فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نات ورالیسم ادب ی ب ه تشری ح اوضاع کلی شخصیت در رمان، در بستر شرایط جبری «زمان» و «مکان»، «وراثت» می پردازد. این مکتب یکی از مکاتب مهم ادبیات داستانی ایران به شمار می رود. فیروزه گل سرخی از نویسندگان دهه های متأخر است که به شی وه ناتورالیستی و عینی به روایت داستان می پردازد. برخی از آثار او به جهت بیان بی پرده زشتی ها، تأثیر محیط و لحظه، توصیف مشمئز کننده فقر، وجهه ناتورالیستی دارند. بنابراین، نگارندگان با توجه به این خصوصیات بر خود ضرورت دیدند که کتاب من یک سایه ام و چند داستان دیگر او را به شیوه تحلیلی - استنباطی مورد بررسی قرار دهند. پس از بررسی مشخص شد که مضمون سه داستان کوتاه، رؤیای بعد از ظهر نیمه تابستان، من یک سایه ام و مستأجر، مطابق با مضامین داستان های ناتورالیستی بوده و مؤلفه ها ی آن در این سه داستان حضور گسترده ای دارد. معرفی هجده مؤلفه ناتورالیستی به همراه تحلیل شاهد مثال هایی از داستان های مذکور و تشخیص مؤلفه های پربسامد از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش است. همچنین گل سرخی توانسته است که از طریق همسو کردن مؤلفه های «عنوان بی پرده مسائل جنسی» و «زشت نگاری» با فرهنگ و معیارهای جامعه اسلامی، آنها را بومی سازی کند.
حدود و ثغور رئالیسم جادویی در رمان بیوه کشی اثر یوسف علیخانی
حوزههای تخصصی:
منتقدان از وجود عناصر رئالیسم جادویی در رمان بیوه کشی اثر یوسف علیخانی نوشته اند، ولی تلاش آنها در واکاوی عناصر رئالیسم جادویی و یافتن آنها در این رمان کافی و نظام مند نبوده است. نویسندگان این مقاله سعی می کنند تا پس از معرفی مؤلفه های برجسته رئالیسم جادویی، به بررسی رمان علیخانی بپردازند. درونمایه بیوه کشی که تأکید بر تعقل در سنن و آیین گذشتگان دارد، تا حدودی قابل مقایسه با دیگر آثار رئالیسم جادویی در دنیاست. رئالیسم جادویی برخلاف داستان های فولکلوریک در پی ایجاد تغییر در ادراکات خواننده مبتنی بر تعقل و تقویت قوه تجزیه و تحلیل حوادث اجتماعی است. در پایان رمان، علیخانی به قهرمان داستانش اجازه می دهد که خود را از بند سنت های غلط و تفکر مرید و مرادی خلاص کند و سرنوشتش را خودش بنویسد. در سطح ساختار داستانی نیز بسیاری از عناصر رئالیسم جادویی در این رمان یافت می شوند، همچون بی طرفی راوی در روایت رویدادهای شگرف، اقتباس های کوچک و بزرگ از قصه ها و سنت های رایج در فرهنگ عامه و توجه بسیار به قدرت حواس پنجگانه انسان در طرح فضای جادویی. اما بر خلاف اکثر رمان های رئالیسم جادویی، بیوه کشی فاقد پیرنگی پیچیده و فنی است. روایت اثر تک خطی است و در بخش گره گشایی این رمان تمامی تاریکی های موجود در روایت بالاخره برای خواننده روشن می شود و جایی برای تردید و تفکر مخاطب باقی نمی گذارد و این برخلاف روح حاکم بر آثار بزرگ رئالیسم جادویی در جهان است.
سبک زبان داستان نویسی کامل الکیلانی در داستان کودک (بررسی موردی: داستان های اصدقاء الربیع و الافیل الابیض)
حوزههای تخصصی:
هر اثر ادبی که خلق می شود، ویژگی های خاص خود را دارد و سبک و روش ارائه افکار و خلاقیت های نویسندگان، با توجه به تفاوت فکری و روانی شان، متفاوت است. زبان روایت داستان مقوله ای است که باید متناسب با مخاطب و نوع داستان باشد. این ویژگی در داستان کودک با حساسیت و ظرافت ملموسی همراه است که نویسندگان کودک باید بسیار نکته سنج و آگاه باشند و از واژگان و عباراتی استفاده کنند تا زبان داستان برای کودک ساده و قابل فهم باشد و کودک بتواند حوادث و مفهوم داستان لمس کند. هدف نوشتار حاضر این است که با شیوه توصیفی تحلیلی، شگرد و سبک نویسندگی کامل الکیلانی را در نمونه داستان های مذکور مورد بررسی قرار دهد. بررسی ها و مطالعات انجام شده در داستان های مورد پژوهش، حاکی از آن است که کامل الکیلانی با استفاده از تکرار واژه ها و عباراتی کوتاه و ساده، زبان داستان هایش را با سطح درک و فهم کودکان متناسب نموده است. او همچنین بیشتر افعال این عبارات را از زمان ماضی گرفته تا بتواند به داستان رنگ واقعی داده و حوادثش را برای مخاطب خردسالش ملموس و عینی نماید.
ساختار روایی بوستان سعدی؛ اخلاقی یا عرفانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوستان سعدی از متون تعلیمی و حکمی است که حکایت های آن به سبب داشتن مضامین و مؤلفه های عرفانی، گاه جزو حکایت های عرفانی محسوب می شود. با وجود اشتراک مضامین در این دو حوزه، دقت در شیوه بهره بردن از آن ها می تواند ما را در دسته بندی دقیق تر حکایت های اخلاقی و عرفانی یاری رساند. هدف مقاله حاضر بررسی و معرفی الگوهای روایی بوستان و تعیین نسبت این الگوها با روایت گری تعلیمی و عرفانی است. به نظر می رسد الگوهای روایی غالب در بوستان، همان الگوهای مرسوم در حکایت های تعلیمی فارسی یعنی دو الگوی خطا و پاداش است. در این میان حکایت هایی با مضامین و مؤلفه های عرفانی نیز وجود دارد که گاه از الگویی شبیه به الگوهای تأویلی روایت گری عرفانی پیروی می کند اما نوع تفسیر و خوانش این نمونه ها چنان است که غلبه الگوهای تعلیمی بر روایت گری بوستان را نشان می دهد؛ به عبارت دیگر سعدی هنگام تفسیر این نوع حکایات، خطی داستانی را بر می گزیند که منطبق با یکی از الگوهای تعلیمی – به ویژه الگوی پاداش- باشد؛ بنابراین این حکایات با وجود داشتن مضامین عرفانی، بر اساس روند تأویلی روایت گری عرفانی درک نمی شود؛ نکته ای که دور شدن بوستان از سبک روایت گری عرفانی را به دنبال دارد.
بررسی تلمیح در شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تلمیح یکی از آرایه های فنون و بلاغت ادبی است که شاعر یا نویسنده توسط آن در نهایت ایجاز، به داستان، حدیث، آیه، باور قدیمی یا ضرب المثلی اشاره می کند و از این طریق ضمن بیان مراد دل واندیشه خود از نکات بیان شده در آیات واحادیث ودیگر موارد که تلمیحاً در بین مردم رایج بوده در راستای تایید و تاکید اندیشه خود بهره می گیرد تا به گیرایی و زیبایی شعر یا نوشته خود بیفزاید. امیرخسرو دهلوی از شاعران قرن هفتم مانند دیگر شاعران برای زیبایی و گیرایی شعرش از ابزارهای مختلفی بهره برده است که از آن جمله می توان به صنعت تلمیح اشاره نمود. پژوهش حاضر به بررسی این صنعت در مثنوی شیرین و خسرو پرداخته که اولین منظومه عاشقانه امیرخسرو است و آن را در چهار هزارو صد و بیست و چهار بیت و بر بحر هزج مسدس مقصور سروده است. امید است که این بررسی جایگاه والای این اثر را در حیطه صنعت تلمیح نشان دهد.
تحلیل جلوه های مقاومت در ادبیات عامیانة کشورهای فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند نظریه پردازی درباره ادبیات مقاومت سابقه چندانی ندارد و از اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم میلادی فراتر نمی رود، مروری بر ادبیات ملل مختلف نشان می دهد که مضامین پایداری همواره در ادبیات رسمی و عامیانة بسیاری از اقوام و ملت ها حضور داشته است. علی رغم این سابقه و پیشینة تاریخی، تاکنون پژوهش جامع، جدّی و مستقلّی برای بررسی درون مایه های مقاومت در ادبیات شفاهی ملل مسلمان صورت نگرفته و این موضوع حتّی در سال های اخیر که پژوهش درباره ادبیات پایداری رونق و رواجی دارد، مغفول مانده است. بنا بر ضرورت یادشده، این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی کوشیده است، مقولة پایداری را در ادبیات عامیانة سه کشورِ فارسی زبانِ ایران، تاجیکستان و افغانستان- که حکومت های خودکامه و جنگ های خانگی و خارجی بسیاری را تجربه کرده اند- بررسی نماید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی، شعر مقاومت در دامان شعر عامیانه متولّد شده و ادبیات عامّه که به دلیل گستردگی دایرة مخاطبان و نفوذ در توده های مردم با غایت های شعر مقاومت سازگاری زیادی دارد، در همة دوره ها یکی از بسترهای اصلی تولید مضامین مقاومت بوده است.
بازشناسی سفرنامه ای نویافته از اواخر عصر ناصری(سفرنامة تبریز تا کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سفرنامه های ناشناختة اواخر دورة ناصری سفرنامه ای موسوم به سفرنامة کرمان است که در سال 1309 ه.ق. نوشته شده است. این سفرنامه حاصل سفری مأموریتی است که نویسندة آن شرح سفرش را از تبریز تا کرمان به رشتة تحریر درآورده است. نویسندة سفرنامه که تاکنون ناشناخته مانده بود، در مقالة حاضر شناسایی شده است. این مقاله در پیِ معرفی این نسخة یکتا، شناساییِ نویسندة آن و مقوله بندی داده های آن جهت شناسایی اطلاعات موجود در آن، برای تاریخ اجتماعی و اقتصادی اواخر عصر ناصری دربارة برخی از شهرهای مهم این مسیر است. یافته های پژوهش نشان می دهد نسخة سفرنامه، نسخه ای منحصر به فرد است که نویسندة آن میرزا اسماعیل خان بنان السلطنه از کارکنان دستگاه عبدالحسین میرزا فرمانفرما بوده است؛ همچنین به نظر می رسد که کاتب هم بنان السلطنه بوده است. داده های سفرنامه برای شناخت تاریخ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اواخر دورة ناصری واجد اهمیت است و نیمی از این سفرنامه مربوط به ایالت اصفهان و مخصوصاً شهر اصفهان است.
بررسی تطبیقی بارقه های مبارزه با استعمار در رمان «سووشون» سیمین دانشور و «تپه بزرگ» از سهیر قلماوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو کتاب «سووشون» سیمین دانشور و «تپه بزرگ» سهیر قلماوی از جمله نخستین بارقه های بیداری اسلامی و بازتاب مبارزه با استعمار در کشورهای ایران و مصر است که هر دو داستان در بحبوحه جنگ جهانی دوّم و اشغال ایران و مصر به وسیله انگلیسی ها اتّفاق افتاده است. در این مقاله که به روش تحلیلی – توصیفی می باشد، با تطبیق داستان «تپه بزرگ» از سهیر قلماوی و «سووشون» از سیمین دانشور به بیان اوضاع استعمار در کشورهای فقیر و شیوه و نحوه اشغال استعمارگران در این کشورها پرداخته شده است. هر دو نویسنده، افکار و اندیشه های ضدّ استعماری و بیگانه ستیزی داشته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در هر دو داستان نیروهای استعمار انگلیس با سیاست همیشگی، یعنی تفرقه افکنی در کشورهای ایران و مصر دودستگی ایجاد می کنند و سرانجام موفّق می شوند با استفاده از تطمیع افراد ساده اندیش، هر دو کشور را به اشغال خود درآورند و گروه اندکی را که در برابر آنها مقاومت می کردند از پای درآورند.
بازتاب خویشکاری «وایو » در منظومه های حماسی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وایو یکی از مرموزترین خدایان هندوایرانی است است که برخلاف دیگر ایزدان مزدایی، حاملِ مفهومی از تقابل دوگانه ی حیات و مرگ است. از وی در ریگ ودا، اوستا و متون پهلوی یاد می شود. با بررسی انعکاس دو چهره ی متضادّ اهورایی و اهریمنی از او در متون نامبرده و به دنبال آن در حماسه های ملّی، می توان به قدرت ماندگاری این ایزد کهن در قالب الگوهای آیینی-اسطوره ایِ نیایش، رزم و مرگ پی برد.
در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تلاش شده است نشان دهیم که علی رغم حضورِ واژه ی ساده ی باد در حماسه ها، باید به آن چه در لایه های زیرین این واژه و آن چه در بارِ معنایی–اسطوره ای آن وجود دارد، توجه بیشتر شود.
نگارندگان، ضمن بررسی شواهدِ مختلف در حماسه های منظوم بدین نتیجه رسیده اند که باد در این آثار نمایانگر یک پدپده ی صِرف طبیعی نیست، بلکه ایزد باد یا وایو، کارکردهای اسطوره ای خود را در حماسه ها به ویژه در شاهنامه حفظ کرده و در سه نقش اصلیِ خدای جنگ و جنگاوران با طیف متنوعی از اعمال از جمله نبرد باد با قهرمان، یاری سپاه، یاری پهلوان در گذر از دریا، سرنگونی درفش و حمایت از شاه، نیز نقش ِپیک مرگ و سرانجام، به عنوان همکارِ تیشتَر در اعمالی مانندِ جادویی کردن با باد و آزمون پهلوان با باد و سرما، خویشکاری های دیرین خود را انعکاس داده است.
بازخوانی منظومة ثئوگونی هسیودس در پرتو قاعدة«الواحد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی بنیاد یکی از قواعد مشهور فلسفة اسلامی در منظومةثئوگونی هسیودس پرداخته شده است؛ برای پیگیری این امر، نخست چارچوب های ممکنی که به بررسی چنین امری اختصاص دارند، مورد پژوهش قرار گرفته اند و از میان آنها دیدگاهی که نه بر انفکاک قطعی و تاریخی اندیشة اسطوره ای از اندیشة فلسفی، بلکه بر تداوم و تطور آنها رأی داده است، به عنوان منظری متناسب تر انتخاب شده است. در بخش دوم این پژوهش بر اساس چنین رویکردی به توضیح اجمالی قاعدة «الواحد» پرداخته شده و با استفاده از این قاعده به بررسی منظومةثئوگونی اقدام شده است. درک ابتدایی قاعدة علیت، سنخیت میان علت و معلول، فروکاهش کثرت به وحدت در این منظومه را می توان در تبارشناسی خدایان، رابطه والد و فرزند و شباهت های آنها و بکرزایی بازشناخت. از این منظر مفاهیم فلسفی مذکور و مشابه های آنها در اسطوره ثئوگونی را می توان در پرتو قاعدة الواحد چونان غایتی متحد کننده، مورد بازخوانی قرار داد و بساطت و نامتعین بودن علت نخستین را به خوبی مشاهده کرد.
تحلیل ساختاری سفر قهرمان در حماسه و عرفان بر اساس نظریه جوزف کمبل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
47 - 56
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل در حماسه و عرفان، مضامین یا مؤلفه های مشترکی است که در این دو وجود دارد. تا آن جا که می توان گفت این مؤلفه ها موجب پیوند میان حماسه و عرفان می شوند. یکی از مهم ترین این مسائل، سفر قهرمان است؛ قهرمانی که از شخصیت های اصلی حماسه و عرفان محسوب می شود و در آثار حماسی و عرفانی فارسی جایگاه والایی دارد. او برای رسیدن به اوج قدرت و مقام والای خویش ابتدا باید خطر کند و با اراده ای استوار دست به سفری طاقت فرسا زند. این سفر که ممکن است دشواری هایی برای قهرمان داشته باشد و او را دچار چالش یا شکست کند، زمینه کمال را برای قهرمان فراهم خواهد ساخت. قهرمانان حماسی و عرفانی در این سفر با مراحلی مواجه خواهند شد که به ترتیب، سخت و سخت تر می شوند. یکی از اندیش مندان آمریکایی به نام جوزف کمبل به بررسی ساختاری سفر قهرمان پرداخته و معتقد است که قهرمان خواه ناخواه باید مراحلی یکسان از سفر را طی کند. جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزار چهره خویش به بررسی ساختاری سفر قهرمان می پردازد. کمبل در این کتاب، برای قهرمان سه مرحله مشترک و یکسان قائل شده است. این پژوهش به شیوه توصیفی– تحلیلی مبتنی بر رویکرد تحلیل ساخت گرایانه با تکیه بر روش نظری سفر قهرمان جوزف کمبل می کوشد تا به این فرضیه که قهرمانان حماسی و عرفانی در سفر خویش مراحلی یکسان را طی می کنند دست یابد.
بررسی، تحلیل و معرفی شرح مثنوی سروری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
69 - 79
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولانا اثری گران بهاست که بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است بنابراین شرح های زیادی بر این کتاب نوشته شده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوی معنوی تاکنون معرّفی و چاپ شده اند امّا هنوز تعدادی از این شروح، گمنام و در کنج کتابخانه ها در پرده نسیان باقی مانده اند. یکی از این شروح، شرح مصطفی بن شعبان سروری از عالمان قرن نهم و دهم هجری است. شرحی که تا به حال تصحیح و معرفی نشده؛ توانسته است اندیشه های مولانا و مشرب فکری او را بیشتر و بهتر و با در نظر گرفتن مشرب فکری خود او به مشتاقانش بشناساند. این شرح توانسته است در بین شروح هم طراز خود جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص دهد، چرا که تفکّرات مولانا را با توجّه به سنّت اوّل عرفانی تبیین نموده که نزدیک ترین سنّت به دیدگاه مولانا است و عمده شارحان مثنوی بدین روش عمل نکرده اند. سروری در این اثر به شرح هر شش دفتر مثنوی پرداخته و تمامی ابیات را مصرع به مصرع شرح کرده است.
شکل شناسی ازدواج در قصه های عامه (با تکیه بر قصه های مشدی گلین خانوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد خانواده یکی از اصلی ترین هسته های جامعه بشری است و ازدواج جایگاهی ویژه در تشکیل این هسته اساسی دارد. در ادبیات عامه ایران نیز قصه ها، مثل ها و ترانه های بسیاری با محوریت ازدواج خلق شده است. این مقاله بر آن است که با بررسی 24 قصه از قصه های مشدی گلین خانوم، به چگونگی شکل گیری ازدواج در آن ها بپردازد و با واکاوی کلیشه ها و گره های تکراری در قصه ها، گامی در جهت شناخت بهتر تخیل جمعی مردمان این سرزمین در دوره های گذشته بردارد. نکته اصلی در بیشتر این قصه ها، وجود کلیشه هایی چون حسادت، عشق در یک نگاه، ازدواج دختر فقیر، پسر پادشاه یا پسر فقیری که داماد شاه شد و ... است. در بیشتر موارد عاملی شر وجود دارد که مانع ازدواج دو طرف است و در پایان با کمک نیروی خیر- که در برخی موارد نیرویی ماورائی است- قهرمان به وصال و خوشبختی خواهد رسید.
روابط سرمتنی (طولی و ژانری) اسکندرنامه های منظوم (فردوسی، نظامی و امیرخسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سرمتنیت» از مقوله های پنجگانه «ترامتنیت» ژرار ژنت است که به بررسی روابط ژانر شناسانه یک اثر و روابط طولی میان آن و ژانر متعلق بدان می پردازد. این مقوله، برای بررسی آثاری مناسب است که در گذر زمان دگرگون شده و بنا به دلایلی از جمله انتظارات اجتماعی و فکری روزگار خویش و توقعات مخاطبان، به آثاری گاه متمایز از نوع اولیه خویش تبدیل شده اند؛ از جمله چنین آثاری اسکندرنامه ها هستند که حماسه های تاریخی اند؛ اما مشخّصه های ژانری دیگری نیز در آنها وارد شده و آنها را به آثاری فراتر از حماسه های تاریخی تبدیل کرده است. در این آثار چگونگی تأثیر این مشخصه ها بر سرشت حماسی این آثار و نیز ارتباط آنها با عنوان اسکندرنامه قابل بررسی است. برای این منظور، عناصر سه ژانر موجود در این آثار، استخراج شد و چگونگی کاربرد ژانرهای تعلیمی و غنایی در رابطه با سرمتن حماسی بررسی گردید و مشخص شد وجود تداخل ژانری در اسکندرنامه های پس از فردوسی و نمود برجسته ژانر تعلیمی هرچند زمینه حماسی این آثار را از بین نبرده، مقدمات تغییر عنوان این آثار به سوی خردنامه را ایجاد کرده است. در این نوشتار ویژگی ژانری اسکندرنامه های منظوم (فردوسی، نظامی و امیرخسرو) و ارتباط سرمتنی آنها با ژانر اولیه و اصلیشان، حماسه و نیز با عنوان «اسکندرنامه»، بررسی شده است تا ارتباط سرمتنی این آثار و تحولات صورت گرفته در محتوای ژانری آنها مشخص شود.
بررسی خاستگاه ادبیات تعلیمی منظوم و سیر تطور و تحول آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات شاخصه های محتوایی و صوری خاصی دارد. ادبیات تعلیمی نیز از این قاعده مستثنی نیست و از شاخصه های برجسته آن آموزش نکات اخلاقی و تربیتی به شیوه پند و اندرز است که در دایره اهداف رشد و تعالی انسان، خود یکی از حوزه های اخلاقی و تربیتی مهم و وسیع به شمار می آید. از سوی دیگر درون مایه های تعلیمی و اخلاقی چنان با انواع شعر و ادب فارسی درآمیخته است که هیچ یک از انواع ادبی را نمی توان یافت که از این درون مایه ها جدا باشد؛ آنچه ادبیات تعلیمی را شکل می دهد، قصد و نیت صاحب اثر از تعلیم و آموزش است بنابراین قلمرو پژوهش حاضر برخی از برجسته ترین آثار ادبیات تعلیمی منظوم و خاستگاه تعلیمی آن هاست. بر این اساس مطالعه تاریخ ادبیات دوره شاعر، نوشته ها و سروده های او ثابت کرد ادب تعلیمی خاستگاهی دوگانه دارد: مهم تر از همه من فردی شاعر است که اگر رشد یافته باشد و به من اجتماعی و گاه متعالی تر ارتقا یافته باشد، در رد گفتمان های منفی یا اثبات گفتمان مثبت جامعه به پند و اندرز می پردازد. دوم گفتمان های غالب جامعه است که بر شاعر و شعر او تأثیر مستقیم دارد بنابراین ادب تعلیمی پیش از اسلام بازتاب حکومت استبدادی و نظام سلسله مراتبی حاکم بر جامعه ایرانی است که روحیاتی چون ترس و ارتباط یک طرفه و تک گویانه را ترتیب داده است و چون هنرمند در تعالی منِ فردی خود تلاش نکرده، همسو با گفتمان غالب جامعه آن روزگار که استیلای نظام طبقاتی است، حرکت کرده است. بعد از اسلام به ویژه در سنایی و شاعران بعد از او شاعر در رد گفتمان غالب جامعه در گونه ادب تعلیمی سخن گفته است که نشانه رشد یافتن منِ شاعر است.
بررسی رابطه اخلاق و قضاوت در ادبیات کلاسیک فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاضیان در نظام اجتماعی- سیاسی ایران نقش بسیار مهمی در دفاع از حق، حل اختلافات، صیانت از اموال افراد به ویژه افراد کم عقل و سفیه و استیفای اموال مسلمانان برعهده داشته اند؛ بنابراین افراد برای دست یافتن به این منصب باید فضایل اخلاقی می داشتند و از رذایلی دوری می جستند. هدف این پژوهش بررسی سیمای اخلاقی قاضیان در ادبیات سنتی (کلاسیک) فارسی به عنوان یکی از بسترهای بازتاب دهنده این اصول اخلاقی است. واکاوی فضایل اخلاقی قاضیان، انتقاد از آن ها و دست مایه قراردادن مسائل مربوط به امر قضاوت در تصویرسازی برای انتقال مفاهیم اخلاقی و تعلیمی از جمله موضوع های بررسی شده در این پژوهش هستند. دین داری، عالم بودن، عدالت ورزی، دوری از ستم، صبوری و اهل مشورت بودن از مهم ترین ویژگی های اخلاقی قاضیان است. همچنین در ادب فارسی از قاضیان به سبب رذایلی همچون رشوه گیری، ضایع کردن مال یتیمان، غرور و دروغ گویی انتقاد شده است. برخی از شاعران نیز برای تعلیم و تفهیم اندیشه های اخلاقی، عرفانی و عاشقانه خود دستگاه قضاوت را دست مایه تصویرسازی های هنری قرار داده اند.
فصل بهار و مناسبت های آن در تقویم کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقویم کردی همچون تقویم جلالی دوازده ماه، چهار فصل و هر ماه سی روز دارد که ازنظر
نامگذاری و زمان با تقویم شمسی کاملاً متفاوت است. فصل پاییز در تقویم کردی ایلامی
بر فصل تابستان مقدم است. میان اقوام ایرانی، بهار اقوام کرد بهویژه کردهای ایلام که
محور اصلی این پژوهش است، دربردارندة بیشترین سنت های گاهشماری است؛ به گونهای
که از میان چهار فصل سال، فصلهای دیگر، شکوفایی بهار را از نظر مناسبتهای
رنگارنگ ندارند. مناسبتهای این فصل با تمامی آیینهای دیگر فصول برابر است. آغاز و
انجام فصل بهار کردی با تقویم شمسی کاملاً متفاوت است؛ بهار و سال نو در این مناطق
،« شی̌لیمی̌لی » از دوم بهمن مطابق با ماه گییاباریک کردی آغاز میشود و آیینهای
شهوی̌ گا » و مراسم « شهله و شیخالی » ، در سیزده بهمن « ئاشی̌ کیوانووی̌ ئهوهلی̌ وههار »
در پانزدهم بهمن، زینتبخش این ماه است. ماههای ،« بیزین قوتیگه » ،« چیل بیرا » ،« حیول
گییاجی̌مان و نوروزمانگ که نامگذاری آنها از طبیعت الهام گرفته شده است، از دیگر
ماههای فصل بهار است که با دهها آیین باشکوه برگزار میشود. ششم ادیبهشت پایان فصل
بهار است. جنبة دینی پنج روز پنجه از دیگر لطایف گاهشماری کردی است.
بررسی و تحلیل سبک شناسی هجویّات حطیئه
حوزههای تخصصی:
انواع بومی سرودهای خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان مهد ترانه و آواز بیشترین گونه های شعر عامه است و بیشترین گونه را در قالب دوبیتی دارد. بنا بر تحقیق نگارنده، از حدود ۳۷۰ بومی سرود، خراسان با ۴۱ گونه، حدود ۱۴درصد از تمام گونه های بومی سرودهای ایران را به خود اختصاص می دهد. کله فریاد، ساربانی، حقانه/حقیقی، انارکی، سرحدی، فراقی، کوچه باغی، باخزری، لالوخوانی، چل-بیتو، چاربیتی، سرورزنی، جمشیدی، سیامو و جلالی، اشترخجو، سه خشتی، هورایی، نوایی، ساربانی، منظومه خوانی، نصرو، الله مزار، آفتاوه خوانی، لو، تالو متالو، تاله خونی، نازبانوچه، خرکشونی، صبح روسیاه، نظاره خونی، ختمیو، خالگرده، غزل بیرجندی، هلوکه خوانی، هدیه ددو، سرصوت، رشیدخان نام اشعار محلی خراسان است. در این مقاله این گونه ها را ذیل هفت نوع سرور، سوگ، سرگرمی، تغزلی، کار، خواب و نوازش و نیایش بررسی و معرفی می کنیم. این مقاله ضمن معرفی گستره شعر عامه خراسان به طبقه بندی و تحلیل نیز می پردازد تا زمینه تحقیقات وسیع بعدی فراهم آید
بررسی طرح روایی مناظره در الهی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناظره، نظامی مبتنی بر روایت است و پایه های سه گانه روایت را - چنان که کلود برمون پیشنهاد کرده است: تشریح موقعیت پایدار، امکان دگرگونی و تحقق یافتن یا نیافتن دگرگونی- می توان در طرح مناظره بازیابی کرد. در مناظره به دلیل ماهیت جدلی آن و امکان مجاب نشدن یکی از دو طرف، مجال بیشتری برای عرضه استدلالات متعدد و تمثیلات پیاپی و درازدامنی سخن فراهم است و از آنجا که سرانجام به غلبه یکی از دو طرف می انجامد، تقابل بین شخصیت ها چشمگیرتر است.
در ادبیات کلاسیک ایران به عنوان محمل فرهنگ، گفت وگوها اغلب از نوع مناظره است زیرا فضای گفتمانی، فضای تک صدایی است؛ از این رو، آثاری که در ظاهر مکالمه ای صورت بندی می شوند، بنایشان بر غلبه آوای قدرت است. یکی از این آثار، الهی نامه عطار است که با روشی توصیفی- تحلیلی در این مقاله مطالعه و بررسی می شود. عطار در الهی نامه با بهره گیری از قابلیت مناظره و سنخیت آن با هدف روایت، حقانیت موضع پدرسالارانه خلیفه را در برابر نوجویی شش پسر جوانش پررنگ تر به رخ می کشد و ناچیزی کوشش های تحول خواهانه را در برابر سنت های کهن در افق فکری ایرانی نشان می دهد؛ همچنین با مجاب نشدن پسران در استدلال نخست، عطار فرصت پیدا می کند سخن را بگسترد و با تمثیلات مختلف، استدلالات روشن تری در حقانیت موضع خود عرضه کند و از این رهگذر، به مقاصد تعلیمی خود نیز در سرودن الهی نامه نایل شود.