فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۵٬۴۴۸ مورد.
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
167 - 194
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تطبیق سرفصل های آموزشی دافوس آجا و دافوس زمینی ارتش چین می پردازد. سرفصل دروس از ارکان اصلی هر نظام آموزشی است. بحث سرفصل های آموزشی در دافوس و روش آموزش و محتوا و متون آموزشی هر دانشگاه و یا دانشکده فرماندهی و ستاد مبتنی بر سیاست های آموزشی ارتش آن کشور تدوین می شود. بنابراین تطبیق سرفصل دروس آموزشی دافوس آجا و دافوس ارتش خلق چین از این جنبه دارای اهمیت است. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از "مقایسه سرفصل های آموزشی دافوس ارتش جمهوری اسلامی ایران با سرفصل های آموزشی (دروس نظری، دروس عملی) دافوس ارتش خلق چین، چه مطلوبیت هایی ایجاد می نماید؟" هدف اصلی تحقیق نیز ایجاد مطلوبیت برای سرفصل دروس آموزشی دافوس از طریق مقایسه سرفصل های آموزشی کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی(دافوس) ارتش جمهوری اسلامی با سرفصل های آموزشی دانشکده فرماندهی و ستاد نیروی زمینی ارتش خلق چین و ارائه سرفصل های مناسب جهت دافوس آجا، روش پژوهش تطبیقی است. مطالعه تطبیقی یکی از روش های پژوهش است که در آن دو یا چند متغیر یا مورد در قیاس با یکدیگر بررسی می شوند، با این هدف که با توصیف و تبیین اشتراک ها و تفاوت ها، بتوان به تفسیر ها و احتمال تعمیم های تازه دست یافت. در این تحقیق محقق ابتدا به تحلیل تطبیقی سرفصل دروس دافوس ارتش ج.ا.ا ایران با دافوس زمینی ارتش جمهوری خلق چین پرداخته و با توجه به سیاست های آموزشی دو ارتش، اقدام به پیشنهاد سرفصل دروس دافوس آجا نموده است، ازجمله مهم ترین این پیشنهاد ها نیز آموزش دروس مرتبط با طراحی یک عملیات مشترک با کشورهای دارای دیدگاه های مشترک منطقه ای با ج.ا.ا، توسط دافوس ارتش ج.ا.ا می باشد.
شناسایی و تبیین مؤلفه های اصلی و مؤثر در تمرکززدایی امور اداری از سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت جوامع، تغییر و تحولاتی عظیمی در ابعاد مختلف پدید آمده است که موجب متورم شدن دولت ها و سازمان های آن ها شده است. به همین منظور، اکثر کشورها به دنبال راهکارهای مؤثری در این زمینه هستند که تمرکززدایی، یکی از مهم ترین آن هاست. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین مؤلفه های اصلی و مؤثر در تمرکززدایی امور اداری از سازمان های دولتی است که با استفاده از روش ترکیبی به بررسی موضوع می پردازد. روش پژوهش حاضر ترکیبی یا آمیخته است که با رویکرد نسبی متوالی با وزن ن ابرابر در سه فاز کیفی-کیفی-کمّی انجام شده است. در این پژوهش، به ترتیب از سه روش "مرور سیستماتیک- تحلیل مضمون- پیمایش" استفاده شده است. ابزار اصلی مورد استفاده در فاز کیفی، مصاحبه و در فاز کمّی، پرسشنامه است که به ترتیب از 12 نفر از خبرگان در فاز کیفی و 31 نفر هم در فاز کمّی اطلاعات و داده های مربوطه استخراج شدند. مطابق با یافته های پژوهش، در فاز اول -روش مرور سیستماتیک- 19 مقاله جهت تعیین محورهای موضوعی انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. در فاز دوم، با استفاده از روش تحلیل مضمون 163 شاخص شناسایی شدند که از میان آن ها، 37 مضمون پایه، 17 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر استخراج شد. مطابق با نتایج و تحلیل های صورت گرفته، علاوه بر اینکه مؤلفه های شناسایی شده، مطابق با برنامه جامع اصلاح نظام اداری هستند، از سوی دیگر می توانند در راستای رفع خلل و ناکامی های این حوزه مثمر ثمر باشند.
هوش مصنوعی و کشورداری: واکاوی دستاوردها
حوزههای تخصصی:
پیشرفت شتابان فناوری های هوش مصنوعی ظرفیت های فناورانه دولت را بسط داده اند، و کاربست این فناوری ها در عرصه های مختلفِ کارویژه هایِ دولت به نحو شگرفی شتاب گرفته است. بی تردید فرایند کشورداری (حکمرانی، مدیریت و عملیات) مبتنی بر فناوری های هوش مصنوعی ضرورت اجتناب ناپذیر عصر فعلی است و مهم ترین سازِکار راهبری و اداره کشور و جامعه در آینده نه چندان دور خواهد بود. هوش مصنوعی و فناوری های مرتبط با آن می تواند کیفیت، سرعت و بهنگامی حکمرانی، مدیریت و عملیات اجرایی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و دستاوردهای عظیمی را نصیب کشور کند. در این نوشتار می خواهیم برخی از این دستاوردها را مورد بررسی قرار دهم.
طراحی ساختار اکوسیستم نوآوری نانوتکنولوژی با تمرکز بر نقش سازمان های پژوهش و فناوری در توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
318 - 345
حوزههای تخصصی:
هدف: نانوتکنولوژی در ایران همگام با توجه جامعه جهانی به این فناوری از ابتدای دهه 80 شروع به فعالیت کرده است. در چرخه عمر 20ساله نانوتکنولوژی، این اکوسیستم نوآوری توسعه یافته و دستاوردهای چشمگیری، به خصوص در عرصه علم ارائه کرده است؛ اما متناسب با رشد شاخص های علمی، تعداد پتنت ها و درآمد حاصل از فروش محصولات نانویی، رشد همگونی نداشته است. از آنجا که فعالیت مطلوب یک اکوسیستم، حاصل تلاش مشترک مجموعه ای متنوع از بازیگران و روابط بین آن هاست، هدف این پژوهش تحلیل ساختار فعلی این اکوسیستم، سازوکار های ارتباطی آن و پیشنهادهایی برای بهبود طراحی ساختار اکوسیستم است.
روش: مبنای فلسفی این پژوهش پارادایم تفسیرگرایی و استراتژی پژوهش اقدام پژوهی است که با 3 چرخه کنش انجام شده است. در فرایند اجرای پژوهش، یک مدل مفهومی به عنوان مبنای طراحی ساختاری اکوسیستم نانو در ایران ترسیم شد؛ سپس بازیگران فعال در اکوسیستم شناسایی و در مدل مفهومی طراحی شده، جایابی شدند تا ساختار فعلی اکوسیستم و کاستی های آن مشخص شود. در نهایت، منطبق بر مبانی نظری و نظرهای خبرگان، پیشنهادهایی برای طراحی مطلوب ساختار اکوسیستم ارائه شده است. داده های پژوهش، به صورت هدفمند و با استفاده از مرور مستندات، ارسال پرسش نامه و تشکیل گروه های کانونی برای تأیید نتایج جمع آوری شده است.
یافته ها: با توجه به مدل مفهومی پژوهش و اهداف سند دوم توسعه نانوتکنولوژی، ایجاد بازیگری مهم به نام «سازمان پژوهش و فناوری» که وظیفه ارتباط صنعت و دانشگاه را برعهده دارد، در اکوسیستم نوآوری نانوتکنولوژی ضروری است. علاوه بر آن، ایجاد سازوکارهای ارتباطی، همانند برنامه های حمایت از صنعت و کنسرسیوم های پژوهش و توسعه برای تحقق اهداف اکوسیستم مهم است.
نتیجه گیری: اهداف اکوسیستم نوآوری، هنگامی محقق می شود که تمانی بازیگران آن فعال و روابط بین آن ها به درستی برقرار شده باشد. اکوسیستم نوآوری نانوتکنولوژی در ایران، برای تحقق اهداف خود، به ایجاد بازیگران و سازوکار های ارتباطی نیازمند است که در حال حاضر وجود ندارند. مهم ترین بازیگر غایب این اکوسیستم، سازمانی تحت عنوان «سازمان پژوهش و فناوری» است که وظیفه تسهیل فرایند ارتباط صنعت و دانشگاه را برعهده دارد.
طراحی مدل برای مطالعه تطبیقی دانشگاه های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
107 - 122
حوزههای تخصصی:
نظام های مختلفی برای رتبه بندی دانشگاه ها در سطوح ملّی و بین المللی وجود دارد که دانشگاه ها را با شاخص های متفاوت، مورد سنجش قرار داده و نقاط ضعف و قوت آن ها را در مقایسه با دیگر دانشگاه ها نشان می دهند. اما نظام رتبه بندی دانشگاه های کشور که مبتنی بر شرایط ملی و بین المللی باشد بیش از پیش حائز اهمیت است. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش طراحی مدلی برای مطالعه تطبیقی و رتبه بندی دانشگاه های کشور است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع کمی-کیفی است. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎرى موردنظر ﻣﺘﺸکﻞ از اﻓﺮاد ﺻﺎﺣﺐ ﺗﺠﺮﺑﻪ و ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧت کﺎﻓی درﮔیﺮ در برنامه ریزی ﺗﻮﺳﻌﻪاى دانشگاه ها در کﺸﻮر می باشند. برای ﺗﻌییﻦ ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ از روش اﺷﺒﺎع ﺗﺌﻮریک اﺳﺘﻔﺎده شده است. در این پژوهش ابتدا با ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺑﺮرﺳی دﻗیﻖ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻮﺟﻮد در ایﻦ ﺣﻮزه ﺷﺎﻣﻞ اﺳﻨﺎد ﻓﺮادﺳﺘی، ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻋﻠﻤی ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪه و نظام های رتبه بندی دانشگاهی دنیا، اطلاعات لازم برای مباحث نظری جمع آوری شد. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا معیارها و شاخص های ارزیابی دانشگاه ها جمع آوری و در نهایت کار تعیین اوزان معیارها و شاخص ها با تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) براساس نظرات افراد خبره انجام گرفت. در ﻧﻬﺎیت مدل موردنظر برای ارزیابی و رتبه بندی دانشگاه های ایران ارائه شد. براساس نتایج حاصل از این پژوهش هفت معیار و 33 مفهوم به دست آمد که در نهایت براساس تعیین اوزان، کیفیت آموزشی رتبه یک را به خود اختصاص داده است. رتبه های بعدی به ترتیب به کیفیت پژوهشی، اعتبار بین المللی، اجتماعی و فرهنگی، میزان نوآوری و بازدهی مالی، نرخ تربیت متخصصان و امکانات و تسهیلات تعلق می گیرد.
آسیب شناسی سامانه فناوری اطلاعات و توسعه آن به عنوان زیر ساخت تحقق مدیریت دانش در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 105
حوزههای تخصصی:
عصر کنونی، به عنوان عصر اطلاعات یا دانایی نام گرفته است. در این عصر، فناوری اطلاعات به عنوان طرز تفکر جدید، تمام ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است و سازمان ها نیز به طور شدیدی تحت تأثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته اند، به گونه ای که تصور سازمان امروزی بدون فناوری اطلاعات و کاربری آن غیر ممکن به نظر می رسد. فناوری اطلاعات و ارتباطات یک ابزار جهانی است که با شیوه های مختلف در سازمان ها به کار گرفته می شود، از اتوماسیون های ساده و تسهیم اطلاعات گرفته تا فرایندهای پیشرفته تحقیق و توسعه از جمله مدیریت کردن دانش. استفاده از فناوری اطلاعات و ابزار های آن می تواند به عنوان زیر ساخت مدیریت دانش محسوب و در ایجاد فرایندهای مدیریت دانش نقش حیاتی را ایفا نموده و در جمع آوری، تبدیل و انتقال داده ها، اطلاعات و دانش نقش کلیدی داشته باشد. چنانچه سامانه مدیریت دانش در سازمانی فعال شود، به دلیل وجود آسیب های احتمالی در ابعاد مختلف، امکان استفاده مناسب از این سامانه و مدیریت نمودن دانش کارکنان با تجربه این سازمان با مشکلاتی مواجه خواهد شد. لذا شناسایی و تبیین آسیب های احتمالی سامانه فناوری اطلاعات به عنوان زیر ساخت تحقق مدیریت دانش در یک سازمان دولتی یا شرکت خصوصی و ارائه الگوی مناسب جهت بسط و توسعه این سامانه به همه اجزای سازمانی آن بسیار مهم است. در این مقاله که بر اساس یک تحقیق توصیفی تهیه شده است سعی می شود با توجه به دیدگاه خبرگان دو حوزه فناوری اطلاعات و مدیریت دانش و نیز بررسی میدانی در یک سازمان حقیقی، آسیب های احتمالی در این زمینه را شناسایی نموده و با به کارگیری روش های آمار توصیفی و استنباطی، آسیب های اثرگذار در ابعاد سخت افزاری، نرم افزاری، شبکه های ارتباطی، امنیتی و نیروی انسانی را تبیین و در هر بْعد 10 آسیب اصلی را معرفی نماید.
ارائه چارچوبی جهت طبقه بندی انگیزه های کارآفرینی براساس جهت و منبع انگیزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
117 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: کارآفرینی یکی از عوامل کلیدی در توسعه اقتصادی و شاخص اساسی در توسعه جوامع روبه رشد است. آنچه که کارآفرین را به آغاز فعالیت کارآفرینی ترغیب می کند، انگیزه کارآفرینی است. انگیزه کارآفرینی فرایند تبدیل یک فرد عادی به یک فرد کارآفرین است که می تواند فرصت هایی را ایجاد کند و در به حداکثر رساندن ثروت و توسعه اقتصادی کمک کند. هدف این پژوهش شناسایی و طبقه بندی انگیزه های کارآفرینان می باشد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش با رویکرد مرور نظام مند و با استفاده از یک ماتریس شش سلولی در دو مؤلفه جهت انگیزه (کشش یا فشار) و منبع انگیزه (اقتصادی، روان شناختی یا اجتماعی) انجام شده است. یافته های پژوهش: بر اساس ماتریس شش سلولی بیشترین فراوانی انگیزه های شناسایی شده عبارت است از: انگیزه های کششی روان شناختی با 61 درصد، انگیزه های کششی اقتصادی با 1/21 درصد، انگیزه های کششی اجتماعی با 2/6 درصد، انگیزه های فشاری روان شناختی با 25/9 درصد، انگیزه های فشاری اجتماعی 2 درصد و انگیزه های فشاری اقتصادی 5/0 درصد توزیع انگیزه ها را نشان می دهد. محدودیت ها و پیامدها: بافت فرهنگی و ویژگی های جمعیت شناختی کارآفرینان در این مطالعه تفکیک نشده است. پیامدهای عملی: با توجه به این که کارآفرینان یکی از مؤثرترین نیروی بالقوه اقتصادی محسوب می شوند شناسایی و طبقه بندی انگیزه های آنان و تمرکز و تقویت این انگیزه ها در برنامه های سیاست گذاران و برنامه ریزان سبب توسعه اقتصادی و اجتماعی خواهد شد. ابتکار یا ارزش مقاله: بر اساس الگویی جدید انگیزه های کارآفرینان در دو مؤلفه جهت انگیزه (کشش یا فشار) و منبع انگیزه (اقتصادی، روان شناختی یا اجتماعی) طبقه بندی شده است. نوع مقاله: مقاله مروری
طراحی مدلی برای فعال سازی برند داخلی در سازمان های خدماتی از منظر فعالیت های مدیریت منابع انسانی برندمحور (مطالعه موردی بانک ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
137 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف: همان گونه که مشهود است، در سازمان های خدماتی به منظور برندسازی نیاز است ارزش های برندشان فعال و نهادینه شود؛ با این پیش فرض، پژوهش پیش رو با هدف استخراج مدل فعال سازی برند داخلی از منظر فعالیت های مدیریت منابع انسانی در سازمان های خدماتی تعریف و اجرا شده است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش مطالعه موردی با رویکرد کیفی در بانک ملت برای توسعه مدل در پیش گرفته شد. پژوهش کیفی در دو مرحله اصلی طراحی گردید و مصاحبه های عمیق فردی با ۱۹ مدیر و کارشناس مربوطه در بانک ملت صورت گرفت. همچنین یک گروه کانونی 9 نفره از رؤسای شعب، مکمل بخش اول کیفی پژوهش بود؛ در فاز دوم مطالعه کیفی، 14 کارگروه تخصصی در قالب گروه کانونی تشکیل شد که شامل 7 گروه عمومی و 7 گروه تخصصی از مدیران ارشد بانک ملت بود و موضوع فعال سازی برند داخلی بحث و بررسی شد؛ یافته های پژوهش: تحلیل کیفی داده های حاصل از 151 نفر جلسه کیفی، به روش تحلیل تم، باعث ایجاد 751 منبع کد شد که پس از تحلیل نتایج، 112 کد فرعی مرتبط با فعالسازی برند داخلی شناسایی و در 37 مفهوم و 15 مقوله دسته بندی شد. همچنین برای بررسی میزان پایداری کدگذاری در مصاحبه ها از روش توافق بین دو کدگذار و برای بررسی ضریب توافق از ضریب کاپا (میزان 65/0 در سطح معناداری 016/0) استفاده شد که سطح پذیرفتنی است. محدودیت ها و پیامدها: محدودیت این پژوهش، انجام دادن آن در یک بانک بوده است که قابلیت تعمیم آن را به کل اکوسیستم دشوار می کند. پیامدهای عملی: این پژوهش چارچوبی اجرایی برای فعال سازی ارزش های برند در سازمان های خدماتی ارائه کرده است. ابتکار یا ارزش مقاله: بررسی مفهومی جدید که جایگاه مهمی در فرایند برندسازی دارد و مدلی که با ساختاری نظام مند، جوهره برند را در روح سازمان جاری خواهد کرد. نوع مقاله: مطالعه موردی
ارائه الگوی تخلیه اضطراری و مکانیابی اسکان موقت مناطق یک و سه اصفهان با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
۲۴-۷
حوزههای تخصصی:
انتخاب مکان بهینه جهت استقرار اضطراری یا موقت جمعیت های آسیب دیده از بحران یکی از مسائلی است که همواره مورد توجه سازمان های مسئول در مدیریت بحران قرار دارد. شهر اصفهان با قرار گرفتن در نزدیکی دو مرکز هسته ای بسیار مهم در شعاع 10 و 100 کیلومتری و دلایل سیاسی متعدد می تواند به عنوان کانون اصلی هدف حملات نظامی و همچنین حملات تروریستی واقع گردد. در این مقطع که بیشترین تمرکز بر حملات تروریستی شهری قرار گرفته و احتمال بسیار زیادی برای این گونه حملات در شهر اصفهان وجود دارد به نظر می رسد که پرداختن به موضوع مکانیابی اسکان موقت و تخلیه اضطراری به این مراکز پس از حمله می تواند به عنوان یکی از اصلی ترین مقوله های مرتبط با پدافند غیرعامل مطرح باشد. هدف اصلی پژوهش ارائه یک الگو برای جهت مسیریابی تخلیه اضطراری و مکانیابی فضا های تامین اسکان موقت به منظور دستیابی به نیاز های اولیه بازماندگان سانحه می باشد. این پژوهش از حیث ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی –تحلیلی و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انج ام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معی اره AHP,VIKOR اقدام شده است. در اقدام بعدی جهت تعیین مسیر بهینه تخلیه اضطراری و شناسایی نزدیکترین مراکز اسکان اضطراری از تحلیل شبکه در نرم افزار GIS 10.8 Arc استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اصفهان و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 60 کارشناس است. روش نمونه گیری هم به صورت نمونه گیری گلوله برفی می باشد. نتایج نشان می دهد که از میان معیارهای تأثیرگذار بر مکانیابی اسکان موقت معیار شیب زمین با امتیاز 0.097 پراهمیت ترین و معیار دسترسی به مجتمع های خدماتی رفاهی با امتیاز 0.021 کم اهمیت ترین معیار ازنظر کارشناسان می باشد. همچنین بر اساس بررسی های انجام شده اراضی قسمت شمال شرقی (اراضی بین منطقه رحمت آباد و کمشچه) حریم سی کیلومتری جهت اسکان موقت مناسب می باشند و در گام بعدی مسیرهای بهینه جهت تخلیه اضطراری به این مراکز ارائه گردید.
بررسی فرآیند مسیریابی در شبکه های دسترسی شهری مبتنی بر مفاهیم ادراک محیطی گشتالت ( مورد مطالعه بافت قدیم و جدید کرمان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۱۵۴-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فضاهای شهری، رابطه انسان و محیط پیرامون و نیز ترجمه این موضوع به زبان طراحی معماری، ضرورت بسیار پیدا کرده است. یکی از مفاهیم مهم در طراحی فضاهای شهری مفهوم مسیریابی است. انسانها امروزه در محیط های شهری غالبا" با علائمی چون نشانه های شهری مسیر خود را مشخص می نمایند، بنابراین باید تصویر واضحی از محیط در ذهن فرد به واسطه قرارگیری در شهر شکل گیرد. در همین راستا انسان با حضور در محیط شهری و دریافت اطلاعات، مقایسه شواهد ثبت شده در ذهن خود نسبت به مسیریابی اقدام می نماید. از این رو تسهیل ادراک انسان از محیط پیرامون می تواند جز گامهای اولیه و ضروری طراحی فضاهای شهری باشد. شناسایی عوامل موثر بر خوانایی و مسیریابی در شبکه دسترسی شهری مبتنی بر مفاهیم ادراکی گشتالت به عنوان یکی از شهرهای تاریخی هدف اصلی این تحقیق می باشد. پژوهش فوق از نوع تحقیقات کیفی می باشد، روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه جزیی نگر )استقرایی( انجام شده و ابزار جمع آوری اطلاعات این پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای، برداشت های میدانی و مشاهده است. در تحلیل های انجام شده مشاهده گردید، مسیریابی در بافت قدیم شهر کرمان نسبت به بافت جدید به مراتب آسانتر و در زمانی کوتاه تر صورت می گیرد. مسیریابی در بافت قدیم به واسطه استفاده از علائم و نشانه ها در طراحی فضاهای شهری برای درک محیط توسط انسان بهتر صورت گرفته، که این خود از شاخصه های مهم بافت های ارزشمند شهرهای کویری ایران می باشد.
تحلیل اثرات ایجاد مسیر پیاده مدار در شهر هوشمند با رویکرد آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۲۳-۷
حوزههای تخصصی:
باتوجه به رشد روز افزون جمعیت و افزایش شهرنشینی و تمایل بشر به حضور در شهر ها، مشکلاتی در ارتباط با شرایط زیست در محیط شهری ایجاد شده است که برنامه ریزان شهری درصدد ارائه راهکار هایی برای بهبود شرایط زندگی شهری بودند و رویکردهایی همچون شهرهوشمند را معرفی کردند. پیاده مداری نیز از جمله اصولی است که میتوان در شهرهوشمند بکار گرفته شوند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از ن وع کاربردی است که جمع آوری داده های مورد نیاز با استفاده از داده های کتابخانه ای، مقالات معتبر انجام شده است. در این پژوهش ابتدا با روش گولر شاخص های مورد نظر استخراج شد، سپس با شیوه دلفی، تعداد 10 نسخه پرسشنامه جهت تعیین امتیازات عوامل توسط کارشناسان تکمیل شده و با بهره گیری از روش تحلیل اثرات متقاطع به تحلیل مؤلفه های موثر در ارتباط با پیاده مداری در شهر هوشمند پرداخته است. تعداد 24 عامل نهایی شدند و در نهایت با جداول و نمودارهای مستخرج از این نرم افزار تحلیل عوامل انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد از میان شاخص ها و عواملی که مورد بررسی قرار گرفتند، میزان استفاده از وسایل حمل و نقل غیر موتوری، مسیر مجزا پیاده و دوچرخه، تنوع وسایل حمل و نقل، فرهنگ سازی استفاده از امکانات هوشمند، میزان پراکنده رویی، زیرساخت پیاده و دوچرخه، تراکم و تنوع محیطی، پاکیزگی و کیفیت محیطی، مبلمان شهری مطلوب حائز اهمیت ویژه ای هستند که باید در روند برنامه ریزی های شهرهوشمند و مسیر های پیاده مدار به آنها توجه ویژه ای کرد.
تدوین و انتخاب راهبردهای جذب سرمایه و مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران شهر شیراز با استفاده از مدل تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
۷۰-۵۱
حوزههای تخصصی:
توسعه و عمران شهری نیازمند تأمین منابع مالی توسط مدیریت شهری است. با توجه به عدم امکان تأمین مطلوب سرمایه لازم برای پروژه ها، در بسیاری از فضاهای شهری دنیا برای توسعه زیرساخت ها نیاز اساسی به سرمایه گذاری بخش خصوصی و استفاده از تسهیلات بانک ها و مؤسسات است. هدف از مطالعه حاضر که به لحاظ ماهیت، کاربردی و از نظر هدف، توصیفی است، تدوین و انتخاب راهبردهای جذب سرمایه و مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران شهری است که به صورت موردی در شهر شیراز انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه را کارشناسان، متخصصان و اساتید دانشگاهی تشکیل می دهند. کارشناسان در این مطالعه، شامل افرادی بوده که در شرکت های خصوصی در زمینه توسعه و عمران شهری فعال هستند و دارای پست سازمانی کارشناسی می باشند. نمونه موردمطالعه، شامل ۳۰ نفر از افراد مذکور بوده که به صورت تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفته اند. ابزار جمع آوری اطلاعات میدانی، پرسشنامه محقق ساخته و شامل لیستی از فرصت ها، تهدیدات، نقاط قوت و نقاط ضعف (۵۹ گویه) بوده است. روایی ابزار تحقیق از طریق محتوایی (صوری) و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ معادل ۷۹۶/۰ تعیین شد. در این مطالعه از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) بهره گرفته شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزارهای SPSS، EXCEL و Super Decision استفاده شده است. نتایج نشان داد برای جذب سرمایه و مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران شهر شیراز، مناسب ترین استراتژی ها به ترتیب اهمیت عبارتند از: استراتژی WO (۲۸۵/۰)، WT (۲۴۶/۰)، ST (۱۲۵/۰) و SO (۱۲۲/۰). بنابراین تمرکز بر کاستن ضعف ها و استفاده حداکثر از فرصت های موجود، ایده آل ترین راهبردهای ارتقای جذب سرمایه و مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران شهر شیراز هستند.
مرور نظام مند عوامل درون سازمانی مؤثر بر داده های دولتی باز با رویکرد دستیابی به نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
479 - 501
حوزههای تخصصی:
هدف: داده های دولتی در برگیرنده حجم وسیعی از داده های ارزشمند است که در صورت باز شدن، می توان از آن ها در حوزه های مختلف بهره برد. بهره گیری از داده های دولتی باز، علاوه بر فراهم آوری امکان نظارت بر عملکرد دولت و نیز، ایجاد شفافیت و عدالت، کارکرد بسیار مهم دیگری دارد، همچون دستیابی به نوآوری که اخیراً در کانون توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. تاکنون در پژوهش های گذشته، عوامل درون سازمانی مؤثر بر داده های دولتی باز، برای دستیابی به نوآوری پراکنده و نامنسجم انجام شده است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل درون سازمانی مؤثر بر داده های دولتی باز، جهت دستیابی به نوآوری در خدمات دولتی است و در صورت تقویت این عوامل، نوآوری های متعدد در سطح جامعه به واسطه باز شدن داده های دولتی محقق خواهد شد.
روش: در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل درون سازمانی مؤثر بر داده های دولتی باز و دستیابی به نوآوری در خدمات دولتی، از روش نظام مند فراترکیب استفاده شده است. برای این منظور 888 مقاله مرتبط بر مبنای عنوان، چکیده و محتوا پالایش و 51 مقاله نهایی انتخاب شد.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده از روش تحلیل مضمون، 4 مقوله اصلی، شامل ابعاد فناوری، مدیریتی، انسانی و حکمرانی و 13 مقوله فرعی مشتمل بر جنبه های زیرساختی، سامانه های کاربردی، داده ای، ساختاری، فرایندی، راهبردی، اقتصادی، فردی، ارتباطات سازمانی، فرهنگ سازمانی، سیاستی، قانونی و حقوقی، و مرتبط با حکمرانی داده استخراج شد که دربردارنده 101 مفهوم و 479 کد نهایی است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل سخت فناورانه، کمترین میزان اهمیت و به ترتیب عوامل داده ای، ساختاری و راهبردی بیشترین اهمیت را داشتند. از این رو، در راستای سیاست های داده های باز، نیاز است ابتدا موضوع نحوه دسترسی به داده ها و سپس کیفیت داده ها در اولویت سیاست گذاران قرار گیرد، در حوزه سیاست های ساختاری نیاز است که نحوه بسیج منابع و امکانات در کانون توجه قرار گیرد و در حوزه سیاست های راهبردی، باید نحوه تعامل با ذی نفعان تبیین شود.
تدوین راهبردهای هم افزایی سامانه اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران در رزمایش مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
195 - 221
حوزههای تخصصی:
ارتش جمهوری اسلامی ایران از نیروهایی ترکیب شده که ماهیت تخصصی مجزا و فضای عملیاتی متفاوتی دارند. تفاوت در فضا و محیط عملیاتی، موجب استقلال راهبرد و تاکتیک در محیط تخصصی می شود. در هر صحنه ی جنگ دو نیروی خودی و دشمن وجود دارند که دارای محیط عملیاتی، اهداف، تاکتیک ها و تکنیک های متفاوت از هم هستند، بنابراین الزام حضور سلاح ها و تجهیزات و نیروهای متنوع با تخصص ها و حتی فرهنگ سازمانی مختلف برای پاسخگویی به کنش های متنوع دشمن، نیاز به سامانه اطلاعات یکپارچه و شبکه محور دارد. این سامانه با ایجاد شبکه یکپارچه اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی و حفاظت اطلاعاتی و پایش مناطق عملیاتی آینده به منظور شناخت و بهره برداری از ظرفیت های بومی باعث هم افزایی در طرح ریزی، اجرا، کنترل و نظارت عملیات مشترکِ نیروهای چهارگانه آجا می گردد. هدف اصلی تحقیق تدوین راهبردهای هم افزایی سامانه اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران در رزمایش مشترک است، این تحقیق از نوع کاربردی- توسعه ای بوده که به دو روش مرکب (توصیفی و زمینه ای- موردی) با رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) انجام شده است. جامعه نمونه 74 نفر بوده و روش جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای می باشد، یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. بر اساس نتایج تحقیق تعداد 18 عامل (5 قوت، 2 ضعف، 7 فرصت و 4 تهدید) نقش آفرین احصاء شده است. از تلفیق عوامل بالا تعداد 12 مطلوبیت و 15 چالش به دست آمده است. بر اساس محاسبات انجام شده مشخصات منطقه راهبردی در موقعیت تهاجمی معطوف به قوت قرار دارد و بر همین اساس تعداد 6 راهبرد برای هم افزایی سامانه اطلاعات آجا در رزمایش مشترک تدوین شده است.
طراحی مدل سیاست گذاری در سینمای ایران با هدف ارتقای جایگاه بین المللی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
169 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت راهبردی سینما در جوامع معاصر و همچنین، توجه دولت ها و افکار عمومی به سینما به عنوان هنر، صنعت و رسانه، پژوهش حاضر درصدد طراحی مدل سیاست گذاری در سینمای ایران با هدف ارتقای جایگاه بین المللی آن است.
روش: از لحاظ راهبرد، پژوهش حاضر کیفی، از نوع گرندد تئوری (نظریه داده بنیاد) است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 12نفر خبره سیاست گذاری فرهنگی و سینما و به کمک روش نمونه گیری هدفمند، گردآوری شد. برای احصای مفاهیم و مقوله های فرعی و اصلی، مطابق با مدل پارادایمی استراوس و کوربین، کدگذاری نظری انجام گرفت و داده ها تحلیل شدند. اعتبارسنجی به شیوه تشکیل گروه کانونی و پایایی سنجی از طریق قابلیت تکرارپذیری (ضریب پایایی) انجام شد.
یافته ها: مدل سیاست گذاری در سینمای ایران، از 18 مقوله اصلی، 50 مقوله فرعی و 507 مفهوم به اشباع نظری رسید. بر اساس نتایج، شرایط علّی عبارت اند از: وجود مشکلات قانونی و حقوقی، وابستگی سینما به ساختار سیاسی و دولت، مشکلات مالی و سرمایه گذاری در سینما و عدم برخورداری از ساختار یکپارچه. شرایط زمینه ای عبارت اند از: مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری و حاکم بودن فضای بی اعتمادی بین ساختار سیاسی و فعالان سینما. شرایط مداخله ای: بی توجهی ساختار سیاسی به جهانی شدن، شرایط تحریمی کشور، عدم اعمال مدیریت دانش، بی توجهی به ظرفیت رسانه ها در بخش بین المللی و بی توجهی به بازاریابی و برندسازی. راهبردها بدین ترتیب مشخص شد: بازنگری، اصلاح و تدوین مسائل حقوقی و قانونی، حمایت بخش دولتی و عمومی، تلاش برای صنعتی کردن سینما و تعامل و هم افزایی داخلی و خارجی در حوزه سینما. پیامدها نیز عبارت اند از: تقویت دیپلماسی عمومی در جهان و ارتقای جایگاه سینمای ایران.
نتیجه گیری: سینما می تواند به عنوان ابزار اثرگذار، دریچه جدیدی از ایران به روی جامعه بین المللی باز کند و علاوه بر حضور در بازار جهانی، به گسترش شناخت مخاطبان از فرهنگ ایران و در نتیجه خنثی شدن تبلیغ های منفی ایران در رسانه های خارجی کمک کند.
طراحی الگوی ارزیابی عملکرد استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، طراحی و تبیین الگوی ارزیابی عملکرد استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران بوده است. این مطالعه براساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت در حیطه مطالعات توصیفی قرار دارد. جامعه کیفی مورد مطالعه در پژوهش حاضر را کلیه استادان دانشگاهی در حوزه مدیریت دولتی و مدیریت استراتژیک و استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران به همراه مدیران ارشد وزارت کشور تشکیل دادند. تعداد مشارکت کنندگان در این مطالعه 18 نفر بوده اند. جامعه آماری مطالعه در بخش کمی را خبرگان آگاه به موضوع همچون استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران، معاونین و مدیران ارشد استانداری های دولت ج. ا. ا تشکیل دادند. نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی در دسترس صورت گرفت که تعداد 48 نفر از جامعه آماری موردنظر به عنوان نمونه پژوهش تعیین شدند. یافته های این مطالعه در بخش کیفی منجر به شناسایی 12 مقوله اصلی شامل دانش جغرافیایی، آگاهی فرهنگی، بلوغ اجتماعی، ادراک سیاسی، رشد اقتصادی، توسعه رفاهی، رضایت ذی نفعان، سطح امنیت، سرمایه اجتماعی، مشارکت سیاسی، تعاملات و بهره وری به عنوان ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران شد. مدل سازی، ابعاد ارزیابی عملکرد را در 5 سطح طبقه بندی نمود که در آن دانش جغرافیایی به عنوان اثرگذارترین و رضایت ذی نفعان، مشارکت سیاسی و بهره وری به عنوان اثرپذیرترین ابعاد در نظر گرفته شدند.
شناسایی چالش های مدیریت منابع انسانی در سازمان های غیرانتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
580 - 601
حوزههای تخصصی:
هدف: منابع انسانی در مسیر دستیابی به اهداف سازمان ها نقش مهمی ایفا می کنند. در این میان، سازمان های غیرانتفاعی، به دلیل ماهیت و ویژگی های متفاوت در مقایسه با سایر سازمان ها، دارای کارکنانی با خصوصیات و اهداف گوناگون هستند. به همین جهت، بررسی نظام مدیریت منابع انسانی در این گونه سازمان ها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های مدیریت منابع انسانی در سازمان های غیرانتفاعی خیریه، طراحی و تدوین شده است.
روش: پژوهش کاربردی حاضر با رویکرد پژوهش کیفی اجرا شده و به منظور جمع آوری اطلاعات، از ابزار مصاحبه در جامعه ای متشکل از خبرگان و مدیران مؤسسه های غیرانتفاعی بهره برده است. روش نمونه گیری از نوع نظری بوده که تا رسیدن به اشباع نظری و عدم ظهور مقوله جدید تا مصاحبه پانزدهم ادامه یافته است. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش تحلیل تم استفاده شده است. روایی و پایایی ابزار و نتایج پژوهش، به ترتیب، از طریق بررسی های همکار، پایایی بازآزمون و... بررسی شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها، به شناسایی چهار دسته از چالش های مرتبط با مدیریت منابع انسانی در سازمان های غیرانتفاعی، منجر شد. این چالش ها عبارت اند از: چالش های تخصصی، چالش های مرتبط با منابع انسانی، چالش های مالی و اقتصادی و چالش های قانونی.
نتیجه گیری: شرایط خاص و ماهیت متفاوت سازمان های غیرانتفاعی نسبت به سایر سازمان ها، موجب شده است تا شناسایی و بررسی چالش های پیش روی این سازمان ها برای کمک به بهبود عملکرد، اهمیت فزاینده ای پیدا کند. با کشف خلأ موجود در دسته بندی این چالش ها در سازمان های غیرانتفاعی ایران، به تبیین آن ها پرداخته شده و در ارتباط با مدیریت و مواجهه با چنین چالش هایی پیشنهادهایی ارائه شده است.
بررسی تأثیر کنترل فساد و ثبات سیاسی دولت ها بر گردشگری: رویکرد پویای پانل دیتا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
39 - 52
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری با پیوندهای پسین و پیشین فراوان با سایر بخش های اقتصادی، یکی از پیش بران اقتصاد دنیا است. در این میان، توسعه گردشگری نیازمند تحقق پیش شرط هایی است که یکی از آنها امنیت است؛ ازاین رو، هدف این مطالعه، بررسی اثر ثبات سیاسی و کنترل فساد بر گردشگری است که از داده های 128 کشور در دوره زمانی 2020-2002 و از روش پویای پانل دیتا (GMM) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از برآوردها نشان می دهند وقفه متغیر گردشگران ورودی به کشورها در کل کشورهای بررسی شده، کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه مثبت است. همچنین، ضریب شاخص ثبات سیاسی و کنترل فساد مثبت و معنادار بودند و نشان دادند به واسطه ثبات سیاسی و داشتن بروکراسی قدرتمند، مدیریت بهتر در محیط اقتصادی و سیاسی رقم می خورد و برقراری ثبات سیاسی منجر به تنش های بین المللی در کمترین حد خود می شود و چنین محیط هایی از دید گردشگران، مقصد گردشگری مطلوب است. همچنین، کشورهایی که ارتباطات بین المللی قوی دارند و برنامه مبارزه با فساد را جدی می گیرند و آن را اجرایی می کنند، احتمال ورود گردشگر به آن کشورها بالاتر است و گردشگران به احتمال بیشتری این کشورها را به عنوان مقاصد گردشگری انتخاب خواهند کرد. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود کشورها سیاست ها و برنامه هایی را در راستای ارتقای ثبات سیاسی و کنترل فساد انجام دهند. کشورهایی با سرانه GDP پایین تر می توانند با افزایش سرمایه گذاری بر گردشگری (سهمی بیشتر از متوسط جهانی سرمایه گذاری گردشگری تقسیم بر تولید ناخالص داخلی) به رونق گردشگری خود کمک کنند.
ارائه الگوی عملیاتی نقش نوآوری بر ارتقای قابلیت فن آوری با تأکید بر عملکرد اقتصادی سازمان (موردمطالعه: بانک کشاورزی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه الگوی عملیاتی نقش نوآوری بر ارتقای قابلیت فن آوری در عملکرد اقتصادی سازمانی بوده است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، اکتشافی، از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی و از حیث روش اجرا، از نوع تحقیق های کیفی است که از روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید، صاحب نظران حوزه نوآوری و مدیران ارشد ستادی بانک کشاورزی تهران می باشد که دارای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر یا سابقه کاری بالای ۱۵ سال می باشند. روش نمونه گیری، غیراحتمالی بوده و از طریق نمونه گیری قضاوتی انجام شده است. جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات پژوهش موضوع، از منابع کتابخانه ای و به منظور طراحی مدل و شناسایی مؤلفه ها، ابعاد و متغیرهای مدل، از روش داده بنیاد و از مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران، استفاده گردید. نتایج به دست آمده شامل محرک های خارجی (محرک های اجباری، تقلیدی و هنجاری)، محرک های داخلی (نگرش مدیران و ساختار سازمانی متناسب با نوآوری)، نوآور باز (واردشونده و خارج شونده)، قابلیت های فناوری (به روزرسانی سریع و تطابق با نیازهای سازمان)، پذیرش فناوری (اعتماد، آگاهی و استفاده آسان) و عملکرد سازمانی شامل (عملکرد اقتصادی، بازار و فرایندی) می باشد.
طراحی مدلی بومی برای تعیین ابعاد انعطاف پذیری منابع انسانی در بانک های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
29 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی انعطاف پذیری منابع انسانی در بانک های دولتی اجرا شده است. انعطاف پذیری منابع انسانی، متغیر قابلیت سازمانی است که به توانایی سازمان در پذیرش محیط در حال تغییر اشاره می کند؛ اما در خصوص اجزا، مؤلفه ها و ابعاد تشکیل دهنده آن اختلاف نظر فراوانی مشاهده می شود. به دلیل تفاوت آرا در خصوص ابعاد متغیر انعطاف پذیری منابع انسانی و نقدهای موجود در عدم جامعیت ابعاد معرفی شده، بررسی بیشتر این موضوع ضروری به نظر می رسد. از این رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است که در این زمینه چارچوب بومی و جدیدی ارائه شود تا خلأ تحقیقاتی موجود پوشش داده شود.
روش: این پژوهش از لحاظ رویکرد، پیمایشی اکتشافی و از لحاظ نوع، کیفی است. جامعه آماری آن، گروهی از خبرگان، شامل مدیران اجرایی و متخصصان حوزه مدیریت منابع انسانی بانک ها و استادان دانشگاهی بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، افرادی به عنوان نمونه آماری انتخاب و با آنها مصاحبه شد. انتخاب خبرگان و انجام مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در مجموع با 6 خبره مصاحبه شد. رویکرد اتخاذ شده در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، تحلیل تم بود.
یافته ها: از نتایج مصاحبه های صورت گرفته، 79 تم اولیه استخراج شد، سپس تم های شناسایی شده از طریق توجه عمیق به وجه تشابه و افتراق آنها با یکدیگر، در 27 گروه کلی تر به نام «مقوله « دسته بندی و در نهایت، در 5 بُعد طبقه بندی شدند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش به الگویی پنج بُعدی در زمینه انعطاف پذیری منابع انسانی در بانک های دولتی منجر شد. انعطاف پذیری در فعالیت های مدیریت منابع انسانی، انعطاف پذیری ادراکی شناختی، انعطاف پذیری مهارتی، یادگیری فردی و سازمانی و انعطاف پذیری رفتاری ابعاد این الگو هستند.