فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۲٬۲۲۰ مورد.
سلسله صوفیه گنابادی
ششتری و نقش او در گسترش شعر عرفانی عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ششتری از جمله شاعران نامدار سده هفتم هجری در اندلس است که شعر او افزون بر درون مایه های عرفانی، از زبان و ساختاری متفاوت با سروده های سایر عرفا برخوردار است. او مضامین عرفانی و معانی صوفیانه را در قالب زجل و موشّح که ساختاری متفاوت با قصاید کلاسیک عربی دارد و زبان آن عامیانه و مورد اقبال مردم است، بیان نمود و از این رهگذر، شعر عرفانی را نه برای طبقه صوفیه که برای عامه مردم سرود. هدف از پژوهش پیش رو، بیان نقش ششتری در شعر عرفانی عربی است؛ به همین منظور، ابتدا به جایگاه ششتری در عرفان و ادب عربی می پردازیم و پس از ذکر نوآوری های او در بیان مضامین عرفانی با به کارگیری گویش های عامیانه و زبانی ساده و صریح و به دور از پچیدگی ها و رمزپردازی های صوفیه، تعریفی از موشّح و زجل صوفیانه که ششتری از پایه گذاران آن است، بیان می کنیم و بازتاب مضامین عرفانی را در نمونه هایی از موشّحات و زجل های او نشان می دهیم.
تحلیل کیفیت عرفانیِ زبان در منظومه های عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عینیت گرایی پوزیتیویستی رهیافت غالب زبان علم در قرن بیستم است. همین امر مشکلاتی را در تحلیل زبان دین، که با امر قدسی و غیر تجربی سر و کار دارد، ایجاد کرده است. تحلیل گزاره های دینی با معیار تحقق پذیری، که فقط گزاره هایی را معنادار می داند که ما به ازای خارجی دارند، باعث شده تا زبان دین و عرفان نوعی زبان مهمل با گزاره های کذب تلقی شود. این زبان قواعد و بازی خاص خود را دارد که پی بردن به آن مستلزم نوعی نگاه پدیدارشناختی و ماهوی است. در این پژوهش، ضمن تعریف عرفان و تقلیل آن به تجربة عرفانی، شاخصه ها و نمودهای آن در زبان نشان داده شده است که محمل و بستر هرگونه ارتباط است. به این منظور منظومه های عطار (الهی نامه، منطق الطیر، و مصیبت نامه) بررسی شده است. این تحقیق نشان می دهد که زبان عرفانی منظومه های عطار پیش از آن که کیفیتی متناقض و تمثیلی در معنای رمزی عرفان داشته باشد، کیفیتی تعلیمی و آگاهانه دارد و در بیش تر موارد هنوز به شاخصة تجربة عرفانی نرسیده است.
ابراهیم ادهم
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۰ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
جایگاه عشق در تفسیر عرفانی عرایس البیان روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله عشق از قرن دوم هجری و در اندیشه عارفانی نظیر رابعه عدویه به طور جدی مطرح شد و در قرون بعدی به رغم مخالفت های برخی از فقها و اهل حدیث، همچنان به روند رو به رشد خود ادامه داد و در اندیشه کسانی چون روزبهان بقلی (608-522 ق.) به اوج خود رسید. روزبهان، بنای طریقت خویش را در تصوف بر عشق نهاد و این موضوع در عرفان وی بسیار برجسته و چشمگیر است؛ به گونه ای که در تمامی آثاری که از او برجای مانده، خصوصاً تفسیر عرفانی عرایس البیان، تأثیر نگاه عاشقانه او کاملاً مشهود است. تفسیر عرفانی عرایس البیان، با عباراتی ادبی دارای صبغه عرفانی در پی کشف معانی باطنی آیات قرآن است. این تفسیر که متأثر از تعمق ژرف روزبهان در باب کلام وحی است، بازتاب دهنده اندیشه های ناب او در باب عشق به حق و طریق وصول به آن است. در این بررسی می کوشیم جایگاه عشق را در این کتاب بازنماییم.
بحث وجود در تصوف
حوزههای تخصصی:
بررسی استعاره مفهومی «عرفان خرابات است» در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات زبان شناسی شناختی به این مهم دست یافته است که بشر بدون استعاره مفهومی توانایی اندیشیدن ندارد. با کمک گرفتن از استعاره مفهومی افزون بر راه یابی به ذهن اهل زبان، با افکار آنان نیز بیشتر می توان آشنا شد. باتوجه به شیوه تفکر بشر می توان دریافت انسان برای بیان امور معنوی و ماورای فیزیک، به امور مادی و برخی مصداق ها نیازمند است تا بتواند به آنها اشاره کند. ادبیات فارسی که در دوره ای گزارشگر حالات عرفانی عارفان بزرگ بوده است. در بسیاری از موارد، برای مفهومی کردن این حالات از حوزه های مادی استفاده کرده است. یکی از این حوزه ها، خرابات و میکده است. عرفان در ادب فارسی بسیار به خرابات تشبیه شده است. گویا خرابات و میکده ادامه سنتی آیینی به نام نوشیدن هوم (شیره سکرآور در مزدیسنا و پیش از آن) است که در شعر فارسی در دوره اسلامی به یک سنت ادبی تبدیل شد و مضامین عرفانی ماندگاری را نمایان کرد؛ به گونه ای که بدون استعاره مفهومی «عرفان، خرابات است»، درک مفاهیم ماورایی در عرفان آسان نخواهد بود. تلاش نگارندگان در این پژوهش بر آن است تا با استفاده از واژه ها و اصطلاحات حوزه خرابات نشان دهند استعاره نامبرده چگونه شکل گرفته است. شواهد شعری در این پژوهش از دیوان حافظ است. نتایج نشان می دهد با حذف این استعاره از شعر فارسی (به ویژه در شعر سبک عراقی)، متون عرفانی بسیار بی مایه خواهد شد.