فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۴۱ تا ۹٬۶۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر بازده سهام و عملکرد مالی بر رابطه بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت است. این پژوهش تحلیلی و هدف آن کاربردی است و برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده و اطلاعات از سایت بورس اوراق بهادار و نرم افزار ره آورد نوین گردآوری شده است. جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 الی 1399 می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود ندارد. متغیرهای تعدیل گر بازده سهام و عملکرد مالی رابطه بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت را معنادار و مثبت می کنند. بنابراین تأثیر حاکمیت شرکتی بر ارزش شرکت به دلیل عدم کارایی بازار و عدم آگاهی کافی حاضرین در بازار سرمایه از مکانیسم های حاکمیت شرکتی مورد توجه قرار نمی گیرد و درصورتی سرمایه گذاران واکنش مثبتی به مکانیسم های حاکمیت شرکتی نشان می دهند که این تأثیر در بازده سهام و عملکرد شرکت نمایان شود.
ارائه مدلی برای شناسایی عوامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
89 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش معرفی حوزه جدیدی از حسابداری و حسابرسی به نام حسابرسی دادگاهی است تا عوامل مؤثر بر تقاضا برای استفاده ازخدمات حسابرسان دادگاهی را شناسایی و ضمن ارائه مدلی برای آن به تبیین جایگاه این حرفه در اجتماع بپردازد. روش: در این پژوهش در گام نخست با بهره گیری از مقالات مختلف و نظرات خبرگان 120 عامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی شناسایی و با استفاده از نظر 18 نفر از خبرگان عوامل مؤثر به روش دلفی غربال و 40 عامل تأیید گردید. در گام دوم پژوهش، 38 عامل با استفاده از روش کمی آنتروپی شانون تأیید و پرسشنامه پژوهش بر اساس فرمول کوکران بین 369 نفر از کارشناسان رسمی دادگستری شاغل در استان تهران به عنوان نمونه آماری توزیع گردید. در نهایت عوامل مؤثر با استفاده از روش معادلات ساختاری اولویت بندی گردید. یافته ها: در این پژوهش عوامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی به 2 دسته درونی و بیرونی طبقه بندی شده است. عوامل درونی شامل ویژگی های مالی و معاملاتی، ویژگی های مدیریت و فردی، ویژگی سیستم های اطلاعاتی و حسابداری، ویژگی های رفتاری و اخلاقی، ویژگی های ساختاری و ویژگی های اقتصادی و عوامل بیرونی نیز شامل عوامل قانونی و نظارتی، عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، عوامل مرتبط با حسابرسان مستقل و عوامل مربوط به مراجع قضایی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد از بین عوامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی، عوامل درونی نسبت به عوامل بیرونی از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است. نتایج این پژوهش کمک شایانی به شناسایی گلوگاه های تقلب و فساد نموده و نقش مهمی در ارتقای جایگاه حسابرسی دادگاهی در اجتماع ایفا می نماید.
تاثیر ویژگی های هیات مدیره بر آگاهی دهندگی سود با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی گرایش احساسی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۰
87-118
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری های حاکم انتظار بر آن است که سرمایه گذاران در قبال اطلاعات مربوط به سودآوری، تصمیمات و رفتار عقلایی و منطقی و فارغ از احساسات داشته باشند. نقش مدیران در تقویت مکانیسم های شرکتی می تواند موجب اطمینان بیشتر به کیفیت سودآوری شود که خود به عنوان عاملی اثرگذار بر گرایش های احساسی سرمایه گذاران مطرح است. لذا هدف پژوهش حاضر، تأثیر ویژگی ها هیئت مدیره بر ارتباط آگاهی دهندگی سود با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی گرایش احساسی سرمایه گذاران است. این پژوهش از نوع مطالعه کتابخانه ای و تحلیلی- علمی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) است. در این پژوهش اطلاعات مالی 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1390 تا 1396 بررسی شده است (952 شرکت-سال). برای تجزیه وتحلیل نتایج به دست آمده ی پژوهش از نرم افزار10Eviews استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش بین آگاهی دهندگی سود و گرایش های احساسی سرمایه گذاران رابطه منفی و معناداری وجود دارد و همچنین ویژگی ها هیئت مدیره ازجمله استقلال، اندازه و سنوات (تجربه) هیئت مدیره بر آگاهی دهندگی سود تأثیری معنادار و مستقیم دارد. از طرفی در بررسی اثرات این ویژگی ها بر رابطه بین آگاهی دهندگی سود و گرایش های احساسی مشخص گردید که استقلال، اندازه و سنوات (تجربه) هیئت مدیره موجب تقویت رابطه منفی بین آن ها خواهد شد. به عبارتی این ویژگی ها منجر به تقویت آگاهی دهندگی سود و در نتیجه بروز کمتر گرایش های احساسی در بین سرمایه گذاران می شود.
ویژگی های تاریک شخصیت حسابرسان و تاثیر آنها بر ارزیابی ریسک تقلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
179 - 206
حوزههای تخصصی:
در پی ابعاد گوناگون شخصیت و تاثیر آن بر حوزه های متنوع سازمان، و بروز تعارض مسئله اصلی این مقاله شکل می گیرد. در این راستا، سازه های تاریک شخصیت به عنوان نقطه کانونی و ارتباط مستقیم آنها با ارزیابی عملکرد حسابرس از ریسک تقلب و همچنین از طریق میانجی گری تعارض درک شده در میان 283 نفر از حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی موسسات خصوصی حسابرسی و سازمان حسابرسی مورد پژوهش قرار گرفته است. به منظور بررسی سه گانه های تاریک، پرسشنامه جونز و پائولس (2014)، برای سنجش تعارض، پرسشنامه جین(1995) و به منظور ارزیابی عملکرد حسابرس از ریسک تقلب از پرسشنامه الیزابت و رابرت(2005) استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس-3 نتایج نشان دادند که ماکیاولیسم و خودشیفتگی حسابرس بر عملکرد وی از ارزیابی ریسک تقلب تاثیرگذار هستند، لیکن جامعه ستیزی بر عملکرد حسابرس تاثیرگذار نیست. افزون بر این، ویژگی های شخصیت ماکیاولیسم و خودشیفته حسابرس به واسطه تعارض درک شده بر ارزیابی ریسک تقلب اثرگذار نیستند، لیکن با میانجی گری تعارض فاکتور تاریک جامعه ستیزی بر عملکرد حسابرس از ارزیابی ریسک تقلب تاثیرگذار است. بنابراین مثلث تاریک شخصیت حسابرسان در انجام فعالیت های مرتبط با ارزیابی ریسک تقلب نتایج گوناگونی را به همراه می آورد.
بررسی رابطه بحران مالی پیش بینی شده و رویکردهای مدیریت سود با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
467 - 488
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه بین بحران مالی پیش بینی شده و رویکردهای مدیریت سود است. روش: با استفاده از مدل درختی C 5 به پیش بینی بحران مالی 312 شرکت بورسی و فرابورسی طی سال های 1385 تا 1394 پرداخته شد؛ سپس با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره خطی (رویکرد معادلات ساختاری) رابطه بحران مالی پیش بینی شده و ابزارهای مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بحران مالی پیش بینی شده با شاخص اول مدیریت سود فعالیت های واقعی، رابطه معکوس و معنادار و با شاخص دوم مدیریت سود فعالیت های واقعی و شاخص مدیریت سود اقلام تعهدی رابطه مستقیم و معنا دار دارد. نتیجه گیری: شرکت های بحران زده مالی در مقایسه با سایر شرکت های با افزایش جریان های نقدی عملیاتی، کاهش بهای تمام شده تولید و افزایش اقلام تعهدی، به مدیریت بیشتر سود می پردازند. در نهایت مشخص شد که ابزارهای مدیریت سود تحت تأثیر نوع صنعت است و بحران مالی پیش بینی شده و ابزارهای مدیریت سود به صورت علت و معلول بر یکدیگر تأثیر می گذارند.
بررسی اثرات مالیاتی رسیدگی به تراکنش های بانکی بر حقوق صاحبان سهام ، تولیدات شرکت و صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
195 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثرات مالیاتی رسیدگی به تراکنش های بانکی بر حقوق صاحبان سهام ، تولیدات شرکت و صنعت می باشد. به علت بالا بودن نارضایتی از نحوه اجرای برخی از قوانین مالی و مالیاتی در کشور، لازم است که پیچیدگی های موجود درنحوه اجرای برخی از قوانین و دستورالعمل ها در نظام مالیاتی فعلی ساده سازی شود که این موضوع ، نیازمند اصلاح برخی قوانین و دستورالعمل های مالیاتی است. برخی از مسائل عمده در اصلاح این قوانین و دستورالعمل ها عبارتند از: ساده سازی روش اجرای مالیات ، کاهش هزینه مالیات و اعمال مالیات تک نرخی بر تراکنش های بانکی. پژوهش حاضر در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. از آنجا که در صورت های مالی، داده های آماری برای متغیرهای تحقیق به ویژه متغیرهای مستقل وجود ندارد، لذا برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه طراحی شده در اختیار 60 نفر از سهامدارن، مدیران و کارشناسان که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند قرار داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. نتایج به دست آمده مبین این مطلب بود که ساده سازی روش اجرای مالیات بر تراکنش های بانکی، کاهش هزینه مالیات بر تراکنش های بانکی و اعمال مالیات تک نرخی بر تراکنش های بانکی بر حقوق صاحبان سهام، تولیدات شرکت و تولیدات صنعت تاثیرگذار بوده و میزان این تاثیر در تمامی موارد گفته شده قابل توجه می باشد.
سیاست های سرمایه در گردش و ریسک شرکت
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دوم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۸
187 - 210
حوزههای تخصصی:
دلیل عدم موفقیت بخش عمده ای از شرکت های ورشکسته، وضعیت نامطلوب و مدیریت نامناسب سرمایه در گردش است، حال آن که این شرکت ها در بلندمدت وضعیت مالی خوبی دارند، اما به دلیل عدم کفایت سرمایه در گردش، توانایی رقابت خود را از دست داده و از دور خارج می-گردند. واحدهای تجاری با بکارگیری سیاست های گوناگون در ارتباط با مدیریت سرمایه در گردش می توانند میزان نقدینگی شرکت را تحت تاثیر قرار دهند. این راهبردها می تواند بر میزان خطر و بازده آن ها اثر گذار باشد. تحقیق حاضر به دنبال بررسی تاثیر سیاست های سرمایه در گردش شرکت ها بر میزان ریسک شرکت ها می باشد. جامعه آماری این تحقیق صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تجزیه و تحلیل پانلی و تجزیه و تحلیل ANOVA استفاده شده است. برای اندازه گیری ریسک شرکت از معیار بتا استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آنست که بین سیاست سرمایه در گردش و ریسک شرکت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. دیگر یافته های تحقیق نیز حاکی از آنست، که بین اندازه شرکت و ریسک، یک رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد
توسعه تجاری سازی حرفه حسابرسی در ایران: تحلیلی از جایگاه هویت حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۱۴۹-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
توسعه بازارهای حسابرسی و افزایش رقابت موسسات، تمایل به تجاری سازی را افزایش داده است. انگیزه بقای حرفه ای و سازمانی، از جمله عوامل مهم و اثرگذار بر این موضوع است. برخلاف بررسی های قبلی که نتایج تجاری سازی موسسات حسابرسی را هدف قرار دادند، بررسی حاضر اثر عوامل بالقوه اثرگذار بر تجاری سازی که هویت حرفه ای و هویت سازمانی است، را بر تجاری سازی موسسات حسابرسی مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری شامل حسابداران رسمی شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1398 است که نمونه نهایی شامل 357 حسابرس است. در جمع آوری داده های پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. به منظور سنجش هویت حرفه ای از پرسشنامه میل و آشفورث (1992)، هویت سازمانی، از پرسشنامه اسوانبرگ و اوهمان (2015)، و برای سنجش مولفه های تجاری سازی، شامل فرآیند محوری از پرسشنامه چن و همکاران (2009)، مشتری محوری از پرسشنامه دیشپاند و فارلی (1998)، و بازارمحوری از پرسشنامه نارور و همکاران (2004) استفاده شده است. همچنین در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی (مدل معادلات ساختاری) و نرم افزارSPSS و Lisrel استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد هویت حرفه ای و هویت سازمانی حسابرسان بر بازار محوری، مشتری محوری و فرآیندمحوری موسسات حسابرسی اثر مثبت دارد.
رابطه بین استحکام مدیریت، مدیریت سود و ارزش شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس تئوری نمایندگی، استحکام مدیریت نشان دهنده یکی از پرهزینه ترین نمادهای ایجاد تضاد بین سهامداران و مدیران است. استحکام مدیریت می تواند مزایایی را برای مالکان شرکت به همراه داشته باشد که از آن جمله می توان به کوته بینی کمتر در مدیریت سودها به منظور تحقق اهداف کوتاه مدت گزارشگری مالی و توجه به استرتژای ها و اهداف بلندمدت اشاره کرد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه مورد استفاده نیز از طریق روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری انتخاب شد. در مطالعه حاضر تلاش شد تا با استفاده از داده های 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مدل داده های ترکیبی و رگرسیون چندمتغیره، ضمن بررسی تأثیرپذیری رفتار مدیریت سود شرکت ها از استحکام مدیریت، نقش استحکام مدیریت در تأثیر رویکردهای مدیریت سود بر ارزش بازار شرکت مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بررسی ها نشان داد که استحکام مدیریت موجب کاهش استفاده از مدیریت سود می گردد و استحکام مدیریت موجب کاهش تأثیر منفی مدیریت سود بر ارزش شرکت می گردد.
Abstract
According to agency theory, management strength represents one of the most costly symbols of conflict between shareholders and managers. Management's strength can provide benefits to the owners of the company, such as a shorter short-term management of profits to meet short-term financial reporting goals and focus on strategies and long-term goals. The statistical population of this research is the companies listed in the Tehran Stock Exchange between 2012 and 2016. The sample was also selected through a systematic removal method from the statistical community. In the present study, using the data of 135 companies admitted to Tehran Stock Exchange, the combined data model and multivariate regression, while investigating the impact of corporate profit management behavior on management strength, the role of solidity Managing influence on the impact of profit management approaches on market value of the company. The results of the research show that management's strength reduces the use of profit management and management's strength reduces the negative impact of earnings management on the company's value.
