فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسان ها همیشه تلاش می کنند تصویر مطلوبی از خود در ذهن دیگران ایجاد کنند. تصور و قضاوت دیگران برای فرد اهمیت دارد. در افراد تمایلی وجود دارد که حتی بی هیچ نفع خاصی، تصور مثبتی از خود ارایه دهند و سعی کنند که دیگران آنان را بپذیرند و درموردشان خوب فکر کنند. زندگی سرشار از موقعیت هایی است که فرد بدون استفاده از هنر مدیریت برداشت در تعاملات و ارتباطات خود با دیگران دچار مشکل می شود. برای برقراری ارتباطات موثر، لازم است افراد در انتخاب کلمات، لحن صدا، حرکات بدن و ظاهر خود تغییراتی به وجود آورند تا تصویر مطلوب تری از خود به نمایش گذارند. افراد بدون آنکه متوجه باشند، ازطریق طرز لباس پوشیدن، صحبت کردن، ... تصویری در ذهن فرد مقابل ایجاد می کنند که گاهی این تصویر، مثبت و گاهی منفی است.شاید تصور شود که خوب مطرح کردن، بیشتر به خوش اقبالی فرد بستگی دارد؛ اما چنین نیست. اندیشمندان غربی مدیریت اعتقاد دارند مدیریت برداشت یک مهارت است و مانند هر مهارت دیگری میتوان آن را آموخت و به کار بست. اما در دیدگاه سعدی -که برای باطن اهمیت بیشتری قایل است- اعتقاد بر آن است که هر فردی باید به باطن خود توجه کند و ظاهر خود را برای دیگران نیاراید. اگر فرد شایستگی های لازم را داشته باشد، آن شایستگی ها خودبه خود با مرور زمان برای دیگران آشکار خواهد شد.چکیده عربی:یعتبر فردوسی من أشهر الشعراء الملحمیین فی العالم وتفتخر اللغة الفارسیة بوجوده إذ استخدم فی أشعاره تاریخ إیران القدیمة معتمدا علی معتقدات الإیرانیین القدیمة وخلق أثرا سمّاه الشاهنامه (رسالة الملوک).یدرس هذا المقال النتاج الخالد لهذا الشاعر الفارسی الکبیر وملحمة هومیروس الشاعر الیونانی الضریر، دراسة مقارنة. وقد تتجلی ملحمیة الأثرین فی النظرة الأولی أکثر تجلیا، إلا أن هناک مفارقات عدیدة ومشابهات کثیرة بین الأثرین بعد دراسة متأنیة، وهذا الموضوع یبیّن خریطة هذه الدراسة.حاول هذا المقال بعد دراسة متقصیة الوصول إلی وجوه الاشتراک والاختلاف فی هذین الأثرین، لتقدیم نتائج معینة وحیادیة عن الجوانب الخُلقیة فی الشاعرین ومستوی أفکارهما ونظرتهما إلی الحیاة.
تشبیه و تنزیه از دیدگاه سنایی و ابن عربی (عنوان عربی: التشبیه والتنزیه عن منظار سنایی وابن عربی)
حوزههای تخصصی:
غالبا اندیشمندان دیدگاه هایی درباره انسان، خدا و جهان داشته اند.ممکن است نقاط و نکات مشترکی در این تفکرات بیابیم که برخی از متفکران تحت تاثیر یکدیگر و برخی برحسب توارد، دارای این اشتراکات بوده اند. بحث ما در مقایسه و مطابقه تشبیه و تنزیه صفات الهی از موضوعات کلامی میان دو اندیشمند است: که یکی شاعرِ عارف که در غزنه قلمرو ایران می زیسته و دیگری عارفی شاعر که در اندلس پرورش یافته است. سخن از سنایی شاعر قرن پنجم و ابن عربی متفکر سده هفتم است. با آنکه این دو اندیشمند در دو حوزه و زمان متفاوت می زیسته اند، درباره مقولات تشبیه و تنزیه صفات الهی، نظرهای یکسانی ارایه کرده اند. تحقیق حاضر در پی اثبات این همسانی است.چکیده عربی:قدّم المفکرون آراء معینة حول الله، والکون، والإنسان. ویمکن للمتتبع أن یلاحظ نقاط مشترکة فی هذه الآراء؛ منها ناتجة عن تأثر بعض المفکرین ببعض، ومنها ناتجة عن توارد الخواطر. یدرس هذا المقال موضوع التشبیه، والتنزیه بین الصفات الإلهیةـ من الموضوعات الکلامیة ـ فی رأی هذین المفکرین دراسة مقارنة؛ إذ کان أحدهما شاعرا عارفا عاش فی غزنة، بینما ترعرع الآخر بوصفه عارفا شاعرا فی الأندلس. ویشیر المقال إلی أن سنایی شاعر القرن الخامس، وابن عربی مفکر القرن السابع، بالرغم من أنهما عاشا فی بیئتین متباینتین، وعصرین مختلفین، فإنهما قدّما آراء مماثلة فی التشبیه والتنزیه بین الصفات الإلهیه، ویحاول المقال أخیرا إثبات هذه المشترکات.
شعر آیینی نقطه سر خط!
مولانا و حماسه عاشورا
بازتاب کمال نبوی در دیوان خاقانی
حوزههای تخصصی:
نقشبند آفرینش، ملک و ملکوت و خاک و افلاک را با تمام شگفتیها و تنوع و تکثـرش و حتی آدم صفی الله را طفیل شاه بیت غزلِ دیوان هستی قرار داد.
رهپویان وادی حقیقت نبوی با پیروی از گفتار و سیره او –که منبعث از سرچشمه وحی است- سعادت و کمال خود را رقم می زنند و به موجودیت خود معنی می بخشند.
هنرمندان بویژه سخنوران سخته و سخن سنج، با ارادتی خالصانه و عاشقانه بدان محمودِ حق روی می آورند و از دریای خرد و معالی او مرواریدهای معرفت گرفته، دُرهای معانی سُفته، کلام خود را بدانها می آرایند و از پرتو این گهرهای رخشان هدایت روان خود را روشن و آثار خویش را مانا و پویا می سازند.
از میان سرایندگان نامدار، خاقانی-که بحق «حسان عجم» لقبش داده اند- در این باب بیش از دیگران اقبال داشته است؛ این چابکسوار پیشتاز سمند سخن، گوی ستایشگریِ برگزیده حق را در میدان مدیحه سرایی از همگنان در ربوده و به دربرده است.
او توانسته است هنرمندانه با خیالپردازیهای نغز و تصویر آفرینی های بدیع بالفظ و معانی بشکوه، هنر و فضیلت رسول مهر را بنمایاند و به شعر خود مقبولیت و اعتبار بیشتر بخشد.
پژوهنده در این تحقیق بر آن است که به بررسی ابعاد مضامین و مفاهیمِ برخاسته از هنر و اندیشه و خامه خاقانی در ستایش ابعاد هنری مختارِ حق بپردازد و با استناد به شواهد و مصادیق شعری حق مطلب را ادا کند.
نماد دریا و خورشید در آثار آلبرکامو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آلبرکامو نویسنده بزرگ قرن بیستم، طلایه دار فلسفه پوچ گرایی در آثار خود از نمادهای فراوانی بهره می گیرد.یکی از نمادهای با اهمیتی که وی بر آن تکیه دارد نماد طبیعت است که در تمامی آثار او به چشم می خورد.او که در کشور الجزایر به دنیا آمده همواره در کنار دریا و نور خورشید زندگی کرده است. در اکثر کتاب هایش او به این دو نماد معین دریا و خورشید تکیه فراوانی دارد خورشید نماد روشنگری، نماد عقل و درایت و زندگی بخش است. اما همین نماد خود نشانی از مرگ و نیستی است. دریا نیز نماد بیگانگی و مهربانی است. می توان گفت که نماد خورشید و دریا در آثار او همواره نقش دوگانه دارند. این عناصر هم نشانی از زندگی هم نشانی از مرگ دارند.
بررسی ضرب المثل های فارسی در دو سطح واژگانی و نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی ۱۳۸۸ شماره۱
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها، در کنار کنایات، اصطلاحات، زبانزدها و واژگان، از جمله مواد و مصالح زبانی به شمار می روند که غنای هر زبان به کمیت و کیفیت همین مواد بستگی دارد. در این مقاله مولف می کوشد پس از طرح موضوع و تعریف مثل، این گونه زبانی را در دو سطح واژگانی و نحوی بررسی نماید. در سطح واژگانی، واژگان امثال از چند زاویه بررسی می شوند: 1 میزان کاربرد واژگان بیگانه، عامیانه و شکسته با تکیه بر نمونه گیری از کتاب های امثال معروف که معلوم می گردد 4/14 درصد واژگان عربی، 2 درصد عامیانه و کمتر از یک درصد شکسته است. این بررسی ها به صورت مقایسه ای انجام می گیرد تا میزان واژگان یاد شده را در مقایسه با نثر معیار و مواد دیگر ادب شفاهی چون افسانه ها، لالایی ها، ترانه ها و مثل ها نشان دهد، 2 واژگان ممنوع (حرام) و تابو 75/2درصد از کل واژگان امثال را تشکیل می دهد، 3 در بخش فواید زبانی واژگان مثل نیز به نقش واژگان امثال در ماندگاری واژگان زبان فارسی و مطالعات زبانی اشاره می شود، 4 تغییر و جابه جایی واژگان در محور جانشینی از ویژگی های مثل هاست که علل آن به تفصیل و با نمونه بررسی و تحلیل می شود 5 در سطح نحوی مباحثی مانندنوع جمله های مثلی، اجزای جمله های مثلی و ترتیب و انواع آن ها از نظر فعل، ساختمان و وجه بررسی می شود. در ادامه، حذف اجزای جمله های مثلی در هشت نوع دستوری با ارایه شواهد کافی و دلایل و چگونگی و نوع حذف ها (لفظی و معنوی) می آید ودر پایان گونه های نوشتاری و گفتاری در مثل ها بیان می شود. 6 روش تحقیق توصیفی تحلیلی و به صورت نمونه گیری و مطالعه موردی است. تعداد نمونه ها، پنجاه مثل از پنج منبع مثل مکتوب و به زبان معیار است، بنابراین، ضرب المثل های گویشی در این پژوهش مورد نظر نیست. همچنین برای مقایسه و یا هدف های خاص، نمونه گیری های دیگری نیز انجام داده ایم.
بررسی و تحلیل درد و رنج های بشری در اندیشه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان همواره در عرصه زندگی با ناملایمات و بحران های روحی روبه رو بوده و پیوسته شوق ادامه حیات، او را بر آن داشته است تا در مسیر زندگی و در رویارویی با موانع از راهنمایی های اندیشمندان جامعه بشری برای دستیابی به آرامش و رهایی از درد و رنج بهره بگیرد. به همین دلیل، نگارندگان با توجه به چالش های درونی انسان معاصر و نگاه ابزاری به او در عصر حاضر، بر آن شدند تا دستیابی به یک الگوی فکری - درمانی مناسب با آلام بشری را سرلوحه کار پژوهشی خود قرار دهند و در این میان با توجه به محوریت انسان و چالش های درونی او در منظومه فکری مولوی، به سراغ آثار ارزشمند او - مثنوی و دیوان شمس - رفتند تا در یک فرایند نظام یافته علمی و با تکیه بر روش هرمنوتیک، ساحات اندیشه مولانا را درباره ماهیت و قواعد شناخت درد و رنج و دلایل و عوامل آن بررسی و تحلیل کنند و از طریق علوم روان شناسی، زیبایی شناسی، انسان شناسی و ...، کوشیدند رویکردهای مهم درمانی مولوی به درد و رنج را در قالب پنج رویکرد رفتاری - شناختی، ارتباطی موثر، معنادهی، تصویری - تمثیلی و عشق درمانی نشان دهند.
تحلیلِ رمانهای آرمانس استاندال و تام جونز هنری فیلدینگ بر اساس نظریات زیگموند فروید
حوزههای تخصصی:
زیگموند فروید-پدر روانکاوی-به دنبال تفسیر روانکاوانه تجلی ناخود آگاه نویسنده در متن ادبی بود؛ و از این طریق، اثر ادبی را به نیابت از نویسنده بر روی دیوان روانکاوی خویش می نهاد و از ورای خوانشی عمیق، در جست و جوی نشانه هایی از حضور ناخود آگاه نویسنده بود و متن ادبی را به سخن وا می داشت تا از اسرارِ ناخود آگاهی که هم به نویسنده تعلق داشت و هم مجموعه نشانه های ناخود آگاه بشری محسوب می شد، پرده بردارد. هنری فیلدینگ، رمان تام جونز، کودکی سر راهی را در سال 1749 به چاپ رساند که ماجرای زندگی تام جونز سر راهی را به تصویر می کشد، پسری خوش مشرب و ساده دل که عاشق دختر همسایه خود به نام سوفیا وسترن می شود. به موازات آن، رمان آرمانس یا چند صحنه از سالن پاریسی استاندال-نویسنده فرانسوی قرن نوزدهم-نیز نمونه بارزی از نمایش تصویرهای ناخود آگاه بشری از ورای ماجرای عشق اکتاو دو مالیور و آرمانس دو زوهیلف تجلی می یابد. در این مقاله برآنیم این دو رمان را با نگاهی روانکاوانه از دیدگاه زیگموند فروید بررسی کنیم.
بررسی کهن الگوی آب و درخت در شعر طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن الگو، آرکی تایپ یا صورت ازلی جنبه های ناشناخته و پیچیده، ضمیر ناخودآگاه جمعی است که از آغاز تولد با آدمی همراه بوده است تا آنجا که به نظر می رسد موروثی باشد. صورتهای کهن الگویی در بخش ناخودآگاه ذهن نهفته است و خاستگاه و زیربنای اسطوره ها به شمار می رود؛ با نمادها ارتباطی تنگاتنگ دارد و در رویاها، کشف و شهودهای شاعرانه و پیامبر گونه و حتی روان پریشیها بروز می کند. هنرمند و شاعر با استفاده از همین مفاهیم در حالات ذهنی خاص، که به نوعی شهود می ماند، همراه با تخیل به خلق اثر می پردازد و متناسب با استعداد هنری و توانایی خدا دادی خود به طور ناخود آگاه جامه ای بر تن این مفاهیم می پوشاند. شعر یکی از پهناورترین عرصه های تجلی این کهن الگوهاست. در این مقاله کوشیده ایم روش به کارگیری و کاربری برخی از کهن الگوها را در شعر شاعر توانای معاصر، «مرحوم زنده یاد خانم صفارزاده» به اختصار بررسی و تحلیل کنیم. پرکاربردترین کهن الگوها در شعر صفارزاده عبارت است از: آب، درخت، زن، ماندالا، اعداد، رنگها و ... که از این میان دو کهن الگوی آب و درخت مورد بررسی قرار می گیرد.
رستم اژدهاکش و درفش اژدها پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اژدهاکشی از جمله مواردی است که تنی چند از پهلوانان نامی ایران از جمله رستم، بدان دست یازیده اند؛ چرا که در گستره اساطیر ایران، اژدها، نماد خشکسالی است و در واقع، کشتن اژدها نماد پیروزی ترسالی بر خشکسالی است. اما موردی که در ایران با نماد خشکسالی بودن اژدها تناقض دارد، رستم دستان است. او اگر چه در خوان سوم، خود نیز به کشتن اژدها موفق می شود، هم درفش او اژدها پیکر است و هم به نیای خود ضحاک (اژی دهاک اوستا) نیک می بالد که این امر با اژدهاکشی او و نماد خشکسالی بودن اژدها در اساطیر ایران تناقض دارد. نگارنده در این جستار به این نتیجه رسیده است که درفش اژدها پیکر رستم و تقدس اژدها در دیدگاه او احتمالا تحت تاثیر اساطیر چین به ایران راه یافته است؛ از این رو اژدهایی که توتم رستم است و سخت آن را گرامی می دارد برخلاف اساطیر ایران، نماد باران و طراوت و ترسالی است
شناخت و تبیین انسان کامل در حوزه عرفان عملی (بر اساس آرای عزیز الدین نسفی، سنایی و عطار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انسان کامل بودن لذتی است که کام هر انسان طالب به معرفت حقیقی را شیرین می کند، شور و عشق خداوندی را در دلش شعله ور می نماید و او را واصل به بی نهایت یا همان (خدا گونه شدن) می کند. از دیدگاه عرفان اسلامی که اساس آن بر آرمان گرایی و نوعی ایده آلیسم مبتنی است انسان کاملی که سالکان طریق حقیقت او را به عنوان نمونه و سرمشق و راهنما و راه شناس خود در سیر و سلوک می جویند و دست یابی به دامان رهبری و پایگاه معنوی اش را آرزو می کنند، به عالیترین صفات و سجایای اخلاقی آراسته است.در حوزه عرفان عملی، انسان کامل مراحل کمال را با حرکت از ظاهر جهان و کثرات آن برای رسیدن به جهان باطن و وحدت طی نموده است. او با گذشتن از جاده شریعت و پایبندی به اصول آن، گام بر طریقت و مرحله خودشناسی متعالی و عرفانی می نهد و پس از سلوک روحانی، به مرحله شکوفایی استعدادهای نهفته در وجود خویش می رسد و به مرحله عین الیقین نایل می شود. سرانجام در مرحله حقیقت که مرحله ناخودآگاهی متعالی است، در اثر معرفتی که در طی سلوک عرفانی در مراتب آفاق و انفس حاصل می کند، به مرحله حق الیقین دست می یابد و حقیقت جان و در نهایت جهان بر او آشکار می شود و در نتیجه با حقیقت خویشتن که حقیقتی یگانه با حق است، دیدار می کند.با توجه به مجموعه آرا و افکاری که در آثار اهل عرفان و به خصوص این سه نویسنده پیرامون مساله فوق دیده می شود می توان گفت انسان کامل انسانی است متخلق به اخلاق الهی، علت غایی خلقت، سبب ایجاد و بقای عالم، متحقق به اسم جامع اله، واسطه میان حق و خلق، خلیفه بلامنازع خدواند که علم او به شریعت، طریقت و حقیقت قطعیت یافته و به تعبیری اقوال نیک، افعال نیک و اخلاق نیک در او به کمال رسیده است.در این جا سعی شده تا با تکیه بر نظریات عزیز الدین نسفی، سنایی و عطّار به بیان مراتب سیر آفاق و انفس در حیطه عرفان عملی برای رسیدن به مقام انسان کامل پرداخته شود.
روابط قدرت در رمان شازده احتجاب
حوزههای تخصصی:
"تحلیل انتقادی گفتمان، شاخه ای از مطالعات زبان شناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی می پردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافت های این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسی می شود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخی اش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیت های دوره تاریخی ای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعی سیاسی خلق اثر، نشان می دهد که تقابل نیروی اندیشه ورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیت طلب حاکم، مولف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تاثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونت منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعی- سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادل سازی زده است.
"
مبانی معرفت شناسی زبان شناختی و تبیین علم تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای زبان شناسی نظریه های نقد زبان شناختی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تفسیر و ترجمه قرآن
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
موضوع مقاله تبیین مبانی معرفت شناسی و بر آن اساس، بررسی نظام مند فرآیند فهمیدن و تفسیر متن است. تغییر مبانی معرفت شناسی دانشگاهی در قرن بیستم تحت عنوان چرخش زبان شناختی معرفی شده که به معنای دور شدن از معرفت شناسی سنتی فلسفی و شروع معرفت شناسی زبان شناختی است. در معرفت شناسی زبان شناختی، که با آثاری همچون هستی و زمان مارتین هایدگر و دوره زبان شناسی عمومی فردینان دو سوسور به صورت دانشگاهی شروع می شود، شناخته شدن نقش زبان همواره جنبه محوری داشته است. علاوه بر آن، مفهوم معنا نیز بررسی می شود و مسألة تعلق معنا به نویسنده، متن و یا خواننده مورد بحث قرار می گیرد و معنا منطقاً به زبان نسبت داده می شود. حوزه معنا و تفسیر حوزه ای کاملاً زبان شناختی است که تنها در حیطه شبکه زبان رخ می دهد. زمینه تحقیقاتی علم ارائه شده متد شناسی مطالعات ادبی است که خود تابعی از معرفت شناسی دانشگاهی دانسته میشود. آگاهی از این مباحث به فهم متدهای رایج مطالعات ادبی در چند دهه اخیر کمک می کند.