ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
۱۳۴۱.

بن مضارع اشتقاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل شعر فارسی مثنوی معنوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
تعداد بازدید : ۱۸۶۰
زبان فارسی، زبانی است ترکیبی و نه اشتقاقی اما در موارد بسیار نادر و استثنایی برخی از واژه ها که از بن مضارع ساخته می شوند؛ در آنها ساختار بن فعل می شکند و حرفی میان آن افزوده می شود و یا حرفی به حرف دیگر یا حروف دیگر تبدیل می یابد....
۱۳۴۲.

گفتمان های مشترک در چهار رمان فارسی (تحلیل تطبیقی درون مایة رمان های خط تیرة آیلین، چراغ ها را من خاموش می کنم، عادت می کنیم و چهل سالگی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان درون مایه رمان موتیف مشترکات مضمونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۲۰
بسیاری از رمان هایی که نویسندگان زن ایرانی در چند سال اخیر نگاشته اند، از جهات مختلفی مانند پیرنگ، زاویة دید، شخصیت و... با هم شباهت دارند. این مقاله می کوشد چهار رمان از این نویسندگان را از منظر درون مایه مقایسه و بررسی کند. با مطالعة این گونه آثار، می توان به مشکلات و معضلاتی پی برد که وجود دارند یا در آینده پدیدار خواهند شد و هنرمندان توانسته اند با ذهنیّت هنری خود، آن ها را زودتر تشخیص و هشدار دهند. در این چهار رمان، مشترکاتِ مضمونیِ فراوانی وجود دارد که به ظاهر برآمده از گفتمانی مشترک است. برای بررسی این موضوع، ابتدا در بخش مقدمه، توضیحاتی درباب درون مایه و چیستی و اهمیت آن آمده است. سپس در بخش های بعدی، درون مایة رمان ها از دو منظر درون مایه های کلی و درون مایه های جزئی مطالعه شده است. در پایان، دریافتیم که درون مایة این چهار رمان تاحد زیادی شبیه به هم هستند و به نظر می رسد سبب آن، گفتمان مشابه نویسندگان آن هاست. چهار رمانی که در این مقاله بررسی شده اند عبارت اند از: خط تیرة آیلین ( اثر ماه منیر کهباسی)، چراغ ها را من خاموش می کنم و عادت می کنیم (از زویا پیرزاد) و چهل سالگی (نوشتة ناهید طباطبایی).
۱۳۴۳.

بررسی مفهوم سایه جمعی در نمایشنامه ربرتو زوکو اثر کلتس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۶
مفهوم «خود» در برگیرنده ضمیر آگاه و نیز ناخودآگاه فردی و جمعی است و در فرایند انفرادی سازی سهم بسزایی دارد. «خود» کهن الگویی است که به مفهوم «من» شکل می دهد. تلفیق تضادها، رویکرد اصلی یونگ را تشکیل می دهد و در اثر مجزا ساختن تضادها سایه پدیدار می گردد. به محض دستیابی به آگاهی، نیکی و پاکی ظاهر می شوند و شر و تباهی تا حد امکان در اعماق ضمیر ناخودآگاه باقی می مانند و در اولین فرصت بر دیگران فراکنی می شوند. این مقاله مفهوم سایه جمعی را درباره سه شخصیت مرموز ادبی بررسی می کند.
۱۳۴۴.

Realization of Verbal Appropriacy/ Inappropriacy in Persian: A Variational Pragmatics approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Persian Speech Act Variational Pragmatics Talks and acts, Open-ended Production Test

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۱۴
Avoiding the current terminology debates in the literature on politeness research and following a variational pragmatics approach, this study attempted to illuminate how appropriacy/ inappropriacy is realized in Persian language in light of five speech acts of introduction, apology, refusal, congratulation, and condolence. Additionally, it was aimed to see to what extent appropriacy/ inappropriacy is a function of variables such as age, gender, job, and level of education. In order to achieve this aim, 300 participants (m=150, f=150) completed an Open-ended Production Test (OPT) consisting of twenty situations. Analyzed within a two-component part variational pragmatics framework; namely pragmatic level and social factors, the data revealed that the variables in the study in quite different forms guide the expectations, perception and performance of the participants in the study. Giving an appropriacy (Marked/unmarked) taxonomy of the study speech acts in Persian, it is illustrated how, in most cases, the norms of appropriate verbal behavior seem to be subject to the variables of the study. It was further shown that talk and acts between speakers at a social situation are governed by converging and diverging norms in different communities of practice in Persian. Thereupon, the study can highlight the significance of including variational perspective on conventions of language use for language teaching.
۱۳۴۵.

مقایسة فرایندهای واجی لهجة اصفهانی و زبان فارسی در چارچوب نظریة بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هماهنگی بهینگی محدودیت ناهمگونی لهجة اصفهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۸۹
هدف این تحقیق، توصیف و تحلیل چند فرایند واجی پربسامد در لهجة اصفهانی و مقایسة آن با فارسی معیار در چارچوب نظریه بهینگی است که نظریه ای نوین در واج شناسی است. این پژوهش به شیوة توصیفی- تحلیلی انجام شده و در گرد آوری داده ها از روش میدانی استفاده شده است. بدین منظور، ده ساعت از مکالمة گویشورانِ بین سی تا پنجاه سال ضبط و سپس این داده ها آوانویسی و دسته بندی شده است. بدین ترتیب، با بررسی داده ها در چارچوب اصول واج شناسی بهینگی، مهم ترین محدودیت های حاکم بر صورت های بهینه در لهجه اصفهانی فارسی معیار مشخص شده است. از مهم ترین فرایندهای موجود در این لهجه، فرایند تبدیل واکه به غلت، هماهنگی واکه ای و ناهمگونی همخوان و واکه مطالعه شده است. بررسی ها نشان می دهد صورت های بهینه در لهجة اصفهانی و لهجة معیار متفاوت است و در اکثر موارد محدودیت های نشان داری بر صورت های بهینة لهجة اصفهانی حاکم است؛ درحالی که در لهجة معیار، محدودیت های پایایی در سلسله مراتب محدودیت ها بر بقیه تسلط دارند.
۱۳۴۷.

دوزبانگی و فراگیری زبان سوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۴
مقاله حاضر کنش زبانی دو زبانه های آذری زبان و تک زبانه های فارسی زبان را در فرایند یادگیری زبان سوم مورد بررسی قرار می دهد. پژوهش های موجود درباره توانایی های فرازبانی و شناختی زبان آموزان کودک حاکی از این است که دو زبانه ها با توجه به کسب تجارب قبلی در یادگیری زبان دوم، در فراگیری زبان سوم موفق تر بوده و کنش زبانی آنها متفاوت تر از تک زبانه ها خواهد بود.در این تحقیق کنش زبانی دو گروه ده نفری از دو زبانه های آذری زبان و تک زبانه های فارسی زبان پس از آموزش های لازم مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده و تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان می دهد که دو زبانه ها به کمک آگاهی های فرازبانی و تجارب قبلی و با استفاده از تشابهات و تفاوت های بین دو زبان، در فراگیری زبان سوم موفق تر هستند.
۱۳۵۱.

تبیین چالش ها و ظرفیت های رابطة نقد و نظریة ادبی و ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی نظریه و نقد ادبی (بومی و غیربومی) بحران ادبیات تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۳ تعداد دانلود : ۸۸۰
هدف این پژوهش، تبیین رابطة نظریه و نقد ادبی و ادبیات تطبیقی و همچنین بررسی چالش ها و ظرفیت های این رابطه است. نخست، دلایل وجود رابطه ای تنگاتنگ بین این دو حوزه بررسی می شود. سپس، بهره گیری از نظریه های غیربومی (خارجی) برای خوانش محصولات فرهنگی بومی به عنوان راهکاری در پژوهش های ادبی و ادبیات تطبیقی پیشنهاد می شود. همچنین، اهمیت و ضرورت چنین رویکردی در حوزة ادبیات تطبیقی ذکر می شود. پس از گذشت شش دهه، هنوز سخن از «بحران ادبیات تطبیقی» در میان است. بروز بحران در مرحلة نخست از رابطة ادبیات تطبیقی و نقد و نظریة ادبی ناشی شد. هم بستگی این دو نه فقط به دلیل شباهت های آن ها در تعریف، بلکه به دلیل اهمیّت و ضرورت، اهداف و آرمان های مشابه آن هاست. ادامة بحران ادبیات تطبیقی به صورتی نو (بحران هویّت) نیز زادة تغییر در وضعیت نظریه و نقد ادبی در سطح مجامع علمی و دانشگاهی است. به رغم این ها و شکّایّت (موجّه) موجود در ادبیات تطبیقی نسبت به کاربست نظریه های خارجی برای خوانش آثار بومی، تعامل سازنده و آگاهانة این دو حوزه می تواند ظرفیت های جدیدی را در پژوهش های ادبی ایجاد کند. چنین تعاملی ضامن فزونی و گوناگونی هر دو حوزه خواهد بود.
۱۳۵۲.

طراحی چارچوب مشاهده و ارزشیابی براساس نظر معلمان زبان انگلیسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۸۶
فرایند مشاهده تدریس از دیرباز مورد توجه متخصصان آموزشی بوده است. برای مشاهده تدریس معلمان زبان انگلیسی مدلهای مختلفی توسط ناظران طراحی گردیده اما با وجود تاکید فراوان بر لزوم مشاهده تدریس، محققان دریافتند که معلمان از این فرایند رضایت ندارند. پس از تحقیقات فراوان مشخص شد دلیل این نارضایتی در نظر نگرفتن نگرش معلمان در طراحی مدلهای مشاهده بوده است. پیشرفتهای اخیر در زمینه آموزش زبان نیز بر ضرورت توجه به نگرش معلمان در زمینه های مختلف تدریس تاکید می کند. برای پاسخ به این نیاز مدلهای مشاهده جدیدی توسط محققان طراحی گردیده است. مطالعه حاضر برای حرکت در راستای تحقیقات اخیر در آموزش زبان و تبدیل فرایند مشاهده تدریس به تجربه ای مثبت برای معلمان زبان انگلیسی ایرانی انجام گرفته است. در نتیجه این تحقیق مدلی جدید برای مشاهده تدریس کاملا براساس نظر معلمان طراحی گردیده است.این تحقیق در دو مرحله انجام گرفته است: در مرحله اول، تحقیق کیفی، 20 نفر از معلمان زبان انگلیسی مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل محتوای متن مصاحبه ها نشان داد که 26 مولفه بیش از دیگران مورد تاکید قرار گرفته اند. این مولفه ها جمله های یک پرسشنامه را تشکیل دادند. برای این که نظر معلمان را در سطح وسیعتری بدانیم تعداد پرسشنامه های توزیع شده میان معلمان زبان انگلیسی، افزایش یافت و تعداد 61 پرسشنامه تکمیل شد. پرسشنامه ها شامل 26 مولفه به صورت بله/ خیر بود که نظر معلمان را در مورد مدل ایده آل آنها برای مشاهده تدریس جستجو می کرد. پاسخها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا فراوانی پاسخهای مثبت و منفی به هر سوال اندازه گیری شود. همچنین آزمون خی دو مورد استفاده قرار گرفت تا مشخص شود آیا تفاوت معناداری بین پاسخهای مثبت و منفی وجود دارد یا خیر. مولفه هایی که مورد تایید اکثر معلمان بودند، در مدل جدید مشاهده تدریس قرار گرفتند.
۱۳۵۳.

تبیین نقشی خروج بند موصولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پردازش خروج بند موصولی وزن دستوری ساخت اطلاعی عوامل رقیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۳۰
در این مقاله سعی در پاسخ به این پرسش داریم که دلیل خروج بند موصولی در زبان فارسی چیست. از آن جاکه خروج و عدم خروج بند موصولی معمولاً به جملاتی دستوری در پدیده خروج بند موصولی، این بند از مجاورت هسته خارج شده و به جایگاهی در انتهای جمله حرکت می کند و باعث بوجود آمدن ساخت ناپیوسته می شودمی انجامد، نمی توان دلایل نحوی را در این امر دخیل دانست و باید در جستجوی دلیل یا دلایل نقشی بود که باعث جابجایی بند موصولی می شود. در این مقاله تاثیر چهار عامل طول بند موصولی، نوع فعل بند اصلی، وضعیت اطلاعی فعل و هسته بند اصلی، و وضعیت معرفگی هسته بند موصولی بر خروج بند موصولی بررسی شد. مواد این تحقیق بر اساس پیکره طبیعی زبان بوده است. تحلیل داده های تحقیق نشان داد تاثیر عوامل فوق بر خروج بندهای موصولی به یک اندازه نیست. مهم ترین تاثیر را طول بند موصولی و نسبت آن با طول گروه فعلی بند اصلی دارد. هرچه این نسبت بیشتر باشد، احتمال خروج بیشتر است. نوع فعل نیز بر خروج تاثیر دارد؛ و به طور مشخص افعال ربطی بیشترین افعالی هستند که بندهای موصولی از آنها عبور می کنند، و دلیل آن را در وضعیت اطلاعی این افعال می توان دید، که در اکثر موارد دارای اطلاع مفروض هستند. وضعیت معرفگی هسته بند موصولی نیز در خروج نقش دارد، هرچند این نقش به اندازه نقش دو عامل نخست نیست. بندهای موصولی جابجا شده، نسبت به موارد جابجانشده، بیشتر دارای هسته نکره هستند. وضعیت اطلاعی هسته بند موصولی و وضعیت اطلاعی فعل، به تنهایی نقشی در جابجایی بند موصولی بازی نمی کنند. نتایج این مقاله به اهمیت تبیین های نقشی تاکید می کند و در عین حال پیامدی رده شناختی برای توالی کلمات زبان فارسی دارد. همچنین این مقاله بر تعامل چند عامل در بروز یک پدیده زبانی، یا عوامل رقیب، تاکید می کند.
۱۳۵۴.

قلب نحوی در گویش مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گویش مازندرانی قلب نحوی ساخت اطلاع کوتاه برد دوربرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۳ تعداد دانلود : ۸۵۶
قلب نحوی تاکنون در زبان های مختلف به لحاظ نحوی و گفتمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق در گویش مازندرانی نشان می دهد که قلب نحوی هم تابع اصول و محدودیت های جهان شمول و هم تابع محدودیت های زبان ویژه است. در این تحقیق نشان می دهیم که انواع قلب نحوی کوتاه برد، دوربرد و چندگانه در گویش مازندرانی به کار می رود و کارکرد اصلی قلب نحوی در گفتمان، تغییر توزیع ساختار مبتدا و خبر و همچنین توزیع اطلاع کهنه و نو است. دربارة قلب نحوی کوتاه برد می بینیم که حرکت سازه ها در فرایند قلب نحوی، تابع اصول گفتمانی و ساخت اطلاع است؛ اما در این گویش، در قلب نحوی دوربرد عوامل نحوی و اصول نحوی کمینه گرایی علاوه بر اصول گفتمانی، در تبیین ساخت های قلب نحوی شده نیز دخیل هستند. به عبارت دیگر در فرایندهای قلب نحوی دوربرد به نوعی شاهد تعامل بین گفتمان و نحو، به ویژه کمینه گرایی هستیم و چنین نتایجی با دستاوردهای زبان شناسان در حوزه های مختلف زبانی همسویی و همخوانی دارد. هدف اصلی تحقیق بررسی رفتار قلب نحوی در گویش مازندرانی است.
۱۳۵۶.

بررسی زایش معنا در ساختار روایی «حکایت نمازفروش» (از هزارویک شب) و روایت سه تار از جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت ساختار روایی جلال آل احمد پیرنگ حکایت نماز فروش سه تار زایش معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۱ تعداد دانلود : ۹۴۶
هدف این مقاله بررسی تطبیقی رابطة پیرنگ بین روایت «حکایت نمازفروش» از هزارویک شب و سه تار از جلال آل احمد است. بر این باوریم که ازلحاظ شکلی (فیگورتیو)، روایت سه تار به «حکایت نمازفروش» بسیار شبیه است. اما عنصر یا واژه یا چیز دیگری در سه تار وجود دارد که سبب ناهماهنگی در انسجام روایی این روایت شده و پیرنگ آن را تخریب و نامنسجم کرده است. براساس این، می خواهیم بدانیم این عنصر کدام است. مطرح شدن این پرسش نتیجة مقایسة تطبیقی است که بین این دو روایت صورت گرفته است. در تحلیل این دو اثر، این پرسش نگارندة مقاله را همواره به خود مشغول کرده بود که چرا بین فیگورها و ساختارهای درونی «حکایت نمازفروش» رابطه ای منطقی و همچنین انسجامی درونی وجود دارد؛ درحالی که در روایت سه تار این انسجام و هماهنگی درونی بین فیگورها از یک سو و ساختار درونی روایت از سوی دیگر دیده نمی شود. فرضی که به کمک آن نگارنده باید به پرسش بالا پاسخ گوید می تواند به این شکل فرمول بندی شود: در روایت «حکایت نمازفروش» شخصیت داستانی روایت یعنی نمازفروش به تخیل خود پناه می برد و آینده را مقابل خود ترسیم می کند؛ به همین سبب او می تواند کنش ها را به شکل خطی و به دنبال هم روایت کند. اما کنشگر سه تار یعنی جوان نوازنده با پناه بردن به ذهن خود به گذشته رجوع می کند. از یک سو، تمایز رجوع به گذشته و آینده باعث تفاوت این دو روایت از یکدیگر می شود و از سوی دیگر، سبب می شود پیرنگ روایت در «حکایت نمازفروش» کامل و منسجم و در روایت سه تار نامنسجم ارائه شود. در سه تار، پناه بردن به خاطرات گذشته سبب می شود شخصیت داستانی در وضعیت انتهایی روایت واقع شود و دیگر نتواند از کنش های آینده سخن بگوید. به همین سبب، سه تار دارای پیرنگی ناقص است؛ زیرا پیرنگ این روایت فقط دارای دو وضعیت است؛ در حالی که پیرنگ «حکایت نمازفروش» دارای هر سه پاره یا هر سه وضعیت است.
۱۳۵۷.

تفاصیل موسیقایی و شرق‌شناسانه: نگاهی به موسیقی در آثار ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان بازنمایی موسیقی شرق شناسی ادوارد سعید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۰۹
این مقاله به بررسی موسیقی و نسبت آن با مفهوم شرق شناسی و دیگر مفاهیم کلیدی در اندیشه و نقد ادوارد سعید می پردازد. با توجه به مرکزیت موضوع فرهنگ در آثار سعید و تأکیدی که او بر رابطه و تبانی آن با امپریالیسم، استعمار و نگاه شرق شناسانه می گذارد، موسیقی کلاسیک غرب در آرای او اهمیت می یابد. تحلیل زمینه های فرهنگی ـ اجتماعی موسیقی کلاسیک غرب (در یکی از واپسین آثار سعید) چونان هنری که باز تاباننده جامعه بود و هم اثر گذار بر آن، از دیگر موضوعات مطرح شده در این نوشتار است. این مقاله با بررسی ماهیت تناقض آمیز موسیقی از دیدگاه سعید ـ هنری مخاطب مدار و عمومی و در عین حال عمیقاً خصوصی ـ پایان می یابد.
۱۳۵۸.

جایگاه و کاربرد زبان فارسی و گویش تنکابنی در شهر تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی جامعه شناسی زبان دوزبان گونگی تحلیل حوزه ای گویش تنکابنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۳ تعداد دانلود : ۷۷۲
در این پژوهش تلاش می شود تا نقش اجتماعیی و گویش تنکابنی (از گویش های زبان مازندرانی غربی) براساس متغیرهای سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادریِ همسر، در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد، آموزشی و اداری، در جامعه زبانی این منظور 250 آزمودنی براساس گروه سنی، سطح تحصیلات، جنس، شغل و زبان مادری صورت تصادفی، برگزیده شدند. سپس داده ها (شامل 36 سؤال)، با استفاده از پرسش نامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980)، جمع آوری و براساس درجه رسمیتِ حوزه، به ترتیب از غیررسمی به رسمییوتر پردازش شدند. روش های آماری آزمون T نمونه های مستقل، آزمون تیِ نمونه های زوجی و تحلیل واریانسِ ی طرفه، جهت تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش به ند. درمجموع، نتایج حاصل از مقایسه کاربرد فارسی و تنکابنی، دررابطه با شش حوزه اجتماعی، نشان می دهد که زبان فارسی، زبانِ غالب در هر شش حوزه است و نیز عوامل اجتماعی سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادریِ همسر در کاربرد زبان فارسی و گویی مؤثرند و احتمال می رود که کاربرد تنکابنی درمیان گویشوران به تدریج کمتر شود و فارسی به طور کامل در تمامی حوزه های اجتماعی جایگزین این گویش گردد.
۱۳۶۰.

از «توان داشتن» تا «توانستن»، بحثی در نحوه ایجاد فعل غیرشخصی «توان» در زبان فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارسی میانه توان توانستن داشتن توان داشتن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۳۶
vساخت افعال غیرشخصی زبان فارسی ریشه در زبان های ایرانی میانه و باستان دارد و بررسی این افعال بدون انجام پژوهشی دقیق در صورت های پیشین آنها غیرممکن است. یکی از این افعال توان است که ساخت آن در زبان فارسی میانه، به رغم کاربرد پربسامد آن در متون بازمانده از این زبان که در نتیجه باعث غنای اطلاعاتی ما در مورد این ساخت شده است، مورد اختلاف پژوهندگان مسائل دستوری زبان فارسی میانه است. این اختلاف و تشویش آراء در مورد واژه tuwān و ساخت غیرشخصی ایجادشده با آن حاصل عدم توجّه پژوهندگان به یکی از ساختارهای جملات اسمی در زبان فارسی میانه است. این ساختار در زبان فارسی میانه برای بیان معنای «داشتن» استفاده می شود و شامل مفعول غیرصریح، مسندالیه و فعل ربطی اختیاری است. هدف این مقاله نخست تعیین مقوله صرفی و معنای واژه tuwān است و سپس اثبات این مسئله که جملات اسمی با معنای «داشتن» ژرف ساخت فعل غیر شخصی توان را تشکیل می دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان