فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۴٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مدل سازی معادلات ساختاری رابطة بین ادراک از ابعاد عدالت و عواطف مثبت و منفی مشتری با رفتار شهروندی و بدکارکرد مشتری در بین دانش آموزان دورة متوسطه و پیش دانشگاهی شهر گلپایگان اجرا شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، 306 دانش آموز به شیوة تصادفی متناسب با حجم برای پاسخگویی به مقیاس ها انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل مقیاس های عدالت توزیعی با سه گویه از بلاجیت، هیل، تکس (1997)، عدالت رویه ای با سه گویه از ماکسام و نت میر (2002) و ورهیس و برادی (2005)، عدالت تعاملی با سه گویه از کوری- اسد و پالسل (2004)، عواطف مثبت و منفی با شش گویه از ایزارد (1991) و واتسون و کلارک و تلگن (1988)، رفتار شهروندی با هفت گویه از بتنکورت (1997)، رفتار بدکارکرد با هشت گویه از لی و آلن (2002) است. داده های حاصل از مقیاس ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که ضریب همبستگی بین عدالت توزیعی، رویه ای، تعاملی با عواطف مثبت و منفی (01/0p≤ )، عدالت کل و عواطف مثبت و منفی مشتری با رفتار شهروندی و رفتار بدکارکرد مشتری (05/0p≤ ) معنی دار بوده است. مدل معادلات ساختاری نقش میانجی عواطف مثبت و منفی مشتری را در رابطة بین عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی با رفتار شهروندی و رفتار بد کارکرد مشتری تأیید می کند. نتایج نشان می دهد که ادراک از عدالت باعث بروز عواطف و به تبع آن رفتار شهروندی مشتری و رفتار بدکارکرد دانش آموزان (مشتریان) می شود.
تدوین الگوی جایگذاری نام تجاری با رویکرد مبتنی بر نظریة داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگذاری نام تجاری به گنجاندن شناسه های نام تجاری در رسانه های جمعیِ دیداری و نوشتاری اعم از فیلم های سینمایی، شبکه های خبری، مجله ها، روزنامه ها، برنامه های تلویزیونی، بازی ها و سایر رسانه ها اشاره دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر جایگذاری نام تجاری انجام شده است. محققان در این فرایند با مطالعة مقالات معتبر در حوزة جایگذاری برند و با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیان به تحلیل کیفی موضوع و ارائة مدل پرداخته اند. داده ها به کمک نرم افزار کیفی MAXQDA تجزیه و تحلیل شده است. مدل پارادایمی استخراج شده نشان می دهد که با توجه به روند پژوهش، شرایط زمینه ای (همخوانی محصول در برنامه) همراه با شرایط مداخله گر (غالب بودن جایگذاری نام تجاری)، جایگذاری را بر ذهن مخاطب اثربخش تر می کند و در این میان راهبردهای نگرش مخاطب و موقعیت عاطفی و شناختی او عواملی هستند که این روند را تسریع می بخشند. این فرایند پیامدهایی نظیر تسخیر مخاطب و افزایش درآمد را برای شرکت های تولیدی و تجاری در پی دارد.
بهبود مدیریت درآمد در صنعت هتلداری با بهره گیری از شبکة عصبی مصنوعی در تعیین پارامتر احتمالی یک مدل رزرو مازاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از مدل های مدیریت درآمد در صنایع مختلف رو به افزایش است. این افزایش در بهبود عملکرد و سودآوری این مدل ها در کسب و کارها ریشه دارد. یکی از کسب و کارهای پراهمیت در این حوزه، صنعت هتلداری است که دارای فرایند رزرو و متغیرهای تصادفی ناشی از آن است. مدل کلاسیک رزرو مازاد، یک مدل مرسوم در مدیریت درآمد تلقی می شود که تلاش می کند بین تعداد مشتریان حاضر در سرویس مورد نظر و تعداد مشتریان غایب (No-Show) تعادل ایجاد کند. این مدل فرصتی ایجاد خواهد کرد تا بتوان با مطالعة توابعی که توزیع حضور مشتریان را به صورت احتمالی بیان می کنند، تعدادی مشتری مازاد را به سیستم اضافه کرد و عملاً از نبود مشتریان غایب نیز درآمد کسب کنند. در این پژوهش، با به کار بستن شبکة عصبی مصنوعی با عنوان ابزاری در تخمین تعداد مشتریان غایب، تابع احتمال دوجمله ای که در مدل رزرو مازاد به کار رفته، بهبود داده شده و پارامتر احتمالی آن به طور دقیق تری برآورد شده است. این امر ناشی از برازشی است که شبکة عصبی پرسپترون یک یا چندلایه در زمینة شاخص های مؤثر در حاضرشدن یا نشدن مشتریان ایجاد خواهدکرد. بنابراین، این توانایی ایجاد خواهد شد که مدلی پویا را برای هر بار فروش و رزرو مشتریان در بنگاه ایجاد کنیم که پارامتر احتمال حضور یا غیبت مشتریان با در نظر گرفتن شاخص های تأثیرگذار برآورده شود.
