فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
فراسوی بودجه ریزی
حوزههای تخصصی:
کارت ارزیابی متوازن و اندازه گیری عملکرد
حوزههای تخصصی:
تا کنون برای ارزیابی عملکرد سازمان ها، مدل های مختلفی استفاده شده که هریک به عمکرد سازمان رویکردی متفاوت داشته است. روش کارت ارزیابی متوازن (BSC)، برای اندازه گیری عملکرد، مدلی راهبردی، نتیجه محور و چند بعدی به شمار می رود. برخلاف سایر مدل های سنّتی که هدف اصلی سازمان را کسب سود تلقی می کنند، روش کارت ارزیابی متوازن، چارچوبی از فعالیت های مرتبط با هدف ها و راهبردها را برای مدیریت فراهم کرده، اجرای راهبرد را به مجموعه ای از ابعاد مختلف عملکردی منوط می کند. این مدل، عملکرد سازمان ها را از چهار منظر: مالی، مشتری، فرایندهای درونی، و رشد و یادگیری مورد سنجش قرار می دهد. در این پژوهش، با استفاده از مدل کارت ارزیابی متوازن، عملکرد سازمان های تابع شهرداری مشهد (در حوزه حمل و نقل و ترافیک) با یکدیگر مقایسه شده است. نتیجه های آزمون فرضیه های تحقیق، با استفاده از آزمون فریدمن در سطح اطمینان 95 درصد، نشان می دهد که عملکرد سازمان های تابع شهرداری، از نظر سویه های چهارگانه کارت ارزیابی متوازن (به طور جداگانه و در مجموع) با یکدیگر اختلاف معناداری دارند.
بررسی ثبات عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری
حوزههای تخصصی:
انتخاب پرتفوی بر مبنای تعریف جدیدی از ریسک
منبع:
بورس تیر ۱۳۸۷ شماره ۷۵
حوزههای تخصصی:
گزارشگیری مالی بین المللی: نظام حسابداری و گزارشگری مالی اسپانیا
منبع:
حسابدار ۱۳۸۷ شماره ۲۰۱
حوزههای تخصصی:
حسابداری منابع اانسانی با رویکرد ارزشگذاری منابع انسانی
منبع:
حسابدار ۱۳۸۷ شماره ۱۹۵
حوزههای تخصصی:
کاربرد روش شناسی سیستم های نرم در ساختاردهی به مسأله تأمین مالی از طریق بازار سرمایه ایران، مورد مطالعه: بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار سرمایه پلی است که پس انداز واحدهای اقتصادی دارای مازاد منابع را به واحدهای سرمایه گذاری انتقال می دهد که به آن نیازمندند. استفاده از بازار سرمایه برای تأمین مالی مخارج دولت نیز از جمله متداول ترین شکل مبادلات مالی است. بر این اساس بازار سرمایه یکی از نقش آفرینان اصلی تأمین مالی در اقتصاد هر کشور محسوب می شود. بازار سرمایه ایران نیز در سال 1384 روند توسعه خود را با سرعت قابل ملاحظه ای آغاز نمود و در یک دهه گذشته انواع نهادهای مالی در فرایند تأمین مالی از طریق بازار مذکور شکل گرفته اند که به دلیل نوپا بودن این بازار در ایران، روابط بین اجزاء متنوع و پراکنده آن در قالب یک مدل منسجم طراحی و تدوین نگردیده است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار و شناخت ابعاد فرایندهای خدمات تأمین مالی از طریق بازار سرمایه ایران است که به دلیل وجود پیچیدگی های پویای مسأله (ذینفعان و نقش آفرینان متعدد، ابعاد متنوع و چندگانه خدمات و منافع متناقض ذینفعان)، از روش شناسی سیستم های نرم در مطالعه وضع موجود استفاده شده است. بر این اساس ضمن انجام تحلیل های سه گانه جریان تحلیل فرهنگی و ترسیم تصویر غنی وضع موجود، تحلیل کاتوو و تعریف ریشه ای از طریق برگزاری جلسات متعدد با ذینفعان دارای دیدگاه ها و منافع متعارض استخراج شده که نشان می دهد فرایند تأمین مالی با لحاظ نمودن شرایط دنیای واقعی چگونه باید باشد. نتایج نشان می دهد که برای بهبود وضعیت مسأله باید در فرایندهای خدماتی تأمین مالی تغییراتی با تأکید بر شناسایی و تحلیل عوامل جذابیت بازار، نهاداهی نظارتی و وضعیت قوانین و مقررات اعمال نمود.
بررسی رابطه بین نسبت های سودآوری و ساختار سرمایه با نرخ بازده سهام (مورد مطالعه: شرکت های سیمانی پذی
منبع:
علوم مدیریت ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
اثر رشد و رفتار گزارشگری مدیریتی بر محافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ساختار سرمایه و کارایی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کاربردی تجربی بوده و رابطه ساختار سرمایه و کارایی شرکت ها را بررسی می نماید. هدف این است که چه سطحی از بدهی می تواند به عنوان ابزاری نظام بخش منجر به کارایی بیشتر گردد و آیا ساختار سرمایه در شرکت های کاراتر دربرگیرنده ی نسبت بدهی به سرمایه بالاتر و یا پایین تری می باشد؟ روش ارزیابی کارایی شرکتها، تحلیل پوششی داده ها (DEA) است که ده نسبت مالی، به عنوان ورودی و خروجی های این تکنیک، از صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (1384-1388) در چهار صنعت استخراج شده اند؛ سپس با متوسط ارزش بازار سهام هر شرکت، ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و جمع دارایی ها را تعدیل نموده ایم. پس از تعیین کارایی، فرضیات تحقیق با استفاده از دو مدل رگرسیونی با متغیرهای کنترلی آزمون شده اند. نتایج حاصل از تحقیق وجود رابطه معنادار میان کارایی و نسبت بدهی را نشان می دهد؛ همچنین رابطه این دو متغیر با تعدادی از متغیرهای کنترلی مورد استفاده معنادار می باشد.
بررسی تأثیر بیش اطمینانی مدیریت بر هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هموارسازی سود به طور قابل توجهی تحت تأثیر انتظارات در مورد سودهای آینده است، و بیش اطمینانی مدیریت بر این انتظارات اثر می گذارد. مدیران بیش اطمینان در نتیجه این باور که آن ها اطلاعات ویژه ای در اختیار دارند (که دیگران ندارند)، دقت اطلاعات خود و به تبع آن سودها و جریان های نقدی آتی واحد تجاری خود را بیش از حد تخمین می زنند و چشم انداز مثبتی از ریسک و بازده آتی شرکت دارند. در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر بیش اطمینانی مدیریت بر هموارسازی سود پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1392 تشکیل می دهد. در این پژوهش، برای اندازه گیری بیش اطمینانی مدیریت از دو معیار مبتنی بر تصمیمات سرمایه گذاری استفاده شده است. معیار هموارسازی سود مورد نظر در این پژوهش نسبت انحراف معیار سود عملیاتی به انحراف معیار جریان نقد عملیاتی که هر دو براساس کل دارایی ها تعدیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیش اطمینانی مدیریت به طور معناداری منجر به افزایش هموارسازی سود می گردد. همچنین یافته ها نشان داد در شرکت های با ریسک سیستماتیک بالاتر، احتمال هموارسازی سود بیشتر است.
کاربرد تئوری حسابداری ذهنی
حوزههای تخصصی:
چکیده مطالعات زیادی نحوه عملکرد غیر منطقی افراد را در مباحث سرمایه گذاری و پولی اثبات کرده است. بیشتر نظریه های اقتصادی بر این اساس بنا شده اند که افراد در مواجه با رویدادهای اقتصادی به صورت منطقی عمل می کنند و کلیه اطلاعات موجود را در فرایند سرمایه گذاری در نظر می گیرند. این فرضیه مبنای اصلی فرضیه بازار کارا است. اما محققان این فرضیه بنیادی را زیر سوال برده اند و مدارکی را کشف کرده اند که عدم رفتار منطقی در مبحث سرمایه گذاری را بازتاب می دهد. به نظر می رسد نظریه انتخاب، همراه با حسابداری ذهنی بتواند اثر این تغییر وضعیت را تشریح کنند. در این مطالعه بعد از ارائه چارچوبی از تئوری حسابداری ذهنی، کاربردهای عینی از حسابداری ذهنی در حیطه گزارشگری مالی، مورد موشکافی قرار می گیرد، به گونه ای که کاربردهای عینی آن توسط استفاده کنندگان اطلاعات مالی، تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری و تهیه کنندگان صورتها و گزارش های مالی مورد برسی قرار می گیرد.
ترکیب سیستم بهایابی بر مبنای فعالیت و ارزش افزوده اقتصادی به عنوان ابزاری نوین برای اندازه گی
منبع:
حسابدار ۱۳۸۷ شماره ۱۹۴
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به دنبال ارائه سیستم ترکیبی اندازه گیری عملکرد می بشاد که روش بهایابی بر مبنای فعالیت را با ارزش افزوده اقتصادی ترکیب کرده و در شرکت های کوچک و متوسط بکار می برد. این سیستم پیشنهادی ابزاری در دست مدیریت است که به بالا بردن دقت و کیفیت مدیریت در سطح هزینه ها و سرمایه کمک می کند، همچنین با توجه به اینکه شرکت های کوچک مدنظر می باشند، می توانند با کمترین ریسک و سرمایه گذاری از سیستم بهایابی سنتی به سیستم بهایابی بر مبنای فعالیت تبدیل شوند...
تصمیم گیری مدیران بر اساس معیارهای غیرمالی سنجش عملکرد در شرایط عدم اطمینان محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تأثیر معیارهای غیرمالی سنجش عملکرد در تصمیم گیری مدیریت و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نقش عدم اطمینان محیطی درک شده به وسیله مدیریت در این رابطه پرداخته است. به این منظور از بین شرکت های تولیدی عضو جامعه آماری برای 122 شرکت که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، پرسشنامه ارسال شد. در مجموع 42 پرسشنامه دریافت شد که تمام پاسخ داده شده بودند. در این پرسشنامه ها از مدیران عامل شرکت ها خواسته شده بود تا نظر خود را درمورد عدم اطمینان محیطی، عملکرد نسبی شرکت در سه سال و میزان استفاده از معیارهای غیرمالی سنجش عملکرد بر طیف لیکرت نشان دهند.
نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد شرکت هایی که مدیران آنها بیشتر از معیارهای غیرمالی برای تصمیم های خود استفاده می کنند، دارای عملکرد بهتری هستند. اما عدم اطمینان محیطی بر رابطه بین میزان استفاده از معیارهای غیرمالی و میزان عملکرد شرکت تأثیر با اهمیت دارد اما این تأثیر بر خلاف نتایج تحقیق هوک [1] تأثیرگذاری معیارهای غیرمالی را کاهش می دهد. همچنین نتایج تحلیل های بیشتر نشان می دهد که معیارهای غیر مالی مبتنی بر فرایند داخلی تأثیری بر عملکرد شرکت ندارند.
بررسی وجود محافظه کاری در گزارش گری مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با بهره گیری از مدل های متداول در ادبیات موضوعه، به بررسی وجود محافظه کاری در گزارش گری مالی پرداخته است. پژوهش یاد شده، بر روی 194 شرکت پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1377 تا 1387 انجام پذیرفت. بدین منظور، از تکنیکهای آماری تجزیه و تحلیل رگرسیون ساده چند متغیره، آزمون آماری مقایسه میانگینها، آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه، تکنیک آماری کوریسکال - والیس، تکنیک آماری کولموگروف - اسمیرنوف و بررسی چولگی توزیع استفاده شده است. نتایج پژوهش بیان گر آن است که در اکثریت موارد، پاسخ نامتقارن میان سود حسابداری و بازدهی سهام (چه در سطح کلیه شرکتها و چه در سطح صنایع مختلف) وجود ندارد. علاوه بر آن، اقلام برآمده از محافظه کاری مدیران و حسابداران، یعنی اقلام تعهدی غیرعملیاتی، با گذشت زمان تغییر قابل ملاحظه ای نداشته است. همچنین، بررسی تفاوت میزان چولگیهای جریان وجه نقد عملیاتی و توزیع سود نقدی روشن کرد که در سطح کل شرکتها، چولگی جریان وجه نقد عملیاتی بیشتر است، در صورتی که در سطح صنایع مختلف، چولگی توزیع سود نقدی افزونتر بود. به علاوه، نتایج حاصل از بررسی تفکیک اختلاف ارزش بازار و ارزش دفتری خالص داراییها نشان میدهد که محافظه کاری شرطی و غیرشرطی در هر دو سطح پژوهش، اعم از کل شرکتها و صنایع مختلف وجود داشته و روند آن نیز صعودی است.
حسابداری ضایعات، واحدهای معیوب و قراضه
منبع:
حسابدار ۱۳۸۰ شماره ۱۴۳
حوزههای تخصصی: