فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۲۰۵-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های مهم در پایداری مالیاتی که کمتر در مطالعه های گذشته مورد توجه قرار گرفته است، راهبردهای استعدادیابی حسابرسان مالیاتی است که در این مطالعه براساس ماهیت آینده پژوهی نسبت به توسعه سناریوهای محتمل در این عرصه اقدام می شود تا مطلوب ترین پیامدهای پایداری مالیاتی مورد توجه قرار گیرد. این مطالعه به لحاظ نوع نتیجه، کاربردی تلقی می شود و از منظر هدف، در دسته مطالعه های اکتشافی جایگذاری می گردد که با استفاده از مدل های کمی و کیفی اجراء شده است. مطالعه حاضر از یک نوع روش تحقیق تبعیت نمی کند، بلکه به فراخور هر بخش، روش مجزایی را در مسیر پاسخ به سوال های تدوین شده بکار می برد. لذا می توان براساس ماهیت جمع آوری، این مطالعه را در دسته پژوهش های آمیخته قرار داد. جامعه آماری در بخش کیفی 10 نفر از خبرگان در عرصه ی حسابرسی بودند و در بخش کمی 50 نفر از حسابرسان مالیاتی که از تجربه لازم و دانش لازم در خصوص شناخت رویه های بازار سرمایه برخوردار بودند، مشارکت داشتند. نتیجه در بخش کیفی از وجود 8 عامل برای ارزیابی انگیزه های ناشی از راهبردهای استعدادیابی حسابرسان مالیاتی حکایت داشت که براساس تحلیل دلفی فازی مورد تأیید قرار گرفت. سپس با انتخاب 2 عامل از 8 عامل شناسایی شده به عنوان مبنای سناریوپرداری، با انجام تحلیل مضمون، 12 زیر عامل نیز ظهور یافتند. نتیجه کسب در بخش کمی نشان داد، مهمترین سناریو در کارکردهای انگیزه حسابرسان مالیاتی، سناریو سینونسی می باشد که از طریق راهبردهای استعدادیابی آنان می تواند مهمترین پیامد پایداری مالیاتی یعنی پایداری سود برای شرکت ها را به همراه داشته باشد.
ارزیابی کارکردهای بلوغ حرفه ای حسابرسان براساس مکانیزم کنش در برابر فشار بیرونی در حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۹۰-۵۴
حوزههای تخصصی:
استقلال در حسابرسی به عنوان یک اصل رفتاری و عملکردی، مبنایی برای شکل گیری بلوغ حرفه ای حسابرسان تلقی می گردد که در افزایش اثربخشی کارکردهای حسابرسان نقش مهمی را ایفا می کند. در واقع بلوغ به عنوان بخشی از فرآیندهای تجربی و دانش افزایی در این حرفه، می تواند زمینه ی انجام وظایف اثربخش را در حسابرسان توسعه بخشد. هدف این پژوهش ارزیابی کارکردهای بلوغ حرفه ای حسابرسان براساس مکانیزم کنش در برابر فشار بیرونی در حرفه حسابرسی می باشد. این پژوهش بنا به ماهیت جمع آوری داده، ترکیبی است، به این دلیل که در بخش کیفی ابتدا از طریق مصاحبه نسبت به شناسایی ویژگی های کنش در برابر فشار بیرونی در حرفه حسابرسی و از طریق تمرکز بر پژوهش دایبئواد (۲۰۰۸) ابعاد بلوغ حرفه ای شناسایی شد و سپس در بخش کمی از طریق تحلیل ماتریس فازی شهودی، نسبت به تعیین اثرپذیرترین بُعد کارکرد بلوغ حرفه ای حسابرسان براساس ابعاد کنش در برابر فشار بیرونی در حرفه حسابرسی اقدام گردید. براین اساس در بخش کیفی از نظریه داده بنیاد و در بخش کمی از تحلیل دلفی و فرآیندِ ماتریس فازی شهودی برمبنای ویکور استفاده شد. جامعه ی آماری در بخش کیفی ۱۲ نفر از متخصصان حرفه حسابرسی بودند که به لحاظ دانش نظری، از قابلیت های لازم برای توسعه مفهوم مورد بررسی در این پژوهش برخوردار بودند که از طریق نمونه گیری نظری و براساس تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه ی آماری در بخش کمی نیز ۲۴ نفر از حسابرسانِ دارایِ تجربه های کاری و سطح دانش فنی و تخصصی بودند که از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند. نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجودِ ۳ مقوله، ۸ مولفه و ۳۵ کد مفهومی حکایت دارد که ویژگی های کنش در برابر فشار بیرونی در حرفه حسابرسی را در قالبِ الگوی پکپارچه ۸ بُعدی بسترسازی نموده است. از طرف دیگر نتایج در بخش کمی بر اساس دو هدف تعیین اثرگذارترین بعد کنش در برابر فشار بیرونی در حرفه حسابرسی و تأثیرپذیرترین کارکرد بلوغ حسابرسان از کنش در برابر فشار بیرونی پیگیری شد. لذا نتایج نشان داد اولاً اثربخشی تعقل گرایی در ادراک حسابرس، مهمترین فرآیند مکانیزم کنش در برابر فشار بیرونی در حرفه حسابرسی است که می تواند به افزایش استقلال در این حوزه کمک نماید. ثانیاً مهمترین مولفه ی تأثیرپذیر بلوغ حرفه ای حسابرسان از اثربخشی تعقل گرایی در ادراک حسابرس به عنوان مضمون مکانیزم کنش در برابر فشار بیرونی در این حرفه، اعتمادزائی حسابرسان در انعکاس واقعیت های عملکردی صاحبکاران می باشد.
The Effect of Business Risk Management on the Relationship between Operational Cash Transparency and Stock Price Crash Risk(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۱, No ۲, Summer ۲۰۲۳
39-50
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study is to investigate the impact of business risk management on the relationship between the lack of transparency of operating cash and the risk of falling stock prices. Method: In this regard, a sample consisting of 131 companies accepted in the Tehran Stock Exchange during the years 2013-2022 was selected with the help of the systematic elimination model, and finally the research hypothesis was tested with the help of multiple linear regression based on panel data. Findings: The results of the research hypothesis test that there is a positive and significant relationship between the transparency of operating cash and the risk of falling stock prices. Also, the results showed that business risk management has a moderating role on the relationship between the lack of transparency of operating cash and the risk of falling stock prices. Conclusion: The present study provides useful evidence for company managers and capital market agents that by properly managing the risks facing the company and forming a risk committee, it is possible to reduce the risk of falling stock prices while monitoring the transparency of financial information.
Investigating the Impact of Digitalization of Clients and the Expertise of Auditing Firms in the Digital Field on Audit Quality: Evidence from Iran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۱, No ۲, Summer ۲۰۲۳
1-15
حوزههای تخصصی:
Objective: This study examines the relationship between the degree of digitalization of clients and the expertise of audit firms in the digital field on audit quality. It considers the role of auditors in this digital era. Methodology: This research has been carried out using annual data of listed firms on the Tehran Stock Exchange from 2014 to 2022. Multivariate linear regression has been used based on panel data was used to test the research hypotheses. Results: The results show that clients with high digitalization have high audit quality when they are audited. Also, expert auditors in the digital field provide a higher audit quality. In addition, the results of this research show that clients with high digitalization have high audit quality when audited by a firm with evolved and advanced information technology. The expertise of auditors in the digital field reduces the audit risk and increases the quality of the audit. Innovation: The results of this study can be transformed by how external auditors can transform through digitalization and the use of newly developed digital tools. The development of new digital tools can also help the audit profession as one of the corporate governance mechanisms.
ارائه الگوی پیشنهادی افزایش سرمایه با توجّه به محیط اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
143 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از موارد مهم و اساسی برای ایجاد کسب و کار، سرمایه و منابع مالی است. کمبود سرمایه و عدم دسترسی به منابع مالی از جمله بزرگترین مشکلاتی است که شرکت ها با آن مواجه هستند. تصمیمات مربوط به تأمین مالی و به تبع آن افزایش سرمایه، همواره ثروت سهامداران را تحت تأثیر قرار می دهد. با توجّه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به ارائه الگوی افزایش سرمایه در شرایط اقتصادی ایران پرداخته می شود.روش: پژوهش حاضر بر حسب نتیجه کاربردی و بر حسب نوع داده کیفی از نوع اکتشافی مبتنی بر رویکرد زمینه بنیان است که ضمن مصاحبه با 12 تن از خبرگان حرفه ای شامل مدیران و اساتید دانشگاهی بر اساس تجارب عملی، با تحلیل کلی از سه مرحله کدگذاری مبتنی بر داده (باز، محوری و انتخابی)، مؤلفه های افزایش سرمایه با توجّه به محیط اقتصادی ایران شناسایی گردید.یافته ها: عوامل ایجاد کننده افزایش سرمایه شامل الزامات قانونی، متنوّع سازی شرکتی، عوامل ساختاری، ساختار سهامداری و نظام مالیاتی، عوامل زمینه ای شامل نظام تأمین مالی، اقتصاد دولتی، قوانین و مقررات، شرایط اقتصادی- سیاسی و سیستم حسابداری، شرایط مداخله گر شامل عملیات بوروکراتیک، محدودیت های قانونی و تصمیمات مدیریتی، راهبردها شامل منابع بودجه ای، کیفیت اطلاعاتی، سیاست های حمایتی، اقتصاد آزاد، اصلاح ساختارها و مسأله فرهنگ سازی و پیامدهای آن شامل ایجاد فرصت های شغلی دانش مدارانه، افزایش رفاه اجتماعی، بهبود سودآوری، فشار مالی برای سهامداران، از بین رفتن مزیت اعتباردهندگان به دلیل تورم در جامعه است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش داشتن مدیریت بهینه روی منابع مالی کافی و ایجاد سازوکارهای مثمرثمر برای امکان سرمایه گذاری را که عاملی برای تولید، اشتغال و به حرکت درآوردن چرخ های اقتصادی کشور است نمایان می سازد و از سوی دیگر، توجّه به مقوله های ارائه شده در الگوی پژوهش می تواند مساعدت وافری به توسعه فعالیت های اقتصادی بنگاه ها و در نتیجه پویایی و احیای شرکت ها نماید.دانش افزایی: انتظار بر این است نتایج پژوهش می تواند موجب بسط و غنای مبانی نظری متون مرتبط با افزایش سرمایه گردد و در خلق و بازآفرینی مجدّد مؤلفه های افزایش سرمایه، به مدیران کمک شایانی نماید.
تحلیلی بر بازار سرمایه با استفاده از رویکرد شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
369 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه شبکه های ارتباطی سهام، موضوع مهمی برای کشف ارتباطات بالقوه بین شرکت های مختلف محسوب می شود؛ از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل ساختار ارتباطی شرکت های موجود در بازار سرمایه بر مبنای قیمت، بازده و حجم معاملات سهام با رویکرد شبکه است.
روش: روش این پژوهش کمّی و از نوع تحلیل شبکه است. داده های پژوهش در بازه زمانی ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ گردآوری شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با افزایش مبنای هم بستگی، از میزان ارتباطات بین شرکت های مختلف کاسته می شود و بی نظمی افزایش می یابد. در واقع، هر چقدر مبنای هم بستگی بیشتر در نظر گرفته شود، احتمال تأثیرپذیری از یک متغیر مشترک یا تأثیرگذاری متقابل کمتر می شود که این مسئله به کاهش ارتباط بین سهام منجر خواهد شد. از سوی دیگر، در شبکه ارتباطی شرکت هایی هستند که در مقایسه با بقیه، در موقعیت مناسب تری قرار دارند. آن ها ممکن است از تعداد ارتباط بیشتر، دسترسی به اطلاعات سریع تر و تأثیرگذاری بیشتر بر تغییرات قیمت سایر واحدها برخوردار باشند؛ در نتیجه این شرکت ها می توانند تعیین کننده و پیشرو باشند یا به بیانی دیگر، نقش بازیگران کلیدی و تأثیرگذار را در ساختار حاکم ایفا کنند. افزون بر مطالب بیان شده، نتایج نشان داد که در دوره دوم سال ۱۳۹۹ نسبت به دوره اول، شبکه های ارتباطی بسیار بی نظم تر و پراکنده تر بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت شبکه های ارتباطی بازار سرمایه و نقش تعیین کننده شرکت های کلیدی، تحلیل الگوی روابط کمک می کند تا با آشکارسازی ساختار شبکه ای بازار سرمایه، تلاشی در جهت افزایش شفافیت، کاهش ریسک و به دنبال آن بهبود تصمیم گیری، خط مشی گذاری، بهینه سازی پرتفوی و غیره صورت گیرد.
شوک های اطلاعاتی مثبت، رفتار سرمایه گذاران و خطر سقوط قیمت سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شوک های اطلاعاتی مثبت بر رفتار سرمایه گذاران و خطر سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پس رویدادی بوده و به شیوه توصیفی - علّی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394-1400 می باشد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی با شیوه حذف سیستماتیک است. برای گردآوری داده های مورد نیاز، جهت آزمون فرضیه ها، از طریق مراجعه به صورت های مالی حسابرسی شده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (موجود در کتابخانه سازمان بورس اوراق بهادار تهران) اقدام شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که شوک های اطلاعاتی مثبت بر رفتار سرمایه گذاران، و خطر سقوط قیمت سهام تاثیر مثبت و معنی داری دارد. شوک های اطلاعاتی مثبت منجر به کاهش افشای اطلاعات، افزایش ریسک اطلاعات و کاهش شفافیت اطلاعات می شود که در نهایت ریسک سقوط را تسریع می بخشد. علاوه بر آن، تاثیر شوک های اطلاعاتی مثبت بر ریسک سقوط، تحت تاثیر ویژگی های شرکت، مکانیسم های نظارتی و محیط اقتصادی قرار دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، به تحلیل گران پیشنهاد می شود اثرات نوع شوک های اطلاعاتی را بر متغیرهای مهم تاثیرگذار در عملکرد شرکت ها مورد بررسی قرار داده و در اختیار بهره وران قرار دهند. همچنین سرمایه گذاران خُرد توجه ویژه ای جهت جلوگیری از پنهان سازی اخبار بد توسط مدیران داشته باشند؛ چراکه توجه سهامداران معطوف به سروصدای دیگران و نظرات غیرکارشناسی است که فضای بازار را پر نموده و منجر به افزایش سقوط قیمت سهام می شود.
بررسی رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و مدیریت سود بانک ها با تأکید بر نقش تعدیلی قدرت مدیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیر قدرت مدیرعامل بر عملکرد بانک، مدیران عامل می توانند در انجام مسئولیت پذیری اجتماعی و در مدیریت سود نقش داشته باشند و در حوزه گزارشگری مالی، باوجود پیامدهای متفاوت اعمال مدیریت سود در بانک ها و اثرات آن روی صنایع دیگر و اقتصاد کلان، بانک ها بیشتر از سازمان های غیرمالی به شیوه های مدیریت سود تمایل دارند. علاوه بر این، به دلیل عدم شفافیت و عدم تقارن اطلاعاتی، بانک ها ملزم به ارائه بازخورد به جامعه بیش از سایر صنایع هستند. براین اساس، پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر قدرت مدیرعامل بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و مدیریت سود بانک ها صورت گرفته است. بدین منظور نمونه پژوهش شامل 16 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران در بازه زمانی سال 1395 تا 1400 برای آزمون فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان دادند که، مسئولیت پذیری اجتماعی بر مدیریت سود بانک ها تأثیر منفی و معناداری دارند. این بدان معناست که افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و کاهش عدم شفافیت اطلاعات مالی و درنتیجه کاهش مدیریت سود بانک ها می شوند. همچنین یافته های پژوهش نشان دادند، قدرت مدیرعامل در تعدیل رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی و مدیریت سود بانک ها نقشی ندارد.
بررسی تأثیر استانداردهای حسابداری بخش عمومی بر رابطه بین عملکرد بودجه و پاسخ گویی در دستگاه های اجرایی
حوزههای تخصصی:
استانداردهای حسابداری بخش عمومی با توجه به مزایای متعدد خود در زمینه شفاف سازی و مسئولیت پذیری، در بسیاری از حوزه ها کاربرد دارد. با تحولات صورت گرفته در کشور ما همگام با سایر کشورها، تدوین و الزام به استفاده از استانداردهای حسابداری بخش عمومی لزوم توجه به این موضوع را آشکار نموده است. بر این اساس هدف این پژوهش، بررسی تأثیر استانداردهای حسابداری بخش عمومی بر رابطه بین عملکرد بودجه و پاسخ گویی در دستگاه های اجرایی می باشد. جامعه آماری مطالعه حاضر، کارشناسان و مدیران میانی دیوان محاسبات در کل کشور می باشد. بنابراین نمونه ای به حجم 168 نفر از طریق فرمول کوکران محاسبه و نهایتاً 117 پرسشنامه تکمیل شده، دریافت گردید. داده های مورد نظر با استفاده از پرسشنامه های استاندارد استخراج گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی صوری و پایایی پرسشنامه براساس آلفای کرونباخ 0/72 مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که عملکرد بودجه بر پاسخ گویی دستگاه های اجرایی تأثیر مثبت و معناداری دارد همچنین استانداردهای بخش عمومی رابطه بین عملکرد بودجه و پاسخ گویی را تعدیل می کند.
طراحی مدل حسابداری مدیریت ضایعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
77 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش طراحی مدل حسابداری مدیریت ضایعات و ارزیابی ابعاد شناسایی شده مدل بر اساس تحلیل ساختاری تفسیری است. روش: این پژوهش با رویکرد گلیزر اقدام به طراحی مدل حسابداری مدیریت زیست محیطی نمود. سپس با تحلیل ماتریس تفسیری، تاثیرگذارترین مؤلفه تعیین شد. جامعه هدف در بخش کیفی ۱۳ نفر از متخصصان خبره دانشگاهی در رشته حسابداری و در بخش کمی، ۲۰ نفر از مدیران شرکت های بازار سرمایه بود که در افشای عملکردهای محیط زیست فعالیت داشتند. یافته ها: نتایج در بخش کیفی شامل ۳ مقوله، ۶ مؤلفه و ۳۱ کد مفهومی است که در قالب یک مدل پکپارچه ۶ ضلعی ارائه شد. نتایج در بخش کمی نشان داد، بالاترین سطح دو مؤلفه توسعه عملکرد یکپارچه مدیریت ضایعات زیست محیطی و قیمت گذاری استراتژیک براساس کنترل ضایعات زیست محیطی و در پایین ترین سطح، سیستم اطلاعات حسابداری محیط زیست و برنامه ریزی استراتژیک منابع سازمانی قرار گرفته اند. نتیجه گیری: تأثیرگذارترین مؤلفه ، مؤلفه های سیستم اطلاعات حسابداری محیط زیست و برنامه ریزی استراتژیک منابع سازمانی است. شرکت های بازار سرمایه برای کنترل ضایعات زیست محیطی و کاهش هزینه های خود به سیستم های اطلاعات حسابداری محیط زیست جهت تبدیل داده به اطلاعات و تصمیم گیری در قالب ستاده های قابل اتکاء به درون سازمان برای برنامه ریزی مناسب جهت برآورد صحیح منابع مورد نیاز احتیاج دارند.
افشای ریسک شرکت ها: تأثیر ویژگی های کمیته حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۷
154-198
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های کمیته حسابرسی و افشای ریسک شرکت هاست. با استفاده از روش تحلیل محتوی دستی شاخص افشای ریسک محاسبه شده است. در این روش ریسک های افشا شده در گزارش های مالی شرکت ها در سامانه کدال مورد بررسی قرار گرفته و در قالب 5 طبقه عمده ریسک های مالی، عملیاتی، قوانین و مقررات، استراتژیک، و سایر ریسک ها مانند فرهنگی اجتماعی و زیست محیطی طبقه بندی شده اند. همچنین برای ویژگی های کمیته حسابرسی از متغیرهای میزان استقلال اعضا کمیته حسابرسی، میزان تخصص اعضا کمیته حسابرسی و اندازه کمیته حسابرسی استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 68 شرکت برای بازه زمانی1392 تا 1398 است. روش پژوهش کمی و تحلیل نتایج با استفاده از نرم افزارهای تحلیل آماری ایویوز 10و استاتا12 انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در میان ویژگی های کمیته حسابرسی تنها اندازه کمیته حسابرسی رابطه معنادار و مستقیمی با میزان افشا ریسک شرکت ها داشته است.این نتیجه همسو با تئوری وابستگی به منابع است. یعنی افزایش تعداد اعضای کمیته حسابرسی سبب افزایش تعداد افراد متخصص و باتجربه در شرکت شده، و ازطریق خدمات مشاوره ای مرتبط بیشتر به هیات مدیره، افشای ریسک را نیز افزایش می دهد. علاوه بر آن، در میان ویژگی های کمیته هیات مدیره نیز تخصص مالی هیات مدیره رابطه معناداری با افشای ریسک دارد یعنی با افزایش میزان تخصص مالی اعضای هیات مدیره افشای ریسک نیز افزایش یافته است.
شناسایی مؤلفه های مداخله گر برون سازمانی بر نظام اطلاعات حسابداری در تصمیم گیری مدیران بخش عمومی بر مبنای تکنیک ORESTE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: هدف اصلی این پژوهش شناسایی مؤلفه های مداخله گر برون سازمانی بر نظام اطلاعات حسابداری در تصمیم گیری مدیران بخش عمومی بر مبنای تکنیک ORESTE است. روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق آمیخته در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مدیران اجرایی و کارمندان بخش عمومی و در بخش کمی 76 نفر از ذینفعان حوزه های زنجیره تأمین گزارشگری مالی است. یافته های پژوهش: در راستای دستیابی به اهداف پژوهش سئوالات مورد نظر جهت مصاحبه طراحی و در نهایت 10 مقوله نظام اطلاعات حسابداری، عوامل فرهنگی، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، افزایش قابلیت پاسخگویی، عوامل قانونی، آموزشی نیروی انسانی متخصص و آگاه، زیر ساخت ها و فناوری، شرایط محیطی و سرمایه گذاران و بر مبنای رویکرد گراندد تئوری به عنوان عوامل برون سازمانی موثر بر نظام اطلاعات حسابداری در تصمیم گیری مدیران بخش عمومی شناسایی شده است. در ادامه شاخص های شناسایی شده در قالب یک پرسشنامه قرار داده شده و با استفاده از تکنیک ارسته رتبه بندی شده است. نتایج نشان داد شاخص های بی ثباتی اقتصادی، نوسانات و تغییرات اقتصادی کشور، شاخص های کلان اقتصاد و شاخص رفع ضعف های نظام حسابداری و گزارشگری مالی به ترتیب دارای بالاترین رتبه بندی در میان شاخص هستند. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: یافته های پژوهش حاکی از آن است که طراحان سازمان و طراحان سیستم های اطلاعاتی به اثرات اقتصادی و سیاسی توجه لازم را مبذول نمایند و به طراحی سیستم های بپردازند که در شرایط نوسانات و تغییرات اقتصادی، تحلیل پذیری وظیفه اطلاعاتی را با دامنه وسیع ارائه نمایند.
بررسی تاثیر کمیته حسابرسی بر رابطه بین کوته بینی سرمایه گذاران و هزینه های تحقیق و توسعه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: کوته بینی سرمایه گذاران عاملی است که موجب می شود سرمایه گذاران عایدات کوتاه مدت را بیش از واقع و عایدات بلند مدت را کمتر از واقع ارزیابی کنند. این رفتار سرمایه گذاران موجب این انگیزه برای مدیران خواهد شد که با کاهش هزینه های تحقیق و توسعه آتی، عملکرد کوتاه مدت شرکت را بهتر از واقع نشان دهند. از طرفی نیز کمیته حسابرسی یکی از مکانیزم های قوی حاکمیت شرکتی است که هدف از تشکیل آن کمک به ایفای مسئولیت نظارتی هیئت مدیره از طریق نظارت بر فرایند گزارشگری مالی، نظارت بر حسابرسان مستقل و اثربخشی کنترل های داخلی می باشد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر کمیته حسابرسی بر رابطه بین کوته بینی سرمایه گذاران و هزینه های تحقیق و توسعه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش: اطلاعات 150 شرکت به روش حذف سیستماتیک طی دوره 7 ساله از سال 1392 تا 1398 گردآوری و تجزیه و تحلیل شد. آزمون فرضیه ها از طریق رگرسیون چندگانه و به روش حداقل مربعات معمولی باچیدمان داده های تلفیقی انجام شد. یافته ها: کوته بینی سرمایه گذاران بر هزینه های تحقیق و توسعه، تأثیر منفی معناداری دارد. این بدان معناست که با افزایش کوته بینی سرمایه گذاران، هزینه های تحقیق و توسعه کاهش پیدا می کند. همچنین نتایج نشان داد که اندازه کمیته حسابرسی شرکت بر رابطه منفی بین کوته بینی سرمایه گذاران و هزینه های تحقیق و توسعه، تأثیر کاهشی معناداری دارد و رابطه بین آن دو متغیر را مثبت می نماید. استقلال کمیته حسابرسی شرکت بر رابطه منفی بین کوته بینی سرمایه گذاران و هزینه های تحقیق و توسعه، اثر تعدیلی داشته و از شدت رابطه مذکور کم می کند و اثر تعدیلی دارد. این بدان معناست که افزایش اندازه و استقلال کمیته حسابرسی موجب کاهش رابطه منفی بین کوته بینی سرمایه گذاران و هزینه های تحقیق و توسعه می شود. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر منفی کوته بینی سرمایه گذاران بر هزینه تحقیق و توسعه شرکت ها، به این معنا که کوته بینی سرمایه گذاران منجر به تشویق مدیران به کاهش سرمایه گذاری های بلند مدت در زمینه پژوهش و توسعه آتی شرکت می شود؛ به مدیران شرکت ها پیشنهاد می گردد پیامدهای بلند مدت کاهش سرمایه گذاری را مدنظر داشته باشند، زیرا این پیامدها در آینده بروز پیدا خواهند کرد و عملکرد و توان رقابتی شرکت ها را در بلند مدت کاهش خواهند داد. همچنین به سرمایه گذاران کوته بین که دارای افق دید کوتاه مدت هستند، پیشنهاد می شود به جای تمرکز بر عایدات کوتاه مدت، به عملکرد واقعی و بلند مدت شرکت توجه نمایند، زیرا پدیده کوته بینی سرمایه گذاران باعث می شود تا عوامل بنیادی و افق بلند مدت سرمایه گذاری در بورس فراموش شود و کسب بازدهی های روزانه جایگزین آن گردد. به همین دلیل، کوته بینی سرمایه گذاران موجب یکی از بزرگ ترین مشکلات در بورس شده که در بلندمدت منجر به ناکارآمدی بورس خواهد شد.
شناسایی و اولویت بندی راهکارهای ارتقای سواد مالی در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بازارهای مالی اهمیت زیادی پیدا کرده اند و اغلب افراد در این بازارها به دنبال فرصت های جدید برای سرمایه گذاری و افزایش دارایی های خود هستند. برای دسترسی به این بازارهای مالی و استفاده از فرصت های موجود برای سرمایه گذاری و مشارکت در این بازارها، به سطحی از سواد مالی نیاز است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی راهکارهای ارتقا سواد مالی در بازار سرمایه است. جامعه آماری پژوهش خبرگان و صاحبنظران و فعالان حوزه بازار سرمایه هستند. به منظور توصیف یافته ها، از جداول و نمودارهای فراوانی استفاده شد. ضمن این که به منظور توصیف بهتر داده ها از شاخص های مرکزی و همچنین شاخص های پراکندگی بهره گرفته شد. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون های تی استودنت و فریدمن استفاده شده است. مهمترین نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد سه متغیر تغییر نگرش مالی، تغییر رفتار مالی و ارتقای دانش مالی به ترتیب دارای میانگین رتبه بیشتری هستند و به عنوان مهمترین راهکارهای ارتقا سواد مالی در بازار سرمایه هستند.
بودجه ریزی عملیاتی و کنترل عملکرد در دستگاه های اجرایی ایران با استفاده از ارزیابی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی نظام بودجه ریزی عملیاتی دستگاه های اجرایی ایران در قالب چهار گروه عوامل زمینه ای، عوامل ساختاری، عوامل انسانی و سایر عوامل مؤثر بر بودجه ریزی عملیاتی و تلفیقی با الگوی تکامل یافته روش ارزیابی متوازن، می پردازد. جامعه آماری شامل کلیه دستگاه های اجرایی موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری است. داده ها با استفاده از روش پیمایشی و استفاده از 182 پرسشنامه به دست آمد و با کمک روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش، ترکیبی از الگوهای سه عاملی شه و سه شاخگی مدیریت جهت بودجه ریزی عملیاتی استفاده شد. عملکرد دستگاه های اجرایی بر اساس ارزیابی متوازن مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که سازه های «عوامل ساختاری»، «عوامل انسانی» و «سایر عوامل مؤثر در استقرار بودجه ریزی عملیاتی، بر عملکرد دستگاه های اجرایی تأثیر مثبت و معناداری دارند ولی سازه «عوامل زمینه ای» تأثیر معناداری بر عملکرد ندارد. همچنین، نتایج آزمون الگوی مذکور بر جامعه هدف، نشان داد که متغیرهای بودجه ریزی عملیاتی بر عملکرد دستگاه های اجرایی از طریق فن ارزیابی متوازن تأثیر مثبت و معنا داری دارند. این یافته ها مبانی نظری بودجه ریزی عملیاتی به ویژه عوامل ساختاری، عوامل انسانی، عوامل زمینه ای و سایر عوامل تاثیرگذار را تایید می کنند.
بررسی تاثیر تیپ های شخصیتی حسابرس بر ابعاد سکوت سازمانی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
207 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تیپ های شخصیتی حسابرس بر ابعاد سکوت سازمانی حسابرسان می باشد.
روش : این پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی پیمایشی می باشد. روش گردآوری داده ها از نوع میدانی کتابخانه ای است. از پرسشنامه وین داین (2003) برای اندازه گیری سکوت سازمانی، از پرسش نامه بلومنتال (1985) جهت سنجش تیپ های شخصیتی حسابرسان دووجهی (A و B) و از آزمون نئو جهت سنجش تیپ های شخصیتی پنج وجهی حسابرسان بهره گرفته شد. به منظور پایایی پرسش نامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و تمامی آن ها تائید شد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران عضو جامعه حسابداران رسمی ایران شامل می باشد. تعداد نمونه با توجه به کمینه مشاهدات لازم برای الگوی موردبررسی در الگوسازی معادلات ساختاری معادل بیش از 200 مشاهده برآورد گردید.
یافته ها : نتایج نشان داد که تیپ های شخصیتی حسابرس (A و B) بر ابعاد سکوت سازمانی (مطیع، تدافعی و نوع دوستانه) مؤثر می باشند؛ لازم به ذکر است که اثر تیپ شخصیتی A نسبت به تیپ شخصیتی B بر روی تمامی ابعاد سکوت سازمانی بیشتر می باشد. نتایج نشان داد که تیپ های شخصیتی پنج وجهی حسابرس بر سکوت سازمانی تدافعی مؤثر می باشد.
نتیجه گیری : نتایج نشان داد که تیپ های شخصیتی پنج وجهی حسابرس بر سکوت سازمانی مطیع مؤثر می باشد. اثر روان رنجوری و برونگرایی بر روی سکوت سازمانی منفی می باشد.
حاکمیت شرکتی مبتنی بر حاکمیت فناوری اطلاعات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های حسابداری و راهبری شرکتی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 128
حوزههای تخصصی:
در شرکت ها، مرجع کنترل مرکزی هیئت مدیره است. هیئت مدیره گروهی از مدیران که بر عملیات کلی شرکت نظارت می کنند. نظارت هیئت مدیره تضمین می کند که شرکت از قوانین و مقررات کشوری و شرکتی پیروی می کند. هیئت مدیره فعالیت ها و فرآیندهای شرکت را کنترل و هدایت می کند تا از پایداری و ادامه حیات شرکت اطمینان حاصل کند. حاکمیت فناوری اطلاعات (ITG) فرآیند مدیریت و کنترل تصمیمات کلیدی قابلیت فناوری اطلاعات برای بهبود مدیریت فناوری اطلاعات، اطمینان از انطباق و افزایش ارزش سرمایه گذاری در فناوری فناوری اطلاعات است. حاکمیت فناوری اطلاعات حول محور اطمینان از اینکه سازمان می داند تصمیمات فناوری اطلاعات بر خلق ارزش کسب وکار چه تأثیری دارد، متمرکز است. هدف این تحقیق مروری ، بررسی ادبیات حاکمیت شرکتی با رویکرد حاکمیت فناوری اطلاعات و ارایه مدلی جهت استقرار حاکمیت فناوری اطلاعات در صنعت انتقال برق به عنوان یکی از عوامل موثر بر حاکمیت شرکتی می باشد . بررسی پیشینه پژوهش های انجام شده و مطالعه موردی در صنعت انتقال برق نشان داد که نیاز به نظارت باعث شده است که حاکمیت فناوری اطلاعات در کدها و شیوه های حاکمیت شرکتی گنجانده شود تا با ایجاد گزارشگری بهنگام و شفافیت اطلاعاتی باعث تقویت حاکمیت شرکتی گردد و زمینه را برای ورود سرمایه گذاران به این صنعت فراهم نماید .
رویکرد فلسفی پدیدارشناسی در پژوهش های حسابداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حسابداری به عنوان پدیده ای اجتماعی و سازمانی همگام با پیشرفت اجتماعی و پیچیدگی روز افزون کسب و کار ها به سرعت در حال تغییر است. لذا در هر حوزه معانی متفاوتی پیدا می کند که درک چگونگی استفاده و واکنش بازیگران اجتماعی، و نحوه شکل گیری و بازسازی حوزه هایی که رویه های حسابداری در آن اعمال می شوند مهم تر از پیش شده است. به دلیل اینکه جریان اصلی پژوهش های حسابداری از پژوهش های کمی استفاده می کند، نیاز به ورود روش های فلسفی پدیدارشناسی به پژوهش های حسابداری جهت بررسی پدیده های جدید احساس می گردد. این مقاله برخی از پرسش های پژوهشی متناسب با روش های پژوهش کیفی و فرصت هایی را جهت بررسی پدیده های جدید حسابداری ارایه می کند. استفاده از رویکرد مسیر برای پژوهش های کیفی، به ویژه استفاده از پدیدارشناسی برای مسائل حسابداری، پژوهشگران را بر آن داشت تا جایگزین دیگری (با انتخاب روش های پژوهش پدیدارشناسی) جهت انجام پژوهش های کیفی خود داشته باشند. نتایج نشان داد که استفاده از این رویکرد در پژوهش -های کیفی پدیدارشناسی، می تواند پژوهشگران حسابداری را به سمت یافتن پاسخ در اولین قدم های پژوهش های کیفی و نیز کاوش در مفاهیم حوزه های مختلف حسابداری سوق دهد. همچنین این مدل می تواند روش شناسی های پدیده شناسی را برای پژوهشگران حسابداری غنی تر کند.
بررسی رابطه اجتناب مالیاتی و امپراتورسازی مدیریتی با در نظر گرفتن مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجتناب مالیاتی به طور قانونی باعث ایجاد منابع اقتصادی می شود. تئوری نمایندگی بیان می کند به دلیل تضاد منافع میان مدیر و مالک، این منابع به انجام رفتارهای فرصت طلبانه مدیر هم چون امپراتورسازی منجر می شود. تئوری ذی نفعان لزوم توجه به تمام ذی نفعان را مورد توجه قرار می دهد و هدف از مسئولیت پذیری اجتماعی را همسو شدن منافع مدیران و سهام داران بیان می کند؛ بنابراین، انگیزه انجام این پژوهش بررسی تجربی رابطه اجتناب مالیاتی و امپراتورسازی مدیریتی با در نظر گرفتن مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت است. نمونه آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک شامل 729 مشاهده (سال-شرکت) از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 تا 1399 است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از رگرسیون چند متغیره نشان داد که اجتناب مالیاتی، فعالیت های امپراتورسازی مدیریتی را به طور معناداری افزایش می دهد. به علاوه مشخص شد که مسئولیت-پذیری اجتماعی شرکت، رابطه بین اجتناب مالیاتی و امپراتور سازی مدیریتی را به طور معناداری تضعیف می کند. یافته های فوق مطابق با مبانی نظری مربوط به ادبیات پژوهشی این حوزه است.
Performance Analysis and Sustainability Assessment of International Markets: Iran versus some other countries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Evaluating the performance of countries in international markets and measuring how they utilize allocated resources provides a lucid picture of the state of business management in countries also assessing performance sustainability in international markets, is one of the important issues in predicting international trade. In international markets knowledge of countries' performance leads to the recognition of their economic and non-economic management statuses even more it is used to allocate financial support of global organization. In the present article, an attempt was made to design a model capable of examining the performance of nations in international markets by both economic and non-economic dimensions in the presence of undesirable factors and two preparation and exploitation stages of existing platforms and also assessing the sustainability of countries' performance in the studied period which is quite innovative. Then, data from 21 countries, from 2010 to 2017 were evaluated to test the model. The results indicated that the model is capable of examining the performance of countries and assess the sustainability of the countries over a period of time. According to the results of this model, an attempt was made to evaluate Iran's performance status among homogeneous countries and provide a roadmap for enhancing Iran's performance