فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۵٬۲۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیمین دانشور و احمد محمود دو تن از نویسندگان نامی معاصرند که در آثارشان به عناصر فرهنگ مردم ایران و ادبیات شفاهی بسیار توجه کرده اند؛ به گونه ای که حتی نام برخی از آثار دانشور مثل سووشون و بخت گشایی برگرفته از مضامین فرهنگ مردم است. البته در آثار هر دو نویسنده مضامین مشترک فرهنگی فراوانی وجود دارد که با روشی متفاوت بیان شده اند. دقت در شیوه زندگی، جنسیت، تحصیلات و آگاهی و به طورکلی، شخصیت های متفاوت این دو نویسنده، تاحدودی تفاوت شیوه بیان آن ها را آشکار می کند. با درنظر گرفتن تفاوت بیان، حتی در دو فضای داستانی متفاوت، میزان دقت و ظرافت هر نویسنده و غیرت ملی یا دغدغه های شخصی هرکدام درنوع خود قابل تحلیل و بررسی است.
تحولات ماوراءالنهر در عصر صفوی و زمینه های مهاجرت بابر به هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثارالسلاطین تألیف میرسید ناصرالدین، نسخه ی خطی ارزشمندی است که درباره ایران، هند و به ویژه ماوراءالنهر در دوران حکومت صفویه و قاجاریه حاوی مطالب درخور توجهی است. مؤلف دراین اثر در مورد حکومت سلاطین شیبانی در سمرقند و بخارا سخن گفته است و به اجمال به تشریح رقابت صفویان و ازبکان به منزله ی دو نیروی قوی در تعیین سرنوشت ماوراءالنهر پرداخته است. همچنین زمینه درگیری و نبردهای دو حاکم مغولی؛ شیبک خان ازبک و ظهیرالدین محمدبابر را در ماوراءالنهر که سرانجام به تسلط شیبک خان بر آن ناحیه، شکست بابر و رفتن او به هندوستان و تأسیس سلسله تیموریان هند انجامید، بررسی کرده است. این مقاله نگاهی اجمالی به تحولات این منطقه و علت مهاجرت بابر به هندوستان و تأسیس سلسله تیموریان هند با تکیه بر منابع اولیه به ویژه کتاب آثار السلاطین دارد.
بررسی تطبیقی گارودای هندی و سیمرغِ مینیاتورهای ایرانی (عهد صفوی)
حوزههای تخصصی:
ایران و هند، از دیرباز دو تمدن کهن و غنی محسوب می شود که خاست گاه های مشترک فرهنگی شان باعث شده تا نمادها، نشانه ها و رمز هایی هم سان برای نسل ها و عصرهای پس از خویش، بجای گذارد. بررسی این اشتراکات فرهنگی و تمدّنی به مدد جستار در نمادهای بجا مانده از آن اعصار طلایی، هر جوینده ای را به رازهایی نهفته در بطن تاریخ هدایت می کند. در نقاشی های ایران پس از اسلام، تصویر پرنده ای دیده می شود که از چشم انداز زیبایی شناختی، پرنده ای عظیم با بال های فراخ و رنگ های نیکو در میان عناصر طبیعت است. این پرنده که سیمرغ نامیده می شود، بی شک از مهم ترین بن مایه های اسطوره هاست که در شعر و ادب و فرهنگ گذشته ما تجلّی بارز یافته است.
«گارودا» در سنت ادبی - اساطیری هند همانند سیمرغ در فرهنگ ایران به «شهریارپرندگان» مشهور است؛ پرنده ایست از خدایان حیوانی، تند پروازتر از باد و مرکوب ویشنو که از احترامی بسیار نزد هندوان برخوردار است.
نقش سیمرغ و گارودا از جمله زیباترین نقوشی است که به طرزی بسیار استادانه در تزیین بسیاری از آثار هنر اسلامی دوره صفوی، بویژه نگارگری کار شده است. این مقاله سعی دارد به بیان نمادین نقش سیمرغ و گارودا که در آثار نگارگری دوره صفوی تجسم یافته، بپردازد. بدین منظور در ابتدا گارودای هندی به همراه مشخصات آن و پس از آن، سیمرغِ مینیاتورهای ایرانی(عهد صفوی) به روش توصیفی مورد مطالعه قرار گرفته و در نهایت، برای تطبیق با یک دیگر سنجیده شده اند.
ببر ِ بیان و جامة بَوری آناهیتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام نمادین فرهنگی در اسطوره ها از رهگذر زبان در متون و روایات، و اساساً از رهگذرِ تصاویر در آثار هنری به نمایش درمی آیند. این نظام خود متشکل از مؤلفه هایی است که شناسایی آن ها به ویژه در گستره پژوهش های تطبیقی هنر، ادبیات و ادیان یکی از اصلی ترین ابزارهای تأویل و تفسیر است. در این راستا بسیاری از ارجاعات نمادینی که در هر فرهنگی موجود ند، به یاری انبو هه ای از شواهد از زمینه های اسطوره، ادبیات، تاریخ ادیان و آثار هنری بازشناخته می شوند تا شاید آن ساختار و هسته اصلی و ثابت را که به گونه های مختلف تکرار می شوند، آشکار کنند. این نوشته بر آن است تا ابتدا به یاری ریشه شناسی جامة نمادین رستم در شاهنامه فردوسی، یعنی ببر بیان، و بررسی اسطوره ها و روایات مرتبط با آن، تحلیلی اسطوره شناختی از آن ارائه کند و سپس با استناد به شواهدی که به پیوند محتمل این پوشش با جامة نمادین آناهیتا اشاره دارند، تفسیری نمادشناختی از این پوشش به دست دهد. بر این اساس پس از یاری گرفتن از منابع گوناگون برای معرفی جامة اسطوره ای فراهم آمده از پوست پلنگ و ببر که ایزدبانوهای مختلف به تن دارند، نشان داده می شود که ایزدان و پهلوانان جنگاور اسطوره های هندواروپایی نیز همه متصف به جامه ای از پوست ببر و پلنگ اند. در این راستا نه تنها از داده های نوشتاری بلکه از نمادهای تصویری با روش اسطوره نگاری بهره می گیریم تا ساختار جامه نمادین ساخته شده از پوست گربه سانان را در فرهنگ ایرانی روشن سازیم.
افسانه کاوه، نماد قیامی پیروز در تاریخ ملّی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای راز آمیز اسطوره در مکان و زمان جاری است و خاستگاهی جز باور مردم ندارد. روایت کاوه در پیوند با اندیشه و آرزوهای مردم، و خواستة سرزمین ما، مردم ما و افسانه های ماست. تاریخ افسانه ای ایران اهمیت خاصی دارد و ما در اینجا برای ژرف کاوی بیشتر، روایت کاوه را در تاریخ و افسانه بررسی می کنیم. انتقال افسانه امری فردی نبوده است؛ بلکه در رفتار جمعی ریشه دارد. افسانة کاوه اندیشة قیامی پیروز در تاریخ ملی ایران است. در هیچ جای ادبیات دینی پهلوی از کاوه نامی نیامده است و این شخصیت قدمت اسطوره ای ندارد. کاوة آهنگر نخستین بار در شاهنامة فردوسی و آثار تاریخ نگاران دورة اسلامی پدیدار شد و احتمال می رود پس از دورة اشکانی به وجود آمده و در تاریخ افسانه ای دورة ساسانی جای گرفته باشد. افسانة کاوه، نماد قیامی پیروز، یادمان آن دسته مردمی است که همواره خواسته اند سرنوشت خود را تغییر دهند.
کاربرد آیات و احادیث در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صبغه ادبی و هنر سبکی که بیهقی در نوشتن کتابش به کار برده، آن را در میان تمام آثار تاریخی زبان فارسی ممتاز کرده است. این کتاب هم از حیث نثر پارسی و هم تاریخ نویسی مزیّت های فراوانی دارد و کتابی اخلاقی و آموزنده است. از آن جا که یکی از خصیصه های مهم نثر دوره بیهقی استفاده از آیات و احادیث است، سعی نگارندگان در این مقاله بر آن بوده تا هنر سبکی بیهقی و بلاغت او را از حیث کاربرد آیات و احادیث به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهند. لذا دو پرسش اصلی مطرح می شود: الف) با توجه به نوع کاربرد آیات و احادیث در نثر آن دوره، بیهقی بیشتر از چه شیوه هایی بهره برده است؟ ب) آیا آیات و احادیث کاربرد و استفاده های دیگری نیز داشته اند و تا چه اندازه این کاربرد بر اهمیت و هنر سبکی بیهقی افزوده است؟ نتیجه این تحقیق حاکی از آن است که از آیات و احادیث علاوه بر بهره گیری به عنوان رکنی زینتی که مرسوم آن دوره بوده، برای کاربردهایی سیاسی، اخلاقی و تعلیمی، تحلیل شخصیت افراد، تعلیق و... نیز بهره گرفته شده است. در این تحقیق به نمونه هایی از کاربرد آیات که بی هیچ گونه فاصله به رشته نثر می پیوندند و کاربرد اخلاقی و پندآموز دارند، به عنوان برجسته ترین شیوه بهره گیری از آیات اشاره شده است.
