فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
معراج سفری روحانی از دنیای ناسوت به جهان لاهوت است و در ادبیات شرق و غرب، خاستگاه های کهن الگویی عمیقی دارد. مهم ترین رکن اساطیری در معراج، کهن الگوی صعود است. معراج روایت نمادین سیر انسان به سوی کیهان و سفری درونی، از کثرت خودآگاه به سوی وحدت ناخودآگاه جمعی است. در این سیر و سفر، ادراک جزئی انسان تبدیل به ادراک کلی می شود. در بازگشت از این سیر و سفر، فرد پالایش یافته و به کمال رسیده با پشت سر گذاشتن مراحل مرگ ارادی و تولد دوباره و دست یافتن به رستاخیزی نو به انگاره انسان کلی یا کهن الگوی خود دست می یابد.
نظامی با بیان شاعرانه معراج پیامبر در پایان منظومه خسرو و شیرین، نقش همین بازگشت را نمادینه کرده است. در این مقال ضمن بررسی فرایند تحول مزبور، به تحلیل معراج پیامبر در خسرو و شیرین نظامی و نمادهای موجود در آن از دیدگاه نقد کهن الگویی یونگ پرد اخته شده است.
سایه روشن سیمای زن در رمان های نجیب محفوظ (پیامدهای ناگوار گذار از سنت به دنیای جدید)
حوزههای تخصصی:
نجیب محفوظ، نویسنده معاصر مصری، یکی از نویسندگان برجسته در ادبیات داستانی در جهان عرب در قرن بیستم است. او در رمان هایش مصر و فراز و فرود حوادث آن کشور را با مهارتی کم نظیر به تصویر کشیده است؛ جامعه ای که از فقر و ناآگاهی مفرط در رنج بوده است. رمان های محفوظ، تصویر آمال و آلام مردم این سرزمین است. زنان از مهم ترین نقش آفرینان قصه های او هستند. وی از پس سیمای زنان، جامعه ی معاصر خویش را به نقد کشیده است. این مقاله بر آن است که با شیوه ی توصیفی - تحلیلی به بررسی مسائل زنان در جزر و مدّ حوادث قصه های نجیب محفوظ بپردازد و تصویری از زن عرب معاصر را از لابلای برخی رمان های او ارائه نماید. نتیجه ی این پژوهش بیانگر آن است که زن در گستره ی رمان های محفوظ، فاقد شناختی صحیح از چیستی و رسالت خویش در جامعه بوده و از فقر، فساد اخلاقی، تزلزل مبانی نهاد خانواده و سلطه ی تباه کننده ی سیاست مداران فاسد، همواره در رنج بوده است. زنان جامعه ی مصر در رمان های او، در میان افراط و تفریط نظام ارزشی جامعه، همیشه آزرده خاطر و پریشان حال هستند. آنها در چنبره نقطه گذار از سنت به مدرنیته و در برزخ میان قدیم و جدید، در جست وجوی تعریفی نو از ارزش های اجتماعی و نظام خانواده هستند که هم با حقایق تاریخی کذشته و هم با عصرشان هم سویی داشته باشد. اما آنها غالباً از دستیابی به این آرزو ناکام می مانند.
بررسی و تبیین ارتباطات انسانی در شکل گیری تراژدی سیاوش
حوزههای تخصصی:
ارتباطات گسترده در شاهنامه ایجاب می کند از وجوه گوناگون به آن نگاه کنیم. تراژدی با توجه به تعریف آن که مرگ انسان ایده آل و نیک و مثبت داستان است که از به روزی به تیره روزی می افتد، این سوال را در ذهن می آورد که ارتباطات انسانی چگونه پیش می رود که مرگ این انسان را موجب می شود. از آن جایی که در سرزمین آرمانی ایران ارتباطات بر مبنای خرد شکل می گیرد پس چگونه است که تراژدی ها بوقوع می پیوندند.
در این مقاله با توجه به نظریه های مختلف ارتباطی و مولفه های ارتباط انسانی تراژدی سیاوش بررسی می شود و به این سوال پاسخ می دهد که غیر از ارتباطات انسانی چه عواملی دیگر در شکل گیری تراژدی موثر است. در این مقاله پژوهش گر به این نتیجه دست می یابد که غیر از خرد عواملی دیگر نیز در شکل دهندگی ارتباطات انسانی موثر است. عواملی که ارتباط را می تواند به سمت تعاملی یا تقابلی پیش ببرد و پله پله قطعه های یک تراژدی را تکمیل کند. روش پژوهش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی و کمی است و جامعه آماری 1423بیت داستان سیاوش از شاهنامة جوینی در نظر گرفته شده است.
