فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۲٬۰۰۵ مورد.
رمزگشایی از رفتارهای غیرکلامی در داستان روی ماه خداوند را ببوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصطفی مستور یکی از نویسندگان موفّق حوزه داستانی معاصر است. از جمله آثار موفّق مستور، داستان «روی ماه خداوند را ببوس» است که مقبولیت زیادی در میان مخاطبان کسب کرده است. در این نوشتار با نگاهی میان رشته ای و با استفاده از نظریه های علوم ارتباطات، رفتارهای غیرکلامی بازتاب یافته در این داستان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و از نشانه های غیرکلامی مثل ظاهر فیزیکی، اشارات، حرکات، رفتارهای چهره ای و رفتار آوایی شخصیتهای داستان و همچنین از محیط و فضا و مصنوعاتی مانند لباس، خوراک، سیگار و... که ارتباطات را در روایت داستان شکل می دهند، رمزگشایی می شود. بررسی داستان ها از منظر ارتباطات غیرکلامی که زنجیره ای از نشانه های گسترده است و پیام های متنوّعی با توجه به بافت ارتباطی و هدف تعامل گران از آنها دریافت می شود، می تواند به خوانشی تازه از متن منجر شود. این مقاله بر اساس نظریه پل اکمن و والس فریسن در طبقه بندی و تحلیل رفتارها در دو حوزه رمزگذاری وکاربردی بنیان نهاده شده است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که ارتباطات غیرکلامی در پیشبرد روایت این داستان، بیشتر نقش مکمّل ارتباطات کلامی را ایفا می کند و در شخصیت پردازی سهم بسزایی داشته و موجب افزایش ظرفیت نمایشی داستان شده است.
روایت ها و عناصر داستان زندگی ابراهیم ادهم و نسبت آن با باورها و آداب بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معابد بودایی بلخ و نقش سر بودا بر سکه های پیروز ساسانی حاکی از نفوذ آیین بودا در خراسان، یکی از خاستگاه های تصوف است. همجواری و رفت و آمدهای پیاپی میان سرزمین های اسلامی و مناطق بودایی نشین، در روزگاران پس از اسلام نیز سبب انتقال و ورود آداب و مناسک بودایی به تفکر و آداب و رسوم صوفیه این مناطق شد. از نمونه های این تأثیرپذیری، روایت خراسانی داستان ابراهیم ادهم است که نشان می دهد پردازندگان آن به سبب همجواری خراسان با هند و سرزمین های بودایی نشین، از سرگذشت بودا و باورهای بودایی الگو گرفته اند. در این مقاله سعی شده پس از آوردن روایت های شامی و خراسانی این داستان، از راه بررسی مقایسه ای و آوردن نمونه هایی از مشابهت های عناصر این روایت مانند بی خانمانی، عبادت در غار و پرهیز از خوردن گوشت و مطابقت با ادبیات جاته که و آداب و باورهای بودایی، این الگوپذیری نشان داده شود.
قصه شناسی نوش آفرین نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوش آفرین نامه، داستان عامیانة منثوری در شرح عشق شاهزاده ابراهیم فرزند جهانگیرشاه، پادشاه چین و دلاوری های او برای رسیدن به معشوق خود، نوش آفرین گوهرتاج، دختر پادشاه دمشق است. ویژگی های سبکی بسیاری از داستان ها یا رمانس های عاشقانه سنتی و عامیانه را در این داستان می توان دید؛ ازجمله جنبه های شگفت آوری چون خرق عادت ها، انسان ها، جانوران، گیاهان، موجودات، مکان ها و اشیای شگفت انگیز، طرح مدور، گزاره های قالبی، استفاده از اشعار و ضرب المثل ها، کنایات و اغراق ها. زبان و بیان این داستان، نیمه ادبی است. نثر آن به شیوة نثر دوران قاجار است و کهنگی آثار دورة صفویه را ندارد. افعال وصفی و عبارات عامیانة فراوانی در آن دیده می شود. بن مایه های مهم داستان های عامیانه و عیاری در داستان دیده می شود. این داستان و داستان شیرویة نامدار، الگوی داستان گویی نقیب الممالک در نوشتن داستان امیر ارسلان بوده است. این مقاله ضمن معرفی و تحلیل ابعاد گوناگون ساختاری و محتوایی داستان نوش آفرین گوهرتاج، به بیان نمونه هایی از تاثیرپذیری داستان امیر ارسلان نامدار از آن می پردازد.
ساختارشناسی مجموعه داستان هاویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«هاویه» نخستین مجموعه داستان کوتاه ابوتراب خسروی است. به منظور دریافت شیوة نویسنده و تحلیل داستان ها، به کمک روش ساختارگرایی تودوروف پس از استخراج پی رفت ها، ژرف ساخت داستان ها را تحلیل کرده ایم. ژرف ساخت این مجموعه مبتنی بر مبارزه با زمان و مظاهر آن است. بررسی ساختار روایت ها نشان می دهد نویسنده آگاهانه در پی آن است که ژرف ساخت را در شیوه و ساختار روایت ها نیز بازتاب دهد و میان روایت و ژرف ساخت تا حدّ ممکن تناسب ایجاد کند؛ در روایت های ساده و تک محور که ترکیب پی-رفت ها زنجیره ای است نویسنده به کمک عناصر دیگر نظیر ایجاد شک و تعلیق، ژرف ساخت مبارزه با زمان را بازتاب می دهد و در مواردی که ترکیب پی رفت ها تناوبی است با ایجاد حالتی دوری، ژرف ساخت مذکور را همخوان می سازد. فقط داستان «هاویة آخر» دارای روایتی چندمحور است و روایتی واحد به چند شکل تکرار شده تا با این تکرار، ژرف ساخت مقابله با زمان به منظور براندازی یا بی اعتبار کردن آن تداوم یابد.
هزار و یک داستان
قهرمان مسأله دار در رمان های مدیر مدرسه و سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور رنسانس و انقلاب صنعتی در اروپا، رمان به سبب برخورداری از قابلیت نشاندادن واقعیتهای زندگی، جای حماسه را میگیرد و در نیمه اول قرن بیستم، جورج لوکاچ، رمانهای رئالیستی را به عنوان اصلی ترین شکل اثر ادبی همخوان با جامعه بورژوایی مطرح میکند. پس از او پیرو و همفکرش، لوسین گلدمن نیز هر اثر سازگار با رئالیسم را اثری ارزشمند میداند، بنابراین با توجه به دیدگاههای این دو مارکسیست، در رمانهای رئالیستی شخصیتهایی وجود دارند که به سبب پای بندی به اصول و ارزش های راستین پروبلماتیک(مسألهدار)اند. از دیدگاه لوکاچ و گلدمن، قهرمان پروبلماتیک، فردی مسألهدار، بیآینده، معترض و پرمشکل است که در جهانی تباه، جویای ارزشهای کیفی و اصیل انسانی است. کنش و عملکرد چنین قهرمانانی، با لحاظ برخی تفاوتها و تشابهات، در رمانهای رئالیستی ایرانی نیز موجود است. در این پژوهش ضمن توضیح و تبیین قهرمان پروبلماتیک، رمانهای مدیر مدرسه جلال آلاحمد و سووشون سیمین دانشور از این جنبه مورد بررسی قرار می گیرند. قهرمانان این دو رمان به ترتیب (مدیر و یوسف) به دلیل مخالفت با جامعه تباه خود، بهعنوان افرادی پروبلماتیک معرفی میشوند.