فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
بررسی واحدهای زبر زنجیری گفتار
حوزههای تخصصی:
القصیدة البِشریّة وترجمتها الفارسیّة المنظومة من منظور موسیقیّ (قصیده بشریه و ترجمه منظوم آن از منظر موسیقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدیع الزمان همدانی در آخرین مقامه خود از شاعری به نام ""بشر بن عوانه"" یاد و قصیده ای منسوب به او را با عنوان ""قصیده بشریه"" در همانجا نقل می کند؛ این قصیده را محمد حسین شهریار شاعر معاصر ایرانی با شیوه ای زیبا به شعر فارسی کلاسیک ترجمه کرده و توانسته است جوانب مختلف و مهم شعریت متن - و از همه مهمتر ""موسیقی"" شعر - را به متن مقصد انتقال دهد.
مهم ترین یافته های این تحقیق نشان می دهد که عنصر موسیقی در هر دو متن اصلی و مقصد به خوبی به شاعر کمک کرده است تا مفاهیم و معانی مورد نظر خود را به مخاطب القاء کند، لذا گاهی فضای موسیقی با فخر و حماسه مناسبت دارد و گاهی هم با فضای غزلی و عاطفی. در همین راستا موسیقی وزن و بحر با حماسه و موسیقی قافیه با غزل تناسبی تام دارد؛ این مهم در مورد موسیقی معنوی داخل ابیات هم صادق است.
بررسی ژرف ساخت اساطیری تشبیه زلف به مار و لب به شفاخانه در بیتی از دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی ریشه های اسطوره ای تشبیه زلف به مار و لب به شفاخانه در بیت «دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست / از لب خود به شفاخانه تریاک انداز» از حافظ می پردازد. این جستار بر مبنای دیدگاه یونگ نوشته شده است؛ دیدگاهی که به وجود تصویرهای اصلی و آغازین (کهن الگو) در ضمیر ناخودآگاه جمعی افراد بشر اشاره دارد. یونگ معتقد به انتقال موروثی افسانه ها و اسطوره ها بود و آن را علت مشابهت افسانه ها و رؤیا و حتی وجود نمادهایی مانند نمادهای باستانی در بیماران روانی عصر ما می دانست. این کهن الگوها معمولاً در آثار شعرا و نویسندگان و هنرمندان نابغه تجلی پیدا می کنند؛ بنابراین وجود فواصل تاریخی و جغرافیایی، مانعی برای تجلی اسطوره های ملل مختلف در رؤیا، هذیان و هنرهای تصویری ایجاد نمی کند.
بررسی نوستالژی در شعر منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسرت و یاد دوران گذشته باعث بروز غم و اندوه در انسان ها می شود. حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با این گذشته نوستالژی یا غم غربت نامیده می شود. آن چه غم غربت را در وجود انسان ها می کارد جدایی از جایگاه اصلی، اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، و کلاً وضع نابسامان زندگی کنونی است. می توان گفت این رفتار ناخودآگاه به منزلة یک احساس عمومی در همة افراد متجلی می شود.
نوستالژی یکی از موضوع های مهم شعر معاصر پارسی است. از جمله شاعران معاصر که حسرت گذشته های خوش ازدست رفته و یادکرد آن ها در اشعارش بسامدی فراوان دارد منوچهر آتشی است. موقعیت و شرایط زندگی، اندیشه و عاطفة قوی، و آشنایی با بسیاری از شاعران و بزرگان منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در آتشی شده است. این پژوهش بر آن است، که با بهره گیری از نظریات یونگ و فروید و به روش تحلیلی ـ توصیفی، به بررسی عوامل ایجاد غم غربت و حسرت به گذشته در شعر منوچهر آتشی بپردازد.
پارادوکس تکبر و تواضع در شعر و شخصیت خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی یکی از شگفت ترین شاعران روزگاران است و آثار بازمانده از او بویژه دیوان پر برگ و بارش یکی از ارجمندترین میراث های ادبی و فرهنگی زبان فارسی است. از نگاه شخصیتی نیز شخصیتی شگفت و پارادوکسیکال دارد و آشکارترین نشانة شخصیت پارادوکسیکال او که در دیوانش نیز بازتاب بسیار دارد، از یک سو مفاخره های فزون و فراوان اوست که نشان از شخصیتی خودبین و خودفروش دارد که خود را از همگان برتر می شمارد و از همین روی دیگران را به چیزی نمی گیرد و چه بسا زبان به هجو و نکوهش دیگران حتی نزدیکان خود می گشاید و از دیگرسو، خاکساری ها و خود کم بینی های بسیار او در برابر ارباب زر و زور است که نشان از شخصیتی خود کم بین و گرفتار عقدة حقارت دارد که خویش را بسیار ارزان می فروشد و گاه خود را از سگ نیز کم تر می شمارد. در این مقاله این ویژگی شخصیتی و شعری خاقانی، ریشه های روانی آن و مسائل مربوط به آن بررسی می شود گویا خاقانی از این ویژگی منشی خویش ناخرسند بوده و در رنج بوده است و از همین روی بارها از ستایش و کوبیدن در این و آن بیزاری جسته است و چه بسا همین بی زاری، گونه ای تحول شخصیتی در او پدید آورده است.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در چکامه «سرزمین ویرانِ» الیوت و اشعار سیّاب بر مبنای نظریه کهن الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ، از الهام بخش ترین مفاهیم در شعر دو تن از نام آورترین شاعران معاصر عربی و غربی یعنی بدر شاکر سیّاب و تی.اس.الیوت است که نقشی بی بدیل در شکل گیری شعر مدرن عربی داشته اند.این جستار تلاش می کند جنبه های نمادین این مفهوم را در چکامه«سرزمین ویران» مشهورترین اثر الیوت به عنوان متن تأثیرگذار و اشعار سیّاب به عنوان متن تأثیر پذیر، بر اساس داده های نقد کهن الگویی مورد تحلیل تطبیقی قرار دهد. مبنای تحلیل آثار ادبی در این شاخه از نقد روانکاوانه، نظریه کهن الگوهای یونگ، روان شناس شهیر سویسی است. در دیدگاه او، کهن الگوها، تجربه ها و مدل های رفتاری کهن و ازلی هستند که در طول روزگاران در بخشی از ذهن انسان به نام «ناخودآگاه جمعی» انباشته شده اند و نوع انسان در جهت تکامل شخصیّت خود به طور غریزی از آنها تأثیر می پذیرد.یکی از زمینه های بروز این انگاره های ازلی در اندیشه یونگ، الهامات شاعرانه است. تجلّی و کارکرد برخی از این صورت های نمادین در تصویرهای مشترک شعر الیوت و سیّاب، بدنه اصلی پژوهش را شامل می شود.
نقدی بر شرح دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی از شاعران پرآوازة قرن ششم هجری است که به تبع شاعران هم عصر خود در رعایت سبک فنی مصنوع و الزام به آوردن غالب اطلاعات و اصطلاحات علمی، معارف دینی، تاریخ، اسطوره، باورهای عامیانه، و ... گوی سبقت از بسیاری از همگنان خود در دشوارگویی ربوده است؛ به همین سبب، بسیاری از خاقانی پژوهان کوشیده اند، ضمن تصحیح و تنقیح دیوان خاقانی، پرده از پاره ای رمز و رازهای پوشیده در شعرش بردارند و ضمن معنی تمام یا گزینش ابیاتی از دیوان، پژوهندگان شعر خاقانی را مددکار باشند. شرح دیوان خاقانی اثر محمدرضا برزگر خالقی از دیگر کوشش های در همین مسیر است که در ادامه و پیش روی داشتن گنجینة عظیمی از خاقانی پژوهی، اعم از شرح های کلی، گزینه ها، کتاب ها، و مقالات فراوان، به شرح پنجاه قصیده از دیوان پرداخته است. این شرح با همة تلاش های ستودنی شارح، مصون از سهو و خطا و عاری از نقص و کاستی نیست. این مقاله کوشیده است در حد اختصار به پاره ای از این موارد بپردازد.
