فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ترجمه قرآن به عنوان حساس ترین متن مقدس، نیاز به ارزیابیِ دقیق دارد. ارزیابیِ نظام مند باید بر پایه نظریه ها و الگوهای علمی صورت بگیرد. از آنجا که تاکنون الگوی جامعی برای ارزیابی ترجمه قرآن ارائه نشده، لازم است ابتدا کارآمدی الگوهای موجود در مطالعات ترجمه در ارزیابی ترجمه قرآن بررسی شود. نظریه پردازانِ ترجمه الگوهای مختلفی برای ارزیابی ترجمه ارائه داده اند. در این میان الگوی ارزیابی ترجمه آنتوان برمن که بر حفظ اصالت متن مبدأ و اجتناب از ایجاد تغییر در ترجمه تأکید دارد، برای ارزیابی ترجمه مبدأگرای رضایی اصفهانی از قرآن کریم انتخاب شده است. بخش های بررسی شده این تحقیق را ترجمه سوره های انفال، توبه، احزاب، حجرات و تحریم تشکیل می دهد. برمن رویکردی منفی به ترجمه های آزاد و مقصدمحور دارد و در الگوی خود به سیزده گرایش ریخت شکنانه در ترجمه اشاره می کند. پژوهش حاضر به قصد بررسی میزان کارآمدی الگوی برمن در ارزیابی ترجمه قرآن، گرایش شفاف سازی را در ترجمه رضایی اصفهانی بررسی کرده است. این بررسی نشان می دهد که در مواردی به دلیل فقدان تأنیث و تثنیه در زبان فارسی، اصطلاحات و اشتقاقات عربیِ بدون معادل در زبان فارسی و واژگان عربیِ چندمعنا، شفاف سازی در ترجمه قرآن اجتناب ناپذیر است، اما در سایر موارد شفاف سازی اختیاری است و میزان ضرورت آن با توجه به رویکرد ترجمه مشخص می شود. ابهام های هدفمند قرآن مانند حروف مقطعه در تمام انواع ترجمه و ابهام آیات متشابه معنوی در ترجمه مبدأگرا باید حفظ شود. از راهکارهای اجتناب از شفاف سازی می توان حفظ حذف های هدفمند به قرینه لفظی یا معنوی و ابهامِ هدفمند ضمایر و اسم های اشاره، حفظ مجاز و استعاره و اکتفا به کمترین تغییر و اجتناب از توضیحات تفسیری و تعیین مصادیق را نام برد.
بیتاریخی همزادان در داستان «یکلیا و تنهایی او»
حوزههای تخصصی:
بازتاب مفهوم مرگ در اندیشه آلبر کامو و صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلبر کامو، نویسنده و متفکر فرانسوی که در سال 1957 به دریافت جایزه نوبل ادبی فائق آمد، از جمله نویسندگانی است که تأثیر قابل توجهی بر جریان روشنفکری و نویسندگی ایرانی داشته است. کامو را جزء نویسندگان پوچ گرا بر می شمارند که در آثارش به مفاهیمی همچون بیهودگی، مرگ، خودکشی و طغیان می پردازد. صادق هدایت نیز یکی از نویسندگان و روشنفکران ایرانی است که مفهوم مرگ به طور ویژه بر آثارش سایه انداخته است. از آن جایی که برخی صادق هدایت را دنباله رو کامو در فلسفه پوچی می دانند، بررسی تطبیقی مفهوم مرگ که یکی از اساسی ترین مفاهیم در آثار هر دو نویسنده است، ارزشمند می نماید. هر یک از دو نویسنده مورد بحث با توجه به اعتبار بالای خود در مقیاس ملی و بین المللی، مورد بررسی های ادبی و فلسفی قرار گرفته اند. این تحقیق نیز خواهد کوشید تا به نوبه خود با رویکردی تطبیقی، از ورای اندیشه کامو و هدایت به بررسی و بحث مفهوم مرگ بپردازد و به دنبال پاسخی برای این سؤال باشد که این دو نویسنده در مسیر پوچ گرایی به کدام مقصد می اندیشند و نقاط مشترک یا اختلاف این مقاصد چیست.
