فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۰۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات نقد جدید، بررسی ساختار زبان در آثار ادبی است. الگوی بررسی ساختار زبان حماسی، چگونگی زبان شعر حماسی را در سطوح گوناگون آوایی و موسیقایی، واژگان و نحوی، بلاغی و ادبی، محتوایی و درون مایه ای بررسی می کند تا چگونگی تجلّی نوع ادبی حماسه در زبان را کشف و سیر حماسه سرایی را توصیف کند. به همین منظور در این مقاله، با استفاده از نظریات صورت گرایی و بر اساس زبان حماسی معیار (شاهنامه فردوسی) و الگویی که شهبازی و ملک ثابت در این زمینه به دست داده اند، به بررسی زبان حماسی در کوش نامهپرداخته و در هر سطح، شاخص های لازم تبیین شده و سپس چگونگی ظهور آن شاخص ها در زبان حماسی، با بیان شواهدی نشان داده شده است تا بر اساس آن اولاً ویژگی های زبان حماسی کوش نامه مشخّص گردد و ثانیاً به میزان موفقیت یا عدم موفقیت ایران شان بن ابی الخیر در به کارگیری زبان حماسی معلوم شود. بر این اساس، مشخص گردید که ابی الخیر، به عنوان یکی از مقلّدان زبان حماسی معیار، در به کارگیری زبان حماسی در بسیاری از موارد موفق بوده و اثر وی، نمونه ای کامل از منظومه حماسه ملّی بعد از شاهنامه است.
حماسه ایرانی و کتاب غولان مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار به بررسیِ پیوند میانِ سنّتِ حماسیِ کهنِ ایرانی و کتاب ِ غولانِ مانی پرداخته ام: روایتِ حماسی اسطوره ای و داستان هایِ پُرآوازه گذشته درباره سرچشمه جهان و انسان، تا اندازه ای در اسطوره مانی و مبلّغانِ مانوی گنجانده شده و با سنّت هایِ اسطوره ای و در پیوند با کتابِ مقدّس درباره غولان و طوفان برآمیخته است. مانیْ اسطوره هایِ ایرانی را دگرگون کرده است تا با روایتِ خویش از پیدایشِ گیتی هم آهنگی یابد. همه قطعه هایِ ادبیِ بازمانده از مانی که دربردارنده اشاره هایی به سنّتِ حماسیِ ایران است، برایِ آسانیِ کار در این جا گرد آمده است.
بررسی اندیشه های ایرانشهری در مرزبان نامه
حوزههای تخصصی:
مرزبان نامه یکی از شاهکارهای کلاسیک ادبیات فارسی است که به واسطه پیوند عمیق و اثر بخشش با فرهنگ و هویت ایرانی سرشار از اندیشه های ایرانشهری است. در این پژوهش سیر و تداوم اندیشه های ایرانشهری را که در لابه لای افسانه و حکایت های مرزبان نامه نظیر: شاهی آرمانی، همبستگی دین و فرمانروایی، عدالت، آرمانشهر، راستی و اشه و... آمده است مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در اندیشه ایرانشهر پادشاه مهمترین رکن اصلی جامعه است به گونه ای که آن را نماینده خدا بر روی زمین می-دانستند زیرا معتقد بودند که جامع صفات الهی است بدین ترتیب از دو جنبه الهی و انسانی برخوردار بوده است. پادشاه در اندیشه ایرانشهر علاوه بر تأیید الهی باید از دانش، خرد، فرّه ایزدی، و دیگر بایستگی-های پادشاهی از جمله؛ نژاد و تبار، عدالت و غیره برای مشروعیت بخشیدن پادشاهی خود برخوردار باشد. از این رو در این پژوهش سیر و تداوم اندیشه های ایرانشهری و بایستگی های شاهی آرمانی را که در کتاب مرزبان نامه آمده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
«دینِ خُرَّم» در سخنِ فردوسی و پیوندِ آن با کیشِ اسماعیلیِ شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره ترکیبِ «دینِ خُرّم» در مصراعی از دیباچه داستانِ سیاوخشِ شاهنامه، سخن بسیار گفته اند. نگارنده نیز در جستارِ پیشِ رو، تعبیر و تأویلِ خویش را از این سخن بازگفته است. به باورِ نویسنده این جستار، با توجّه به این که فردوسی از اسماعیلیان بوده است و بیش ترِ این گروهِ باطنی در ایران، پیش از مسلمان شُدَن، بر باورِ خُرّم دینی بودند و خُرّم دینانْ در پیِ استقلالِ ایران از تازیان برآمدند، فردوسی نیز در بیتِ موردِ نظر، خود را شیفته عمل کردِ سیاسی و فرهنگیِ این گروه و پی رَوی کننده راهِ آنان می داند که در پیِ متابعت از ایشان در ایران دوستی، شاهنامه را سروده است تا این درختِ برومند، بارِ خود را بر همه ایرانیان بپراکَنَد و آنان را بهره مند سازد. گذشته از این، در دیباچه داستانِ سیاوخش، فردوسی از موبدی سخن می گوید ک ه این موبد، همه را به سَخُن گویی، خردمندی، نکوخویی، نرم گویی، توجّه به دست آوردِ ک ردار و جهانِ دی گر سفارش می کند. با ت وجّه به متنی ک ه از شخصی اسماعیلی مذهب (که پیش از آن خُرّم دین بوده) به جا مانده است و تطبیقِ آن با کلامِ موبد در شعرِ فردوسی، این موبدْ نیز باید شخصیّتی خُرّم دینی بوده باشد. برخی اندیشه هایِ مانوی نیز در سخنِ موبد هست که آن نیز پیوندِ او را با اندیشه هایِ خُرّم دینی نشان می دهد؛ زیرا ریشه اندیشه هایِ خُرّم دینی در کیشِ مزدکیان بوده است و آنان نیز در باورهایِ مذهبی، با مانویان پیوند داشته اند؛ پس با توجّه به مذهبِ اسماعیلیِ فردوسی و پیوندِ اسماعیلیّه ب ا خُرّم دینان و همین طور وجودِ سخنانِ موبد با درون مایه هایِ خُرّم دینی، می توان بر آن شد که ماندن بر دینِ خُرّم در سخنِ فردوسی، احتمالاً تأییدِ برخی باورهایِ دینیِ خُرّم دینان (آن چه متناسب با عقایدِ اسماعیلیّه بوده است) و به ویژه پی رَوی از روی کردِ فرهنگیِ آنان است که به سراییدنِ شاهنامه انجامیده است.
نبود نقش فرستنده از نقش های الگوی کنشی گرماس در چهار رمان دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت ها در انتقال درونمایه و پیام داستان هر یک نقش مشخص و معینی دارند. نقش ها بر همدیگر تاثیر می گذارند و یک مجموعه مرتبط و منسجم را ایجاد می کنند. برخی شخصیت ها، به ویژه در آغاز داستان بر چگونگی آشنایی شخصیت اصلی با هدف تاثیر می گذارند. مساله اینجاست که این نقش در داستان های دفاع مقدس نیز وجود دارد یا نه؟ آیا در ادبیات داستانی دفاع مقدس، شخصیت اصلی بر اساس راهنمایی، ارشاد و تحریک دیگران با هدف آشنا می شود یا مساله صورت دیگری دارد؟ قصد آن است که انگیزه رفتار و الگوی اندیشه و تفکر شخصیت اصلی آشکار شود. این مهم، اهمیت نقش و فردیت بارز شخصیت اصلی را نشان می دهد. برای بیان این مطلب از الگوی کنشی گرماس بهره گرفته شده است؛ الگویی که ارتباط شخصیت ها را بر اساس نقش و کارکرد آنها نشان می دهد. بر اساس این الگو، شخص یا اشخاصی (فرستنده)، شخصیت (کنشگر) اصلی را به خاطر خواسته مشترکی (هدف) به ماموریت می فرستند. کنشگر اصلی در این ماموریت با کمک اشخاص همدل (یاوران) یا مخالفت و دشمنی افراد مخالف (رقبا) مواجه می شود. انجام ماموریت و به دست آوردن خواسته، نفع و نتایجی برای او، فرستنده یا دیگران در بر خواهد داشت (گیرنده). مطابق این الگو، شخصیت اصلی بر اساس همفکری یا راهنمایی فرستنده که از ضرورت و اهمیت هدف آگاه است، به ماموریت فرستاده می شود. فرستنده به دلیل آگاهی از هدف؛ از نظر فکری اهمیت شایانی دارد. در این مقاله سعی شده، پس از بیان الگوی کنشی گرماس، به این سوال پاسخ داده شود که آیا این نقش در چهار رمان دفاع مقدس و جود دارد یا نه؟ اگر وجود ندارد، این مهم چه تاثیری بر الگوی تفکر و اندیشه شخصیت اصلی گذاشته است؟ بر همین اساس، طبق الگو نقش فرستنده در چهار رمان دفاع مقدس -ارمیا، سفر به گرای 270 درجه، دوشنبه های آبی ماه و گنجشک ها بهشت را می فهمند-بررسی شده است. تطبیق الگو نشان داده است که در این چهار رمان، نقش فرستنده وجود ندارد و از نظر فکری، شخص یا اشخاصی بر شخصیت اصلی تاثیر نگذاشته اند و شخصیت اصلی بنا بر آگاهی و شناخت خود از هدف و به صورت داوطلبانه و خودجوش به ماموریت رفته است؛ به عبارتی، نقش فرستنده با شخصیت اصلی ادغام شده است و این دو نقش، یک نماینده (شخصیت اصلی) دارد. تفاوت رمان با قصه، دوره تاریخی دفاع مقدس و ماهیت هدف از دلایل این امر هستند.
سبک شناسی لایه ای داستان «پرسه در خاک غریبه» احمد دهقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی سبک شناسانه داستان «پرسه در خاک غریبه» از احمد دهقان پرداخته ایم. دهقان یکی از نویسندگان پیشگام و مطرح ادبیات دفاع مقدّساست؛ هرچند برخی او را به دلیل تصاویر تند و بعضاً به دور از انصافش در این حوزه نمی گنجانند. بررسی ساختاری و محتوایی داستان های این نویسنده به ما کمک می کند تا به درک بهتری از آثار او برسیم. ما به روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای، لایه های مختلف این اثر را کاویده ایم. در سطح زبانی به بررسی لایه های آوایی، واژگانی و نحوی داستان «پرسه در خاک غریبه» پرداخته ایم. ما معتقدیم احمد دهقان از زبانی فرم گرایانه استفاده کرده است. استفاده گسترده از اصطلاحات نظامی، کلمات و عبارات عامیانه، حذف و جابه جایی ارکان جمله و از همه مهم تر استفاده از واژه های نشان دار منفی نگر از ویژگی های سبکی او در سطح زبانی است. از آنجایی که دهقان، روایتی منتقدانه و تاحدودی پلشت انگار از دفاع مقدّس ارائه کرده است، بسیاری از واژه ها در داستان او بار منفی پیداکرده اند. او در سطح ادبی از تشبهات نو و دیر فهم استفاده می کند. از دیگر ویژگی های سبکی دهقان می توان به توصیفات شاعرانه که همراه با جان بخشی به اشیا است، اشاره کرد. نویسنده با این کار مخاطب را درگیر فضای داستان می کند. در سطح فکری، فضای داستان های احمد دهقان به شدت مردسالارانه است. این فضا، اقتضای شرایط جنگی است. دهقان با بیانی جزئی نگرانه به دنبال بیان کردن حقایق و تلخی های جنگ است. همچنین، رگه هایی از طنز تلخ و نیش دار را با توجه به حوادث ناخوشایند در رمان می توان دید. او دوست دارد حقایق و تلخی های جنگ را با چاشنی طنز و طعنه به مخاطب نشان دهد.
نقد شخصیت کیخسرو بر اساس نظریه آبراهام مزلو
حوزههای تخصصی:
روان شناسان انسانگرا، در نظریه های خود، برخلاف رفتارگرایان و روان کاوان، نگرشی مثبت و غایی نسبت به انسان دارند. در این پژوهش با توجه به تجربه های عرفانی و کمال طلبانه کیخسرو در نظر داریم نگاهی روان شناختی به زندگی و رفتار او داشته باشیم و ویژگی های رفتاری او را با نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام هارولد مزلو انطباق دهیم و او را به عنوان فردی که به مرحله خودشکوفایی رسیده، معرفی کنیم. در این بررسی او با شش ویژگی افراد خودشکوفا از جمله؛ مسأله مداری، علاقه اجتماعی، تجربیات والا و عرفانی، روابط بین فردی عمیق و صمیمانه، ساختار منشی دمکراتیک و کناره گیری و خلوت گزینی هماهنگی دارد.
تحلیل نشانه - معناشناختی گفتمان روایی ضحاک و فریدون براساس نظریه گرمس
حوزههای تخصصی:
نشانه–معناشناسی روایی بر دو اصل کنش و تغییر استوار است. کنشگران در این نظام اغلب بر اساس برنامه های از پیش تعیین شده پیش می روند تا به معنایی مطلوب دست یابند. به نظرمی رسد که در بافت داستان های اسطوره ای گفتمان غالب، گفتمان منطقی-روایی است. در این جستار، داستان «ضحاک و فریدون» از شاهنامه فردوسی را از منظر نشانه–معناشناسی به روش توصیفی-تحلیلی واکاوی می کنیم تا نشان دهیم که تمامی مؤلفه های روایی داستان به سوی تغییر شرایط معنایی پیش می روند. نتایج حاکی است که این گفتمان پویاست و در انتهای داستان وضعیت اولیه به گونه ای به وضعیت ثانویه تغییر یافته که شرایط آن گونه که در ابتدا بوده نیست. مراحل تحول کلامی این گفتمان در چهار مرحله عقد قرارداد، توانشی، کنشی و ارزیابی خلاصه می گردد. ارزش مطرح برای هر دو شخصیت اصلی این داستان، مادی است. ضحاک در پی تاج و تخت و فریدون در پی نابودی حکومت ضحاک است. نظام کنشی–معنایی این گفتمان بر اساس شناسه مکانی به مکان های خودی، کنشی و واسطه ای قابل تقسیم است.
واکاوی جغرافیای پایداری در شعر علی محمّد مؤدّب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
155-186
حوزههای تخصصی:
جغرافیای پایداری به گستره و حوزه جغرافیایی ای اطلاق می شود که شاعران یا نویسندگان متعهد در آثار خود به دفاع از مردم تحت ظلم آن خطّه در برابر سلطه جویان خارجی یا داخلی برمی آیند. علی محمّد مؤدّب، یکی از شاعرانی است که در اشعار خود، نگاهی فراملّی داشته و اندیشه های شعری اش متأثّر از رویدادهای جهان پیرامون وی است. در این جستار، جغرافیای پایداری در شعر علی محمّد مؤدّب با شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای و سندکاوی مورد واکاوی قرار گرفته است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که چگونه مؤلّفه های پایداری ملّی و فراملّی در شعر مؤدّب بازتاب داده شده و به غیر از ایران، به موضوعات پایداری کدام کشورها پرداخته شده است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که پایداری در شعر مؤدّب به ایران منحصر نمی شود. وی در طرح موضوعات پایداری در شعرش، نگاهی عام و فراگیر داشته؛ اما به طور خاص بر موضوعات پایداری مرتبط با کشورهای خاورمیانه متمرکز شده است؛ از این رو، مؤدّب در شعرش به فلسطین، غزّه، لبنان، عراق، یمن، بحرین، سوریه، افغانستان، هائیتی و هیروشیما با رویکردی حمایتی پرداخته و در مقابل، نگاه انتقادی و اعتراضی خود را متوجه آمریکا، اسرائیل، انگلیس، روسیه، عربستان، مصر و ترکیه ساخته است.
نمود جدال خدایان سه گانه آریایی در حماسه برزونامه
حوزههای تخصصی:
ژرژ دومزیل ، اسطوره شناس و مورخ فرانسوی ، تمامی ایزدان اقوام هند و اروپایی را بر اساس کنش و کارکرد شان ، در زیر مجموعه سه کنش بنیادین فرمانروای ، جنگاوری و باروری طبقه بندی می کند . او این نظام سه کنشی در میان ایزدان هند و اروپایی را برگرفته از ساختار طبقات اجتماعی سه گانه شاهی ، سپاهی و کشاورزی (شاکله جوامع این اقوام دوران باستان) این اقوام می داند و معتقد است که این ساختار سه گانه در تمام متون و ساحات فکری این اقوام از جمله حماسه ها تاثیر گذاشته است . حماسه ملی برزونامه ، به عنوان یکی از متون ، به نظر می رسد در زیر ساخت خود در بردارنده ساختار خدایان سه گانه ایرانی ( متشکل از آناهیتا ، اهورا مزدا و مهر ) است . بدین معنا که داستان آن ، به صورت نمادین ، روایتگر روند تاریخی – اجتماعی شکل گیری اتحاد پیروان خدایان سه گانه ایرانی در برهه ای از تاریخ (دوره شکل گیری روایت شفاهی و اولیه متن) است که در این اتحاد فردی از طبقه کشاورزان و عوام (برزو ) برای نخستین بار در ساختار قدرت و امور اجرایی عهده دار منصبی می شود و در کنار نمایندگان دو طبقه دیگر یعنی طبقه شاهی ( کیخسرو ) و سپاهی (رستم) ، همزمان با ایجاد ساختاری سه گانه در تقسیم قدرت ، به اداره بخشی ازکشور می پردازد و رأس سوم هرم قدرت را در مقابل جبهه بیرونی یا همان دشمن شکل می دهد.
بررسی باورهای عامیانه و اساطیری در روایتی نقّالی از داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان رستم و اسفندیار یکی از داستان های زیبا و دلکش شاهنامه است که در میان عامه ی مردم نیز بازتاب گسترده ای داشته است. این تراژدی از دیرباز در نواحی مختلف ایران رواج داشته و گاه دچار دگرگونی ها و تحریف هایی نیز شده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آن رواج داشته است، منطقه ی کهن کوهمره سرخی است. این داستان نیز مانند بسیاری دیگر از روایت ها از ذهن و خاطر مردم این دیار فراموش شده است و تنها به وسیله ی مسن ترین و معروف ترین نقّال این منطقه- علی حسین عالی نژاد، آخرین بازمانده ی نقّالان و راویان منطقه- روایت می شود. روایت نقّالی داستان رستم و اسفندیار در این منطقه، آمیزشی از حماسه و باورهای عامیانه و اساطیری بومیان منطقه است. بررسی های نگارنده در روایت-های حماسی موجود در این منطقه و به ویژه روایت اخیر نشان دهنده ی این نکته است که نقالان و راویان کوشیده اند با وارد کردن باورها و عناصر بومی و اساطیری رایج در میان مردم، پذیرش این روایت ها را برای همگان بیشتر کنند. واکاوی آن افزون ب داستان رستم و اسفندیار یکی از داستان های زیبا و دل کش شاهنامه است که در میان عامه مردم نیز بازتاب گسترده ای داشته است. این تراژدی از دیرباز در نواحی مختلف ایران رواج داشته و گاه دچار دگرگونی ها و تحریف هایی نیز شده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آن رواج داشته است، منطقه کهن کوهمره سرخی است. این داستان نیز مانند بسیاری دیگر از روایت ها از ذهن و خاطر مردم این دیار فراموش شده است و تنها به وسیله مسن ترین و معروف ترین نقّال این منطقه، علی حسین عالی نژاد، آخرین بازمانده نقّالان و راویان منطقه، روایت می شود. روایت نقّالی داستان رستم و اسفندی ار در این منطقه، آمیزشی از حماسه و ب اورهای عامیانه و اساطیری ب ومیان منطقه است. بررسی های نگارنده در روایت های حماسی موجود در این منطقه و بویژه روایت اخیر نشان دهنده این نکته است که نقالان و راویان کوشیده اند با وارد کردن باورها و عناصر بومی و اساطیری رایج در میان مردم، پذیرش این روایت ها را ب رای همگان بیش تر کنند. واکاوی آن افزون بر ثبت روایتی که پیش از این در هیچ مأخذی ثبت و بررسی نشده است، بخشی از ب اورهای اساطیری مردم این منطقه را نش ان می دهد. یافته های این پژوهش در بخش های زیر آمده است: الف)- خلاصه روایت نقالی؛ ب)- بررسی و تحلیل روایت در چند بخش: 1- تولد اسفندیار؛ 2- اسطوره باروری؛ 3- ایزدان شهید شونده؛ 4- باور به اجنه. ر ثبت روایتی که پیش از این در هیچ مأخذی ثبت و بررسی نشده است، بخشی از باورهای اساطیری مردم این منطقه را نشان می دهد. یافته های این پژوهش در بخش های زیر آمده است: الف)- خلاصه ی روایت نقالی؛ ب)- بررسی و تحلیل روایت در چند بخش: 1- تولد اسفندیار؛ 2- اسطوره ی باروری؛ 3- ایزدان شهید شونده؛ 4- باور به اجنه.
استعاره های مفهومی در شعر دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
247-266
حوزههای تخصصی:
بررسی استعاره های مفهومی یا شناختی هر متن، می تواند ابزار مهمی درجهت کشف معنای متن باشد، به عبارت دیگر باعث آشکارشدن بعضی از امور و مفاهیم پوشیده گردد. از این رو در شناخت بیشترِ شعر دفاع مقدس، این ابزار را مورد استفاده قراردادیم تا به این سؤال پاسخ دهیم که کدام مفاهیم انتزاعی و عاطفی در این نوع شعر، مورد توجه شاعران قرارگرفته است و آنان از چه حوزه های منبعی برای عینی سازی و تجسم این امور انتزاعی بهره برده اند. برای نیل به این هدف، درمیان نمونه های متعددِ یافته شده از جُنگ ها و مجموعه های شعر جنگ، سه استعارة «شهادت»، «عشق» و «ایمان» بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که برای هریک از استعاره های یادشده سه الگوی انسان انگاری، جسم انگاری و گیاه انگاری، بسیار مورد توجه بوده است اما از الگوی جانور انگاری فقط در برخی از استعاره های فرعی مانند «شهید پرنده است» استفاده شده. اصل نظام مندی استعاره های مفهومی نیز سبب شده است که به جنبه های مثبت هر استعاره توجه گردد و جنبه هایی که با این استعاره ها ناسازگارند پنهان سازی شود.
بررسی پسوندهای صفت ساز در شاهکار حماسی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
173 - 189
حوزههای تخصصی:
پیشوندها و پسوندها از مهم ترین واژه هایی است که در ساخت لغات جدید، زبان شناسان را یاری می کند که در ساخت اسم، صفت و قید نقشی بسیار اساسی و باارزش ایفا می کند و به عنوان یکی از عناصر مهم در واژه سازی زبان فارسی، بخشی مهم از این بار سنگین را با شایستگی تمام بر دوش می کشد و در زمان بسیار کوتاه با ساختن هزاران واژه تخصصی و علمی، از یک سو، واژگان زبان فارسی را بیش از پیش غنی می سازد و از سوی دیگر با ایجاد سدی محکم، زبان فارسی را از هجوم اصطلاحات بیگانه تا حدودی مصون نگه می دارد. بررسی پسوندهای صفت ساز در شاهنامه فردوسی که خزانه لغت و گنجینه فصاحت زبان فارسی است، برای کلمه سازی صحیح صفت و معین کردن قالب های تاریخی کلمه سازی صفت بسیار ضروری می نماید. پژوهنده در پژوهش پیش رو نشان می دهد که فردوسی در کلمه سازی صفت از پسوندها بسیار ماهرانه استفاده کرده است و از قریب به 26 پسوند صفت سازی بهره برده است که از آن ها معانی بسیار گوناگونی افاده گردیده است.
باد پایان با آفرین
«جمشید و خورشید» یا «جام جم» در شعر خواجو و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کیفی- کمی، نخست، ژرف ساخت عنصر قدیم اسطوره جمشید، یعنی «جم و خورشید» و پیشینه عنصر جدید آن موسوم به «جام جم»، توصیف و تحلیل و سپس میزان و چگونگی بهره مندی خواجو و حافظ از دو عنصر مذکور بررسی شده است: الف. خواجو افزون بر عنصر قدیم «جم و خورشید» در «گوهرنامه و گل و نوروز»، عنصر جدید «جام جم» را در «روضه الانوار، کمال نامه و همای و همایون» به فراخور اهداف برگزیده، حال آن که حافظ در دیوان، «جام جم» را با بسامد چیره اختیار کرده است. ب. خواجو گرچه هر دو عنصر قدیم و جدید اسطوره جم را در منظومه های خویش آورده است، میانگین بسامدی آثار خواجو مبیّن چیرگی «جام جم» است. ج. معادل سازی های «جم و خورشید» در «گل و نوروز و گوهرنامه»، نشان دهنده ارتباط و یگانگی «جم و خورشید» در این منظومه هاست. د. اگر «ایزد خورشید: مِهر»؛ در این معادله ها، جای گزین واژه «خورشید» گردد، معادله تازه «جم و مِهر» پدید می آید و این موضوع، به احتمال، مؤید بهره برداری مِهرپرستانه نیاکان ما از عناصر قدیم اسطوره جم به فراخور موضوع و ویژگی انعطاف پذیرانه و انطباق پذیرانه ذاتی اساطیر است.
کارکرد القایی واژگان در کتاب «آن بیست و سه نفر» در جست و جوی ویژگی های واژگان نوع ادبی خاطرات اسیران جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
131 - 156
حوزههای تخصصی:
«آن بیست وسه نفر» خاطرات اسارت احمد یوسف زاده است. او در زمره 23 نوجوان بسیجی است که در جنگ ایران و عراق اسیر می شوند. اهمّیت این کتاب در پرداختن به وقایع تاریخی و شکنجه های نوجوانان در زندان های عراق، با زبان کودکانه و بی آلایش و عبارات محاوره ای و لهجه محلّی است. در پژوهش حاضر، از رهگذر طبقه بندی واژگان مرتبط با جنگ و اسارت، نقش و کارکرد القایی واژگان کتاب مذکور در بازنمایی فضای مورد توصیف نویسنده، بررسی و تحلیل شده است. هدف، دستیابی به ویژگی های واژگان نوع ادبی فرعی خاطرات اسیران جنگ (آزادگان) در زبان فارسی و به دست دادن چارچوبی برای تحلیل آنهاست. طیف واژه هایی که نویسنده برای ثبت خاطراتش استفاده می کند، به همراه بسامد هر یک از واژه ها، داده های کافی برای تحلیل شیوه بازنمایی واقعیت در این نوع متن ها و نقش واژگان را در القای فضا و معنای مورد نظر نویسنده به دست می دهد. این بررسی نشان می دهد واژه های خاص نوع ادبی خاطرات اسیران، بیشتر حول اصطلاحات نظامی، واژه های مرتبط با اسارت، مکان ها، اشخاصی که نویسنده با آنها زندگی می کند یا آنان را به خاطر می آورد، واژه های مرتبط با ادبیات جنگ و مکان هایی که نویسنده در آنها به سر برده، هستند. یافته های این پژوهش، چارچوبی برای تحلیل واژگان این نوع ادبی به دست می دهد که واژه ها را در یک طبقه بندی موضوعی پانزده بخشی قرار می دهد. بازشناسی واژگان این نوع ادبی از طریق مقایسه آن با متون سایر انواع و تعیین بسامد هرگروه از واژه ها، نشان می دهد ذهن اسیران و آزادگان حول چه موضوعاتی حساس بوده و این موضوعات تا چه اندازه در نظر آنان اهمّیت داشته است.
ارائه شاخص های مطلوب بازنویسی و داستان گزینی آثار حماسی در ادبیات کودک و نوجوان با تاکید بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتار پیش رو، نتیجه پژوهش کتاب خانه ای است که به منظور ارتقای کیفیت متون بازنویسی شده از آثار حماسی با تأکید بر مشخّصه های رشد ادراکی، عاطفی و اجتماعی برای کودک و نوجوان صورت گرفته است. برای دست یابی به این هدف، در گام نخست مبانی نظری بازنویسی آثار حماسی ادبیات کودک و نوجوان ارائه و تاریخچه مختصری از آثار بازنویسی شده در عرصه ملّی با تأکید بر شاهنامه فردوسی بررسی شده است. سپس مشخّصه های رشد کودک در سنین مختلف طبقه بندی شده و براساس آن قواعد عمومی و تخصصی بازنویسی آثار کهن حماسی ارزیابی شده است. بر مبنای این ارزیابی، شاخص های مطلوب داستان گزینی و بازنویسی آثار حماسی سازگار با قابلیت های ذهنی و توان مندی های مختلف ادراکی مخاطبان کودک و نوجوان در سنین مختلف جمع بندی و پیش نهاد شده است. در پایان، نمونه هایی از این شاخص های مطلوب در مقایسه با بازنویسی های ناکارآمد از داستان های شاهنامه فردوسی به منظور ارائه مصداق های کاربردی آورده شده است. پژوهش حاضر شیوه ای علمی برای ارائه شاخص های مطلوب و انتخاب داستان های مناسب در سایر انواع ادبی نیز هست.
بررسی مضامین مقاومت و پایداری در رجزهای عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
203 - 227
حوزههای تخصصی:
حادثه عاشورا از جنبه های گوناگون می تواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد. یکی از این جنبه ها رجز هایی است که یاران امام حسین (ع) به هنگام نبرد بر زبان جاری کردند. رجز شعری است که در میدان جنگ برای مفاخره و تحقیر دشمن بر زبان می آید. مسئله مورد نظر در این پژوهش این است که مضامین مقاومت و پایداری به کار گرفته شده در رجزهای یاران امام حسین (ع) در روز عاشورا چگونه است؟ بررسی ها نشان می دهد مؤلفه های پایداری و مقاومت همچون صبر و استقامت، شجاعت، وفای به عهد، ولایت پذیری و افتخار به نسب در رجزهای اصحاب وفادار امام حسین (ع) مانند عمرو بن خالد الأزدی، جناده بن حارث انصاری، نافع بن هلال، قاسم بن الحسن (ع)، علی بن الحسین (ع)، عباس بن علی (ع) و ... در روز عاشورا تجلی یافته است. با توجه به اینکه قیام امام حسین (ع) و اصحاب باوفایشان به عنوان مهم ترین قیام علیه حکومت جور در طول تاریخ مطرح است، پرداختن به ابعاد مختلف این قیام و به خصوص شناسایی مضامین پایداری و مقاومت در بطن این قیام، موضوعی ضروری است. این پژوهش درصدد است با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، مضامین مقاومت و پایداری را در اشعار حماسی و رجزهای اصحاب امام حسین (ع) در روز عاشورا به تصویر بکشد.
باستان گرایی واژگانی در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
197-218
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقاومت به عنوان یک نوع ادبی، پیشینه ای دیرینه دارد و از زمان پیدایش ادبیات، دوشادوش آن حرکت کرده است. در میان شاعران برجسته این نوع ادبی در ایران، قیصر امین پور جایگاه ویژه دارد و زبان شعری این شاعر متمایز از زبان شعری معاصرینش است که دلیل این تمایز، توجه و تمرکز او بر جنبه های مختلف زبان و به خصوص مقوله آرکائیسم در شعر است. آرکائیسم یا باستان گرایی نشانگر گرایش شاعران به صرف و نحو کهن در زبان شعر و بازتاب آن در سطح واژگان و ساختارهای نحوی است. در این پژوهش به سطح واژگانی ( اسم، صفت، قید، فعل، حرف) آرکائیسم در مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور پرداخته شده است که در این بررسی هم کارکرد و انگیزه انتخاب واژگان کهن و هم ساختمان این واژگان مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش روشن ساختن کارکرد و ساختار واژگان آرکائیک مورد استفاده این شاعر و چگونگی ارتباط میان زبان و دیدگاه وی در اشعارش است. نتایج به دست آمده با استفاده از روش توصیفی و کتابخانه ای و تحلیل بیت ها و آمارگیری، بیانگر این است که شاعر در گزینش واژگان آرکائیک خود غالباً جنبه های حماسی، عرفانی، موسیقایی، بلاغی و شاعرانه را مورد توجه قرار داده و زبان امروزی را با الگوهای کهن تطبیق داده است.