فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
گذر از ممدوح به معشوق مجازی و حقیقی در غزل عاشقانه (با تکیه بر غزل حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به توصیف و تحلیل روند جایگزینی بت واره های برساختة آدمی از خدا به سلطان و از سلطان به معشوق می پردازد و نمونه های آن را در غزل عاشقانه نشان می دهد. انسان درپی یافتن گمشدة خویش، در متعالی ترین شکلِ آن، به خداوند چشم داشته است. از آنجا که درک ذات خداوند برایش میسر نبوده، به جلوه های وی در هستی، روی آورده و نظر بر بُت، ممدوح و معشوق دوخته است. شاعران و نویسندگان در مسیر تاریخ ادبی، پس از نگاه کلی نگر خویش به خداوند، نظر ستایش آمیز خود را نخست به پادشاهان، به عنوان برگزیدگان وی(مطابق پاره ای باورهای دیرین) و سپس به ممدوح و معشوق افکنده اند و همان نگرش را نسبت به پرستش، در قالب آرزوهای آرمانی خویش برای دست یابی به الگوی کامل، بدو نسبت داده اند و چون هیچ موجودی در روی زمین کامل نیست و این معشوق آرمانی هم نمی تواند، عاشق را خرسند کند، کم کم چنان که می بینیم موقعیت معشوق آرمانی در قلب عاشق متزلزل می شود. این پژوهش، گزارشی از این رویکرد است.
علل گسترش جماعت های اولیه صوفیان و شکل گیری خانقاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه صوفیان را در زبان فارسی خانقاه گویند. این واژه که نخستین بار در متون سدة چهارم هجری، در اشاره به فعالیت های مانویان و کرّامیان به کار رفته، در سدة پنجم، با گسترش جماعت های صوفیه، در سرتاسر قلمرو اسلامی رواج یافته است. خانقاه ها در این عصر مراکزی فرهنگی ـ اجتماعی بودند که صوفیان و مردم عادی در آنجا از خدماتی برخودار می شدند؛ از جمله این خدمات می توان به این موارد اشاره کرد: تربیت مریدان، فراهم آوردن غذا و سرپناه برای مسافران و نیازمندان، تدریس علوم اسلامی، تألیف و تکثیر کتب، و ایجاد کتابخانه. گسترش خانقاه ها مانند هر پدیده اجتماعی دیگر معلول علل و عوامل متعددی بوده است که اهمیت یافتن مقام شیخ، تأکید بر تربیت (در مقابل تعلیم) و خدمت به خلق الله از جمله این عوامل است.
شاهنامه از دیدگاه وحدت ملی
حوزههای تخصصی:
آیا ترجمه ادبی نوع خاصی از ترجمه است؟
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۷ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
داروی خرسندی
حوزههای تخصصی:
بیان ادبی و بیان عامیانه در حماسه فارسی
منبع:
گلستان بهار ۱۳۷۷ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
منطق الطیر عطار
رودکی و عمرخیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مطالعه نظام مند ویژگیهای فکری نویسنده، شاعر و هنر مند، از جمله راههای دقیق و علمی است که ما را به دنیای آنها نزدیک می کند. نوشتار حاضر، عهده دار بررسی و تحلیل مقایسه ای ابعاد فکری آدم الشعرای شعر پارسی، ابوعبداله رودکی، با عمربن ابراهیم خیامی نیشابوری، معروف به حکیم عمرخیام در رباعیهای منسوب بدوست. شاید درنظر نخست چنین تصور شود که نتوان، میان اندیشه های این دو بزرگ همترازی و تناسبی ایجاد کرد و مقایسه آن دو غریب نماید؛ اما این پژوهش نشان خواهد داد که در حقیقت، بیش از وجوه افتراق، می توان ابعاد مشترکی را در اشعار این دو بزرگ یافت. روح خیامی که غالبا انعکاسی از اندیشه های پیش از اسلام است، در آثار شعرای پیش از او نیز نشانه هایی دارد. نگارندگان این نوشتار نیز با تحلیل دقیق ابیات رودکی و مقایسه آن با تفکر خیامی، می کوشند جهان شعری مشترک آنها را روشن سازند. اگر نیک بنگریم، خاستگاه فکری این دو شاعر و اندیشمند یک سرچشمه بیش نیست. این نوشتار، به مقایسه و بررسی اجمالی اندیشه های دو شاعر بزرگ یاد شده در محورهای بی اعتباری دنیا، حتمی بودن مرگ، اغتنام وقت، نکوهش ریا و فریبکاری، تغییر و دگرگونی، اکسیر شراب، آمیختگی شادی و غم، وارستگی، توصیف طبیعت و... بررسی می شود.