موفقیت مجتمع های تجاری از منظر عوامل موثر بر رفاه خرید مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف ارائه مدلی به منظور تبیین نقش رفاه خرید مشتریان بر موفقیت مجتمع های تجاری در کشور انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدفکاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی محسوب می گردد.ن پژوهش باهدف ارائه مدلی به منظور تبیین نقش رفاه خرید مشتریان بر موفقیت مجتمع های تجاری در کشور انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدفکاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی محسوب می گردد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه و برای تعیین روایی و پایایی آن از پیش آزمون استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی تشخیصی (DV) با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و برای تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد. پژوهشگران ضمن مرور کامل مبانی نظری و با انتخاب اعضای نمونه آماری به روش تصادفی از بین مشتریان پنج مجتمع تجاری موفق در شهر تهران، فرضیه های پژوهش را با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و رگرسیون مورد سنجش قرار دادند.یافته های تحقیق حاکی از تأثیر معنی دار متغیرهایکارکرد، سهولت خریدو تفریح بر متغیر رفاه خرید مشتریانو تأثیر این متغیر بر موفقیت مجتمع های تجاری بود. امّاتاثیر متغیرهای امنیت وهویت فردیبر متغیر رفاه خرید مشتریان تأیید نشد.
تاثیر مؤلفه های دانش بر عرضه صادرات بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت صادرات غیرنفتی و به منظور کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، بررسی دقیق عوامل تعیین کننده عرضه صادرات بخش کشاورزی از اهمیت به سزایی برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر انباشت هزینه های تحقیق و توسعه داخلی و سرریز تحقیق و توسعه شرکای تجاری از کانال واردات، انباشت هزینه های ترویج و آموزش و سرمایه انسانی بر عرضه صادرات بخش کشاورزی در دوره 1392-1350 پرداخته است. یافته ها بیانگر تأثیر مثبت و معنادار ضرایب تخمینی متغیرهای انباشت هزینه های ترویج و آموزش، سرریز تحقیق و توسعه شرکای تجاری، انباشت هزینه های تحقیق و توسعه داخلی، نرخ ارز واقعی و شدت سرمایه فیزیکی بخش کشاورزی بر عرضه صادرات بخش کشاورزی است؛ درحالی که ضریب تخمینی متغیر سرمایه انسانی بر عرضه صادرات کشاورزی منفی و بی معنا است.
«تأملی بر کاستی های مقررات ایران در خصوص احراز قیمت شکنی (دامپینگ) در مقایسه با موافقتنامه ضد دامپینگ سازمان تجارت جهانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بازاریابی و فنون آن و شیوه های حذف رقبا در عرصه تجارت، توجهات زیادی را به خود معطوف نموده است. در این میان، یکی از فنون بازاریابی، استفاده از قیمت گذاری تهاجمی می باشد که در این روش از قیمت گذاری، بنگاه مهاجم، با عرضه محصولات خود به قیمت نازل تر نسبت به ارزش عادی، سهم بیشتری برای خود در بازار تحصیل نموده و ضربه ی احیاناً سنگینی به بنگاه یا بنگاه های رقیب وارد می کند. در یک تقسیم بندی کلی، قیمت گذاری تهاجمی ممکن است به صورت داخلی یا بین المللی انجام گردد که نوع اخیر آن تحت عنوان دامپینگ شناخته می شود. مهم ترین مقررات موجود در نظام حقوقی ایران در خصوص دامپینگ، «تصویب نامه در مورد پیشبینی تدابیر و اقدامهای حفاظتی، جبرانی و ضد دامپینگ برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی» مصوب سال 1386 است. از آنجا که تا کنون تصویب نامه ی مزبور، مورد نقد و تحلیل پژوهشگران حقوقی کشورمان قرار نگرفته، این مطالعه، تحلیل تطبیقی تصویب نامه ایران با موافقت نامه ضد دامپینگ سازمان تجارت جهانی را هدف خود قرار داد تا از این طریق، کاستی های تصویب نامه ایران در زمینه احراز دامپینگ در مقایسه با سند مزبور مورد شناسایی قرار گیرد. مقاله حاضر نشان می دهد که مقررات ایران در زمینه احراز دامپینگ با کمبودهای جدی مواجه است که طبعاً راه حل رفع آن ها اصلاح مقررات موجود جهت نیل به وضع مطلوب می باشد.
