فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
137-170
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع ادبی مهم که بخش های عظیمی از شعر فارسی را در بر گرفته، بیان مباحث اخلاقی در لابه لای اشعار است. در واقع کمتر شاعر و نویسنده ای هست که دغدغه تعلیمی و اخلاق آموزی نداشته باشد. این رویکرد در همان اشعار نخستین قرن سوم و چهارم رخ نموده است؛ به گونه ای که شهید بلخی در شعری که به نخستین غزل فارسی زبانزد است، بر اساس روایتی به پند غیرمستقیم روی می آورد. شعر قرن چهارم و پنجم هرچند بیشتر تغزلی و توصیفی است، جانب تعلیمی و اندرزی آن نیز فروگذار نشده است. رودکی، فردوسی، کسایی مروزی و ابوشکور، هریک در ادبیات تعلیمی شناخته شده اند. در انتقال شعر فارسی از قرن چهارم و پنجم به شعر قرن ششم و هفتم هجری، به دلیل رواج اندیشه ها و نگرش های آسمانی و عرفان و تصوف و پیشرفت های علمی، مباحث اساسی در ادبیات تعلیمی نیز دگرگون شد؛ به گونه ای که بر اساس مطالعه حاضر، علاوه بر حفظ بیشتر اندرزهای مشترک سده های پیشین، اندیشه های تعلیمی جدیدی بنا به نگرش های تعلیمی به شعر تعلیمی عرفانی فارسی افزوده شده است. در این مقاله با مطالعه اکثر شعرهای این چند قرن، ادبیات تعلیمی اندرزی این دو دوره (سبک خراسانی و سبک عراقی) بررسی و مقایسه شده است. نتیجه این است که شعر تعلیمی با ورود عرفان و تصوف، غنای بیشتری می یابد و به نگرش های آسمانی و دگرگونی دست می یابد و از این راه، کمیت و کیفیت اندرزها و تعلیم اخلاقیات متعالی می شود.
نقدی بر دو رمان از رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های دفاع مقدس اکثراً با زبانی واقع گرایانه و به دور از تکلّف، در شرایط بحرانی جهت برجسته کردن ارزش های انسانی و تقویت روحیه ایثارگری نوشته شده اند. بعد از عصر دفاع مقدس، بتدریج دوران گذار از داستان های رئالیستی به داستان های تلفیقی( تخیّلی و واقع گرا) فرا می رسد. از این رو دهه هفتاد و هشتاد، توجه اهل قلم به خیال پردازی و ایجاد فضای ذهنی انتزاعی بر اساس آفرینش های ادبی و هنری معطوف می گردد. رضا امیرخانی از جمله نویسندگان جوانی است که در عرصه داستان نویسی تلاشی چشمگیر داشته است و بین رمان های او نوعی پیوستگی ساختاری وجود دارد. «ارمیا» و «بیوتن» به ترتیب رشد و تحوّل فکری و توانایی نویسندگی او را در عرصه رمان نویسی مدرن نشان می دهند. بین این دو رمان چه نشانه هایی مبتنی بر پیوستگی ساختاری وجود دارد و چه دلایلی رشد قدرت قلم او را در رمان «بیوتن» نسبت به « ارمیا» اثبات می کند؟ این نوشتار افزون بر جستجوی این پرسش ها به نشانه های رمان نو و ضد رمان نیز می پردازد و در کنار توصیف زیبایی ها و جذابیّت های هر دو رمان، به کاستی های رمان «بیوتن» متأثّر از نشانه های ضد رمان اشاره می گردد.
