مطالب مرتبط با کلیدواژه

عرایس البیان


۱.

جایگاه عشق در تفسیر عرفانی عرایس البیان روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق روزبهان تفسیر عرفانی عرایس البیان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۲۱۴ تعداد دانلود : ۹۱۸
مسأله عشق از قرن دوم هجری و در اندیشه عارفانی نظیر رابعه عدویه به طور جدی مطرح شد و در قرون بعدی به رغم مخالفت های برخی از فقها و اهل حدیث، همچنان به روند رو به رشد خود ادامه داد و در اندیشه کسانی چون روزبهان بقلی (608-522 ق.) به اوج خود رسید. روزبهان، بنای طریقت خویش را در تصوف بر عشق نهاد و این موضوع در عرفان وی بسیار برجسته و چشمگیر است؛ به گونه ای که در تمامی آثاری که از او برجای مانده، خصوصاً تفسیر عرفانی عرایس البیان، تأثیر نگاه عاشقانه او کاملاً مشهود است. تفسیر عرفانی عرایس البیان، با عباراتی ادبی دارای صبغه عرفانی در پی کشف معانی باطنی آیات قرآن است. این تفسیر که متأثر از تعمق ژرف روزبهان در باب کلام وحی است، بازتاب دهنده اندیشه های ناب او در باب عشق به حق و طریق وصول به آن است. در این بررسی می کوشیم جایگاه عشق را در این کتاب بازنماییم.
۲.

بررسی تأویلات عرفانی آیات متشابه قرآنی در آثار روزبهان بقلی با نگاهی به نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آیات متشابه شطح روزبهان بقلی بینامتنیت شرح شطحیات عرایس البیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۸۶
روزبهان بقلی تأویل های عرفانی بدیع و کم نظیری از آیات قرآن و روایات عرضه کرده است. از نظر روزبهان شطح نوعی کلام متشابه است که نه تنها در کلام عارفان؛ بلکه در قرآن و حدیث نیز وجود دارد و آیات مرتبط با ذکر صفات و حروف تهجی در قرآن به زبان شطح است. از نظر او شطح صوفیه یکی از جلوه های شطح به طورکلی است یا دقیقاً جلوه سوم آن پس از قرآن و حدیث؛ یعنی تغییر و تبدیلی که هرامر ربانی یا واقعیت غیبی آنگاه که به بیان بشری بیان می شود پیدا می کند و این بیان بدون شک دوپهلو است. این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی-تحلیلی و به کمک اسناد کتابخانه ای، با مبنا قراردادن «شرح شطحیات» و تفسیر عرفانی «عرایس البیان فی حقایق القرآن» دو اثر ارزشمند از روزبهان بقلی که هر دو اثر دارای نثری شاعرانه و سرشار از صورخیال هستند، به این پرسش ها پاسخ دهد که؛ که از نظر روزبهان کدام آیات قرآن کریم جزء سخنان متشابه و بنابر قول روزبهان شطح آمیز هستند؟ و آیه هایی که در بافت و زمینه ای شطح آمیز قرار گرفته اند کدامند و تأویل آن ها از نظر او چیست؟ براین اساس در پژوهش حاضر، آیاتی که متشابه و متناقض نما هستند؛یعنی آیات مرتبط با صفات خبری خداوند و حروف مقطعه و آیاتی که عارفان آن ها را در یک بافت شطح آمیز قرار داده اند، مورد بررسی قرار گرفته است و ضمن تحلیل تأویلات عارفانه روزبهان از این آیات، فنون مختلف بینامتنیت که شامل نفی کلی، نفی جزئی و اجترار است، نیز در شطح عارفان بررسی شده است.
۳.

واکاوی تأویل اشاری آیات قرآن در عرایس البیان و شرح شطحیّات روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روزبهان بقلی عرایس البیان شرح شطحیات تأویل قرآن کریم تأویل اشاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۳
این جستار که مطالعه ای کتابخانه ای، به روش تحلیل، توصیف و مقایسه است، در دو بخش تنظیم شده است. بخش نخست به معرّفی روش تأویل اشاری آیات قرآن می پردازد که طیّ آن، مؤوّل کلمه ای را برمی گزیند و هر حرف آن را به حرف آغازین کلمه ای دیگر نسبت می دهد و بدین ترتیب، نگرش خود نسبت به متن را مطرح می سازد. بخش دوم این تحقیق جایگاه تأویل اشاری در آثار روزبهان بقلی(606-522 ه .ق)، معروف به «شیخ شطّاح» را در کتاب های عرایس البیان و شرح شطحیّات واکاوی می کند. او این رویکرد بدیع را در تشریح معانی مقطّعات و غیر مقطّعات قرآن کریم به کار برده است. او که خود به اهمّیّت تأویل اشاری اشاره کرده، در بعضی موارد حروف کلمات تأویل شونده را به کلماتی نسبت می دهد که با همان حرف شروع می شوند و در برخی موارد عرصه را بر روی ذوق خویش می گشاید تا آنچه ضمیر او از الهامات عرفانی دریافت کرده است، با کمک روش تأویل اشاری بیان کند. در این موارد، روزبهان به انتساب حروف کلمه مورد نظرش به حروف آغازین کلمات دیگر پای بند نمی ماند. در چنین مواردی، آن حرف که برای تأویل اشاری برگزیده، نه در ابتدا، بلکه در میانه یا انتهای کلمات منسوب قرار دارند. علاوه بر بُعد روش شناختی، از نظر محتوا نیز در مقطّعات یا غیر مقطّعاتی که او برای تأویل اشاری برمی گزیند، گاهی به روش تفسیر بالمأثور می گراید و دیدگاه تأویلی خویش را با احادیث و روایات معصومین(ع) و همچنین سخنان سایر صاحبان آرای عرفانی مستند می کند و گاهی در پرتو دریافت های درونی خویش مسیر تأویل را هموار می سازد.