مهربانان، انتقال دهندگان سنت و فرهنگ ملی ایرانی به دورة اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی بیتی از هفت پیکر نظامی می پردازد و برای اثبات فرضیة مورد نظر، سیر تاریخی خنیاگری را از ایران و بین النهرین باستان، بررسی و ارتباط آن را با آیین مهر و دین زردشت، تحلیل و ارزیابی می کند. نگارندگان کوشیده اند نمودهایی از این رامشگران را در ادبیاتِ ایران پس از اسلام بررسی کنند و به اثبات برسانند که واژة «مهربان» در دوره ای از ایران باستان به نوازندگان و آوازخوان های آیینی اطلاق می شده و در برخی از آثار ادبیات فارسی نمود یافتهاست. همچنین ننشان داده ایم که مهربانان، خنیاگران مرتبط با آیین مهر بوده اند که پیش از گوسان ها ظهور کرده اند. اینان به همراه گوسان ها انتقال دهندة داستان ها، حماسه ها، سنت ها و فرهنگ ملی ایران از دوران باستان به دورة اسلامی به شمار می آیند. واژة «نوایین» نیز که به اشتباه در همة متون فارسی با صفت مرکّب «نوآیین» خلط شده، در اصل به عنوان واژه ای مستقل، صفت نسبی از «نوا» است و باید به «دارای نوا» معنی شود.
احیا و انگیزش تلمیحات قرآنی در غزل امروز بر پایه نظریه انگیزش فرمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان ها و آیات قرآن همواره مورد عنایت شاعران و نویسندگان قرار گرفته و می گیرند. شاعر به تبع اطلاع از روایات قرآنی و به فراخور مضمون و محتوای اثرش از این داستان ها و آیات در جهت تفهیم و تایید سخن خود بهره می گیرد. بنابراین تلمیح به عنوان یکی از صنایع ادبی، نمایان گر میزان آگاهی شاعر از مضامین و رویدادهای مختلف دینی، تاریخی و ... است. در نگاه نخست و از آنجایی که این صنعت ادبی ارائه دهنده اطلاعاتی قدیمی و مسبوق به سابقه است به سختی می توان نوآوری و انگیزش را در آن پذیرفت؛ این در حالی است که به استناد نظریه انگیزش در مکتب فرمالیسم، توانایی، ذوق و قدرت تصویرگری و بیان شاعر می تواند از کهنه ترین مضامین و مایه های معنایی و زبانی، تصاویری بدیع و نو بسازد. به گونه ای که خواننده خود را با فضایی تازه مواجه ببیند. این مقاله سعی دارد به بررسی مقوله انگیزش مضامین و داستان های مشهور قرآنی در غزل شاعران دو دهه اخیر بپردازد و با بیان نمونه هایی چند بر این فرضیه صحّه بگذارد که اگر چه تلمیحات قرآنی ریشه در داستان ها و آیاتی دارند که تحریف ناپذیرند، اما همواره می توان با شیوه هایی مبتکرانه در بیان و زبان، تصاویری بدیع و جدید از آنها ارائه کرد.
