فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۲٬۲۰۸ مورد.
راز در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" راز " یکی از اصطلاحات و مضامین عرفانی فارسی است که درغالب آثار عارفان، تحت عنوان سرّ ، درباره آن مطالبی مطرح شده است . مولانا در مثنوی، این مفهوم را متناسب با دیدگاه و اندیشهخود درعرصه ا ی گسترده، به گونه های مختلف بکار برده که از جمله آنها، بصورت عادّی و معنای لغوی است امّا در ضمن بیان مضامین دقیق و لطیف عرفانی ، مولانا گهگاه ، اسرار و راز هایی را بیان می کند که با صٍرف جستجوی واژه راز، نمی توان به آن مفاهیم دست یافت؛ بلکه با دیدی عمیقتر و دقیقتر باید به عمق اندیشه مولانا راه پیدا کرد. دراین مقاله، ضمن بیان برخی از کاربردهای مفهوم راز در معنای لغوی ، گوشه ای از مضامین لطیف عرفانی نیز باز نموده شده است .
حجاب عرفانی در معارف بهاء ولد و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب «معارف» تنها اثر باقی مانده از بها ولد، محمد بن حسین خطیبی بلخی، پدر مولانا است. بها ولد و اثرش «معارف» در طول تاریخ مورد بی توجهی ادیبان و دوستداران عرفان و ادبیات بوده است. ولی امروزه عرفان صادقانه و ساده و ناب و بی لفظ بازی او مورد توجه بیش از پیش ایرانیان و محققان وعرفان دوستان غربی واقع شده است. این کتاب بر خلاف آنچه از نامش تصور می شود، مجوعه منظمی از اندیشه ها و عقاید نیست بلکه حاوی مجموعه ای پراکنده و نامنظم از افکار، بیان رویاها، تصورات، تعمق در معنی و تفسیر برخی آیات قرآنی و تاویل عرفانی آنها، تفکر در مورد مسائل کلامی چون جبر و اختیار و... و گاهی گلچینی از مواعظ و خطابه های اوست که بدون هیچ ترتیب موضوعی توسط خود او یا دیگران کنار هم جمع شده و بعدها نام «معارف بها ولد» به خود گرفته است. عرفان او، عرفان مثبت و جمع گرا (صحبت) و به دلیل تاکید بر انس و جمال و معیت مهرآمیز الهی مبتنی بر احساس شادی ومسرت و مزه (در برابر عرفان متکی بر زهد و خوف) است. حجاب یکی از مقوله های عرفانی مطرح شده در این کتاب است. در این مقاله ابتدا حجاب عرفانی را با توجه به اقوال متقدمین صوفیه تعریف کرده و سپس اندیشه های بها ولد را در این مورد به تفصیل بررسی نموده و آن گاه بازتاب اندیشه های بها ولد را در مثنوی نشان خواهیم داد.
تاریخ مشایخ صوفیه در بیاض و سواد سیرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی مرجع شناسی تذکره ها و تذکره نویسی وعلم الرجال
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
خواجه ابوالحسن علی بن حسن سیرجانی از بزرگان صوفیه قرن پنجم هجری است. وی شیخ کرمان بوده و در آنجا داروخانه و اوقاف و مریدان بسیار داشته و مورد تکریم بزرگان صوفیه از قبیل ابوسعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری و هجویری قرار گرفته است. او که اهل سیر و سیاحت بوده در سیرجان درگذشته و آرامگاهش تاکنون باقی و زیارتگاه است. کتاب بیاض و سواد خواجه علی حسن که تاکنون به صورت نسخ خطی مانده است، در حقیقت طبقهبندی موضوعی اقوال مشاهیر صوفیه تا اواخر قرن چهارم است که در هفتاد و سه باب تنظیم شده و بیش از سه هزار فقره از سخنان بزرگان قوم را در بردارد. یکی از مهمترین ابواب بیاض و سواد "باب معرفه تاریخ مشایخ" است که در آن هفتاد و هشت تن از مشایخ صوفیه بر اساس منطقه جغرافیایی محل فعالیتشان تقسیمبندی و معرفی شدهاند.
درآمدی به معرفت شناسی جدید عرفان
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، در سه بخش با عناو ین عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و د ین، به بررسی نظریه های معرفت شناختی جد ید در باره عرفان می پردازد . در بخش عرفان و علم سخن بر سر این اصل است که معرفت شناسی جدید عرفان، به تبع معرفت شناسی جدید دین، در دامن معرفت شناسی جدید علم پرورش مییابد. در این بخش، چند ین نظریه با دسته بند ی محتوا یی مورد مطالعه قرار گرفته است؛ نظریه هایی که از مفهوم عینیت، به عنوان قاعده بحث، تلقّی تحد یدی ارائه میکند یا تلقّی توسعی قر یب و یا تلقّی تو سعی بعید. بخش عرفان و منطق نیز، به مطالعه چند ین نظر یه د یگر در باره نسبت میان ا ین دو پد یده میپردازد تا از این رهگذر، جنبه های عقلانی و غیر عقلانی تجربه عرفانی را بررسی نماید . این بخش با طرح سه دسته نظر یه غیرمنطقی، منطقی و فرامنطقی بودن این نوع تجربه پایان مى پذیرد. در بخش رابطه دین و عرفان نیز دو تلقی از د ین؛ یعنی سنت د ینی و تجربه دینی مبنا ی دو نظر یه در رد و قبول نسبت میان آن دو قرار میگیرد تا در کنار نظریه سوم؛ یعنی فرا دینی بودن تجربه عرفانی ، نمایانگر تشتت آرا صاحب نظران در این زمینه باشد . به طور کلى، می توان گفت درباره نسبت عرفان با علم، منطق و دین سه دسته نظریه قابل شناسایى است: نظریه هاى نفیى که معتقد به غیر علمى، غیر منطقى و غیردینى بودن تجربه عرفانى هستند . نظریه هاى اثباتى که به علمى، منطقى و دینى بودن ا ین نوع تجربه باور دارند و نظر یه هاى تبا ینى که آن را فراعلمى، فرامنطقى و فرا دینى میدانند. بیگمان، از ا ین میان، نظریه هاى دسته سوم که معرفت شناسى جد ید عرفان در واپسین گامهای پیشرفت بدآنها دست یازیده است، با تجربه عرفانى، همسویى بیشترى دارد.
جمال جان فزای روی جانان
پژوهشی دربارة روابط با حیوانات در عرفان عملی عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیوانات ،علاوه برمتون صوفیانه، در داستانهای رمزی و تمثیلی و بطور کُلّی دربیان عرفان نظری و عرفان عملی این قوم نیز حضور دارند. عارفان بر اثر عزلت و سفرهای بادیه، با حیوانات مأنوس شدهاند. آنان با نگاهی لطفآمیز، خود را برتر از حیوانات ندانستهاند؛ بلکه در نگاه عارفان، آنچه موجب برتری انسان بر حیوانات میتواند باشد؛ ترک عصیان است. رفتار عارفان با حیوانات ،شفقتآمیز است. سخنگویی، تفاهم و ارتباطهای شگفتانگیز با حیوانات در متون صوفیانه، نوعی ارتباط غیر متعارف را نشان میدهد. از آنجا که هر کس خدا را خدمت کند و فرمان برد؛دنیا هم به او خدمت میکند؛حیوانات هم به بندگان مخلص و به کسانی که حقِّ توکل را گزاردهاند؛ خدمت کردهاند. شایان ذکر است که محدودة این تحقیق، متون صوفیانة فارسی، از ابتدا تا قرن هشتم است که سعی شده مطالب با رعایت سیر تاریخی ارائه شود.
