فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
81 - 99
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از کهن ترین، مهم ترین و تأثیرگذارترین گونه های ادبی است که در میان همه اقوام و ملل، نمودی چشمگیر و تعیین کننده دارد. شعر و نثر فارسی نیز از دیرباز، اهداف و مقاصد تعلیمی را در انواع گوناگون خود آزموده و متجلّی کرده است. در این میان، قصّه ها و حکایات؛ از جمله قصّه های عامیانه، سهمی بارز و محوری را در انتقال آموزه های متنوّع تعلیمی از آنِ خود کرده اند. این قصّه ها بخشی قابل توجّه از میراث روایی، ادبی، فرهنگی و جامعه شناسی هر قوم به شمار می روند. بررسی و تحلیل آموزه-های تعلیمی در حکایات عامیانه، گامی است راهگشا برای ورود به دنیای ذهنیّات، باور ها، عواطف و اخلاقیات مردمان یک ملّت. بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی و طبقه بندی آموزه های تعلیمی کتاب هزار و یک شب می پردازد. این پژوهش در دو بخش فضائل اخلاقی و رذایل اخلاقی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در حکایت های این کتاب، بیشترین بسامد مکارم اخلاقی مربوط به توصیه به سخاوت و بخشش، پشیمانی و اعتراف به اشتباه، حرمت قول و پیمان، راست گویی، مهمان نوازی، رازداری، صبر و شکیبایی و ... است و ذمائم اخلاقی چون؛ بدی و تاوان آن، خیانت، جهالت، نیرنگ و حیله گری، حسادت، دروغ، حرص و آز و ... نیز از بسامد بالایی برخوردارند.
جای گاه بابِل در باورهای اسطوره ای ایرانی و نمود آن در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران شهر، نام عام سرزمین های ایران زمین است که در اساطیر ایرانی و متون پهلوی، به سرزمین روشنایی و قلمرو اهوره مزدا شناخته شده است؛ همین نگرش در کتاب های جغرافیایی دوره اسلامی و متون ادب فارسی تکرار شده که نتیجه چنین نگرشی، ایران شهر را هم چون یک مرکز برای جهان کهن می انگارد که تقدّس دارد و باید از دست اندازی اهریمنان مصون ماند. از سویی دیگر، بابل تمدّنی بزرگ و اثرگذار در بین النّهرین بود که پس از سومریان سر برآورد و بسیاری از تمدّن های خاورمیانه و شمال آفریقا و اروپا را بویژه در باورهای نجومی متأثّر کرد. با تسخیر بابل از سوی کورش هخامنشی و افزودنش به ایران، این سرزمین، همواره بخشی از ایران شهر بشمار می آمده که این وضعیّت در متون جغرافیایی اسلامی هم انعکاس یافته است. با توجّه به این انتساب، بابل هم باید مانند ایران سرزمینی سپند باشد، امّا در باور ایرانیان، همین بابل خاست گاه جادوان و اهریمنان و قلمروِ برای آنان انگاشته شده و پاره ای از مصائب ایران نیز از آن جا خاسته و این برخلاف همه انگاره های خوبی است که درباره ایران شهر وجود دارد. در این جستار به شیوه ای توصیفی تحلیلی گفته شده که چون بابل در غرب جغرافیای اسطوره ای ایران قرار گرفته، غروب جای خورشید است. چنین وضعیتی، طبق باورهای مهرپرستی، برای سرزمین های غربی و از جمله بابل شومی به هم راه آورده است.
