درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۲٬۲۱۴ مورد.
۲۰۴۱.

نقدهای شاه نعمت الله ولی در حوزه های تصوّف، فلسفه و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرن هشتم تصوف فلسفه کلام شاه نعمت الله ولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۳۱
در نوشتار حاضر با روش توصیفی-تشریحی نقدهای یکی از اثرگذارترین چهره های تصوّف، شاه نعمت الله ولی، در رسائل منسوب به او با هدف شناسایی حوزه هایی که  نقد کرده است و نیز روش و زبان او در این نقدها بررسی و تحلیل می شود. مطالعه این نقدها نشانگر دیدگاه و آرای او در مذهب، عرفان و فلسفه است. شاه ولی مریدان فراوانی داشته و به یقین برخی از آن ها انحرافات و بی رسم و راهی هایی های داشته اند، ولی نتایج تحقیق نشان می دهد که وی به نقد آن ها نپرداخته و به نقد آرای نظری در خصوص سیر و سلوک عرفانی بسنده کرده است. شاه ولی به مقام مشاهده معتقد نبوده و معرفت عرفا جز معرفت قطب را ناقص می داند. همچنین بین سیر و سلوک عرفانی و زندگی عادی و معمولی بین مردم منافاتی ندیده است. در حوزه فلسفه وکلام با اینکه از شارحان مکتب اکبری است، اما گاهی دیدگاه های ابن عربی و نیز دیدگاه های حکما، معتزله و متکلّمان و برخی از دیدگاه های امامیه را بدون اشاره به نام نقدشونده نقد کرده است. او با زهّاد و شطاحان مخالف بوده، اما نگاه مثبتی به ملامتیه داشته است. شاه ولی از نظر زبانی کمتر از تمثیل و حکایات بهره برده و با زبانی ساده و روشن نقدهای خود را بیان کرده است.
۲۰۴۲.

تحلیل روایت شناسانه خداوند در قصه های مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی روایت خداوند کنش شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۳۹۰
اگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاه های گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کرده اند، اما همچنان این موضوع در قصه های آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، آن است تا کنش های خداوند را در 57 قصه با توجه به نوع ظهور و اثرگذاری طبقه بندی کند. به همین منظور نگارندگان با تمرکز بر بخش روایی قصه ها، به بررسی موضوع پرداخته اند. در واقع، قصه های مثنوی هم پای دلالت های آکنده از نکته های دقیق عرفانی، توانسته مخاطبان را به حیات روحانی و معنوی بکشاند، و از این طریق آن ها را متوجه حضور مطلق خداوند در زندگی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خداوند به عنوان عنصری پیش برنده در روایت های مثنوی گاه از طریق مشیّت، قضا، الهام و وحی و یا به طور مستقیم، به عنوان شخصیّت کلیدی و گاه به شکل هاتف در ساحت نمادین و تمثیلی، حضوری چشمگیر داشته و مولوی با نمایش چنین کنش هایی بر آن بوده است تا خوانندگان را به نوعی از شناخت برساند.
۲۰۴۳.

دلایل و چگونگی تبویب در متون عرفانی (مطالعه موردی منطق الطیر عطار و منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبویب تجربه عرفانی منطق الطیر منازل السائرین مقامات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۴۵۹
تبویب مراحل سیر و سلوک از مباحث مطرح در میان کتب صوفیه است. با وجود اینکه نشانه گذاری مسیر سلوک، پیشینه ای به بلندای تاریخ اسلام دارد، اما درمیان صوفیان، رواج این باب بندی به طور مشخص، از قرن دوم هجری بوده است. از همان اوان رواج عرفان، اختلاف باب بندی ها میان عرفا و چه بسا در تألیفات مختلف یک عارف هم دیده می شود. در این پژوهش تلاش شده تا ضمن نشان دادن عوامل مؤثر در شیوه تقسیم بندی این باب بندی ها، به تبیین دلایل باب بندی و نهایتاً چگونگی تبویب آن پرداخته شود. به این منظور از میان آثار بنام عارفان، دو اثر مهم منطق الطیر عطار و منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری برای بررسی انتخاب شده اند و با روش توصیفی تحلیلی، به مقایسه نحوه تبویب این دو اثر پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عامل اختلاف در تبویب که باعث بروز تناقض در کلام و آثار صوفیان شده، تجارب متفاوت عرفانی، نحوه سیر و طریقت عرفانی، نوع مکتب و بینش فقهی و شرایط سیاسی اجتماعی است که باعث اختلافاتی چون شیوه نامگذاری، ترتیب مقامات، تعداد مقامات و... در عرفان شده است.
۲۰۴۴.