رمان نو، دیالوگ نو
سنّت قصه پردازی و موقعیّت گوسانها در نقل روایات پهلوانی
حوزههای تخصصی:
وجود نام های مشترک و روایت های همانند در اوستا و حماسه های هند نشان از قدمت داستان های اساطیری و حماسی ایران، دست کم از زمان همراهی و همزیستی اقوام هند و ایرانی، یعنی بیش از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح دارد. برخی نشانه ها از نوع جانوران شگفت، پرندگان خارق العاده و روایتهای مختلف از اسطورة دموزی واینانا، نماینده مشترکاتی با اقوام هند و اروپایی و ساکنان بین النهرین است. اشاره های هرودوت، کتزیاس و گزنفون در کتابها و گزارشهای خارس میتیلینی بارسالار اسکندر حکایت دارد که داستانهای دینی، پهلوانی و غنایی در مراکز فرهنگی و گنجینه های شاهان ایرانی نگهداری شده است.
روایتهای دیگری چون داستان رستم و سهراب، به آسمان رفتن کاوس نیز نشان از نقلهایی دارد که گوسانهای قصه پرداز در مناطق مختلف شاید با اندکی تغییر، غالباً به صورت منظوم و با آواز می خوانده اند. این روایتها که بیشتر تمثیل های غنایی پهلوانی است. در شاهنامه نیز در داستان خسروپرویز و باربد نمونه هایی دارد.
گوسانها با این که از میان تودة مردم برخاسته و بیشتر برای آنها روایت پردازی می کرده اند در میان برجستگان و حکومتگران هم از موقعیتی خاص برخوردار بوده و غالباً به مجالس آنان رفت و آمد داشته اند. در این گفتار کوشش شده است تا به اهمیت این روایتگران بدیهه سرا اشاره شود و مقام و موقعیّت آنان در جامعه مشخّص گردد.
نگاهی به شعر احمد عزیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد عزیزی از شاعران معاصری است که اشعارش را با بیان دغدغه های زندگی در روزگار امروز همراه کرده است. حوزه ی تداعی معانی در شعر او متاثر از فضل نمایی ها در حوزه ی اطلاعات عرفانی ادبی، فلسفی و مذهبی است تا حدی که هنگام آفرینش فضای معنوی و صور خیال در شعرش، علاوه بر آیات و احادیث و اصطلاحات عرفانی و اسلامی و فلسفی و ادبی، نام شاعران و دانشمندان ایرانی و غربی و کتاب هایشان، اسامی گل ها و فصل ها، نام خیابان ها و محله های تهران، حتی دستگاه های مکانیکی و قطعات ماشین، موثر بوده است.
فرضیه ی تحقیق بر این نکته تعلق یافته است که القای عاطفه در شعر احمد عزیزی که با رویکردی جسورانه به مضامین عرفانی پرداخته است، با استفاده از موسیقی معنوی شکل گرفته است. محدوده ی این پژوهش کتاب «ترانه های ایلیایی» احمد عزیزی است و مبنــای ارزیابی بر اساس سنجــه های پیشنهادی شفیعی کدکنی با بررسی عاطفه، تخیل، زبان، موسیقی و شکل اشعار استوار است. پژوهشگر بر آن است تا عناصر زیباشناختی فوق را در شعر عزیزی بکاود و لطف سخن او را در بیان مکاشفات روحانی اش جستجو و ارزیابی نماید.
هجونامه های دیواری
حوزههای تخصصی:
مفاهیم نمادین تعلیمی در مهمترین داستان های آموزشی و تربیتی کودک در دهة هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نماد پردازی در ادبیات کودک و نوجوان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و سبب می شود تا بسیاری از مفاهیم اخلاقی و فرهنگی به آسانی و غیر م ستقیم به کودکان انتقال یابد. در این جستار به شیوة توصیفی و تحلیلی، به طبقه بندی، ارزیابی کمی و بررسی انواع نمادهای به کار رفته در ۹ داستان آموزشی و تربیتی کودک در دهة هشتاد پرداخته می شود. ابتدا این آثار بازخوانی، خلاصه نویسی و به لحاظ نوع داستانی و موضوعی و کاربرد نمادین طبقه بندی شده، سپس انواع نمادها استخراج، تقسیم بندی و بسامد مضامین آن ها تحلیل و بررسی شده است. از ۶۴ نماد بررسی شده، نماد واژه ای با فراوانی ۵۴ و نماد شخصی با فراوانی ۶۴ و نماد انسانی(مثبت ) با فراوانی ۲۵ بیشتر استفاده شده است. در داستان های یاد شده، علاوه بر کاربرد نمادهای تقویت حس اعتماد به نفس و شناخت استعدادها و آموزش مسائل دینی، نمادهای مفهومی حرکت، با بسامد «؟ چه کسی پنیرم را برداشت » تغییر، تقویت هوش و دانایی، به ویژه در داستان ۱۰۰ و نمادهای شناخت ویژگی های شخصیتی، تمرین شکوفایی توانایی ها، اراده و « تَرس بد اَست » با بسامد ۶۵ و « راز موجود عجیب » پشتکار، به ویژه در داستان های با بسامد ۶۰ بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
نقد کتاب: تعزیه در ایران
مفاهیم شعر تازی در سایه غزلیات حافظ (عنوان عربی: مفاهیم القصائد العربیة فی ظل غزلیات حافظ الشیرازی)
حوزههای تخصصی:
معمولا تحلیل گران ادبیات تطبیقی دادوستدهای ادبی را در پژوهشهای سنجشی کاملا لمس می کنند، و به طور کلی، این پژوهشگران، ارتباط با زبانهای گوناگون و متون زبان مبدا را ترجیح می دهند و در نتیجه گیریهای ترجمه شده با دیده تمسک و تردید مینگرند.در این میان، شاهد آن بوده ایم که شعرای پارسی سرای غالبا با متاثر شدن از زبانی دیگر، اندیشه های خود را در آن قالب و سبک می سرایند؛ و از آنجاکه زبان مورد توجه آن زمان، عربی بوده، شعرا با وزنها و بحور آن آشنا شدند و قصاید و غزلهای زیبایی سرودند و این مایه مباهات ادب پارسی است که بدانیم حافظ و سعدی از این قاعده مستثنا نبوده و از همین سبک ملمات تا تکبیتی با یک مطلع اقتباس و تضمین کرده اند و با بهره گیری از نماد مذهبی و اسلامی و مفاهیم اخلاقی، ابیاتی خاص سرودند که نمونه هایی از آنها را به بررسی می گذاریم.چکیده عربی: یدرک باحثو الأدب المقارن الأخذ والعطاء فی الدراسات المقارنة بکل وضوح ویفضل هؤلاء الباحثون فی تعاملهم مع مختلف اللغات وشتی النصوص، لغة المبدأ فی الغالب کما ینظرون إلی النتاجات المترجمة بنظرة التحقیق والتردید.والشعراء الفرس کانوا فی الغالب یتأثرون بلغة أخری لینشدوا أشعارهم بأسالیب تلک اللغة وأشکالها ولاشک أن اللغة العربیة کانت اللغة السائدة فی عصر حافظ الشیرازی. حیث إن شعراء هذا العصر بعد تعرفهم علی الأوزان والبحور أنشدوا بعض القصائد والغزلیات الرائعة الجمیلة ویتباهی الأدب الفارسی بوجود شاعرین کبیرین هما سعدی وحافظ إذ أنشدا الملمعات إلی جانب اقتباسهما وتضمینهما للتراث العربی لیصبا ذاک فی أبیات جمیلة بالعربیة. فتمسک حافظ الشیرازی ببعض الرموز الدینیة والإسلامیة والمفاهیم الأخلاقیة لینشد أبیاتا فریدة حاولنا دراسة نماذج منها فی هذه العجالة.
شکایت نامه میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی 11
منبع:
ارمغان ۱۳۵۷ شماره ۴ و ۵
حوزههای تخصصی:
شوخ طبعی آگاه
نماد پردازی قرآنی در شعر معاصر فلسطین ( شخصیت یوسف (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمادها، همواره در دو حوزه ی معناگرایی و تصویرآفرینی نقش پربار داشته اند و همین دو خصلت ارزشمند ادبی سبب شده است تا نمادها در ساز و کار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. شاعران نیز برای رهایی از ورطه ی تاریک و ناپیدای شعارزدگی وگریز از هرگونه سانسور، راهی جز تمسک به نمادهای گوناگون نیافتند .بر همین اساس می توان گفت یکی از انگیزه های رویکرد شاعران معاصر فلسطین به سمبل(نماد)، بیان غیر مستقیم افکار واندیشه واحساسات می باشد. در این روش شاعر به منظور پربار کردن محتوای شعری و تبین اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی جامعه و حالات درونی خود به صورت رمز گونه، پرده از حقایق می گشاید. در میان سمبلها، نمادهای دینی به لحاظ ماهیت مذهبی و تأکید شاعران بر محتوای غنی فرهنگ قرآنی، نسبت به نمادهای حماسی، نمود بیشتری دارند. از میان نمادها ی قرآنی شخصیت حضرت یوسف (ع) به دلیل برخورداری از پتانسیل ودلالتهای بالقوه و سازگار با تجربه درونی شاعران فلسطین،نسبت به سایر سمبلهای دینی بسامد بیشتری داشته است. شاعران فلسطینی در آثار خود ابعاد داستانی شخصیت حضرت یوسف (ع) را مورد بازنگری قرار داده، از آن، در جهت انتقال داده های ذهنی خود به شکل رمزگونه ونمادین بهره جسته اند. در ضمن شاعران فلسطین در پرداختن به این گونه نمادها (نمادهای قرآنی) همواره وجه تحریکی و تشجیعی آنها را مد نظر داشته اند. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که فراخوانی شخصیت حضرت یوسف (ع) در شعر فلسطین، مفاهیمی چون مقاومت وپایداری،امید و رهایی ازگرداب بحرانهای سخت، را پررنگ وتقویت کرده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و توصیفی است و سعی در پاسخ دادن به سؤالات زیر دارد:
الف: نماد چیست و چه تأثیری بر فرآیند زبان شعری دارد؟
ب: مهمترین انگیزه های شاعران فلسطین از کاربرد نمادین شخصیت حضرت یوسف (ع) چیست؟
ج: فراخوانی شخصیت یوسف (ع) و داستان آن، چه تأتثری بر افق شعری شاعران فلسطینی ومخاطبان آنان داشته است.
بررسی تطبیقی سیرالعباد سنایی و مصیبت نامه ی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیرالعبادِ سناییِ غزنوی و مصیبت نامه ی عطّار نیشابوری از مهم ترین سفرنامه های روحانی است. این دو اثر اشتراکات و اختلافاتی با یکدیگر دارند. اختلافاتِ آن دو از طرفی ناشی از جنبه های سه گانه ی زندگی و اندیشه ی سنایی و تأثیرپذیریِ او از شعرِ غیرعرفانی است. در حقیقت سنایی، شاعرِ شعرِ تحقیق است و سیرالعبادِ او نیز صبغه ای کاملاً عرفانی ندارد. از طرف دیگر سنایی، آغازگرِ راه است، بنابراین پر واضح است که گذشتِ زمان، گنجینه ی اندیشه ها و زبانِ عرفانی را بارور کرده و در سفرنامه ی عطّار به اوج خود رسانیده است. در این مقاله سعی بر آن بوده است با بررسی وجوه اشتراک و اختلافِ این دو اثر نمایی کلّی از یک سفرِ روحانی و انگیزه ها و چالش هایِ آن به تصویر درآید. وجوه اختلاف عبارتند از: 1ـ اختلاف ساختاری، 2ـ نمادگرایی دوگانه، 3ـ فضاهای مختلف؛ وجوه اشتراک شاملِ: 1ـ مراحلِ خلقت (بدو)، 2ـ شکایت از دنیا و مافیها، 3ـ بازگشت به اصل، 4ـ سالک و پیر، 5ـ سبک گفتگو، 6ـ مقصدِ سفر. بررسی اشتراکاتِ سفرنامه های عرفانی مختصاتِ کلّی این گونه آثار را آشکار می کند و آن را به عنوانِ بن مایه ای در ادبِ عرفانی مطرح می گرداند.