فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
تحلیل محتوایی و ساختاری مقامات حمیدی و گلستان سعدی و واکاوی ریشه های آن دو در ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه نویسی در نثر فارسی، نخستین بار با مقامات قاضی حمیدالدّین بلخی در قرن ششم و به تقلید از اسلوب نگارش مقامه نویسی عربی، پدید آمد. این کتاب که در همان عصر مؤلّف با اقبال و توجّه فراوان روبه رو شد، از سوی مترسّلان و نثرنویسان بسیاری مستقیم و غیرمستقیم نیز مورد تقلید قرار گرفت. چنین به نظر می رسد که سعدی، نیز با تألیف «گلستان» که نثر آن از نظر نوع انشا و اسلوب نگارش به مقامه شباهت دارد، در نگارش اثر خود از جهاتی به این اثر ادبی نظر داشته و از آن متأثّر بوده است؛ خصوصاً وجود تشابهات بسیار در دو سطح زبانی و ادبی در حکایت «جدال سعدی با مدّعی» و مقامة «فی الشّیب والشّباب» از مقامات حمیدی، ای ن فرض یه را ق وّت می بخشد که سعدی در این حکایت از نظر ساختار کلّی و شیوة داستان پردازی، سبک نگارش و ویژگی های زبانی و ادبی، بسیار به مقامة قاضی حمیدالدّین نزدیک شده است که هر دو نویسنده نیز در موارد مشترکی تحت تأثیر مقامات عربی بوده اند. در این جستار، بر آنیم تا با بررسی وجوه تشابه در این دو مقامه، علاوه بر نشان دادن تأثیرپذیری سعدی از قاضی حمیدالدّین بلخی، میزان تأثیرپذیری آن دو را از مقامات عربی، به ویژه مقامات حریری، نیز مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
مقاله به زبان فرانسه: واقع گرایی و شاعرانگی در نوشتار آسیه جبار از جنگ در رمان فرزندان جهان جدید (Réalité et poéticité à travers l’écriture djebarienne de la guerre dans Les Enfants du nouveau monde)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین رمان های جنگ الجزایر فرزندان جهان جدید می باشد که توسط آسیه جبار به رشته تحریر درآمده است. آسیه جبار در این اثر تصویری ملموس از زندگی ملت الجزایر در طول دوران جنگ ارائه می کند، و همچنین تلاش دارد تأثیرات عمیق جنگ را بر زندگی اقشار مختلف جامعه الجزایر نشان دهد. علاوه بر این، نویسنده رمان، ضمن تشریح سرنوشت شخصیت های متعدد داستان، و نگارش گفتگوهایی که بین آنان جریان دارد، تنوع و بعضا تقابل دیدگاه های مردم را در خصوص این جنگ منعکس می کند. این مقاله ابتدا ضمن اتخاد رویکردی روایی، به توصیف و تحلیل چگونگی نمودار شدن مسئله جنگ در نگارش ادبی، آسیه جبار می پردازد، و نشان میدهد این نویسنده مبدع سبک خاصی از نوشتار جنگ بوده، که خاصیتی بین رئالیسم و فیکسیونالیسم دارد. سپس، با رویکرد نقد جامعه شناختی، به تشریح ایدئولوژی آسیه جبار در خصوص جنگ پرداخته و اینگونه استنباط می کند که نویسنده به دور از مشروعیت بخشیدن به هرگونه جنگ و خونریزی، و یا مقدس و اسطوره ای دانستن جنگ آزادسازی الجزایر، به لزوم دفاع و مبارزه برای استقلال معتقد بوده است و ساختار و محتوای رمان وی نیز بازتابدهنده و محصول چنین بینشی میباشد.
ایجاز و صنایع ادبی، زیربنای کاریکلماتور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، رویکرد به ایجاز، به پیدایش کوتاه نوشته های بسیاری در ادبیاتِ قدیم منجر شده است. در ادبیات معاصر، در تداومِ همین رویکرد و نیز تحتِ تأثیرِ عوامل اجتماعی و ادبیِ گوناگون، توجه و اقبالِ شایانی به ایجاز در کلام شده است و ایجاز در کلام به گرایشِ روزافزون به کوتاه نوشته ها و کوتاه سروده ها انجامیده است. از سویی دیگر، بخشِ عظیمی از صنایعِ ادبی در ادبیاتِ قدیم، علاوه بر زیربنای زیبایی شناسانه، روی در ایجاز داشته و با اقتصاد واژگان در پیوندی تام بوده است. «کاریکلماتور» از معدود متونِ ایجازی است که علاوه بر رویکرد صرفه جویی در واژگان، بر مبنای صنایعِ ادبی، که خود روی در ایجاز دارند، بنا شده است و به این طریق از دو شیوه ایجادِ ایجاز استفاده کرده تا علاوه بر موجز بودن وجهه هنری یک اثرِ ادبی را نیز از دست ندهد؛ وجهه ای که در اغلبِ کوتاه نگاشته ها وجود ندارد.
داستان هوسباز پُلی برای رسیدن به بوف کور
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
41 - 53
حوزههای تخصصی:
داستان هوسباز و بوف کور از جمله آثاری هستند که صادق هدایت در هند نوشته است. هدایت در سال 1315 به دعوت «شین پرتو» وارد بمبئی شد و در آپارتمان وی اقامت گزید. او در این شهر ابتدا داستان کوتاه هوسباز را نوشت و سپس آن را گسترش داد و از روی آن، رمان بوف کور را نوشته و منتشر ساخت. هر دو داستان در همان سال 1315 در بمبئی منتشر شدند. اهمیت این دو داستان و شباهت های کم نظیر ساختاری و محتوایی میان آن دو نویسندگان را بر آن داشت تا با رویکرد تحلیلی- تطبیقی به واکاوی این دو اثر بپردازند. از نتایج تحقیق برمی آید که دو داستان یادشده هم از نظر انتقادی یا بدبینانه به زندگی و گرایش شدید به انزوا و مرگ اندیشی و هم از نظر ساختاری و روایت گری بسیار به یکدیگر شبیه هستند. مقاله حاضر تلاش دارد تا همانندی های هر دو داستان را با دلایل و شواهد بررسی و تحلیل کند.
نمودهای سوگ هجران در خاطرات پایداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
29 - 38
حوزههای تخصصی:
ادبیات غنائی یکی از مهترین بسترهای انعکاس من شخصی نویسنده یا شاعر است. در داستان هایی که با قالب مناجات، مرثیه، وصف و بثّ الشّکوی سروده شده شاعر شخصی ترین مسائل و ادراکات خود را بیان می دارد. خاطره نویسی در سال های اخیر به دلیل شخصی نویسی مورد توجه بسیاری از نویسندگان برجسته و نوظهور پس از انقلاب اسلامی قرار گرفته است.این پژوهش با روشی تحلیلی توصیفی صورت گرفته است. هدف از آن تمرکز در بافت تأملات نویسندگان خاطرات و نمودهای فراق است. پژوهش نشان می دهد که نویسندگان خاطرات پایداری به شیوه هایی توصیفی خاطرات سوگوارنه خود را که حاوی احساسات و تألمات درونی است، بیان می دارند.
بررسی وجوه روایی در داستان های حماسی زبان بنیاد و مصور براساس «نظریة میک بال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه از قدیم ترین انواع ادبی است که صورت داستان دارد، زیرا همانند داستان دارای آغاز، میانه و پایان است. حماسه از یک سو زاده اسطوره است و از سوی دیگر داستان و رمان را در درون خود جای داده است. این مقاله به شناخت بهتر بخشی از ادبیات حماسی گذشته فارسی که در متون حماسی بازتاب یافته و از ویژگی روایی و سادگی بیان برخوردار است، می پردازد، هدف این نوشتار تشریح ساختار روایی حماسه مصور (پرده خوانی) و حماسه زبان بنیاد (داستان رستم و اسفندیار) با تکیه بر «نظریه میک بال» است. چون هدف این مقاله بیشتر نشان دادن ویژگی های متن روایی در قالب ادبی حماسه است، به همین دلیل داستان «رستم و اسفندیار» انتخاب شد، سپس با در نظر گرفتن ویژگی های متن روایی براساس نظریه میک بال، توجه فردوسی به عناصر داستان نویسی و ساختار متن روایی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش نشان می دهد که داستان حماسی (اعم از مصور و زبان بنیاد) نیز مانند دیگر انواع داستان های زبان بنیاد دارای خط سیر داستان (شروع، حرکت داستان به سمت اوج، اوج، گره گشایی و نتیجه نهایی) است.
تصویر ایران و ایرانی در سفرنامه ژان شاردن تأملی در انگاره آفرینی و کلیشه ها در ذهنیت سفرنامه نویس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمل در تلقی خاص ملتی نسبت به ملت دیگر و تصویرهایی که هر ملت از دیگری در آثار خود ارائه می دهد، یکی از حوزه های مهم و پرثمر ادبیات تطبیقی است. موضوع این مقاله بررسی سفرنامة ژان شاردن جهانگرد فرانسوی و چشم اندازی است که وی از ایران عهد صفوی به تصویر می کشد. این مقاله در پنج سطح به خوانش روایت شاردن از فرهنگ و هویت ایرانی پرداخته است: در سطح نخست، خوانش متن با توجه به تضاد و تقابل شناخت شناسانه میان دو هویت «من» و «دیگری» و میان دو موقعیت «شرق» و «غرب» صورت گرفته است. سطح دوم شامل بررسی مسئلة یکسان انگاری «خود» با هویت «دیگری»، سازش پذیری یک جهانگرد و الزاماتی است که وی در میان ملت «دیگر» ناگزیر باید به آن ها تن دهد. در این سطح همچنین قیاس به مثابة یکی از راه های درک هویت «خود» مورد تحلیل قرار گرفته است. کانون توجه سطح سوم، ساختارهای زبانی و توصیفات متن است. نحوة خوانش روایت شاردن در سطح چهارم، تأکید بر مفهوم انگاره آفرینی و خلق کلیشه ها در ذهنیت سفرنامه نویس است. مبنای تأمل این سطح مسئلة تعدیل، تأیید و یا تشدید پیش فرض های ذهنی جهانگرد در جریان مواجه شدن با واقعیت ها و البته با در نظر گرفتن چارچوب گفتمانی و نظام های کلان برون متنی است. توصیف برش های خاصی از واقعیت های پیرامون در روایت شاردن، غلبة انگاره هایی مشخص بر سایر انگاره ها و بازسازی هویت «دیگری» به سطح پنجم محول شده است. در نهایت نشان داده شده که آنچه در روایت شاردن از ایران و ایرانی منعکس شده، تلفیقی از واقعیت های بیرونی، نحوة بینش جهانگرد و پیش فرض های ذهنی او و در سطح کلان تأثیرات تاریخی، فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیکی یا تمایلات سلطه جویانة اروپاییان در یک مقطع تاریخی مشخص است.
حکمتهای تعلیمی مشترک در شعر رودکی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مطالعة نظام مند ویژگیهای شعری نویسنده، شاعر و هنرمند از جمله راهها ی دقیق و علمی است که ما را به دنیای آن ها نزدیک م یکند . رودک ی، پدر شعر کهن فارسی و بزرگ ترین شاعر دورة سامانی است. با این که از اشعار بیشمار او کمتر از هزار بیت به ما رسیده اما همین مقدار شعر باقی مانده نشان می دهد شعر او گنجینه ای از اندیشه، فکر، پند و حکمت است. شیخ اجل سعد ی ش یرازی نی ز با زبانی بس یار برجسته، سخنان خود را به مضامین حکیمانه می آراید. نگارندگان این نوشتار به بررسی اجمالی اندیشههای حکیمانة مشترک این دو شاعر بزرگ در محورهای ناپایداری دنی ا، غنیمت شمردن حال، ناگزیری از مرگ، مکافات عمل و… پرداختهاند. از این رو مبحث اصلی نوشتار حاضر، مضامین حکمی مشترک رودکی و سعدی است که به رغم وجود نمونههای قابل توجه، گویا تاکنون مغفول واقع شده است.
شیوه های سخنوری در گاهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاهان شامل 17 سرود، کهن ترین اثر ادبی ایران است که در نظمی هجایی و به زبانی شاعرانه سروده شده است. در سده های اخیر که بررسی های علمی متعددی درباره گاهان صورت گرفته، ویژگی های شاعرانه آن نیز از نظر دور نیفتاده است، به گونه ای که برخی اوستاشناسان کوشیده اند با تکیه بر شواهد درون متنی، یا در مقایسه با ریگ ودا اسلوب شاعرانه آن را بازنمایند. در این گفتار، با اشاره به برخی از این موارد، عناصر شاعرانه دیگری نیز که تا کنون مورد توجه قرار نگرفته، نشان داده می شود؛ عناصری که هزاره ها پس از گاهان نیز شاعران در آثار خود به کار گرفته اند. پژوهش حاضر به بلاغت گاهان و استفاده از جلوه های بیانی و آرایه هایی چون مجاز، تشبیه، استعاره، سؤال و جواب، تضاد و واج آرایی می پردازد. به یاری وحدت سبک گاهان و شیوه شاعرانه ای که سراینده با آن نام خود را در این سرودها آورده است، کوشش می شود درستی انتساب این اشعار به زرتشت ثابت گردد و در بیان یکسان بودن شگردهای بلاغیِ ادوار مختلف شعر، از شعر فارسی به ویژه ابیاتی از حافظ نیز نمونه هایی ذکر می گردد.
بررسی نماد خورشید در شعر امل دنقل و شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو شاعر متعهّد و اجتماعی مصر و ایران؛ یعنی امل دنقل و شفیعی کدکنی، «خورشید» را به عنوان نمادی نو در مفاهیمی چون عدالت، آزادی، حقیقت و... به کار گرفته اند. با نگاهی به شعر این دو شاعر درمی یابیم که نماد خورشید، پیام آور امیدها، آرزوها و آرمان های از دست رفته یا دست نایافتنی ای است که غبار تیره ابرهای ظلم و بی عدالتی و جهل، چون پرده ای در مقابل تشعشع انوار حقیقت و عدالت پرور خورشید قرار گرفته است. هر دو شاعر تأکید می کنند؛ تنها راه برون رفت از این سایه های تاریک و ظلمانی، کنار زدن حجاب هایی است که فراروی خورشید تابان حقیقت و عدالت قرار گرفته است. از سوی دیگر، خورشید در شعر این دو، بازتاب روشنی از عشق، محبّت و انسانیت است که در مقابل آن، سیاهی و تاریکی قرار دارد که آن هم بازتابی از ظلم و کینه و ددمنشی می باشد که انسان معاصر به آن دچار شده است. با توجّه به اهمیّتی که بازشناسی مسائل سیاسی و اجتماعی و بازخورد نمادین آن در فرآورده های ادبی ملل دارد، این مقاله سعی دارد با رویکردی تطبیقی به بررسی کاربرد نماد خورشید، که یکی از پر بسامدترین نمادهای ادبی - اجتماعی در شعر این دو شاعر است، بپردازد.
تفاخرهای تعلیمی مسعود سعد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفرینش ادبی اصلی ترین امتیاز یک شاعر است. از آنجا که شاعر برای شعر که تحفة جان اوست، ارزش بسیار قایل است، هنرمندانه آن را به غنای ظاهر و باطن می آراید و با شیفتگی شگرفی، توانایی های تحسین برانگیزش را در عالم شاعری بر می شمرد تا یکّه سوار میدان سخنوری باشد و از سوی دیگر به صورت غیر مستقیم، خصلت های مثبت انسانی را عرضه نماید.
مسعود سعد سلمان، شاعر درباری غزنویان است؛ او بیش از دیگر شاعران روزگارش، خود را به هنر سخنوری ستوده و به ارجمندی موهبت سخنش صحه گذاشته است تا آن جا که گویی آموزگاری مفاهیم تعلیمی را بدو سپرده اند. در این جستار سعی بر آن است به مزیت هایی که وی سخن خود را به واسطة آنها برتر دانسته و با آن ها قصد ترغیب خوانندگان را به سوی فضایل داشته، به ترتیبِ بسامد موضوعی پرداخته شود تا دریچه تازه ای از هنر این شاعر بر ذهن خوانندگان گشوده گردد.
نشان وارگی درفش های شاهان و پهلوانان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درفش شاهان و پهوانان در شاهنامه و دیگر متون حماسی از جهت نشان مندی های نمادین و دلالت های آیینی بسیار ارزشمندند. نشانه های نمادین بر پیکرة درفش ها و ویژگی های آنها در تحلیل مختصات فردی ، اجتماعی و نیز ویژگی های درونی و روانی خداوندگاران آنها، با توجه به مطالعات توتمیسم، اهمیت می یابد. این بینش نمادگرایانه به انگاره ها، از عمق نگاه فردوسی به مثابة پردازندة حماسة ملی، در آفرینش قهرمانان یا بازآفرینی شان و جایگاه و کارکرد ابزار وابسته به آنان همچون سلاح، درفش، اسب و سراپرده، درجهت تبیین آرمان های حماسه خبر می دهد. در شاهنامه، هم خوانی این رمزگان ها و فرهنگ ورای آنها از قدرتی نشانه شناختی و کهن الگویی بهره می برد و بر مرکزیت و محوریت صفت یا صفاتی در دارندگان آنها دلالت دارد. ازاین رو، هر نقش و انگاره ای همچون نقش های طبیعی اجرام سماوی مانند خورشید و ماه و نیز نمادهای حیوانی اعم از نقش اژدها، شیر، گرگ، ببر، عقاب و توجه به برجستگی برخی رنگ ها همچون سیاه و بنفش در این درفش ها، شبکة درهم تنیده ای از مؤلفه های قوم شناختی را رقم می زنند که واکاوی آنها ظرافت های روان شناسیک هرکدام از شخصیت ها را با توجه به جایگاه حماسی شان آشکار می کند. برای دست یابی به این منظور توجه به فرهنگ های مختلف نمادها و نقش هریک از نشان واره ها در فضای حماسه، با توجه به چرخش های معنایی آنان در طول زمان اهمیت تازه ای پیدا می کند. گفتنی است که شیوة تحقیق در این مطالعه تحلیلی توصیفی است.
ساختار پیرنگ (طرح) در قصه های عامیانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل مفاخره های صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان و تصوف اسلامی از بدو پیدایش محملی آرام برای رشد اندیشه ها، سخنان و آیین های فراوانی بوده است. اکثر پیروان این مکتب دینی – اجتماعی تلاش فراوانی در تصفیه درون داشته اند و دیگران را برای خودسازی به شیوه خود دعوت کرده اند. در کنار باورهای دینی و اخلاقی، ابتکارات فکری و رفتاری نیز در بین صوفیان دیده می شود که در جوامع اسلامی مسبوق به سابقه نیست و خود بدان مستحسنات می گویند؛ از جمله این ابتکارات می توان به مفاخرات اشاره کرد. هرچند از منش و روش فکری اهل خرقه، تفاخر به دور از انتظار می نماید؛ اما متون و تذکره های صوفیانه، سرشار از این نوع سخنان است که قدری غریب است. این تحقیق بر آن است تا ضمن جمع آوری مفاخره های صوفیانه از تذکره های مهم و مختلف در سده های متوالی، به دسته بندی موضوعی و تحلیل محتوایی آن بپردازد.