بررسی تأثیرپذیری رفتار شهروندی از مدیریت برند داخلی و بازاریابی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی سازمانی، مفهوم نوینی است که ارزیابی این رفتارها در سازمان امر بسیار مهم و حیاتی تلقی می شود؛ از جمله عواملی که می توانند بر رفتار شهروندی تأثیرگذار باشند، مدیریت برند داخلی و بازاریابی داخلی است. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت برند داخلی و بازاریابی داخلی بر رفتار شهروندی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوة جمع آوری داده ها، توصیفی – پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش، کارکنان دفترهای پلیس +10 خراسان جنوبی است که با روش نمونه گیری تصادفی حجم نمونه مشخص شده است. برای گردآوری داده های لازم از پرسشنامه های استاندارد و برای تعیین روایی از روایی ابزار، روایی محتوا و روایی سازه و برای پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، آزمون رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) به کار رفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت برند داخلی بر رفتار شهروندی تأثیر دارد، اما تأثیر بازاریابی داخلی بر رفتار شهروندی محلِ تردید است و درنهایت مشخص شد که مدیریت برند داخلی بر بازاریابی داخلی تأثیر دارد. سایر یافته های پژوهش، نقش میانجی گری بازاریابی داخلی را بین مدیریت برند داخلی و رفتار شهروندی تأیید نمی کند.
ارزیابی تأثیر عوامل فردی بر نگرش مصرف کننده دربارة برنامه های کاربردی تلفن همراه: مطالعة کاربران گوشی هوشمند در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلفن همراه یک ابزار ارتباطی است که روز به روز گستردگی و قابلیت های بیشتری می یابد و بیشتر یک رسانة کابردی برای انجام فعالیت های پیشبردی بوده که توجه شرکت ها را جلب کرده است. تبلیغات موبایلی دارای جنبه های مختلفی است. یکی از ابعاد تبلیغات موبایلی استفاده از برنامه های کاربردی تلفن همراه برای تبلیغات و بازاریابی است که نتیجة پیشرفت در فناوری موبایل است. پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی تأثیر عوامل فردی بر نگرش مصرف کننده دربارة برنامه های کاربردی تلفن همراه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ماهیت آن توصیفی- پیمایشی است. جامعة آماری از کاربران گوشی هوشمند در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان تشکیل شده و تعداد نمونه 230 نفر انتخاب شده است. با بررسی منابع نظری پژوهش و با الهام از مدل منصور (2012)، که بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده تدوین شده بود، مدل مفهومی پژوهش طراحی شده است. برای جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها از پرسشنامة تستی محقق ساخته استفاده شده و برای آزمون فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش عوامل فردی شامل نفوذپذیری اجتماعی فرد و نگرش کلی فرد دربارة تبلیغات بر فایدة درک شده از تبلیغات موبایلی دارای تأثیر مثبت و معناداری است. همچنین تأثیر نوآوربودن فرد، نفوذپذیری اجتماعی و نگرش کلی فرد دربارة تبلیغات بر سرگرم کنندگی درک شده از تبلیغات موبایلی تأیید می شود. در نهایت تأثیر فایده درک شده و سرگرم کنندگی درک شده نیز بر نگرش مصرف کننده راجع به تبلیغات موبایلی تأیید می شود.