Keywords: Management Strength, Earnings Management, Company Value
پیش بینی ورشکستگی شرکت ها مبتنی بر سیستم های هوشمند ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
159 - 194
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط رقابتی اقتصاد کشورها و بحران های اقتصادی ایجاد شده در سطح بین المللی و داخل کشور، نیاز به یک مدل مناسب برای پیش بینی ورشکستگی شرکت های کشور احساس می شود. تصمیم گیران کلان اقتصادی، سازمان های اقتصادی کشور و سیستم بانکی با استفاده از این مدل ها توانایی اتخاذ تصمیمات دقیق تر و با عوارض کمتری را دارا خواهند بود. همچنین مدل های فوق در سطح خرد نیز برای تصمیم گیری برای سرمایه گذاری های آتی قابل استفاده می باشد. در این تحقیق با پیاده سازی یک سیستم منسجم و هوشمند مبتنی بر شبکه عصبی، ماشین های بردار پشتیبان و یادگیری تشدید شده و در کنار آن استفاده از الگوریتم های بهینه سازی رقابت استعماری، الگوریتم فرهنگی و جستجوی هارمونی سعی شده است تا حد امکان نواقص مدل های پیشین در سطح بین الملل رفع شود. علاوه بر آن با همکاری سازمان امور مالیاتی کشور مقیاس بررسی سیستم به داده های کل کشور تعمیم یافته است که بررسی در ابعاد فوق در سطح بین الملل منحصر به فرد می باشد. تعداد نمونه های مورد بررسی در صنعت موادغذایی و نساجی به ترتیب برابر با ۵۸۲۵ و 4089 می باشد که با اعمال معیار قانونی ورشکستگی به ترتیب ۹۹۹ و ۸۴۸ نمونه شرایط ورشکستگی را در دو سال مورد بررسی دارا بوده اند. نتایج نشان دهنده برتری عملکرد ترکیب ماشین بردار پشتیبان با الگوریتم های بهینه سازی جستجوی هارمونی و رقابت استعماری در شرایط عدم حذف داده های پرت می باشد
Abstract
Due to the competitiveness of nations' economies and the recent financial crisis at both national and international levels, the need for an effective model to predict the bankruptcy of domestic companies is felt more than ever. Macroeconomic decision makers, economic agencies, and the banking system can benefit from this modeling to make more accurate decisions and reduce undesired outcomes. These models can also be used at the microeconomic level to help with decision-making for future investments.In this research, by implementing an intelligent and coherent system based on Artificial Neural Network (ANN), Support Vector Machine (SVM), Extreme Learning Machine (ELM), and utilizing Imperialist Competitive Algorithm (ICA), Cultural Algorithm (CA) and Harmony Search (HS), we have attempted to improve on the shortcomings of existing models used internationally. Furthermore, in a joint effort with the Iranian National Tax Administration (INTA), the evaluation scale has been extended to incorporate nationwide data which makes the scope of the work unprecedented in the world. The number of examined samples are 5825 and 4089 respectively in the food and textile sectors, and by applying bankruptcy criteria 999 and 848 samples were detected as bankrupt companies. We found the best performance in the combination of support vector machine with harmony search and imperialist competitive algorithm in terms of not using outlier detection.
رابطه میان نسبت Q توبین و ارزش افزوده بازار با عملکرد شرکت های سرمایه گذاری بر اساس شاخص های مودیلیانی و نسبت ارزیابی
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال چهارم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۳
113 - 143
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق عملکرد شرکت های سرمایه گذاری فعال در بورس اوراق بهادار تهران، بر اساس معیار مودیلیانی و نسبت ارزیابی، بررسی شده اند و ارتباط میان رتبه بندی های آن ها با یکدیگر مقایسه گردید. بدین منظور، پس از جمع آوری داده های مربوط به 13 شرکت سرمایه گذاری، طی دوره 1389-1385، در نهایت 6 شرکت سرمایه گذاری، به دلیل برخورداری از پرتفوی بورسی بالای 60%، به عنوان شرکت های مورد بررسی در این تحقیق انتخاب گردیدند. همچنین تأثیر دو شاخص نسبت Q توبین و ارزش افزوده بازار، روی رتبه های بدست آمده اندازه گیری شد. برای آزمون فرضیه های تحقیق، از آزمون های آماری ناپارامتریک و رگرسیونی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین رتبه بندی شرکت های سرمایه گذاری بر اساس معیار مودیلیانی و نسبت ارزیابی، رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین نسبت Q توبین و ارزش افزوده بازار با عملکرد شرکت های سرمایه گذاری، براساس معیارهای مذکور نیز رابطه معنی داری وجود داشته است، به طوری که قدرت توضیح دهندگی تغییرات عملکرد(رتبه بندی) پرتفوی به وسیله ارزش افزوده بازار بیشتر از نسبت Q توبین می باشد.
بررسی رابطه احتمال ورشکستگی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
در عصری که شرکت ها برای بقا در بازارهای رقابتی با چالش های فراوانی روبه رو هستند، شناسایی عوامل موثر بر بحران های مالی از اهمیت به سزایی برخوردار است و می تواند مدیران و سایر ذینفعان سازمان ها را با مدیریت سود، در امر برنامه ریزی جهت پیشگیری از ورشکستگی یاری رساند. لذا هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه ی احتمال ورشکستگی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود. نمونه انتخابی از جامعه تحقیق شامل 34 شرکت طی سالهای 1392 تا 1392 بوده است که در مجموع 204 مشاهده را تشکیل داد. داده ها به صورت شرکت - سال جمع آوری و با استفاده از رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق، دو فرضیه تدوین گردید. نتایج حاکی از آن است که بین میزان تغییر احتمال ورشکستگی و مدیریت سود، رابطه معناداری وجود ندارد و همچنین این رابطه در شرکت های دارای احتمال ورشکستگی بالا و پایین نیز تأیید نشد.
تاثیر شهرت حسابرس بر ارتباط بین ضعف کنترل داخلی در گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری
حوزههای تخصصی:
سیستم کنترل های داخلی در شرکت اعتماد استفاده کنندگان از صورت های مالی را افزایش می دهد و مطابق با قوانین و مقررات بوده و بر قابلیت اعتماد گزارش های مالی اثر مهمی دارد و می تواند منجر به کارایی سرمایه گذاری گردد. در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر شهرت حسابرس بر ارتباط بین ضعف کنترل داخلی در گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری پرداخته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع تحقیقات علّی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود که تعداد 118 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره ی زمانی 5 ساله بین سال های 1393 تا 1397 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. برای اجرای آزمونها و تخمین نهایی مدل ها از نرم افزار استاتا نسخه 15 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین ضعف کنترل داخلی در گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری ارتباط منفی و معنادار دارد. ولی، شهرت حسابرس بر ارتباط بین ضعف کنترل داخلی در گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری تاثیر ندارد.
آزمون تأثیر رویکردهای قضاوتی زبان در کاهش فاصله انتظارات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
123 - 144
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر فاصله انتظاراتی در حسابرسی، عمده ترین و مهم ترین چالش این حرفه تلقی می شود. اگرچه حرفه حسابرسی همواره تلاش های متعددی برای کاهش این فاصله داشته است، ولی شواهد حاصل از پژوهش های اخیر نشان می دهند که این فاصله همچنان به قوت خود باقیست. تداوم این امر می تواند موجب کاهش نقش، اهمیت و جایگاه حرفه حسابرسی و ایجاد بحران ها و مشکلات حقوقی و معنوی برای آن شود. در این پژوهش، به ارزیابی تأثیر میزان صراحت زبان در گزارش حسابرس در کاهش فاصله انتظارات حسابرسی پرداخته شده است. گزارش حسابرسی اساسی ترین وسیله ارتباط حسابرسان با مخاطبان بوده، به همین دلیل دانش حسابرسی نیز توجه زیادی به آن داشته است. در تعریف صراحت زبان در گزارش حسابرسی، از آخرین یافته های علوم زبان شناسی و روان شناسی و حرفه حسابرسی استفاده شده است. روش پژوهش مورد استفاده نیز به صورت طرح آزمایش تجربی بوده و با استفاده از نرم افزار ویژه طراحی شده مبتنی بر وب اجرا شده است. نتایج حاصله به صورت قوی، از تأثیر افزایش میزان صراحت در گزارش حسابرسی در کاهش فاصله انتظارات حسابرسی حمایت کرده و به نظر می رسد که در محیط های واقعی نیز می توان با پیروی و تأکید بر این رویکرد اقدام به کاهش این فاصله کرد. اگرچه حرفه حسابرسی نیز در سال های اخیر به این امر توجه کرده است، ولی به نظر می رسد که تلاش های آن چندان مؤثر و کافی نبوده و رویکردهای ارائه شده در این پژوهش، می تواند کمک شایانی به این حرفه کند.
ایجاد شبکه مالی غیرخطی مبتنی بر ویژگی مکان شناختی آن برمبنای نظریه گراف (مطالعه ای در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش معرفی شبکه ای مالی برمبنای روابط غیرخطی موجود بین سهام برای بهینه سازی سبد سهام سرمایه گذاران، شناسایی رهبران بازار سهام ایران با استفاده از معیارهای مرکزیت و درنهایت، خوشه بندی شبکه مالی غیرخطی است. روش: در این پژوهش، تعداد100 شرکت برتر پذیرفته شده در بورس با بیشترین سرمایه ثبت شده در دوره زمانی 11ساله (دی ماه 1388 تا دی ماه 1398) انتخاب شدند. نتایج: نتایج حاکی از آن است که با توجه به معیار درجه مرکزیت، سهام سیمان سپاهان، تأمین سرمایه امید و سرمایه گذاری امید، با توجه به معیار مرکزیت نزدیکی، سهام سرمایه گذاری غدیر، سرمایه گذاری توسعه ملی و فولاد خوزستان، با توجه به معیار مرکزیت بینابینی، سهام سرمایه گذاری غدیر، سیمان سپاهان و سرمایه گذاری توسعه ملی و با توجه به معیار مرکزیت تنگنا سهام فولاد خوزستان، سیمان سپاهان و بین المللی توسعه ساختمان بیشترین تأثیرگذاری را در بازار سهام دارند و در جایگاه رهبران بازار شناسایی شدند. برای خوشه بندی سهام برتر از الگوریتم سریع حریصانه استفاده شد که در آن شبکه به 11 خوشه تقسیم شد و هریک از این خوشه ها نشان دهنده بیشترین ارتباط موجود بین سهام شرکت ها در شبکه مالی است.
بررسی پیامدهای کوته بینی مدیران از دیدگاه تئوری نمایندگی و فرضیه جریان های نقد آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
546 - 527
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین جریان نقد آزاد و بازده سهام با در نظر گرفتن کوته بینی مدیران است؛ بدین منظور، دو فرضیه اصلی طراحی شد و این فرضیه ها با انتخاب 96 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی شش ساله (1384 تا 1389) و با استفاده از اطلاعات بازده سه سال آتی (تا سال 1392) آزمون شدند. نتایج نشان می دهد جریان های نقدی آزاد با بازده سهام در کوتاه مدت و بلندمدت رابطه منفی و معناداری برقرار می کند. همچنین حساسیت بازدهی نسبت به جریان های نقدی آزاد در شرکت های کوته بین بیشتر است و با افزایش جریان نقد آزاد، کاهش بیشتری در بازدهی این شرکت ها مشاهده می شود. بنابراین کوته بینی مدیران و جریان های نقدی آزاد، رفتارهای فرصت طلبانه مدیران را افزایش می دهد و این رفتارهای فرصت طلبانه بر عملکرد شرکت تأثیر منفی می گذارد.
بررسی تأثیر حفاظت از حقوق سهامدارن بر ریسک سقوط قیمت سهام: آزمون اثربخشی نظریه رفتار کنشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
209 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی نظریه رفتار کنش گر نسبت به تأثیر حفاظت از حقوق سهامدارن بر ریسک سقوط قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این پژوهش تعداد ۹۶ شرکت در بازه زمانی ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۷ مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش به منظور سنجش حفاظت از حقوق سهام داران از معیارهایی همچون کیفیت اطلاعات حسابداری، شاخص اثربخشی کنترل های داخلی، شاخص حق رأی سهام داران، شاخص تمرکز مالکیت و شاخص راهبری شرکتی بر اساس الگوی تصمیم گیری چندمعیاره به روش تاپسیس و وزن دهی به روش آنتروپی استفاده شده است. همچنین، برای سنجش ریسک سقوط قیمت سهام از دو معیار چولگی منفی بازده سهام و نوسان های پایین به بالا استفاده شد و برای سنجش نظریه رفتار کنش گر (محرک-پاسخ) از انگیزه رقابتی مدیران با استفاده از شکاف پاداش مدیران موردسنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، حفاظت از حقوق سهام داران تأثیر منفی و معنی داری بر ریسک سقوط قیمت سهام دارد. همچنین مشخص گردید انگیزه رقابتی به عنوان معیار نظریه رفتار کنش گر، تأثیر منفی حفاظت از حقوق سهام داران بر ریسک سقوط قیمت سهام را تقویت می کند.
بررسی تاثیر کمیته حسابرسی بر کاهش تحریفات مالی با تاکید بر تخصص حسابرس در صنعت
حوزههای تخصصی:
امروزه سیستم های اطلاعاتی حسابداری نقش بسیارمهمی درگردش فعالیت سازمانها ایفا نموده، در مجموعه محیط اقتصادی کشورها وظیفه ای با اهمیت برعهده دارند. بسیاری از تصمیمات اقتصادی براساس اطلاعات حاصل ازاین سیستمها اتخاذ شده، سهم عمدهای از مبادلات اوراق بهادار به خرید و فروش سهام شرکتها اختصاص دارد که آن نیز به نوبه خود می تواند تحت تأثیر ارقام واطلاعات حسابداری باشد. هرگونه تحقیق در زمینه اثرگذاری اطلاعات حسابداری برطیف وسیع تصمیم گیرندگان ذینفع در شرکتها، به درک بهتر از چگونگی نقش این اطلاعات وضرورت افشای بیشتر و بهتر آنها کمک می کند. دراین راستا به بررسی تاثیر کمیته حسابرسی بر کاهش تحریفات مالی با تاکید بر تخصص حسابرس در صنعت پرداختیم. این تحقیق در بازه زمانی سال های 1392 تا 1395 برای شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. تعداد 101 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب وبا استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک در نرم افزار آماری EVIEWS نسخه 9 تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج نشان دادند که برخلاف تصور جامعه، بین کمیته حسابرسی(شامل استقلال کمیته حسابرسی، تخصص مالی کمیته حسابرسی و تجربه کمیته حسابرسی) و تحریفات مالی ارتباط معنی داری به لحاظ آماری وجود ندارد همچنین تخصص حسابرس در صنعت بر رابطه بین کمیته حسابرسی(شامل استقلال کمیته حسابرسی، تخصص مالی کمیته حسابرسی و تجربه کمیته حسابرسی) و تحریفات مالی تاثیر معنی داری به لحاظ آماری ندارد.
بررسی ارتباط بین فناوری اطلاعات حسابداری و هزینه حقوق صاحبان سهام در شرکت های پتروشیمی بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط بین فناوری اطلاعات حسابداری و هزینه حقوق صاحبان سهام در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بود. جامعه آماری پژوهش را شرکت های پتروشیمی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می داد و روش نمونه گیری نیز به روش غربال گری بود. تعداد شرکت های منتخب 23 شرکت پتروشیمی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود که داده ها از طریق سایت بورس و طی سال-های 1396-1390جمع آوری گردید. تجزیه وتحلیل داده ها به دو روش آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت که در قسمت استنباطی با استفاده از داده های پانلی و به روش رگرسیون خطی چندگانه فرضیه ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از فرضیه ها نشان داد که بین فناوری اطلاعات و میزان سرمایه گذاری و افزایش سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات صنعت و شرکت ها با هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد، به عبارتی با افزایش سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات، میزان هزینه حقوق صاحبان سهام کاهش پیدا می کند. لذا با تغییرات شگرف فناوری در حوزه های مختلف نیازمند سرمایه گذاری خوب در فناوری اطلاعات صنایع و شرکت ها و به روز نگهداشت آن ها می تواند باعث کاهش هزینه حقوق صاحبان سهام گردد.