خوانش نشانه شناختی زمستان اخوان و پیامی در راه سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مایکل ریفاتر، دو شیوه خوانش اکتشافی و پس نگر را در نشانه شناسی شعر مطرح کرده است. در خوانش اول به بررسی مفهوم و معنا و در خوانش دوم به دلالت های زبانی توجه می شود. در خوانش دوم، پس از بررسی عناصر غیردستوری، ارتباط پنهانی و درونی عناصر متن درقالب انباشت و منظومه های توصیفی تبیین می شود، سپس خواننده به دریافت هیپوگرام ها روی می آورد، و درنهایت این مباحث به دریافت و کشف ماتریس ساختاری شعر می انجامد.
در این مقاله، پس از بررسی عناصر غیردستوری، انباشت ها و منظومه های توصیفی در دو شعر زمستان اخوان و پیامی در راه سپهری، ماتریس ساختاری زیر به دست آمده است:
شعر زمستان: ترس و ناامیدی مردم، امیدواری شاعر به کمک دیگران، خفقان، ناامیدی شاعر؛
شعر و پیامی در راه: آشتی دادن و دوستی و محبت آوردن و رفع کاستی توسط شاعر، زشتی و کاستی در جامعه، برقرارشدن کمال و زیبایی در جامعه.
دقایق الشعر و مؤلف آن برپایة تحریری تازه یاب از کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دقایق الشعر ازجمله کتاب های فارسی در حوزة بلاغت است که در سدة هشتم هجری تألیف شده است. این کتاب را پیشتر محمدکاظم امام منتشر کرده است. با بررسی دست نویس های موجود این کتاب، تحریری تازه از آن یافت شد که حاوی اختلافات و اضافاتی مهم نسبت به صورت چاپی آن است. در این جستار با بررسی تفاوت های تبارشناختی دست نویس های این کتاب و با استفاده از برخی منابع کهن، آگاهی هایی تازه درباب مؤلف، مهدی الیه و محل تألیف کتاب عرضه می شود.
جلوه های استعاره در نظام نشانه ای دیداری پوسترهای عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمانِ تبلیغاتی در دنیای کنونی دیر زمانی است که به جای اشاره صریح به پیام تبلیغاتی، استفاده غیرمستقیم و ضمنی از مفهوم مورد نظر را برای موفقیت در هدف، در پیش گرفته است. دلالت ضمنی به موضوع تبلیغ، خوانش گر را با سطوح مختلف نظام نشانه ای دیداری مواجه خواهد کرد و موجب تعامل هر چه بیشتر او خواهد شد. هدف این مقاله بررسی کاربردها و جلوه های حضور استعاره در سطوح نظام های نشانه ای دیداری و درک قابلیت های آن برای معنا آفرینی در پوستر های عاشورایی به عنوان رسانه ای تبلیغاتی است، به همین منظور نمونه های مختلفی از پوستر های عاشورایی خلق شده در سال های اخیر مورد بررسی قرار گرفته اند. در این پژوهش با دو سؤال اصلی مواجه شده ایم؛ آیا تحلیل سطوح مختلف نظام های نشانه ای دیداری در طراحی پوستر های عاشورایی کاربرد دارد و چگونه عناصر بصری، کلامی و نیز تعامل آنها با یکدیگر، سبب ظهور جلوه های گوناگون استعاره در پوسترها می شوند. طی بررسی های انجام شده این نتیجه حاصل گشت که استعاره در هر سه سطح نظام نشانه ای دیداری قابلیت ظهور دارد و کارکرد متفاوت استعاره در هر یک از این سطوح که به سبب نحوه چیدمان عناصر و ماهیت آنان شکل گرفته است، منجر به نمایان شدن وجوه مختلفی از استعاره، ایجاد خوانش های گوناگونی از سوی مخاطب در این ارتباط و بروز معانی مختلفی از گفتمان موجود در پوستر های عاشورایی می گردد. درک هر یک از این مفاهیم امکان قیاس بین جنبه های ظهور استعاره در سطوح مختلف نظام نشانه ای دیداری و بررسی قابلیت های هر یک از این سطوح برای معنا بخشی به اثر و گفتمان استعاری را فراهم می کند.