اندازه گیری ارزش ویژة برند دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی (مطالعة موردی: دانشکده های مدیریت شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر رقابتی و پیچیده کنونی که رشد سریع مؤسسه های آموزش عالی و محوشدن مرزبندی های جهانی را سبب شده است، شناساندن برند یک دانشگاه به ذی نفعانش اهمیت ویژه ای می یابد. بنابراین، ایجاد تمایز و خلق برند قدرتمند دانشگاهی در فضای رقابتی آموزش عالی، ضروری است. با توجه به اهمیت این موضوع، بحث اندازه گیری ارزش ویژة برند دانشکده های مدیریت شهر تهران برمبنای مدل پینار و همکاران در این پژوهش به کار رفته است. داده های لازم در این پژوهش به کمک 372 پرسشنامه از دانشجویان 6 دانشکدة مدیریت دانشگاه های دولتی شهر تهران شامل تربیت مدرس، تهران، صنعتی شریف، شهید بهشتی، خوارزمی و علامه طباطبایی که براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند، جمع آوری شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که برای ایجاد یک برند قدرتمند دانشگاهی برخی از ابعاد ارزش ویژة برند از اهمیت بیشتری نسبت به دیگر ابعاد برخوردارند که از میان، ابعاد اصلی ارزش ویژة برند برای یک دانشکدة مدیریت، احساسات برند مهم ترین بعد شناسایی شده است و پس از آن به ترتیب کیفیت ادراک شده، وفاداری برند، آگاهی برند و شهرت دانشکده قرار دارند. همچنین از میان ابعاد پشتیبان شناسایی شده برای ارزش ویژة برند یک دانشکدة مدیریت، تسهیلات فیزیکی دارای بیشترین اهمیت بوده و دیگر ابعاد به ترتیب اهمیت شامل خدمات کتابخانه ای، زندگی دانشجویی و کارراهه دانشجویان است. یافته های این پژوهش فرصتی برای توسعه دانش کاربردی با هدف اندازه گیری ارزش ویژة برند دانشکده های مدیریت به خصوص در ایران را فراهم آورده و به این گونه دانشکده ها، در شناخت سنجه های مناسب برای ارزش ویژة برند خود و نیز در تعیین اقدامات ضروری برای توسعة برند یاری می رساند.
بررسی تأثیر رسانه های اجتماعی بر شکل گیری اعتماد و وفاداری به برند در جامعة برند (مطالعة موردی: شبکة اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر رسانه های اجتماعی را بر شکل گیری اعتماد و وفاداری به برند در جامعة برند بررسی کرده است. جامعة آماری این پژوهش 400 نفر از گروه های دانشجویی، متشکل از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکتری از دانشگاه مازندران است که در شبکة اجتماعی اینستاگرام عضو هستند. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی بررسی شده و آزمون فرضیه ها با مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان دهندة تأثیر مثبت و معنادار هویت فردی و هویت اجتماعی بر جوامع برند در شبکه های اجتماعی است؛ همچنین جوامع برند در شبکه های اجتماعی بر اشتراکات جامعة برند تأثیر مثبت و معناداری داشته است. دربارة تأثیر مشترکات جامعة برند بر تعامل اجتماعی و استفاده از برند تنها رابطة میان تعهد اجتماعی و تعامل اجتماعی معنادار نبوده است. تعامل اجتماعی و استفاده از برند نیز بر اعتماد برند تأثیر دارد. در نهایت تأثیر مثبت و معنادار اعتماد برند بر وفاداری به برند تأیید شده است.
تحلیل اثر سیاست های پولی و مالی بر تجارت خارجی در ایران با رویکرد DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعمال سیاست های پولی و مالی به جهت آثار و تبعات تورمی و کاهش نرخ ارز حقیقی همواره مورد نقد کارشناسی بوده اند. هدف این مقاله، بررسی اثرات تکانه های پولی و مخارج جاری دولت بر متغیرهای کلان اقتصادی بویژه صادرات و واردات در ایران در قالب مدل DSGE اقتصاد باز کینزی جدید است. بدین منظور یک مدل DSGE با توجه به ویژگی های اقتصاد ایران نظیر لحاظ بخش نفت و چسبندگی ها، طراحی شده است. در این مقاله پارامترهای مدل طی دوره 1351 تا 1393 برخی کالیبره و برخی دیگر با استفاده از روش بیزی برآورد شده اند. نتایج حاصل از توابع عکس العمل آنی حاکی از آن است که تکانه مثبت نرخ رشد پایه پولی باعث افزایش واردات، کاهش صادرات و بدتر شدن تراز تجاری غیرنفتی می شود. تورم، تولید، سرمایه گذاری و اشتغال نیز مطابق تئوری افزایش می یابند. تکانه مثبت مخارج جاری دولت نیز با افزایش تورم، موجب کاهش نرخ ارز حقیقی شده که کاهش صادرات غیرنفتی و افزایش واردات را فراهم می آورد و نهایتا تراز تجاری غیرنفتی کشور را بدتر می کند. از سوی دیگر افزایش مخارج دولت، مطابق تئوری موجب افزایش تولید می شود، لیکن به جهت اثر جبرانی بخشی از افزایش در تولید، به دلیل کاهش سرمایه گذاری بخش خصوصی (جایگزینی با مخارج دولت) کاهش می یابد.
تحلیل حقوقی بیانیه ریسک در قراردادهای آتی بورس کالای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اجرای ضوابط حقوق تعهدات همواره میسور نبوده و در مواردی به سبب تفاوت مبانی و یا دشواری در تمییز ریشه تعهد، نمی توان به سادگی قضاوت کرد که آیا مسؤولیت (قراردادی یا مدنی) محقق شده یا خیر؟ از جمله مصادیق مشتبه در این زمینه، شناسایی مسؤولیت ناشی از بیانیه ریسک در قراردادهای آتی است. وجه این دشواری آنجاست که اولاً؛ نظم معاملات در بورس و اوراق بهادار لزوماً قواعد عمومی قراردادها در حقوق مدنی را برنمی تابد. ثانیاً؛ شکل گرایی در معاملات بورسی، ضوابط ویژه ای را اقتضاء خواهد داشت که منجر به تشریفاتی شده که علی رغم مصلحت بازار، در مواردی از عدالت و یا انصاف فاصله می گیرد. نوشتار حاضر با امعان نظر به ریسک بالا در قراردادهای آتی، در مقام تحلیل حقوقی مفاد بیانیه ریسک برآمده و ضمن بررسی این مهم از قالب شرط عدم مسؤولیت، ماهیت، مبانی و مسؤولیت ناشی از التزام به مفاد آن را ارزیابی می کند. نهایتاً، در مقام پاسخ به این پرسش که خوانش حقوقی ناشی از بیانیه مورد بحث چیست، پیش فرض اولیه آن است که فارغ از ابتنای قرارداد آتی بر ریسک فراوان و متشکل بودن بورس کالا، وجود اوصاف حرفه ای در این تشکل خودانتظام، اقتضای تعدیل مسؤولیت ناشی از التزام به بیانیه ریسک در قراردادهای آتی دارد و نمی توان با تمسک به پذیرش ریسک توسط مشتری، ضوابط حقوقی و حرفه ای را نادیده گرفت.
اثرات رفاهی پیوستن ایران به سازمان جهانی تجارت در چارچوب مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی اثرات بلندمدت رفاهی پیوستن ایران به سازمان جهانی تجارت با استفاده از یک مدل تعادل عمومی پویا پرداخته است. به این منظور، ابتدا مدل بر مبنای ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 کالیبره شده و سپس، مدل برای سناریوی پایه و سناریوی رقیب به معنای کاهش تعرفه ها به سطح میانگین تعرفه های 22 کشور درحال توسعه ملحق شده به سازمان شبیه سازی شده است. همچنین، براساس نتایج به دست آمد، در یک افق بلندمدت سی ساله، سطح رفاه خانوارها در تمام سال های پس از الحاق، در مقایسه با قبل از الحاق، افزایش یافته، اما در دهه اول پس از الحاق، نرخ رشد رفاه نسبت به قبل از الحاق، روندی نزولی دارد و روند افزایشی رفاه نیز، از دهه سوم پس از الحاق آغاز می شود.