قصاید انوری و لزوم تصحیحی تازه از آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند دیوان انوری از مهمترین و دشوارترین متون شعر فارسی است اما تنها دو تصحیح از آن وجود دارد. نخستین بار استاد سعید نفیسی و دومین بار استاد محمدتقی مدرس رضوی این دیوان را به چاپ رسانیده اند. چاپ نفیسی دارای اشکالاتی است و تصحیح تقی مدرس رضوی نیز علی رغم محاسن بسیار، خالی از اشکال نیست. در این مقاله ابتدا تاریخچه و چگونگی این دو تصحیح بیان شده است. آنگاه با معرفی دسته ای از نسخه هایی از دیوان که در دسترس هیچکدام از دو مصحح مذکور نبوده عملا با تصحیح برخی از ابیات نشان داده شده که مراجعه به این نسخ چگونه می تواند به تصحیح بهتری از متن دیوان کمک کند. با این همه، چون مراجعه به این نسخه های نویافته به تنهایی کافی شمرده نشده، بر اهمیت برخورداری از یک روش تحقیق نظام مند نیز تاکید شده است. از این رو فرایند تصحیح استدلالی مورد نظر در قالب شرح مراحل تصحیح یک بیت نمونه از دیدگاه روش شناسانه به اختصار شرح داده شده است.
تحلیل میتوس های روایی لشکرکشی کیکاوس به مازندران در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت های شاهنامه به ویژه در قسمت پهلوانی دارای ساختاری مشابه است که از اصلی اسطوره ای در شیوه ی روایت پیروی می کند. شخصیت ها، کنش ها و ترتیب وقایع در این روایات به طور فراوانی همساز و همگام با بخش های روایت آن ها است. در این مقاله کوشش شد خوانشی نو با تکیه بر کهن الگوها و نمادهای نظریّه ی یونگ و تلفیق آن با نظرِ نورتروپ فرای درباره ی میتوس های شکل دهنده ی اثر ادبی، در بافت روایت منظومِ ""حمله ی کیکاوس به مازندران"" در شاهنامه ی فردوسی ارائه شود. به همین سبب نمادهای اسطوره ای این حکایت بررسی و مفاهیم آن به استناد بیان شد، سپس نقش این نمادها در پیرفتِ بخش های مختلف حکایت در ارتباط با میتوس های فرای بیان شد. در پایان روشن شد روایت مذکور داری سه بخش ساختاری است که بیانگرِ میتوس های تابستان، زمستان و بهار در نظریه ی نورتروپ فرای است و نمادها و کهن الگوهای هر بخش در خدمت ساختار میتوس همان بخش هستند. چنین رویکردی در دیگر روایت های شاهنامه هم چون حمله ی کیکاوس به هاماوران هم به روشنی قابل مشاهده است.
جهت دستوری در سه غزل معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین نحو و اندیشه در زبان شناسی از طریق افعال و حالات بیان شده با فاعل، مفعول و مسند بیان می-شود و جهت دستوری فعّال، منفعل و غیره را پدید می آورد. جهت دستوری، نگرش و موضعِ نویسنده را نسبت به موضوع نشان می دهد و پژواک وضعیّت ذهنی نویسنده است. همچنین در شناخت حالات شاعر اهمّیّت دارد و وضعیّت روحی او را به ما نشان می دهد. علاوه بر آن در مقایسه حالات چند شاعر با یکدیگر مؤثّر است. در این پژوهش، نوع، تعداد و درصد جهت دستوری در سه غزل ابتهاج، نادرپور و فرّخزاد که به تقلید از یک غزل سعدی سروده شده مورد بحث و بررسی و مقایسه قرار گرفته و رابطه آن با مکتب رمانتیسم بیان شده است تا جهت دستوری غالب و نحوه موضع گیری شاعر نسبت به معشوق در سه غزل مشخّص شود. نتیجه این که بر خلاف روحیّه منفعل رمانتیک، جهت فعّال در غزل غلبه دارد و علّت آن را می توان وجود دیالوگ خیالی بین شاعر و معشوق دانست. از میان سه شاعر ابتهاج بیشترین و فرّخزاد کمترین درصد جملات منفعل را دارد، امّا نحوه به کارگیری جملات فرّخزاد از الگوی خاصّی پیروی می کند
زندان جان (پژوهشی در معنای قفس در متون شعری ادب فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شـاعران و سخنوران در انتقال پیامهای خویش، با توجه به اندیشه و توانایی خود واژگانی را بر می گزینند که هم معنایی مفید و هم قدرت القا و تصویرسازی بـالایی داشته باشد. پــژوهش حاضر به بــررسی یکی از ایـن واژه های پرکاربرد، مـؤثر، نمادین و تصـویری یعنی «قفس» مـی پردازد. بـا تحقیق در منتخب دیـوان شاعران از قرن سوم تا عصر حاضر مشخص می شود که واژه قفس که از زبـان عربی وارد فارسی شده است، پا به پای جریان های شعر فارسی و متناسب بـا مـوضوعات گوناگون در طول تاریخ شعر، معانی گوناگون زبانی و بلاغی به خود گرفته است. شاعران به تناسب موضوعات و روحیه خویش علاوه بر معنی لفظی این واژه، معانی کنایی و استعاری گوناگونی مانند دنیا، تن، جسم، وطن، جامعه و معانی دیگر از این اراده کرده اند. بیشترین استفاده از این واژه در معنی «تن و دنیا» در شعر سنتی و عرفانی به چشم می خورد و در شعر معاصر بیشتر در مفهوم زندان و جامعه به کار رفته است. در مجموع تصویری که از قفس ارائه می شود زندانی برای روح و جان انسان است.
نمادپردازی معراج در خسرو و شیرین نظامی بر اساس نظریه کهن الگوی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معراج سفری روحانی از دنیای ناسوت به جهان لاهوت است و در ادبیات شرق و غرب، خاستگاه های کهن الگویی عمیقی دارد. مهم ترین رکن اساطیری در معراج، کهن الگوی صعود است. معراج روایت نمادین سیر انسان به سوی کیهان و سفری درونی، از کثرت خودآگاه به سوی وحدت ناخودآگاه جمعی است. در این سیر و سفر، ادراک جزئی انسان تبدیل به ادراک کلی می شود. در بازگشت از این سیر و سفر، فرد پالایش یافته و به کمال رسیده با پشت سر گذاشتن مراحل مرگ ارادی و تولد دوباره و دست یافتن به رستاخیزی نو به انگاره انسان کلی یا کهن الگوی خود دست می یابد.
نظامی با بیان شاعرانه معراج پیامبر در پایان منظومه خسرو و شیرین، نقش همین بازگشت را نمادینه کرده است. در این مقال ضمن بررسی فرایند تحول مزبور، به تحلیل معراج پیامبر در خسرو و شیرین نظامی و نمادهای موجود در آن از دیدگاه نقد کهن الگویی یونگ پرد اخته شده است.
پیش درآمدی بر مطالعة روایت و روایت پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روایت شناسی که از عمر آن بیش تر از چند دهه نمی گذرد، نظریه پردازان روایت را وسیله ای جهت انتقال دانش و معرفت دانسته و دامنة آن را بسی گسترده تر از قبل تعریف کرده اند. این شاخه از پژوهش ادبی ناظر بر تحلیل روایت و خصوصاً اشکال و انواع راوی و مطالب دیگر است و به عنوان نظریه ای مدرن عمدتاً با ساختارگرایی اروپایی مرتبط است، هرچند بررسی های قدیمی اشکال و صنایع روایی از دوران بوطیقای ارسطو را نیز از آثار مربوط به علم روایت و روایت پژوهی می توان دانست. در این مقاله هدف ارائه تعریفی از روایت، ماهیت، کارکرد و پیشینة تاریخی آن به همراه معرفی برخی نظریه پردازی های جدیدی است که در چهارچوب آن می توان انواع روایت را بررسی کرد.
شخصیت های منفی کربلا (جنایتکاران) در شعر عاشورایی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ کربلا
مقاله به زبان عربی: تحلیل و بررسی ساختار روایی منظومه های خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی بر اساس خویشکاری شخصیت های اصلی آن (مطابق با نظریه پراپ) (تحلیل البنیة السردیة لدیوانی ""خسرو وشیرین""، و""لیلی ومجنون"" لنظامی الکنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرصه پهناور ادبیات داستانی، منظومه های غنایی نظامی گنجوی با جنبه های داستانی بی نظیر خود از جمله آثار کلاسیک ادب فارسی است که با توجه به ساختار و بن مایه های داستانی هر یک می توان آنها را مطابق با اصول و موازین ساختارگرایی مورد نقد و بررسی قرار داد .
در این پژوهش منظومه های ""خسرو و شیرین"" و ""لیلی و مجنون"" به عنوان نمونه ای از دل انگیزترین و زیباترین منظومه های عاشقانه ادب فارسی مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته است، بنابراین پس از ذکر نکاتی پیرامون مقوله روایت و عناصر و واحدهای آن، به بررسی و مقایسه عناصر روایی این دو منظومه - از منظر روایت شناسی ساختارگرا که اساس کار ولادیمیر پراپ نظریه پرداز روسی، در تحلیل ریخت شناسی قصه های پریان است - پرداخته ایم. از این روی با تبیین شخصیت ها یا به گفته پراپ نقش مایه های داستان و نیز کارکردها و خویشکاری های قهرمان های قصه به تحلیل ساختارروایی دست زدیم. بدین منظور مقولاتی نظیر پیرنگ، شخصیت، زمان بندی روایت، نظم و ترتیب ، تداوم، راوی (راوی دانای کل، روایت سوم شخص محدود، من روایت/اول شخص) در این آثار مورد بررسی قرار گرفت تا به این نتیجه دست یابیم که این عناصر در ترکیب نحوی خود چگونه از شکل خام داستان یا به تعبیر فرمالیست ها، فابیولا، به طرح روایی (به تعبیر فرمالیست ها، سیوژه) تغییر می کند و در این شیوه بیان محتوای غنایی داستان بر این عناصر روایی چه تأثیری داشته است.
پی رفت ها، رابطه ها، کارکردها در داستان کوتاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش داستان کوتاه فارسی را از دیدگاه نظریة روایت شناسی تزوتان تودوروف مطالعه کرده است. فرضیة جستار حاضر مبنی بر امکان وجود انواع گوناگونی از روابط میان پی رفت هاست. تصور می شود هر نوع رابطه ای که میان پی رفت ها برقرار شود کارکرد یا کارکردهایی داشته باشد. جهت بررسی این دو فرضیه هفت مجموعه داستان کوتاه فارسی از نویسندگان برجسته برگزیده شد. این مجموعه ها از یکی بود و یکی نبود جمالزاده به عنوان سرآغاز این ژانر در ادبیات فارسی تا غریبه ها اثر احمد محمود دوره ای پنجاه ساله را در برمی گیرد و جمعاً شامل شصت وسه داستان کوتاه است. در بخش اصلی مقاله مجموعه داستان های گزینش شده به شیوة استنتاجی تحلیل و بررسی شد. درنهایت، با به اثبات رسیدن فرضیه ها این نتیجه به دست آمد که میان پی رفت های روایات داستانی انواع گوناگونی از روابط مانند رابطة تقابلی، رابطة خاطره ای، رابطة پرسش و پاسخی و... وجود دارد که هریک کارکردهایی نظیر پیش آگاهی، برجسته سازی مضمون داستان، شرکت دادن نمایشی خواننده در خلق داستان، ایجاد حالت تعلیق و... دارد.
دراسةٌ أسلوبیةٌ فی قصیدة ""موعد فی الجنة"" (سبک شناسی قصیدهی ""موعد فی الجنة"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی(stylistices) دانش جدیدی است که به بررسی و تحلیل ساختار تشکیل دهنده ی شعر براساس سه لایه ی صوتی، نحوی، و بلاغی می پردازد و موجب تمایز بین آثار ادیبان از جمله شاعران می شود. در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب سبک شناسی، کوشش می شود مرثیه در قصیده ی ""موعدٌ فی الجنة"" سعاد الصباح، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر، که در سوگ پسرش ""مبارک"" سروده است، در سه لایه صوتی، نحوی، و بلاغی بررسی شود؛ تا از این طریق، پیوند عاطفه حزن و سبک را در اشعار این شاعر به تحلیل گذارد.
مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه سعاد الصباح، نشان می دهد که رابطه تنگاتنگی بین عاطفه رثا و سبک شاعر وجود دارد و عاطفه حزن بر سبک اشعار سعاد الصباح تأثیر مستقیم گذاشته است.