مثل، جمله ای مختصر و مشتمل بر تشبیه یا مضمون حکیمانه است که بین عموم مشهور شده، در محاورات ایشان به کار می رود و بازنمود افکار و عقاید، شیوة تفکر، صفات و روحیات پیشینیان است. بی تردید حقایق دینی و مذهبی نیز در آینة ضرب المثل ها بازتاب یافته است، اما از آنجا که مثل ها ریشه در دانش عامه دارند، بازنمایی حقایق به ویژه آموزه های دینی، در بسیاری مواضع با واقع مطابقت نداشته و از طرفی موجب تحریف حقایق دینی گردیده و از سوی دیگر دامن ادب بلند پارسی را در بیان، آلوده ناصوابی نموده است. لذا شایسته می نمود ضوابطی به دست آوریم تا در مواجهه با مثل ها و در موضع بازتاب حقایق دینی –به ویژه حوزة مربوط به اصناف انسانی مانند زنان و مردان که بیشتر مورد توجه و ابتلای مردم است- متوجه نواقص یا نواقض بیانی آنها بشویم. بدین جهت ضمن تقسیم بندی استقرایی مثل ها، بدین نتیجه رسیده ایم که ضرب المثل های فارسی در بازنمود آموزه های دینی در بسیاری موارد و به دلایل مختلف –از قبیل انگیزه مثل نگار و یا محدودیت در ساختار بیانی- در بازتاب آموزه های دینی موفق نبوده، بلکه موجب سوء برداشت هایی گردیده اند که ساحت دین از آن مفاهیم کاملاً مبرّا و به دور می باشد.
دهستان طرود واقع در مرز جنوبی استان سمنان و بلحاظ تقسیم بندی جغرافیایی جدید زیرمجموعه شهرستان شاهرود به شمار می رود. گونه زبانی رایج در این دهستان دورافتاده -که همانندی فراوانی با گویش های خراسانی دارد- به دلایل گوناگون، از جمله دوری از محیط های بزرگ، تا حد زیادی دست ناخورده باقی مانده است. هم از این رو پژوهش علمی پیرامون واژگان، اصطلاحات و تعابیر این گونه زبانی می تواند افزون بر مزایای مردم شناسانه و زبان شناسانه آن، در گشودن برخی ازگره های زبانی و معنایی متون کهن فارسی مفید و راهگشا باشد. پژوهش پیش رو می کوشد با دسته بندی مهم ترین واژگان و اصطلاحات درپیوسته با پیشه شترداری در دهستان طرود، که طی یک پژوهش میدانی گردآوری شده و پس از تکمیل با کمک منابع کتابخانه ای به صورت موضوعی تدوین شده، به نکاتی دیگر از قبیل واژگان همانند در دیگر گویش های ایرانی، وجوه اشتقاق آنها، ریشه یابی برخی واژه های کهن ایرانی و آداب و رسوم ساربانی در این گونه زبانی اشاره شده است.