جایگاه و نقش «خواطر» در سیر و سلوک در سنّت اول عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت اول عرفانی سیر و سلوک واردات خواطر خاطر نفی خواطر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۳۰۰
موضوعات و بحث های مربوط به سلوک عرفانی به دو دسته کلی تقسیم می شود: امور اکتسابی و امور غیرمکتسب. هر سالکی با کوشش به موضوعات اکتسابی دست می یابد؛ اما امور غیرمکتسب بدون اختیار سالکان بر آنان وارد می شود و همه نمی توانند به آن دستیابی داشته باشند؛ بر همین اساس از این امور با عنوان «واردات» یاد می کنند. یکی از مهم ترین واردات عرفانی «خواطر» است که به سبب اهمیت بسیار، همواره در کانون توجه عارفان و مشایخ سنّت اول عرفانی بوده است. با وجود اهمیت بسیار خواطر، در هیچ یک از طرح های سلوکی که عارفان و مشایخِ عرفان و تصوف تدوین و تبیین کرده اند، جایگاه خواطر به درستی مشخص نیست. در بسیاری از متون عرفانی و سخنان مشایخ، عبارات و اشاراتی درباره خواطر آمده است؛ ولی همه این مباحث غیرمنسجم و پراکنده است و نقش و جایگاه خواطر در نظام سلوکی به صراحت تبیین نشده است. این پژوهش با تحلیل مضمون سخنان مشایخ سنّت اول عرفان اسلامی درباب «خاطر»، نقش و جایگاه خواطر را در سیر و سلوک در سنّت اول عرفانی تبیین کرده است. یافته ها نشان می دهد خواطر در همه مراحل سیر و سلوک ممکن است بر سالک وارد شود و او را از طی کردن مسیر بازدارد و یا بر توان و سرعت او بیفزاید. درواقع خواطر پس زمینه همه منزل ها و اعمال سلوکی به شمار می رود و از ابتدا ضروری است سالک با انواع و اقسام و روش های نفی آن آشنا شود تا خواطر در مسیر سلوک مانع حرکت وی نشود و حتی شتاب و توان او را تقویت کند.
۲۰۴۶.

بررسی حکایات مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح براساس نظریه ترامتنیّت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشف الأسرار روح الأرواح سمعانی میبدی حکایات مشترک ترامتنیت ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۴۴۵
ژنت برای بررسی انواع روابط میان متنی متون، اصطلاح ترامتنیّت را مطرح می کند. ژانر یا گونه عرفانی بخش مهمی از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است؛ به همین سبب، مطالعه ترامتنی متون برجسته عرفانی زوایای پنهان و ناگشوده میان آنها را روشن می کند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نخستین گامی است که مناسبات ترامتنی چهل و شش حکایت مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح را از منظر تئوری ترامتنیّت ژنت بررسی کرده است. به طور کلی نتایج این پژوهش عبارت است از: 1) از میان چهل و شش حکایت موجود در این دو کتاب، ده حکایتْ ذیل بینامتنیّت صریح، نوزده حکایت در شمار بینامتنیّت غیرصریح و هفده حکایت در ذیل بینامتنیّت ضمنی قرار می گیرد؛ 2) نتیجه جست وجوهای پیرامتنی نیز بیانگر آن است که همانندی های بسیاری ازنظر صورت و معنا در عنوان ها و صدر و ذیل آن حکایات وجود دارد. همین امر نویسندگان این پژوهش را هرچه بیشتر به درست بودن گمانه اقتباس میبدی از سمعانی هدایت می کند؛ 3) ازنظر رابطه سرمتنی، تقسیم بندی این دو کتاب عرفانی در ذیل گونه عرفانی تأیید می شود؛ 4) از دیدگاه ورامتنی در هیچ قسمت از حکایات النوبه الثالثه کشف الأسرار نقد و تفسیر مستقیم بر متن روح الأرواح دیده نمی شود.
۲۰۴۷.

اثرپذیری محمد غزالی در احیاء علوم الدین از اللّمع فی التصوّف و قوت القلوب در موضوع سماع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احیاء علوم الدین اثرپذیری سماع اللُّمع فی التصوّف قوت القلوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۴۲۴
نویسندگان در این پژوهش می کوشند با تمرکز بر موضوع سماع مشخص کنند ابوحامد محمد بن محمد غزالی در تألیف احیاء علوم الدین (492 ق.) چگونه و چقدر از دو کتاب اللُّمَع فی التصوف (از ابونصر سَرّاج طوسی) و قوت القلوب (از ابوطالب مکی) بهره برده است. رویکرد نویسندگان توصیفی تحلیلی است. تحقیق درباره احیاء علوم الدین به شناخت بیشتر فرهنگ تصوف و ادبیات فارسی یاری می کند. در این پژوهش نمونه هایی مطرح و بررسی خواهد شد که غزالی در تألیف احیاء از اللُّمع و قوت القلوب بهره برده است؛ مانند انواع وجد و سماع و دیدگاه پیامبر اسلام، یاران ایشان و بزرگان تصوف؛ عمده این برگرفته ها گفتار صوفیان و حکایت هایی مربوط به آنان است. شیوه استفاده غزالی از مطالب این دو اثر به چند صورت است: نویسنده مطلبی را موبه مو نقل می کند؛ به ضرورت، مطلبی را تفصیل و گسترش می دهد؛ چکیده و برگزیده مطلبی را می آورد؛ مطلبی را با طبقه بندی و دگرگون کردن عرضه می کند. گفتنی است نقل دقیق سلسله راویان در نظر غزالی مهم نیست.
۲۰۴۸.

دردمندی عارفانه در نگرش فخرالدین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عراقی‌ درد درمان بُعد قرب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۳۱۷
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم عارفانه درد در دیوان اشعار فخرالدین عراقی می پردازد. این درد که همان درد دورافتادگی از خداوند است، جان بنده را از خواب غفلت بیدار و دلش را به دیدار دلدار مشتاق می کند و به جست وجو و طلب کوی یار می کشاند. گفتنی است دردمندی عارفانه در اشعار عراقی، به دو گونه متفاوت مطرح است: نخست به شکل دردی ناخوشایند و سهمناک که ذاتاً مطلوب طبع محب نیست و تحمّل این درد برای او بسیار دشوار و گاه ناممکن است، اما محب برای تکامل روحی و تعالی معنوی ناچار است نسبت به درد صبور و شکیبا باشد، تا روزی که به مقام وصال نائل و دردش درمان شود.دردِ دوم به شکلی لذّت بخش و شیرین نمود یافته است، به گونه ای که عاشق بدان تمایل دارد و آن را درمان تلقّی می کند. بنیان این پژوهش بر اساس بررسی مفهوم درد، در دو نگرش معرفتی است: نخست نگرش بُعد و دوری، دوم نگرش قُرب. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی هندسه فکری عراقی را در باره معرفت درد قابل تفسیر می کند و تناقض موجود در شناخت درد در دیوان او  را با تکیه بر نگرش های یادشده تا حدودی مرتفع می سازد.
۲۰۴۹.

تحلیل و تطبیق «منطق الطیر» عطار نیشابوری و رمان «کتاب سیاه» از اورهان پاموک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اورهان پاموک کتاب سیاه عطار نیشابوری منطق الطیر سیمرغ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۲۶۸
اورهان پاموک، داستان نویس صاحب نام ترکیه، برخی آثار خود را تحت تأثیر ادبیات ایران و مطابق الگوهای موجود در شاهکار های ادب کلاسیک فارسی خلق کرده است. «کتاب سیاه» یکی از رمان های پاموک است که در آن، شیوه های نوین و مدرن داستان نویسی در غرب، با قصه ها و حکایات کهن ادبیات شرق، از جمله ادب فارسی، نزدیکی و خویشاوندی یافته است. پاموک در این رمان، توجه ویژه ای به عطار نیشابوری و منظومه «منطق الطیر» نشان داده و تلاش نموده است کار خود را با الگوی نمادین موجود در «منطق الطیر» مطابقت دهد. او از «منطق الطیر» به صورت پشتوانه ای محتوایی و ساختاری بهره برده و با ایجاد موقعیت های داستانی ویژه، در صدد بازنمایی وادی های طریقت در متن رمان خود برآمده است. این گفتار، با روش تحلیلی تطبیقی، شیوه بهره مندی پاموک از اندیشه های عطار و چگونگی تأثیرپذیری او از «منطق الطیر» را بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ظرفیت های عرفانی، تمثیلی و داستانی منظومه «منطق الطیر» و رمان «کتاب سیاه» از جهات مختلف همانندی دارد. در این رمان، ضمن بازنمایی معنایی مفاهیم عرفانی «منطق الطیر»، اشاراتی مستقیم به قصه های «منطق الطیر» و فرازهایی از داستان سفر مرغان به کوه قاف، به چشم می خورد؛ همچنین ذکر برخی نام ها به روشنی نشان می دهد که وجه بینامتنی ژرف و فراگیری میان رمان «کتاب سیاه» و «منطق الطیر» وجود دارد.
۲۰۵۰.

مشرب عرفانی شاه داعی الله شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاه داعی الله شیرازی سیروسلوک مشرب عرفانی سنت های عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۲۰۷
بیان مسئله: یکی از موضوعات اساسی در پژوهش های عرفانی، شناخت سنت و مشرب عرفانی هر عارف است. درواقع تبیین سنت و مشرب عرفانی عارفان، نخستین گام در شناخت آرا و اندیشه های آنان است. این پژوهش با هدف تبیین سنّت و مشرب عرفانی شاه داعی شیرازی با روشی مضبوط و علمی انجام شده است. روش: نویسندگان در این پژوهش می کوشند با روشی توصیفی تحلیلی، نخست با بررسی هدف و غایت عارف، روش رسیدن به هدف، موضوعات و مفاهیم مطرح شده درآثار وی، نظام تربیتی و زبان عرفانی او، به تعیین سنّت عرفانی شاه داعی بپردازند و سپس مشرب عرفانی وی بررسی شود. برای تبیین مشرب شاه داعی، به مبدأ و مقصد سیروسلوک و مراحل میان مبدأ و مقصد پرداخته شده است. یافته ها و نتایج: با بررسی این موضوعات، تلفیقی از سنّت اول و دوم عرفانی را اندیشه های شاه داعی می توان دید؛ به طورکلی می توان گفت مشرب عرفانی شاه داعی در بحث نظری به سنّت دوم عرفانی گرایش دارد و در سلوک عملی منطبق با سنّت اول عرفانی است.
۲۰۵۱.

تحلیل گفتمان انتقادی کتاب اسرارالتّوحید بر مبنای الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی کارگزار اجتماعی اسرارالتوحید ابوسعید ابوالخیر کم رنگ سازی ون لیوون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۹۵
تبیین مسئله: اسرارالتوحید اثری عرفانی است که در آن، کارگزاران اجتماعی به شیوه های مختلف بازنمایی می شوند. روش هدف در این پژوهش، تحلیل گفتمان این کتاب بر مبنای الگوی ون لیوون و با تکیه بر روش توصیفی   تحلیلی است. یافته ها و نتایج: نتایج اولیه بیانگر آن است که ابوسعید ابوالخیر در این اثر ازطریق فعّال سازی، نیرویی پویا و اثرگذار معرفی شده است. بیشترین بسامد نام دهی پس از ابوسعید ابوالخیر مربوط به خواجه حسن مؤدب، کارگزار مخصوص ابوسعید و ابوالقاسم قشیری است. آشکار است که بسامد نام دهی این شخصیّت معتبر به دلیل گرایش نهایی او به ابوسعید، تأثیر شگرفی بر وجهه و مشروعیت معنوی ابوسعید ابوالخیر گذاشته است. در اسرارالتوحید بیشترین بسامد گروه ها مربوط به مشایخ/ صوفی، درویشان و مریدان است که همه مربوط به گروه خود و گفتمان طریقت محور هستند. در زیرشاخه نامشخّص سازی مشخص شد که هویّت کارگزاران ناشناس در تبلیغ گفتمان طریقت محور اهمیتی ندارد؛ بلکه مهم عملی است که آنها انجام می دهند. عمل این کارگزاران ناشناس همواره کارکردی مشابه و مؤثر در بیان دیدگاه های عرفانی نویسنده دارد که اغلب شامل مشاهده، دریافت عظمت و اهمیّت شخصیّت معنوی ابوسعید ابوالخیر است. در اسرارالتوحید ، انسان نمایی حیوانات بار ایدئولوژیکی دارد؛ زیرا حضور این حیوانات وحشی از مقوله کرامات ابوسعید ابوالخیر است تا نشانی بر مشروعیّت، تثبیت قدرت و صدق او باشد. ازنظر مولفه حذف ثابت شد که بخش هایی از دانسته های ابوسعید شامل مقوله کم رنگ سازی می شود؛ زیرا تولیدکننده گفتمان در این اثر، مانند دیگر سالکان، موظّف است از افشای اسرار ربّوبی بپرهیزد و سرّ حق را جز با اهل حق در میان نگذارد.
۲۰۵۲.