عرفان اسلامی، مکتب تسامح و تساهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب انسان ساز اسلام ،براساس تعالیم والای قرآن کریم و سیرة رسول وحی (ص) و در مقام دینیسمحه و سهله، اختلاف بین امّتها و مذاهب را امری طبیعی و جایز و آن را از مقتضیّات حکمت بالغةالهی دانسته و پیروان خویش را از مجادلههای خصومت بار با دیگر طریقتها بر حذر داشته است. باوجود این، گاه اختلاف قولی و فعلی امّتها، بدلیل انحراف از معیار حقیقت، دستمایة نوعی عصبیّت خشونت بار و احیاناً جنگ و خونریزی شده است و هر گروهی با توسّل به استدلال و برهان، خود رامحک و معیار تمام حقیقت دانسته و دیگران را به بدعت و الحاد و کفر متّهم کرده است. در این میان،عارفان روشن بین و صاحب بصیرت، با تکیه بر آموزههای دین، با تکیه بر شعار >الطّرق الی الله بعددنفوس الخلایق< مقصود و مقصد هم طریقتها را یکی دانسته و آنان را به مدارا و تسامح و تساهل فراخوانده و کوشیدهاند آرمانشهری جهانی بنیان نهند که همة مردم با هر باور و اعتقادی بتوانند با یکدیگردر کمال صلح و آرامش زندگی کنند. این مقاله، در پی آن است به پارهای از اصول و مفاهیم آموزههایعرفان اسلامی در اتّحاد و اتّفاق طریقتها اشاره کند.
نفی خوشنامی و استقبال از بدنامی نزد اهل تصوف
حوزههای تخصصی:
گریز از نیکنامی و استقبال از بد نامی و رسوایی، یکی از ویژگیهای مکتب رندی و عرفان عاشقانه است که در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصیه شده است. جامه شهرت، بافتهای پرآفت است و رنگ عجب و ریا و کبر و کیا را بر قامت طاعات و عبادات میپاشد و چهره اخلاص و یکرنگی را می پوشاند؛ لذا مبارزه با این صفت نفسانی همواره یکی از دغدغههای عارفان شوریده و رندان وارسته و حقیقتجو بوده است و راهها و ریاضتها و مجاهدتهای گوناگونی برای شکستن شیشه نام و ننگ و غرور و شکوه مریدان خویش توصیه کردهاند. بیان این راهها و بررسی علل و علامات این آفات در قالب حکایات و امثال و اشعار بزرگان و عارفان به ویژه عطار و مولانا و ابوسعید ابوالخیر زمینههای بحث این مقاله را تشکیل میدهند. بی شک کسی میتواند خویش را از چشم خلق بیفکند و مدح و ذمشان در نظرش یکسان باشد که حق در نظرش بزرگ جلوه کند و جز به او نیندیشد و جز برای او نگوید، نخواهد و نکند. تحصیل این فضایل نیز آسان نیست و جان بر سر کسب آن میسوزد؛ اما آنچه میتواند نام و ننگ را به باد دهد، بادة عشق است، حاصل نوعی معرفت شهودی است که عاشق را ناخوآگاه در کمند جذبه خویش گرفتار میسازد.
شعوانه پارسا زن عارف شاعر ایرانی قرن دوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعوانه ابلیه پارسا زن ایرانی از اهالی بصره است که تذکره نویسان، سخنان عالی و احوالی شگفت از وی روایت کردهاند. وقایع زندگی او و دیگر زنان عارف در لابه لای اوراق کتابهای صوفیه گم شده، و اطلاعات ناچیزی از آن در دست است. این مقاله به مطالعه دوره زندگی، شرح احوال و آثار وی پرداخته است. شعوانه در قرن دوم هجری میزیسته است. او در میان دسته ای از زنان اهل بصره جای دارد که همگی طریق زهد و ریاضت را پیموده و در طریق فقر و تصوف سلوک کردهاند. از جمله ویژگیهای این گروه بانوان عارف، خوف و حزن دائم است. شعوانه نیز روزگار را به عبادت و حزن و گریه دائم میگذراند. وی صدای خوشی داشت و در مجلس وی، زنان و مردان حضور مییافتند و وی اشعاری را برای ایشان می خواند و مستمعان با وی میگریستند. زندگی فقیرانه وی نشاندهنده عدم وابستگی و تعلق مادی این زن به دنیا و مافیهاست. با فضیل عیاض، صوفی مشهور خراسانی دیدار داشته و او را پند داده است. مناجاتهایی هم از وی باقی مانده است