار گرفته است. نگارنده، سپس، به دشواری کار ترجمه متون مقدس، به طور کلی، و مشکلات برگردان متن قرآن، و به خصوص عناصر تکراری آن، پرداخته است. حاصل بحث به چند نکته ختم می شود: نخست، با عنایت به خاستگاه متافیزیکی و فرابشری متون مقدس، ترجمه این متون از حساسیت ویژه ای برخوردار است؛ دوم، به نظر می رسد رویکرد ""زبانِ مقصد مدار"" در ترجمه، که اصالت را به متن و فرهنگِ مقصد می دهد، در برگردان این دسته از متن ها کار آیی ندارد؛ سوم، بر این اساس، شاید گزینه مناسب تری که در دسترس مترجمانِ این گونه متن ها قرار دارد رویکرد ""زبانِ مبدأ مدار"" در ترجمه ـ که نقطه مقابل رویکرد پیشین است و اصالت را به زبان و فرهنگ مبدأ می دهد ـ باشد.
این مقاله به بررسی رابطه بین ترجمه و متن اصلی در ترجمه ژان ژیونو با مشارکت لوسین ژاک و جان اسمیت از اثر معروف انگلیسی زبان موبی دیک می پردازد. در این مقاله می بینیم که به هنگام برگردان یک نوشته به زبان دیگر چگونه میل به نوشتار در مترجم ظهور می کند. آیا یک مترجم خود را در افق دید نویسنده اصلی قرار می دهد یا افق دید خود را بر متن ترجمه شده تحمیل می کند؟ ژیونو خود معتقد است که به هنگام ترجمه این کتاب به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفت. در حالیکه افق دید این کتاب کاملاً متفاوت از افق دید ژیونوست و به عکس تاثیر خود را در آثار لوسین ژاک به جا گذاشته و در آثاری چون نبرد کوهستان، درود بر ملویل، پاره هایی از بهشت، رنگ و فضای کتاب موبی دیک را می بینیم.