جایگاه فاطمه أمّ علی مهد علیه در تصوف و فتوت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تصوف أم علی احمد بن خضرویه گفتمان فتوّت مردسالاری هویت سرمایه فرهنگی سرمایه اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۳۱۶
یکی از زنانی که در تاریخ و فرهنگ کهن ایران و اسلام نقش برجسته ای ایفا کرده، فاطمه أمّ علی (متوفی حدود 250 ق.) همسر احمد بن خضرویه (متوفی 240 ق.) از عارفان و فتیان قرن سوم هجری است. دربارۀ زندگی این بانوی فرهیخته اطلاعات پراکنده ای موجود است؛ اما با توجه به اینکه نام او همواره در کنار نام همسرش در تذکره ها آمده است، می توان با جمع آوری داده ها به شرح احوال و آرا و سخنان وی دست یافت و تلاش های او را برای یافتن جایگاهی درخور در تصوف و فتوت اسلامی نشان داد و ستود. نویسنده این مقاله می کوشد با تحلیل گفتمان های موجود در عصر فاطمه، افزون بر ترسیم نقش او در حمایت و یا برانداختن آن گفتمان ها، حقایق پنهان تاریخی را آشکار کند. با استفاده از نظریه انواع سرمایه های پیر بوردیو می توان به اثبات این مطلب پرداخت که فاطمه أمّ علی فرزند دختر یکی از خانواده های اشراف و بزرگان بلخ با تکیه بر سرمایۀ اقتصادی و نمادین می کوشد سرمایۀ فرهنگی درخوری برای خود فراهم آورد و با ورود به گفتمان صوفیه و اهالی فتوت به سرمایۀ اجتماعی و جایگاه اجتماعی سزاوار دست یابد. همچنین توانسته است با ورود به حلقه های تصوف و اهل فتوت در مقابل گفتمان مردسالاری روزگار خود بایستد و نگرش زن گریز حاکم بر آن را به حاشیه براند. روش این پژوهش در بخش مرکزی مقاله، شیوۀ پژوهش تاریخی است؛ در آن بخش به جست وجوی منابع درباره زندگی، احوال و آثار أم علی اقدام شده است. شیوۀ پژوهش در بخش دیگر مقاله تحلیلی   توصیفی بوده و از نظریه سرمایه پیر بوردیو و دیدگاه زن مبنای والترز در چهارچوب نظری این پژوهش استفاده شده است.
۲۰۵۳.

بررسی تطبیقی جایگاه روایات امام صادق (ع) در تفسیرهای لطائف الإشارات و کشف الأسرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام صادق (ع) روایت کشف الأسرار لطائف الإشارات تفاسیر عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۲۶۲
تبیین مسئله: حدیث یکی از مهم ترین منابع تفسیری قرآن کریم است. به استناد روایات پیامبر (ص) و امامان  (ع) ، تأویل صحیح قرآن و حقایق آن را تنها ایشان می دانند. از مباحث مؤثر در فرهنگ شیعه شناخت جایگاه و مقام اهل بیت  (ع) در تفاسیر قرآن و سایر فرق دینی است و این مهم تنها با تبیین رویکرد مفسران به روایات ایشان امکان پذیر است. سُلَمی در کتاب حقایق التّفسیر ، تفسیری بر بخش هایی از قرآن منسوب به امام جعفر صادق (ع) را آورده است که پل نویا برای نخستین بار آن را منتشر کرد. وی امام صادق (ع) را نخستین مفسّری یافت که قرآن را با تجربه درونی خود بازخوانده و تفسیر کرده است. روش در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه مقایسه ای بین دو تفسیر لطائف الإشارات قشیری و کشف الأسرار میبدی از مهم ترین تفسیرهای عرفانی قرآن میزان و شیوه به کارگیری روایات امام صادق (ع) ، به ویژه روایات منسوب به آن امام در حقایق التّفسیر سُلَمی و رویکرد هرکدام سنجیده می شود. یافته ها و نتایج: این بررسی نشان می دهد همه روایات امام در لطائف ، برگرفته از حقایقِ سُلَمی است؛ اما کشف الأسرار فقط مرجع بخشی از آنهاست. قشیری به کلام امام صادق (ع) ، تنها مانند سخن یکی از مشایخ تصوف نگریسته است. میبدی با نقل روایات از قول امام صادق (ع) از تفسیر منسوب به امام (ع) و دیگر منابع، از ایشان، هم مانند پیشوای مذهبی و هم مثل پیر طریقت یاد کرده است. هر دو مفسر براساس روایتی از امام صادق  (ع) به وجود مراتب در قرآن معتقدند و تفسیر ظاهری را در کنار تفسیر باطنی می پذیرند. هر دوی آنها به اتحاد بین شریعت، طریقت و حقیقت باور دارند. بنای تفسیر اشاری در هر دو تفسیر، تجربه عرفانی است که مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و زبان شناختی را شکل داده است.
۲۰۵۵.

چیستی و چرایی تأثیر ادبیات عرفانی بر نگارگری ایرانی (با رویکرد نشانه شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عرفانی نگارگری ایرانی نشانه شناسی هنرهای تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۲۴۳
تبیین مسئله: رویکرد تدریجی صوفیانه نسبت به اسلام باعث شد از قرن ششم هجری به بعد گفتمان عرفانی در ایران به یکی از گفتمان های غالب فرهنگی تبدیل شود. عرفان و تصوف پیش و بیش از هر چیزی در ادبیات فارسی تجلی یافت. ادبیات عرفانی فارسی به تدریج جهان بینی بخش عظیمی از جامعه ایرانی را شکل داد و توانست سایر هنرهای ایرانی، ازجمله نگارگری را تحت تأثیر قرار دهد و در خدمت خود نگه دارد. ادبیات عرفانی به صورت خاص در تکنیک های زیبایی شناسیِ هنر نگارگری ازجمله نشانه های دیداری و دلالت های آنها بسیار مؤثر واقع شد. مطالعه نگارگری ایرانی اسلامی به مثابه متن فرهنگی هنری می تواند مخاطب را به مجموعه ای از رمزگان نشانه ای رهنمون کند که در بستر عرفان اسلامی شکل گرفته اند. روش در این پژوهش با هدف تحلیل ارتباط ادبیات عرفانی و نگارگری ایرانی با رویکرد نشانه معناشناسانه کوشش شد تا نشان داده شود که تأثیر ادبیات عرفانی بر نظام دلالتگر نگارگری ایرانی چه کیفیتی دارد و ویژگی های آن چگونه در نشانه های دیداری نگاره ها متجلی شده است. برای این منظور مجموعه ای از نگاره ها مطالعه شد که از آن میان به شش نگاره در این مقاله استناد شده است. یافته ها و نتایج: در میان انواع نشانه ها، واکاوی شاخص ترین نشانه های دیداری مانند پرسپکتیو، چهره پردازی، رنگ، نور، قاب بندی و صورخیال در نگاره های ایرانی نشان می دهد که این نشانه های دیداری غالباً بر مضامینی عرفانی، مانند وحدت در کثرت، کیفیّت نفس و روح انسانی، معنویّت و نظام احسن حاکم بر جهان، حرکت انسان متعالی از جهان مادّی به جهان معنوی و جاودانگی دلالت می کنند. اشتراک مدلول های دو نظام متفاوت ادبیات و نگارگری برخاسته از فرهنگ غالب و مشترکی است که این دو نظام، از یکسو در بستر آن شکل گرفته اند و ازسوی دیگر در تثبیت و شکل گیری آن مؤثر بوده اند.
۲۰۵۶.

تحلیل ترامتنیّت حکایت های برگزیده اسرارنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار نیشابوری اسرارنامه ژرار ژنت ترامتنیت گشتار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۵۳
یکی از راه های شناخت دقیق متون، بررسی تعامل بین آن ها است و ترامتنیّت یکی از رویکردهای خوانش متن است که به روشی نظام مند، روابط بین متون را نشان می دهد. بیشتر حکایت های اسرارنامه ، ریشه در آثار پیش از آن دارد ولی شیوه تغییر و بازتولید آن بسیار سنجیده و هدف مند بوده است. در این پژوهش به روش تحلیلی- تطبیقی بر اساس نظریه ترامتنیّت ژرار ژنت، به بررسی میزان و چگونگی ارتباط اسرارنامه با زیرمتن های آن پرداخته ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که بهره گیری عطّار از زیرمتن ها به شکل ارتباط بینامتنی از نوع صریح و ضمنی و به منظور اعتباربخشی به روایت و تأیید مطلب صورت گرفته است.  بیش ترین نوع رابطه ترامتنی اسرارنامه با زیرمتن های آن، از نوع زبرمتنی و از نوع همان گونگی و تراگونگی به روش گشتار کمّی و کاربردی است . فرایندهایی چون گشتار انگیزه، گشتار ارزش، گشتار کیفی، فزون سازی، انبساط، برش و تلخیص متن سبب تغییر گفتمان حکایات، برجسته کردن مطلب، افزودن عناصر داستانی و خارج کردن متن از حالت گزارشی به گونه روایی، ارزش کاهی یا ارزش گذاری شخصیّت های حکایات و متناسب کردن اهداف در روایت عطّار شده است. فرامتنیّت در اسرارنامه از نوع تفسیری است و در تبیین دیدگاه های عرفانی عطّار، بسط بن مایه و نمادین کردن حکایاتی که در مآخذ اسرارنامه به صورت سطحی و تک معنا نقل شده اند، موثّر بوده است.
۲۰۵۷.

درنگی در معنای چند واژه و تعبیر در تذکره الأولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار نیشابوری تذکره الأولیاء واژگان و تعبیرات متون عرفانی محمدرضا شفیعی کدکنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۳۹۶
انجام گرفتن تصحیحی جدید از هر کتاب به شرطِ رعایت اسلوب ها و معیارهای علمی مسیر را برای پژوهش های بعدی هموارتر می کند. خوشبختانه در سال های اخیر، تصحیح استاد شفیعی کدکنی از تذکره الأولیای عطار این امکان را برای پژوهشگران فراهم کرد تا به افق های جدیدی از این کتاب دست یابند. آشنایی مصحّح با اسلوب ها و معیارهای علمیِ فنّ تصحیح، توانمندی او در تأویل و تفسیرِ زبان بزرگان عرفان، انجام گرفتنِ تصحیح در بازه زمانی طولانی و نگارش تعلیقاتی ارزشمند ازجمله ویژگی هایی است که این تصحیح را معتبرترین کار انجام گرفته درباره تذکرهالأولیاء معرفی می کند. نویسنده این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد درباره معنای چند واژه و تعبیر که شفیعی کدکنی در تعلیقات بدان ها پرداخته است، توضیحات بیشتری ارائه کنند. ضرورت پژوهشْ اهمیتِ پرداختن به واژگان و تعبیرات به کاررفته در آثار عطار نیشابوری است که نتیجه آن، آسان کردنِ فهم متن برای مخاطبان خواهد بود. در این مقاله، واژگانی مانندِ «سکیل» و «پاشِش» و تعبیراتی مثل «صفراکردن»، «به سخن راست نهادن»، «راهِ کسی انجام گرفتن»، «بر یک خشت گشتن» و «سر ازسوی کسی افتادن» بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد مفاهیم سیّالِ واژگان زبان فارسی، کم کاربرد بودن برخی کلمات و تعبیرات، عدول از شکل کتابتیِ واژگان در نسخه اساس و همچنین خوگرشدن مصحّح با یک شکل یا یک مفهوم خاص از واژه یا تعبیر، از مهم ترین عواملی است که کاستی هایی در درک مفهوم واژگان و تعبیرات تذکره الأولیاء ایجاد کرده و موجب توضیحاتی نارسا درباره برخی عبارات شده است.
۲۰۵۸.

ملاحظاتی در ضبطِ برخی واژه ها و عبارت های تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار نیشابوری تذکره الاولیاء تصحیح های تذکره الاولیاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۲۸۷
تذکر ه الاولیاء از مهم ترین متون عرفانی فارسی است که از زمان تألیف مورد توجه همگان قرار گرفته و از منظر ادبی هم جایگاه شامخی داشته است. در سده اخیر و حدود آن، دو تصحیح مهم از این اثر به همّت نیکلسون در بین سال های 1905 تا 1907م و شفیعی کدکنی در سال 1398انجام گرفته است که از اهمیت این کتاب در حوزه های پژوهشی ادبیات معاصر حکایت دارد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام می گیرد، این دو تصحیح مهم از تذکر ه الاولیاء بررسی، و پیشنهادهایی برای ضبط درستِ برخی واژه ها و عبارت های آن ارائه خواهد شد. ضرورت پژوهش بایستگیِ پرداختن به عطار و آثار او در ادب فارسی و همچنین اهمیت نقد و بررسیِ تصحیح های انجام گرفته از آن هاست. وفادار نبودن به نسخه های اساس و به تبع آن، اسقاط و افزودن حروف و واژه ها برای به دست دادن مفهومی دلخواه از متن، کم دقتی کاتبان در کتابت نسخه ها و همچنین کم سوادی آن ها، کم توجهی به تطبیق بخش هایی از تذکر ه الاولیاء با سایر متون عرفانی، کم اعتنایی به اصلاحاتی که در نسخه های خطی به دستِ خود کاتب یا فرد دیگری انجام گرفته، در نظر نگرفتنِ نسخه بدل هایی که گاه در حاشیه نسخه ها دیده می شود، کم دقتی مصححان در ضبط شکل نگارشی کلمات و بی توجهی به مفهوم کلی عبارات، نزدیک بودنِ شکل کتابت برخی از حروف الفبای فارسی و نیز نوع کتابت آن ها به دست کاتبان، و درنهایت، گذر زمان و آسیب هایی که به نسخه های خطی وارد می شود، از مهم ترین مسائلی است که مشکلاتی را در ضبط و گزارش درست تذکر ه الاولیاء به وجود آورده است.
۲۰۵۹.

درنگی در معنای چند واژه و تعبیر در تذکره الأولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار نیشابوری تذکره الأولیاء واژگان و تعبیرات متون عرفانی محمدرضا شفیعی کدکنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۳۱۶
انجام گرفتن تصحیحی جدید از هر کتاب به شرطِ رعایت اسلوب ها و معیارهای علمی مسیر را برای پژوهش های بعدی هموارتر می کند. خوشبختانه در سال های اخیر، تصحیح استاد شفیعی کدکنی از تذکر ه الأولیای عطار این امکان را برای پژوهشگران فراهم کرد تا به افق های جدیدی از این کتاب دست یابند. آشنایی مصحّح با اسلوب ها و معیارهای علمیِ فنّ تصحیح، توانمندی او در تأویل و تفسیرِ زبان بزرگان عرفان، انجام گرفتنِ تصحیح در بازه زمانی طولانی و نگارش تعلیقاتی ارزشمند ازجمله ویژگی هایی است که این تصحیح را معتبرترین کار انجام گرفته درباره تذکرهالأولیاء معرفی می کند. نویسنده این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد درباره معنای چند واژه و تعبیر که شفیعی کدکنی در تعلیقات بدان ها پرداخته است، توضیحات بیشتری ارائه کنند. ضرورت پژوهشْ اهمیتِ پرداختن به واژگان و تعبیرات به کاررفته در آثار عطار نیشابوری است که نتیجه آن، آسان کردنِ فهم متن برای مخاطبان خواهد بود. در این مقاله، واژگانی مانندِ «سکیل» و «پاشِش» و تعبیراتی مثل «صفراکردن»، «به سخن راست نهادن»، «راهِ کسی انجام گرفتن»، «بر یک خشت گشتن» و «سر ازسوی کسی افتادن» بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد مفاهیم سیّالِ واژگان زبان فارسی، کم کاربرد بودن برخی کلمات و تعبیرات، عدول از شکل کتابتیِ واژگان در نسخه اساس و همچنین خوگرشدن مصحّح با یک شکل یا یک مفهوم خاص از واژه یا تعبیر، از مهم ترین عواملی است که کاستی هایی در درک مفهوم واژگان و تعبیرات تذکر ه الأولیاء ایجاد کرده و موجب توضیحاتی نارسا درباره برخی عبارات شده است.
۲۰۶۰.

باشندگی و مکان مندی تحلیل روایت زندگی بِشر حافی در تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باشندگی هیدگر بشر حافی تذکره الاولیاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۵۷
توجه به مکان به مثابه امری اصیل و مفهوم طبیعی در تفکر یونان باستان با تلقی از مکان به مثابه امری انتزاعی، ممتد، کمی و قابل اندازه گیری در اندیشه مدرنْ مفاهیم، نتایج و صورت بندی های متفاوتی را رقم زده است. با کمرنگ شدن گوهر مکان و حقیقت سکنی گزیدن در ساحت اندیشه مدرن، مارتین هیدگر با دیدنی کردن مکان و توجه به حقیقت مکان، به مفاهیم و اصطلاحاتِ در-جهان-بودگی دازاین، باشندگی، سکنی گزینی و مکان مندی او پرداخته است. به تعبیر هیدگر ما «باشندگانیم»؛ دازاینی ماهیتاً مکان مند، در جهانی مکان مند. جستار حاضر با توجه به گوهر و حقیقت مکان در اندیشه هیدگر به تحلیل و بازخوانی روایت بِشر حافی در تذکر ه الاولیاء پرداخته است و با تأکید بر این مهم که هست مندی دازاین در گرو موقعیت مندی اوست، به تحلیل موقعیتی که در «یک روز»، «در راهی» برای بشر حافی اتفاق می افتد، می پردازد و نشان می دهد که چگونه انتخاب و موضع گیری بشر حافی نسبت به یک اتفاق ساده و عادی، آن اتفاق را از آنِ بشر حافی می کند (رویدادِ از آنِ خودکننده) و امکان های پیش رویش را گسترش می دهد. در پس این رویداد، بشر حافی در یک پیام قدسی فراخوانده می شود و او در «راه» که به ظاهر محل گذشتن و عبور کردن است، به امنیت و آسودگی می رسد. در آن می باشد و سکنی می گزیند و این باشیدن، زمینه ساز وحدت چهارگانه / حضرات اربعه آسمان، زمین، میرایان و ایزدان می شود. زیستن و هستن بشر حافی در راه، با شدن و صیرورت محقق می شود و او در راه به باشندگی و آرامش می رسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان