ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
۱۷۰۱.

شیوه های شخصیت پردازی در شاهنامه فردوسی

کلیدواژه‌ها: داستان شخصیت پردازی روش مستقیم روش غیرمستقیم شاهنامه فردوسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۲۷۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۴۳
شخصیت به هم راه پیرنگ محوری ترین و مهم ترین عناصر داستانی بشمار می آید. عنصر شخصیت در ادبیات داستانی قدیم و جدید عنصری ثابت و با اهمیت بوده، و سنگ بنای اثر ادبی را تشکیل می دهد. در بیان اهمیت شخصیت داستانی همین بس که اگر در داستان، شخصیت وجود نداشته باشد، ماجرایی اتفّاق نخواهد افتاد. شخصیت ها در متون داستانی به دو روش مستقیم و غیر مستقیم پردازش می شوند. شاهنامه فردوسی را نیز می توان اثری داستانی بحساب آورد. فردوسی نسبت به عنصر شخصیت همانند دیگر عناصر داستان، ژرف نگری و دقتی بسیار داشته است. شخصیت پردازی عاملیست که به وسیله آن می توان ویژگی ها، روحیات، افکار و دیگر خصوصیات شخصیت را برای خواننده روشن کرد. لذا نویسنده کوشیده است نحوه نگرش فردوسی به شخصیت ها و شیوه های شخصیت پردازی وی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
۱۷۰۲.

آموزه های زهدی و اخلاقی در شعر قرن چهارم با تکیه بر اشعار کسایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زهد اخلاقیات شعر قرن چهارم کسایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۳۰
سابقة ادبیات تعلیمی و پرداختن به شعر و نثر اخلاقی و حِکمی، به ایران دورة باستان و آثاری نظیر تعلیمات اخلاقی آیین زدتشت و اوستا برمی گردد. در عهد ساسانی، اندرزنامه هایی برای تبلیغ آموزه های اخلاقی نگاشته شد. در دورة اسلامی هم از سوی دانشمندان و ادیبانی نظیر ابن مقفع و مؤلف دینکرد، مباحثی از تعلیمات اخلاقی بیان گردیده است. همچنین در سروده های شاعران قرن سوم؛ یعنی پیشگامان شعر فارسی نیز کم و بیش نشانه های از ادب تعلیمی دیده می شود. با آغاز واقعی شکل گیری شعر فارسی (قرن چهارم)، تعلیمات اخلاقی و توجه به آموزه های حکمی و زهدی و نصایح در شعر شاعران و گویندگان مشهور این دوره همچون رودکی، شهید بلخی، ابوشکور بلخی، فردوسی و کسایی راه یافت. در این میان سهم کسایی به عنوان نخستین شاعر شعر زهدی، از همه بیشتر است. او همواره از آموزه ها و تجربه های اخلاقی و زهدی خود برای ارشاد و هدایت خلق سخن گفته است. محور اصلی تفکر همه شاعران ادبِ اخلاقی، ترک دلبستگی به دنیاست. دلبستگی که منشأ همة آفات و زشتی های اخلاقی به شمار می رود. گفتنی است که در میان مباحث اخلاقی و زهدی در ادوار یاد شده به خصوص تا قرن چهارم، اخلاقیات در مرتبة اول و زهدیات در مرتبة دوم قرار دارد و این نشان از آن دارد که تا قرن چهارم هنوز نگرش زاهدانة صِرف و دنیاگریزی محض و رهبانیت, نظیر آنچه در سروده های زاهدان صدر اسلام و ناصرخسرو می بینیم، وجود ندارد. البته این به منزلة نبود اخلاقیات اسلامی نیست. از قرن چهارم به بعد، به تدریج تعلیمات دینی و زهدی شروع می شود و شاعران کم و بیش در سروده هایشان به آموزه های اخلاقی با رنگ دینی اشاره می کنند که نمونة واضح آن سروده های کسایی است. در این مقاله سعی شده تا ضمن آوردن نمونه هایی از آثار اخلاقی هر دوره، نوع تعلیمات اخلاقی صرف و اسلامی و میزان بسامد فضایل و رذایل اخلاقی ابتدا در ادبیات دورة باستان و عهد ساسانی، سپس سه قرن اول هجری و در نهایت در شعر شاعران قرن چهارم به خصوص ابوشکور بلخی و کسایی بیان شود.
۱۷۰۳.

نبرد رستم با «پتیاره»، روایتی دیگر از داستان «ببر بیان»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیمرغ رستم اژدها ببر بیان داستان پتیاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۸۰۹
در سلسله روایاتی که از پهلوانی های رستم در دوران جوانی اش به دست ما رسیده است با دو روایت منظوم روبه رو می شویم که به «ببر بیان» و «داستان پتیاره» اشتهار دارند. موضوع این دو منظومه که تاکنون پیرایش و تصحیح نشده اند، چنین است که رستم برای نبرد با اژدهای مخوفی به سرزمین هندوستان می رود و با تدبیری که می اندیشد آن اژدها را از بین می برد. با وجود آن که این دو منظومه از نظر مضمون مانند یکدیگرند، میان آن دو تفاوت های چشمگیری دیده می شود. با بررسی بن مایه های اساطیری منظومه «ببر بیان» می توان گفت این منظومه، در شمار آن دسته منظومه های حماسی است که روایتی کهن و اصیل دارند. با بررسی این مضامین اساطیری نیز درمی یابیم روایت داستان «ببر بیان»، نسبت به روایت «داستان پتیاره» کهن تر و پیشینه دارتر است می توان گفت درون مایه ها و مضامین «داستان پتیاره» برگرفته از روایت «ببر بیان» است.
۱۷۰۴.

کارناوال گرایی در شطرنج با ماشین قیامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باختین کارناوال چندصدایی رمان دفاع مقدّس شطرنج با ماشین قیامت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر شعر و داستان انقلاب و دفاع مقدس
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی ادب جنگ و مقاومت
تعداد بازدید : ۲۰۳۹ تعداد دانلود : ۱۴۹۵
قسمت اعظم رمان های جنگی فارسی که با موضوع جنگ ایران و عراق نگاشته شده اند، به مضامین عقیدتی و سیاسیِ همسان پرداخته و بنابر مصالح اجتماعی، درجهت ترویج گفتمانی واحد عمل کرده اند؛ اما در این میان شاهد ظهور آثاری متفاوت، مانند رمان شطرنج با ماشین قیامت نوشته حبیب احمدزاده نیز هستیم که تاحدودی از آثار تک گویه فاصله گرفته و از عناصر موجد چندآوایی بهره برده اند. درواقع، رمان مذکور از جهاتی چند، با تعریف هایی که باختین در مبحث کارناوال گرایی دربارة رمان های چندآوایه بیان کرده است، مطابقت دارد. شطرنج با ماشین قیامت با وارد کردن جسمانیات به زندگی قهرمان و همچنین کاربرد گفتار کوچه بازاری و دشنام آلودِ یکی از شخصیت های داستان، موجب تکثر نگرش ها و سبک های زبانی داستان می شود. جهان بینی راوی تنها دیدگاه ابرازشده در داستان نیست؛ این جهان بینی به واسطه پرسش های وجودشناسانه و ضد گفتمان یکی دیگر از شخصیت ها، اقتدار معهود خود را ازدست می دهد. پدیده قرینه سازی و خلق جفت های تقلیدی برای اشخاص و وقایع داستان نیز برخاسته از خصلت دوسویه کارناوال است؛ ضمن اینکه به تعویق افتادن کنش قهرمان/ راوی در انجام وظایف نظامی و مشغول شدن به امور غیرمتعارف، پیروزی را به عنوان امری مسلم به تأخیر می اندازد و به این ترتیب، موجب خدشه دار شدن عامل کلیدی زمان خطی در رما ن های تک گویه می شود.
۱۷۰۵.

بررسی تطبیقی تعالیم اخلاقی در گلستان سعدی و قصه های کنتربری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بررسی تطبیقی اندرز سعدی شیرازی جفری چاسر تعالیم اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی ادبیات حکمی و پندآموز
تعداد بازدید : ۲۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۲۷
قصه های کنتربری مجموعه داستان هایی در قالب حکایت به قلم جفری چاسر، نویسنده و شاعر نامدار انگلیسی قرن چهاردهم میلادی است که نخستین شاهکار ادبیات انگلیسی به شمار می رود. این اثر از بسیاری جهات از حیث شکل و درون مایه با گلستان سعدی شیرازی دارای شباهت و قابل مقایسه و تطبیق است و علت این مشابهت را باید در زمینه های مشترک آفرینش آن ها جستجو کرد. یکی از مهمترین زمینه های مشترک قابل بررسی و تطبیق این دو کتاب، آموزه های تعلیمی و اخلاقی نویسندگان آنهاست. آموزه هایی چون تاکید بر نوع دوستی، لزوم تهذیب نفس و دوری از هوس های شیطانی و تعلیم و تربیت صحیح کودکان، از جمله دغدغه های مشترک این دو سخنور نام آور شرق و غرب بوده است.
۱۷۰۶.

برخی ظرافت های بلاغی و معنایی پنهان تعلیمی در سخن سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سعدی معنای تعلیمی ابیات شروح گلستان و بوستان ظرافت های کلامی مهارت های بلاغی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی ادبیات حکمی و پندآموز
تعداد بازدید : ۲۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۸۸
برخی عبارات و اشعار گلستان و بوستان سعدی، علیرغم ظاهری ساده، انواعی از درهم تنیدگی های معنائی دارند که با نگاه اول و تکیه بر بلاغت مألوف نمی توان به عمق معنائی آنها پی برد. سعدی گاهی ژرف ساخت های معنائی را با ایجاد شبکه ارتباطی پیچیده ای از کلمات که در مواردی با صنایع ادبی هم تقویت می شود ایجاد می کند. تسلط سعدی بر زبان فارسی، باریک اندیشی، آگاهی از علوم مختلف، تجربه های زیادی که در سفر داشته و آشنایی با فرهنگ های متفاوت، از عواملی است که سبب ایجاد معانی پنهان در آثار او شده است. مهمتر آن که دقت و اهتمام سعدی برای ایجاد اثری تعلیمی و آموزنده، در روساخت و ژرف ساخت ابیات پدیدار است و گاه بر شارحان نیز پوشیده باقی مانده است. در این مقاله تلاش شده تا برخی ابیات و عبارات سعدی که ظرایف بیانی و معنائی پنهان در آنها بر شارحان سخن وی پوشیده مانده است، بازخوانی و معنا شود.
۱۷۰۷.

جلوه های ورجاوند اورمزد در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه فردوسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امشاسپندان اَشَه زرتشت اهورامزدا و اوستا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۴ تعداد دانلود : ۵۳۵
در دین زردشت، اهورامزدا نورالانوار با جلوه های متعدد موسوم به امشاسپندان است. وظیفه ی امشاسپندان به عنوان مظاهر اهورامزدا توسعه ی اصل «اشه» و آبادانی است. فرامین اهورایی به دستیاری این شش فرشته ی مقرب جاودان اجرا می گردد. اساس این اندیشه ی ایرانی در دین ودایی سابقه دارد که زرتشت صورت نوین و اساسی دیگری بدان بخشید. در دین زردشت، تعداد اصلی امشاسپندان شش فرشته است، حال آنکه عموماً از هفت امشاسپند سخن به میان می آید. تأمل در اوستا نشان می دهد که در هیچ جای گات ها به واژه ی امشاسپندان برنمی خوریم؛ اما در اوستای متأخر و متون پهلوی نام جمعیِ امشاسپند بر آنان اطلاق شده است. این یاریگران در گات ها، جلوه های اهورامزدا و مظهر آفرینندگی به شمار می آیند، درحالی که اوستای جدید و متون پهلوی آنان را ایزدانی مِهین و متشخص و مستقل از اهورامزدا با خویشکاری معین معرفی می کنند. فردوسی نیز در شاهنامه با یادکرد پیام آوری زردشت و کتب اوستا و زند، بی آنکه واژه ی امشاسپندان را به کار برد، از جلوه-های اهورایی بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد و امرداد سخن می گوید.
۱۷۰۸.

بررسی توصیه های اخلاقی ناصرخسرو بر پایة هرم مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق روان شناسی ناصرخسرو نیاز هرم مزلو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۹ تعداد دانلود : ۷۹۵
رعایت اصول اخلاقی گاه با لذّات آنی و منافع شخصی افراد در تضاد است و این امر، پایبندی به این اصول را تضعیف می کند. این پژوهش، در جست وجوی راه کار مورد استفاده ناصرخسرو در نصایحش برای مقابله با این مسئله است. او با بیان کارکرد اخلاق در رفع نیازهای انسان، ضمانت اجرایی لازم را برای فراخوان اخلاقی خود ایجاد کرده است. این تدبیر به اخلاق متعالی، رنگی زمینی و کاربردی داده و انگیزه ای استوار برای گرایش به آن خلق نموده است. بنابراین با توجّه به پیوند ناگسستنی اخلاق و نیازهای ذاتی انسان، راه کار ناصرخسرو همواره کارآمد و مؤثر خواهد بود. این پژوهش با طبقه بندی و بررسی شواهد گوناگون از دیوان ناصرخسرو بر اساس «هرم مزلو» که از نظریه های مشهور و کاربردی علم روان شناسی است، مطلب مذکور را ثابت نموده و منطق، استدلال و تأثیرگذاری شعر ناصرخسرو را از این منظر آشکار کرده است.
۱۷۰۹.

سیرت انسانی در صورت حیوانی (بررسی فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی در حکایات جانور محور مثنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مثنوی مولوی جانوران خلق و خوی انسانی فضیلت ها و رذیلت ها

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک تمثیل
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی ادبیات حکمی و پندآموز
تعداد بازدید : ۲۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۸۲
یکی از جلوه های دل انگیز و پر شور مثنوی، انعکاس خُلق و خوی انسانی است که معمولاً در قالب حکایات و تمثیلات نمادین و با نقش آفرینی موجودات و پدیده های غیر انسانی متجلی شده است. مولانا در این تمثیلات در پی آن است که با نگاهی نقادانه به جهان طبیعت و عالم معنا، برای تعمیق و تبیین آموزه های عرفانی و تعالیم آموزه های اخلاقی، از هر عنصر و شگردی بهره بگیرد، تا چراغی فرا راه سالکان حقیقت و جویندگان راه سعادت بیفروزد و آنان را به سر منزل مقصود هدایت کند. از جملة هنرنمایی های مولوی در این زمینه، بهره گیری اخلاقی و عرفانی از شخصیت ها و تمثیلات جانوری است. که در این مقاله بعد از مقدمه، به اختصار به نمونه هایی از فضایل و رذایل اخلاقی که در حکایت های جانور محور مثنوی به آن ها اشاره شده، پرداخته می شود.
۱۷۱۰.

مؤلفه های نوجویانة آثار بهرام صادقی و «رمان نو»؛تأثیر و تأثّر یا توارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأثیر و تأثّر توارد بهرام صادقی ادبیات مدرن فارسی رمان نو فرانسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۵ تعداد دانلود : ۱۲۱۹
در عموم مطالعاتِ تطبیقی، آن چنان بر تقلید و اقتباس ادبیات داستانی معاصر ایران از ادبیات غرب تأکید شده که سهم عمدة تحولات تاریخی و اجتماعیِ این سرزمین در پیدایش نوجویی ها و نوآوری های صورت پذیرفته در ساحت ادبیات داستانی نادیده گرفته شده است، اما با توجه به آن که ادبیات هر جامعه در هر دورة تاریخی تا حدودی تحت تأثیر جریانات موجود در همان عصر و محیط است، می توان زمینه های بروز مؤلفه های مدرنیته در ادبیات داستانیِ فارسی را در زیرساخت های فرهنگی اجتماعی ایران جست وجو کرد. از این رو، بر این باوریم که ادبیات داستانیِ معاصر فارسی و تحولات نوجویانة آن، صرفاً با تأثیرپذیرفتن از ادبیات غرب شکل نگرفته و همواره مستعد شکوفایی و نوزایی بوده است. برای اثبات این فرض آثار بهرام صادقی را مطالعه و بررسی کرده ایم که به اذعان خودِ او، قبل از برخاستنِ بانگِ شهرتِ «رمان نو» نوشته شده اند و به باور همگان از نمونه های مهم و بارز مدرنیته در ادبیات داستانی فارسی به شمار می روند؛ بنابراین، نوشتارِ حاضر دو هدف کارکردیِ عمده دارد: اولاً درصددِ اثباتِ وجود مؤلفه های مدرن و نوجویانه در آثار صادقی برآمده است و ثانیاً با رویکردی درون سرزمینی، به جست وجوی ادلّه ای که می تواند پیدایشِ این مؤلفه ها را در ادبیات داستانی معاصر فارسی توجیه کند، پرداخته است.
۱۷۱۱.

متن شناسی نسخه ی خطّی حماسه ی قِران حبشی به روایت ابوطاهر طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سمک عیار ابوطاهر کربزی قران حبشی نسخه عربی ترکی و فارسی اثرپذیری دیگر روایت ها

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نسخه شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
تعداد بازدید : ۱۹۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۶۳
قِران حبشی، پهلوان عیّارِ یکی از حماسه های منثورفارسی است که توصیف شکوهمند کردارها و جهانگشایی های وی ،پرداخته ی روایت پرداز مبدع سده ی ششم، ابوطاهر طرسوسی است. پس از سمک عیّار و گردنکشان نامه، قِران حبشی سومین حماسه ی منثوری است که عنوان آن بر پایه ی نام عیّار برجسته اش نامبردار شد.این پژوهش، نخستین جستار مستقلّی است که در مورد آن انجام می شودوازاین رو، بایسته است در گام نخست، شش نسخه ی ترکی همراه با نسخه ی عربی منحصر به فردی از این روایت معرّفی،سپس تشریحی از نسخه ی فارسی نفیس و یگانه ی قِران حبشی همراه با چگونگی رسم الخطّ و ویژگی های دستوری آن ارایه شود. دامنه ی پژوهش با تعقیب حضور قِران در دیگر روایت ها ادامه می یابدتا این که نقش وی در گرشاسپ نامه، ابومسلم نامه، اسکندرنامه و روایت ملک قاسم و بدیع الزّماننمایان می شود. شگفتا که در این میان، ناگاه برای نخستین بار سمک عیّار در روایت دیگری حضور یافته و همراه با قِران حبشی زیر سایه ی عمر امیّه ی ضمری عیّاری می کنند. بخش پایانی پژوهش در روشن ساختن موضوع پر سابقه و ناشناخته ی دودستگی عیّاران،شاهدی دیگر در ارتباط با حضور قِران حبشی به دست داده و کار با شرحی از طرح کلّی این روایت به فرجام خود رسیده است.
۱۷۱۲.

معرفی منظومه ی عاشقانه ی «سلیمان وبلقیس» زلالی و مقایسه ی آن با قرآن و تفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۷۱۴.

رویکرد تحلیلی به عناصر داستانی سندبادنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت سندبادنامه زاویه دید درون مایه پی رنگ سبک لحن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۲۱۵۸ تعداد دانلود : ۲۰۰۲
سندبادنامه نوشته محمد بن علی ظهیری سمرقندی از نوع ادب تمثیلی است که با نثری مصنوع در قرن ششم نگاشته شده است. این کتاب شامل یک داستان اصلی و سی و سه داستان کوتاه فرعی است. این حکایات در موضوعات مختلفی چون مکر و دسیسه زنان، شاهان و شاهزادگان و حیوانات سخن گو و... و متضمن مسائل اخلاقی صریح و روشن است. در این پژوهش، پس از تقسیم داستان ها از نظر موضوع و درون مایه، عناصر دیگر داستان از جمله شخصیت، زمینه، زاویه دید، صحنه، پی رنگ، لحن، سبک و مخاطب به صورت اجمالی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از تحلیل و بررسی این داستان ها، مقایسه روش قصه نویسی ظهیری با تعاریف و معیارهای امروزی داستان نویسی و میزان وفاداری وی به حفظ چهارچوب قصه نویسی است. استفاده از شخصیت های نوعی و تمثیلی به صورت ایستا با لحن ثابت در گفتگو و متن قصه، سبک نگارش ثابت و نبودن طرح متنوع و رابطه منطقی و استوار میان حوادث، این اثر را با وجود حجم نسبتاً بالا، به دور از معیارهای امروزی داستان نویسی و در حد قصه ای نمادین و تمثیلی نشان می دهد اما نثر مصنوع و مزین و پایبندی به قصه نویسی کهن، بر اهمیت ادبی آن افزوده است.
۱۷۱۵.

ترجمان تصویری «زمان اسطوره ای» در سینمای بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینما ادبیات نمایشی بهرام بیضایی ترجمان تصویری اسطوره زمان اسطوره ای

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۲۴۶۴ تعداد دانلود : ۲۴۸۷
سینمای بهرام بیضایی را می توان نوعی «ترجمان تصویری اسطوره» دانست؛ این البته ازجهتی، خود یکی از مشخصه های اصلی روایت و ادبیات (اینجا ادبیات نمایشی) مدرنیستی و پسامدرنیستی است. بیضایی در امروزی کردن اسطوره ها و برداشتی نو از آن ها، و گاه اسطوره سازی و اسطوره شکنی و نیز نزدیک کردن ساختار روایی آثارش به اسطوره اهتمام ویژه ای دارد. البته، کشف و تبیین جنبه های گوناگون شکلی و ساختاری اسطوره مانندی آثار سینمایی بیضایی بدون مراجعه به آرا و نظریه های اسطوره شناسان ساختارگرایی، مانند کلود لوی استروس ممکن نیست. در این نوشتار، با تکیه بر دیدگاه روایت شناسان و اسطوره شناسان ساختارگرا (ازجمله پراپ، برمون، تودوروف، بارت و استروس)، شکل و ساختار پرداخت زمان در چهار اثر سینمایی بیضایی: «چریکة تارا» (1357)، «مرگ یزدگرد» (1360)، «شاید وقتی دیگر» (1366) و «مسافران» (1370) با الگوی اسطوره ای آن سنجیده و نشان داده شده است که در روایتگری سینمایی او، زمان به ساختار اسطوره ای اش نزدیک و به بیان روشن تر، رویدادمحور، بی پایان، سنجه ناپذیر، ایستا، شکسته، مقدس و آیینی می شود.
۱۷۱۶.

زرین قبانامه: منظومة پهلوانی ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه عصر صفویه ادب حماسی زرین قبانامه منظومة پهلوانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
تعداد بازدید : ۲۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۱۹۳
یکی از منظومه های پهلوانی تا امروز ناشناختة ادبِ حماسی ایران زرین قبانامه است که در سه دست نویسِ موجود از آن با نام های شاهنامة اسدی، رستم و سلیمان و زرین قبای هفت لشکر معرفی شده است. سرایندة شیعی متن ناشناس است و بنابر قراینی اثر خویش را در عصر صفویان و در شصت سالگی و شاید یکی دو سال پیش و پس به نظم درآورده است. داستان منظومه در زمان پادشاهی کیخسرو در ایران و پیامبری حضرت سلیمان(ع) روی می دهد و با آمدن فرستادة سلیمان(ع) به نام زرین قبا، که در پایان معلوم می شود نوة رستم است به دربار ایران و دعوت ایرانیان به پذیرش کیش سلیمان(ع) آغاز می شود. بعد از آن روایات متعدد و بسیار متنوعی به شیوة داستان در داستان در 23133 بیت نقل می شود که شخصیت های اصلی آنها غالباً زرین قبا و دیگر پهلوانانِ رستم نژاد هستند. ساختار و موضوعِ این روایات نقالی عامیانه است و ناظم ناشناس در عین تأثّراتِ زبانی و بیانی گوناگون از شاهنامه نهایتاً منظومه ای میان مایه عرضه کرده است که واژه ها و گزاره های ویژة نقّالی نیز در آن دیده می شود. در این مقاله در هفت بخش، ذیل عنوان ها و موضوع های نام منظومه، سراینده، زمان نظم، موضوع، مأخذ، کیفیت نظم و برخی ویژگی های سبکی به معرفی این متنِ تقریباً گم نام و ناشناخته پرداخته ایم تا علاقه مندان با یکی از بلندترین منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه آشنا شوند.
۱۷۱۸.

عدم آشنایی خاقانی با موسیقی سنتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خاقانی موسیقی موسیقی سنتی دستگاه آواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۳۲۷
خاقانی شروانی از شعرایی است که در شعرش اصطلاحات تخصصی علوم مختلفی همچون: نجوم، فلسفه، پزشکی و موسیقی به کار رفته است. وجود این اصطلاحات، ضمن اینکه بر دشواری فهم اشعار، افزوده است، گاهی چنان تخصصی مطرح گردیده که خواننده به این باور می رسد که خاقانی در آن علوم آگاهی فراوانی داشته است. از جمله علومی که خاقانی از اصطلاحات آن به فراوانی استفاده کرده است، علم موسیقی است. وی در شعرش علاوه بر نام بردن و توصیف آلات مختلف موسیقی، از اصطلاحات تخصصی همچون نام مقام ها و گوشه ها و دستگاه های موسیقی نیز بهره گرفته است. اما آیا این به کارگیری اصطلاحات نشانه تبحر وی در علم موسیقی است؟ آیا خاقانی از موسیقی بیش از دیگر شعرای هم عصرش می دانسته است؟ آیا همچون مولوی دستی بر رباب داشته است و با ساز خاصی مانوس بوده است؟ یا فقط واژه ها را به کار گرفته است؟ در این مقاله، پس از توضیحات مختصری در مورد موسیقی، ضمن بررسی اصطلاحاتی که خاقانی از حیطه موسیقی وام گرفته است، در خصوص عدم آشنایی وی با علم موسیقی دلایلی بیان می شود.
۱۷۱۹.

پژواک فرهنگ شادی در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شادی شاهنامه متون اوستایی وپهلوی آیین ها پیامدهای شادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۳۵۵
در ایران باستان شادی مایه فزونی شور و سرور و امید و سبب بیرون شد ذهن و ضمیر انسان از سستی و انفعالِ مرگ آور و بی ثمر بود. می توان آن را یک موهبت بزرگ ایزدی که بیش از همه مواهب در خور سپاس است، تلقی کرد. نه فقط داریوش در کتیبه خویش، اهورا مزدا آفریننده زمین و آسمان را به خاطر همین شادی که برای انسان آفرید سپاس جداگانه گفت، بلکه در اوستا و برخی کتاب های پهلوی نیز خداوند به سبب این هدیه ارزشمند، فراوان ستوده گشت. در شاهنامه نیز که مهمترین سند فرهنگی منظوم به جای مانده از ایران باستان است به این نکته اشارات فراوان شده و جایگاه ارزشمند شادی در میان ایرانیان باستان مورد تأکید قرارگرفته است که بی گمان فردوسی در پرداختن به ارزش و فلسفه شادی به سنگ نوشته ها و متون اوستایی و پهلوی نظر داشته است.
۱۷۲۰.

نگاهی به بحور و اوزانِ عروضیِ اشعار فارسی مقامات حمیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مقامات حمیدی قاضی حمیدالدّین بلخی مقامه بحور عروضی اوزان شعری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۳۲۱
یکی از جنبه های مغفول در متون نثرِ فارسی و خصوصاً متنی نظیر مقامات حمیدی، بی توجّهی منتقدان و پژوهشگران، به ابیات و اشعار فارسی و عربیِ آن ها است. این بی توجّهی به یک دلیلِ مهم و آن این که تقریباً 99% اشعار این کتاب، سروده خود قاضی حمیدالدّین بلخی است، نگارنده را واداشت تا به جای تکیه بر اظهار نظرهایِ تقریبی و نسبی، درباره جایگاه شعری او، ابیات و اشعار فارسی این کتاب را بر اساس آمار و ارقام به دست آمده و تنها از دیدگاه بحور و اوزان شعری، بررسی نماید تا بهتر بتواند از یک دریچه تخصّصی، نتایجِ خود را مستند نماید. بدیهی است که مطالعه این ابیات، از دیدگاه های دیگر بلاغی نیز، در ترسیم شاکله ای منسجم از جایگاه شعریِ نویسنده این کتاب، بسیار قابل توجّه خواهدبود و از دیگرسو، شیوه بررسیِ نگارنده در این مقاله، شاید بتواند در مطالعاتِ مشابه، الگویِ مناسبی را ارائه نماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان