فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله معتقد است که سعدی در کلام خود از جادویی سحرآمیز بهره می گیرد که این چنین همگان را شیفته کلام خود می سازد. زبان در دست سعدی هم چون موم است و او این حداکثر بالقوه های کلامی یا منتهای زبان را با نزدیک تر ساختن زبان گفتار و زبان نوشتار از سویی و همآمیزی زبان نثر و زبان شعر از سوی دیگر میسر می سازد. در ادامه، نویسنده به بررسی این زبان خاص در شعر غنایی و سهم سعدی در ارتقای آن می پردازد.
مقایسه ی محتوایی لیلی و مجنون نظامی و فراق نامه ی سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضربه منظوربررسی ومقایسه ی لیلی ومجنون نظامی وفراق نامه ی سلمان ساوجی ، به شیوه ی کتابخانه ای نوشته شده است ویافته های پژوهش به شکل توصیفی وتحلیلی ارائه شده است.
لیلی ومجنون نظامی،بی شک، یکی ازشاهکارهای غنایی ادب ایران وجهان است. چنین اثرژرفی درکنار التذاذ هنری حاصل ازآن،توانایی آن راداردکه همواره مورد بازاندیشی وتامل قرارگیردتا بدین وسیله بتوان باژرف اندیشی وغوردرساختمان، محتوای درونی وسایر توان های ساختاری نهفته درآن ، موارد ارزشمندی رایافت.
هدف ازتدوین این مقاله آن است که داستان « لیلی ومجنون »نظامی و« فراق نامه ی» سلمان ساوجی از نظر محتوایی باهم مقایسه شود؛ازآن جایی که سلمان ساوجی ازمقلدان نظامی محسوب می شودمقاله تلاش داردتا تاثیرات نظامی برفراق نامه راتبیین نماید.به همین دلیل محورکلی این مقاله بررسی امکانات ساختاری نهفته دراین دواثراست.
قصه شناسی نوش آفرین نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوش آفرین نامه، داستان عامیانة منثوری در شرح عشق شاهزاده ابراهیم فرزند جهانگیرشاه، پادشاه چین و دلاوری های او برای رسیدن به معشوق خود، نوش آفرین گوهرتاج، دختر پادشاه دمشق است. ویژگی های سبکی بسیاری از داستان ها یا رمانس های عاشقانه سنتی و عامیانه را در این داستان می توان دید؛ ازجمله جنبه های شگفت آوری چون خرق عادت ها، انسان ها، جانوران، گیاهان، موجودات، مکان ها و اشیای شگفت انگیز، طرح مدور، گزاره های قالبی، استفاده از اشعار و ضرب المثل ها، کنایات و اغراق ها. زبان و بیان این داستان، نیمه ادبی است. نثر آن به شیوة نثر دوران قاجار است و کهنگی آثار دورة صفویه را ندارد. افعال وصفی و عبارات عامیانة فراوانی در آن دیده می شود. بن مایه های مهم داستان های عامیانه و عیاری در داستان دیده می شود. این داستان و داستان شیرویة نامدار، الگوی داستان گویی نقیب الممالک در نوشتن داستان امیر ارسلان بوده است. این مقاله ضمن معرفی و تحلیل ابعاد گوناگون ساختاری و محتوایی داستان نوش آفرین گوهرتاج، به بیان نمونه هایی از تاثیرپذیری داستان امیر ارسلان نامدار از آن می پردازد.
سخریه الماغوط فی العصفور الأحدب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساهمت السخریه بشکل فعَّال ومؤثِّر، وهی تؤدی دورها الجادِّ فی اقتناص الابتسامات الفارّه من الوجوه الحزینه وتحریک مشاعرها. فقد سَلَکَتْ طریقاً طویلاً من أجل خلق معرکه أدبیه دائمه بین المجتمع والسلطه من خلال فتح فجوات ساخره مکنتها من کشف الأسباب العدیده التی دعت إلى الفاقه والحاجه والظلم والاستبداد. وبأسلوب مضحک ومبکٍ فی نفس الوقت، غرضه الأول رسم الابتسامه، والثانی الإشاره أو التنبیه أو النقد المباشر لکلّ الحالات السالفه الذکر.
تمخضت تلک المساهمه عن ولاده العدید من الشعراء، من بینهم الشاعر الذی تمیزت أغلب نتاجاته الأدبیه بالسخریه، ألا وهو محمد الماغوط.
نگاهی به طنز اجتماعی در دو اثر از آنتون چخوف و صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش دو داستان « علویه خانم » و «حاجی آقا» از هدایت و « ویولن روتچیلد » و «بانو و سگ ملوس» چخوف از دیدگاه طنز اجتماعی مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته اند. درون مایه این داستان ها نابسامانی هایی است که به صورت طنز گونه و خنده دار به تصویر کشیده شده اند. هریک از شخصیت ها نمایندة قشر خاصی هستند. شباهت های اخلاقی و شخصیتی خاصی بین شخصیت های داستان ها از جمله حاجی آقا و یاکوف و همچنین آنا بانوی داستان چخوف و علویه خانم وجود دارد. اما آنچه در آثار این دو نویسنده متفاوت است نوع نگرش آن ها است؛ چخوف با لحنی امیدوارانه انتقاد می کند، حال آنکه یأس و ناامیدی در داستان های هدایت به افراط دیده می شود. مهم ترین موضوعاتی که در آثار مورد بررسی این دو نویسنده قابل توجه است عبارت اند از معضلات اجتماعی، بی عدالتی، وجود فساد در بین طبقات مختلف جامعه و همدردی با انسان ها، که همة این موارد با طنزی گزنده بیان شده اند و مخاطب را به ابراز همدردی وا می دار ند. هدف در این پژوهش بررسی مشترکات این دو نویسنده در شیوة پرداختن به طنز اجتماعی و مقایسة آن دو با یکدیگر است.
رمزگشایی از رفتارهای غیرکلامی در داستان روی ماه خداوند را ببوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصطفی مستور یکی از نویسندگان موفّق حوزه داستانی معاصر است. از جمله آثار موفّق مستور، داستان «روی ماه خداوند را ببوس» است که مقبولیت زیادی در میان مخاطبان کسب کرده است. در این نوشتار با نگاهی میان رشته ای و با استفاده از نظریه های علوم ارتباطات، رفتارهای غیرکلامی بازتاب یافته در این داستان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و از نشانه های غیرکلامی مثل ظاهر فیزیکی، اشارات، حرکات، رفتارهای چهره ای و رفتار آوایی شخصیتهای داستان و همچنین از محیط و فضا و مصنوعاتی مانند لباس، خوراک، سیگار و... که ارتباطات را در روایت داستان شکل می دهند، رمزگشایی می شود. بررسی داستان ها از منظر ارتباطات غیرکلامی که زنجیره ای از نشانه های گسترده است و پیام های متنوّعی با توجه به بافت ارتباطی و هدف تعامل گران از آنها دریافت می شود، می تواند به خوانشی تازه از متن منجر شود. این مقاله بر اساس نظریه پل اکمن و والس فریسن در طبقه بندی و تحلیل رفتارها در دو حوزه رمزگذاری وکاربردی بنیان نهاده شده است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که ارتباطات غیرکلامی در پیشبرد روایت این داستان، بیشتر نقش مکمّل ارتباطات کلامی را ایفا می کند و در شخصیت پردازی سهم بسزایی داشته و موجب افزایش ظرفیت نمایشی داستان شده است.
اسناد هشت سال دفاع مقدس استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی و تدوین اسناد هشت سال دفاع مقدس استان کرمان می پردازد. روش این پژوهش کیفی و از نوع پژوهش مبنایی است که توسط افراد مجرب و آموزش دیده انجام گرفته است. جامعه آماری، کلیه اسناد مربوط به هشت سال دفاع مقدس است که از سازمان ها، نهادها و افراد مرتبط با آن دریافت گردیده است. نتیجه پژوهش، جمع آوری صد و بیست هزار سند، شامل وصیتنامه ها، نامه ها، گزارش ها، یادداشت ها، خاطرات، تصاویر، کتاب ها، فیلم ها، نقش ها و سایر موارد است. اهمیت اسناد در این است که زمینه های پژوهشی متعددی در حوزه جامعه شناختی و روانشناختی، نقش رهبری، مردم، اعتقادات، تاریخ، نقاط قوت و ضعف، عوامل پیروزی و شکست و عوامل مداخله گر در جنگ را فراهم می آورد. همچنین این اسناد می توانند منابع ارزشمندی برای نظریه سازی در خصوص جنگ و دفاع در مقابل متجاوزین به حریم کشورها باشند.
نقش تمثیل های بیهقی در تبیین بی اعتمادی در دربار مسعود غزنوی
حوزههای تخصصی:
در تاریخ بیهقی به کارگیری ابزارها و امکانات هنری و ادبی، از جمله تمثیل، تنها برای زینت و بخشیدن زیبایی هنری به اثر نیست، بلکه این ابزار در ژرف ساخت خود اهداف خاص نویسنده را نیز می پروراند؛ به عبارت دیگر، نویسنده گاه مجبور می شود با توجه به موقعیت اجتماعی و سیاسی خود یا حال و مقام اشخاصی که موقعیت های مختلف اثرش را می سازند، اندیشه ها و مقاصد خود را با استفاده از شیوه های غیرمستقیم همچون به کارگیری تمثیل ها و حکایات مناسب و... برای خواننده آشکار کند. به این ترتیب، خواننده پس از کنار زدن حجاب ظاهر تمثیل و حکایت می تواند به معنای تازه و جالبی دست یابد که به دلیل آمیختگی آن با هنجارهای ادبی مؤثرتر واقع می شود. هدف این مقاله آن است که با بررسی برخی حکایات و تمثیل های تاریخ بیهقی نشان دهد چگونه ابوالفضل بیهقی برای نشان دادن محیط و زمانه فتنه زا و آشوب ساز خود و نیز تحلیل بی اعتمادی های موجود در دربار مسعود غزنوی از شیوه بیان غیرمستقیم و قابل تفسیر تمثیل استفاده کرده است.
مبانی تهییج و پایداری سپاهیان در سیاست نظامی امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام علی (ع)، در زمره نادر شخصیت هایی است که زندگانی، سیره، سخن و عمل او در عرصه های گوناگون و در تمامی عصرها، برای بشریت به عنوان الگو پایدار مانده است و خواهد ماند. سیاست نظامی آن حضرت و مباحث مرتبط و زیرمجموعه آن، در دوران قریب به پنج سال فرمانروایی و حاکمیت بر جهان اسلام، در منظر مسلمانان و نامسلمانان، تا روزگار ما، بحث های فراوانی را به خود اختصاص داده است. از میان مطالب و موضوعات زیر مجموعه سیاست نظامی یاد شده، کیفیت بسیج جنگجویان و ایجاد مقاومت و پایداری در آنان، یکی از مهم ترین مباحث قلمداد می شود. در این نوشتار، سعی شده است تا روش ها و شیوه های تهییج و بسیج سپاهیان و ایجاد پایداری و مقاومت در آنان، قبل از نبرد و در جریان آن، از سوی امام علی (ع) و نیز اصحاب و فرماندهان ایشان مورد بررسی، توصیف و تحلیل قرار گیرد. یافته ها دلالت بر آن دارد که آن حضرت در سیاست و برنامه ریزی های نظامی شاش در رویارویی با مخالفان، به این موضوع اهتمام ویژه و حتمی نشان داده و به روش های مختلف و متنوع و معطوف به اعتقاد راسخ دینی و با رویکردی الهی و معنوی و مبتنی بر معیارهای قرآنی و سنت نبوی، سپاهیانشان را به تهییج و مقاومت در برابر مخالفان وا داشته اند.
روایت ها و عناصر داستان زندگی ابراهیم ادهم و نسبت آن با باورها و آداب بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معابد بودایی بلخ و نقش سر بودا بر سکه های پیروز ساسانی حاکی از نفوذ آیین بودا در خراسان، یکی از خاستگاه های تصوف است. همجواری و رفت و آمدهای پیاپی میان سرزمین های اسلامی و مناطق بودایی نشین، در روزگاران پس از اسلام نیز سبب انتقال و ورود آداب و مناسک بودایی به تفکر و آداب و رسوم صوفیه این مناطق شد. از نمونه های این تأثیرپذیری، روایت خراسانی داستان ابراهیم ادهم است که نشان می دهد پردازندگان آن به سبب همجواری خراسان با هند و سرزمین های بودایی نشین، از سرگذشت بودا و باورهای بودایی الگو گرفته اند. در این مقاله سعی شده پس از آوردن روایت های شامی و خراسانی این داستان، از راه بررسی مقایسه ای و آوردن نمونه هایی از مشابهت های عناصر این روایت مانند بی خانمانی، عبادت در غار و پرهیز از خوردن گوشت و مطابقت با ادبیات جاته که و آداب و باورهای بودایی، این الگوپذیری نشان داده شود.
رنگ و تحلیل زمینه های تأویل رمزی آن در هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ یکی از نشانه های مهم روایتگری نظامی برای بیان وجه تمثیلی نگرش هستی شناسانه اوست، به این دلیل رنگ ساحتی رمزگرایانه و تأویل پذیر دارد، فهم معنی رمزی آن مستلزم شناخت زمینه های تأویلی آن است. شناخت این زمینه ها، سبب فهم پیوند رمزی رنگ و منشأ آن، نور، می شود. ارتباط نور و رنگ در روایت پردازی نظامی کانون جذب عناصری دیگر، از قبیل هفت ستاره، هفت گنبد، هفت اقلیم، هفت بانو، هفت فلز، بهرام، زمان و... شده که با رنگ ارتباط صوری و محتوایی یافته اند. این ارتباط در تأویل رمزی آن سبب شده که «آفریننده» مرموزٌالیه نور و «انسان مثالی» با اطوار وجودش مرموزٌالیه رنگ گردد و نور و رنگ جلوه ای از «وحدت و کثرت» باشد. در این مقاله کوشش شده تا دیدگاه نظامی در این باره توضیح داده شود و پیوندهای آشکار و پنهان میان رنگ و صورت و محتوای حکایتی که در هر یک از گنبدهای هفتگانه روایت می شود و زمینه های تأویلی آنها بیان گردد.
بررسی پدیده ی نوستالژی (غم غربت)در اشعار ابن خفاجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناخرسندی از زمان حاضر ویژگی مستمر افراد جامعه بشری است. این امر موجب ظهور پدیده ی روی گردانی و گریز از زمان حاضر می شود. همواره انسان در تلاش است تا برای رهایی از وضع نامطلوب کنونی خود، جایگزینی پیدا نماید. او مطلوبش را گاه با پناه بردن به گذشته و گاه با رویای آینده جستجو می کند. حسرت گذشته و دلتنگی برای همه ی آنچه از دست رفته – که یکی از حوزه های معنایی پدیده ی نوستالژی است- هماره ذهن بشر را درگیر خود کرده است. شاعران و هنرمندان در آثار خود به نحوی حسرت گذشته و دلتنگی حاصل از آن را با ابزارها ی زبانی و تصویرهای شعری گوناگون بیان کرده اند. این موضوع به عنوان یکی از رفتارهای ناخود آگاه فرد در شعر ابن خفاجه نمود دارد. غم دوری از وطن و معشوق، سوگ عزیزان و یاد اسطوره ها، از مولفه های نوستالژیک اشعار ابن خفاجه به شمار می رود. وی با صدق عاطفه و فوران احساس این معانی را در شعــر خود به تصویر می کشد.
مقاله ی حاضر با روش تحلیلی – توصیفی ظهور و بروز این پدیده ی روانشناختی- اجتماعی را در سروده های یکی از سر آمدان شعر اندلس مورد مطالعه قرار داده است.