واقع گرایی در داستان های «مدیر مدرسه» آل احمد و «زقاق المدق» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی جهان را آنگونه که هست به نمایش می گذارد، نه آنگونه که می خواهیم. رمان واقع گرا نیز تصویری از جامعه با تمام زشتی و زیبایی های آن است. رمان نویس، حادثه ای را در یک مکان مشخص، یک برهه زمانی معین و با کمک شخصیت های داستانی ترسیم می کند و با انتخاب زاویه دید به آن جهت می دهد. تصویری که در پس پرده زمان، مکان، شخصیت ها و از زوایه دید نویسنده ارائه می شود، نشان از تاریخ اجتماعی جامعه به همراه تحولات سیاسی و اقتصادی آن دارد. مدرسه آل احمد و کوچه نجیب محفوظ دو مکان هستند در دو دوره زمانی خاص؛ در جامعه ای که در آن قدرت های استعماری و استبداد داخلی با اقدامات خود سرنوشت مردم سرزمین خود را رقم می زنند. سرنوشت این مردم، موضوع داستان این دو نویسنده است.
بررسی واحدهای زبر زنجیری گفتار
حوزههای تخصصی:
روشن تر از خاموشی
حوزههای تخصصی:
چهار نکته
بررسی و تحلیل دو تراژدی سهراب و فرود بر پایه نظریه «میتوس تراژدی» فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نُرترُپ فرای از منتقدان ادبی اسطوره گراست که به ادبیات به دید صور نوعی می نگرد. فرای در کتاب تحلیل نقد در تبیین نظریه «میتوس تراژدی»، به بررسی صور نوعی، ساختار، شخصیت ها و مراحل تراژدی می پردازد. در شاهنامه، دو داستان سهراب و فرود از بن مایه های قوی تراژیک برخوردارند. با توجه به مسائلی از قبیل صور نوعی، ساختار، شخصیت ها و مراحل تراژیک این دو اثر، می توان آنها را در کنار بزرگ ترین تراژدی های جهان به گونه ای بررسی و تحلیل کرد که قابل تطبیق و بررسی با میتوس تراژدی فرای باشند. عنصر مشترک همه این تراژدی ها تضاد و تقابل یا کشمکش دو منشأ قدرت برای اثبات خود و دفع دیگری است. این تقابل، ذاتی است و به ساختار و طبیعت تراژدی برمی گردد. سهراب و فرود، قهرمانان اصلی داستان تراژیک خود هستند، اما به دلیل تقابل با قهرمانان و شخصیت های بزرگی چون رستم، کیخسرو و توس مورد توجه قرار نگرفته اند.
آسیب شناسی مضمونی شعر عاشورایی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی مفاهیم دینی و مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
نظریه پذیرش در نقد ادبی و ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه تنگاتنگ و فشرده علوم و فنون، در غالب اوقات چالش ها و فرصت هایی را به همراه دارد که شناسایی آنها کمک شایانی به محققان و پژوهشگران در این زمینه ها می رساند. حوزه های نقد ادبی و ادبیات تطبیقی از حوزه هایی هستند که مفاهیم و زمینه های مشترک بین آنها چنان گسترده است که گاه تشخیص مرزهای میان این دو حوزه را دشوار می سازد. یکی از زمینه های مشترک بین نقد ادبی و ادبیات تطبیقی، نظریه پذیرش است. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، می کوشیم تا ریشه ها و اصول این نظریه را شناسایی کرده، نقاط مشترک آن را در نقد ادبی و ادبیات تطبیقی متمایز کنیم. نتایج چنین نشان می دهد که نظریه پذیرش توانسته است هم زمان با پر کردن خلأ اساسی نقد ادبی در زمینه غفلت نسبی از نقش خواننده در تحلیل اثر ادبی، به غنای ادبیات تطبیقی در دو مکتب فرانسوی و امریکایی کمک کند.
ارتباط زمانمندی و کنشگران در داستان کوتاه «مرده کشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاینده
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به بررسی زمان و کارکرد آن در داستان کوتاه «مرده کشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاینده می پردازد. این عنصر اساسی در این داستان به صورت خاصی منعکس شده است. روال روایت، سیری خطی دارد که با نگاه به گذشته و خاطرات کودکی در زمان حال روایت می شود.
بسامد تعداد صفحات و توصیف کنشگران، ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارد. هرگاه نویسنده قصد برجسته کردن رذیلت های اخلاقی جامعة عصر خویش را مد نظر داشته باشد، زمان به صورت خاصی اطناب می یابد و عرصة ظهور کنشگران بیش از پیش فراهم می گردد. اما تلخیص زمان، این امکان را از نویسنده سلب می کند. گویی توصیف کنشگران نیز توأم با زمان خلاصه می شود.
نویسندگان در این پژوهش کوشیده اند تا زمانمندی روایت این داستان را بر مبنای نظریه «ژرار ژنت» در بوته نقد و بررسی قرار دهند. ارتباط کنشگران این داستان نیز در پایان بر مبنای نظریه «گراماس» طرح شده و در پایان ارتباط میان این دو عنصر تشریح شده است.
شناسایی منشأ نسخ خطی خزانه ی عامره با استفاده از افزوده ها و کاسته های آزاد بلگرامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نکات مهم در متنپژوهی، تشخیص قدمت نسخ و منشأ نسخ منقول از نسخ اصلی و آگاهی از صحّت و اصالت آن هاست. خزانه ی عامره تألیف میر غلامعلی آزاد بلگرامی(1116- 1200ق) به جهت تعدّد نسخ خطّی آن و تعدّد افزودهها و کاستههای مؤلّف بر کتاب که تا سالها پس از تألیف آن ادامه یافته، نمونه ی خوبی برای نشان دادن نحوه ی تشخیص منشأ نسخ بر اساس یادداشتهای افزوده و کاسته ی موجود در آن هاست. در این مقاله پس از ذکر افزودهها و کاستههای مؤلّف، روش مقایسهی نسخههای این کتاب توضیح داده شده است.
بررسی نشانه-معناشناسانه رابطه عنوان با اثر نقاشی (مطالعه موردی ""تداوم خاطره"" اثر سالوادور دالی و ""جیغ"" اثر ادوارد مونش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاشی عنوانگذاری شده در گذر از تصویر به ""نامش"" بعنوان لایه ای کلامی بسیاری از معناها و مفاهیم را منتقل می سازد. بر این اساس، عنوان نقش مهم و بسزایی در فهم مخاطبان و رمزگشایی تصویر ایفا کرده و تاثیر مسلم و قابل توجهی در برداشت ذهنی بیننده از اثر را داراست. نقاشی های نامگذاری شده نظام گفتمانی چندرسانه ای متشکل از دو نظام نشانه ای تصویری و کلامی هستند که در آن ها دو لایه تصویر و کلام در تعاملی ترکیبی، بینامتنی و معنادار با یکدیگر قرار گرفته و در این تعامل معناسازی و معنارسانی می کنند. بنابراین، بدیهی است که میان نقاشی ها و عناوینشان روابط گوناگونی برقرار می شود که این تعاملات معنادار هستند و نظام گفتمانی کلامی-دیداری اثر هنری، یعنی یک نقاشی عنوان دار، از طریق این روابط معنارسانی می کند. از سوی دیگر، این روابط یا اتصالات کاکردهای گوناگونی می یابند که بواسطه آن ها نظام گفتمانی ویژه اثر هنری تشکیل می شود. در همین راستا، برآنیم تا از گذر تحلیل گفتمانی دو نقاشی تحت عناوین ""تداوم خاطره"" و ""جیغ"" که به روشی نظری-کتابخانه ای گردآوری شده اند دو کارکرد از کارکردهای متنوع رابطه عنوان-تصویر در تولید نظام های گفتمانی یعنی کارکردهای پدیداری و حسی-ادراکی را مورد بررسی قرار دهیم. به منظور تحقق این بررسی از روش توصیفی- تحلیلی جهت پاسخ به سؤالات و حل مسئله پژوهش استفاده می شود. در مجموع هدف از این تحقیق بررسی رابطه نقاشی ها و عناوینشان از دیدگاه نشانه-معناشناختی جهت بررسی کارکردهای پدیداری و حسی-ادراکی رابطه بین عنوان و تصویر می باشد.