تأثیر ابعاد روانشناختی استرات ژی بازی کاری بر وفاداری مشتریان؛ مطالعة موردی: مشتریان شعب منتخب بانک ملت شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهترین امتیاز برای سازمان ها در چارچوب مزیّت رقابتی، مشتریان وفادار هستند؛ بنابراین سازمان ها همواره خواهان راهکارهایی هستند که با آن بتوانند مشتریان خود را حفظ و وفادار سازند. استراتژی بازی کاری روشی است که با بهره گیری از تکنیک ها و عناصر بازی برای اهداف غیر بازی، باعث افزایش انگیزش مشتریان برای مشارکت داوطلبانه در فعالیت های مطلوب سازمان و همچنین وفادار سازی آنها می شود. نقش ابعاد روانشناختی استراتژی بازی کاری برای رسیدن به این مهم جایگاه ویژه ای دارد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر تأثیر ابعاد روانشناختی استرات ژی بازی کاری بر وفاداری مشتریان بانک ملت شهر اصفهان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیّت، توصیفی- پیمایشی است؛ در این روش برای جمع آوری اطلاعات دربارة پیشینة موضوع از روش کتابخانه ای برای جمع آوری داده های لازم باهدف آزمون فرضیه های پژوهش از پرسشنامة محقق ساخته با روایی و پایایی پذیرفتنی و مناسب استفاده شده است. باتوجه به هدف پژوهش، جامعة آماری این پژوهش را مشتریان شعبه های منتخب بانک ملّت شهر اصفهان تشکیل می دهند و در آن از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها نیز از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تمام ابعاد روانشناختی استرات ژی بازی کاری بر وفاداری مشتریان شعبه های منتخب بانک ملّت تأثیر معنادار و مثبتی دارد.
تحلیل ترجیحات مصرف کنندگان در خرید کالای داخلی یا خارجی، با مدل سازی عامل بنیان (ABM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل ترجیحات افراد در خرید کالای داخلی یا خارجی در نظام های پیچیدة اجتماعی است. بدین منظور، از روش شبیه سازی عامل بنیان استفاده شده است. در این روش، مصرف کنندگان در جایگاه عامل تعریف شده اند؛ سپس رفتار مصرفیِ هر عامل به صورت یک تابع براساس مفهوم آمیختة بازاریابی تعریف شده است. همچنین متغیر نفوذ اجتماعی، عاملی که ساختار شبکة پیوست ترجیحی(PA) را به وجود می آورد، در نظر گرفته شده است. جامعة آماری این پژوهش، خریداران یخچال در یک ماه گذشته است. با روش نمونه گیری دردسترس، داده ها از 110 نمونه گردآوری شد. داده ها با پرسشنامه و ماتریس مقایسات زوجی گردآوری شدند. شبیه سازی در نرم افزار نت لوگو، تمایل به ترجیح کالای خارجی به کالای داخلی را نشان می دهد. بررسی سناریوهای مختلف، نشان می دهد که ترجیح کالای داخلی مصرف کنندگانِ شبکه، بیش از آنکه از توزیع و ترویج تأثیر بپذیرد، از ویژگی و قیمت آن تأثیر می پذیرد.
تبیین خرید وسواسی بر اساس عوامل روان شناختی، محیطی، مادی گرایی و استفاده از کارت های اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات، پیچیدگی مصرف را افزایش داده و شرایط افزایش تمایل به خرید وسواسی را نسبت به گذشته بسیار مساعدتر کرده است. در این پژوهش، پس از بررسی پژوهش های انجام شده در زمینة معیارهای تأثیر گذار بر رفتار خرید وسواسی در داخل و خارج از کشور، ، یک مدل مفهومی ارائه می شود. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. داده های پژوهش از طریق مشتریان فروشگاه های زنجیره ای شهر شیراز به روش میدانی و از طریق پرسشنامه در نمونه با حجم 384 گردآوری شده است. در این پژوهش برای تأیید روایی پس از مشورت با متخصصان از شاخص کفایت نمونه گیری(KMO) و آزمون بارتلت استفاده شد و پایایی ابزار اندازه گیری با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد . تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با نرم افزار اموس انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مادی گرایی بر کارت اعتباری و کارت اعتباری بر خرید وسواسی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین در این پژوهش اثر مثبت اضطراب، تکانشگری، خانواده و اثر منفی تبلیغات تلویزیونی بر خرید وسواسی پذیرفته شده است. این در حالی است که تأثیر همسالان و افسردگی مصرف کنندگان بر خرید وسواسی رد شده است. این پژوهش نشان دهندة اثر منفی خانواده و همسالان و اثر مثبت تبلیغات تلویزیون بر مادی گرایی است.
تأثیر عملکرد برند بر رقابت پذیری برند با تبیین نقش فرصت طلبی فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع رقابت پذیری برند از آن دسته مباحثی است که طی سال های اخیر به شدت مورد توجه پژوهشگران و محققان اقتصادی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی تأثیر عملکرد برند بر رقابت پذیری برند از طریق نقش میانجی فرصت طلبی فناورانه در میان مدیران و کارشناسان بازاریابی 36 شرکت صادرکننده برتر محصولات صنایع غذایی انجام پذیرفته است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد سنتوز ویجانده و همکاران (2013)، وولا و همکاران(2012) و ایکسیانگمینگ و هایمی (2011) بوده که برای روایی آن از روایی صوری و همچنین برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار کلی آن برابر با 856/0 می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری برای بررسی فرضیه ها و تأیید مدل مفهومی تحقیق استفاده شده است. نتایج مدل آماری نشان می دهد، مدل پیشنهادی برازنده داده ها می باشد و عملکرد برند تأثیر مثبت معناداری بر رقابت پذیری برند دارد، این در حالی است که فرصت طلبی فناورانه در رابطه فوق نقش میانجی دارد.
توسعة مدل ساختاری برای تأثیر همسویی راهبردهای بازاریابی بر عملکرد مالی، مطالعة موردی: شرکت های تولیدی فعّال در شهرک های صنعتی شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تأثیر همسویی راهبردهای بازاریابی بر عملکرد مالی با نقش میانجی عملکرد زنجیرة تامین را بررسی کرده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع روش تحقیق توصیفی - علّی است. جامعة آماری پژوهش شرکت های تولیدی فعّال در شرکت شهرک های صنعتی شهرستان اهواز است که بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونة آماری 216 شرکت انتخاب شده است. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده تعیین شده است. ابزار گردآوری داده های تحقیق پرسشنامة گرین و همکاران (2012) است که به مدیران شرکت ها سپرده شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و آزمون همبستگی انجام شده است. یافته های به دست آمده نشان دهندة تأیید تأثیر مثبت و معناداری متغیر همسویی راهبردهای بازاریابی بر عملکرد مالی و عملکرد زنجیرة تامین است و نقش میانجی عملکرد زنجیرة تأمین تأیید نشده است.
نگاهی پدیدارشناختی به راهکار تقویت دلبستگی به برند در طبقات محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به برند، از چالش های مدیران بازاریابی برای ایجاد و حفظ پیوندی قوی و ماندگار با برند است. بنابراین، هدف این پژوهش، شناسایی راهکاری واقع گرایانه برای ایجاد و تقویت دلبستگی به برند و کسب پیامدهای مطلوب ناشی از آن در طبقات کالای تندمصرف و بادوام است. با اجرای دو پیش آزمونِ تعیین محصول و برند، کفش ورزشی با برند آدیداس و بستنی با برند کاله انتخاب شده اند؛ برندهایی که مخاطبان بیشترین استفاده از آنها را تجربه کرده اند . با اجرای روش پدیدارشناسی و انجام پانزده مصاحبة عمقی براساس روش نمونه گیری هدفمند چندگانه (شدت وگلوله برفی)، داده ها جمع آوری شده اند. در مرحلة تحلیل از طریق فرایند مقایسة مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابیو همچنین تحلیل محتوای رابطه ای، مفاهیم، مقوله ها و مضمون ها سازمان دهی شده اند. درنهایت، اعضای مشارکت کننده اعتبار نتایج را که یک فرایند کنترلی است بررسی کرده اند. یافته ها نشان می دهند که متناسب سازی هدیة نقدی با پیام آگهی تبلیغاتی در سطح تفسیر بسیار و قدرت استدلال زیاد و در مقابل هدیة غیر نقدی با پیام آگهی تبلیغاتی در سطح تفسیر پایین و قدرت استدلال زیاد، باعث تقویت دلبستگی به برند و کسب پیامدهایی نظیر اعتماد به برند، رضایت از برند، تعهد به برند و وفاداری به برند می شود. این نتایج در هر دوطبقة کالای تندمصرف و بادوام مشابه بوده که نشان دهندة این است که دلبستگی به برند مستقل از طبقة محصول و براساس برنامه های ارتباطات بازاریابی شکل می گیرد.