روش های ترجمه آواختنی آهنگ ها در دوبله فارسی پویانمایی لوراکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه آهنگ گونه ای از ترجمه است که در آن دو بعد زبانی و موسیقایی با هم درآمیخته اند و این آمیختگی بر سختی آن می افزاید. ترجمه آهنگ به عنوان زیرشاخه ای از ترجمه دیداری شنیداری در سال های اخیر در ایران روند روبه رشدی داشته است و مورد توجه و استقبال شرکت های دوبلاژ فیلم هم قرار گرفته است. در این نوع ترجمه، غیر از ترجمه محتویات زبانی، ابعاد موسیقایی نیز باید مورد توجه قرار گیرند که در این پژوهش بر آن تأکید شده است. مترجمان در دوبله آهنگ های پویانمایی ها با دشواری های متعددی روبه رو هستند، زیرا باید موسیقی و ترانه را هماهنگ کنند تا محصول نهایی، ترجمه ای آواختنی باشد و در عین حال با مضمون ترانه مبدأ و فضای آهنگ نیز هم خوانی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، یافتن روش های ترجمه آواختنی آهنگ بر پایه مدل فرانزون (2008) با در نظر گرفتن بُعد موسیقایی دوبله پویانمایی موزیکال لوراکس (قِنو و بالدا، 2012) است. در ترجمه آهنگ های پویانمایی دوبله شده لوراکس بنا بر مدل فرانزون (2008) از یک روش محض ترجمه ای استفاده نشده بود. از مجموع پنج قطعه آهنگ این پویانمایی، در چهار قطعه آهنگ، موسیقی مبدأ بدون تغییر حفظ شده بود و ترانه ها برای هماهنگی با موسیقی مبدأ بازنویسی یا ترجمه شده بودند؛ این یعنی تلفیق روش سوم و پنجم فرانزون (2008) و در یک قطعه آهنگ، موسیقی مبدأ عوض شده بود و ترانه ها نیز برای هماهنگی با موسیقی بازنویسی شده بودند که بنابر مدل مذکور یعنی از تلفیق روش سوم و چهارم استفاده شده بود. در انتها، کاربردهای آموزشی و پژوهشی یافته ها بحث شده اند.
زبان و زمان در روایت زنان سیاسیِ خاطره نگار دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش آفرینی پررنگ زنانِ مبارزِ ایرانِ عصر پهلوی در شکل گیری و تسریع جریاناتی که به انقلاب 1357 منجر شد ، جایگاه تاریخی ویژه ای را برای آنان رقم زده است. آگاهی از این جایگاه برجسته، بی شک در روی آوری بخشی از آنان به ثبت تجربیات زیسته خویش به شکل خودزندگی نامه نویسی مؤثر بوده است. با پذیرش خودزندگینامه نگاری به عنوان عرصه ای برای بازنمایی هویت و روایت خویشتن - که جنسیت پایه و اساس آن است - این پژوهش بر آن است تا با استفاده از رویکرد تفسیری هرمنوتیکی در چارچوب مفهومی «هویت روایی پل ریکور» از یک سو به بررسی جایگاه زبان و زمان در سطح روایت و از سوی دیگر، به چگونگی بازتاب هویت زنانه در قالب های روایتیِ بازتعریف شده در نظریه مذکور، با تکیه بر متن خاطرات زنان سیاسی عصر پهلوی بپردازد. حضور 9 زن در گفتمان مبارزاتی چپ و 3 زن در زیرمجموعه ایدئولوژی اسلامی و همچنین، بازتاب هویت و دغدغه های جنسیتی در زیرمجموعه هویت سازمانی، به خوبی نشان می دهد که گفتمان مبارزاتی و ایدئولوژی سازمانی، بر هویت جنسیتی زنانه این خاطره نگاران سیطره داشته است. انسجام روایتی، عدم تک خطی بودن روایت، برقرار بودن رابطه «هم زمانی» و «درزمانی» بین زمان زیسته و زمان روایت و همچنین، رابطه مستقیم زمان روایت در زبان راوی، از دیگر نتایج تحقیق است که باید بدان اشاره کرد.
توسیع معنایی در زبان فارسی؛ مطالعه موردی افعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
233-256
حوزههای تخصصی:
توسیع معنایی، از جمله فرایندهای مهم تغییر معنی به شمار می آید که از دیرباز از سوی متخصصان و به ویژه معنی شناسان تاریخی فقه اللغوی مطالعه می شد. در جریان این فرایند که در گذر زمان رخ می دهد، واژه ای بر حسب مشابهت مفهومش با مفهومی جدید و بر اساس اصل صرفه زبانی، برای اشاره به واحد جدیدی در زبان به کار می رود. به این ترتیب، افزون بر مفهوم اولیه اش در مفهوم تازه ای نیز کاربرد می یابد. همین عامل «مشابهت» سبب شده است تا در بسیاری از موارد، توسیع معنایی با استعاره اشتباه گرفته شود و مجموعه ای از واژه هایی که دارای توسیع معنایی هستند، استعاره محسوب شوند. در نوشته حاضر، نگارنده ضمن معرفی توسیع معنایی، به بررسی تمایز این فرایند با استعاره می پردازد و به ویژه با تأکید بر افعال زبان فارسی می کوشد نشان دهد که بسیاری از ساخت هایی که استعاره در نظر گرفته می شوند، در واقع، توسیع معنایی یافته اند و در اثر این فرایند، دارای چند معنایی شده اند.
جبر و اختیار در دیوان ناصر خسرو
منبع:
رخسار زبان سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸
۱۰۲-۷۷
حوزههای تخصصی:
تکوین تدریس فکورانه در معلمین تازه کار زبان انگلیسی: نقش روش یادداشت نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدریس فکورانه یکی از پر اهمیت ترین مدل های تربیت معلم می باشد. علیرغم اینکه این شیوه تدریس در بسیاری از مطالعات پژوهشی مورد تفحص قرار گرفته است، در بیشتر موارد مطالعات مربوطه به صورت مقطعی انجام گرفته و ماهیت شکل گیری این نوع تدریس در بلند مدت مورد بررسی قرار نگرفته است. مطالعه حاضر، نوع شکل گیری تدریس فکورانه در چهار معلم تازه کار آموزش زبان انگلیسی را بررسی کرده است. در این راستا، استراتژی های مربوط به یادداشت نویسی فکورانه به معلمین آموزش داده شده و سپس یادداشت های فکورانه هر معلم در بازه زمانی یک سال مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نوع عمل فکورانه و عمق آن در معلمین به تدریج و در اثر آموزش مسایل مربوط به تدریس فکورانه، متنوع تر و بیشتر شده است. این یافته ها لزوم توجه به طراحی و اجرای دوره های "پیشبرد حرفه ای" متمرکز بر تدریس فکورانه را در محیط های آموزشی مختلف برجسته می سازد.
برنامه آموزش زبان انگلیسی تاثیر برنامه برشناخت دبیران مبتدی/ باتجربه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت دبیر و آموزش زبان، بطور کلی از اهمیت بسیاری برخوردارند و بطور ویژه از نظر آموزش دبیر زبان اهمیت می یابد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر برنامهء تربیت معلم بر شناخت (باور، دانش) دبیران زبان انگلیسی مبتدی/باتجربه در ایران است. پژوهشگران نمونه هدفمندی را با انتخاب 150 شرکت کننده از 5 واحد دانشگاه فرهنگیان در ایران دعوت به همکاری کردند. پژوهشگران پرسشنامه کامپیوتری شناخت را ساختند و اعتبار سنجی کردند که نشان دهندهء تفاوت معنادار بین باورهای دبیران مبتدی پیش و پس از آموزش بوده است. با این وجود، نتایج آزمون t زوجی، هیچ تفاوت آماری معناداری را بین باورهای دبیران با تجربه نشان نداد. مواد و محتوای آموزشی برای تمامی دبیران زبان انگلیسی که در دانشگاه فرهنگیان در ایران مشغول تحصیل بودند، مشترک بود. تحلیل یافته ها همچنین تفاوت معناداری را بین دانش دبیران مبتدی و باتجربه پس از آموزش نشان داد. پژوهش حاضر ممکن است کاربرد جذابی را برای مربیان زبان انگلیسی و مدرسان تربیت دبیری، تهیهء کنندگان مواد آموزشی و برنامه ریزان آموزشی داشته باشد.
The Influence of Autonomy on Iranian EFL Learners’ Vocabulary Podcasting Tasks, Gain and Retention(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۵, Spring ۲۰۱۹
127-141
حوزههای تخصصی:
The use of podcasts in learning has been supported by distance education theories that deal with the role of interaction as well as communication in improving teaching and learning. New technologies such as podcasts can have influential learner support in distance education and address learner cognitive requirements by incorporating communication within study resources. The present study investigated the effects of learners’ autonomy on their vocabulary podcasting tasks, gain and retention in an E-learning context. Two separate one-way multivariate analysis of variance (one-way MANOVA) were run in order to answer the questions. The results revealed that autonomy levels significantly affected Iranian EFL learners’ vocabulary gain and retention. The participants who had higher autonomy levels had higher levels of vocabulary gain as well as retention applying audio podcasts plus still pictures and audio podcasts plus animated pictures. As the effects of attitude and autonomy on language learning are unquestionable, the present study can help teachers and learners have better considerations of attitude and autonomy in an E-learning context.
Relationship between Iranian EFL High School Students’ Knowledge of Universal Grammar and their Performance on Standardized General English Proficiency Tests(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۸, Winter ۲۰۱۹
57-73
حوزههای تخصصی:
This study investigated the relationship between Iranian high school students’ Universal Grammar knowledge and their performance on such standardized general English proficiency tests as PET and FCE internationally administered by Cambridge University. To this end, 108 students were randomly chosen from some high schools located in Malayer from Hamedan. Since this study was correlational in nature, and descriptive and hypothesis-testing by definition, the research participants were given no treatment. Three tests were administered to them instead. To measure UG knowledge, a researcher-made UG test was given to all participants. This test which was made both reliable and valid included pied-piping and preposition stranding principle, binding principle, pro-drop parameter, that-trace effect, projection principle, resumptive pronoun and subjacency principle. To assess the participants’ general English proficiency, PET and FCE tests were run. All participants took the three tests consecutively at two-week intervals after they were given clear and detailed instructions. The findings were manifold. Firstly, there was a significant relationship between UG knowledge and performance on the proficiency tests. Secondly, there existed no significant difference between the proficiency tests as far as the UG test was concerned. Finally, the UG test scores were, through the Cubic regression model, proved to predict the scores gained on both proficiency tests. Most importantly, this study led to some suggestions regarding the learner variables and the under-explored issue of integration of generative SLA and language testing, more specifically standardized general English proficiency tests.
Impact of Interaction and Output Modality on the Vocabulary Learning and Retention of Iranian EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۵, Spring ۲۰۱۹
65-85
حوزههای تخصصی:
This study investigated the impact of interaction and output modality on vocabulary learning and retention of EFL learners. To investigate the impact of Interaction, solitary (n =69) and collaborative (n =62) groups served as experimental and No Interaction No Output (n =26) as control group. To address the effect of modality, spoken (n =39) and written (n =31) modalities served as experimental and No output modality (n =26) as control group. The study was done in 8 weeks. The groups read passages with target words highlighted. Solitary and collaborative groups reconstructed the passages individually or in dyads. The spoken and written modality groups reconstructed them in the respective modality. Then, pretest, immediate, and delayed posttests were administered. The ANOVA results showed that the collaborative group outperformed the other groups and spoken modality outperformed the written modality group focusing on interaction and modality separately. The 2×2×2 ANOVA results showed significant main effects for time, interaction, and output modality. An ‘interaction’ effect was found between time and interaction, time and modality, and modality and Interaction. The ‘interaction’ between time, Interaction, and modality was insignificant. The findings have implications for language teachers, syllabus designers, and language testing experts.
The Effect of Direct, Indirect, and Negotiated Feedback on the Tense/Aspect of EFL Learners in Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L2 written corrective feedback has been investigated from different perspectives in SLA research (e.g. Ahmadian & Tajabadi, 2015; Bitchener & Knoch, 2010; Ferris, 2006). Taking the cognitive and sociocultural paradigms into account, the aims of the current study are twofold: Firstly, it attempts to find if corrective feedback is effective in improving the linguistic accuracy of L2 learners' tense/aspect use in writing. Secondly, it tries to measure which feedback type (direct, indirect, and negotiated) has a more significant effect on the mentioned linguistic structures. Seventy-five pre-intermediate university EFL learners were selected and asked to participate in the study; they were randomly divided into direct, indirect, negotiated feedback groups, and a control group. During six-week sessions of providing feedback on tenses/aspects, the participants were required to write diary journals on their academic life. The direct and indirect groups received feedback on their diaries, having 10 minutes time in the class to observe the feedback. The negotiated feedback group received 10 minutes one-to-one contingent feedback on the errors. After comparing the four groups, the results showed that all the treatment groups did outperform the control group which indicated that feedback was effective. Moreover, the findings showed no significant difference among the feedback types. This implies that teachers can provide any of the feedback types for learners so far as tense/aspect errors are concerned in their writing.
Pragmatic Competence Development: Demystifying the Impact of Task Types and EFL Students' Perceptions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۱, June ۲۰۱۹
279 - 302
حوزههای تخصصی:
Interlanguage pragmatics, as an inseparable part of communicative competence, has been emphasized as an ultimate objective in language learning. This study explored the perceptions of Iranian English as a foreign language (EFL) students regarding interlanguage pragmatics and the impact of textbooks tasks on shaping their pragmatic competence. To accomplish this objective, 137 senior EFL students from 12 state universities, ranging from 23 to 28 years, were selected based on convenience sampling procedures. The researcher utilized teachers' perception questionnaires, first used by Jandt (2011), to investigate the students' perceptions. A semi-structured interview as well as a document analysis of the university English textbooks were applied. Moreover, thematic analysis was carried out regarding the interview. Themes were identified for meaningful interpretations based on a document analysis to investigate if they were either linguistically or pragmatically oriented. Results from quantitative analysis revealed that university English students specified a perception that pragmatic knowledge is as imperative as linguistic knowledge. Besides, by analyzing the qualitative data via the participants’ interviews, the researcher extracted three codes, including the inadequacy or the quantity of pragmatic information, the suitability or the quality of pragmatic information, and also cross-cultural diversities. Moreover, students acknowledged that meta-pragmatic information is lacking in ELT textbooks, and the textbooks provide learners with more linguistic resources. The findings of the study suggest that university English teachers need to provide more pragmatic knowledge and design more pragmatically oriented tasks for students in their classroom teaching to help students become pragmatically competent.
کارکردهای معنایی و دستوریِ حرف اضافه «از» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آنکه حروف اضافه به طبقه بسته ای از واژه ها تعلق دارند، اما چندمعنا بودنِ آنها سبب می شود تا کارکردهای معنایی و دستوریِ آنها متنوع باشد. این پژوهش با رویکردی پیکره بنیاد به بررسیِ توصیفیِ کارکردهای دستوری و معناییِ حرف اضافه «از» در زبان فارسی پرداخته است. برای این منظور، «پیکره گزاره های معنایی زبان فارسی» مورداستفاده قرار گرفته است. در این پیکره که حجمی بالغ بر سی هزار جمله دارد و روابط محمول-موضوع و افزوده های مختلف در آن مشخص شده است، حرف اضافه «از» حدود یازده هزار و سیصدبار بسامد وقوع دارد. بررسی های پیکره بینادِ این پژوهش نشان می دهد که گروه حرف اضافه ایِ «از»، در ساختمان درونیِ جملاتِ زبان فارسی، به طور کلی هفت نقش دستوریِ متمایز دارد: 1- سازه موضوع است؛ 2- افزوده است؛ 3- بخشی از ساختمان فعل است، 4- وابسته هسته اسمی یا صفتی است، 5- در ساخت مقایسه به کار می رود؛ 6- در ساختمان جزئی نماها به کار می رود؛ 7- نقش نمای گفتمانی است. با توجه به چندمعنا بودنِ حرف اضافه «از»، در هریک از نقش های مورداشاره (به خصوص در نقش موضوع و افزوده)، دسته بندی های معناییِ متنوعی می توان درنظر گرفت. گروه حرف اضافه ایِ «از»، در جایگاه موضوع، می تواند «پذیرا»، «بهره ور»، «محرک»، «تجربه گر»، «دربارگی»، «منشأ»، «مبدأ»، «مسیر» و «مقدار» باشد. در جایگاه افزوده، حرف اضافه «از»، می تواند مفهوم «زمان»، «ابزار»، «روش»، «علت» و «مکان» را منتقل کند.
تلفیق مفهومی؛ پیشینه و سازوکار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلفیق مفهومی از چارچوب های معنی شناسی است که بر پیدایش و تبیین مفهوم یا ساختار نوظهور تأکید دارد. در این نظریه ، چهار فضای ذهنی (دو درونداد، یک فضای عام و یک فضای تلفیق) پیشنهاد شده است که روابط بین این فضاها، نگاشت درون فضایی و بین فضایی ، فرافکنی انتخابی، ترکیب، تکمیل و گسترش/ تفصیل ابزارهایی هستند که کمک می کنند بتوانیم مفاهیم یا ساختارهای نوظهور را در انگاره هایی بازنمایی کنیم. این نظریه پس از نظریه های استعاره مفهومی و فضاهای ذهنی عنوان شده است. هدف از انجام این پژوهش در وهله نخست، معرفی نظریه تلفیق مفهومی، چگونگی عملکرد آن و مقایسه آن با سایر نظریه های رقیب است. برای نیل به این هدف، با مثال های متعدد زبانی و حتی غیرزبانی کفایت تبیینی تلفیق مفهومی را در بازنمایی مفاهیمی که به هنگام مفهوم سازی برانگیخته می شوند، ارزیابی می کنیم. نتایج پژوهش نشان می دهد پویایی مفهوم سازی در فضاهای ذهنی و عدم یک سویه بودن نگاشت ، عدم تک نگاشتی بودن، فرافکنی انتخابی و عدم لزوم وجود مفهوم همتا برای هر عنصر در فضاهای ذهنی و همچنین، عدم منفک پنداشتن کارکردهای ذهنی از ویژگی های نظریه تلفیق مفهومی هستند که قابلیت تبیین آن را در مقایسه با سایر نظریه های رقیب بالا می برد.
ارزیابی کارآیی برنامه درسی کارشناسی مترجمی انگلیسی از نقطه نظر دانشجویان و دانش آموختگان این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1229 - 1266
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، که داده های مورد نیاز آن با استفاده از یک روش پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی و از طریق یک گروه کانونی و یک پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته گردآوری شد، به دو منظور انجام گرفت: الف) ارزیابی میزان کارآیی برنامه درسی کارشناسی رشته مترجمی انگلیسی در تربیت مترجمان حرفه ای از نقطه نظر دانشجویان و دانش آموختگان این رشته؛ و ب) آگاهی از پیشنهادات پژوهیدگان مذکور برای رفع کاستی هایی که شناسایی می کنند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که برنامه درسی فعلی از حیث تربیت مترجمان حرفه ای در حوزه های مختلف چندان موفق نبوده است. از جمله پیشنهادات پژوهیدگان برای رفع کاستی های برنامه فعلی و افزایش کارآیی آن، می توان به افزودن واحدهای درسی تخصصی و متناسب با بازار روز خدمات زبانی، تقسیم رشته فعلی به دو رشته مجزای ترجمه مکتوب و ترجمه شفاهی، و گرایش بندی رشته مجزای ترجمه مکتوب اشاره کرد. انتظار می رود یافته های پژوهش به عنوان مبنایی برای اصلاح برنامه های درسی، تخصیص منابع، بهبود تجربه یادگیری دانشجویان، و نهایتاً ارتقاء مهارت های آنها همگام با نیازهای بازار پویای خدمات زبانی مورد استفاده قرار گیرند.
Potential Use of AREL in English Song Analysis to Improve Argumentation Skills and English Proficiency
حوزههای تخصصی:
This study attempts to assess the potential use of AREL in English song activities as a learning method to improve the students’ ability in argumentation and English proficiency. AREL – stands for Assertion, Reason, Evidence, Link back has long been introduced as a basic structure for argument construction. Learning AREL has been a major challenge for the beginner debaters, not to mention their constraints in English proficiency. The data received in this study were analysed by means of frequency, percentage, and standard deviation. The students highly believed that the method used in this study was interesting ( =3.79 SD=0.860) and comfortable ( =3.86 SD=0.639), in which it indicates the enjoyable learning process and the absence of the students’ anxiety. Furthermore, this method was able to give a quick comprehension ( =4.00 SD=0.654) on AREL, where applying AREL in song analysis was easier for the students, thus allow the students to gradually step up onto the real argumentation. That could be observed by the average test score where students obtained higher score for analysing song with AREL ( =80) than for making real argumentation with AREL ( =70). However, in order to make this method effective, the students’ attendance was a mandatory. Though no test on English proficiency conducted, nevertheless most of the students agreed that this method helped them improving their English proficiency, which included vocabularies ( =4.64 SD=0.610) and figurative language ( =4.50 SD=0.500) competencies.
کارکرد ارتباطی تغییرات آوایی نام های کوچک قرضی دوجزئی در گونه ترکی اسفیدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییراتی که در یک سطح زبانی رخ می دهد مرتبط با دیگر سطوح زبان نیز می باشد. این نکته را می توان در تعاملات بین زبانی همچون وام گیری مشاهده کرد. نام ها از جمله نشانه های زبانی هستند که به هنگام وام گیری ترجمه نمی شوند. در عوض، هر زبان با توجه به محدودیت های آوایی خود، تغییراتی در صورت نام های وام گرفته می دهد. در این پژوهش، با بررسی 93 نام دوجزئی در گونه ترکی اسفیدانی، تلاش کرده ایم الگوهای آوایی و کارکردهای ارتباطی تغییرات انجام گرفته را تحلیل کنیم. برای این منظور، پس از گردآوری نام های کوچک دوجزئی تغییریافته، به مقایسه صورت آوایی هر یک از نام ها در زبان فارسی و گونه موردپژوهش پرداخته ایم. تحلیل داده ها نشان می دهد فرایندهای نرم شدگی، نیمه افراشتگی، افتادگی، و پیشین شدگی بسامد بالاتری نسبت به دیگر فرایندها دارند. علاوه بر این، کوتاه سازی واژگانی از طریق حذف یک آوا یا زنجیره آوایی یا هجایی، برجسته ترین فرایند آوایی است که به دلایل غیرآوایی رخ می دهد؛ بهینه سازی کارکرد ارتباطی زبان یکی از انگیزه های اصلی این نوع تغییرات است که در قالب رساترسازی نام ها نمود یافته است. همچنین، داده ها تبدیل صورت آوایی یک نام به صورت های مختلف را در گذر از فارسی به گونه موردپژوهش نشان می دهند. صورت های مختلف به وجود آمده در موقعیت های جداگانه ای به کار گرفته می شوند؛ برای نمونه، صورت های کوتاه تر یک نام در جهت نمایش و تثبیت رابطه فرا-فرودستی به کار می روند..
Development of Quality of Classroom Life Questionnaire in L2 Contexts: Investigating the Impact of Modular Instruction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Quality of Classroom Life is considered as a serious issue in academia around the world, and it has recently received global inquiry in EFL and ESL contexts. However, no questionnaire has been developed to assess the Iranian students’ and teachers’ attitudes towards the quality of life in the classroom. After developing a conceptual framework, the final draft of the developed questionnaire with 71 items was administered to the main sample of participants (n=150). An Exploratory Factor Analysis was performed to identify the components of the instrument, followed by Confirmatory Factor Analysis to measure its construct validity. As a result, the final draft of the Quality of Classroom Life Questionnaire comprised 71 Likert-point items. In phase 2, a number of EFL students and teachers (50 teachers and 322 students) participated in the study which was intended to observe the impact of Modular Instruction on the Quality of Classroom Life. Findings of the study suggested that: (a) the Iranian students and teachers had highly positive attitude towards the Quality of Classroom Life, and believed that educational view, teaching quality, classroom environment, classroom management, quality of classroom interactions and puzzle content played a crucial role in exploratory practice; and (b) the modular instruction which was the descendant of Postmethod instruction had a positive impact on the Quality of Classroom Life. The findings promise implications for teachers and teacher educators as well as the materials developers as the knowledge of classroom quality and modular instruction can enhance their understanding of the nature and conditions of learning.