فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۲۱ تا ۶٬۴۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بحران اقتصادی با عدم اطمینان و نوسان های متغیرهای کلان اقتصادی همراه بوده و شرایط خاصی را برای محیط اقتصادی کشور و فعالیت شرکت ها ایجاد می کند که می تواند توانایی و قدرت مدیر بر ارزش و عملکرد شرکت را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، کیفیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی در شرایط بحرانی می تواند رفتار فرصت طلبانه مدیران را تعدیل نماید. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر بحران اقتصادی بر ارتباط میان قدرت مدیریت، ارزش شرکت و عملکرد مالی آن با توجه به اثر تعدیلی ویژگی های گزارشگری مالی شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، برای بررسی ویژگی های گزارشگری شرکت از دو خصوصیت اثرگذار شامل کیفیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی استفاده شده است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد 197 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای دوره زمانی بین سال های 1385 تا 1396 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که ویژگی سطح کیفیت حسابرسی بالاتر با کاهش اثر منفی شرایط بحرانی سبب تاثیر مثبت قدرت و توانایی مدیریت بر ارزش و عملکرد مالی شرکت می شود. همچنین، ویژگی سطح کیفیت گزارشگری مالی بالاتر نیز با کاهش تاثیر منفی شرایط بحرانی تنها موجب تاثیر مثبت قدرت و توانایی مدیریت بر ارزش شرکت شده اما تأثیر معناداری بر عملکرد مالی شرکت ندارند.
بررسی تأثیر ساختار سرمایه بر نرخ بازده دارایی ها و ارزش افزوده اقتصادی با توجه به شدت رقابت در بازار محصول در صنعت (مطالعه موردی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد ارزش برای سهامداران از اهداف مهم شرکت ها است و هنگامی محقق می شود که شرکت ها سلامت مالی داشته باشند. ساختار تأمین مالی که یکی از مهم ترین تصمیم های مدیران است، در رفتار شرکت ها در بازار محصول، تلاش آنها برای رقابت و درنهایت، در بازده های رقابتی تأثیر می گذارد. توجه به بازار رقابت در تعیین روش تأمین مالی مناسب در افزایش بازده شرکت ها اهمیت دارد. در این پژوهش، رابطه ساختار سرمایه و عملکرد شرکت ها بررسی و توجه ویژه ای به رقابت در بازار محصول در صنایع شده است. نتایج بررسی داده های مالی برگرفته از صورت های مالی 81 شرکت تولیدی در بازده زمانی 1388 – 1393 با به کارگیری نرم افزار استتا 11 نشان دهنده تأثیر منفی اهرم مالی در نرخ بازده دارایی ها است. اثر تعدیل کنندگی رقابت بازار محصول در رابطه اهرم مالی و نرخ بازده دارایی ها، منفی و معنادار است؛ اما اثر تعدیل کنندگی رقابت در بازار محصول در رابطه منفی بین اهرم مالی و ارزش افزوده اقتصادی، مثبت و معنادار است.
تأثیر تمرکز بر مشتری بر سیاست پرداخت سود سهام شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۴
71 - 94
حوزههای تخصصی:
شرکت های با مشتری متمرکز، دارای ریسک تجاری و نقدینگی بالایی هستند؛ زیرا زیان مشتری عمده، می تواند به کاهش قابل توجه در جریان های نقدی تأمین کنندگان منجر شود. ازاین رو مدیران تمایل دارند تا برای کاهش ریسک تجاری خود، میزان وجوه نقد اضافی شرکت را افزایش دهند. پرداخت سود سهام کمتر در شرکت می تواند به عنوان یک استراتژی درون سازمانی، جریان های خروجی وجوه نقد را کاهش و جریان های نقدی اضافی برای شرکت ایجاد کند. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر تمرکز بر مشتری بر سیاست پرداخت سود سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل رگرسیون خطی چندگانه و مدل لاجیت استفاده گردیده است. برای اندازه گیری سیاست پرداخت سود سهام شرکت از نسبت سود تقسیمی نقدی به سود خالص و متغیر شاخص پرداخت یا عدم پرداخت سود سهام و برای تمرکز بر مشتری از سه شاخص نسبت فروش های عمده (فروش های بالای 10 درصد) به کل فروش، شاخص هرفیندال- هیرشمن و متغیر شاخص وجود یا عدم وجود مشتری عمده در شرکت استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 140 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در طی بازه زمانی 1388 تا 1395 است. نتایج تحقیق حاکی از این است که تمرکز بر مشتری بر سیاست پرداخت سود سهام اثر منفی و معناداری دارد. به عبارتی، در شرکت هایی که تمرکز بر مشتری عمده وجود دارد، درصد پرداخت سود تقسیمی و امکان پرداخت سود سهام نقدی کمتر است.
Improving Stock Return Forecasting by Deep Learning Algorithm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Improving return forecasting is very important for both investors and researchers in financial markets. In this study we try to aim this object by two new methods. First, instead of using traditional variable, gold prices have been used as predictor and compare the results with Goyal's variables. Second, unlike previous researches new machine learning algorithm called Deep learning (DP) has been used to improve return forecasting and then compare the results with historical average methods as bench mark model and use Diebold and Mariano’s and West’s statistic (DMW) for statistical evaluation. Results indicate that the applied DP model has higher accuracy compared to historical average model. It also indicates that out of sample prediction improvement does not always depend on high input variables numbers. On the other hand when using gold price as input variables, it is possible to improve this forecasting capability. Result also indicate that gold price has better accuracy than Goyal's variable to predicting out of sample return.
کارایی هیئت مدیره و عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت: نقش تعدیلی پیشینه دانش مالی مدیرعامل
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و افشاگری های مرتبط با آن، عامل مهمی است که به تداوم فعالیت شرکت منجر می شود. زیرا شرکت ها در ارتباط با جامعه هستند و جامعه امکان بقای شرکت را در دراز مدت فراهم می آورد و جامعه از فعالیت و رفتار شرکت بهره می گیرد. گسترش مسئولیت پذیری شرکت ها بر این موضوع دلالت دارد که مسئولیت های شرکت از آنچه در گذشته بوده یعنی فراهم کردن پول برای سهامداران، فراتر رفته است. اگر چه از مدیریت ارشد به خصوص مدیرعامل انتظار می رود وظابف خود را بی طرفانه انجام دهد. اما میزان تجربه و نوع دانشی که دارند، می تواند بر استراتژی شرکت تاثیر پذیر باشد. از این رو هدف پژوهش بررسی تأثیر کارایی هیئت مدیره بر عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1393 تا 1397 است. برای آزمون فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیر و داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد که کارایی هیئت مدیره رابطه معنادار با عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت دارد. هرچقدر هیئت مدیره ها از کارایی بیشتری برخوردار باشند شرکت های نیز در همان جهت عملکرد مسئولیت اجتماعی بهتری از خود نشان می دهند. از این رو پیشنهاد می شود شرکت ها برای داشتن عملکرد بهتر در زمینه مسئولیت اجتماعی از هیئت مدیره هایی با کارایی بالا انتخاب کنند نتایج فرضیه دوم نشان داد پیشینه مالی مدیرعامل رابطه بین کارایی هیئت مدیره و عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت را تعدیل می کند از این رو می توان پیشنهاد نمود شرکت ها برای مطلوبیت در گزارش دهی عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت از داشتن مدیرعامل هایی با پیشینه دانش مالی غافل نشوند.
تأثیر اندازه شرکت بر رابطه بین ساختار سرمایه و ورشکستگی مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود مزایای مالیاتی، هزینه های درماندگی مالی و ورشکستگی، نظریه نمایندگی و سایر مزایا و هزینه ها، ساختار سرمایه شرکت بر روی ارزش آن اثرگذار خواهد بود.. ضمناً اندازه شرکت بر بسیاری از جنبه های عملیاتی واحد تجاری مؤثر می باشد.هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر اندازه شرکت بر رابطه بین ساختار سرمایه و ورشکستگی مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و داده های آن کمی و ازنظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی همبستگی است و در زمره تحقیقات اثباتی حسابداری می باشد . انجام این تحقیق در چهارچوب استدلال استقرایی صورت گرفت، و همچنین از نوع زمان اجرا پس رویدادی(اطلاعات گذشته ) می باشد.بین درجه اهرم مالی و ورشکستگی مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد. بین نسبت بدهی بلندمدت و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد. بین نسبت بدهی های کوتاه مدت و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد. اندازه شرکت بر رابطه بین درجه اهرم مالی و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنی داری ندارد. اندازه شرکت بر رابطه بین نسبت بدهی های بلندمدت و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنی داری دارد. اندازه شرکت بر رابطه بین نسبت بدهی های کوتاه مدت و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنی داری دارد.می توان نتیجه گرفت که به جز فرضیه چهارم، تمامی فرضیه های در سطح اطمینان 95% موردپذیرش قرارگرفته است . فرضیه چهارم نیز در سطح اطمینان 95% بر عدم وجود رابطه معناداری بین درجه اهرم مالی و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأکید دارد.
توسعه تکنولوژی و افزایش ارزش افزوده
منبع:
حسابدار ۱۳۷۵ شماره ۱۱۷
حوزههای تخصصی:
معیار عملکرد ضد دستکاری: شواهدی از صندوق های سرمایه گذاری سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۰
115 - 129
حوزههای تخصصی:
در سال 2007 گوتزمن و همکاران نشان دادند که معیارهای عملکرد رایج می توانند از سوی مدیران صندوق های سرمایه گذاری مورد سوء استفاده قرار گرفته و به نتایج گمراه کننده ای منجر شوند. سپس آنها معیاری را تحت عنوان معیار عملکرد ضد دستکاری ارائه نمودند که همان طور که از نامش مشخص است در برابر دستکاری مقاوم است. لذا هدف از این پژوهش، بررسی دستکاری عملکرد در صندوق های سرمایه گذاری مشترک در سهام ایران از طریق مقایسه نتایج معیار عملکرد ضد دستکاری با تعدادی از معیارهای عملکرد رایج از قبیل ترینر، شارپ، آلفای جنسن، نسبت اطلاعاتی، سورتینو و پتانسیل مطلوب است. بدین منظور نمونه ای از 59 صندوق سرمایه گذاری سهام طی یک دوره زمانی از فروردین ماه 1392 تا اسفندماه 1395 بکار برده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که علاوه بر معیار عملکرد ضد دستکاری، معیارهای رایج نیز عملکرد بهتر صندوق های سرمایه گذاری سهام را نسبت به بازار نشان نمی دهند؛ همبستگی رتبه ای بین اکثر معیارهای عملکرد رایج با معیار عملکرد ضد دستکاری، بالا و تقریباً مشابه همبستگی رتبه ای آنان با یکدیگر است. لذا دستکاری عملکرد در صندوق های سرمایه گذاری سهام ایران وجود ندارد.
تحلیل روند شاخص های دروندادی مالی دانشگاه های برتر کشور (در بازه زمانی سال های ۱۳۹۵-۱۳۶۱)
حوزههای تخصصی:
در «عصر دانش» موج گسترش کمّی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در دستورکارکشورهای مختلف قرار گرفته است، لیکن توازن میان گسترش کمّی و توسعهکیفی و به تبع آن تأمین مالی دانشگاه ها با توجه به هر دو بُعد، به چالشی اساسی به ویژه در حوزه آموزش عالی مبتنی بر تخصیص بودجه دولت ها در کشورهای در حال توسعه، تبدیل شده است. بر این اساس در این مقاله ارزیابی عملکردکمّی وکیفی دانشگاه های برتر کشور، از منظر معیارهای دروندادی مالی و میزان سرمایه گذاری بخش دولتی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با بهره گیری از مطالعات اسنادی، سه معیار اصلی متشکل از یک معیار کمّی و دو معیار کیفی انتخاب شده و روند تغییرات این معیارهای طی بازه زمانی ۳۵ ساله سال های ۱۳۶۱ تا ۱۳۹۵ تحلیل شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که روند تغییرات در معیار کمّی «بودجه مصوب دانشگاه» تقریباً برای تمامی دانشگاه های منتخب صعودی بوده است. در معیارهای کیفی «سرانه بودجه دانشگاه به ازای دانشجو» و «سرانه بودجه دانشگاه به ازای استاد» نیز در بازه زمانی سال های ۱۳۸۰- ۱۳۶۹ روند رو به بهبود مشاهده شده است. در دوره زمانی سال های ۱۳۶۸-۱۳۶۱ به دلیل شرایط خاص در کشور، تقریباً در هر سه معیار افت جدّی رخ داده است
سقوط امپراطوری انرون
منبع:
حسابرس ۱۳۸۰ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
نقش تعدیلی مالکیت نهادی در رابطه با کیفیت اطلاعات حسابداری و هزینه سرمایه
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی نقش تعدیلی مالکیت نهادی در رابطه با کیفیت اطلاعات حسابداری و هزینه سرمایه می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 122 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و دوره زمانی آن بین سال های 1392 تا 1396 است. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد. مالکیت نهادی بر رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری با هزینه سرمایه تاثیر دارد. این پژوهش به مدیران کمک خواهد کرد تا سیاست های موثر مربوط به نوسانات شرکت ها که برای دستیابی به ساختار سرمایه بهتر آن ها در بلند مدت لازم است را توسعه دهند.
طراحی مدل ارزیابی عملکرد نظام ذی حسابی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۱
86-107
حوزههای تخصصی:
هر سازمانی برای داشتن عملکرد مناسب و کسب نتایج مورد انتظار باید برنامه ای مدون داشته باشد و نیل به اهداف بدون داشتن برنامه مشخص غیر ممکن و بسیار هزینه بر و زمان بر است.یکی از ارکان اصلی برنامه های سازمانی ارزیابی عملکرد است، در تحقیق پیش رو برای طراحی مدل ارزیابی عملکرد نظام ذی حسابی کشور با استفاده از رویکرد تحقیق کمی مدلی طراحی شده است که برای انجام تحقیق جامعه آماری مورد نظر شامل خبرگان حوزه ارزیابی عملکرد و روسای دستگاه های اجرایی در زمینه نظارت بر کار ذی حسابان در حوزه نظام ذی حسابی کشور(وزارت امور اقتصادی و دارایی) می باشد .تعداد نمونه آماری در مرحله دلفی با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی 12 نفر تعیین شده است و برای ارزیابی نتایج حاصل از روش دلفی فازی استفاده شده است و در مرحله کمی با استفاده از روش سرشماری 137 نفر از کارشناسان حوزه نظام ذی حسابی کشور(وزارت امور اقتصادی و دارایی) انتخاب شده اند که با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شده است و با استفاده از تحلیل عاملی و تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS تجزیه و تحلیل صورت گرفته است که در پایان پس از تعیین مقولات، طبقات کلی مدل عملکرد نظام ذی حسابی در قالب 3 بخش ارزیابی عملکرد، عوامل مداخله گر و عملکرد نظام ذیحسابی مورد شناسایی قرار گرفتند و مدل مد نظر طراحی و تایید شد.
بررسی اثر بحران مالی جهانی بر کیفیت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بحران های مالی جهانی، مدیران تحت فشار قرار می گیرند و برای اتخاذ تصمیم به منظور اجتناب از ورشکستگی با استفاده از اختیاراتی که در زمینة به کارگیری استانداردهای حسابداری و استفاده از برآوردها و پیش بینی ها دارند، اطلاعات مالی خود را برای مخفی نمودن و یا به تعویق انداختن وضعیت درماندگی مالی، دستکاری می نمایند. این تحقیق به بررسی یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر کیفیت سود پرداخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از الگو های رگرسیون چند متغیره و داده های ترکیبی استفاده شده است. نمونه آماری تحقیق را 148 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1385 تا 1394 تشکیل می دهد. یافته های تحقیق مؤید آن است که بحران مالی جهانی از طریق تأثیر مثبتی که بر برخی از معیارهای ارزیابی کیفیت سود از جمله پایداری و هموارسازی سود دارد، موجب بهبود کیفیت سود و از طریق تأثیر منفی که بر برخی دیگر از معیارهای ارزیابی کیفیت سود از جمله محافظه کاری حسابداری، ارتباط ارزشی سود، کیفیت اقلام تعهدی و پیش بینی پذیری سود دارد، موجب کاهش کیفیت سود می شود. همچنین یافته های تحقیق مؤید آن است که کیفیت سود در دوره قبل از بحران مالی جهانی، بیشتر از کیفیت سود در دوره بحران مالی جهانی است.
بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی مدیریت و خط مشی تقسیم سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
149 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش های حوزه روان شناسی اقتصادی نشان داده است که ویژگی های شخصیتی افراد بر تصمیمات انباشت یا تخصیص ثروت آنها مؤثر است. خط مشی تقسیم سود نیز تصمیمی مرتبط با مسأله انباشت ثروت در سطح شرکت است و از ویژگی های شخصیتی مدیریت تأثیر می پذیرد. بنابراین، هدف این پژوهشبررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی مدیریت و خط مشی تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش:معیار تعیین ویژگی های شخصیتی، پنج ویژگی مهم شخصیتی شامل توافق پذیری، وظیفه شناسی، روان رنجوری (نبود ثبات عاطفی)، برون گرایی و تجربه پذیری است. برای سنجش این متغیرها، پرسشنامه فرم کوتاه نئو به کار رفته است. برای سنجش خط مشی تقسیم سود نیز از دو متغیر نسبت سود تقسیمی به فروش و نسبت سود تقسیمی به سودخالص پس از کسر مالیات استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش 71 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396-1387 استو افراد مشارکت کننده جهت تکمیل پرسشنامه، مدیران عامل یا مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند. برای آزمون فرضیه ها از الگوی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها:نتایج پژوهش نشان می دهد که پس از کنترل متغیرهای اندازه شرکت، رشد سودآوری و فرصت های رشد، بین توافق پذیری و خط مشی تقسیم سود ارتباط منفی و معنادار و بین وظیفه شناسی (با وجدان بودن) مدیریت و خط مشی تقسیم سود ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین ارتباط معنادار بین سه ویژگی شخصیتی دیگر (شامل روان رنجوری، برون گرایی و تجربه پذیری) و خط مشی تقسیم سود یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اثرگذاری برخی ویژگی های شخصیتی بر خط مشی تقسیم سود شرکت هاست.
فناوری اطلاعات و حرفه : گفتگو با مدیر عامل سازمان حسابرسی
منبع:
حسابرس ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
نکات قابل توجه در خود ارزیابی یک پژوهش تجربی حسابداری
حوزههای تخصصی:
در این مقاله فهرستی از نکات قابل توجه (PTC) برای کمک به محققان در خود ارزیابی تحقیقات ارائه می گردد تا به موضوعات مشترکی که اغلب در همایش های حسابداری و در اصلاحات داوران مطرح می گردند، پرداخته شود. پیش بینی و پرداختن به این موضوعات، می تواند به محققان، به ویژه دانشجویان دکترا و اعضای جدید هیئت علمی کمک نماید تا یک ایده ابتدایی تحقیق تجربی را به مطالعه ای اندیشمندانه و با دقت طراحی شده تبدیل نمایند. فهرست ارائه شده، شامل پنج قسمت است: سوال تحقیق، نظریه، نوآوری(ارزش افزوده علمی)، طرح تحقیق وتجزیه و تحلیل و تفسیر یافته ها و نتیجه گیری. در هر بخش، به چگونگی بررسی عوامل با اهمیت که خوانندگان، داوران مجلات و شرکت کنندگان در همایش ها احتمالاً به آن ها توجه و در خصوص آن ها پیشنهاد می دهند، پرداخته می شود. اینکه چگونه ارزش افزوده علمی یک مطالعه را افزایش دهیم و مثال هایی در خصوص اینکه در مطالعات قبلی حسابداری، چگونه به نحو موثری این موضوعات مدنظر قرار گرفته است.
تحلیل رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده سهام مبتنی بر رگرسیون چندک و رهیافت بیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران مالی از روش های متفاوتی برای محاسبه ریسک و بازده و همچنین تعیین رابطه بین آنها استفاده کرده اند. اختلاف در نتایج باعث شده است تا این رابطه با عنوان «معمای بازده- ریسک غیرسیستماتیک» شناخته شود. پژوهش حاضر به تحلیل رابطه ریسک غیرسیستماتیک با بازده سهام در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. دوره زمانی مورد بررسی از 12مردادماه 1392 تا 12 دی ماه 1395 انتخاب شده است. این پژوهش با استفاده از مدل panel-GARCH به برآورد ریسک غیرسیستماتیک پرداخته و سپس رابطه بازده با ریسک را براساس رگرسیون چندک و رهیافت بیزی مورد بررسی قرار داده است. نتایج مبین آن است که رابطه در چندک های پایین ناهمسو، در چندک های بالا همسو بوده و در میانه توزیع رابطه ای مشاهده نمی شود. این نتیجه دلالت بر آن دارد که رابطه غیرخطی و مبتنی بر توزیع بازده است. این یافته نشان می دهد که اطلاعات موجود در کرانه های توزیع برای داده های مالی حائز اهمیت بوده و لازم است در مدل سازی و تفسیر نتایج مورد توجه قرار گیرد. علاوه برآن، معمای ریسک - بازده حل می شود.
پیش بینی درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در فرابورس و بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رگرسیون لجستیک لاسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
5 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، کشف درماندگی مالی بالقوه و هشدار زودهنگام درماندگی مالی قریب الوقوع شرکت های پذیرفته شده در فرابورس و بورس اوراق بهادار است. بدین منظور، دامنه گسترده ای از ویژگی ها از جمله متغیرهای حسابداری تعهدی، حسابداری نقدی، بازار سهام، مکانیسم های حاکمیت شرکتی و شاخص های اقتصاد کلان برای پیش بینی درماندگی مالی شرکت های نمونه شناسایی شده اند. نمونه نهایی شامل 421 شرکت و در نتیجه، 3670 شرکت-سال مشاهده است. سپس، داده آماده شده با استفاده از نسبت 70 به 30 به مجموعه داده آموزشی و آزمایشی تفکیک شد. در این پژوهش، تکینک های پیش پردازش داده یادگیری ماشین نظیر استانداردسازی نمره Z، وان-هات انکدینگ، اعتبارسنجی متقابل K لایه طبقه ای، همراه با مهندسی ویژگی برای بهبود عملکرد طبقه بندی کننده بکار گرفته شدند. روش اعتبارسنجی متقابل K لایه طبقه ای با (5=K) برای برآورد عملکرد پیش بینی مدل طی مرحله آموزش استفاده شد. طی مرحله آموزش، میزان سازی اَبرپارامتر مدل با استفاده از جستجوی حریص انجام شد. افزون بر این، رویکرد فرایادگیری حساس به هزینه همراه با معیار مختص مسائل نامتوازن یعنی نمره F1 برای غلبه بر مسأله نامتوازنی افراطی کلاس ها استفاده شده است. بر اساس نتایج تجربی، مدل لجستیک لاسو به نمره F1، ضریب همبستگی متیوز، فراخوانی و دقتی به ترتیب برابر با 50%، 50%، 73% و 38% بر روی مجموعه آموزشی دست یافت. سرانجام، مدل پیشنهادی بر روی مجموعه آزمایشی کنار گذاشته شده آزمون شد که به نمره F1، ضریب همبستگی متیوز، فراخوانی و دقتی به ترتیب برابر با 51%، 51%، 73% و 38% بر روی مجموعه آزمایشی منجر شد.
توانایی پیش بینی کنندگی وجه نقد عملیاتی، سود خالص و اجزای سود
منبع:
پژوهش حسابداری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
87 - 109
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش توانایی وجه نقد عملیاتی، سود خالص و اجزای سود برای پیش بینی وجه نقد آتی ارزیابی شده است. در این راستا، سه فرضیه تدوین شده است که در فرضیه اول به مقایسه قدرت وجه نقد عملیاتی و سود خالص برای پیش بینی وجه نقد آتی پرداخته می شود. در فرضیه دوم سود به دو جزء تعهدی و نقدی تقسیم و تأثیر این تقسیم بندی بر توان توضیح دهندگی سود ارزیابی می شود و در فرضیه سوم کل اقلام تعهدی به اجزای آن یعنی اقلام تعهدی اختیاری و غیر اختیاری تقسیم و توان پیش بینی کنندگی سود با این تقسیم بندی بررسی می شود. برای تخمین مدل های پژوهش از اطلاعات مالی 107 شرکت، طی سال های 94-86 وازروشداده های ترکیبی استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد که سود نسبت به وجه نقد عملیاتی برای پیش بینی وجه نقد آتی توانمندی بهتری دارد. همچنین نتایج نشان داد که قدرت توضیح دهندگی سود در پیش بینی وجه نقد آتی با تقسیم سود به اجزای آن یعنی جزء نقدی و تعهدی افزایش می یابد؛ اما تقسیم اقلام تعهدی به اقلام تعهدی اختیاری و غیر اختیاری نمی تواند توضیح دهندگی سود را افزایش دهد
تبیین نقش حسابداری بخش عمومی در دوره پسا مدیریت عمومی نوین
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، برجسته ساختن نقش حسابداری در تحول مدل های مختلف مدیریت عمومی و اصلاحات آن همراستا با این تحول ها است. این پژوهش، ابتدا به بررسی و مقایسه مدل های مختلف مدیریت عمومی و سپس نقش حسابداری در توسعه و تحول های این مدل ها می پردازد. همچنین، اصلاحات و تحول های حسابداری بخش عمومی را همزمان با تحول های صورت گرفته در مدیریت بخش عمومی برجسته و راه های ممکن برای گسترش پژوهش های حسابداری بخش عمومی را معرفی می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تحول های عظیمی در مدل مدیریت عمومی نوین شکل گرفته است. اکثر پژوهشگران این تحول ها را گذار از دوره مدیریت عمومی نوین دانسته و در این راستا بر این باور هستند که حسابداری بخش عمومی نیز شاهد اصلاحات گسترده ای خواهد بود. علاوه بر این، نقش حسابداری بخش عمومی در این تغییرات نیز قابل توجه خواهد بود. این پژوهش، با معرفی دوره پسا مدیریت عمومی نوین، سعی در برجسته ساختن نقش و اصلاحات حسابداری در این زمینه دارد.