درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۲٬۲۲۰ مورد.
۲۸۱.

معرفی الهی نامه حسینی شیرازی و اثرپذیری وی از مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محمد حسین حسینی شیرازی پنج گنج حسینی شیرازی الهی نامه حسینی شیرازی نسخه خطی مثنوی معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۳۹۴
الهی نامه، مثنوی چهارم از پنج گنج محمد حسین حسینی شیرازی (1184- 1249 ق)، از آثار عرفانی دوره قاجار است که تاکنون پژوهشی درباره آن انجام نشده است. از الهی نامه که در دستِ تصحیح است، هفت نسخه خطی موجود است که معتبرترین آن نسخه کتابخانه علامه طباطبایی شیراز است که شاعر آن را تأیید کرده است. الهی نامه منظومه ای است عرفانی با بیش از نه هزار بیت شامل مناجات ها، حکایات و گفتارها که شاعر برای بخش های مختلف آن سرآغازهایی به نثر مسجّع و آهنگین نگاشته است. حسینی از عرفای نعمت اللهیه بود و سال ها مسند ارشاد و هدایت داشت و با توجه به آشنایی با متون عرفانی کوشید از آثار عرفانی پیشین به ویژه مثنوی برای سرایش اثر خود بهره بگیرد. تأسی جستن حسینی به مولوی و تأثیر مثنوی در الهی نامه گاه آشکار و گاه پنهان و ضمنی است. درج آیات قرآن، استشهاد به احادیث و اشعار، وجود حکایات مشابه، تقلید از ساختار روایی مثنوی، گریزهای راوی در بین حکایات و بیان اندیشه های عرفانی بیانگر این ارتباط است. از نظر فکری، اندیشه های شیعی، تأکید بر عشق در سیر و سلوک عرفانی، پیروی از پیر و نقد زهد ریایی در این اثر بارز است. سادگی، روشنی و روانی زبان و تصویرسازی های ملموس الهی نامه را اثری دلنشین ساخته است، اگرچه اطناب و تکرار نیز در متن وجود دارد و از ویژگی های این اثر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی ضمن معرفی الهی نامه و بیان ویژگی های آن و تحلیل ارتباط آن با  مثنوی، نشان می دهد که اثری ارزشمند و درخور توجه است و برای شناخت سیر ادبیات عرفانی توجه به این آثار ضرورت دارد.
۲۸۲.

اثرپذیری محمد غزالی در احیاء علوم الدین از اللّمع فی التصوّف و قوت القلوب در موضوع سماع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احیاء علوم الدین اثرپذیری سماع اللُّمع فی التصوّف قوت القلوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۴۵۸
نویسندگان در این پژوهش می کوشند با تمرکز بر موضوع سماع مشخص کنند ابوحامد محمد بن محمد غزالی در تألیف احیاء علوم الدین (492 ق.) چگونه و چقدر از دو کتاب اللُّمَع فی التصوف (از ابونصر سَرّاج طوسی) و قوت القلوب (از ابوطالب مکی) بهره برده است. رویکرد نویسندگان توصیفی تحلیلی است. تحقیق درباره احیاء علوم الدین به شناخت بیشتر فرهنگ تصوف و ادبیات فارسی یاری می کند. در این پژوهش نمونه هایی مطرح و بررسی خواهد شد که غزالی در تألیف احیاء از اللُّمع و قوت القلوب بهره برده است؛ مانند انواع وجد و سماع و دیدگاه پیامبر اسلام، یاران ایشان و بزرگان تصوف؛ عمده این برگرفته ها گفتار صوفیان و حکایت هایی مربوط به آنان است. شیوه استفاده غزالی از مطالب این دو اثر به چند صورت است: نویسنده مطلبی را موبه مو نقل می کند؛ به ضرورت، مطلبی را تفصیل و گسترش می دهد؛ چکیده و برگزیده مطلبی را می آورد؛ مطلبی را با طبقه بندی و دگرگون کردن عرضه می کند. گفتنی است نقل دقیق سلسله راویان در نظر غزالی مهم نیست.
۲۸۳.

تحلیل نشانه شناختی رابطه انسان و خدا در روح الارواح سمعانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی ساختارگرایی لوی استروس رابطه انسان و خدا روح الارواح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۲ تعداد دانلود : ۶۲۱
روح الارواح از آثار مهم قرن ششم هجری است که به شرح اسماء الله اختصاص دارد. ارتباط انسان و خدا از موضوعات محوری کتاب است. در این مقاله بر اساس روش تحلیلی توصیفی نشانه شناسی ساختارگرا، به بررسی رابطه انسان و خدا در متن روح الارواح سمعانی پرداخته شده است. در بررسی متن، به دنبال یافتن آن دسته از عناصر ژرف ساختی بودیم که در موضوع ارتباط انسان و خدا، نظام های نشانه ای متن را پدید آورده است. این عناصر کلیدی در ساختار تقابل های متن، به عنوان عوامل اصلی نظام ساز شناخته می شوند. برای رسیدن به این هدف، از روش لوی استروس بهره بردیم که بر اساس تحلیل تقابل های دوگانه به بررسی روابط نشانه ها می پردازد. با بررسی روابط نشانه های متن، نشان دادیم که در دایره نشانه های قطب خدا، تقابل جلال و جمال؛ قهر و لطف، شبکه ای از تقابل ها را به وجود آورده است که با تقابل مثبت و منفی شأن و قدر و مرتبه آدمی در نشانه های قطب انسان، مرتبط است. متن از راه ترکیب عناصر متضاد و تلفیق ویژه خود به حل تضادها و تقابل ها می پردازد. در نهایت راهی که متن برای حلّ تضادّ های رابطه انسان و خدا ارائه می دهد، نفی یک طرف رابطه (قطب انسان) است که با شبکه شانه های جلالی و نظام کلامی متن روح الارواح ارتباط پیدا می کند. 
۲۸۴.

تحلیل گفتمان انتقادی در حکایت «درآمدن حمزه در جنگ، بی زره» با تکیه بر نظریه نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف مولوی مرگ اختیاری مثنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۸ تعداد دانلود : ۴۹۲
تحلیل گفتمان انتقادی، مجموع گفتارها و کنش هایی است که به وسیله بازنمودهای ایدئولوژیک یک فرد یا گروه، با نگرشی انتقادی و تحلیلی به قلمروهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و دینی می پردازد. در این مقاله «حکایت درآمدن حمزه در جنگ، بدون زره» از دفتر سوم مثنوی معنوی با تکیه بر نظریه نورمن فرکلاف و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود. مقاله به روش توصیفی تحلیلی فراهم شده و درصدد است به ساختار صوری و معنایی کلام راوی و مولد گفتمان دست یابد تا از این طریق میزان تسلط او به مخاطب و همچنین نوع تعامل گفتمانی در کنش های متقیدانه در قالب پند و موعظه معلوم شود. نتیجه قابل پیش بینی این است که مولوی با تکیه بر جمله های استوار و متأکد و استعانت از قرآن و آموزه های دینی و اخلاقی، در پی تشکیل دایره گفتمانی خاصی است که ژرف ساخت آن از عنصر مهم «مرگ اختیاری و بی ارزش بودن حیات جسمانی» خبر می دهد.
۲۸۵.

واکاوی مفهوم نظربازی در شعر خواجوی کرمانی و شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سروده های عرفانی نظربازی معشوق شاه نعمت الله ولی خواجوی کرمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۶۵۵
نظربازی از بن مایه های پربسامد ادبیات عاشقانه و عارفانه است که در آثار بسیاری از بزرگان ادب فارسی، بازتاب قابل توجهی دارد. نظربازی نزد عارفان، بیانگر نوعی تجربه عرفانی است تجربه ای که عارف در عشق و عرفان به جایی می رسد که به هرچه می نگرد، خدا و جلوه های او را می بیند و با آن ها نظربازی می کند. از جمله این عارفان، خواجوی کرمانی و شاه نعمت الله ولی است که نظربازی در اشعار آن ها، قابل تقسیم به نظربازی عرفانی و زمینی است. هدف از این جستار، مقایسه و تبیین تشابه و تفاوت مفهوم نظربازی در دیدگاه این دو شاعر است که با روش تحلیلی توصیفی به بررسی این موضوع پرداخته شده است. حاصل پژوهش حاکی از آن است که شاه نعمت الله ولی با نظر به چهره زیبارویان، تصویری از زیبایی خداوند را می نگرد و نظر او مبنای جسمی ندارد، اما خواجوی کرمانی، اساس و فلسفه بهره مندی انسان از نعمت بینایی را نظربازی و دیدن معشوق مجازی می داند به گونه ای که بخش اعظمی از ابیات مربوط به نظربازی او، خطاب به معشوق زمینی است.
۲۸۶.

تحلیل «فرایند تفرّد» در تمهیدات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یونگ فرایند تفرد فرامن کهن الگو تمهیدات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۷ تعداد دانلود : ۵۲۴
متون عرفانی، گستره ای پهناور از کنکاش های روانی برای شناختی هرچند ناچیز از مقام قرب الهی و در مرحله بعد، شناخت زوایای پنهان و ناشناخته ابعاد روحی خود صاحب اثر است تا پروردگار خویش را درک کند و تا حد توان، به وی تقرب جوید. در مکتب روان شناسی تحلیلی یونگ، «فرایند تفرد» تلاش ناخودآگاهانه بشر در دستیابی به تکامل روان است؛ اما در عین حال، همین مفهوم توضیح می دهد که بشر هیچ گاه نمی تواند به تکامل روانی مطلق دست یابد، بلکه تنها می تواند با شناخت «فرامن»، به تجربه ای فردی، فراگیر و درونی دست یابد. رساله تمهیدات عین القضات همدانی، عارف برجسته قرن پنجم وششم هجری، این فرایند درونی روان را بازتاب داده است. هدف از این پژوهش، بررسی این سیر روانی در ناخودآگاه نویسنده تمهیدات و تحلیل آن در جستار حاضر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بیانگر آن است که نویسنده در این اثر کوشیده با بهره گیری از آموزه های عرفانی و کندوکاو ضمیر ناخودآگاه، سیر تکامل روانی را به صورت ناخودآگاهانه نشان دهد. تأثیر ناخودآگاهانه کهن الگوهای برجسته ای همچون «مسیح»، «پیر خردمند» و درنهایت ادغام آن ها با کهن الگوی «سایه» و رهنمونی به سوی نور و روشنی، تلاش عین القضات برای دستیابی به فرایند تفرد و دسترسی بی پیرایه و ناب به «فرامن» است که نمایه هایی از کنکاش ذهنی ناخودآگاهانه وی به شمار می آید.  
۲۸۷.

بررسی و تحلیل مفهوم رضایت از زندگی در مثنوی مولوی با استفاده از روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی روان شناسی مثبت گرا مثنوی معنوی رضایت از زندگی رضا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۲ تعداد دانلود : ۶۳۳
در روان شناسی مثبت گرا، مفهوم کلی «رضایتمندی از زندگی» بازخورد شیوه ادراک و ارزیابی انسان از همه موقعیت های زندگی اش است. این مفهوم در مثنوی معنوی به شکلی فضیلت خواهانه و ثابت و کلی ارائه شده است و همه موقعیت های زندگی انسان را فرامی گیرد. از نظر مولوی می توان با وجود موقعیت های نامطلوب در زندگی، رضایتمندی کامل را از زندگی به دست آورد؛ شیوه کسب آن نیز ارزیابی شناختی صحیح از دنیا، باور و پایبندی به جهان بینی الهی اسلام و عمل به راهکارهایی خاص است. نویسندگان این پژوهش با استناد به عرفان مولوی، مبانی رضایتمندی از زندگی را از مثنوی استخراج و با مبانی روان شناسی مثبت گرا پیوند می دهند. ارزش های معنوی و الهی در سیروسلوک عرفانی مولوی، زمینه ساز سلامت روان و رضایتمندی انسان از زندگی است. برپایه این پژوهش مشخص می شود که مولوی رضایتمندی را هیجانی ربّانی می داند که با آموزش و ایجاد باورهای سازگارانه و عملکرد مبتنی بر ارزش های الهی به دست می آید؛ سالک با کسب آن شایسته فنای صفاتی و اتصاف به صفات الهی می شود و سرانجام در زندگی چیزی به جز اراده خداوند طلب نمی کند. هدف در این پژوهش شناخت و تحلیل این مفهوم کلی و مؤلفه های مرتبط با آن در اندیشه های مولوی با استفاده از آموزه های روان شناسی مثبت گراست. نتایج این بررسی نشان می دهد رضایتمندی از زندگی یکی از مفاهیم متعالی تمدن و عرفان اسلامی است؛ همچنین یک مفهوم تعلیمی عمومی و ثابت در مثنوی معنوی است؛ این مفهوم با ترویج باورها و مهارت های کنترل هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در قالب حکایات و مواعظ و تمثیل ها و با تبیین مفاهیمی مانند رضایت به مقدَّرات و صبر و شکر و قناعت ارائه شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیلِ محتوای مثنوی مولوی است.
۲۸۸.

بررسی لحن پایدارانه تقابل عطار با صاحب منصبان دنیوی، در آینه منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لحن منطق الطیر عطار نیشابوری موضوع منتخب حکایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۴۱۸
لحن، نحوه خواندن کلمات و جملات در قالب فضای متن است؛ منشأ آن باورهای فردی، جمعی و ویژگی های اخلاقی، روحی و روانی افراد است که با ویژگی های سبکی، فرم و ساختار شعر ترکیب می شود. عنصر لحن به عنوان یکی از مهم ترین عناصر فضاسازی و تاثیر بر مخاطب همواره مورد توجه بوده است؛ زیرا بیان کننده درونیات و عواطف نویسنده است و نویسنده باید بتواند طبق موضوع منتخب و به دور از تصنع، لحنی متناسب با نوشته خود را انتخاب کند. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی لحن، انواع و نحوه شکل گیری آن، در نظر دارد لحن کلی عطار در تقابل با مقامات دنیوی را در آینه منطق الطیر بررسی و گونه های مختلف آن را معرفی کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که حکایت ها به سبب گفتگومحوری، از مهم ترین عرصه های بروز لحن هستند؛ همچنین لحن آثار مختلف، متفاوت است. ممکن است لحن در دل یک اثر، تغییراتی داشته باشد. شاعر در سرودن منطق الطیر (یکی از مهم ترین آثار منظوم عرفانی ) لحن های متفاوتی را خلق کرده است، لیکن به طور کلی لحن اعتراضی، به ویژه اعتراض علیه حکام و سلاطین در آثار عطار بیشتر از سایر الحان مطمح نظر است. عطار در برابر اصحاب قدرت از انواع لحن اعتراضی، واعظانه، تحذیری و... استفاده کرده است که هر کدام از الحان به تفکیک تشریح خواهد شد.  
۲۸۹.

خشونت در مجالس رزم با تأکید بر نگاره های اسطوره ای دوالیستی نگارگری ایران از منظر اسلاوی ژیژک (خشونت اسطوره ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت اسطوره ای ژیژک مجالس رزم نگارگری هنر ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۷۴۳
رزم در باور ایرانیان قدمت بسیاری دارد و مبارزه همیشه از مهم ترین چالش های پیش روی قهرمانان ایرانی بوده است. این مبارزه ابتدا با درگیری دائمی خیر و شرّ مطرح می گردد و سپس به صورت های متفاوت در دوره های مختلف هنر ایران، بازنمود پیدا می کند. اسلاوی ژیژک، متفکر معاصر غربی، در کتاب ها و مقالات خود به مبحث خشونت پرداخته و سویه های پنهان آن را افشاء کرده است. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی تطبیقی، درصدد است بررسی کند که در نگارگری ایران، خشونت چگونه و با چه مفاهیمی (دوالیستی) تصویر شده است و سپس با بررسی دیدگاه ژیژک در باب خشونت (خشونت اسطوره ای) گفتار وی را با نگاره های اسطوره ای ایران تطبیق دهد. این مقاله، سه نمونه از نگاره های شاهنامه فردوسی را با نظریه خشونت اسطوره ای تطبیق داده و میزان انطباق گفتار اسلاوی ژیژک و والتر بنیامین درباره خشونت را بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این نظریه قابلیت مطالعه تطبیقی با نگاره های ایرانی را دارد و می تواند روشی برای نقد هنری ایران باشد.
۲۹۰.

سیر تحول ایزد وای از اسطوره به کیکاووس در حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایزد وای کیکاووس اسطوره حماسه تحول اساطیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۳ تعداد دانلود : ۶۹۵
اشراف بر پیشینه اساطیری شخصیت های حماسی، در تحلیل کارکردهای آنان در آثار ادبی کمک قابل توجهی خواهد کرد. مطالعه خویشکاری های ایزد وای و وجود برخی تشابهات میان این ایزد و کاووس شاهنامه سبب گردید تا به مقایسه تطبیقی میان این دو شخصیت اساطیری بپردازیم. کاووس شاهنامه ، از بزرگ ترین پادشاهان حماسی ایران و برخوردار از پیشینه ای اساطیری است. وای نیز، ایزد باد و هواست که بر فضای تهی میان آسمان و زمین حکمرانی می کند. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به این نتایج که عبارتند از تشابه در شخصیت متلوّن و ابهام انگیز، فرّه مندی، جادو پزشکی، جنگاوری، پیک مرگ و سرشت بادی، مکان زندگی و پدر نخستین انسان بودن است، دست یافته. هر چند اختلافات جزیی در میان آن ها دیده می شود، اما وجود این گونه همسانی ها میان این دو شخصیت اساطیری و بررسی و مطالعه سیر تحوّل و تنزّل ایزدان اساطیری به عالم حماسه، ما را بر این داشت که گمان کنیم کاووس شاهنامه صورت تحوّل یافته و انسانی وایو، ایزد باد و هوا است که در حماسه ملی ما؛ شاهنامه با حفظ مهم ترین خویشکاری های خود در قالب پادشاهی حماسی نمایان گشته است. هدف از انجام چنین پژوهشی بی شک نمایاندن پیشینه ایزدی کیکاووس و تأثیر در رفتار و کردار حماسی و شخصیت چندی بعدی او در شاهنامه است.
۲۹۱.

تأثیر مبانی فکری ابوالعلاء معری و خیّام بر سبک زندگی متعارض آن ها (با رویکرد فلسفه و اسطوره شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسطوره خیام معری کاسیرر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۵ تعداد دانلود : ۴۲۳
ابوالعلاء معری و عمر خیام از شاعران برجسته زبان و ادبیات عربی و فارسی هستند که زمینه های تشابه فکری این دو شاعر نامی، بستر پژوهش های بسیاری بوده است. در این مقاله از تأثیر فلسفه، شعر و اسطوره بر سبک زندگی و زیست متعارض ابوالعلاء معری و عمر خیام سخن رفته است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی تطبیقی ، در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به اشتراکات فراوان میان معری و خیام، چرا این دو شاعر سبک زیست کاملاً متفاوتی را برگزیده اند؟ علت و یا علل این تفاوت سبک زندگی در چیست؟ آیا می توان گفت این تفاوت برایند تغذیه تفکر این دو شاعر از خاستگاه و آبشخورهای متمایز فکری ایشان است؟ همچنین تلاش شده است تا با استناد به نظر افلاطون و کاسیرر، خاستگاه بدبینی های معری و خوش بینی های خیام بررسی شود. حاصل نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به رغم اشتراکات فراوان میان معری و خیام، بدبینی و ناشاد زیستن معری، برخاسته از هویت شاعرانه و تفکر اسطوره ای این شاعر است؛ در حالی که منشأ خوش بینی، زندگی شاد و امیدوارانه عمر خیام نشأت گرفته از جهان بینی فلسفی و حکیمانه وی می باشد.
۲۹۲.

درنگی در معنای چند واژه و تعبیر در تذکره الأولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار نیشابوری تذکره الأولیاء واژگان و تعبیرات متون عرفانی محمدرضا شفیعی کدکنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۴۱۹
انجام گرفتن تصحیحی جدید از هر کتاب به شرطِ رعایت اسلوب ها و معیارهای علمی مسیر را برای پژوهش های بعدی هموارتر می کند. خوشبختانه در سال های اخیر، تصحیح استاد شفیعی کدکنی از تذکره الأولیای عطار این امکان را برای پژوهشگران فراهم کرد تا به افق های جدیدی از این کتاب دست یابند. آشنایی مصحّح با اسلوب ها و معیارهای علمیِ فنّ تصحیح، توانمندی او در تأویل و تفسیرِ زبان بزرگان عرفان، انجام گرفتنِ تصحیح در بازه زمانی طولانی و نگارش تعلیقاتی ارزشمند ازجمله ویژگی هایی است که این تصحیح را معتبرترین کار انجام گرفته درباره تذکرهالأولیاء معرفی می کند. نویسنده این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد درباره معنای چند واژه و تعبیر که شفیعی کدکنی در تعلیقات بدان ها پرداخته است، توضیحات بیشتری ارائه کنند. ضرورت پژوهشْ اهمیتِ پرداختن به واژگان و تعبیرات به کاررفته در آثار عطار نیشابوری است که نتیجه آن، آسان کردنِ فهم متن برای مخاطبان خواهد بود. در این مقاله، واژگانی مانندِ «سکیل» و «پاشِش» و تعبیراتی مثل «صفراکردن»، «به سخن راست نهادن»، «راهِ کسی انجام گرفتن»، «بر یک خشت گشتن» و «سر ازسوی کسی افتادن» بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد مفاهیم سیّالِ واژگان زبان فارسی، کم کاربرد بودن برخی کلمات و تعبیرات، عدول از شکل کتابتیِ واژگان در نسخه اساس و همچنین خوگرشدن مصحّح با یک شکل یا یک مفهوم خاص از واژه یا تعبیر، از مهم ترین عواملی است که کاستی هایی در درک مفهوم واژگان و تعبیرات تذکره الأولیاء ایجاد کرده و موجب توضیحاتی نارسا درباره برخی عبارات شده است.
۲۹۳.

بررسی شخصیت «هدهد» در منطق الطیر عطار براساس نظریه «خودشکوفایی» آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق الطیر هدهد خودشکوفایی ابراهام مزلو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۴۸۶
منطق الطیر عطار با طرح مبانی عرفان اسلامی به طور عام و نظریه وحدت وجود به طور خاص، همچنین با داشتن جنبه های تمثیلی و نمایشی، شأن و جایگاهی محکم در زبان و ادبیات فارسی دارد. هدهد یکی از شخصیت های برجسته در این اثر است که توانست با تأکید بر کنش جمعی و بسیج عمومی، مرغان دیگر را برای حرکتی جدید و متفاوت متقاعد کند. منش و روش هدهد در اقناع و بسیج مرغان بر مبنای نظریه های روانشناختی انسانگرا، تحلیل پذیر و درخور بررسی است. نظریه «خودشکوفایی» ابراهام مزلو، پدر روانشناسی انسان گرا، در رفتارشناسی و شناخت هدهد رهبر پرندگان در مسیر رسیدن به سیمرغ به خواننده کمک می کند تا شخصیت هدهد را به عنوان سمبل انسان خودشکوفا و کنش گرا بهتر درک کند. به نظر می رسد هدهد در جایگاه یک رهبر خودشکوفا و کنش گر توانسته است با تکیه بر ویژگی هایی مانند گشودگی نسبت به تجربه های اوج، تأکید بر منطق گفت وگو و مکالمه، هوش کلامی، انعطاف پذیری، اشتیاق و صداقت، خلاقیّت و دوری از تقلید، خودبسندگی و خودمختاری و درک متقابل، بسیج عمومی و کنش جمع محور، مرغان را به نتیجه ای مطلوب و آرمانی برساند که همانا رسیدن به جایگاه سیمرغ است. در این مقاله سعی می شود با تأکید بر نظریه خودشکوفاییِ مازلو، به شخصیت شناسی هدهد و همچنین انجمن های معناگرا پرداخته شود.
۲۹۴.

کتم کرامات؛ علل و مبنای کتم کرامت ازسوی اولیا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کرامات اولیا کتم کرامات مبنای کتم تصوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۳۰۲
از متون بسیار صوفیان می توان فهمید کتم کرامات یک سیره مستمر عرفانی بوده است. اصل در کرامت بر کتم است؛ مگر آنکه اراده خداوند بر اظهار آن تعلق گیرد. کتم در کرامات، در مقایسه با تحدّی و اظهار در معجزات، پژوهشگر را به سوی مبنایی عرفانی سوق می دهد که کرامات را از معجزات و نیز دیگر خوارق عادات متمایز می کند. در این پژوهش برای رسیدن به این هدف، نخست علل کتم کرامات و آنگاه دو رویکرد متفاوت اولیا به کراماتشان بررسی می شود. در کرامات به جای شاخصه «تحدّی» و «اظهار»، دو شاخصه «کتم» و «طلب» مطرحشده که به ظاهر متعارض است. سالک باید هم طالب کرامات باشد و هم نسبت به آن بی توجه و کتوم (رازنگهدار) باشد. تفاوت این دو حکم را باید در تفاوت انواع کرامات حسّی و معنوی و نیز انواع سالک جست. دستاورد این پژوهشْ مبنایی عرفانی در کتم کرامات است که باید آن را حتی در تعریف کرامات نیز دخیل دانست. این رویکرد واقع نمایانه به کرامات اولیا بسیار به باورپذیری این پدیده های بحث برانگیز یاری رسان است.
۲۹۵.

بررسی علل بیان ناپذیری تجربه های عرفانی در مثنوی های عطّار(الهی نامه، منطق الطّیر، مصیبت نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه های عرفانی بیان ناپذیری عطار نیشابوری الهی نامه مصیبت نامه منطق الطیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۵۰۷
ناتوانی واژه در بیان تجربه های عرفانی را بیان ناپذیری می نامند. دارندگان تجربه عرفانی آگاهی عرفانیِ خود را فراتر از حد فهم و تقریر می دانند. آنها بر این باورند که در این تجربه استعلایی، نوعی آگاهی از حقیقت و ادراک امور به عارف دست می دهد که حریمی ماوراء عقل دارد و به قالبِ بیان در نمی آید. در نزد عارفان، همواره بیانِ حقایق و مفاهیم عرفانی با موانعی همراه است که زبان را از شرحِ این احوال ناتوان می سازد. موانعِ موضوع، متکلم، کلام و مستمع از بارزترین این موانع است که سبب بیان ناپذیری حقایق بلند عرفانی می شود. عطّار نیشابوری نیز مانند دیگر عرفا در آثار خود به صورت های مختلف بیان ناپذیری تجربه های عرفانی را تبیین کرده و عملاً ناتوانی زبان را در بیان حقایق عرفانی نشان داده است. مسئله پژوهش حاضر واکاوی علل بیان ناپذیری تجارب عرفانی برای تبیین این موضوع است که زبان در بیان ناگفته های عرفانی چه مشکلی دارد که عرفا را در بیان این مدرکات درونی ناتوان می سازد. همچنین بازتاب و بسامد این موضوع بنیادی عرفانی در آثار عطّار نیشابوری چگونه است؟ در این جستار به روش توصیفی- تحلیلی این موانع و بازتابِ آنها در سه منظومه الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطّیر عطّار نیشابوری مورد بررسی قرار گرفته است. هر یک از این موانع با بسامدهای متفاوت مورد توجه عطّار بوده و مانعِ موضوع و متکلّم بیش از موانع دیگر در بیان حقایق و رموز الهی در زبان عطّار مشهود است.
۲۹۶.

اثرپذیری محمد غزالی در احیاء علوم الدین از اللّمع فی التصوّف و قوت القلوب در موضوع سماع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احیاء علوم الدین اثرپذیری سماع اللُّمع فی التصوّف قوت القلوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱
نویسندگان در این پژوهش می کوشند با تمرکز بر موضوع سماع مشخص کنند ابوحامد محمد بن محمد غزالی در تألیف احیاء علوم الدین (492 ق.) چگونه و چقدر از دو کتاب اللُّمَع فی التصوف (از ابونصر سَرّاج طوسی) و قوت القلوب (از ابوطالب مکی) بهره برده است. رویکرد نویسندگان توصیفی تحلیلی است. تحقیق درباره احیاء علوم الدین به شناخت بیشتر فرهنگ تصوف و ادبیات فارسی یاری می کند. در این پژوهش نمونه هایی مطرح و بررسی خواهد شد که غزالی در تألیف احیاء از اللُّمع و قوت القلوب بهره برده است؛ مانند انواع وجد و سماع و دیدگاه پیامبر اسلام، یاران ایشان و بزرگان تصوف؛ عمده این برگرفته ها گفتار صوفیان و حکایت هایی مربوط به آنان است. شیوه استفاده غزالی از مطالب این دو اثر به چند صورت است: نویسنده مطلبی را موبه مو نقل می کند؛ به ضرورت، مطلبی را تفصیل و گسترش می دهد؛ چکیده و برگزیده مطلبی را می آورد؛ مطلبی را با طبقه بندی و دگرگون کردن عرضه می کند. گفتنی است نقل دقیق سلسله راویان در نظر غزالی مهم نیست.
۲۹۷.

سنتی باستانی در نظام خانقاه (ریشه یابی قاعده «لا سلام علی الأکل»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لا سلام علی الأکل مزدیسنا فتوت تصوف خانقاه ابوسعید ابوالخیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۴۱۳
تصوف مجموعه ای از اصول عقیدتی و آداب ظاهری است. بی شک هر دوی این ساحت ها با آیین هایی خارج از مرزهای تصوف در ارتباط بوده و از آنها تأثیر پذیرفته است؛ برای مثال، بسیاری از آداب ظاهری تصوف از آیین فتوت متأثر است. در این پژوهش به یکی از آداب ظاهری و رسوم خانقاهی پرداخته می شود که احتمالاً با آیین فتوت از مجموعه آداب ایران باستان به مجموعه آداب تصوف اسلامی وارد و در مراحل بعدی، حتی حدیث نبوی تصور شده است. براساس این سنت کهن، فرد از سخن گفتن در زمان غذاخوردن منع می شود. گرچه برخی از محققین ابوسعید ابوالخیر را مبدع احتمالی این سنت برشمرده اند، چنین سنتی در اساطیر و آموزه های مزدیسنایی، آداب ملوک ساسانی و آیین فتوت سابقه داشته است و به نظر می رسد پس از ظهور اسلام، با آیین فتوت به نظام خانقاه راه یافته است. با بررسی منابع زردشتی، فتوت نامه ها، متون صوفیه و غیره می توان سیر انتقال این سنت را از آداب ایران باستان به تصوف اسلامی پیگیری کرد. ریشه یابی چنین سنت هایی در میان آیین های دیگر، ما را در ترسیم تصویری روشن تر از شیوه شکل گیری نظام خانقاه یاری می کند.
۲۹۸.

نقش و جایگاه زمان در ایجاد تعلیق و ضدّتعلیق در رساله الطیرهای فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان تعلیق ضدّتعلیق ژنت رساله الطیرها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۸ تعداد دانلود : ۵۳۶
در یک نگاه کلی، رساله الطیرها اغلب متونِ رواییِ کوتاه قلمداد می شوند. معتقدان به این دیدگاه، کاربرد اندک عوامل تعلیق آفرین و حداکثریِ عناصر ضدّتعلیقی را دلیل این اختصار می دانند. در این مقاله، می خواهیم براساس اصل زمان روایت، ثابت کنیم نه تنها عناصر تعلیق آفرین و ضدّتعلیقی همپای هم در این آثار نقش آفرینی کرده اند، چه بسا، عناصر تعلیق آفرین بیشتر از عناصر ضدتّعلیقی کاربرد داشته اند، همچنین به دنبال آن هستیم تا دلیل و جایگاه کاربرد عناصر تعلیقی و ضدّتعلیقی را در این آثار بررسی کنیم. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به این نتایج رسیده است که عناصر تعلیقی در این آثار با بسامد یازده نسبت به عناصر ضدّتعلیقی با بسامد سه کاربرد بیشتری داشته اند. در عناصر تعلیق آفرین، تعویق از طریق تکرار و برای تأکید بر درون مایه عرفانی، بیشترین و در عناصر ضدّتعلیقی، حذف مطالب به جهت بی اهمیت بودن، کمترین بسامد را دارند. این امر حاکی است موضوع عرفانی تعلیمی و حالات روایت شنو تعیین کننده اصلی کاربرد این گونه عناصر بوده است. هر جا راویان باید برای آموزش، مطلبی را تکرار کنند از تعلیق استفاده کرده و هر جا شرایط روایت شنو اقتضا می کرده، مطالب را حذف و به ضدّتعلیق روی آورده اند.
۲۹۹.

هویّت اسطوره گونه سمک عیّار؛ بررسی تطبیقی سمک عیّار با دو اسطوره هندو ایرانی، ایندرا و مهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سمک عیار خدایان اسطوره ای پیکرگردانی ایندرا مهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۴۵۹
بسیاری از خدایان اساطیری، از جهان اسطوره ها بیرون آمده و در حماسه ها به صورت پهلوانانی نامی و یا شاهانی بزرگ نشان داده شده اند. یکی از آن پهلوانان حماسی، سمک، در داستان منثور حماسی پهلوانی سمکِ عیّار است. این پهلوان با داشتن برخی ویژگی های اساطیری، همچون ایزدان اسطوره ای، ایندرا و مهر، پنداشته می شود. از جمله ویژگی های اساطیری سمک، می توان به این موارد اشاره کرد: آزاد ساختن مادینگان شهریاران از چنگال ربایندگان اهریمنی، داشتن پیوندی ناگسستنی با خورشیدشاه، نابودکننده دیوان و پریان و همراهیِ مداوم با مادینه ای که تجلی گر خدای بانوان است. بر اساس این فرضیه، نگارندگان این جستار با رویکردی تحلیلی تطبیقی و با توجّه به متون مقدس هند و ایرانی، ریگ ودا و اوستا ، و اندیشه های اسطوره پژوهانی همچون مهرداد بهار کوشیده اند خویشکاری های این دو ایزد را با کارکردهای این پهلوان حماسی مقایسه و تطبیق دهند و این فرضیه را به اثبات برسانند. حاصل پژوهش حاضر نشان می دهد که سَمَک، پهلوان برجسته حماسه منثور سمک عیّار ، برآیند و ادغامی از دو فرهنگ اسطوره ای هندو ایرانی است که در ریختی نو پیکرگردانی شده است.   
۳۰۰.

رهیافت های تحلیلی- انتقادی مولوی در علم و عالم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولوی علم شناسی عالم شناسی روش شناسی علوم رهیافت های تحلیلی- انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۹۹
موضوع علم و علم آموزی یکی از مباحث مهم و محوری جلال الدین محمد بلخی، عارف و اندیشمند بزرگ قرن هفتم است که در آثار خود با شناختی دقیق به معرفی و نقد علم و عالمان، و بیان آفات، غایات و آسیب شناسی آن پرداخته است. مولوی دانش های بشری و صاحبان علوم را به دو دسته حقیقی و دینی، و تقلیدی و دنیایی تقسیم می کند؛ اما ضروری ترین بحث با جنبه پیشینی و مقدماتی از نظر او آفت شناسی، غایت شناسی، انگیزه شناسی و وظیفه شناسی درباره انواع علوم و معارفی است که آدمی در این دنیا فرا می گیرد و یا به طالب علمان و متعلمان آن می آموزاند. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با رویکردی منطقی-روش شناختی و هرمنوتیکی، رهیافت های نظری و انتقادی مولوی در علم و عالم شناسی در چهار عنوانِ نقدی و آسیب شناسانه، کارکردی و غایت شناسانه، روانی و انگیزه شناسانه، و اخلاقی و وظیفه شناسانه دسته بندی شده است. نخستین دستاورد پژوهش آشکار شدن این موضوع است که مباحث مولوی در حوزه علم و عالم شناسی شاید بیشتر و پیش تر از دیگر مباحث او ضرورت و قابلیت بررسی علمی و معرفتی دارد، دوم آنکه فواید و کارکردهای بالقوه یا بالفعل منطقی، انتقادی و اخلاقی این نوع علم شناسی معلوم می شود، و سومین کارکرد مهم و اخلاقی- معرفتی این رویکرد می تواند آن باشد که اهل علم را با توجه دادن به آسیب ها و انگیزه ها و وظایف، از آفات و عوارض ناشی از علم آموزی صرف برحذر دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان