فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۰۱۷ مورد.
جست و جوی رگه هایی از شاهنامه فردوسی در شعر دو تن از شاعران مقاومت افغانستان: محمّدکاظم کاظمی و عبدالسّمیع حامد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر مقاومت، بخش بزرگی از ادبیّات معاصر افغانستان را می سازد. این گونه از شعر در جریان سال های 1357 تا 1380 خورشیدی در برابر نظام دست نشانده شوروی (سابق) در افغانستان و تهاجم ارتش سرخ به آن کشور و نیز در برابر جنگ های داخلی و نظام طالبان در داخل و خارج افغانستان پدید آمده است که نه تنها در ادبیّات این کشور بلکه در ادبیّات معاصر فارسی در سطح منطقه نیز درخور اعتنا و بررسی است.
پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی تأثیر شاهنامه فردوسی بر شعر مقاومت محمّدکاظم کاظمی و عبدالسّمیع حامد، دو تن از شاعران افغانستان بپردازد و جلوه های گوناگون این اثرگذاری را در آثار آنان نشان بدهد.
روش ویژه پژوهش، تحلیلی توصیفی است که با تحلیل شواهد درون متنی و مراجعه به منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که شاهنامه فردوسی در دو بُعد «آرمانی» میهن دوستی و آزادی خواهی و بیدادستیزی و «واژگانی» کاربرد نمادهای اسطوره ای، نام های جنگ افزارها و واژه های دیگر و تلمیحات و اشارات به داستان ها و شخصیّت های شاهنامه بر شعر شاعران یادشده تأثیرگذاشته و از این نگاه، شعر آنان در پرورش خودشناسی و خودآگاهی ملّی و تقویّت روحیّه حماسی رزمندگان بسیار مؤثر بوده است.
پرومته، بعد از نبرد
جولان گرد میدان عشق جستاری در باب بازتاب عناصر حماسی در شعر سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرصه ادب فارسی، سنایی به عنوان مبدع اصلی تغییر سبک خراسانی به عراقی و گذر از توصیف ظاهری به توصیف باطنی و عرفانی پدیده ها شناخته شده است. بالطبع سنایی در نمودن همسانی و یکتایی نمادهای عرفانی با حماسی نقش بسزایی دارد. استحاله، دگردیسی و تصعیدی که در این نوع شعر ایجاد می شد، شعر حماسی را از بن بست رهاند.
این جستار به نمایاندن وجوه همانندی عناصر حماسی و عرفانی و بازتاب آنها در شعر سنایی می پردازد.
«تأملی در استوره ی شهر بانو»
حوزههای تخصصی:
رستم و جست وجوی فردیّت در جهانگیرنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانگیرنامه، سرودة قاسم مادح، یکی از منظومه های حماسی است که به شرح زندگی رستم پس از مرگ سهراب و سپس آشنایی او با دلنواز، دختر مسیحای عابد، و تولد جهانگیر و شرح دلاوری های او می پردازد. در بخش آغازین داستان، رستم که پس از کشتن سهراب دچار بی هویتی و سردرگمی و پریشانی شده است، با ترک وطن و رفتن به سرزمین مازندران و به عبارتی با قدم نهادن به عالم ناخودآگاهی، سفری درونی را آغاز می کند که منجر به تحوّل شخصیت او می شود. سفر رستم به مازندران و حوادثی که با آن روبرو می شود و مراحلی که پشت سر می گذارد، قابلیت نقد کهن الگویی را دارد. این پژوهش بر مبنای فرآیند فردیّت در روان شناسی تحلیلی یونگ، به بررسی کهن الگوهای این منظومه از جمله نقاب، آنیما، سایه، پیر خردمند و... پرداخته و تحقّق دوبارة فرآیند فردّیت را در شخصیت رستم تحلیل کرده است؛ در این داستان رستم پس از کشتن سهراب، با ترک عالم خودآگاهی (ایران) و قدم نهادن به سرزمین ناشناختة ناخودآگاهی (مازندران) و پس از رویارویی با عناصر و جنبه های ناخودآگاهی، آمادة یافتن فردّیت ازدست رفتة خود می شود. فردّیت رستم که با مرگ سهراب خدشه دار شده است، با رویارویی با جهانگیر، که جانشینی برای سهراب است، بازسازی می گردد.
جنبه های حماسی و ویژگی های سبکی خاوران نامه ابن حسام خوسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر ما حکمت عطا کن
حوزههای تخصصی:
بررسی مضمون ها و حوزه های عرفان در مجموعه اشعار قزوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب و به ویژه دفاع مقدّس، با ظرفیّت های خود؛ از جهت رهبری الهی، اعتقاد به غیب، توجّه به آموزه های قرآنی،گرایش های معنوی-عرفانی و وجود جوانان شهادت طلب، زمینه هایی را فراهم نمود تا مضامین عرفان در ادب پایداری بازتاب یابد؛ در این میان، قزوه، شاعر آیینی معاصر، با اشراف به حوزه درون دینی و ادب سنّتی، توانست به خوبی در این حیطه راه یابد؛ چنانکه کاربرد واژگان و اصطلاحات عرفانی در شعر او دارای بسامد بالایی است. بیان شیوه های گوناگون کاربرد این عناصر در آثارش از تعبیرها، تلمیح های مشترک قرآنی-عرفانی و اسامی کتاب های عارفان و صوفیان از وسعت اطلاّعش حکایت دارد. نقد و محاکات شاعر از متظاهران به عرفان و تصوّف، نیز رونمایی از اندیشة منفعلانه این گروه و نظام اندیشگی او به عرفان میدانی و جهادگرانه جایگاه ویژه داده است. این پژوهش که به شیوة کتابخانه ای و تحلیل محتوا نگاشته شده؛ رهیافتی است به اهمیّت موضوع عرفان در ادب پایداری و ظرفیّت های ادبی این شاعر که می تواند احیاگر برجستگی های اخلاقی و فضیلت های فراموش شدة دفاع مقدّس نیز باشد.
حماسه کوش نامه
پیوند شاه و مردم
شهزاده نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه رستم و اسفندیار، داستان سرگشتگی انسان بر سر دوراهی هاست. در روایت های کتبی، اسفندیار با خوردن اناری که زرتشت بر آن دعا خوانده رویین تن می شود- انار نماد بی مرگی و جاودانگی است- اما چشمان او آسیب پذیر می ماند. او برای رسیدن به تاج و تخت، کورکورانه از پدرش برای جنگ با رستم اطاعت می کند. بنابراین آسیب پذیر بودن چشمان این "شهزاده نابینا" رمز آن است که او قدرت بینش ندارد. در اسطوره، چشم بسته نماد بی خردی و بی خردی به معنی مرگ و نابودی است. در این جستار، نخست بر بنیان آن چه در نامه های دینی آمده است. چهره آیینی اسفندیار نموده می شود و سپس شخصیت وی را در حماسه بررسی می کنیم تا دو گانگی شخصیت وی در برنامه های دینی و حماسی پدیدار شود.
زیبایی شناسی تکرار در شعر توفیق زیاد شاعر مقاومت (پژوهشی در سبک شناسی آوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
جلوه های پایداری و تعهّد در شعر سلمان هراتی و سمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری، واکنش شخص یا نسلی مبارز و متعهّد به منظور رهایی، استقلال و آزادی سرزمین، اجتماع، دین و فرهنگ از چنگال متجاوزان و منافقان است که از سرِ تعهّد، در گونه های مختلف ادبی خلق می شود. مهم ترین عامل پیدایش این ادبیّات در کشورهایی نظیر ایران، حملة عراق به این کشور و در فلسطین، اشغال آن سرزمین توسّط صهیونیست ها است که به عنوان حلقة مشترک میان ادیبان این دو سرزمین قرار گرفته و موجب موضع گیری ادیبان متعهّد نسبت به آن شده است. در این مقاله، سلمان هراتی و سمیح القاسم به عنوان شاعران نامدار و برجستة این گونه از ادبیّات معاصر در این دو کشور، مورد واکاوی قرار می گیرند. شاعران یادشده، ضمن بهره گیری از نمادهای مختلف، متعهّدانه و آرمان گرایانه به خلق تصاویر شعری بی بدیل همّت گمارده و شعرشان را در خدمت مکتبی قرار دادند که به آن اعتقادی راسخ داشته اند. این شاعران، دارای اشتراکات معنایی و ساختاری اند که از جمله عمده ترین مضامین شعری ایشان، عشق به وطن، بزرگداشت پایداری های مردم، ستایش مضمون والای شهادت و تجلیل از شهدا و خادمان وطن، ترسیم ماهیّت حقیقی دشمنان و منافقان، انگیزه های ملّی و دینی، آرمان گرایی و القای حسّ امید و بشارت در نسل حاضر و نهادینه کردن ارزش های والا در نسل آینده رقم خورده است.
درونمایه های مقاومت در شعر «جواد جمیل» با تاکید بر دفتر شعری (اشیا حذفتها الرقابه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقاومت از مهم ترین سنگرهای فرهنگی ملت های تحت سلطه است. ادبیات مقاومت به ویژه شعر در عراق که واکنشی به حاکمیت استبداد است، ارزش های ادبی، فکری و تجارب هنری ویژه ای را در آثار شاعران این کشور به جای نهاده است که نه تنها در مجموعه شعر معاصر عربی قابل اعتنا و بررسی است، بلکه می تواند الگویی برای ادبیات متعهد و مقاوم سایر ملل نیز باشد.
پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی درونمایه های مقاومت در دفتر شعری «اشیا حذفتها الرقابه» از جواد جمیل، شاعر معاصر عراقی بپردازد و بیش از پیش زوایای پنهان و ناگشوده ادبیات مقاومت عراق را بنمایاند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که حاکمیت استبداد از عوامل اصلی بروز عناصر مقاومت در شعر جواد جمیل است. سرزمین، مردم، قیام علیه بیداد، انگیزه های شیعی مبارزه، ستایش آزادی خواهان و جان باختگان و امید به آینده ای روشن، از مهم ترین درونمایه های اشعار شاعر مورد نظر است.