مولوی و پلورالیسم دینی
زمینه های هومانیسم اجتماعی در آثار سعدی
حوزههای تخصصی:
حکایتهای مندرج در دو اثر گلستان و بوستان سعدی دارای شان اخلاقی است. اصولا توجه به رسوم اخلاقی یکی از خصلتهای عمده فرهنگ ادبی ایران بوده است. شاعران و نویسندگان ایران از همان سدههای اول هجری به موضوعهای اخلاقی و پند و اندرز، کشش خاص داشتهاند و واقعیتها را از چنین خاستگاههایی توصیف کردهاند. آثار سعدی از این لحاظ مستثنا نیست. اما آنچه سرودههای سعدی را در این رهگذر شاخص میکند، جنبههای اجتماعی و دمدنی اخلاق در آثار اوست. این مقاله به این ویژگی آثار سعدی پرداخته و آنها را بررسی میکند.
از سیمرغ قاف تا خداوندگار دژ درون بررسی تطبیقی ساختار و محتوای منطق الطّیر و دژ درون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
بررسی عوامل برون زبانی موثر بر پذیرش نوواژه ها
حوزههای تخصصی:
مقالهٔ حاضر گزارشی است از نتایج یک بررسی دربارهٔ پذیرش نوواژه های عمومی، مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با همکاری 450 پاسخگو در سه استان (تهران ،اصفهان وکرمان). مبنای نظری این بررسی الگوی انتشار نوآوری های رابرت ال. کوپر است که به حوزهٔ برنامه ریزی زبان مربوط می شود. پژوهشی میدانی درمورد مهم ترین عوامل غیرزبانی است که بر انتشار نوواژه های مصوب فرهنگستان اثر می گذارد. فرض بر این است که، در جامعهٔ آماری مورد نظر، به عنوان مخاطبان نوواژه های مصوب فـرهنگستـان، بین سطوح پیشنهادی کـوپـر دربارهٔ نوآوری های ارتباطی، که عبارت اند از: آگاهی، ارزیابی، دانش و کاربرد، رابطه وجود دارد. چگونگی این روابط از طریق شیوه های آماری توصیفی و استنباطی گوناگون و با استفاده از پرسشنامه به دست آمد. بر پایهٔ نتایج به دست آمده، بین دو عامل آگاهی و دانش پاسخگویان و نیز بین دو عامل ارزیابی و کاربرد نوواژه ها همبستگی مثبت دیده شد. علاوه بر این، بین دو عامل آگاهی و سن و نیز دو عامل دانش و تحصیلات پاسخگویان همبستگی معنی دار مثبت وجود دارد.
در این مقاله، با کشف و توصیف این روابط، راهکارهایی برای کمک به تسریع فرایندهای پذیرش و انتشار نوواژه ها پیشنهاد می شود.
بازتاب نظریات مدیریتی در شاهنامه فردوسی (با تکیه بر پارادایم نیوتنی و تئوری آشوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مبحث مدیریت، نظریه های گوناگونی وجود دارد که در آنها به موضوعاتِ ثبات، تغییر و تغییر مداوم و پیش بینی نشده توجه شده است. با توجه به تقسیم سطوح مدیریت به سطح عملیاتی، میانی و عالی، می توان پادشاهی را در سطح عالی مدیریت جای داد؛ به ویژه اینکه، «قدرت» یکی از کاربردی ترین مفاهیم در حوزه مدیریت است و شاهان از این ویژگی سازمانی بهره مندند و نسبت به موضوع تغییر، باید موضع مناسب اختیار کنند؛ با بررسی بخش های مختلف شاهنامه، بخصوص بخش حماسی، می توان الگوهایی از این گونه های مدیریت را یافت؛ بررسی حکومت و نوع آن در شاهنامه و تطبیق آن با نظریات مدیریتی جدید، مطالعه ا ی در کارکردهای اسطوره و بخصوص شاهنامه است که این پژوهش بدان می پر دازد و به این نتیجه می رسد که از هر سه سطح مدیریتی نمونه هایی را در نظام حکومتی و پادشاهی در شاهنامه می توان یافت.
نقش شرق شناسان در پیشبرد وگسترش زبان و ادبیات عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های شرق شناسان در کشورهای شرقی ـ اسلامی با اهداف و انگیزههای گوناگونی همراه بوده است. آنان مطالعاتشان را در کشورهای عربی با تحقیق در آثار و دست نوشتههای نویسندگان و شاعران قدیم عرب ـ که سال ها حتی از دید خود شرقیان هم پنهان بود ـ آغاز کردند. مهم ترین عامل و پشتوانه خاورشناسان برای مطالعه و تحقیق در این آثار علمی و ادبی، از یک سو داشتن وقت و علاقه و از سوی دیگر توجه دولت مردان و مسؤولان مراکز علمی آنان به این مهم بوده است. برخی از خاورشناسان کتابهای زیادی را از زبان عربی به زبان های دیگر ترجمه نمودند و برخی دیگر کتاب های ارزشمندی را درباره دین اسلام، قرآن و ادبیات عربی تألیف کردند. چاپ و انتشار این نسخه های خطی و آثاری که شرق شناسان درباره آنها نوشتند، روش پژوهش را برای نویسندگان و دانشمندان معاصر عرب در زمینه های گوناگون آسان تر کرد.
افزون بر این، بررسی های علمی برخی شرق شناسان از جهت دقت و نظم در شاخه های مختلف ادبیات عربی و به ویژه تاریخ ادبیات، به عنوان یک الگو مورد توجه نویسندگان و محققان در کشورهای عربی قرار گرفت؛ به گونه ای که بیشتر آنان کتاب های تاریخی ـ ادبی خود را بر اساس تقسیم بندی دوره های ادبی که در کتاب های تاریخ ادبیات شرق شناسان به چشم می خورد تدوین نمودند.
نقاشی برای داستان ها
بررسی گونه ای خاص از آرایه ی تجاهل عارف در شعر حافظ
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ دفتر ۲۴
55-72
حوزههای تخصصی:
آرایه ی تجاهل عارف در شعر شاعران پارسی گو در شبکه ای وسیع از آرایه های ادبی آشنا همچون کنایه، ذم شبیه به مدح و مدح شبیه به ذم، تهکم و برخی صورت های مجازی از دیرباز شناخته شده بوده است. ادراک معنا در آرایه ی تجاهل عارف که به طور سنتی در گروه صنایع معنوی جای دارد، با فرایند کشف همراه است به گونه ای که معمولاً خواننده با کشف لایه های معنایی در درون کلام، در مسیر ادراک شعر و احساسات شاعر قرار می گیرد و آن را دریافت می کند. از این نظر با مفهوم آیرونی، به ویژه آیرونی نمایشی در ادب مغرب زمین هم راستا قرارمی گیرد. در این نوشتار، با بهره مندی از مفهوم تجاهل عارف در ادب سنتی و نیز آیرونی نمایشی ، گونه ای خاص از آرایه ا ی ادبی با تکیه بر اشعار حافظ بررسی می شود که می تواند به عنوان زیرشاخه ای مستقل از آرایه ی تجاهل عارف قلمداد شود و از آن جا که تا کنون نامی برآن نهاده نشده، می توان آن را «دانانمایی کنایی» نامید. در این آرایه، ساختار کلام به گونه ای تعبیه شده است که در ظاهر امر، گوینده برعکس تجاهل عارف، خود را واقف به معنایی قطعی و مسلم می داند و سپس کلام را به سمتی هدایت می کند تا خواننده یا مخاطب در گفتمان با متن، بی خبری و ناآگاهی گوینده را درمی یابد و درنتیجه برخلاف ادعای او، به معنایی متفاوت و گاه متضاد با آنچه در ظاهرسخن بیان شده دست، می یابد و به نوعی خاص معنایی جدید از متن بیرون می آورد.