فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
The forced transition to online instruction due to covid-19 pandemic brought about many changes and challenges. Therefore, evaluating these changes is of utmost importance. The study aimed to contribute to the existing literature by investigating the online adaptation of Iranian EFL high-school teachers. Purposive sampling was employed to approach the 20 teacher participants of the study. To this end, the researchers used semi-structured interviews to gather qualitative data concerning their perception towards of online instruction. The results of the study were promising. Although they reported many challenges and shortcomings, they believed those weaknesses motivated them to increase their digital literacy and integrate ICT into their approach. Moreover, teachers saw the pandemic as a forced opportunity and believed it was time to harness the power of ICT integration in post-pandemic education. Finally, all the study findings and possible implications are discussed, and suggestions are presented to prevent barriers to online instruction.
نگاهی تازه به پی بست ضمیری سوم شخص مفرد ( ش/aš/eš) در فارسی محاوره ای از منظر نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
25 - 49
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش می شود یک مورد خاص از کاربرد پی بست ضمیری ( ش) در فارسی محاوره ای از منظر نقش گرایی موردبررسی قرار گیرد. برای تهیه پیکره از دو رمان مجموعاً 56500 واژه ای که به زبان محاوره ای نگارش یافته و هم چنین اطلاعات موجود در فضای مجازی استفاده شد و 110 جمله با ساخت موردنظر استخراج گردید. بررسی داده ها نشان می دهد مرجع پی بست ( ش) دانش مشترک و مفروض میان طرفین مکالمه است که ممکن است در قالب یک گزاره در گفتمان بازنمایی شود و یا با استفاده از یک عنصر در زبان فعال شود؛ بنابراین پی بست ( ش) از لحاظ ساختاری محرک پیش انگاری و افزوده های (راستش، حقیقتش، واقعیتش) گفتمان نما هستند. مرجع پی بست حاوی اطلاع کهنه و معرفه مشخص است؛ اما گزاره پس از آن حاوی اطلاع نو و نکره مشخص است. گزاره ای که پس از پی بست ضمیری می آید کانون اطلاعی جمله است. پی بست ضمیری سوم شخص مفرد هم در قالب افزوده و هم یک بند در آغاز جمله ظاهر می شود که هر دو صورت در جمله قابل حذف هستند و نقش معنایی و کاربردی آنان تصریحِ بیان حقیقت است.
تحلیل فرمالیستی اشعار دهخدا با تاکید بر مولفه ی وجه غالب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
180 - 207
حوزههای تخصصی:
تحلیل آثار ادبی بر اساس چارچوب های زبان شناختی یکی از راه های مطالعه نظام مند این آثار است. در این پژوهش، سعی بر آن است که اشعار دهخدا را بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ که شامل هشت نوع هنجارگریزی (آوایی، زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی، نوشتاری و واژگانی) می باشد، مورد بررسی قرار دهیم. شیوه های مختلف هنجارگریزی و ساختارشکنی شعر ابتهاج برای خلق تصاویر شاعرانه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که دهخدا از انواع هشت گانه هنجارگریزی لیچ استفاده کرده است و از این طریق توانسته زبان خود را برجسته سازد. در این میان، وی از هنجارگریزی زمانی بیش از سایر انواع هنجارگریزی بهره گرفته است. میزان کاربرد سایر انواع هنجارگریزی و پیامد آن ها نیز در مقاله بررسی شده است. به واسطه این هنجارگریزی ها ، دهخدا با واژه های معمولی، منظور خود را به گونه ای نوآورانه و متفاوت و به زیباترین شیوه بیان می کند. همچنین تقدّم فعل بر سایر ارکان جمله از پربسامدترین نمونه های هنجارگریزی نحوی در شعر دهخدا است. با بکارگیری این شیوه، وی نوعی فعل گرایی و تأکید بر عمل به جای عامل را تداعی کرده است.
