فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
«گروه اسمی» در ویرایش و ترجمه (یک نگاه تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی:
یکی از کاربردهای اصول و قواعد و مفاهیم زبان شناسی، در ویرایش است؛ جنبه ای که با وجود اهمیت فوق العاده، کمتر به آن توجّه شده و بیشتر جنبه های دیگر کاربردی این شاخه از علوم انسانی که به حق آن را علم (از نوع تجربی)(1) نامیده اند، عطف توجّه بوده است، جنبه هایی چون نقش و رابطة زبان شناسی با ادبیات و آموزش زبان و مسائل یادگیری زبان، و استفاده از آن در مطالعات گویش شناختی، واژه شناختی، ریشه شناختی، بررسیهای تطبیقی زبان ها و بسیاری موارد دیگر از این دست. در این مقاله، دربارة یک مبحث کوچک از نحو در زبان شناسی ـ گروه اسمی ـ و بهکارگیری این مفهوم در ویرایش و ترجمه (همراه با یک بررسی تطبیقی در دو زبان فارسی و انگلیسی) بحث شده است؛ باشد تا راهی گشوده شود که در آینده دربارة گروه های دیگر نحوی و مفاهیم دیگر زبان شناسی به طور مشخّص در حوزة ویرایش تحقیق صورت گیرد
اژدهایی به نام آز
حوزههای تخصصی:
ضحاک همواره اسطوره ای شگفت در میان شخصیت های اساطیری در ادبیات پیش از اسلام بوده است، آیا می توان دوره مشخص تاریخی برای او جست و یا آنچنان که اوستا تصویر می کند او همچنان شخصیتی نیمه اهریمنی، نیمه انسانی است که هویت واقعی اش در غبار زمانهای دور دست ناپیداست? این مقاله سعی دارد پرتوی بر تندیس این اسطوره کهن بیفکند و از خلال یک مقایسه...
نگاهی دوباره به اسطوره ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق تقسیم بندی هزاره ها، هزاره ی دوم یعنی دوران میانه، زمان اختلاط نیکی و بدی است. بنابر عقیده ی زروانی دوران نخست زمان شهریاری اهورا مزدا و دوره ی دوم زمان پادشاهی اهریمن است. در تقسیم بندی حماسه ی ملی ایران پادشاهی ضحاک با دوران برتری اهریمن در شاهنامه مقارن است. ضحاک در شاهنامه از گونه ی دیو به صورت آدمی ظاهر می شود اما همچنان صفات اهریمنی خویش را به دنبال دارد. اسطوره ی ضحاک در اوستا و متون پهلوی دستخوش دگرگونی های فراوانی شده است. بنابر گزارش های اوستا،ضحاک همان اژدهای سه پوزه ی سه سر شش چشم است و اهریمن او را برای نابودی آفریدگان راستی آفریده است. در متون پهلوی ضحاک از صورت اژدهای اهریمنی به مردی تازی مبدل می شود که دوران پادشاهی طولانی او قابل توجه است. اما در روایات پس از اسلام ضحاک اژدها خوانده شده و برخلاف اوستا و متون پهلوی به دیو بودن او اشاره ای نشده است. جادوگری از خصوصیات ضحاک است و در این جنبه با دیوان این همانی دارد. مطابق شاهنامه نخستین دیو سیرت در داستان ضحاک ابلیس است که با چهره های متفاوتی دیده می شود که البته در هیچ یک از این تغییر کسوت ها به صورت انسان به گونه ی عام ظاهر نمی شود بلکه مبدل به آدمیانی با اوصاف خاص می گردد. از این رو به نظر می رسد چهره ی واقعی ابلیس به گونه ی انسان ترسیم شده است.
مهاجرت: تزهای منفی
هویت ایرانی در ادب فارسی تا حمله مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"ادبیات، گستردهترین افق فرهنگی است که در خلال گزارشهای آن، میتوان، مؤلفههای اصلی هویت را از سرنوشت انسان در اجتماع که همچون کارکردهای معین به ظهور میرسد، بازشناخت. مؤلفههای پر بسامد هویت ایرانی، خصایص اصلی و بن مایههای فرهنگی ایرانی، در انواع ادبی با ساختارهای متفاوت، ظهوری مشابه دارند.
در این مقاله، پس از بازشناسی و بررسی مفهوم ایران و ایرانی.از طریق بررسی ادب پارسی تا حمله مغلول، کوشش شده است تا پر بسامدترین مؤلفههای فرهنگی هویت ایرانی جستجو و از طریق نمونههای بارز آن معرفی گردند.
"
توس : معرفی شهر باستانی توس ، آرامگاه فردوسی و یادآور حماسه شاهنامه (مقاله به زبان فرانسه)
حوزههای تخصصی:
سده، جشن آتش
احسن القصص حکایت کیست: زلیخا یا یوسف؟ (1)
حوزههای تخصصی:
قصّه یوسف و زلیخا در قرآن (که این داستان را احسنالقصص نامیده)، تفاسیر، ادبیّات و فرهنگ عامّه جوامع اسلامی قرنهاست که ذهن و زبان علاقهمندان به آن ماجرا و نکات و ظرایف مرتبط با آن را به خود مشغول داشته است. این موضوع به خصوص در پهنه زبان و ادب فارسی و عربی بازتابهای بسیار زیاد و دامنهداری داشته و در هر عصر و نسلی متناسب با سطح فرهنگ و ذوق و سلیقه دینی، کلامی و هنری آن عصر یکی از این زمینهها مورد توجّه پارهای از پژوهشگران جدید ـ و از جمله نویسندگان مقاله حاضرـ قرار گرفته است. ارتباط این قصّه قرآنی با محتویات کتاب مقدّس از یک سو و گونه ادبی "مکر و نیرنگ زنان" از سوی دیگر است.
حدیث قاهرى و دلبرى در شعر فارسى اقبال (دیدگاه علامه محمداقبال درباره صفات جلال وجمال خداوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح قاهرى و دلبرى درکلیات فارسى اقبال به معناى صفات جلال و جمال خداوند و تجلى این صفات بر مؤمن به کار رفته است. از دیدگاه اقبال، عارف واقعى داراى هر دو صفت جلال و جمال الهى است و فقدان هر یک از این صفات الهى براى عارف نقص محسوب مى شود. اما از آنجایى که جمال خداوند بر جلال او مى چربد، عارف نیز به تبع معشوق خود پیش از آنکه داراى صفات قهرآمیز باشد، داراى صفات مهرآمیز است.
تاملی در چند واژه مبهم تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی، یکی از با ارزش ترین منابع تاریخی و ادبی ایران است که دربردارنده ی اطلاعات گسترده و ارزشمند تاریخی، اجتماعی و ادبی می باشد. این کتاب از نظر زبان، دارای نثری آراسته است. علامه قزوینی قدیمی ترین و جدیدترین نسخه های این کتاب را با هم مقابله کرده و در تصحیح آن، کوشش و دقت نظر فراوان به کار برده است. با وجود این گاه واژه یا ترکیباتی در متن یافت می شود که مفهوم آنها، گویا نیست. نگارنده، بعد از بررسی متن کتاب، بعضی از این واژه ها و ترکیب های مبهم...