رمان در ایران پدیده ای نوظهور است که با شکل گیری نهضت مشروطه توجه ایرانیان را به خود جلب کرد. در عصر مشروطه بحران های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمینه را برای به وجود آمدن رمان مهیا ساخت و آن را وارد پهنه اجتماع کرد. رمان «زیبا»ی حجازی از جمله رمان های اجتماعی اولیه محسوب می شود که از منظر ادبی توانست ساختار و محتوای رمان های اولیه را اعتلا بخشد و در تکامل سبکی و ساختاری رمان فارسی موثر افتد. این پژوهش در پی واکاوی ژرف ساخت رمان ‹‹زیبا›› و نقد و تحلیل آن است. رمان «زیبا» همانند رمان های اجتماعی اولیه با دسیسه ای عاشقانه شروع می شود و حجازی در این رمان از فرم سفر برای گسترش پی رنگ استفاده کرده است. حجازی در رمان «زیبا» اغلب شخصیت ها را قبل از نقش آفرینی در صحنه داستان معرفی نمی کند، بلکه شخصیت ها در جریان کنش و واکنش ها، ناگفته های درونی خود را به مخاطبان به صورت ضمنی بازتاب می دهند. از منظر محتوایی این رمان به داستان دیوان سالاری و انتقال روش «ایلی-روستایی» به دولت متمرکز سراسری می پردازد و فساد اداری دورة رضاشاه از درونمایه های اصلی آن به حساب می آید.
جنگ، به سبب هیجانات و حوادث پیش بینی ناپذیر، ذاتاً پدیده ای پرشور و بحث برانگیز است. جاذبه هایی که در بیان ابعاد معنوی و رویدادهای ماورائی جنگ وجود دارد، پای بسیاری از نویسندگان را به این عرصه گشوده است. با این حال، پیوند مسأله جنگ با مبانی اعتقادی مردم ایران، ورود به این ساحت را اندکی دشوار نموده و بهره گیری از شیوه های روایی ویژه ای را ضروری می نماید. در میان سبک های ادبی، رئالیسم جادویی به سبب درهم آمیزی خیال و واقعیت، می تواند به عنوان راهکار مناسبی برای خروج از این مسئله مطرح گردد.
در این مقاله برآنیم تا ضمن بیان اجمالی ویژگی های آثار رئالیسم جادویی، با تحلیل و بررسی دو داستان کوتاه ماه زده و عود عاس سبز، ردپای این مکتب را در آثار داستانی دفاع مقدّس دنبال کنیم تا روشن گردد که این شیوه تا چه اندازه می تواند در خلق آثاری از این دست کارآمد باشد.
ضرورت این مسئله ناشی از آن است که عدم بهره گیری از شگرد های مختلف داستان نویسی، می تواند آثار حوزه دفاع مقدّس را به ورطه تکرار کشانده و آنها را از رقابت با جریان های موازی ادبیات داستانی باز دارد.
مثنوی آفرین نامه ابوشکور بلخی از آثار تعلیمی قرن چهارم و موضوع آن اخلاق و پند و اندرز است. هرچند بخش های زیادی از این مثنوی از میان رفته، همین مقدار اندک، گواه بر استادی و مهارت شاعر آن در عرصه ادبیات تعلیمی است. در جستار پیش رو، ابتدا ناظر به دلالت ها و نشانه های زبانی و تصویری، آموزه های تربیتی آفرین نامه با بسیاری از کتاب های اخلاقی پیش از اسلام تطبیق داده شد؛ حاصل کار حاکی از آن است که توصیه های حکمی آفرین نامه ، متأثر از اندرزهای پیش از اسلام، به ویژه آموزه های اخلاقی دوره ساسانیان است. پس از ابوشکور، نویسندگان و شعرای بسیاری آفرین نامه را سرمشق کار خود قرار داده اند؛ از جمله این نویسندگان می توان عنصرالمعالی کیکاوس را نام برد که در نگارش اثر ارزشمند خود، قابوس نامه، به آفرین نامه ابوشکور نظر داشته است. گام دیگر پژوهش حاضر، نقد و بررسی آموزه های اخلاقی مشترک آفرین نامه و قابوس نامه از حیث محتوایی، زبانی و بلاغی است. مؤلفه های تربیتی آفرین نامه به سه شکل در قابوس نامه نمود یافته است: بخشی از ابیات آفرین نامه عیناً در قابوس نامه تضمین شده است، قسمتی دیگر شامل مضامین و پیام اخلاقی مشترکی است که از حیث زبانی وبیانی و تصویری نیز به سبب تشابهات بسیار، خواننده را به اقتباس عنصرالمعالی از بوشکور و یا بهره گیری آن دو از آبشخوری واحد راهنمایی می کند؛ افزون بر موارد یادشده، بخشی از آموزه های این دو اثر، فقط به لحاظ محتوایی مشترک اند.
مدرن گرایی در عرصه رمان نویسی پس از انقلاب به جریانی پرطرفدار تبدیل شده است. رمان مدرن در این دوره، در واقع خلف صالح رمان مدرن پیش از انقلاب است که با «بوف کور» صادق هدایت بنیان نهاده شده است.رمان مدرن غربی مبتنی بر اندیشه های اومانیستی پس از رنسانس است و مهمترین مولفه های آن از دیدگاه فلسفی هنر عبارت اند از: بحران واقع نمایی، مرکزیت زدایی، آشنایی زدایی، انزوا و ابهام معنایی است. از نظر صوری نیز رمان مدرن با قهرمان سنتی، طرح قصه و راوی المپی وداع می گوید.با پیروزی انقلاب اسلامی مدتی از اقبال نویسندگان به مدرنیسم کاسته شد، اما با فروکش کردن فضای پرشور انقلابی در اواخر دهه شصت و آغاز دهه هفتاد این اقبال مجددا فزونی گرفت. رمان مدرن فارسی با اخذ فرم رمان مدرن غربی و به کارگیری ابزار روایت ذهنی، فاقد دیدگاه های نیست انگارانه اومانیستی مدرنیسم غربی است. به همین دلیل رویکرد این جریان همچون رئالیسم سنتی عمدتا انتقادی است و موضوع این انتقاد اغلب ارزشها و اصول اخلاقی و اجتماعی برآمده از نظام دینی و انقلابی است.
غازان نامه منظومه ای تاریخی - حماسی متعلق به قرن هشتم است اثر نورالدین بن شمس الدین محمد اژدری، متخلص به «نوری»، از شاعران ناشناخته که دوران حیات او مقارن بوده است با اواخر عصر ایلخانی و آغاز دوره آل جلایر. او این مثنوی را، به نام سلطان اویس جلایری، به سال 758 هجری آغاز کرده و در سال 763 هجری به پایان برده است. در تذکره ها و کتاب های تاریخ و ادب، از احوال این شاعر اطلاعی ثبت نشده است. یگانه منبع اطلاعات ما مقدمه منثور غازان نامه منظوم و نیز مطالبی است که خود شاعر در سرآغاز و خاتمه منظومه آورده است، از این قبیل که هنگام سرایش منظومه پنجاه ساله بوده و «نوری» تخلص می کرده است. منظومه، به تقلید از شاهنامه فردوسی، در بحر متقارب، و شمار ابیات آن بیش از 8700 است. شاعر، در آن، شرح احوال سلطان غازان خان، ایلخان بزرگ، را آورده و مباحث تاریخی را با مایه های داستانی آمیخته و به شخصیت آن سلطان جلوه ای دیگر داده است......
اسب در بین اقوام هندواروپایی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. به گونه ای که بسیاری از جنبه های زندگی هندواروپاییان وابسته به این حیوان بود. به همین خاطر اسطوره های زیادی درباره ی اسب به وجود آمد. اصل و نژاد اسب را به خورشید و باد و آب نسبت دادند. به عنوان گرامیترین هدیه برای خدایان قربانی اش می کردند. ویژگی های زیادی برایش قایل شدند. از آن جمله قوه ی بینایی، درمان بخشی و برکت بخشی. ایزدان نیز با افتخار تمام سوار بر اسب جلوه می کردند. یا حتی خود به شکل اسب در می آمدند. برخی اسطوره ها و روایات درباره ی اسب سیاه نیز رواج یافته است. عده ای آن را بدشگون می دانند. اما نشانه های زیادی از خوش یمنی اسب سیاه وجود دارد. برخی از باره های نامدار مانند بهزاد و شبدیز سیاه رنگ بودند.