ویژگی های لحن بازیگر در شخصیت پردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
27 - 52
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ویژگی های لحن گفتار در شخصیت پردازی در فیلم ها و سریال های ایرانی براساس نگاه گامپرز (1982) به عناصر نوایی به مثابه ابزار بافت سازی بررسی شده است. برای این هدف دیالوگ هایی از فیلم ها و سریال های ایرانی از یک بازیگر (جواد عزتی) در نقش های مختلف مثبت و منفی انتخاب شده، بعد از آوانویسی با الفبای آوایی آمریکای شمالی، براساس نمادهای جفرسونی رایج در تحلیل مکالمه تکمیل شده و در نهایت تفاوت های لحن بازیگر واحد در بازی کردن شخصیت های مختلف مورد بررسی قرار می گیرند. فرض بر آن است که عناصر نوایی یکی از مهم ترین ابزار در دسترس بازیگران برای بازسازی شخصیت خاص و جان بخشیدن به آن در جهت پیشبرد روایت هستند. در نقش مثبت به طورکلی شاهد حجم پایین صدا، آهنگ افتان، بیان شمرده، کیفیت زمزمه ای و بیان آرام و در نقش منفی شاهد آهنگ خیزان، حجم صدای بالا، سرعت و مکث برای حفظ نوبت و بازنمایی موضع قدرت و لحن تهدیدآمیز بودیم.
تحلیل گفتمان وندایکی هویت زنان در چهار رمان منتخب فارسی (سووشون، چراغ ها را من خاموش می کنم، سال بلوا، شوهر آهو خانم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
119 - 91
حوزههای تخصصی:
هویت زنان و مسائل پیرامون آن ها از موضوعات مهم این روزهای جامعه جهانی است؛ اما این بخش از جامعه به علت برخی سنت ها و عادات حاکم بر جوامع و نگاه خاص به آن ها، همیشه جنس دوم تلقی شده اند. این شیوه نگرش به هویت زن در ادبیات داستانی نیز نمود پیداکرده است. تحلیل گفتمان بر این اصل تأکید دارد که نحوه خلق هر گفتمان ریشه در دیدگاه خالق آن گفتمان و شرایط اجتماعی حاکم بر دوره خلق آن گفتمان دارد. در این تحقیق اصول مربع ایدئولوژیک ون دایک، کارکرد سه گانه گفتمان و همچنین استراتژی های گفتمانی به کاررفته توسط نویسندگان بررسی شده و رمان ها در سطوح معنا، توصیف، سبک و استدلال تحلیل شده اند. این تحقیق بر روی چهار رمان مشهور فارسی انجام شده است. رمان های «سووشون» اثر سیمین دانشور، «چراغ ها را من خاموش می کنم» اثر زویا پیرزاد، «سال بلوا» اثر عباس معروفی، «شوهر آهو خانم» اثر علی محمد افغانی. این تحقیق از نوع کیفی است و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. علاوه بر آشکار کردن تفاوت بازنمایی هویت زن در آثار نویسندگان زن با نویسندگان مرد، نشان می دهیم که چگونه شرایط حاکم بر جامعه، افکار عمومی، اخلاق اجتماعی و حتی اصول تربیتی در خانواده ها می تواند بر شکل گیری هویت مستقل زن و کمرنگ شدن روابط ناعادلانه میان زن و مرد و حتی تغییر آن کمک کند. طی این مقاله استراتژی ها را در خدمت سه عامل اصلی، شامل رفتار اجتماعی، رفتار تربیتی و آگاه شدن و آگاهی بخشیدن می بینیم که هویت مستقل زن را آشکار، شکوفا و سپس به جامعه اثبات می کنند.
مقایسه ی درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند کودکان دارای صرع وکودکان سالم (سه تا پنج سال) فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری صرع اختلالی عصب شناختی محسوب می شود، بررسی های شناختی در این زمینه می تواند روشن گر چگونگی این اختلال باشد. با بررسی های شناختی می توان چگونگی آسیب مغزی و تأثیر این آسیب ها در کنش های رفتاری بیماران را تشخیص داد. پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای بیست کودک سالم (3 تا 5 ساله) و بیست کودک دارای صرع (در همان سن) پرداخته است تا در این بررسی مقایسه ای، شناخت بهتری از این بیماری و دانش شناختی هر دو گروه در درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند حاصل شود. روش پژوهش حاضر توصیفی-آزمایشی است و بدون هیچ گونه دخل و تصرفی در متغیرها، صورت گرفته است. شیوه پژوهش حاضر برگرفته ازشیوه ی بیالکا- پیکال (2003) و شجاع رضوی (1395) است. یافته ها نشان داد که کودکان سالم در آزمون عبارات استعاری جاخالی بسیار خوب عمل کرده و با کسب امتیازات بالا و پاسخ های صحیح در تکمیل عبارات استعاری همکاری لازم را داشتند. در آزمون کارت های دوتایی نیز کودکان طبیعی با بالاترین امتیاز درک و کاربرد کامل عبارات استعاری بدن مند را در تمامی حواس کسب کرده اند. کودکان دارای صرع در پرکردن عبارات جاخالی با تفاوت اندکی از کودکان سالم به پرسش ها پاسخ گفتند. در مرحله آزمون کارت های دوتایی کودکان دارای صرع بیشترین پاسخ صحیح را در حواس بویایی و چشایی داشته اند و کمترین پاسخ صحیح را در حواس بینایی و لامسه به دست آوردند. همچنین، نتایج نشان داد که بیماری صرع در درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند کودکان تاثیر منفی داشته است. صرع می تواند دانش شناختی کودکان را تحت تاثیر قرار دهد.
نحوه بازنمایی ارزش های فرهنگی در پویانمایی (انیمیشن) ایرانی جهت تأثیرگذاری بر رفتارِ شناختی کودک از منظر فنون اقناع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
124 - 152
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه های تلویزیونی جزء جدایی ناپذیری از زندگی است و انیمیشن جایگاه ویژه ای در این برنامه ها دارد، به گونه ای که مخاطب را به طور ناخودآگاه در معرض و تحت تأثیر ارتباطات اقناعی قرار می دهند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی فنون اقناع در ساخت مفاهیم ارزشی زبانی در پویانمایی شکرستان است که در آن از ابزارهای زبان شناختی نظیر تمثیل و ضرب المثل که از موضوعات بینامتنیت هستند، برای انتقال مفاهیم و ترغیب بیننده استفاده شده است. پژوهش حاضر که بر روی هشت قسمت از پویانمایی شکرستان انجام شده است، از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و هدف آن ارائه نتایج مطالعه نحوه بازنمایی ارزش های فرهنگی در کارتون های ایرانی و بروز آن در رفتارشناختی کودک می باشد. یافته ها نشان می دهند چگونه در هر قسمت از شکرستان سعی بر آن بوده تا با کاربرد گفتمانی خاص، باورهای فرهنگی و انواع فنون اقناع پیام به مخاطب منتقل شده و القاء گردد. نتایج نمایانگر آن است که برای بازنمایی ارزش های فرهنگی، از میان فنون اقناع، از فنون برجسته سازی، تکرار، تملق و اغراق و ادعای صریح بیشتر استفاده شده است.
تأثیر دو یا چندزبانگی بر مهارت های زبانی دانش آموختگان نظام متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
279 - 308
حوزههای تخصصی:
تنوع قومی در ایران که تنوع زبانی را در پی دارد، از نخستین سال تحصیل در مدرسه، آموزش را تحت تأثیر قرار می دهد و لازم است در برنامه ریزی های آموزشی موردتوجه قرار گیرد. در چنین صورتی، ضعف تسلط بر زبان فارسی در پیشرفت تحصیلی کودکان دوزبانه اختلال ایجاد نمی کند. پژوهش حاضر باتوجه به این مسأله و با هدف بررسی وضعیت مهارت های زبانی دانش آموختگان دوزبانه و فارسی زبان ایرانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان سال دوازدهم بودند و نمونه آماری از شهرهای اراک، تبریز، ساری، سنندج، شیراز، یاسوج و یزد با روش نمونه گیری خوشه ای و چندمرحله ای تصادفی دریافت شد. روش تحقیق پیمایشی بود. علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، در بخش آمار استنباطی از آزمون های ناپارامتری من ویتنی یو و کروسکال والیس و آزمون پارامتری تی تست و تحلیل واریانس استفاده شد. تحلیل داده های کمی و کیفی تحقیق نشان داد که فاصله میان نتایج دانش آموختگان فارسی زبان و دوزبانه در مهارت های خواندن، نوشتن، شنیدن و سخن گفتن معنادار و در همه مهارت ها عملکرد فارسی زبان ها، بهتر از دوزبانه ها است. این نتایج حتی با افزودن متغیرهای جنسیت و رشته تحصیلی و مقایسه میانگین بهترین امتیاز دوزبانه ها با ضعیف ترین امتیاز فارسی زبانان نیز صادق بود. تفاوت معنادار میان تسلط دانش آموختگان فارسی زبان و دوزبانه ایرانی در تمامی مهارت ها نشان داد که تلاش های صورت گرفته در دوره دوازده ساله آموزش رسمی کافی نبوده و یا از کفایت لازم برخوردار نبوده است. باتوجه به تنوع زبانی کشور ایران، پیشنهادهایی در مقاله حاضر مبتنی بر ضرورت تجدیدنظر در برنامه های کنونی آموزش وپرورش با نگاه ویژه به دوره های پیش از دبستان و سه ساله اول ابتدایی ارائه شد.
Exploring the Role of Teaching Experience in Language Teachers’ Academic Optimism in Online Teaching of Listening(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the increased research on various aspects of academic optimism (AO) in general education, this line of inquiry has not received adequate empirical attention in English language teacher education. The present mixed-methods study aimed to explore the role of AO in MALL-oriented listening instruction among Iranian EFL teachers, with a focus on variations in their experience ranges. A total of 168 teachers participated in the study and completed the study scales, and 15 teachers with higher levels of perceived AO were further interviewed to gather qualitative data. Descriptive and inferential statistics were used to examine the quantitative data, while thematic analysis was conducted to analyze the qualitative data. The quantitative results indicated significant differences between novice, experienced, and highly experienced language teachers, with the latter holding more positive beliefs about AO and MALL in relation to listening. Additionally, a significant correlation was found between AO and MALL. The qualitative findings complemented the quantitative results by highlighting the pivotal role of academic optimism in driving teachers’ motivation, the positive impact of teachers’ optimistic attitudes on student engagement and motivation, and the pedagogical strategies employed by optimistic teachers to effectively incorporate MALL in their instructional practices. These findings provide implications for teachers and teacher educators, emphasizing the importance of integrating AO principles in MALL-related professional development courses to positively contribute to teachers’ professional growth. The study contributes to the limited empirical research on AO within the context of English language teacher education and provides valuable insights into the complex interplay between academic optimism, MALL-oriented listening instruction, and teacher-student interactions.
محدودیت های همنشینی همخوان ها در مرز اشتقاق در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی محدودیت های واجی حاکم بر همنشینی همخوان ها در مرز اشتقاق ِواژه های زبان فارسی است. این پژوهش نشان می دهد تا چه اندازه جایگاه تولید، شیوه تولید و مشخصه واک می تواند در همنشینی همخوان ها مؤثر باشد. در این پژوهش، 1362 واژه مشتق دارای توالی همخوانی از فرهنگ مشیری (1388) استخراج و بررسی شده است. بسامد توالی ها در پیکره موردِ مطالعه و بسامد هریک از همخوان ها در توالی، در هریک از جایگاه ها ارائه شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که همخوان ها با تفاوت های بسامدی چشمگیری در توالی همخوانی ظاهر می شوند. توالی های سایشی-غیرسایشی دارای بیشترین بسامد و توالی های دوخیشومی دارای کمترین بسامد هستند. مقایسه فراوانی همخوان ها به عنوان عضو اوّل و دوم توالی نشان می دهد که تمامی 23 همخوان زبان فارسی در جایگاه اوّل توالی در مرز اشتقاق حضور دارند؛ ولی تنها 12 همخوان در جایگاه دوم می توانند حضور داشته باشند. از میان 198 نوع توالی، 54 درصد از توالی ها به لحاظ مشخصه واک همسان هستند؛ درحالی که 46 درصد توالی ها از این نظر ناهمسان هستند. بنابراین، گرایش به سمت همسانی در این مشخصه، با اختلاف اندکی بیشتر از ناهمسانی است. وضعیت واک داری باتوجّه به جایگاه اوّل و دوم توالی تغییر درخور توجهی نشان نمی دهد.
آموزشکاوی مشارکت نوجوانان برای یادگیری مهارت خوانداری زبان های خارجی در قاب واقعیت افزوده ربات های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
9 - 37
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مداخله ای، با طرح موازی به آموزش کاوی حضورِ فعال نوجوانان در جامعه های کوچکِ تمرین برای یادگیری مهارت درک خوانداری زبان های خارجی از طریق آموزش با ربات اجتماعی به وسیله واقعیت افزوده می پردازد. به این منظور، با کاربرد طراحی آزمایش ها، 552 دانش آموز دختر و پسر فارسی و غیر فارسی زبان از رده سنی 11-12 سال به شیوه گزینش طبقه بندی انتخاب شدند. آن ها به شکل تصادفی به دو گروه دسته بندی شدند تا مهارت درک خوانداری انگلیسی، عربی و یا فارسی را به عنوان زبان خارجی فرا گیرند. تمرین جمعی مهارت های خوانداری زبان های خارجی به وسیله واقعیت افزوده پیش ساخته یا خودساخته برای آموزش محتوای خوانداری به ربات اجتماعی، پیش از آموزش و ارزیابی انفرادی برخط در مرحله بررسی کمی سبب شد تا این پژوهش در قالب کلاس های معکوس طبقه بندی شود. رویدادنگاری آموزش دهنده ها در دوره آموزشی، مرحله بررسی کیفی این پژوهش را شکل داد. تحلیل ورایانس (با اندازه های مکرر) روی داده های به دست آمده از ارزشیابی مهارت خوانداری شرکت کنندگان، نشان دهنده کارایی مشارکت در تمرین و یادگیریِ درک مطلب، با استفاده از آموزش به ربات های اجتماعی از طریق واقعیت افزوده خودساخته بود. به شکل مشابه، برداشت یاددهنده ها، حضور فعال فراگیرندگان را عامل مهمی در موفقیت آموزش خواندار زبان های خارجی، از طریق واقعیت افزوده ربات های اجتماعی جامعه های کوچک قلمداد می کرد.
بررسی نصاب های گویشی فارسی در سده های اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نصاب های زبانی و گویشی به عنوان نمونه ای از شعر تعلیمی در سده های اخیر با هدف کمک به حراست از واژه های زبانی و گویشی تنظیم شده اند. از واژه نامه های گویشی کهن می توان به «نصاب جامع اللغات» (قرن دهم هجری)، «نصاب صبوحی» و «نصاب طبری» (قرن سیزدهم هجری) اشاره کرد که اغلب براساس الگوی «نصاب الصبیان» ابونصر فراهی (قرن هفتم هجری) تدوین شده اند. در ایران با گستره وسیعی از زبان ها و گویش های محلی مواجه هستیم و از دیرباز یکی از راه های مؤثر حفظ و کمک به رونق آنها بهره گیری از زبان شعر برای ساده سازی به خاطرسپاری واژه های گویشی بوده است. وزن و قافیه و سادگی مضامین می تواند کمک شایانی به حفظ لغات و اصطلاحات گویشی کند. با وجود این برای بسیاری از زبان ها و گویش های کشورمان فرهنگ لغت منظومی در قالب «نصاب» در اختیار نداریم. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن ارائه نمونه هایی از اشعار نصاب های گویشی موجود به ویژگی های ساختاری آنها اشاره نماید تا انگیزه ای برای احیای این سنت شعری به عنوان یکی از رویکردهای فرهنگ نویسی در ایران باشد.
انطباق صرفی در زبان لری خرم آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
187 - 214
حوزههای تخصصی:
زبان ها و گویش های هر جامعه در شکل گیری هویت و جهان بینی افراد آن جامعه نقش بسزایی ایفا می کنند، اما اخیراً به دلایلی همچون تسلط زبان معیار و بی توجهی گویشوران بومی، زبان ها و گویش های بسیاری در انزوا و خطر فراموشی قرار گرفته اند. ازاین رو، هدف از نگارش مقاله حاضر، ثبت و حفظ یکی از این گونه های محلی در معرض خطر است. در پژوهش پیش رو، مقولات مطابقه و حالت به عنوان دو رکن اصلی رده شناسی انطباق صرفی در زبان لری خرم آبادی بررسی شدند. روش انجام کار به ترتیب شاملِ تهیه پرسش نامه 340 جمله ای، مصاحبه با 3 گویشور بومی، ثبت و ضبط، توصیف و تحلیل علمی داده ها و در آخر، استخراج الگوی دستوری مطابقه و حالت در زبان مذکور بود. یافته ها وجود الگوی «فاعلی مفعولی» را برای هر دو مقوله دستوری مطابقه و حالت نشان دادند و در نهایت، نظام رده شناسی یکدست «فاعلی مفعولی» برای ساحت انطباق صرفی در زبان لری تعیین شد.
Fostering Academic Vocabulary Learning: Opportunities for Explicit Learning through a Mobile-Assisted App in the Field of Applied Linguistics(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۴, Spring ۲۰۲۳
133 - 152
حوزههای تخصصی:
Over the last decade, Mobile-assisted Language Learning (MALL) has led to an authentic and contextual language learning process across the globe (Kukulska-Hulme, 2009). It has played a pivotal role in language learning in general and vocabulary learning in particular as a building block of academic writing. The current study examined the effect of a mobile application (i.e. AWL builder) on academic vocabulary learning among sophomore university students in applied linguistics. The study also focused on measuring students' perceptions and problems in utilizing mobile-assisted applications in acquiring English academic vocabulary. Accordingly, using convenience sampling procedures the participants were divided into experimental (N =36) and control (N = 36) groups. The experimental group used a mobile application (i.e. AWL builder), while the control group used a traditional approach. Furthermore, to answer research questions academic vocabulary pre-and post-tests and a questionnaire were employed. The findings show that the AWL group showed prominent performance in academic vocabulary tests. The current study concludes that instructors should take into account mobile devices as useful supplementary tools to enhance L2 academic word retention and include them in regular language curriculum.
بررسی شایستگی میان فرهنگی و جنسیت در کتاب های درسی آموزش زبان انگلیسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article examines intercultural competence and gender representation in the latest locally developed English language coursebooks which are taught in Iranian primary and secondary schools. The study uses content analysis to investigate the extent to which gender is portrayed in coursebooks and also how much these coursebooks reflect equality between men and women. In addition to quantitative analysis, qualitative analysis was conducted to a certain extent. For the first phase of the research, images, names, roles, and topics oriented towards women and men in the reading passages and conversations were analysed. Moreover, since the present study examined intercultural competence within the English language coursebooks, the coursebooks were scrutinized in order to capture every instance in which the eleven aspects of intercultural competence are shown or indicated. The findings revealed that in the newly developed coursebooks, gender imbalances could be observed to a great extent, with males being the dominant gender in names, characters, images, and texts. Intercultural competence was also found to be a major difference between genders, where the books showed higher intercultural competence for men in Emotion, Empathy, and Perspective-taking (EEP) and Intercultural Relations (IR) aspects. Women were shown to be higher in Knowledge of Diversity (KD), but there was no difference in Intercultural relations (IR). Since in these coursebooks, male authors outnumber their female counterparts, it might be beneficial to add more females to an authority's board of authors. Authors are also encouraged to develop coursebooks that promote gender equality by following guidelines provided by Iran's authorities.
بررسی رابطه بین هویت زبانی و هویت پذیری زبانی میان ساکنان استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هویت زبانی و هویت پذیری زبانی در بین ساکنین استان کردستان است. پژوهش حاضر از نوع تحقیق توصیفی پیمایشی و در تقسیمات تحقیقات توصیفی از نوع روش تحقیق همبستگی است. به این منظور تعداد 407 پرسشنامه استاندارد بین نمونه های آماری توزیع شد. نمونه گیری به طبقه بندی متناسب انجام شد. پایائی پرسشنامه به کمک آلفای کرونباخ به دست آمد و تائید شد و روایی آن نیز به کمک تحلیل عاملی تائیدی مورد تائید قرار گرفت. در این پژوهش از مدل هویت زبان و هویت زبان دوم خطیب و رضایی ( 2013 ) و تیلور( 2010 ) استفاده شده است . برای بررسی فرضیه پژوهش از آزمون همبستگی، آزمون پیرسون و نیز مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بین هویت زبانی و هویت پذیری زبانی در شهروندان ساکن استان کردستان رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. و نیز به جز بعد تلفظ بین سایر ابعاد هویت زبانی و هویت پذیری زبانی رابطه منفی و معنی دار وجود دارد، که از آن میان، بعد وفاداری بیشترین تاثیر را داشته است.
The Relationship Among Iranian EFL Teachers’ Spiritual Intelligence, Performance and Happiness: The Moderating Role of Psychological Well-being(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Many significant psychological antecedents accompany second/foreign language (L2) teachers in the classrooms. Most recent studies show that spiritual intelligence, happiness, job performance, and psychological well-being are among these antecedents; however, the relationship between these constructs is still underexplored in the context of English as a Foreign Language (EFL). Therefore, this research aimed to explore the relationship among EFL teachers’ spiritual intelligence, happiness, and job performance considering the moderating role of psychological well-being. This study applied a correlational design. Iranian EFL teachers (n:103) were invited to participate in this study through convenience sampling. They were requested to fill out four questionnaires at work. The structural equation modeling (SEM) method was used through PLS software to analyze the collected data. Therefore, it was concluded that both spiritual intelligence and happiness positively influence EFL teachers’ job performance with psychological well-being only moderating the latter association. The findings of this study contribute to the knowledge on the teacher antecedents influencing their performance which can consequently result in enhancing the teachers’ job performance.
Reflection Levels among Iranian EFL Teachers: The Interactional Effects of Gender, Academic Degree and their Teachers’ Experience(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
11 - 28
حوزههای تخصصی:
In today's society, it is important for teachers, particularly foreign language teachers, to understand that reflectivity is considered as a main factor in growing teaching profession. This study sought to examine the different dimensions of reflective teaching among Iranian EFL teachers considering the variables of gender, academic degree , teaching experience ,and interactional effect between them .In doing so, initially using an explanatory sequential mixed method survey design a five–point Lickert scale ,29-items Reflective Teaching Questionnaire including (practical, meta-cognitive, critical, cognitive and affective ) was distributed to 142 EFL teachers (male and female) with 4 to 30+ years of professional experience with BA, MA, and PhD. academic degrees. Considering teaching experience, the participants were categorized into three groups.MANOVA results indicated the significant effect of teachers’ experience on their reflective teaching with the least effect reported on the affective dimension. Secondly, sixteen EFL teachers were invited to participate in an interview. The results of the present study will be useful for EFL teachers to have effective teaching, and to involve themselves more in exploring their students’ learning styles and critical aspects of the teaching context. Obviously, reflective teaching would help teachers to foster their independence. The analysis revealed that shortage of time, prescribed syllabi, predetermined textbooks, and ineffective teacher training programs were the main obstacles to reflectivity as experienced by the teachers. The outcomes have pedagogical implications for Iranian EFL teachers and theoreticians in the area of language teaching.
ورزش و اخلاق در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هخامنشیان (550-330 ق.م) به عنوان یکی از دولت های ایرانی در عرصه فرهنگ و تمدن جهانی آثار شگرفی از خود برجای گذاشته اند. ورزش و اخلاق از مسائل مهم فرهنگی دوره هخامنشی بوده اند. تقویت قوای جسمانی و معنوی از همان نخست مورد توجه ایرانیان بوده و این امر در دوره هخامنشی نمود بیشتری پیدا کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع دست یکم به این پرسش پاسخ داده شود که ورزش و اخلاق در دوره هخامنشی چه جایگاهی داشته اند و چه ارتباطی میان آنها وجود داشته است؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که در دوره هخامنشی میان پرورش قوای جسمانی و معنوی رابطه متقابلی وجود داشته و پرورش هرکدام از این دو در گرو پرورش دیگری بوده است و انسان کامل کسی بوده که در هر دو زمینه پرورش یافته باشد. در این دوره ورزش هایی از جمله تیراندازی، نیزه اندازی، سوارکاری، شنا، چوگان، شطرنج و تخته نرد در کنار راست گویی، درست کاری، تحمل سختی هایی چون گرما و سرما، گرسنگی و تشنگی، تسلط بر خشم و هوای نفس، آموزش داده می شد.
بازشناسی ساختار حقوقی جهان شاهی هخامنشی: مطالعه ای بر قوانین مرکزی در برابر قوانین منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تداوم و تحول فرایندی است که در آسیای غربی باستان بیش از هر چیز دیگر قابل مشاهده است. تحولات سیاسی و به قدرت رسیدن اقوام و گروه های گوناگون از سویی زمینه تغییرات بسیاری را فراهم می کرد؛ اما آنچه بیشتر قابل مشاهده بود ساختارهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی است که در طول هزاره های باستان با تحولات یا دگرگونی های کران مند به زندگی خود ادامه می دادند. بسیاری از این ساختارهای پیشین در دوره هخامنشی نیز قابل مشاهد است. همواره در پژوهش های معاصر به تأثیرپذیری پارسیان از میان رودان باستان پرداخته شده است. یکی از مهم ترین ساختارها که کم تر موردتوجه واقع شده است نظام های حقوقی عصر باستان است. براین اساس این پژوهش در نظر دارد به بررسی دو پرسش اساسی در این زمینه بپردازد. نخست آنکه نظام حقوقی هخامنشیان دقیقاً چه ویژگی هایی دارد؟ و دودیگر آنکه آیا می توان نظام حقوقی هخامنشیان را در چارچوب فرایند تداوم و تحول تأثیر پذیرفته از میان رودان باستان دانست؟ براین اساس این مقاله با بررسی منابع حقوقی این عصر به دنبال پاسخ به این پرسش هاست. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه-ای است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که علی رغم فقدان منابع بنیادین حقوقی مربوط به عصر هخامنشی، می توان با تحلیل تطبیقی اسناد و مدارک گوناگون این عصر نتیجه گرفت که نظام حقوقی پارسیان بر ساختاری مرکز-پیرامون استوار بوده است؛ ساختاری که در آن قوانین محلی و منطقه ای نقش برجسته ای ایفا می کردند.