مبانی رویکرد ادبی در تفسیر سید مرتضی و شیخ طوسی با تکیه بر ""الامالی"" و ""التبیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ادبی در تفسیر قرآن بر مباحث لغت، صرف، نحو و بلاغت استوار است؛ چنان که مکتب ادبی معاصر علاوه بر این مبانی، اصول دیگری از جمله اصالت دادن به فهم ادبی محض از قرآن را نیز در نظر دارد. با مقایسه مبانی رویکرد ادبی سید مرتضی و شیخ طوسی در دو کتاب امالی و التبیان، جنبه های گوناگون تفاوت آنها با مکتب ادبی معاصر و از سوی دیگر شباهت تنگاتنگ مبانی این دو مفسّر و البتّه برخی تفاوت های آنان در تفسیر ادبی قرآن نمایان می شود. شیخ طوسی و سید مرتضی بر خلاف مکتب ادبی معاصر، تفسیر ادبی را پیش نیاز و ابزار فهم قرآن دانسته اند نه هدف اصلی آن؛ چنان که وجود ترادف معنایی و وجود تأویلات ضروری در قرآن، اعتقاد به چند معنایی برخی آیات از دیگر تفاوت های مبنایی آن دو با مکتب ادبی معاصر محسوب می شود. استناد به آیات قرآن در جایگاه مهم ترین منبع لغوی و بهره برداری از سیاق آیات، استناد به روایات، تقدیم نظر مفسّران متقدّم بر اقوال لغویان، استناد به اشعار عرب در کشف معنای واژگان و تأیید فهم محتوای آیات، بهره گیری از عرف و استعمالات نثر عرب، مخاطب شناسی و توجّه به فضای عصر نزول از مبانی مشترک این دو مفسّر در تفسیر لفظی به شمار می رود. برخی روش های خاص و متفاوت سید مرتضی نیز با شیخ طوسی عبارتند از: پردازش اندک به تشابهات و فروق لغوی، بهره گیری اندک از روایات تفسیری و تقدّم نظرات مفسران متقدم بر اقوال لغویان بر خلاف شیخ طوسی که ترتیب ذکر آراء لغویان و مفسّران را بر اساس معنای اصحّ واژه انتخاب کرده است.
مطالعه قرآنی اندیشه های ملاصدرا و مولوی پیرامون ""حقیقت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت حقیقت وجود انسان یکی از مهمترین شاخه های معرفت بشری در میان علوم انسانی و از جذابترین مباحث انسان شناسی در قلمرو فلسفه و ادبیات بوده است. ملاصدرا و مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی در آثار خویش تحت تأثیر آیات قرانی و تعالیم وحیانی، اندیشه های بدیعی پیرامون حقیقت انسان ارائه کرده ند از جمله تحول پذیری و حرکت رو به کمال حقیقت انسان، تأثیر پذیری حقیقت انسان از اعمال و رفتارها و تجسم اعمال در جهان پس از مرگ، تأثیر پذیری از نظریه مثل افلاطونی در تبیین منشاء واحد جوهر حقیقت انسان و هبوط انسان به عالم دنیا و تجلّی خداوند در جهان و حقیقت انسان. در این نوشتار سعی شده است تا حدّی تأثیر پذیری این دو متفکر را از آیات و آموزه های قرآنی در ارائه نظریات حکمی و عرفانی در قلمرو حکمت متعالیه و ادبیات عرفانی بررسی نموده و برخی از موارد مورد تطبیق را تبیین نماید.
پدیده شب در اندیشه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر پدیده شب در اندیشه مولوی، مبتنی بر غزلیات شمس و مثنوی معنوی، در چهار بحث کلی بررسی و تحلیل شده است. در قسمت اول با عنوان «شب و متعلّقات آن» با طرح مشخصه هایی همچون «نسبت شب به روز»، «سحرگاه»، «خواب»، «نگرانی از طارق اللّیل» و «دعوت به شب زنده داری» گفته ایم که مولانا از تجلّیِ معشوق ازلی در شب و سحرگاه، شاد و از طارق اللیل که از دیدن آن تجلّی فرد را محروم می کند، نگران است و به خوابِ اصحاب کهفی معتقد است. در بخش دوم با عنوان «ویژگی های شب» و با ذکر مؤلّفه هایی چون «برتری شب بر روز»، «خلوص شب»، «شب، خلوتِ توحید»، «شب، تجلّی گاه حق» و ... بیان کرده ایم که شب به دور از شائبه ریا و با تأمّل دادن در نقصِ بشری، مولوی را به توحیدِ راستین می رساند. در بخش سوم با مشخصه «معانیِ شب» به ذکر معانیِ عرفانی و تأویلی مولوی از شب پرداخته ایم؛ مانندِ استغراق روحانی، بُرقعِ غیبی، ستّاریِ مرد کامل. در قسمت آخر نیز شب های قدر و معراج را با عنوان «شب های خاص» که در آن روح عارفِ راستین به وصال حقیقی معشوق می رسد، یاد کرده ایم.
دراسه تحلیلیه إحصائیه فی النظائر اللغویه فی تفسیر مجمع البیان «الترادف والتباین والاشتراک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الملخص إنّ البحث فی النظائر اللغویه من أهمّ العلوم التفسیریه التی یکاد یستحیل الاستغناء عنه فهماً للقرآن الکریم تعود سابقتها إلی صدر الإسلام وتناوله علماء بحثاً ودراسه سبقوا الطبرسی، أو جاؤوا بعده کما أنّه أحصیِت فیه الوجوه عدداً إلی القرن التاسع لمؤلّفات طبعت فیها. وأمّا المجمع مع توسّعه فیه فإنّه لم یستوف حقّه من هذا البحث فدراستنا هذه انطوت علی النظائر المستخدمه فی المجمع مع أشکالها ومفاهیمها المختلفه اللغویه تحلیلاً وإحصاءاً. والنظائر فی المجمع لم یکن ما عنی به البعض بالوجوه (الاشتراک اللفظی) وهی ما اتفق لفظه واختلف معناه وإنّما النظائر فیه تعنی الترادف فحسب وهو ما اختلف لفظه واتفق معناه. والتعبیر عن النظائر عند الطبرسی رُسم علی أشکال مختلتفه ک «متقاربه المعنی»، «علی معنی واحد»، «مثل»، و«شبیه» وما إلیها. کما أنّ الطبرسی إذا أراد الاشتراک اللفظی عبّر عنه بالوجوه من دون أخذ الاعتبار بالنظائر وقد کان ممن سبقه من الباحثین استعمل الوجوه والنظائر معاً. وبالنسبه إلی النظائر بمعنی الترادف فبما أنّه لم یذهب إلی الترادف التام فإنّه قد دخل فی موضوع التباین اللغوی تحت عناوین نحو«الفرق» أو «الفروق» علی منهج متشابه لأبی هلال العسکری.
رسالة علمای اسلام؛ یک متن و چند روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میراث مکتوب زردشتیان به فارسی نوگنجینه ای از آثار دینی ادبیات فارسی است که کم تر بدان توجه شده است. این متون به تدریج از سده های چهارم از بازتولید متون اوستایی و پهلوی پدید آمدند. امروزه، صدها رساله در حوزه های فقه، آیین، تفسیر، اسطوره، تاریخ، کلام، ادبیات، روایت، زبان شناسی، نجوم، و ... از دستوران کیش زردشتی برجای مانده است. کلام و مباحث کلامی، به ضرورت روابط زردشتیان و جامعة اسلامی، از دیرینه ترین موضوعات ادبیات فارسی زردشتی است. مهم ترین متن کلامی زردشتی به فارسی نو رسالة علمای اسلام است. هرچند از نخستین دهه های سدة نوزدهم پژوهشگران به این اثر توجه کرده اند، تا کنون شناخت درستی از بازمانده های آن صورت نگرفته است. آن چه شهرت دارد، از این رساله دو تحریر موجود است. این گفتار، با سنجش آن چه از رسالة یادشده برجای مانده، در پی آن است تا بر مبنای شواهد متنی و موضوعی برای بازسازی و تدوین مجدد قطعات پراکنده و گزیده های مختلف آن پیشنهادی به دست دهد.
منشور سلطنت و خطبة پادشاهان ایران باستان (با تأمّلی در شاهنامه، تاریخ طبری، غرراخبار ملوک الفرس و سیرهم)
حوزههای تخصصی:
از مطالعة منابع دوران اسلامی مانند تاریخ طبری، غررالسیر بویژه مطابقت آن ها با شاهنامة فردوسی آشکار می شود که شهریاران ایران باستان در هنگام تاج گذاری سخن رانی می کردند و خطبه می خواندند . اصل پهلوی این خطبه ها در دست نیست؛ اما بواسطة نقل خلاصه یا بخش هایی از آن ها در منابع عربی و فارسی مربوط به تاریخ ایران، بویژه شاهنامه می توان عناصر تشکیل دهندة آن ها را تعیین کرد . از این رو، در این پژوهش با تکیه بر شاهنامة فردوسی و مطابقت دادن آن با تاریخ طبری و غررالسیر، به بررسی محتوا و محورهای اصلی این خطبه ها می پردازیم.
پیوند آیه ها و آرایه ها در مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرصاد العباد یکی از آثار با شکوه نثر فارسی در قرن هفتم است. دوره ای که ادب فارسی از حیث تأثیر پذیری از قرآن و حدیث و ادب عربی در اوج است. نویسنده کتاب، توانسته است با استفاده هنرمندانه از آیات قرآن و احادیث نبوی و بر اساس سه مرحله شریعت ، طریقت و حقیقت، مسیر سیر و سلوک عرفانی را ترسیم کند . در این مقاله تأثیر کلام وحی بر مرصاد العباد بررسی شده است . این جستار نشان می دهد که نجم الدین رازی ضمن حفظ سنت مشایخ تصوف در استفاده از قرآن و حدیث ، در به کار گیری آیات وحی در ساختار تألیفی مرصاد العباد ودر محتوای آن نوآوری داشته است . حوزه استفاده او از کلمات و متن آیات از یک واژه تا یک بند است . در قسمت برون متنی یا ساختار تألیفی ، نویسنده در نحوه انتخاب نام فصل ها و باب ها و نامگذاری آنها از کلمات آیات و متن آیات بهره برده است . هم چنین در قسمت درون متنی و محتوا، نجم رازی با مقاصد مختلفی مانند استناد ،استشهاد ، تأویل و تفسیر، هم از متن آیات و هم از ترجمه آنها استفاده کرده و دست به ترکیب سازی و تصویر سازی زده و انواع آرایه های بلاغی را آفریده است . این ترکیب ها و تصویر ها بیشتر از نوع اضافه تشبیهی است که یک رکن آن کلمه قرآنی یا ترجمه آن است .
انسان کامل در عرفان اسلامی و مقایسه آن با هرمزدبغ در آیین مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین مانوی آیینی است گنوسی که جزء فرقه های عرفانی به شمار می رود. اصل اساسی این آیین، هبوط روح از عالم اعلا که جایگاه حقیقی اوست و گرفتاری آن در عالم ماده است، وظیفه انسان در این دنیا رهاسازی روح گرفتار در بند ماده است. مانویان همانند سایر گنوسیان راه نجات روح را دست یابی به گنوس یا همان معرفت می دانستند. میان عقاید مانوی و عرفان اسلامی، مشترکات و مشابهاتی به چشم می خورد که ازجمله این مشابهات، اندیشه «انسان کامل» است. «انسان کامل» در عقاید عرفانی اسلام، شباهت نزدیکی با «هرمزدبغ» یا «انسان نخستین» در آیین مانوی دارد. انسان کامل و هرمزدبغ بارقه ای از نور الهی در وجود خویشتن دارند و واسطه شناخت خداوند هستند که معرفت الهی توسط آنان برای انسان به ارمغان آورده شده است. خداوند آنان را جهت نجات بندگان خود در زمین قرار داده تا با راهنمایی بندگان و رها کردن آنان از قید دنیا و مادیات، روح علوی گرفتار در بند ماده و جسم آنان را رهایی بخشند.
نکته ای در ساختار داستان آسمان پیمایی کیکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اوستا کوی اوسن یا کیکاووس، بزرگ ترین و پرشکوه ترین شهریار کیانی است. او دارای فرّه کیانی است؛ موهبتی که به وی امتیازات ویژه ای می بخشد. یکی از این امتیازات آسمان پیمایی و هم صحبتی او با اهورامزدا است، ولی مرور زمان، اسطوره کیکاووس را همانند بسیاری از اساطیر دیگر دستخوش دگرگونی کرده است. او از بارگاه بلندمرتبه اش سقوط کرده و تبدیل به شاه بی خردی می شود که حتی باعث مرگ فرزند خود– سیاووش– نیز می گردد و دلیل آسمان پیمایی اش نیز، حمله به جایگاه خداوند و آرزوی تسلط برآسمان تلقی می شود. در این پژوهش تلاش شده است با بررسی چهره اسطوره ای کیکاووس، دلیل اولیه داستان آسمان پیمایی او و همچنین سبب دگرگونی این روایت مشخص شود. سپس با توجه به اصل اسطوره، ضمن جابه جایی بیت هایی از داستان کیکاووس در شاهنامه، ساختار اولیه و اصلی داستان مشخص شود.