درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۲٬۲۲۰ مورد.
۱۷۲۱.

زمان فراتاریخی در تجربه عرفانی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره زمان شعر حافظ ادبیات عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۲ تعداد دانلود : ۸۶۸
تجربة عرفانی حافظ از زمان قدسی و فراتاریخی، در قدرت شاعرانگی وی و خلق تصاویر خیال انگیز در غزل های او نقش اساسی دارد. حضور زمان انفسی در برابر زمان آفاقی و گاه شمارانه در شعر حافظ موجب التفات وی به ساحت های مختلف زمان و تصرف شاعرانة او در قلمروهای گسترده زمانی شده است. با واکاوی معانی زمان ازل در شعر حافظ که حتی شعر خود را نیز میراثی از عهد الست یا زمان ازل می داند، می توان بن مایه های اندیشة عرفانی وی را از زاویة اسطوره شناختی بازخوانی کرد. تصاویر رازآلود و اساطیری از زمان ازل که بیانگر وجهی زیباشناختی از رخدادهای شگفت انگیز اسطوره ای همانند آغاز آفرینش آدم است، نشانگر حضور فراتاریخی شاعر در زمان بدایت ها است. حافظ در شعر خود شخصیت های شعرش را از مرز تاریخ و زمان ناسوتی فرا می گذراند و رنگ اسطوره به آنها می زند. زمان در شعر حافظ نه به عنوان پدیده ای آفاقی، بلکه ادراکی است که به تجربة درونی و روحی شاعر در ساحت اسطوره مرتبط می شود. در این نگرش اسطوره ای، زمان تاریخی و فراتاریخی درهم می آمیزد و شاعر همچون واسطه ای میان جهان غیب و جهان شهادت، از اعماق تجربههای درونی خود خبر می دهد
۱۷۲۲.

بررسی تأویل و پیوند آن با تداعی معانی در معارف بهاءولد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان تأویل هرمنوتیک بهاءولد معارف بهاءولد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۰ تعداد دانلود : ۷۸۷
عرفا به اشکال گوناگونی در شعر و نثر طرح نو درافکنده اند و آثاری متفاوت با ویژگی های ادبی شاخص، خلق کرده اند. بهاءولد نیز عارفی است دارای سبک و اثری پدید آورده است که به لحاظ ویژگیِ تأویلی- تفسیری قابل تأمل است. در این پژوهش، روش های تأویلی بهاءولد و نسبت تأویل با تداعی معانی بررسی شده است. روش تحقیق به صورت تحلیلی- توصیفی است؛ بدین صورت که با استخراج و بررسی کلیه تأویل های اثر و تطبیق آن ها با معانی مفسران، تفاوت برداشت ها و هم چنین خلاقیت مؤلف نشان داده شده است. بررسی مصادیق نشان می دهد که مهم ترین اصول و مبانی عرفانی با بسامد های متفاوت در آفرینش تأویل های معارفمؤثر بوده است، اما اصل «محو هستی» بیشترین اهمیت و بسامد را دارد، علاوه بر آن، «عشق»، از دیگر مبانی مهم عرفان بهاءولد در خلق تأویل به شمار می آید. این پژوهش همچنین نشان می دهد که مؤلف از روش هایی مانند «تعریف و بازتعریف»، «ترکیب»، «تخصیص»، «تعلیل» و «دگرگونی های روایی»، در خلق تأویل بهره برده است، اما تداعی معانی شیوه خلّاقانه و مبدعانه او به شمار می آید؛ روشی که در آن بر اساس اصول تداعی و به کمک تشبیه، استعاره، تمثیل، تضاد، جناس و دیگر آرایه های بلاغی، بخشی از مهم ترین تأویل های معارف خلق شده است و ملهم این دیدگاه است که میان تأویل، بلاغت و تداعی نسبتی برقرار است و نیز تأویل همواره روشی برای رسیدن به معنای متن نیست؛ بلکه شیوه ای برای خلق معانی نوی است که رویی به سوی متن مرجع و سری در دنیای خلاقانه مؤلف دارد.
۱۷۲۶.

