فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۴۱ تا ۷٬۳۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
103-88
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و دستیابی به معیار هایی است که بتوان به کمک آنها بر تصمیم های مدیران در زمینه مخارج سرما یه ای اثر گذاشت. بدین منظور، نمونه آماری شامل 60 شرکت از بین شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره شش ساله 90-85 از طریق تحلیل همبستگی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد، که هم ادراک مدیران و هم ادراک سرمایه گذاران با در نظر گرفتن متغیرهای جایگزین، بر مخارج سرمایه ای شرکت های نمونه تأثیرگذار می باشد. همچنین هر چه جریان های نقدی آزاد بیشتر باشد، ارتباط بین ادراک مدیران و بازار از ارزش شرکت و مخارج سرمایه ای قوی تر شده و حساسیت متغیر وابسته (مخارج سرمایه ای) به متغیرهای جایگزین ادراک مدیران و سرمایه گذاران از ارزش شرکت، افزایش (شدت) می یابد.
تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت ها با توجه به نقش عدم تقارن اطلاعاتی و قابلیت مقایسه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸
33 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تبیین تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت ها و بررسی نقش تعدیلگر عدم تقارن اطلاعاتی و نقش تعدیلگر همزمان این متغیر و قابلیت مقایسه صورت های مالی در این بستر است. قلمرو زمانی این پژوهش برای دوره 5 ساله از ابتدای سال 1392 لغایت پایان سال 1396در نظر گرفته شده است و نمونه پژوهش شامل 91 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای تحلیل های آماری از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل ها حاکی از آن است که کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام تاثیر معکوس دارد؛ به نحوی که هرچه کیفیت اطلاعات حسابداری بالاتر باشد، هزینه حقوق صاحبان سهام کاهش می یابد؛ وبالعکس. هم چنین، عدم تقارن اطلاعاتی ارتباط مستقیمی با این تاثیر دارد. اما تاثیر همزمان قابلیت مقایسه صورت های مالی و عدم تقارن اطلاعاتی بر تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام مورد تائید نمی باشند. نتایج این پژوهش در دو فرضیه اول مشابه نتایج پژوهش ایموف و همکاران (2018) می باشد که در کشور آمریکا به بررسی تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام پرداختند اما نتیجه فرضیه سوم حاکی از عدم تطابق با آن می باشد.
طراحی مدلِ حسابداری دادگاهی: تحلیل داده بنیاد و فرایند رتبه بندی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
546 - 585
حوزههای تخصصی:
هدف: بخش مهمی از نیاز امروزِ ذی نفعان در بازار سرمایه، افشای اطلاعاتی است که متضمنِ حفاظت از منافع آنان در برابر زیاده خواهی های شرکت هاست. از این سو، نهادهای بالادستی در بازار سرمایه تلاش می کنند تا بر اساس قوانین و محدودنمودن عملکردهای مالی شرکت ها، تبعات ناشی از فرصت طلبی شرکت ها را به واسطه توسعه حسابداری دادگاهی کنترل کنند؛ از این رو، هدف این پژوهش، طراحیِ مدل حسابداری دادگاهی در سطح شرکت های بازار سرمایه است. روش: روش شناسی پژوهش از نوع ترکیبی است و بر مبنای نتیجه، در دسته پژوهش های توسعه ای قرار می گیرد. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمّی از چک لیست های ماتریسی بر اساس مقایسه زوجی بهره برده شده است. جامعه هدف در بخش کیفی، ۱۳ نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی می شدند. نمونه گیری در بخش روش شناسی کیفی، نمونه گیری نظری و نحوه تعیین نمونه گلوله برفی بود. اما جامعه هدف در بخش کمّی، 20 نفر از مدیران مالی شرکت های بورسی و کارشناسان رسمی دادگستری بودند که بر اساس تجربه های کاری و سطح دانش فنی و تخصصی، از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند. یافته ها: نتایج بخش کیفی به شکل گیری ۳ مقوله، ۶ مؤلفه و ۳۹ مضمون مفهومی، در قالب یک مدل ۶ ضلعی انجامید که طی سه مرحله کدگذاری در تحلیل نظری داده بنیاد کسب شد. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد که مؤلفه نظارت های نهادی اثربخش ترین مؤلفه در توسعه حسابداری دادگاهی تلقی می شود. نتیجه گیری: نتیجه کسب شده گویای این واقعیت است که نظارت های نهادی در ساختار حاکمیت شرکتی، به حوزه حسابداری دادگاهی، در جهتِ کاهش بار حقوقی و قضایی عملکردهای مالی کمک شایان توجهی می کند.
تأثیر محافظه کاری بر حق الزحمه حسابرسی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
169-185
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین محافظ هکاری شرطی و حق الزحمه حسابرسی می باشد. نمونه آماری پژوهش، شامل 70 شرکت پذیرفته شده در بورس بوده، که داد ههای آ نها برای یک دوره 6 ساله از سال 1386 تا 1391 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. جهت بررسی دقیق تر، شرکت های دارای محافظه کاری شرطی بالا و پایین از یکدیگر تفکیک و آزمون های اضافی در این خصوص صورت گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد به لحاظ آماری رابطه معناداری بین محافظه کاری شرطی و حق الزحمه حسابرسی در گروه شرکت های دارای محافظه کاری بالا وجود ندارد و در گروه شرکت های دارای محافظه کاری پایین رابطه معکوس و معنادار به لحاظ آماری وجود دارد. به عبارت دیگر می توان نتیجه گرفت که مؤسسات حسابرسی در گروه شرکت های دارای محافظه کاری بالا معیار محافظه کاری را در تعیین حق الزحمه خود لحاظ نمی کنند و عوامل با اهمیت دیگری همچون ارزش بازار کل سهام منتشر شده، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، بازده دارایی ها، انجام حسابرسی توسط سازمان حسابرسی یا مؤسسات حسابرسی و نسبت جاری در تعیین میزان حق الزحمه حسابرسی تأثیر داشته است و در گروه شرکت های دارای محافظه کاری پایین با افزایش سطح محافظه کاری، حقالزحمه حسابرسی کمتری پرداخت می شود زیرا به نظر می رسد محیط گزارشگری مالی شرکت های محافظه کارتر، نیاز کمتری به رسیدگی های حسابرس داشته است.
A New Method for Allocating Fixed Costs with Undesirable Data: Data Envelopment Analysis Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Allocating fixed costs with undesirable data has recently been one of the most important issues for managers to discuss. Lack of attention to undesirable data may lead to incorrect cost allocation. Considering and determining undesirable inputs and outputs, data envelopment analysis (DEA) technique can be significantly helpful in determining the cost allocation strategy. In-puts and outputs are divided into two desirable and undesirable groups. Obviously, desirable inputs and undesirable outputs must be reduced and undesirable inputs and desirable outputs must be increased to improve performance. This manuscript presents two strategies for allocating fixed costs with undesirable data. In the first strategy, each decision making unit (DMU) first determines the minimum and maximum shares that it can receive from the fixed resources while the efficiency of that DMU and other DMUs re-mains the same after receiving the fixed resources. Finally, the decision maker chooses the fixed cost for each DMU between the minimum and maxi-mum cost values proposed. In the second strategy, the allocation of fixed costs is done using the CCR multiplicative model with undesirable data. The effectiveness of both methods is examined by an applied study on the commercial banks.
بررسی رفتار مدیران در بکارگیری حسابداری ذهنی در گزارشگری صورت سود و زیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران از انعطاف پذیری استانداردهای جاری گزارشگری مالی جهت تفکیک یا تجمیع اقلام صورت سود و زیان استفاده می کنند. این ویژگی استانداردها باعث شده تا تفکیک یا تجمیع اقلام در صورت های مالی یکی از مباحث چالش برانگیز مدیران تلقی شود. از این رو، هدف از این پژوهش بررسی رفتار مدیران در بکارگیری تئوری حسابداری ذهنی در گزارشگری صورت سود و زیان می باشد. در همین راستا، این تحقیق به روش پیمایشی و در محیط ازمایشگاهی از طریق پرسش نامه بین 67 نفر از مدیران مالی شرکت کننده در دوره های IFRS در سال 1395 انجام پذیرفته است. در این پژوهش مجموعه ای از آزمایش های مرتبط با تفکیک یا تجمیع اطلاعات سود و زیان فروش دارایی ثابت به منظور بررسی این نکته که آیا ترجیح مدیران مالی از پیش بینی های نظریه حسابداری ذهنی پیروی می کند یا خیر، مورد آزمون قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های تحقیق از تحلیل اندازه گیری مکرر دوطرفه و تی زوجی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که ترجیح مدیران برای تفکیک نشان دهنده حسابداری ذهنی می باشد. تحقیق ما اشاراتی برای استاندارد گذاران، قانون گذاران، و محققان دارد
تفاوت در کیفیت میان موسسه های حسابرسی
منبع:
حسابرس ۱۳۸۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین ساختار راهبری شرکتی و احتمال گزارشگری مالی متقلبانه شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
43 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین ساختار راهبری شرکتی و احتمال گزارشگری مالی متقلبانه شرکتها است. این تحقیق به روش توصیفی-همبستگی انجام شده و از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1394 تشکیل میدهند و نمونه ای از 114 شرکت که در تمام طول دوره تحقیق در بازار بورس فعال بوده اند، مورد مطالعه قرار گرفت. دادههای تحقیق از صورت های مالی شرکت ها استخراج گردیده و با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک به روش داده های ترکیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد که تعداد اعضای هیات مدیره تاثیر معناداری بر احتمال گزارشگری مالی متقلبانه ندارد. در حالی که هریک از شاخص های استقلال اعضای هیات مدیره، اندازه کمیته حسابرسی، عملکرد واحد حسابرسی داخلی و استقلال کمیته حسابرسی تاثیر معکوس بر احتمال گزارشگری مالی متقلبانه داشتند.
بررسی اثر ریسک نرخ تورم و ریسک خاص شرکت بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه شرکت: رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
23 - 52
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین وظایف مدیران مالی انتخاب ساختار سرمایه شرکت به گونه ای بهینه است. فرضیه های این تحقیق بر مبنای آثار ریسک از دو حوزه، داخل شرکت با عنوان ریسک خاص شرکت و حوزه خارج شرکت با عنوان ریسک نرخ تورم از دیدگاه تئوری توازن پویا بر روی ساختار سرمایه شرکت و انحرافات بین اهرم واقعی و اهرم هدف شرکت (سرعت تعدیل ساختار سرمایه) تبیین شده است. برآوردگر استفاده شده برای تخمین مدل ها و آزمون فرضیه ها، پانل پویای گشتاورهای تعمیم یافته می باشد. داده های تحقیق از 121 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1390 تا 1397 استخراج شده است. نتایج مدل اول از معناداری اثر ریسک نرخ تورم و ریسک خاص شرکت بر روی اهرم مالی شرکت خبر می دهد. این تأثیر برای هر دو متغیر بر روی اهرم مالی منفی بوده است. ضمناً نتایج مدل دوم نشان از معناداری تأثیر ریسک خاص شرکت و ریسک نرخ تورم بر سرعت تعدیل اهرم هدف دارد؛ به عبارت دیگر این دو متغیر تأثیر منفی بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه شرکت ها دارند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد سرعت تعدیل ساختار سرمایه برای شرکت ها 24٪ است و در دوره هایی که ریسک خاص شرکت بروز می کند سرعت تعدیل ساختار سرمایه به مقدار 21٪ کاهش می یابد و برای دوره هایی که شرکت ها دچار ریسک نرخ تورم می شوند این مقدار به 22٪ کاهش پیدا می کند . بنابراین عوامل درون شرکتی نسبت به عوامل برون شرکتی تأثیر بیشتری بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه می گذارند.
مدلی برای برآورد بیم از دست دادن صاحبکار حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
111-140
حوزههای تخصصی:
محیطی که حسابرسی صورت های مالی در آن انجام می شود، عرصه ای پیچیده است که بر پایه هایی ذاتاً شکننده بنا نهاده شده است. استقلال حسابرس از طرفی، از جمله بااهمیت ترین ویژگی های ارائه خدمات حسابرسی مستقل است و از طرفی دیگر، عدم پایبندی به آن از جمله مهمترین تهدیدها برای حرفه حسابرسی مستقل به شمار می رود. پژوهشگران زیادی خاطر نشان کرده اند که مهمترین موانع استقلال حسابرسان، برخاسته از مسائل مالی هستند. بیم از دست دادن صاحبکاری که حق الزحمه خدمات حسابرسی یا غیرحسابرسی را می پردازد، تأثیری چشمگیر بر قضاوت های حسابرس دارد. این در حالی است که استقلال در واقع، مفهومی انتزاعی است که به طور مستقیم قابل مشاهده نیست و اغلب آن را به عنوان حالتی ذهنی توصیف کرده اند که به مفاهیمی همچون بی طرفی، صداقت، امانت و شخصیت ارتباط دارد. از سوی دیگر، واژه بیم دارای مفاهیم قابل درکی در فرهنگ لغات است. حال آن که در این مطالعه، ضمن موشکافی از مشکلی که هم اکنون بسیاری از حسابرسان شاغل به آن اذعان دارند، با شناسایی عوامل مرتبط با بیم از دست دادن صاحبکار، مدلی تجربی برای اندازه گیری آن با استفاده از اطلاعات موجود در صورت های مالی و بازار ارائه گردید. به این منظور از دیدگاه های چهارده نفر از خبرگان حرفه و دانشگاه، داده های 132 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1386 تا 1395، رگرسیون چندمتغیره، تکنیک تحلیل عاملی و آزمون t دونمونه ای استفاده شد. بررسی ها و پردازش های به عمل آمده منتج به ارائه مدلی مشتمل بر هفده متغیر گردید که در بررسی های تکمیلی، قدرت آن مورد تأیید قرار گرفت. ارائه مدل مذکور منجر به افزایش پژوهش های تجربی در حوزه استقلال حسابرس و متعاقباً افزایش دانش در این حوزه می گردد. همچنین این مدل قابلیت استفاده توسط اعضای حرفه حسابرسی برای تبیین عوامل تعیین کننده بیم از دست دادن صاحبکار را دارد. علاوه براین، تبیین این مدل می تواند به توسعه ادبیات مربوط به حسابرسی به طور عام و کیفیت، استقلال و جابه جایی حسابرسان به طور خاص کمک کند.
ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری سهمی و معمای استقبال از آنان توسط سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
103 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی سه دلیل برای عدم استقبال از صندوق های شاخصی توسط سرمایه گذاران و در مقابل سرمایه گذاری در صندوق های سهمی توسط ایشان است. دلیل اول عملکرد بهتر صندوق های در سهام در بلندمدت نسبت به شاخص کل است. دلیل دوم دستکاری پرتفوی صندوق های سهمی با استفاده از اثر قیمتی توسط مدیرانشان و کسب بازده بیشتر در کوتاه مدت است. دلیل سوم این است که صندوق های شاخصی به درستی شاخص دنبال کننده شان را ردیابی نمی کنند. بر اساس نتایج پژوهش دلیل اول و دوم رد و دلیل سوم برای کوتاه مدت پذیرفته شد.
قابلیت مقایسه صورت های مالی و احتمال گزارشگری متقلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی متقلبانه که از آن به حذف یا تحریف عمدی اطلاعات از سوی مدیران ارشد اجرایی شرکت ها به منظور پنهان نمودن عملکرد واقعی تعبیر شده، یکی از جرائم جدی شرکت ها محسوب می شود. از این رو، پژوهش های مختلف صورت گرفته به بررسی عوامل موثر بر احتمال گزارشگری متقلبانه پرداخته و پژوهش حاضر نیز با تمرکز بر یک جنبه از محیط گزارشگری مالی، یعنی قابلیت مقایسه صورت های مالی، رابطه بین قابلیت مقایسه صورت های مالی و احتمال گزارشگری متقلبانه شرکت ها را مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور، برای سنجش قابلیت مقایسه صورت های مالی از مدل دی فرانکو و همکاران (2011) و از رویکرد ارائه شده توسط ریبار و همکاران (2014) و رهروی دستجردی و همکاران (1397) که مبتنی بر حق الزحمه حسابرسی است، برای سنجش احتمال گزارشگری متقلبانه استفاده گردید. فرضیه تحقیق نیز با استفاده از نمونه ای متشکل از 89 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1396 و با بهره گیری از روش رگرسیون چندمتغیره لجستیک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که قابلیت مقایسه صورت های مالی، احتمال گزارشگری متقلبانه شرکت را کاهش می دهد. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که قابلیت مقایسه صورت های مالی می تواند با افزایش شفافیت و قابل فهم بودن گزارش های مالی منجر به کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران و احتمال گزارشگری متقلبانه شود.
تأثیر حق الزحمه عادی و غیرعادی حسابرسی بر اقلام تعهدی با تاکید بر اقلام تعهدی خوب و خطای برآورد اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۱
298-316
حوزههای تخصصی:
حق الزحمه حسابرسی عاملی مهم در کیفیت حسابرسی و در نتیجه کیفیت گزارشگری مالی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر حق الزحمه عادی و غیرعادی حسابرس بر بازگشت اقلام تعهدی (به دو فرم اقلام تعهدی خوب و خطای برآورد اقلام تعهدی) می باشد. در این پژوهش برای تفکیک حق الزحمه حسابرس به دو بخش عادی و غیرعادی از رویکرد لین و همکاران (2018) و برای تفکیک اقلام تعهدی به دو جزء اقلام تعهدی خوب و خطای برآورد اقلام تعهدی از مدل آلن و همکاران (2013) استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیه ها، تعداد 82 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396-1391 به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از روش داده های ترکیبی بررسی شدند. روش آزمون فرضیه ها نیز رگرسیون چندمتغیره با روش برآورد حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) می باشد. نتایج حاصل از آزمون های آماری موید این است که حق الزحمه عادی حسابرس بر جزء اقلام تعهدی خوب تأثیر مثبت و معنادار دارد در حالی که تأثیر حق الزحمه عادی بر خطای برآورد اقلام تعهدی معنادار نمی باشد. همچنین نتایج نشان داد حق الزحمه غیرعادی حسابرس بر خطای برآورد اقلام تعهدی تأثیر منفی و معناداری دارد، اما تأثیر حق الزحمه غیرعادی حسابرس بر اقلام تعهدی خوب معنادار نمی باشد.
بررسی رابطه بین بازده اضافی ناشی از استراتژی مومنتوم و ریسک سیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده کسب سود بیشتر، یکی از مهمترین عواملی است که سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تشویق می کند. به دلیل عدم اطمینان موجود در بازار بورس اوراق بهادار و تأثیر آن بر سرمایه گذاری، در این پژوهش به بررسی اهمیت استراتژی جنبش حرکتی (مومنتوم) پرداخته شد. بر این اساس با توجه به جامعه آماری و نیز محدودیت های درنظرگرفته شده 48 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ای 6 ساله از سال 1387 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که بیشتر استراتژی های معاملاتی اوراق بهادار، پرتفوی برنده ریسک سیستماتیک بالاتری را نسبت به پرتفوی بازنده نشان می دهند. همچنین، در دوره شش ماهه بیشترین بازدهی اضافی ناشی از به کارگیری استراتژی مومنتوم ایجاد شده است که در این دوره رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازدهی بسیار قوی است.
رویکردهای تئوریک نسبت به شکل گیری پاداش
منبع:
پژوهش حسابداری دوره نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
41 - 60
حوزههای تخصصی:
برنامه های انگیزشی در قالب پاداش برای ایجاد منافع مشترک و هم راستا کردن منافع مدیران با منافع سهامداران می باشد. طراحی و اجرای درست برنامه انگیزشی نیازمند کسب شناخت کافی از عوامل، نظریه ها و دیدگاه های تئوریک در حوزه برنامه های انگیزشی و پاداش دهی مدیران است. زیرا برنامه انگیزشی بدون پشتوانه تئوریک و یا بدون هم خوانی با مبانی تئوریک، به طور حتم سبب کاهش مشکلات نمایندگی، انگیزش برای بیشینه کردن ارزش شرکت و منافع همه گروه های ذینفع نخواهد شد. به عبارتی آگاهی از مبانی تئوریک انگیزش مدیران، می تواند به پژوهشگران و تدوین کنندگان استاندارد در پاسخگویی به سوال هایی در درباره اینکه؛ چه مقدار پاداش باید به مدیران پرداخت شود؟ پاداش چگونه باید پرداخت شود؟ و یک برنامه یا قرارداد پاداش چگونه تحت تأثیر ابعاد و باورهای اجتماعی قرار می گیرد؟ کمک کند. در این مقاله، رویکرد های تئوریک در طراحی وشکل گیری پاداش مدیران در قالب سه رویکرد ارزشی، نمایندگی و نمادین، معرفی گردیده است.
بررسی تاثیر پاندمی کووید- 19 بر کارایی مدیریت سرمایه در گردش در بورس اوراق بهادار
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برای شناخت تاثیر پاندمی کووید-19 بر کارایی مدیریت سرمایه در گردش در بورس اوراق بهادار، روش تحلیلی با استفاده از سناریو نویسی به کار گرفته شده است. به منظور برآورد مدل از داده های ماهیانه 98 شرکت بورس اوراق بهادار ایران طی سال های 1400-1395 که اطلاعات 6 ماه اول سال 1400 با استفاده از مدل های سری زمانی پیش بینی شده و روش رگرسیون هم جمعی کانونی (CCR) بهره برده شده است. نتایج نشان داد، نقش اندک شاخص مالکیت سهام در شرایط عادی باعث تغییر در رشد سرمایه در گردش شده است، که در حالت وقوع بحران کووید-19 این اثر به صورت پررنگ تر ظاهر شده است. این بدان معنی است که نرخ رشد از حد معمول در مواجهه با بحران بیشتر است. در واقع آسیب هایی که پاندمی کووید-19 بر اقتصاد وارد می کند، از مجاری کاهش نرخ سرمایه گذاری منجر به کاهش تولید و در نهایت رشد اقتصادی خواهد شد. چنانچه، با افزایش روند سرمایه گذاری و مدیریت کارای سرمایه در گردش، روند تولید افزایش یافته است تا زیرساخت های جدید جوابگوی حجم تولید باشد. از این رو، استفاده از حمایت های دولت در کوتاه مدت به خصوص برای پاسخگویی به سرمایه گذاری های زودبازده پیشنهاد می شود. حمایت دولت از بخش های آسیب دیده در بازه زمانی شیوع بیماری امری لازم است. با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، پیشنهاد می گردد که به تاثیر بحران های غیرقابل پیش بینی بر رشد بازار سرمایه توجه بیشتری مبذول گردد.
تأثیر محدودیت مالی بر خطر سقوط قیمت سهام با تأکید بر اقلام تعهدی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
251 - 268
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محدودیت مالی بر خطر سقوط قیمت سهام با تأکید بر اقلام تعهدی اختیاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: به منظور اجرای این پژوهش، 110 شرکت برای دوره زمانی 1389 تا 1395 انتخاب شدند. از رویکرد داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است
یافته ها: نتایج نشان داد که محدودیت مالی بر خطر سقوط قیمت سهام تأثیر مستقیم دارد. بدین معنا که محدودیت در تأمین مالی با ذخیره اخبار بد و در نهایت با سقوط قیمت سهام مرتبط است. همچنین شرکت های نمونه به گروه شرکت های با اقلام تعهدی اختیاری بالا و پایین تقسیم شدند و در نهایت نتایج نشان داد که تأثیر مثبت محدودیت مالی بر خطر سقوط قیمت سهام در شرکت هایی که اقلام تعهدی اختیاری بالایی دارند شدیدتر است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده، نتایج سازگار با تئوری نمایندگی است.
اثر قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری شرکت های همتا بر پاداش هیأت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت ها در ارزیابی عملکرد مدیران برای پرداخت پاداش، از قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری بین شرکت های همتا استفاده می کنند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری در تعیین پاداش هیأت مدیره است. برای نیل به هدف پژوهش، داده های 117 شرکت در بازه زمانی 1387-1396 با استفاده از الگوی رگرسیون کسری و داده های ترکیبی، آزمون شد. یافته ها نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری بین قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری (با معیار بازده سالانه سهام و جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی) و پاداش هیأت مدیره وجود دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت شرکت ها در تنظیم قرارداد پاداش مدیران، عملکرد آن ها را از طریق این دو معیار با شرکت های همتا، مقایسه می کنند و شرکت های دارای قابلیت مقایسه بالاتر با همتایان خود، پاداش بیشتری به هیأت مدیره پرداخت می کنند. پژوهش حاضر، با به کارگیری سه معیار برای محاسبه قابلیت مقایسه و الگوی فرکشنال، سعی در توسعه ادبیاتِ مربوط به عوامل مؤثر بر پاداش مدیران داشته است.
بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و وجود نقاط ضعف بااهمیت در کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران، شواهد معتبری در خصوص اثرات بیش اطمینانی مدیران بر نحوه کنترل فعالیت های شرکت ارائه نموده است. بر همین اساس، با توجه به اصول بیش اطمینانی انتظار می رود که مدیران بیش اطمینان، کنترل های داخلی با اثربخشی کمتری را پیاده سازی نمایند، زیرا این مدیران توانایی های خود را بیش از اندازه برآورد می کنند و معتقدند که می توانند رویدادها و ریسک هایی را کنترل نمایند که به واقع خارج از کنترل آنها است. برای انجام پژوهش تعداد 90 شرکت طی دوره زمانی 1386 تا 1394 از طریق رگرسیون لجستیک و تحلیل داده های تابلویی با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی ( OLS ) مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بیش اطمینانی مدیران با نقاط ضعف بااهمیت کنترل های داخلی رابطه مثبت و معناداری دارد و مدیران بیش اطمینان توانایی رفع پیامدهای منفی ناشی از ضعف کنترل های داخلی (عدم کارایی سرمایه گذاری و عدم کارایی عملیاتی) را ندارند.
تأثیر محافظه کاری بر پیش بینی های مدیریت از سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
19 - 38
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ارتباط گزارشگری مالی محافظه کارانه با پیش بینی سود مدیریت را بررسی می کند. در این پژوهش داده های 76 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، برای سال های 1384 تا1390 جمع آوری و با استفاده از تحلیل ضرایب رگرسیون فرضیه های پژوهش آزموده شدند. اندازه گیری محافظه کاری به کمک مدل های گیولی و هاین (2000)، باسو (1997) و معیار MTB انجام گرفت و سپس به بررسی تأثیر محافظه کاریِ مدیریت بر پیش بینی سود پرداخته شده است. شواهد تجربی نشان می دهد، محافظه کاری با تعداد دفعات پیش بینی سود از سوی مدیریت دارای رابطه منفی و معنادار است. به گفته ای، با افزایش میزان محافظه کاری مدیران، آنها تمایل کمتری برای افشای پیش بینی های خود دارند. اما بین محافظه کاری با دقت پیش بینی رابطه ای مشاهده نشد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد، بین محافظه کاری (با استفاده از مدل باسو و معیار MTB) با اعتبار پیش بینی سود، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به گفته دیگر با افزایش سطح محافظه کاری، خطای پیش بینی سود مدیریت کاهش می یابد.