تحلیل کارکرد ساختار اپیزودیک در تاریخ بیهقی با تکیه بر «واقعه بوبکر حصیری» و «حکایت افشین و بودلف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
59 - 84
حوزههای تخصصی:
تربیت دیوانی، وابستگی به هرم قدرت، ملاحظات سیاسی و محافظه کاری، بیهقی را در به کارگیری بیان پوشیده و کنایی/تلویحی ملزم ساخته است. یکی از راهبردهای بیهقی برای بیان انتقادات پوشیده و غیرمستقیم، به کارگیری ساختار اپیزودیک در تاریخ نگاری است. او در ضمن روایات فرعی به بهترین وجه و به صورت غیرمستقیم، انتقادات خود را مطرح کرده است. این مسئله به صورت مشخص در حکایت افشین و بودلف نمود یافته است. نتایج حاصل از دریافت و تشریح حکایت مذکور در تاریخ بیهقی و در پرتو متون موازی همانند فرج بعد از شدت نشان می دهد که بیهقی از زبان شخصیت های ماجرا، صفاتی به افشین نسبت می دهد که محتملاً این صفات منفی با ارجاع به روایت اصلی به صورت ضمنی تعریض و انتقاد از احمد حسن میمندی است. مقایسه حکایت افشین و بودلف از بیهقی با روایت دهستانی نیز نشان می دهد که در روایت دهستانی، تنها نام افشین ذکر شده و هیچ یک از صفاتی که بیهقی به او نسبت می دهد وجود ندارد. به واقع این صفات افزوده های خود بیهقی است و با ذکر و تأکید بر صفاتی که به افشین نسبت می دهد، گویا بر آن است تا مخاطب از کارکرد تلویحی و کنایی این ساختار اپیزودیک آگاهی یابد و به واسطه آن به هدف اصلی او از ذکر این حکایت که به احتمال انتقاد از احمد حسن میمندی است، پی برد.
مقایسه تطبیقی تعلیم و تربیت در شاهنامه فردوسی و ایلیاد و ادیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
163 - 192
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت یکی از بنیادی ترین اصول در تمامی فرهنگ های بشری و پلکانی برای عروج به عالم انسانی است و هدف عمده پیامبران و مصلحان اجتماعی چیزی جز تعلیم فضایل تربیتی و پرورش خصائل نیک انسانی نبوده است. از منابع مهم تعلیم و تربیت آثار فاخر ادبی، منظومه های شاهنامه فردوسی و ایلیاد و ادیسه هومر هستند که پر از نکته ها و دستورالعمل های تعلیمی و تربیتی اند و تاکنون کمتر به آن ها پرداخته شده است. ازاین رو با مطالعه کتابخانه ای این آثار می توان ضمن شناخت مؤلفه های تربیتی دو فرهنگ ایرانی و یونانی به این مهم دست یافت که مهم ترین دغدغه های تربیتی هریک از این فرهنگ ها کدام اند؟ و چگونه می توان با شناخت و تدوین، تشریح و تفسیر آن ها نسل امروز را به آموختن و تبعیت از این اصول نیک اخلاقی سوق داد. مقایسه تطبیقی آثار مورد اشاره بیانگر این واقعیت است که مؤلفه های تربیتی مانند نرم خویی، رایزنی و... در این دو فرهنگ علاوه بر اینکه نقاط مشترک بسیاری دارند، برای تأمین سعادت نوع بشر چه در گذشته و چه امروز نیز بسیار کارساز و راهگشا هستند و در حماسه هومر این مؤلفه ها در مراحل اولیه تکامل اندیشه بشری هستند درحالی که حماسه فردوسی در این زمینه بسیار کامل تر و پخته تر است و وضوح و شفافیت مؤلفه های تربیتی در آن بسیار بیشتر از حماسه هومر است.
بررسی و مقایسه ساختاری دو غزل از حافظ و نشاط اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
147 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه ساختاری یک غزل از حافظ و دیگری از نشاط اصفهانی پرداخته است، که غزل نشاط به تقلید از غزل حافظ سروده شده است. بررسی ساختاری از رویکردهای جدید در نقد ادبی است که همگام با پیشرفت های زبان شناسی نوین ظهور یافت، این رویکرد متاثرازدیدگاه های ساختارگرای قرن بیستم (پراگ) و مبتنی بر این اصل است که برای نقد و بررسی ساختاری یک اثر، باید اجزای آن را در ارتباط با کل سیستم بررسی کرد و هدف آن ، تعیین تناسب اجزا با کل سازه های متن است. تحلیل عناصر یک متن و تاثیر آن در محتوای شعر، باعث دقت بیشتر منتقد در بیان شاعر می شود. این پژوهش به منظور بررسی ساختاری و با شیوه تحلیل مقایسه ای در جهت این امر که؛از لحاظ ساختار و ارتباط عناصر کدام غزل منسجم تر از دیگری است؟پس از اشاره به تعاریف ساختار، مکتب ساختار گرا و ارائه ویژگی های ساختاری، به تحلیل اجزای هر دو متن از لحاظ توازن ها و قاعده کاهی ها، تناسب میان اجزاء و محتوا پرداخته است. تحلیل ها حاکی از آن است که هر دو شاعر بین عناصر صوری و معنایی شعر برای انتقال پیام، ارتباط برقرار کرده اند، اما میزان تناسب در غزل حافظ، به دلیل هنجار گریزی ها و قاعده کاهی های آوایی، واژگانی و بلاغی نمود بیشتری دارد.
عبرتهای عاشورایی در ادب آیینی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت عاشورا یکی از مهمترین وقایع زنده و پویای تاریخ اسلام است. بسیاری از شاعران و سخنوران در سرودههای خود با تأثیر از آن، جانهای تشنه مشتاقان و طالبان حق را سیراب نموده-اند؛ بهطوریکه امروز ما با اقبال گسترده شاعران در ادبیات عاشورایی مواجه هستیم. با توجه به اینکه نهضت عاشورا بر مبنای اختلاف در دو نگرش حق و باطل شکل گرفته است؛ بنابراین ماهیت این واقعه تبیین مرز خوبیها و بدیهاست و نشان از رویارویی چهره حسینی در مقابل چهره یزیدی دارد. شاعر معاصر که شاعری آگاه و ژرفبین است و زوایای این نگرشها از نگاه تیزبین او مغفول نمانده است، به درستی سعی در بیان اثبات حقطلبی حسین)ع( و دنیاطلبی یزید در شعر عاشورایی دارد. مقاله حاضر به بررسی مفاهیم مثبت و منفی در دو جبهه حق و باطل میپردازد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شدهاست .پرکاربردترین مضمون عبرتهای عاشورایی شهادت-طلبی، بصیرت، عدالت و احیای دین است که به ترتیب بیشترین تأثیر را بر شاعران مورد مطالعه داشتهاست و اسرافیلی، ژولیده، حسینی، حمیدزاده و باقری بیشترین میزان عبرتهای عاشورایی را در شعر خود به کار بردهاند.
تحلیل تراژدی های شاهنامه فردوسی بر پایه افسانه مضمون ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو تراژدی را به اجزایی شش گانه تقسیم کرده است و افسانة مضمون (پی رنگ) از اهمّ آن هاست که پی رنگ تراژدی های شاهنامة فردوسی هم گونی جالب توجّهی با آن دارد. این پژوهش با هدف تبیین پی رنگ تراژدی های شاهنامة فردوسی بر پایة دیدگاه ارسطو با روی کردی توصیفی - تحلیلی انجام شده و نشان داده است که پی رنگ تراژدی های شاهنامه غالباً با عنصر پی رنگ ارسطویی و اجزای آن: بازشناخت، دگرگونی و واقعة دردانگیز هم خوانی دارد، چنان که روابط علّی و معلولی رخ دادهای تراژدی ها، وجود بازشناخت و دگرگونی در آن ها و واقعة دردانگیز سرنوشت قهرمان، خواننده را به خواندن چندین بارة تراژدی های شاهنامه ترغیب می کند. بنابراین، راز ماندگاری و جذابیت تراژدی های شاهنامة فردوسی ریشه در پی رنگِ محکم و استوار آن ها دارد که با الگوی ارسطو تا حدود زیادی منطبق است، اگر چه روی کرد ناهم گونی پی رنگ تراژدی های شاهنامة فردوسی با الگوی پی رنگِ ارسطویی در بخشی از ساختار روایی مانند پیش گویی آغاز آن ها و غلبة سرنوشت و تقدیر فرجامین در این تراژدی ها وجود دارد.
تدقیق در بعض اصطلاحات موسیقی در شعر خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در شماره یازدهم فصلنامه درّ دری مقاله ای با نام «عدم آشنایی خاقانی با موسیقی سنتی» از فیروز فاضلی (استادیار دانشگاه گیلان) و مجید ایران نژاد نجف آبادی (دانشجوی دکتری) منتشر گردید، در اینجا به نقد و بررسیِ آن مقاله پرداخته شده است. به عقیده بنده ، خلافِ نظر مؤلفان مذکور ، اینکه خاقانی در شعرش به چگونگیِ دقیق و تعریفِ مصطلحاتِ موسیقی نپرداخته ، دلیل بر عدم شناخت او نیست ؛ بلکه او مصطلحاتِ موسیقی را مانند برخی اصطلاحاتِ دیگر علوم ، در خدمتِ شعرش گرفته و به طور کلّی رسالت او در سخن سرایی ، تعریف مصطحات علومِ دیگر نیست . لازم به ذکر است آنچه در این مقاله فراهم آمده، مشتی است نمونه خروار و بررسیِ کامل مقاله «عدم آشنایی خاقانی با موسیقی سنتی» باعث اطاله کلام و نیز بررسی مفصلِ موسیقی شناسیِ خاقانی مجالی فراخ تر می طلبد. به عقیده بنده مؤلفان هیچ شناختی در موسیقی قدیم نداشته و جز کتابِ واژه نامه موسیقیِ ستایشگر کتابی در علم قدیم موسیقی حداقل برای این مقاله ندیده اند خواسته اند موسیقیِ امروز که آن طور که پیداست در آن هم تبحری ندارند را در شعر خاقانی بیابند و تعمیم دهند که البته امری ناشدنی است.
واکاوی عوامل انسجام متنی در شعر«عقاب» خانلری بر بنیاد نظریه مایکل هالیدی و رقیه حسن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
55 - 72
حوزههای تخصصی:
انسجام مفهومی معنایی است و به روابط معنایی که میان عناصر یک متن وجود دارد، اشاره می کند و به واسطه عمل آن ها، درک برخی از عناصر متن امکان پذیر می گردد؛ یک عنصر، عنصری دیگر را پیش انگاری می کند، به این معنا که عنصر دوم را نمی توان بدون عنصر اول درک کرد و در نتیجه، این روابط میان عناصر متن، به کلام وحدت، انسجام و یکپارچگی می بخشند. در این مقاله «شعر عقاب» خانلری براساس نظریه هلیدی و حسن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که ضمن شناسایی عوامل انسجام متنی آن و توصیف کیفی آنها، تبدیل به دادهای کمی هم شدند که نتیجه پژوهش نشان داد، عوامل انسجام دستوری شعر عقاب به مراتب بیشتر از سایر عوامل است، و غالب نمونه های انسجام دستوری نیز مربوط به ارجاع شخصی است، بعد از آن عامل پیوند است و چون متن شعر روایی است، عامل واژگانی نقش کمتری در انسجام متنی داشته و بسامد بالای عوامل انسجامی بیانگر این است که شعر از انسجام متنی بسیار خوبی برخوردار است.
تحیر و تداعی های آن در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوع عناصری که شاعر حول موتیف (Motif) یا بن مایه های تصویرساز فرامی خواند، تا صورت های ذهنی (Image) را ترسیم کند، بستگی به قدرت و وسعت خیال شاعر دارد. بیدل از جمله شاعرانی بود که توانست با قدرت خیال خویش، عناصری پیرامون بن مایه های تصویرساز فراخواند، که در ظاهر ارتباطی میان آن عناصر و تداعی ها وجود نداشت؛ ولی در قلمرو خیال شخصِ بیدل، سبب خلق تصویرهای بدیع می شد؛ تجربه هایی که بیدل از عرفان و تصوف داشت، زمینه تصویرهای دور از ذهن را فراهم ساخت؛ و شاعر را در عصری که یافتن مضامین و معانی بیگانه هنر محسوب می شد، یاری کرد. «حیرت» حالتی بود که از راه تصوف و تفکر در دل شاعر عارف درآمد و راه را برای خلق مضامین بدیع و تداعی های دور و غریب هموار کرد. چنین حالتی برای بیدل چنان ارزشمند بود که رمز دو جهان را در متحیّر شدن خلاصه کرد. مقاله حاضر که با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی است، درصدد آن است تا با آوردن تداعی ها حول محورعنصر تصویرساز «حیرت»، صورت های ذهنی بیدل را در رابطه با این عنصر نشان دهد و خواننده را در یافتن معنایی واحد یاری کند.
بررسی الگوهای روایت در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدی فرمانروای ملک سخن است، چراکه علاوه بر گلستان و بوستان در غزلسرایی نیز جزء سرآمدان شعر فارسی است. آشنایی سعدی با حکایت پردازی سبب شده است که بعضی از غزل های او رنگی روایی به خود بگیرند. این مقاله بر آن است که ساختار غزل های روایی سعدی را مورد بررسی قرار دهد و الگوهای روایتگری او را نشان دهد. این پژوهش - که با رویکرد روایت شناسانه اجرا شده است- نشان می دهد که الگوهای غزلیات روایی سعدی شامل توصیف، حکایت و خطاب است که الگوی خطاب به معشوق و تک گویی بیرونی، نسبت به گفت وگو با غیر بیشترین کاربرد را دارد. وصف الحال، توصیف یار و وصف خوشی وصل و غم هجران نیز در غزل های او از جایگاه ویژه ای برخوردارند. سعدی در برخی دیگر از غزلیات خود با زاویه دید سوم شخص به بیان رویداد یا حادثه ای می پردازد که البته این حوادث نیز حول محور عشق و عاشقی می چرخد. برخی از عناصر روایی غزل های سعدی مانند شخصیت پردازی و درونمایه نیز در مقایسه با عناصری همچون صحنه پردازی (مکان و زمان) جلوه بیشتری دارند. این پژوهش همچنین بیانگر آن است که توجه سعدی به روایتگری موجب انسجام بخشی غزل های او در محور عمودی شده و گاه به نمایشی کردن غزل ها کمک کرده است.
جلوه های کهن الگویی ادبیات پایداری در آثار سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
71 - 95
حوزههای تخصصی:
سیمین دانشور در ادبیات داستانی ایران جایگاه ارجمندی دارد. او در آثارش به عموم گونه های ادبیات پرداخته است. چگونگی کاربست گونه ادبیات پایداری در داستان های این بانوی نویسنده و تحلیل آنها بر اساس جستارهای کهن الگویی، ظرفیت موضوعی یک پژوهش دانشگاهی را دارد؛ از طرفی تاکنون آثار داستانی دانشور، از این منظر مورد واکاوی قرار نگرفته است. با توجه به جایگاه کارل گوستاو یونگ در روانشناسی اعماق، پس از نمونه یابی ، مبانی تحلیلی تحقیق بر پایه آرای این روانشناس استوار گردید. چون موضوع پژوهش، بینا رشته ای (ادبیات و روانشناسی) است، پیش از ورود به بحث به قدر ضرور، زندگی و آثار داستانی دانشور و نظریات یونگ تبیین گردید تا به درک مفاهیم کمک کند. یافته های پژوهش، اعتنامندی نویسنده به ادبیات پایداری با زمینه های کهن الگویی و کاربست ویژه آن را در رمان سووشون آشکار می نماید و مشخص می کند که بن مایه این رمان بر پایه ادبیات پایداری است.
ادب دادوری در حکایت های منظوم و منثور ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
127 - 162
حوزههای تخصصی:
منصب قضاوت یکی از مناصب اجتماعی مهم، حساس و ارزنده است که بر عهده قاضی گذاشته شده و بزرگان دین و بلندپایگان عرصه ادبیات فارسی، شرایطی دقیق را برای آن قائل شده اند. در این مقاله کوشش شده است با بهره گیری از برخی متون ادبی همچون بوستان و گلستان سعدی، مثنوی معنوی مولوی، حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه سنایی، دیوان پروین اعتصامی، سیاست نامه ( سیرالملوک )، چهارمقاله ، روضه خلد ، لطایف الطوایف و نصیحه الملوک ، جایگاه قضاوت و موقعیت قاضیان و تأثیر آنان بر جامعه پیرامونشان مشخص و روشن گردد و تعریفی صحیح از یک قاضی ذی صلاح که متّصف به اوصافی چون امانتداری، پرهیز از هوای نفس و آراسته به زیورهای اخلاقی، دوری از رشوه ستانی و... است به مخاطبان ارائه دهد. روش کار در این پژوهش، تحلیل محتوا بر اساس منابع کتابخانه ای بوده است؛ به گونه ای که در ابتدا متون مذکور خوانده شده، سپس حکایت های قضاوت استخراج گردیده و با توجه به قرابت موضوعی دسته بندی شده اند. بر اساس پژوهش به عمل آمده مشخص شده است به طور میانگین میزان 873/3درصد از حکایت های متون مورد بررسی، به آداب و اخلاق قاضیان پرداخته است. در این میان کتاب های سیاست نامه ، لطایف الطوایف و گلستان سعدی بخش بیشتری از حکایت های خود را به این موضوع اختصاص داده اند. همچنین 25/81درصد آموزه ها به اخلاق اجتماعی قاضیان و تنها 75/18درصد آن به اخلاق فردی آن ها پرداخته است؛ از این میان بوستان سعدی، دیوان پروین اعتصامی، چهارمقاله و نصیحه الملوک غزالی بیشترین سهم استفاده از اخلاق اجتماعی، و مثنوی معنوی و لطایف الطوایف بیشترین سهم استفاده از اخلاق فردی را دارند.
بازتاب فرهنگ و ادبیات دفاع مقدّس در شعر زنان استان خوزستان (با تکیه بر اشعار: پروانه نجاتی، افسانه نجومی و رقیه مفاخری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
27 - 49
حوزههای تخصصی:
دفاع مقدّس و ادبیات آن، در نگاه شعرا تصویری روشن و گویا از رنج ها، آسیب ها و رشادت های مردم این مرز و بوم داشته است. خوزستان از دیرباز مهد تولّد شاعران بزرگی بوده است که جمعی از آنان به تبع پیشامد ها و تأثیرات جنگ درباره رشادت های رزمندگان، تحریک مردم برای حضور در جبهه ها، انعکاس احوال مردم آن دوران و درون مایه های دیگر مرتبط با جنگ اشعاری سروده اند. در این پژوهش، شعر سه نفر از شاعران زن خوزستان (پروانه نجاتی، افسانه نجومی و رقیه مفاخری) در سه حوزه زبان، شکل و محتوا با محوریت دفاع مقدّس بررسی می شود. هدف اصلی این پژوهش، معرّفی شعرای شاخص زن استان خوزستان، بررسی و تحلیل شکلی و محتوایی آثار شعرای مورد بحث و بازتاب عاطفی و احساسی دفاع مقدّس در شعر آنان است. بر اساس نتایج این پژوهش، شعر پروانه نجاتی جولانگاه ایدئولوژی اوست. پایبندی سرسختانه او به ایدئولوژی و نزدیکی زبان شاعر به رخدادهای هشت سال دفاع مقدّس، تفسیر شعر او را بر مبنای واقعیتی که باز می نماید، پذیرفتنی می کند. انتخاب زبان ویژه، بیان کوبنده و تصویرپردازی موفق نجومی به شعر او در حوزه دفاع مقدّس هویت می بخشد. می توان گفت که مفاخری به لحاظ درون مایه شعری، ایستادگی در برابر هجوم دشمنان و حفظ استقلال کشور را از دستاوردهای ارزشمند دفاع مقدّس می داند.
تبلور آزادی در اشعار قهّار عاصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
157 - 176
حوزههای تخصصی:
آزادی به عنوان یک مقوله هنجاری از زمان های بسیار دور تا امروز در گستره شعر و ادبیات فارسی با ابعاد گوناگون و وسیعی قابل بحث است. هر چه به زمان کنونی نزدیک می شویم، آزادی بارورتر و پررنگ تر دیده می شود. شعر و ادبیات معاصر فارسی افغانستان در دهه های اخیر، همگام با تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی، تجارب تلخ اشغال روس ها و جنگ های ویرانگر داخلی را به همراه داشته است؛ بنابراین آزادی به عنوان عنصر کلیدی در لابه لای اشعار قهّار عاصی، شاعر مشهور و معاصر افغانستان، در گستره ادبیات پایداری مطرح است و ابعاد وسیعی از آزادی اجتماعی، آزادی سیاسی، آزادی فکری، آزادی میهنی و آزادی زنان را دربرمی گیرد؛ بدین لحاظ در این پژوهش کوشش شده است تا بن مایه های آزادی در اشعار قهّار عاصی از نظر گستردگی و عوامل مهمی که در اشعار او دخیل بوده است، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
بررسی الگوی نجات در روایتی تعلیمی از اسرارنامه بر اساس نظریه تقابل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب فارسی سرشار از حکایت های واقعی یا ساختگی است که شاعران و نویسندگان برای بیان مفاهیم اخلاقی، عرفانی، اجتماعی و... از آن سود جسته اند. اسرارنامه عطار نیشابوری از جمله آثاری است که در آن، روایت های تمثیلی در انتقال اندیشه های تعلیمی شاعر اهمیت ویژه ای دارند. تمثیل ها علاوه بر کاربرد تعلیمی و سرگرم کنندگی، ایجاد التذاذ ادبی در مخاطب و...، ابزاری برای تبلیغ گفتمان عرفانی نیز به شمار می آیند. بنابراین در گفتمان عرفانی، حکایت پردازی وسیله ای است برای تولید معنا به شکلی تلویحی و ضمنی. الگوی دوبنی شیوه متداول قصه های کهن برای بیان مقصود است و نظام تقابل های زبانی از مهم ترین عوامل شکل گیری معنا در حکایت های دوقطبی است که قصه پرداز با قرار دادن کنشگرهای روایت در جایگاه تقابلی با همدیگر، به تولید معنا می پردازد. ساختار برخی حکایت ها در اسرار نامه از روبه روی هم قرار گرفتن نفس و جان شکل می گیرد. حکایت «آن روباه که در چاه افتاده بود...» یکی از تمثیل های جذاب در بیان رهایی از عالم ظلمانی یا غلبه بر نفس است. این نوشتار با استفاده از روشتوصیفی تحلیلی بر اساس نظریه تقابل ها به تفسیر نشانه ها در حکایت مذکور می پردازد. بهره گیری از تقابل های دوتایی در مطالعه متون مختلف نشان می دهد که چگونه واژه ها و عبارت های معمولی می توانند به گونه ای به کار روند که نوع خاصی از تفکر و رفتار را تعلیم دهند یا تثبیت کنند. عطار با استفاده از تمثیل، گستره سخن را افزایش می دهد و می کوشد در مخاطبان خود، شناخت و باور پدید آورد یا حداقل آن ها را متقاعد سازد که از خطرات نفس بپرهیزند.
بررسی استعاره های مبتنی بر نام حیوانات در ادبیات دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه عبارات استعاری مبتنی بر نام حیوانات در ادبیات دفاع مقدس می-پردازد. تحلیل عبارات استعاری حیوانات، بر اساس چهارچوب لیکاف و جانسون انجام شده است. بر اساس این دیدگاه شناختی، استعاره فقط به یک آرایه ی ادبی به عنوان یکی از صور کلام اطلاق نمی شود، بلکه فرایندی فعال در نظام شناختی بشر محسوب شده تا جایی که استعاره های مفهومی یکی از راه های اساسی در درک افراد از مفاهیم در نظر گرفته می شود. مقاله حاضر در پی یافتن تفاوت هایی است که در به کار گیری استعاره های مبتنی بر نام حیوانات در مورد نیروی خودی و نیروی دشمن وجود دارد. مسئله دیگری که پیش روی این تحقیق است، بررسی فرهنگی هر یک از این عبارات استعاری می باشد. روش انجام این پژوهش به صورت توصیفی– تحلیلی بوده است. داده های این مقاله از 30 کتاب برگزیده جشنواره دفاع مقدس با قالب داستان گرفته شده است. نتایج و یافته های این تحلیل نشان می-دهد که حوزه حیوانات به عنوان حوزه مبدأ، یکی از پرکاربردترین حوزه های استعاری می -باشد و بیشترین تعداد اسامی حیواناتی که بالاترین درجه ی توهین و حیوانیت را به همراه دارند، برای اشاره به نیروی دشمن استفاده شده است. اما برای اشاره به نیروهای خودی از تعداد کمی از اسامی حیوانات استفاده شده و این اسامی دارای بار معنایی مثبت می باشند.
زنان، اُسوه های پایداری در دو رمان باکثیر و حسین فتّاحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات در دو شاخة نظم و نثر از دیر باز روایت گر وقایع و حوادث جامعه، به ویژه مبارزات و مقاومت های مردان و زنان نستوه و مبارز در برابر ددمنشان ستم پیشه بوده است که در این میان، ادبیّات اسلامی و دفاع مقدّس در روایت و تصویرِ مقاومت های زنان، نقشی پر رنگ و مؤثّر داشته اند؛ لذا اهتمام به ادبیّات پایداری با نگاهی اسلامی از مهم ترین رویکردهای فکری نویسندگان معاصراست؛ آنانی که از نزدیک در جریان جنگ حضور داشته اند و بعینه مظلومیّت ملّت خویش به ویژه زنان را دیده اند. علی احمد باکثیر رمان نویس معاصر و متعهّد عربی و حسین فتّاحی نویسندة معاصر ایران از جمله روایت گرانِ این مقاومت و پایداری اندکه درآثار خود به خوبی از زن و تجلّی حضور او در عرصه های پایداری سخن رانده اند؛ آنان سیمای بانوی مسلمان را ترسیم کرده اند تا از پایداری زنان در دورانی خبر دهندکه چشم استعمارگران به کشورشان خیره مانده بود و این زنان بودند که با نگاهی واقع بینانه، شرایط جنگ را پذیرفتند و دوشادوش مردان قدم به عرصة پایداری نهادند. در این مجال برآنیم که با استفاده از مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رمان « سیرة شجاع » باکثیر و « عشق سالهای جنگ » حسین فتّاحی به تحلیل مقاومت های زنان مبارز و پایدار وتأثیرعشق در این پایداری به ویژه « سمیّه و نرگس » بپردازیم که نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر روحیة اجتماعی و عشق به همسر و وطن در پایداری این دو زن نستوه در ابعاد و جنبه های مختلف حیات فردی و اجتماعی از جمله مشکلات زندگی شخصی و مشارکت عملی در مبارزات پشت جبهه است.
معرفی و بررسی منظومه حماسه ای تاریخی نویافته تاریخ شاه عباس یکم ( با تأکید بر تاریخ محلی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخه های خطّی، در مجموعه میراث مکتوب ایران، از جای گاهی ویژه برخوردارند. بخش اعظم تحوّل اندیشه ای پیشینیان ما از طریق این نسخه ها بدست ما رسیده است. اهمیّت شناسایی، احیا و انتشار نسخ خطی به عنوان منابع مهم تاریخی، ادبی، فرهنگی و نیاز به منابع جدید تحقیقاتی برکسی پوشیده نیست. هدف از نگارش این مقاله، معرفی نسخه نویافته و منبع جدید که نام اصلی آن دانسته نیست و ما آن را با نام منظومه حماسی تاریخی تاریخ شاه عباس یکم/ منظومة فتوحات شاه اسماعیل می شناسیم. این اثر که به بیان وقایع تاریخی سیاسی ایران، بویژه مازندران و حکومت محلی مرعشیان و دیگر حاکمان محلی خودمختار شمال ایران در عصر صفویه، می پردازد، برای تاریخ نگاری مازندران بسیار اهمیّت دارد؛ شاعر گم نام این منظومه، تمام وقایع مهم تاریخ ایران، تا عصر خویش را به نظمی نوین درآورد. در این منظومه نوآوری هایی دیده می شود که در تاریخ نویسی «مازندران» پیشینه نداشت. مقاله حاضر به شناسایی و واکاوی نسخه، با تأکید بر تاریخ محلی دارالمرز می پردازد.
مفاهیم غنایی در رمان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان احساسات شخصی در مفهوم گسترده آن در قالب نظم و نثر همواره در دوران های مختلف مورد توجه شاعران و نویسندگان ادب فارسی قرار گرفته است. نوجوانی دوره ای است که در آن فرد با رشد هیجان و احساسات (در مفهوم گسترده) مواجه است؛ از این رو نوجوان به خواندن کتاب هایی که او را با این ویژگی ها آشنا سازد، علاقه مند است و با همانندسازی با شخصیت های داستان از این آثار تأثیر می پذیرد. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل انواع غنایی در یازده رمان برتر نوجوان پرداخته ایم تا به این سؤال پاسخ دهیم که نویسندگان رمان نوجوان کدام نوع غنایی را در آثار خود منعکس نموده اند؟ و آیا انعکاس انواع غنایی در این آثار متناسب با مخاطب نوجوان می باشد؟ با توجه به تحقیقات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که انواع غنایی از نظر محتوا در رمان نوجوان ، به صورت توصیف، شکواییه، نوستالوژی، مرثیه، عشق و طنز نمایان شده است و نویسندگان ازاین مفاهیم به صورت مضامینی فرعی در لایه های اثر بهره مند شده اند.