گره گشایی معنایی- ساختی از یک غزل پیچیده حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزل حافظ شعر قلندرانه روایت فشرده تأویل و تفسیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۴ تعداد دانلود : ۴۷۶
بخش زیادی از شعر حافظ، محصول تجربه های عرفانی است و شاعر در مقام صورت بندی زبانی آنها از انواع شگردهای بلاغی بهره برده است. تجربه های عرفانی، بیشتر در غزل های روایی او نمایان شده و به دلیل فشردگی روایت و سیالیّت ذاتیِ تجربه های عرفانی، علی رغم داشتن زبان ساده، گره های دشواری در معنا و شکل غزل ها ایجاد می شود. غزل شماره 423 با مطلعِ « دوش رفتم به در میکده خواب آلوده// خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده » یکی از این نمونه هاست. این غزل، اگرچه به صورت پوشیده، مرحله تبدیل «عرفان زاهدانه» به «عرفان عاشقانه» را گزارش می کند، در صورت روایت به ویژه در پرداخت شخصیت «مغبچه باده فروش» و گفتگویی که بین او و راوی درمی گیرد، هنجارهای ادبی و عرفانیِ سنت شعر قلندرانه نقض می شود؛ مغبچه باده فروش که در شعر قلندرانه مشوّق سالکِ مقیم عالم زهد برای ورود به میخانه است، در نقش تازه ای ظاهر می شود و ملامت گرانه راوی را از اینکه به دیرمغان پای نهاده است و شرابی نوشیده و با شیرین پسران نرد عشق باخته، به نقد می کشد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که چگونه می توان غزل حاضر را در متن سنت شعر قلندریِ پیش از حافظ و ابیات پراکنده خود وی قرار داد و غزل را از این تناقض معنایی و شکلی نجات داد؟ ما با ارائه خوانشی معنایی ساختی و به شیوه «تأویلی و تفسیری» سعی می کنیم گره این مشکل را باز و اثبات کنیم همین غزل نیز در ادامه سنت غزل قلندرانه و دستگاه فکری حافظ است و شاعر با دستکاری رندانه در سنت ادبی، به روایت و ساختی هنری از بیان همان اندیشه ها دست یافته و با ایجاد ابهامی معنایی و شکلی، اثری گشوده بر خوانش های مختلف آفریده است.
۱۷۲۹.

تبیین نسبت کتاب تکوین با کتاب تدوین در اندیشه های عرفانی – قرآنی شیخ محمود شبستری و علامه سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن مجید عالم تکوین عالم تدوین شیخ محمود شبستری سید حیدرعلی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۹ تعداد دانلود : ۵۸۲
هماهنگی عالم وجود با کتاب الهی برای گشوده شدن باب معرفت و کشف و شهود نسبت به خداوند، از جمله نکات عمیق برهانی-عرفانی و قرآنی در نزد صاحبان طریقت محسوب می شود. هرچند طلوع این اندیشه را می توان به ابن عربی نسبت داد، عرفای پس از او سعی کردند با دقت و جزئیات بیشتری در این زمینه غور کنند و حقیقت پیوستگی عوالم و مراتب هستی با قرآن مجید را با جزئیات بیشتری جست وجو کنند. شیخ محمود شبستری و علامه سیدحیدر آملی از جمله عرفای بزرگ پیشگام در تفحص درباره این اندیشه به شمار می آیند که درصدد اثبات مطابقت اجزای کتاب تدوین با کتاب تکوین الهی برآمدند. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای نگاشته شده است. این مطالعه با تفحص در اندیشه های این دو عارف بزرگ، دیدگاه های آن ها را به این دو عالم و تطبیق مصادیق آن ها با یکدیگر بررسی و مقایسه می کند و به تأمل درباره فواید طرح این بحث می پردازد. از دیدگاه این پژوهش، وجود این بحث در بین عرفای نام برده نه تنها بر تأویل پذیری و اعجاز قرآن تأکید دارد، بلکه تکریم موجودات عالم را به عنوان مظاهری از ذات و کلام الهی و یکپارچگی عالم وجود و پیوستگی تمام اجزای آن به یکدیگر در پی دارد.
۱۷۳۰.

بررسی ارتباط واژگانی شمس با واژگان آفتاب و خورشید در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفتاب اسطوره خورشید شمس غزلیات شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۸ تعداد دانلود : ۸۴۲
در این پژوهش ارتباط سه واژه آفتاب، خورشید و شمس بر مبنای واژه گزینی در بن مایه های عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. کاربرد واژه ها در غزلیات به دو صورت بررسی می شود: مواردی برای تصویر سازی و مواردی برای توصیف شمس تبریزی. مولوی در تصویر سازی همانند دیگر شاعران از واژه آفتاب استفاده کرده است، اما در توصیف شمس تبریزی با آگاهی به پیشینه اساطیری و دینی واژه خورشید، ابتدا با بینش عرفانی، آن را با واژه شمس آمیخته و با تأویل هرمنوتیکی، واژه شمس را از حدّ نشانه به کلمه رسانده و توانسته با دو واژه خورشید و آفتاب، همسان و به عنوان یک بن مایه یا اصطلاح عرفانی ثبت نماید. با همسانی شمس با خورشید تمام ویژگی های اساطیری و عرفانی واژه خورشید در شمس ظاهر شده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به این نتیجه رسیده است، همان گونه که خورشید پرستی در اسطوره دیده می شود مولوی نیز به شمس پرستی پرداخته و شمس را به عنوان خدای اساطیر نگریسته و با فنا در شمس به جست وجوی خویشتن خویش در فرآیند فردیّت رسیده است؛ این مقوله با روان شناسی یونگ قابل تفسیر می باشد، در این تفسیر شمس بهانه ای برای رسیدن مولانا به خداوند است.
۱۷۳۱.

تحقیقی در تأثّر هجویری از منابع دینی غیر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسلام یهود هجویری عهدین اسرائیلیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۷ تعداد دانلود : ۵۵۳
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) ، سازمان و تشکیلات جدیدی در عالم اسلام به نام خلافت شکل گرفت. گروهی از دشمنان اسلام در کسوت مسلمانی، ولی با باطنی معتقد به آیین های گذشته همچون یهود و مسیحیت و یا حتّی آیین های بشری که از مقابله نظامی و توسل به زور علیه اسلام ناامید شده بودند با نفوذ در این سازمان نوپا، شیوة تحریف و وارونه ساختن حقایق را برای تخریب بنیان های فکری و آموزه های معرفتی مسلمانان در پیش گرفتند. بر این اساس، افسانه های موجود در تورات و انجیل را در لابه لای معارف دین اسلام وارد کردند و با مسخ مفاهیم اسلام امکان القای شبهات را در بین مسلمین هموار ساختند. این مقاله با بررسی اینگونه افسانه ها به موضوع مهم اسرائیلیات پرداخته و جلوه هایی از آن را در کشف المحجوب هجویری به عنوان یکی از امهات کتب صوفیه نمایانده است؛ که شبیه سازی در معارف اعتقادی اسلام مربوط به شخصیت پیامبر اسلام (ص)، شبهه افکنی درموضوع وحی و مهم تر از همه عادی سازی پذیرفتن برتری نژادی یهودیان و دفاع از تصوف حتی به بهای سست کردن اعتقاد به نبوت و امامت شیعه از آن جمله است. بنابراین هدف کلی این پژوهش، بررسی این نوع شبهه افکنی ها و شفاف سازی فضای علمی متون جهت درک روش و تبیین آنهاست .
۱۷۳۵.

بررسی و تحلیل تعالیم تصوف بر مبنای نظریه گفتمان قدرت میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان تصوف فوکو قدرت اِپیستمه (معرفت)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۶۲۵
تصوف به مثابه یک نهاد اجتماعی در تاریخ ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصول، قواعد و تعالیم آن دارای آیین خاصی بوده که صوفیه ملزم به رعایت آن بوده اند. تصوف به موازات تغییرات سیاسی و اجتماعی، فراز و فرودهایی داشته و دارای گرایش ها و شاخه های بسیاری بوده است، اما با همه گستردگی، همچنان می توان آن را به عنوان یک گفتمان فوکویی در نظر گرفت. پژوهش حاضر با روش تحلیلی تطبیقی در پی کشف کارکردها، ساختار و تشریح مقوله قدرت در تصوف بر پایه نظریه گفتمان قدرت فوکو است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تصوف دارای کارکرد دوگانه است؛ از یک سو نوعی انضباط عمومی به وجود می آورد، آزادی فردی را تحت شعاع قرار می دهد و تعالیم آن، گزاره های قدرت را تقویت و تثبیت می کند؛ از سوی دیگر تصوف اگرچه درون اِپیستمه (معرفت و آگاهی) زمانه خود قرار دارد، در برخی مواقع می تواند دامنه معرفت عمومی را گسترش داده و به عنوان یک گفتمان رقیب در برابر گفتمان های دیگر از جمله نهادِ قدرتِ حاکم مطرح شود و با توزیع قدرت و ثروت، تا حدودی هرچند اندک از خودکامگی نهادهای موازی و به خصوص نهاد حاکم بکاهد.
۱۷۳۷.

مبانی عرفانی هستی شناسی عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی عرفانی عین القضات همدانی نور محمد نور ابلیس جوهر یگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۹ تعداد دانلود : ۷۶۸
عینالقضات همدانی (492-525ق.) از مهم ترین پیشروان سنت فلسفه ی حکمت ایرانی و نخستین عارفی است که محور آرای عرفانی خود را بر وجودشناسی بنا نهاد. هدف از پژوهش حاضر شناخت مبانی عرفانی هستی شناختی او و ریشه های آن با روش توصیفی-تحلیلی است که نشان می دهد اگرچه در تقسیم بندی وجود، عین القضات از فلاسفه متأثر است؛ ولی «ممکن الوجود» در تقسیم بندی او جایگاه حقیقی ندارد؛ زیرا معتقد است وجود یکی است و آن را جوهر یکتا و مصدر و کل هستی مینامد که هر چه جز او عدم است؛ امّا او عدم را به دو معنی نیستی محض و پوشیدگی به کار برده که منظور از آن به ترتیب حدوث مادیّات، و قِدم انوار است، اعراضی که ذات بهواسطه آنها تجلّی مییابد. بنابراین نور در هستیشناسی او ظهورِ وجود و معادل صفات الهی است که از صفت رحمانیّت، نور محمّد، و از صفت جبّاریت، نور ابلیس به وجود میآید؛ بههمین علّت عینالقضات نور محمّد را در کنار الله، مصدر موجودات نامیده و با نور دانستن ظلمت، از ثنویان فاصله گرفته و سعی نموده است با بحث «معیّت»، صدور کثرت از وحدت و با بحث «تجلّی»، ظهور صفات از ذات را تبیین نماید. همچنین این پژوهش نشان میدهد که عینالقضات با طرح اندیشههایی نو در هستیشناسی مانند: جوهر یگانه، تجلّی واحد، عدم ملال به واسطه عدم تکرار در تجلّی و نظریه خلق مدام، در برخی مباحث مهم نظری عرفان، پیشرو بوده است.
۱۷۳۸.

بررسی سمبولیسم عرفانی و اجتماعی در اشعار تقی پورنامداریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقی پورنامداریان رهروان بی برگ سمبولیسم عرفانی سمبولیسم اجتماعی شعر معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۷۴۸
پورنامداریان از منتقدان و پژوهشگران برجسته جامعه ادبی کشور به حساب می آید که جنبه شاعری وی کمتر مورد توجه واقع شده است. وی تحت تأثیر افکار نیما و پیروان او، همچنین مطالعات و پژوهش های خود در زمینه عرفان و داستان های رمزی آن، در اشعارش گرایش خاصی به بیان رمزی و سمبولیک دارد. بسیاری از این رمزها و نمادها را می توان در دو حوزه غالب عرفانی و اجتماعی یا حماسی جای داد. با توجه به همین مطلب، این جستار کوشیده است تا سمبولیسم عرفانی و اجتماعی موجود در شعر پورنامداریان را با توجه به زمینه های مطالعات عرفانی شاعر و پژوهش های دقیق او در این زمینه و همچنین شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم در زمان سرایش آثارش، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج نشان می دهد که مطالعات و تأملات شاعر در زمینه عرفان و دقت و تفکر در احوالات عارفان، در خلق سمبل های عرفانی اشعارش بسیار مؤثر بوده است. همچنین نتایج بیانگر این است که شاعر بنابر شرایط خاص سیاسی و اجتماعی دوران شاهنشاهی و استبداد حاکم بر آن، به ناچار به زبان سمبولیک روی آورده است و با بیانی نمادین، جامعه بحران زده عصر خویش را به تصویر کشیده است.
۱۷۴۰.

جبر و اختیار از منظر عرفان و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود وحدت قرب نوافل جبر اختیار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۷ تعداد دانلود : ۵۰۹
جبر و اختیار همواره از مسائل مهم و بحث انگیز عقیدتی مسلمانان بوده و ازنظر تاریخی، اختلافات و داوری های متنوعی را در میان اندیشمندان کلام و فلسفه و عرفان دامن زده است. نظریه کلامی معتزله و اشاعره درباره این موضوع، با مسلّم دانستن مسئله دوگانگی میان انسان مکلَّف و حقّ مطرح می شود؛ البته کوشش هریک سرانجام، به پاسخی متفاوت به مسئله چگونگی رابطه انسان مکلَّف با خدا می انجامد. متکلمان به استقلال خلق از حقّ معتقدند و به خلق و حقّ همانند دو حقیقت جدا از هم می نگرند؛ آنان با این پیش فرض ها کوشیده اند مسئله جبر و اختیار را به گونه ای بررسی کنند که هم ظواهر ادلّه نقلی و عقلی را مبنی بر امتناع حلول و وحدت حقّ و خلق حفظ کنند و هم در توجیه بحث تکلیف و جزای اعمال دچار مشکل نشوند. عارفان با توجه به تجربه ای که از شهود وحدت خود با وجود مطلق یا حقّ، در مقام قرب نوافل دارند، خوانشی دیگر از رابطه حقّ و انسان به دست داده اند. جبر و اختیار نزد متکلمان اسلامی یک اضافه مَقولی است که میان دو طرف مستقل یعنی خدا و انسان مکلَّف برقرار می شود که دوگانگی آنها مسلّم فرض شده است. عارف با توجه به تجربه شهودی خود از شیوه ارتباط حقّ و خلق، مخلوقات را پرتوی از وجود مطلق می داند؛ درنتیجه در سایه چنین وحدتی، تحقق اضافه مقولی را منکر است؛ زیرا اضافه مَقولی تنها میان دو امر جدا از هم و مستقل تصور می شود و عارفان با توجه به نظریه خود درباره وجود، به تحقق چنین استقلالی در دو طرف رابطه حقّ و خلق معتقد نیستند. عارف مسئله جبر و اختیار را در پرتو وحدت حقّ و عبد که در قرب نوافل آشکار می شود بررسی می کند. در این دیدگاه که برخاسته از تجربه ذوقی است، عارف با توجه به مقام قرب نوافل که مستلزم فنای عارف و ظهور اوصاف حقّ در صفحه باطنش است و فنای خود در حقّ که در این مقام حاصل می شود، از نوعی جبر سخن می گوید؛ این جبر به سبب فنای اوصافِ عارف در وجود حقّ و جداشدن او از اوصاف بشری رخ می دهد. در اینجا عارف به نفی اختیار خود می پردازد که صفتی از اصاف بشری است؛ نیز با توجه به ظهور اسمای حقّ در خود و اینکه آفرینش او بر صورت حقّ است، اختیار را مانند وصفی از اوصاف حقّ مطرح می کند که در او تجلی یافته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان