فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۵ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
دریدن پردههای پندار در نمایشنامة مرغابی وحشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات جهان ماندن در پرده های پندار را دشمن بزرگ آدمی دانسته و به شیوه های گوناگون آن را بازنمایی کرده است. ادبیات ایران از دیرباز جز پرداختن به مضامینی همچون فداکاری، عشق و آگاهی در برابر رذایلی مثل دروغ،فریب، ریا، تزویر، سالوس، توهم و خیال باطل نیز صف کشیده است. مرغابی وحشی ایبسن نیز بر چنین مضامینی استوار است. این مقاله به همانندی «خواب» دردناک در مرغابی وحشی اشاره می کند و آن را با «خواب خرگوشی» در ادبیات فارسی همسنگ می داند. بحث اصلی مقاله این است که برآشفتن ناشیانه این «خواب» مایه فعال شدن مکانیزم دفاعی خواب آلودگان است و این کار فقط از کسانی برمی آید که بتوانند نظیر فرزانه افسانه زندگی عطار، از خود بگذرند و شرایطی مهیا کنند که دیگران حتی از آن ها فراتر بروند. به عبارتی، این مقاله بر محور این سخن می گردد که روشنگران وامانده در تاریکی همچون رطب خوردگانی اند که منع رطب نتوانند.
تأثیر عوامل کلامی بر تعیین نوع الگوی حالت در گویش هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا نظام حالت غالب در گویش هورامی متأثر از ویژگی های کلامی است یا نه؟ دوبوا (1987, 2003) معتقد است که تعیین نظام حالت در هر زبان را تنها می توان در پرتو ملاحظات کلامی و فرانحوی به صورت کامل تحلیل کرد. وی نشان داده است که برخی ویژگی های کلامی سبب به وجود آمدن گرایش کلامی ویژه ای به نام «ساخت موضوعی ارجح» می شود که ویژگی های آن منطبق با ویژگی های ساخت های نحوی «ارگتیو» است. نحوة رقابت این گرایش با سایر گرایش های کلامی که عمدتاً ویژگی هایی شبیه به نظام حالت مفعولی در حوزة نحو دارند، درنهایت، موجب تعیین نظام حالت در حوزة نحو می شود. در این مقاله نخست نشان می دهیم که با وجود مشاهدة الگوی ساخت موضوعی ارجح در کلیة ساخت های زبانی گویش هورامی، میزان تأثیرگذاری این الگو در ساخت های گذشتة ساده بیشتر از ساخت های مضارع است و همین موضوع موجب ارگتیو شدن ساخت های گذشتة ساده در این گویش می شود. سپس به این موضوع می پردازیم که سایر گرایش های کلامی رقیب نظیر گرایش «جانداری مبتدا» و «پیوستگی مبتدا»، بر خلاف ساخت موضوعی ارجح، همواره محرک الگوی حالت مفعولی در حوزة نحو هستند و تأثیر آن ها در هر دو دسته از ساخت های ارگتیو و مفعولی گویش هورامی دیده می شود ولی میزان تأثیرگذاری هریک از این دو گرایش کلامی بر مفعولی شدن انگارة حالت در این گویش متفاوت است؛ چنانکه فقط گرایش جانداری مبتدا می تواند الگوی حالت را در ساخت های غیرارگتیو در گویش هورامی به سوی نظام حالت مفعولی سوق دهد. دستاوردهای تجربی این پژوهش می تواند به لحاظ نظری مؤید رویکردهایی باشد که معتقدند پدیده های نحوی بنیادین نظیر الگوی حالت غالب، تحت تأثیر عوامل کلامی و بر اساس ملاحظات کاربردشناختی شکل می گیرند.
مقاله به زبان انگلیسی: مطالعه میزان اثر بخشی آموزش به روش «کلید واژه یادآور» در یادگیری و یادآوری واژگان (The Effect of Mnemonic Key Word Method on Vocabulary Learning and Long Term Retention)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Most of the studies on the key word method of second/foreign language vocabulary learning have been based on the evidence from laboratory experiments and have primarily involved the use of English key words to learn the vocabularies of other languages. Furthermore, comparatively quite limited number of such studies is done in authentic classroom contexts. The present study inquired into the effect of using mnemonic key word method of vocabulary instruction on the learning and retention of vocabulary over long term in a normal EFL classroom context.Fifty5th grade primary school students were selected and randomly assigned into experimental and control groups. The experimental group received vocabulary instruction using mnemonic key word method and the control group received classic memorization based instruction of the same vocabulary items. The two groups took three posttests a day, two weeks, and a month after the last treatment session. A MANOVA analysis was run on the data and the results indicated that subjects in the key word group outperformed the memorization group at a significant level in both their learning and retention of the newly learnt vocabularies. The results of the study underscore the efficacy of the establishment of mental links and images for the vocabulary learning and retention of novice and beginning level EFL learners. It further implies that mnemonic devices like key word method should be given prompt attention by both EFL material developers and practitioners as a potentially effective strategy for vocabulary teaching, learning and long term retention at the early stages of second or foreign language development.
خنده در تئاتر
حوزههای تخصصی:
خنده پدیده ای اجتماعی و همگانی است و در تئاتر‘ به گفته مولیر‘ گریاندن آسانتر از خنداندن است . به همین خاطر نویسندگان‘ برای سرگرم کردن و خنداندن حضار‘ به شیوه های مختلفی متوسل می شوند. خواننده یا تماشاگر با تضادها خود می گیرد‘ خود را با شخصیت ها همسان می پندارد وکوشش می کند برای هر نکته ناگفته یا بی معنا‘ مفهومی بیابد. در تئاتر معاصر سکوت جای کلام را می گیرد و پرگویی خلاء وجود را از نظرها پنهان می دارد. این تئاتر مرگ شخصیت و فقدان معنا را طلب می کند. لیکن خنده به منزله پاسخی است در برابر انکار وجود و به خاطر تاثیرات مثبت آن‘ انسان می تواند سلامت خود را بازیابد.
در کلمات انگلیسی a پیش بینی معادلهای صوتی حرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"دانشآموزان و دانشجویان زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم اغلب از ضعف خود در تلقی رنج میبرند.یکی از علتهای آن میتواند این امر باشد که حرفهای مصوت در واژههای انگلیسی دارای صداهای گوناگونی هستند.آواشناسی زایشی ثابت کرده است که این رابطه نظامبند است و صداهای گوناگون مصوتها در واژهها از طریق حروف الفبای انگلیسی قابل پیشبینی میباشند.دیکرسون(1986، {L b L}1985، 1982)قواعدی استخراج کرد که صداهای گوناگون حرفهای مصوت را در واژهها با بکار بردن آن قواعد میتوان پیشبینی کرد.این قواعد را طرحهای کیفیت مصوتها({L Vowel Quality L})نامید.در این نوشته سعی شده با بهرهگیری از قواعد دیکرسون و افزودن چند قاعده جدید طرحهائی ارائه شود که بتوان تمام صداهای حرف ""{L a L}""را در واژههای انگلیسی امریکائی پیشبینی کرد.به نظر میرسد این مجموعه قواعد تا حد رضایت بخشی فراگیر باشند.
"
انسجام درونی و مستحکم آثار موریس بارس زیر قالبی متناقض نما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
"روی برچسب هایی که بر اطلاعات ما چسبانده شده اند، در کتب برگزیده های ادبی، گاهی از بارس به عنوان فردگرای خودستا سخن به میان می آید، و گاهی از او در مقام استاد مکتب گرا، نویسنده و فعال سیاسی یاد می شود. هر کارتحلیلی یا هر نقدی که به آثار وی ارتباط می یابد با چنین تصورهای نسنجیده و نادرستی سرو کار پیدا می کند.
در این مقاله برآنیم تا به ویژه به وحدت عمیق و ریشه دار میان نوشته های گوناگون او بپردازیم و تعیین کنیم چگونه و در چه قسمت هایی، زندگی و درون نویسنده به علاوه کلیه تاملاتش با فعالیت های سیاسی وی می آمیزند و با مسوولیت هایش به عنوان یک هنرمند متعهد سازگاری می یابند. برای اثبات این مدعا، بیشتر بر نظریات خود بارس تکیه خواهیم کرد. عقاید و اظهارات یک استاد صاحب فن در آینه آثارش: متونی که حکم خودتفسیری را به عهده دارند تا روند دوگانه نوشتار و افکارش، و دل گسستگی ها و دل مشغولی های متعهدانه وی را از طریق «هنر کامل و جامع» نمایان سازند"
حرکت های نحوی روبه پایین در زبان فارسی براساس کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت نحوی یکی از جذاب ترین بخش های نظریه دستور همگانی است که از الگو های آغازیِ این نظریه تا الگوهای متأخر امروزی، همگی جایگاه و اهمیت خود را حفظ کرده اند. توجیه های بسیاری برای چگونگی کارکردِ این فرایند نحوی در ساخت های زبانیِ زبان های گوناگون ارائه شده است. با تلاش های بسیارِ زبان شناسان ایرانی، هنوز بسیاری از مسائل مطرح شده در دستور همگانی به ویژه دیدگاه کمینه گرا- در زبان فارسی بررسی نشده است.
در این پژوهش، با بررسی حرکت های نحوی روبه پایین براساس کمینه گرایی، به نحو جملات فارسی و پیچیدگی های این نوع حرکت دقیق تر نگریسته می شود. بر این اساس، ویژگی های یگانه و تمایزدهنده حرکت های رو به پایین در زبان فارسی معرفی و شِش نوع حرکت روبه پایین بررسی و توصیف می شوند که در این میان می توان به حرکت هسته گروه مطابقه، گروه زمان و گروه نفی اشاره کرد. به نظر می رسد با درنظرگرفتن امکان حرکت روبه پایین، می توان توجیه بهتری از چگونگیِ نحو جملات فارسی و جایگاه گره های نقشی صرفی در ساخت سلسله مراتبی اشتقاق جمله های زبان فارسی ارائه کرد.
سوسور و تئوری ادبی
واژه های دخیل فارسی در فرانسه
حوزههای تخصصی:
تبیین مـرزشکنی در داستان های نوین فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «مرزشکنیِ روایی» را نخستین بار ژرار ژنت (1972) در این دو وجه لاینفک معرفی کرده است: وجهی مبتنی بر «صورت» پاره روایت های مرزشکن و مشخصاً ممیزه های کلامیِ داستان از فراداستان و فروداستان؛ و وجه دیگر مبتنی بر «کارکرد» دوگانة پاره روایت های مرزشکن در پرداخت داستان از راه داستان پریشی. با این که سال ها از معرفیِ مهم ترین مؤلفه های مفهوم «مرزشکنی» در دیدگاه های نوآورانة ژنت می گذرد، ولی این مفهوم، همچون دیگر مفاهیم بنیادین روایت شناسی، تا به حال توجه چندانی را در نقد روایت های فارسی به خود جلب نکرده است. فارسی که سهل است، حتی از تشخیص اهمیت مرزشکنی و بررسیِ دقیق کارکردهای روزافزون آن، در چهارچوب مطالعات جهانی روایت، هم دیری نمی گذرد. در این مدت، معدود روایت پژوهانی که دربارة مرزشکنی نظر داده اند یا این مفهوم را تنها از سویة بلاغی اش دیده اند یا فقط با نگاهی هستی شناسانه در آن نظر کرده اند. در مقالة حاضر، نگارنده بر آن بوده است تا ابتدا کارکردهای صنعت مرزشکنی را به کمک پاره ای از برجسته ترین نمونه های آن در داستان های نوین فارسی دسته بندی کند و سپس با استناد به درهم تنیدگیِ این کارکردها نشان دهد که، به خلاف دیدگاه روایت پژوهان، مرزشکنی، از یک سو، در هر صورتی از گفتمان دارای کارکردی هستی شناختی است و، از سوی دیگر، کارکرد مرزشکنی هرچه باشد، جز در وجهی از گفتمان شرفِ صدور نمی یابد.
بررسی نقش اشیاء در نمایشنامه های رنه دو ابالدیا
حوزههای تخصصی:
در نمایشنامه های معاصر‘ اشیاء دیگر یک زینت برای صحنه نیستند و بیانگر معانی مختلف می باشند که سزاوار تعمق است. اشیایی که در باز ی بازیگر بکار گرفته می شوند در اغلب مواردارتباط بصری و آنی با تماشاچی برقرار می کنند و علاوه بر این‘ قابلیت ایفای نقش های پیچیده تر را نیز دارند. در تئاتر‘ شخصیت ها برای پشت سر نهادن دشواری ها از وجود اشیاء حاضر در صحنه کمک می گیرند. همین اشیاء ممکن است در جایی دیگر واسطه شروع یا دگرگون سازی حادثه ای تازه گردند و یا فراتر رفته و همچون یک بازیگر با اراده خود عمل کنند و بدین ترتیب در جریان داستان‘ یا سرنوشت شخصیت ها تاثیر گذار باشند. در این مقاله‘ به بررسی چنین نقش هایی در نمایشنامه های رنه دو ابالدیا پرداخته می شود. وی همانند معاصرینش‘ نگرانی خود را از غلبه اشیاء بر انسان قرن حاضر ابراز می دارد ولی با این حال خیال پردازی ها وطنز نویسنده است که جایگاه نخست را در آثارش بدست آورده است. وی با استفاده از اشیاء غیر منتظره و عجیب و غریب طنز را به صحنه می آورد. اما قصد نهایی وی بیشتر متعجب کردن مخاطبینش است تا بدین گونه در آنان نگرشی تازه به واقعیت را بر انگیزد.
بررسی معناشناسانه استهزا با تاکید بر همنشینی ها وجانشینی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه پژوهی از روش های مورد استفاده در تفسیر موضوعی برای کشف و استخراج نظریه قرآن می باشد. که امروزه مورد توجه زیادی واقع شده، به ویژه در علم زبانشناسی و در حوزه معناشناسی؛زیرا از طریق این شیوه می توان در شبکه معنایی قرآن با بررسی واژگان در سیاق آیات به معنای جدیدی از واژه دست یافت که با معانی قبلی و خارج از شبکه قرآن اگر چه در مواردی هم پوشانی داشته، در مواردی نیز یک معنای نو و ابداعی که مختص دیدگاه قرآن است، ارائه می دهد. که این معنای جدید منجر به توسع معنایی 1واژه می شود.\nهدف از پژوهش حاضر بررسی واژه استهزا با روش توصیفی تحلیلی با استفاده از مطالعات واژه شناسانه از طریق لغت و تحلیل هم نشینی2 واژه ها در کنار یکدیگر و جانشینی3 است. به صورت بررسی این واژه و مشتقات آن در قرآن با تحلیل محتوایی آن بر پایه مطالعات درون متنی قرآن با توجه به سیاق آیات می باشد.یافته های قرآنی نشان داد: واژه استهزا با پاره ای از مفاهیم اعتقادی و اخلاقی ارتباط معنایی دارد و همین امر منجر به توسعه معنایی واژه در قرآن شده است. گرچه معنای لغوی مستخرج از کتب لغت تحت عنوان تمسخر و تحقیر در قرآن نیز به کار رفته است. امااز آنجا که توحید محور اصلی آیات قرآن است. بنابراین واژه ها در پرتو آن معنایی جدید می یابند. و واژه گان ترکیبی جدیدی مثل استهزا خدا، مطرح می شود. از هم نشینی استهزا با واژگان کفر و نفاق و ایمان و جانشینی آن با واژگان سخر و ضحک مکشوف شد که در دیدگاه قرآنی با دو نوع استهزا ممدوح و مذموم مواجهیم. که اولی جهت تربیت و آگاهی از سوی خدا و مومنان در مقابل استهزا کافران و به نوعی مجازات اینان است و دومی برای تحقیر و بی اعتنایی از سوی کافران و منافقان صورت می گیرد. این روابط معنایی با ظرافت های ادبی و تصویرپردازیهای هنری از معقول به محسوس و سایر آرایه های ادبی و آوایی، برجسته سازی و دارای وضوح معنا و زیبایی ساختاری و محتوایی گردید. و این نشان دهنده انسجام و اتساق لفظ و معناست.
تفسیری از واژه حنا
حوزههای تخصصی:
The Significance of Education and Gender in Persian Word-selection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study strives to investigate the importance of ‘education’ and ‘gender’, as two major sociolinguistic variables, in accepting or rejecting the words coined by the Iranian Academy of Persian Language and Literature (APLL). A total of 500 students from state universities in Tehran were chosen as subjects and provided with a questionnaire consisting of 50 APLL equivalents. The respondents’ acceptance of the first 25 words correlated with the extent to which these words are used in newspapers and magazines; however, the second 25 equivalents were treated differently. Close to half of the Undergraduates and Masters and only a little more than half of the PhD students accepted the equivalents. The results showed no significant relationship between education and the acceptance and rejection of the APLL words; however, there was a significant relationship between respondents’ parents’ education and the acceptance and rejection of the APLL words. Although, males tended to be slightly more accepting than females who were split 50:50, there was no significant relationship between gender and the acceptance and rejection of the APLL words. The respondents preferred words which had only a single equivalent.